هنوز از
جنگ میتوان
جلوگیری نمود
دنیس راس:
هنوز به مرحلهی
جنگ نزدیک
نشدهایم و میتوان
از آن جلوگیری
کرد. هنوز راه
حلهای دیپلوماتیک
پایان نیافتهاند.
من روی
اینگونه
مذاکرات حساب
میکنم.
تهدیدهای غرب
مبنی بر
استفاده از
گزینه نظامی
پیامی جدیست.
لازم است که
ایران این
مطلب را
بیاموزد که
اگر به همین ترتیب
به فعالیتهای
اتمی ـ نظامی
خود ادامه دهد،
برای ریسک
بزرگی که میکند،
بهای سنگینی
را باید
بپردازد.
مجلهی
اشپیگل شمارهی
۶ سال ۲۰۱۲
مترجم: ف.
انزلی
مشاور رئیس جمهور
آمریکا باراک
اوباما آقای
دنیس رِاس نسبت
به عواقبی که
ساخت بمب اتمی
توسط ایران میتواند
به همراه
داشته باشد،
هشدار میدهد
و در عین حال
بر افزایش شدت
تحریمات بر علیه
ایران تأکید
میورزد.
راس که شصت و
سه سال دارد،
کارگزار سه
رئیس جمهور
آمریکا بوده و
در سالهای
اخیر تقریبا
در هر گونه
اقدامی که واشنگتن
برای برقراری
صلح در منطقهی
خاور نزدیک
ترتیب داده،
شرکت نموده
است. او در سال ۲۰۰۹
از طرف آقای
اوباما به
عنوان مشاور
مخصوص - بویژه
در مورد
ایران- تعیین
شد. راس در سال ۲۰۱۱
به علت مسائل
شخصی از وظایف
رسمی خود کناره
گیری نمود. او
در روز جمعهی
گذشته در
گفتگوهای
ویژهای که در
وزارت
امورخارجه و
دفتر صدارت
اعظمی در
برلین در
جریان بود،
حضور داشت.
مصاحبهی
زیرین توسط
همکاران مجلهی
اشپیگل
آقایان اریش
فولاح و دیتر
بدانترس انجام
گرفته است.
اشپیگل: آقای
سفیر، ظاهرا
که رئیس جمهور
اسرائیل
بنیامین
نتانیاهو
بطور جدی قصد
بمباران
پایگاههای
اتمی ایران را
دارد. حتی
پرزیدنت
اوباما هم با
اشاره به "این
راه حل"، به
تهدید ایران
پرداخته است.
به نظر شما
بزودی حملهای
صورت خواهد
گرفت؟
راس: هنوز به
مرحلهی جنگ
نزدیک نشدهایم
و میتوان از
آن جلوگیری
کرد. هنوز راه
حلهای
دیپلوماتیک
پایان نیافتهاند.
من روی
اینگونه
مذاکرات حساب
میکنم.
اشپیگل: این
تهدیدات به
نظر شما بلوف
هستند؟
راس: خیر. این
بیشتر از یک
سخن پردازی
است. این پیامی
جدیست. لازم
است که ایران
این مطلب را
بیاموزد که
اگر به همین
ترتیب به
فعالیتهای
اتمی ـ نظامی
خود ادامه دهد،
برای ریسک
بزرگی که میکند،
بهای سنگینی
را باید
بپردازد.
سفیر
سابق آمریکا
در ناتو: غرب
به دنبال
مذاکره جدی با
ایران نبوده
است
محمد امینی
بی بی سی
رابرت
هانتر، سفیر
سابق آمریکا
در پیمان آتلانتیک
شمالی، ناتو،
می گوید که
غرب به دنبال
مذاکره جدی با
ایران بر سر
برنامه هسته
ای آن کشور
نبوده است.
این در حالی
است که سیاستمداران
غربی همزمان
با تشدید
فشارهای تحریمی
علیه ایران،
از آمادگی
تهران برای
انجام دوره
تازه ای از
مذاکرات
استقبال کرده
اند.
موضوعات
مرتبط
ویلیام
هیگ، وزیر
امور خارجه
بریتانیا ظرف
دو روز گذشته
با انجام
مصاحبه هایی
با روزنامه تلگراف
و تلویزیون بی
بی سی، جمهوری
اسلامی ایران
را متهم کرده
که با رفتاری
که در پیشبرد
برنامه هسته
ای اش در پیش
گرفته، می رود
تا در
خاورمیانه
جنگ سرد براه
بیندازد.
در مورد این
اظهارات با
رابرت هانتر،
مدیر مرکز
مطالعات
ترانس
آتلانتیک گفت
و گو کرده ام.
آقای هانتر
در دوران
ریاست جمهوری
بیل کلینتون،
سفیر آمریکا
در ناتو بود.
نظر شما
درباره
اظهارات
ویلیام هیگ
مبنی بر براه
افتادن جنگ
سرد در
خاورمیانه
توسط ایران چیست؟
تعجب می کنم
که چرا این
حرفها را زده
است. ممکن است
بخشی از تلاش
هایی باشد که
در آمریکا و
بریتانیا
برای اعمال
فشار بر ایران
صورت می گیرند
تا ایران وارد
مذاکرات شود.
اما باید گفت
که این حرفها
مانند پاشیدن
بنزین روی آتش
است و مرا به
یاد حرفهای
تونی بلر
(نخست وزیر پیشین
بریتانیا) می
اندازد که کمک
کرد تا آمریکا
به سمت حمله
به عراق حرکت
کند.
این حرفهای
مناسبی نیست و
مشخص است که
یک مبالغه
تمام عیار
است. فکر می
کنم حرف های
آقای هیگ می تواند
به وخامت
بیشتر اوضاع
کمک کند.
سوال این
است که ایران
حتی اگر به
نقطه توانمندی
ساخت سلاح های
هسته ای برسد،
آیا با قاطعیت
می توان گفت
که کشورهای
خاورمیانه
مانند عربستان
سعودی هم به
سمت ساخت این
سلاح ها خواهند
رفت؟ چرا که
در جریان جنگ
سرد میان
آمریکا و
شوروی سابق
شاهد بودیم که
آلمان غربی
سلاح هسته ای
نداشت اما
آمریکا در
آلمان غربی
سلاح های هسته
ای خود را
مستقر کرد تا
در مقابل حمله
احتمالی
شوروی سابق
تدابیر دفاعی
داشته باشد.
یا مثلا در
مقابل تهدید
کره شمالی، آمریکا
در کره جنوبی
تدابیر
مشابهی اتخاذ
کرد. پس چرا
اکنون
سیاستمداران
غربی مانند
آقای هیگ می
گویند که اگر
ایران سلاح
هسته ای داشته
باشد، اعراب
هم به سمت آن
خواهند رفت؟
"اینکه
ایرانی ها
بدنبال
مذاکره جدی
باشند یا نه
را نمی دانم
ولی می دانم
که تاکنون ما
یعنی آمریکا
آماده ورود به
مذاکرات جدی
با ایران نبوده
ایم"
رابرت هانتر
اول باید
پرسید که آیا
ایرانی ها
بدنبال کسب توانمندی
(ساخت سلاح
های) هسته ای
هستند یا بدنبال
ساخت سلاح های
هسته ای که
امر متفاوتی
است. نظر شخصی
من این است که
اگر کار به
جایی برسد که
ایران سلاح
هسته ای تولید
کند، آمریکا
می تواند
حداقل، از
استراتژی
مهار ایران
استفاده کند.
بقای نظام با
حذف ولايت فقيه
بيژنصفسري اینروزھایکروحانینزدیکبهمحمدتقیمصباحیزدی،عضوبانفوذمجلسخبرگانرھبری،خبرازنامهایمنصوببهآیتللهخامنهایخطاببهمجلسخبرگاندادهاستکهضمنایجادموجخبریدررسانهھایخارجازکشور،برخیبابیاعتناییبهدوپرسشبرآمدهازانتشاراینخبر،بهتفسيروتحليلآنپرداختهاند. بهباوراینقلمآنچهبيشازقلدریسيدعلیخامنهایکهدرنامهبهاعضایمجلسخبرگانبهخوبینمایاناست،چراییپرسشازرھبریتوسطجماعتھميشهخاموشمجلسخبرگانوایضادليلمطرحساختنپاسخمکتوبرھبریبهاعضایاینمجلس،ازسوییکیازمریدانمصباحیزدیحائزاھميتاستکهدرایننوشتاربهایندونکتهخواھمپرداخت. چرااعضایخبرگانرھبریتنبهپرسشازرھبریدادهاند؟
بیشکبامروربرسابقهمجلسخبرگانکهدرطولعمرسیوسهسالهخودغيرازیکیدوبار،آنھمدرجلساتغيرعلنینسبتبهعملکردبرخیازنهادھایتحتامررھبری،پرسشھایسربستهوغيرشفافیرامطرحساختهکهھمهآنهابیپاسخیاباعتابوخطابوموعظهرھبری،بهفراموشیسپردهشده،تاکنونھمتیدرانجاموظيفهشرعیوقانونیاینخبرگاندینیدیدهنشدهاست؛خاصهبهزیرسئوالبردنعملکردشخصرھبری،درسابقهایننهادنظارتیھرگزوجودنداشتهاست. امابهیکبارهمواجهشدنبااظهاراتمکتوبرھبریبهاعضایمجلسخبرگان،اینپرسشرابهذھنمتبادرمیسازدکهآیابراستیاعضایایننهادنظارتی،چهازنوعانتخابیویاازنوعانتصابی،برایاولينباربهصرافتانجاموظيفهفراموششدهخودافتادهاند؟ویادستکمتنهابرخیازآنهاباتحریکبعضیازھمقطارانپرنفوذخوددرمسائلسياسیکشور،تنبهارتکابچنينگناهعظيمیدادهاندکهاینچنيندرنامهرھبریموردخطابقرارمیگيرند؟بیشکخوشباوریاستاگرباورکنيمکهطراحانپرسشازرھبریبعدازسالھالقمهگيریازخوانقدرتوسکوتدربرابرھمهظلمھایرواداشتهشدهبهملت،امروزازسرادایدینوجبرانمافاتباریزشدندراعمالفردیکهخوددرتحميلآنبرملتنقشبسزاییداشتهاند،اورابهزیرسئوالبردهوتصميمھایبدورازعقلانيتویرا،خاصهدردوسالگذشتهکهمنجربهطغيانملتشد،موردپرسشقراردادهاند. درواقعبایدترسازفروپاشینظامراعاملمهمچنينحرکتدورازانتظارازاینجمعھميشهخاموشدانستچراکهبقایاینخبرگاندینفروشدرحفظچنيننظامیتضمينمیگردد. ازاینرودرشرایطامروزکهھمهنابسامانیھامتوجهرھبریاست،تندادنبهچنينریسکوخطریبهدورازتصورنمیتواندباشد،وچهبسابرایحفظنظامتنبهتغييرمهمتریناصلدرنظامولایییعنیحذفولایتفقيهھممیدھند. اگرچهدراینتلاشاخيربهرسممعمول،باپاسخقلدرمابانهیرھبری،ھمگیچونگذشتهتنبهسکوتدادهودرلاکخودفرورفتهوحتیباتائيددوبارهصلاحيتایندیکتاتوربعنوانفقيهواجدشرایطرھبریازشکرخوردنشانبهظاھرپشيمانشدهانداماایناولينگامدرحفظنظاموبقایجماعتیاستکهدرصورتفروپاشینظامآنهاھمنيزنابودخواھندشد. طرفهآنکهدراینتلاشاگرچهناموفقبودهاندامادلخوشازآنندکهدرروزمبادااگربهخشمملتگرفتارشوندھمينیکبارشکرخوردنھمبعنوانسندانجاموظيفهدرکارنامهننگينشانثبتگردیدهکهبایدگفتزھیخيالباطل
رجبعلی
مزروعی را با
سیاهکل چه کار
به بهانهی
حضور رجبعلی
مزروعی
در مراسم
سیاهکل
سازمان
اکثریت مهدی
اصلانی • چرا حرمت
میشکنید و
قامتِ قدرتستیزانِ
جنبش فدایی را
همقدِ قدرتپذیری
سیاسیتان
پایین میآورید؟
به همه چیز
چوب حراج
زدید. دیگر
سیاهکل را در
راه ائتلاف
سیاسیتان سر
نبرید. رجبعلی
مزروعی را با
سیاهکل چه کار؟
... اخبار
روز: www.akhbar-rooz.com
چهارشنبه ٣
اسفند ۱٣۹۰ - ۲۲ فوريه ۲۰۱۲ بهمن
ماه امسال
مصادف بود با
چهلویکمین
سالگشت
"حماسه ی
سیاهکل" از اینرو
بر اساس سنت
همهی سالیان
تبعید، همه ی
شاخهها و
نحلههای
فدایی که خود
را میراثدارِ
جنبشِ
فداییان خلق
ایران میپندارند
با برگزاری
مراسمهای
ویژه در گرامیداشت
این رُخداد
تاریخی
کوشیدند. ۴۱ سال پس از
آن رُخداد
تاریخی،
ترجمانِ
مفهومِ زنده
گی حماسهسازانِ
سیاهکل را
شاید بتوان در
"نه" گفتن به قدرت
پیدا کرد. یکی
نه که مرگ،
عقوبت داشت.
قدرتستیزانی
که در دورانِ
بیعملی و
رخوتِ سیاسی
حاکم بر شرایط
آن روزگاران
مقابلِ زور سر
خم نکرده و
شجاعت را
وسیلهی بیان
آرزو کردند.
هم از این رو
است که رُخداد
سیاهکل را
حماسه میخوانیم.
قهرمانان
"حماسه ی
سیاهکل" با
حذفِ خود، به
انکارِ همنوایی
با قدرت
برآمدند. آنان
دلبستهگان
اردوی نیکی
بودند که در
راه رسیدن به
اندیشهی
آرمانیشان
رسمِ خویشکاری
به جا آورده و
بر خاک بوسه
زدند. آئینی
که ماندهگاری
فدایی در آن
متبلور است.
حذفِ خود به
بهای عدم کرنش
مقابلِ زور.
در میانِ
سازمانهای
سیاسی برونمرز،
از جمله جریانهایی
که در معنا و
مفهومی
توامان
تراژیک و کمیک
هنوز خود را
وامدارِ
آرمانهای
سیاهکل میپندارد
سازمان
فداییان خلق
(اکثریت) میباشد.
موضوع این
نوشته نه نقدِ
سازمان اکثریت
که نگاهی است
به برگزاری
مراسمِ سیاهکل
توسط شاخه ی
-غرب آلمان-
این جریان،
البته با حضورِ
مهمانِ ویژهی
مراسمِ امسال
رجبعلی
مزروعی.
19. Februar 2012
پلمب
درب منزل شخصی
و کتابخانه آیت
الله العظمی منتظری
و درب اتاق احمد
منتظری
جرس: درب یک اتاق
در منزل شخصی آقای
احمد منتظری و پس
از آن درب کتابخانه
و منزل شخصی مرحوم
آیت الله العظمی
منتظری در کوچه
مجاور توسط ماموران
دادسرای ویژه روحانیت مسدود
و پلمب شد.
به گزارش تارنمای
دفتر آیت الله
منتظری، متن اطلاعیه
احمد منتظری دربیان
عملیات امروز بشرح
زیر است:
باسمه تعالی
درب یک اتاق در
منزل شخصی آقای
احمد منتظری و
همچنین کتابخانه
و منزل شخصی آیت
الله العظمی منتظری
پلمب شد.
در آخرین روز بهمن
1390 ساعت 13:30 فردی خود
را مأمور شهرداری
معرفی نمود و از
پسرم خواست که
برای امضای ابلاغیهای
درب منزل را باز
کند. ایشان خودکار
در دست درب را باز
نمود. چندین نفر
(حدود 10 نفر) با فشار
وارد منزل شده
و دست پسرم را گرفته
که به داخل منزل
خبر نبرد. در حکمی
که از دادسرای
ویژه روحانیت در
دست داشتند نوشته
بود، کلیه امور
مربوط به مرجعیت
جمع آوری شود. گفتم
من نماینده 6 نفر
از مراجع تقلید
هستم و خود را در
حد مرجعیت نمی
دانم و بنابراین
حکم شما موردی
ندارد. هنگام شروع
بازرسی اینجانب
اعتراض کردم و
گفتم کار شما غیرقانونی
است و علاوه بر
این نظام اگر قدرتمند
است چطور تاب تحمل
این یک اتاق را
ندارد؟ این افراد
حدود یک ساعت اتاقی
را که محل کار من
بود و در آنجا
به مراجعات مردم
رسیدگی میشد بازرسی
کرده و وسایلی
از قبیل لپتاپ
و مقادیری پول
نقد، سی دی خاطرات
و مجموعه آثار
آیت الله منتظری
و... را به همراه خود
بردند.
پس از آن در کوچه
مجاور درب کتابخانه
و منزل شخصی مرحوم
آیت الله العظمی
منتظری را مسدود
و پلمب کردند. عملیات!
در ساعت 15:30 پایان
یافت. اینجانب
چون هجوم وحشیانه
آورده بودند از
امضای صورتجلسه
آنان خودداری نمودم؛
و هنگام ترک منزل
گفتم که خداوند
همه را هدایت فرماید،
و مأمورین آمین
گفتند.
قم – احمد منتظری
اعتصاب غذا
راهی خطرناک
اما آخرین تیر
ترکش زندانیان
برای احقاق حق
مهدی
خزعلی، محمد
صدیق
کبودوند،
محمدرضا معتمد
نیا ، یونس
آقایان در اعتصاب
غذا
زندان
اوین در بهمن
ماه شاهد
اعتصاب غذای
سه زندانی
سیاسی بود.
این زندانیان هریک به
دلایلی برای
احقاق حقوق
خود به عنوان زندانی
سیاسی به این
راه متوسل شده اند. راهی
خطرناک که در
حکم بازی کردن
با زندگی و
سلامت زندانی
است اما آخرین
حربه ای است
در دست زندانی
ای که برای
رساندن صدای دادخواهی
و اعتراضش
دستش از همه
جا کوتاه
است. حربه ای
به نام زندگی.
بنابر قوانین
زندان ها، حفظ
سلامت و امنیت
و زندگی
زندانیان بر
عهده مسئولان
زندان است.
اعتصاب
غذای مهدی
خزعلی: «در
بازداشت
غیرقانونی
غذا نمی خورم» <!--IMAGE-RIGHT-->
سرانجام روز
یکشنبه روشن
شد که مهدی
خزعلی،
شامگاه شنبه
۲۹بهمن ماه
۱۳۹۰ در چهل و
دومین روز اعتصاب
غذای خود از
بیمارستان
طالقانی به بیمارستان
قمر بنی هاشم
متعلق به
وزارت اطلاعات
منتقل شده
است. آقای
خزعلی روز
جمعه ۲۸ بهمن
ماه در چهل و یکمین
روز اعتصاب غذای خود به
علت حمله قلبی
از زندان اوین
به بیمارستان
طالقانی
تهران منتقل
شده
به گزارش
سایت کلمه
انتقال اقای
خزعلی به بیمارستان
وزارت
اطلاعات،
توسط ماموران امنیتی، در
ساعت ۲ و نیم
بامداد، و
بدون اجازه
پرشکان معالج
او صورت گرفته
است.
سی
سال تلاش
گفتگو با
محمود رفیع
بنیانگذار جامعه
دفاع از حقوق
بشر در ایران-
برلن
(الاهه بقراط)
•
خمینی دمِ در
از ما پرسید
شما الان کجا
میروید؟
گفتیم میرویم
بغداد. گفت
بغداد چه کار
دارید؟ گفتیم
با دو روزنامه
مصاحبه داریم
که اعلام کنیم
شایعه پول
گرفتن ما از
تیمور بختیار
دروغ است.
خمینی گفت
«نکنید! این کار
را نکنید!» این
عین گفته
خمینی است. و
گفت «این داره
با این پسر
مخالفت میکنه!»
ما گفتیم آقا،
مخالفت با شاه
دلیل همبستگی
ما با او نیست.
در آن زمان
تعجب کردم که
چرا خمینی میخواست
ما را از
تکذیب کمک
گرفتن از تیمور
بختیار منصرف
کند ولی بعدا...
دستور
اکید رهبری
مبنی بر عدم
ورود خبرگان
به “جزئیات”
جـــرس:
درحالیکه
مجلس خبرگان
رهبری از نقش
نظارتی خود به
نقش تایید
کنندۀ بی چون
و چرای عملکرد
رهبر جمهوری
اسلامی تبدیل
شده، سیدعباس
نبوی روحانی
اصولگرای
نزدیک به
مصباح یزدی،
پیرامون موضوع
"بررسی بحث
نظارت بر ولی
فقیه" می گوید
که مقام رهبری
کتبا به اعضای
این مجلس
اعلام کرده است
که اجازه
دخالت آنان در
مورد جزئیات
عملکرد خود را
نمی دهد.
به
گزارش ارگان
خبری «انصار
حزب الله»
لثارات، سید
عباس نبوی،
رئیس موسسه
تمدن و توسعه
اسلامی و عضو
هیات علمی
موسسه
پژوهشی امام
خمینی قم، که
از او بعنوان
"کارشناس
مسائل
سیاسی"، نام
برده می شود،
در جلسه هفتگی
انصار حزبالله
تهران،
پیرامون
«کمیسیون
نظارت بر
رهبری» گفت "در
اواخر همین
دوره که
کمیسیون نظارت
بر رهبری،
مسائل را مطرح
و دنبال میکرد،
آقا (رهبری)
فرموده بود که
نظارت باید از
نقطه بقای
شرایط رهبری
آغاز شود. اول
شما بررسی میکنید
که رهبری بر
این شرایط
باقی هست یا
خیر، اگر باقی
هست آن وقت در
مورد خردهریزها
نمیپذیرم که
شما وارد
جزئیات شوید
واگر هم نیست
بیایید و
بگویید به این
دلایل مثلا
این یک شرط از
بین رفته است.
"
صالحی: به دنبال
مكانيسمي براي
برون رفت از موضوع
هستهای ايران
هستيم
جرس: وزیر
امور خارجه جمهوری
اسلامی ایران گفته
است که به دنبال
مكانيسمي براي
برون رفت از موضوع
هستهيي ايران
هستيم به گونهاي
كه براي هر دو طرف
"برد برد" باشد.
به گزارش ایلنا،
علی اکبر صالحی،
امروز در مراسم
دیدار با وزیر
امور خارجه نیکاراگوئه
به خبرنگاران گفته
است که در نامه
ایران به مسئول
سیاست خارجی اتحادیه
اروپا، "به مذاکرات
در اسرع وقت اشاره
شده است."
صالحی در پاسخ
به سوالی در مورد
از سرگیری مذاکرات
ایران با اتحادیه
اروپا گفت: حدود
دو ماه پيش با خانم
اشتون در حاشيه
نشست بن گفتوگويي
داشتيم. بعد از
آن ايشان با وزير
خارجه تركيه گفتوگويي
مبني بر اينكه
آيا تركيه آمادگي
ميزباني نشست
1+5 را دارد داشت و
داوود اوغلو اين
آمادگي را اعلام
كرد. ما هم اين آمادگي
را به آقاي جليلي
اعلام كرديم. جمهوري
اسلامي ايران در
اين باره نظر مساعدي
دارد. در مورد زمان
گفتوگوها نيز
آقاي جليلي قائل
بودند كه در اسرع
وقت بايد اين گفتوگوها
انجام شود. ما در
نامهاي كه به
خانم اشتون نوشتهايم
همانطور كه پيش
از اين نيز اعلام
كرده بوديم گفتيم
آمادگي انجام مذاكرات
را در اسرع وقت
داريم؛ منتظر پاسخ
طرف مقابل هستيم.
وي افزود: در اين
مذاكرات به دنبال
مكانيسمي براي
برون رفت از موضوع
هستهيي ايران
هستيم به گونهاي
كه براي هر دو طرف
برد برد باشد. ما
هم وضعيت طرف مقابل
را درك ميكنيم
و ميدانيم طرف
مقابل به دنبال
شرايطي است كه
از اين موضوع آبرومند
خارج شود. ما هم
آمادگي اين را
داريم كه شرايط
را براي خروج آبرومندانه
آنها فراهم كنيم.
ما با نگاه مثبت
و حسن نيت به اين
نشست ميرويم،
اميدوارم طرف مقابل
هم از خود حسن نيت
نشان دهد.
وزیر خارجه ایران
با بیان اینکه
"به اندازهاي
كه ضرورت داشته
است سانتيريفوژها
در فردو نصب شده
است و تحت نظارت
آژانس، اقدامات
صورت ميگيرد"،
اظهار داشت: در
گزارش آينده آژانس
كه در ماه مارس
آينده خواهد بود
جزئيات بيشتري
در اين باره مطرح
ميشود. مسئولين
سازمان بايد در
مورد موضوعات فني
آن نظر دهند.
وی ادامه داد: ما
مسير خود را حق
ميدانيم و در
فعاليتهاي صلحآميز
هستهيي خود ترديدي
نداريم. توجهي
به اين فضاسازيها
نداريم، هر چند
بارها تاكيد كردهايم
خود را براي بدترين
سناريوها نيز آماده
كردهايم.
صالحي اظهارات
وزير خارجه انگليس
را "تناقضآميز"
دانست و گفت: از
يك سو از نامه آقاي
جليلي به خانم
اشتون استقبال
كرده و از سوي ديگر
چنين موضعگيريهايي
ميكنند. آنها
از گذشته نيز ماهيت
استكباري داشتند.
خوي استكباري هنوز
در آنها وجود دارد
و ياد نگرفتهاند
كه با عقلانيت
و حكمت و با استفاده
از روشهاي انساني
در تعاملات سياسيشان
گام بردارند.
16. Februar 2012
پیش بینی
مرحوم دکتر
محمد مصدق
پیشکش به
روح بلند مردی
که در ۱۴ اسفند
از سرزمین ایران
غروب کرد ...
گفتگوی شادروان
دکتر مصدق با
آندره بریسو،
خبرنگار فرانسوی
در 15 ژوئیه 1951
مصدق به
من گفت: در
مورد ملی کردن
نفت رودرروی
انگلیسی ها
قرار گرفته
است و گفتگویش با
هریمن، رئیس
جمهور آمریکا
و جنگ سازمان
های جاسوسی علیه
ایران را پیش
کشید
پس از
لحظاتی افزود:
من پیر شده ام.
فکر نمیکنم به
سن هشتاد برسم
(در آن زمان 71
ساله بود و 87
سال عمر کرد).
شاید هرگز
نتوانم به
آنچه برای
کشورم آرزو میکنم
جامه عمل
بپوشانم ولی
مطمئنم دیگران
خواهند آمد،
که پس از من این
کار ها را به
انجام خواهند
رسانید.
آنها
امپریالیست
ها و شوروی ها
را بیرون
خواهند کرد.
شاه را یا از بین
میبرند و یا
اخراج میکنند.
او با این که
نرم خوست،
آرزوی بزرگش این
است که جای
کورش را بگیرد
و همه کاره
مملکت شود.
فکر نمیکنم
حزب توده قادر
به گرفتن و
حفظ قدرت
باشد. همینطور
ارتش را توانا
برای بر خاستن
و برپایی یک
نظامدیکتاتوری
نمی بینم. امیدوارم
سرکرده های شیعه
قصد جدی برای
ورود به عرصه
سیاست نداشته
باشند. اگر چنین
شود، ایران در
آستانه وضعیت
فاجعه آمیزی
قرار خواهد
گرفت که بدوا
همسایگان ایران
(عراق، سوریه
و اردن) را در
حالت جنگی با
ما قرار میدهد.
من واقعا از این
تشکیلات مذهبی
هراس دارم.
درست است که
ما مسلمان هستیم،
ولی در واقع
عرب نیستیم و
رودرروی سنی
ها قرار داریم.
بدین ترتیب
تشکیلات
آخوند های شیعه
با آن سلسله
مراتب و
امکانات اگر
به قدرت دست یابد،
ما در داخل
مواجه با
انقلابی خونین
خواهیم شد و
در خارج باید
نتایج جهاد علیه
عراق و اردن و
سوریه را تحمل کنیم.
فکر نمیکنم
مصر و حتا
اسرائیل
مداخله کنند.
به هر حال اگر
این فرض آخری
تحقق پیدا
کند، یک آیت
اللهی وارد
عرصه میشود و
نهضتی
مالامال از
نفرت علیه غرب
و حتا ضد یهود
و در دشمنی با
عرب های سنی
راه خواهد
انداخت و ای
بسا که خیابان
ها جای جسد و
خون خواهد شد.
/ سوریه،
توپ بازی و
ادونیس و ویکلیکس
طرح
جدید اتحادیه
عرب، یعنی
تقاضا از
سازمان ملل
برای اعزام
کلاه آبیهای
پاسدار صلح به
سوریه طرحی
است مبهم که
معلوم نیست
صرفا برای
اعمال فشار سیاسی
بر رژیم اسد
طراحی شده یا
واقعا زمینهای
برای عملیشدن
آن دیده شده
است. این طرح
هم باید در
شورای امنیت
تصویب شود،
روسیه گفته که
میشود راجع
به این طرح
بحث کرد منتهی
دو شرط باید
تامین شود:
اعلام آتشبس
و تایید دولت
سوریه. آمریکا
و ترکیه هم
مواضع مشابهای
گرفتهاند. یعنی
همه طرفها
حالا اذعان
دارند که
مسئله در سوریه
صرفا تالانگری
و سرکوب رژیم
اسد نیست،
بلکه بحران
شکل یک مناقشه
مسلحانه به
خود گرفته که
دو طرف هم دست
به سلاح هستند
و نه تنها رژیم.
منتهی طرفه این
که روسیه هم
مایل است و هم خود را
در شرایطی میبیند
که رژیم اسد
را برای
مذاکره پیرامون
آتشبس
متقاعد کند.
ولی برای اپوزیسیون
و حکومتهای
هوادار آن
مانند
عربستان و قطر
و ترکیه مشکل
است که این
اپوزیسیون که
از اول هرگونه
مذاکره را با
رژیم اسد نفی
کرده حالا بیاید
و با آن بر سر
آتشبس
مذاکره کند.
چون در آن
صورت باید به
این سوال هم
پاسخ دهد که
چرا بر سر
مسائل سیاسی و
شکلدادن به
روند آینده سیاسی
سوریه حاضر به
مذاکره با رژیم
نیست. از یاد
نرفته است که
در قطعنامه
اول اتحادیه
عرب بندی بود
که این اتحادیه
باید برای ایجاد
زمینه برای
مذاکره میان
رژیم و
مخالفان تلاش
کند. هنوز
مرکب این
قطعنامه خشک
نشده بود،
اپوزیسیون
(عمدتا شورای
ملی و ارتش
آزاد) با آن از
در مخالفت
درآمد، بی آن
که چنین
مذاکراتی را
با بسیج افکار
وامکانات
منطقهای و بینالمللی
به محکی برای
میزان انعطاف
رژیم اسد بدل
کند و در صورت
عدم عقبنشینی
رژیم بخشهایی از
جامعه که هنوز
نسبت به این
رژیم وارد
موضع تعرضی و
مخالفت نشدهاند
را به این سو
متقاعد کند و
پشتوانه
اجتماعی آن را
بیش از پیش
لاغر کند. اما
سیاست اپوزیسیون
در تلفیق با
منافع معینی
در منطقه از
همان حداکثری
بوده و در «شان»
خود نمیدیده
که برای کاستن
از هزینههای
انتقال جامعه
سوریه تاکتیکهای
منعطفتری
انتخاب کند و
آب به آسیاب
رژیم سرکوبگر
نریزد.
باری، تا
آنجا که به
شرایط کنونی
سوریه برمیگردد
به نظر میرسد
که رژیم
در حمص و
برخی نقاط دیگر
کارش برای
غلبه بر اپوزیسیون
مسلح به خوبی
پیش نمیرود و
در برخی نقاط
با عدم خروج نیروهای
مسلح اپوزیسیون
و برای آن که
کارش به جنگ
تن به تن و
پرتلفات نیروهای
دولتی کشیده
نشود، عملا به
محاصره و
حملات سنگین
گهگاهی روی
آورده که
مجازات و تعرض
به جان
شهروندان
کوچک و بزرگ
از پیامدهای
آن است.
انتخابات
مجلس: وزن کشی
چهار جريان
سياسی، آينده
رهبری
در
حالی که قرار
است انتخابات
دوره نهم مجلس
شورای اسلامی
در ۱۲ اسفند ۹۰ برگزار
گردد، درست
يکسال پيش از
اين سالار آبنوش
فرمانده سپاه
استان قزوين عمق
نگرانی خود را
از انتخابات
آتی چنين توصيف
کرده بود: «اگر
نتيجه انتخابات
مجلس نتيجهای
نباشد که در
راستای ارزشهای
ما باشد سال ۹۱
( سال
پس از انتخابت
مجلس) سالی
بسيار خطرناک
و حتی خونين
است... زيرا
(ناگزيريم ) با
هم میجنگيم.» ( ۱۴
اسفند ۸۹ )
روسیه:
روند برنامه
هستهای ایران
برای ما نگرانکننده
است
معاون
وزیر خارجه
روسیه میگوید:
«اینکه فاصله
میان ایران و
برخوردار شدن
فرضی از دانش
ساخت سلاح
هستهای در
حال کم شدن
است برای ما
نگرانکننده
است.» در همین
حال وزیر امور
خارجه روسیه
از تهران
خواست تا
مذاکرات هستهای
را از سر بگیرد
زمین
لرزهای به
شدت سه و
چهاردهم
ریشتر شرق
تهران را لرزاند
گزارشها
حاکی است زمین
لرزهای به
بزرگی سه و
چهاردهم ریشتر
ظهر روز چهارشنبه،
شرق استان
تهران در
شهرستان دماوند
را لرزانده
است. گزارشی
از خسارات
احتمالی این
زمین لرزه
منتشر نشده است
عبور
ناو
هواپيمابر «
آبراهام
لينکلن» آمريکا
از تنگه هرمز
ناو
هواپيمابر
آبراهام
لينکلن روزسه
شنبه از تنگه
هرمز در نزديکی
آبهای ساحلی
ايران عبور
کرده است.اين
ناو هواپيما
بر ماه گذشته
با عبور از
تنگه هرمز
وارد خليج
فارس شده بود
شب
معرفی
"کرکس"ها و"کاسب"ها
گزارشی
از یک مناظره
جنجالی در رادیو
شامگاه
دوشنبه یک
برنامه رادیویی
در ایران به
محل منازعه
کلامی جریان
های اصولگرا
تبدیل شد و طی
آن عماد افروغ
و علی مطهری،
حمید رسایی و
احمد سالک را
"کاسب فتنه" و
"دشمن آزادی بیان"
خواندند. لحن
تند شرکت
کنندگان در این
برنامه رایویی
به گونه ای
بود که مجری
برنامه قدرت
اداره جلسه را
برای دقایقی
از دست داد
در
ابتدای این
برنامه رادیویی
علی مطهری " رفتار نظام
با مخالفان"
را بسیار
"خشن" توصیف
کرد و گفت:
"بله! نظام خشن
عملکرد...مردم
زیادی به یک
آقا رای داده
بودند، به نتیجه
اعتراض
داشتند ... در نظرشان
در انتخابات
تقلب شده بود،
اما برخورد
حکومت با آنها
آنقدر شدید
بود که
سرانجام کشور
را دچار بحران
کرد ".
این
سخنان در حالی
بیان می شد که
حمید رسایی،
نماینده
افراطی حامی
دولت و احمد
سالک، روحانی
تندرویی که به
دخالت در جنایات
کهریزک متهم
است،در مقام
پاسخگویی بی
وقفه فریاد می
زدند و
خواستار قطع
صحبت های علی
مطهری بودند
حمید رسایی
از جمله گفت:
"آنها معترض
نبودند...آنها
آمده بودند
بانک ها را
آتش بزنند.
مگر امام با
منافقین
چگونه برخورد
کرد؟ تعداد اینها
نیز زیاد
نبود. شما کلی
حرف می زنید. اینها
تعدادشان کم
بود و فتنه گر
بودند. از کجا
می گویید جمعیت
زیاد؟ اولا
فرض می کنیم 13 میلیون
به اون آقا رای
داد، بعد یک
عده ای نه در
همه ایران که
در تهران، نه
در همه تهران
که در شمال تهران
و نه در همه
شمال تهران که
در برخی محل
های پراکنده
آمدند و بانک
ها و اتوبوس
ها را آتش زدند ....".
/ شاه
از دو نگاه
محمد
قائد شاید
بهترین
جستارنویس ( Essayist ) ایران
باشد. هر
مقالهای که مینویسد
معمولاً
مجموعهای
درهمتنیده و
منسجم از دادهها
و تحلیلهای
فرهنگی، سیاسی
و اجتماعی است
با رگهای قوی
از طنز. این
مقالهها کم و
بیش برشهایی
هستند از
تحولات و
روندها و شخصیتهای
مختلف ایران
در عرصههای
گوناگون.
مقاله زیر
که ظاهرا به
تازگی انتشار یافته
در باره شاه
است که همزمان
با سالگرد انقلاب
۱۳۵۷ منتشر
شده. به
خواندنش میارزد،
به خصوص که
قائد شرح میدهد
که چگونه خصائل و
ویژگیهای
شاه در ابعادی
در روحیه و
رفتار رهبران
جدید هم قابل
شناساییاند: http://www.mghaed.com/ay/shah.pdf
این هم
بخشهایی است
از خاطرات
اردشیر زاهدی
از فراز و نشیبها
و لحظات «بدیع»
زندگی شاه در
خارج پس از
خروج از ایران
در سال ۱۳۵۷: http://www.khabaronline.ir/detail/198383/politics/parties
مرگ
ابراهیم
یونسی؛
پایانی بر
دوران درخشان ترجمه
ابراهیم
یونسی، مترجم
و نویسنده
پرکار و کم صدا،
روز چهارشنبه ۱۹
بهمن ۱۳۹۰
در تهران
درگذشت.
ابراهیم
یونسی از گروه
روشنفکران متعهدی
بود که می
خواست جهان را
برای همه مردم
جای بهتری
کند. از همین
رو بود که در
آغاز به
مبارزه در
میدان سیاست
روی آورد.
مبارزه ای
نافرجام شکست
سیاسی او را
از راهش باز
نداشت و به
انتخابی
دشوارتر و دیر
یاب تر، اما
عمیق تر و
ماندگار تر
کشاند. بر آن
شد تا از راه
ارتقای فرهنگ
مردمش، سهمش
را در پیشرفت
جامعه ادا
کند. به جای آن
که بنابه یک
ضرب المثل
قدیمی، به
شیوه سیاست
کاران و
قدرتمداران،
به گرسنگان
ماهی بدهد تا
برای یک روز سیرشان
کند، به آنان
ماهیگیری
بیاموزد تا
تمام عمر بی
نیاز شوند.
بیش از هشتاد
عنوان کتاب که
نام او را به
عنوان مترجم
یا نویسنده بر
جلد خود دارند،
در مدت عمری
هشتاد و پنج
ساله، گواهی ست
بر این تلاش
بی امان ابراهیم
یونسی
درترجمه،
کتاب را به
دقت انتخاب می
کرد تا با بار
امانتی که به عنوان
مرد فرهنگ
بردوش می کشید
مطابق باشند.
آثار
نویسندگانی
چون ویکتور هوگو،
چارلز دیکنز،
شکسپیر،
هوارد فاوست،
داستایفسکی،
ای. ام.
فورستر، برتراند
راسل، جورج
اليوت، توماس
هاردی، ماکسیم
گورکی و چخوف
راترجمه كرد. در
زمینه تاریخ و
نقد ادبی كتابهای
مرجعی چون سيری
در ادبياتغرب،
سيری در نقد
ادبيات روس، ادبيات
آفريقا و تاريخ
ادبيات يونان
و مهم تر از
همه، مجموعهی
چهارجلدی تاريخ
اجتماعی هنر را
ترجمه کرد که
حاصل کاری
پرزحمت و صبر
و حوصله ای
فوق معمول
بود. ترجمه و
نوشتن برایش
تعهدی پر
دغدغه بود نه
کاری از سر
تفنن. وسواس
او تا آنجا بود
که پس از آن که
ترجمه کتابی ۷۰۰
صفحه ای
با نام شرلی از
شارلوت
برونته را به
پایان رساند،
چون آن را ضد
کارگری یافت
به چاپش نداد خودش
می گوید:« برای
آن که وسوسه
چاپش به سرم
نیفتد پاره اش
کردم ».
شاعر
"این
خاک چه زیباست
ولی خاک وطن
نیست"
درتنهايی
درگذشت
خبرآنلاین:
در نهایت تاسف
، با خبر شدیم
که استاد بزرگ
زبان و ادبیات
فارسی دکتر
خسرو فرشیدورد
، ده روز قبل
در تنهایی و
بیماری
در "سرای
سالمندان
نیکان" در
تهران به دیار
باقی شتافته
اند .متاسفانه
تا زمان نگارش
این نوشته،
هیچ خبری در
مورد درگذشت
این استاد
ارزشمند و از
مفاخر فرهنگی
این دیار
منتشر نشده
است.
دکتر
فرشیدورد از
استادان
پیشکسوت
دانشکده زبان
و ادبیات
فارسی و دارای
شهرت جهانی و
دیدگاههای
ویژه در عرصه
دستور زبان بود..مقالات
و کتابهای
فراوان و
بسیار
ارجمندی در
حوزه دستور
زبان فارسی و
زبان شناسی و
نقد ادبی و
تحقیقات ادبی
از آن استاد
درگذشته برجای
مانده است.
فرشیدورد
چند سال قبل
از دانشگاه
تهران بازنشسته
شد. وی مدتی را
با بستگانش
زندگی کرد و
چندی پیش به
سرای
سالمندان نیکان
منتقل شد که
در آنجا دار
فانی را وداع
گفت. دکتر
فرشیدورد به
زبان و شعر
فارسی عشق و
غیرت فراوان
داشت. این شعر
که از
مشهورترین
سروده های
استاد نیز هست
به خوبی عشق
او به ایران و فرهنگ
این سرزمین را
نشان می دهد:
این
خانه قشنگ است
ولی خانه من
نیست
این
خاک چه زیباست
ولی خاک وطن
نیست
آن
کشور نو آن
وطــــن دانش
و صنعت
هرگز
به دل
انگیــــــــــزی
ایران کهن نیست
در
مشهد و یزد و
قم و سمنان و
لرستان
لطفی
است که در
کلگری و نیس و
پکن نیست
در
دامن بحر خزر
و ساحل گیلان
موجی
است که در
ساحل دریای
عدن نیست
در
پیکر گلهای
دلاویز
شمیران
عطری
است که در
نافه ی آهوی
ختن نیست
آواره
ام و خسته و
سرگشته و
حیران
هرجا
که روم هیچ
کجا خانه من
نیست
آوارگی
وخانه به دوشی
چه بلایی ست
دردی
است که همتاش
در این دیر
کهن نیست
من
بهر که خوانم
غزل سعدی و
حافظ
در
شهر غریبی که
در او فهم سخن
نیست
هرکس
که زند طعنه
به ایرانی و
ایران
بی
شبهه که مغزش
به سر و روح به
تن نیست
پاریس
قشنگ است ولی
نیست چوتهران
لندن
به دلاویزی
شیراز کهن
نیست
هر
چند که سرسبز
بود دامنه آلپ
چون
دامن البرز پر
از چین وشکن
نیست
این
کوه بلند است
ولی نیست
دماوند
این
رود چه زیباست
ولی رود تجن
نیست
این
شهرعظیم است
ولی شهرغریب
است
این
خانه قشنگ است
ولی خانه من
نیست
یادش
گرامی
15. Februar 2012
بهمن؛
روایت ها و
نشانه ها ۲۵
طاها
پارسا
قرار
نبود به هیچ
وجه ریسک کنم.
فیلم یا عکسی
بگیرم و یا حتی
شعاری بدهم ...
گفته
بودم که با
فراخوان
مخالفم.....با این
همه ۲۵ بهمن ۸۹ ، سه بار
مسیر چهار راه
ولیعصر تا میدان
آزادی را
سواره و پیاده
آمدم و رفتم
تا سینه ام
روایتگر همه ی
ماجراهای ۲۵ بهمن
باشد. قرار نبود به
هیچ وجه ریسک
کنم. فیلم یا
عکسی بگیرم و یا
حتی شعاری
بدهم. قرار
بود "روایتگر"
صادق ۲۵ بهمن
باشم برای
شناخت و تحلیل
خودمان ..... حتی
وقتی ماجرای تیراندازی
و شلیک به
صانع ژاله را
شنیدم، آنقدر
پیش نرفتم که
بتوانم
"نشانه" ای از
آن برگیرم...سر
شب خبر دادم
دست کم یک نفر
در راهپیمایی ۲۵ بهمن
کشته شده است.
نزدیکترین
دوستان هم تردید
داشتند در درج
خبر..... دم سحر
خوابیدم تا
صبح را دیر از
خواب بیدار
شوم. وقتی
بهوش آمدم که
عکس فتوشاپ
شده صانع ژاله
بر تارک سایت
های قاتلانش می
درخشید. اولین
کسی را که
توانستم با او
صحبت کنم دختر
خاله اش بود. بی
خبر بود، قبل
از هرچیز پرسیدم
صانع بسیجی
است ؟گفت نه
بابا ..... اصلاً .....
خبر شهادتش را
که دادم ...
ناباورانه
تماسم را
ناتمام گذاشت....گفتم
بنویسید صانع
بسیجی نیست،
موهایش و ریشش
فتوشاپ شده
اند ... ( با گذشت یکسال
هنوز هم این
نقطه چین ها
را نمی شود
تکمیل کرد، امیدوارم
پوزشم را بپذیرید
زمان عبور
از «رهبر
ايران» فرا
رسيده است
مهدی
خلجی،
روزنامهنگار،
نویسنده،
مترجم و تحلیلگر
سیاسی، در
مقالهای که
برای وال استریت
ژورنال
نوشته،به
موقعیت
شکننده رهبر ایران
در میان اقشاری
که به طور سنتی
طرفدار وی
بودند میپردازد
از
هنگامی که
بارک اوباما
به ریاست
جمهوری رسید،
سیاست رسمی ایالات
متحده مذاکرهٔ
بیقید و شرط
با ایران است.
در عوض سیاست
رسمی ایران هم
نفی مذاکره اس
اوباما
چند نامه برای
آیتالله علی
خامنهای،
رهبر ایران،
فرستاد و شکلهای
گوناگون
همکاری و
توافق با ایران
را پیشنهاد
داد، ولی ایران
همهٔ اینها
را رد کرد
در مارس
سال ۲۰۱۰
اوباما
گفت که:
«رهبران ایران
در برابر دستی
که به سوی آنها
دراز شده، فقط
مشت گره کرده
نشان دادهاند».
در مقابل، آیتالله
خامنهای او
را متهم کرد
که فریبکارانه
«پنجهٔ آهنی زیر
دستکش مخملی»
به سوی ایران
دراز کرده
است. دیگر وقت
آن رسیده که
بپذیریم هیچ
امیدی به
تعامل با رهبر
ایران وجود
ندارد
ضرورت
علنیت و شفافیت
در گفتگوهای سیاسی
علی حاجی
قاسمی
بهار
عربی» و
تحولات یک سال
اخیر در خاورمیانه،نبایدجامعه
سیاسی ایران
را دچار بیصبری،
دستپاچگی
وعجله کند
کنفرانس
استکهلم تحت
عنوان «اتحاد
برای دموکراسی»
که توسط بنیاد
اولاف پالمه
برگزار شد به
دلیل غیرعلنی
بودن و عدم
شفافیت شائبه
هایی را دامن
زد که موجب شد
بخش مهمی از
بحثهای
مربوط به این
کنفرانس در
ارتباط با رفع
این شائبهها
و ابهامات
صورت پذیرد. آیا
بهتر نبود این
بنیاد به جای
کنفرانسهای
مخفی، محدود و
دربسته مبتکر
گردهمآییهای
گسترده، علنی
و آزاد برای
جامعه ایرانی
باشد که در
آنها عمق بخشیدن
به اندیشههای
سیاسی و چگونگی
جلب همه طرفهای
درگیر به
توافق و
مصالحه در
دستور کار
قرار گیرد؟
اخیرا
کنفرانس دو
روزهای تحت
عنوان «اتحاد
برای دموکراسی»
در استکهلم و
با شرکت شماری
از فعالین سیاسی
در خارج از
کشور توسط بنیاد
اولاف پالمه
برگزار شد. این
کنفرانس،
آنچنان که در
گزارشها
انتشار یافت و
از سوی برخی
از شرکتکنندگان
و نیز مسئولان
بنیاد اولاف
پالمه عنوان
شد، به منظور
بررسی راههای
اتحاد نیروهای
اپوزیسیون ایران
در خارج کشور
ترتیب داده
شده بود.
گردهمایی
استکهلم،
اما، به دلیل
غیرعلنی بودن
و عدم شفافیت
در برخی زمینهها،
مثلا فهرست
شرکتکنندگان،
از همان ابتدا
شائبههایی
را دامن زد که
موجب شد بخش
مهمی از بحثهایی
که پیرامون آن
دامن زده شد
در ارتباط با
رفع شائبهها
و ابهاماتی
صورت پذیرد که
پنهانکاری
دستاندرکاران
و ترتیبدهندگان
باعث بروز
آنها شده بود.
عدم شفافیت
ترتیبدهندگان
این نشست در
باره روند طرح
ایده و تشکیل
این نشست و تعیین
ترکیب اعضای
دعوت شونده به
آن و مهمتر از
همه برگزاری غیرعلنی
آن همچنین
دامنگیر کسانی
شد که تا پیش
از رسانهای
شدن این
کنفرانس نه در
شکل گیری آن
نقشی داشتند و
نه در باره
اهداف،
محتوا، جهتگیری
سیاسی و کلا
ماهیت چنین
نشستی مورد
مشاوره و
نظرخواهی
قرار گرفته
بودند. در
محافل سیاسی و
اجتماعی و
فرهنگی یک
سئوال اصلی این
بود که چه
کسانی ترتیب
دهنده این
نشست هستند،
اهدافشان چیست
و چرا بنیاد
اولاف پالمه
ابتکار نزدیکی
اپوزیسیون ایران
را بدست گرفته
است؟ پس از
طرح گسترده این
سئوال بود که
برخی فعالین
دست اندرکار
به توضیح
پرداختند،
برخی از شرکت
کنندگان کنار
کشیدند و برخی
دیگر مشارکت
در ارائه
درخواست برای
برگزاری این
کنفرانس را
تکذیب کردند.
در این نوشته
به سه مورد
اصولی که می
بایست مورد
توجه مبتکرین،
درخواست
کنندگان و
شرکت کنندگان
در این نشست
قرار می گرفت (یا
برای
ابتکارهای آتی
مورد توجه
قرار گیرد) به
طور اجمالی و
صرفا از نقطه
نظر یک
پژوهشگر در
عرصه جامعهشناسی
سیاسی،
پرداخته
خواهد شد تا
شاید کمکی
باشد به تعمیق
موضوع تلاش
برای اعتلاء و
پیشرفت
ابتکارهای
جمعی جامعه ایرانیان
خارج از کشور
برای رسیدن به
مناسبات
دمکراتیک در
جامعه ایران:
دلیل
امتناع خامنهای
از مذاکره
ساده است: هویت
سیاسی او در
مقام معمار
راهبردی
برنامهٔ هستهای
ایران و مهمترین
پشتیبان آن،
در گرو تداوم
این برنامه است.
او تصور میکند
میتواند در
برابر هر گونه
فشاری مقاومت
کند. سرسختی
او در عین تحریمهای
فزایندهٔ آمریکا
اعتبار ادعای
«ولی امر مسلمین
جهان» بودن او
را ثابت میکند.
هر تزلزلی از
جانب او باعث
تقویت رقبای
داخلیاش میشود.
رقیبان خامنهای
که با خشونت
به حاشیه
رانده شدهاند،
مدافع سیاست
هستهای میانهروانهتری
هستند. برای
خامنهای
استوار باقی
ماندن بر این
موضع در حکم
مسألهٔ مرگ و
زندگی است
نيم
نگاهی به برخی از
جنبه های
سياست توده ای
ها در سالهای
بعد از انقلاب
فرهاد فرجاد
همانطور
که در برنامه
ی «پرگار»
گفتم، برای بررسی
سياستحزب توده ی
ايران در
سالهای بعد از
انقلاب بايد
ديد سياست و
برنامه و عملکرد
اين حزب تا چه
حد به مبارزه ی صد
ساله اخير
مردم ايران،
از انقلاب
مشروطه تا
جنبش سبز، در
راه گذار
جامعه از سنت
به مدرنيته،
شالوده ريزی
حکومت دمکراتيک
و مدنی و
تامين عدالت
اجتماعی ياری رسانده
است.
سياست
حزب توده ی
ايران در
سالهای بعد از
انقلاب، تحت
لوای دفاع از
سياست ضد
امپرياليستی
و خلقی امام
خمينی با معيار
قرار دادن « خط
امام» بعنوان
شاقول
انقلاب، در
واقع سياست
تحکيم حاکميت
آيت الله
خمينی و اسلام
فقاهتی بود:
دفاع از سياست
سرکوب طيف رنگارنگ
نيروهای
مخالف و چپ،
سکوت در برابر
سرکوب حقوق و
آزادی های
زنان، دفاع از
دادگاه های انقلاب
با شعار
«برنده باد
تيغ دادگاه
های انقلاب»،
بسهم خود
زمينه سازی
برای بيرون
راندن «نهضت
آزادی مردم
ايران» و «جبهه
ی ملی» از عرصه
ی سياست ملی
با برچسب
«آمريکايی» ،
«جاسوس» ،
«پيروان خط
برژينسکی» و
«ضد خط امام»،
تاييد در برابر
بستن روزنامه
هايی همانند
«ميزان»، «آيندگان»،
و ….
(ادامه)
اگر
اين خبر راست
باشد! علی
کشتگر
اگر اين
ادعا درست
باشد و
مجاهدين خلق
در همدستی با
موساد
دانشمندان
هستهای کشور
خود را ترور
کرده باشند
طبعأ به همين
تکذيب ساده
خبر اکتفا میکنند.
اما اگر، نه
در آن ترورها
نقشی و نه با
سازمان موساد
دستی در همکاری
داشتهاند،
برای اعاده
حيثيت از خود
بايد قاعدتا
با همه
امکانات تبليغاتی
خاص خود که در
آن استادند به
ميدان آيند و
برای رفع
اتهام از خود
به چند اقدام
زير متوسل شوند
شبکه
تلويزيونی ان
بی سی از قول
دو مقام آگاه
آمريکايی
اعلام کرده
است که
تروردانشمندان
هسته ای ايران
با همکاری
موساد و
سازمان
مجاهدين خلق
به اجرا
گذاشته شده است.
همين مقام ها
گفته اند
پرزيدنت
اوباما از اين
ماجرا با خبر
است .
" وزارت
امورخارجه
اسرائيل از رد
يا تائيد اين خبر
خودداری
کرده، اما يک
سخنگوی اين
وزارتخانه
گفته است که
تا زمانی که
تمام مستندات
گزارش ان بی سی
را نبيند
درباره آن
اظهار نظر نمی
کند"
سازمان
مجاهدين خلق
اين خبر را
تکذيب کرده است.
به گزارش ان بی
سی، آقای علی
صفوی،
نماينده
سازمان
مجاهدين خلق
در تکذيب اين
خبر گفته است
"هيچ عضوی از
سازمان
مجاهدين خلق
در اسرائيل
نبوده و نيست.
سازمان
مجاهدين خلق
قطعا هرگونه
دخالت در اين
کار را رد می
کند ."
اوزی
ربای، دبير
مرکز موشه
دايان در
دانشگاه تل
آويو نيز راجع
به همکاری
سازمان
مجاهدين خلق
با اسرائيل
برای به اجرا
درآوردن اين
ترورها گفته
اين کار هم ممکن
است و هم در
گذشته رخ داده
است." (به نقل
از سايت بی بی
سی )
اين که
يک سازمان
سياسی ايرانی
متهم به همدستی
با سرويس های
جاسوسی قدرت
های خارجی در
ترور
دانشمندان
هموطن خود
شود، يعنی به
خيانت عليه
کشور خود متهم
شود، مساله
کوچکی نيست که
بتوان از کنار
آن گذشت و يا
با يک تکذيب
خشک و خالی به
رفع و رجوع آن
نشست. بويژه
آن که اين
ترورها می تواند
زمينه ساز يک
جنگ
خانمانسوز
ميان ايران و
قدرت های خارجی
باشد
چراغ انتخاباتی
احمدی نژاد
روشن شد --- نازنین
کامدار ::
روزآنلاین
همزمان
با انتشار
فهرست "جبهه
پایداری" در
تهران که به
گفته چهره های
راستگرا
متعلق به نزدیکان
محمود احمدی
نژاد است و
هدایت پشت
پرده آن را
اسفندیار رحیم
مشائی بر عهده
دارد، محمود
احمدی نژاد در
اقدامی انتخاباتی،
به نوشته
خبرگزاری
فارس "سرشاخه
های حوزه
مشاوران جوان
ریاست جمهوری"
را در سالن
اجتماعات
وزارت
همسر
و دختر مهدی
خزعلی توسط نیروهای
امنیتی ربوده
شدند
جـــرس:
امروز همسر
دکتر مهدی
خزعلی و دخترش
توسط نیروهای
امنیتی ربوده
شدند.
به گزارش سایت
«باران»، بعد
از ظهر سه
شنبه همسر
دکتر مهدی
خزعلی به
همراه دختر
خود در حالی
که سوار بر
خودرو شخصی در
خیابان آزادی
به سمت
منزلشان در
حال حرکت
بودند توسط نیروهای
امنیتی در
محاصره قرار
گرفتند و پس
از دستگیری به
مکان نامعلومی
منتقل
شدند.تلاشهای
صورت گرفته
برای آگاهی از
سرنوشت و مکان
بازداشت، بی
نتیجه بوده
است.
این در حالیست
که مهدی خزعلی
در سی و هفتمین
روز اعتصاب
غذای خود به
سر می برد و به
دلیل وخامت
حالش در بهداری
زندان اوین
بستری شده
است.
دیکتاتورها
مثل برف آب
خواهند شد.
علیاشرف
فتحی: زمستان
سال ۶۵ نشر نی با
استفاده از
آرشیو رادیو ایران،
متن مذاکرات
شورای
فرماندهان
ارتش شاهنشاهی
در ماه پایانی
حکومت پهلوی
را در کتابی
به نام « … مثل
برف آب خواهیم
شد» منتشر کرد.
در جایجای این
کتاب ۲۶۲ صفحهای
میشود رد پای
سیستم
ناسالم،
فاسد،
استبدادی و
قانونگریز
پهلوی را در
روحیات نظامیان
عالیرتبه و
تحصیلکرده
آن زمان دید.
تصور کنید که
بحران یک رژیم
به اوج خود رسیده
باشد و فرماندهان
ارشد آن برای
حل این بحران
گرد هم آمده و
ساعتها
درباره
راهکارهای
ممانعت از گُل
دادن معترضین
به مأموران
نظامی حکومت و
یا ضرورت نصب
بلندگو،
نوشتن
پلاکارد و
آوردن عکاس و
فیلمبردار
برای راه
انداختن یک
تظاهرات
حکومتی با
حضور روستاییان
و خانوادههای
مأموران
حکومت با هم
به مذاکره
کاملا جدی بنشینند.
راهکارهای
بنیادین!
12. Februar 2012
یک هفته
مانده به
برگزاری
راهپیمایی
سبزها در
تهران قطع
دسترسی ۳۰
میلیون نفر به
جیمیل در
ایران مقامهای
جمهوری
اسلامی یک
هفته مانده به
برگزاری راهپیمایی
«جنبش سبز» در
ایران٬ از روز
پنجشنبه
دسترسی بیش از
۳۰ میلیون
کاربر ایرانی
به سرویسهای
پست
الکترونیکی
را مسدود کردهاند. خبرگزاری
مهر روز
شنبه (۲۲ بهمن)
نوشته از روز
پنجشنبه ۲۰ بهمن
ارتباط
کاربران
ایرانی با پستهای
الکترونیکی و
تمام سایتهای
خارجی که نیاز
به ورود و ثبت
اطلاعات دارند،
مسدود شده
است.
به گزارش این
خبرگزاری «هم
اکنون
کاربران ایرانی
برای دسترسی
به پستهای
الکترونیکی
از جمله یاهو
میل و جیمیل،
هات میل و
یاهو مسنجر و
غیره با مشکل
قطعی مواجه
هستند.»
به نوشته مهر٬
اغلب کاربران
ایرانی در حال
حاضر از سرویسهای
الکترونیکی
خارجی
استفاده میکنند
و قطع کامل
آنها مشکلات
بسیاری را
برای استفادهکنندگان
به وجود آورده
است.
این خبرگزاری
در عین حال
افزوده که
پیگیریها
برای روشن شدن
علت این قطعی
تاکنون مشخص
نشده و «شرکت
ارتباطات
زیرساخت» و
«سازمان فناوری
اطلاعات
ایران» در این
زمینه حاضر به
ارائه توضیح
نیستند.
دسترسی بیش از
۳۰ میلیون
کاربر ایرانی
به سرویسهای
پست
الکترونیکی
در شرایطی
مسدود شده که
حامیان
میرحسین
موسوی و مهدی
کروبی قصد
دارند ۲۵ بهمن
ماه در تهران
و سایر شهرهای
ایران
راهپیمایی
اعتراضی
برگزار کنند.
مقامهای
جمهوری
اسلامی بیم آن
دارند حامیان
این دو رهبر
جنبش سبز
همچون گذشته
با استفاده از
شبکههای
اجتماعی
بتوانند
راهپیمایی
گستردهای در
تهران ترتیب
دهند.
به نظر میرسد
اعمال
محدودیتهای
بیسابقه
اینترنتی که
با اعتراض
گسترده
«سربازان جنگ
نرم» نیز
مواجه شده٬ به
منظور
جلوگیری از
سازماندهی
مردم برای
راهپیمایی
روز ۲۵ بهمن
صورت گرفته
باشد.
توزیع
رایگان شارژ
ایرانسل در
مراسم ۲۲ بهمن
سایت
«پارسینه»
به نقل از خبرگزاری
مهر از
توزیع رایگان
شارژ به
مشترکان تلفن
همراه در
مسیرهای
راهپیمایی ۲۲
بهمن در شهر
تهران خبر
داد.
این خبرگزاری
گزارش کرده که
اپراتور دوم
تلفن همراه به
شرکت کنندگان
در راهپیمایی
۲۲ بهمن٬ ۲۵
درصد شارژ
رایگان برای
سیم کارتهای
اعتباری هدیه
داده است.
مهر در خبر
خود اضافه
کرده «مشترکان
ایرانسل» در
این روز در
مسیرهای مشخص
شده
راهپیمایی میتوانستند
از ۲۵ درصد
شارژ «شگفت
انگیز» به صورت
رایگان بهرهمند
شوند.
آنطور که این
خبرگزاری
اعلام کرده
است٬ در این روز٬
مشترکان سیم
کارتهای
اعتباری
ایرانسل ساکن
شهرهای
تهران، اصفهان،
اهواز،
تبریز،
شیراز، مشهد و
کرج میتوانستند
از این شارژ
رایگان در
صورت شرکت در راهپیمایی
۲۲ بهمن بهرهمند
شوند.
۲۰ بهمن ماه
اصغر آبخضر٬
قائم مقام
شورای
هماهنگی
تبلیغات اسلامی
گفته بود در
تهران چهار
میلیون نفر در
راهپیمایی
روز ۲۲ بهمن
شرکت خواهند
کرد.
خبرگزاری مهر
لحظاتی پس از
انتشار این
خبر اقدام به
حذف آن از
خروجی خود
کرده است.
این خبرگزاری
همچنین گزارش
کرده در
راهپیمایی
امروز مدل کاغذی
پهپاد
آمریکایی در
میان
راهپیمایان
توزیع شده
است.
به گزارش مهر٬
«برپایی
ایستگاههای
مشاوره حقوقی
خانواده٬
آزمایش خون و
نقاشی» و
برپایی غرفههای
استانی از
دیگر برنامههای
حاشیهای روز ۲۲
بهمن در شهر
تهران بوده
است.
این خبرگزاری
همچنین گزارش
کرده گروهی از
راهپیمایان
به هنگام حضور
اکبر هاشمی
رفسنجانی در
راهپیمایی
علیه وی شعارهایی
سر دادند.
رضا
منصوری
فیزیکدان و
استاد دانشگاه
صنعتی شریف: دانشگاهیان
به اسم ولایت
فقیه ترور میشوند رضا
منصوری٬
فیزیکدان و
استاد
دانشگاه
صنعتی شریف با
انتشار
یادداشتی
اعلام کرد
دانشگاه و
دانشگاهیان
ایران به نام
«ولایت فقیه»٬
«اسلام»٬
«انقلاب» و
«عدالت» به طور
«نرم و مخملین
ترور» میشوند.
آقای منصوری
در یادداشتی
که در سایت
شخصی خود منتشر
کرده است٬ به
صراحت نوشته
دانشگاههای
ایران
«پادگان» نیست
و «مداحان» در
آن جایی ندارند.
این فیزیکدان
برجسته نوشته
دولت محمود
احمدینژاد و
کسانی که خود
را تابع ولایت
فقیه میدانند
در «ترور
مخملی»
دانشگاهیان
ایران دست دارند. وبسایت
آقای منصوری
دو روز پس از
انتشار این
یادداشت
جنجالی از
دسترس خارج
شده است.
احمد
رافت:
«فیلتر»ها
نگذاشتند
مردم واقعیت
خمینی را
بشناسند
احمد رافت،
روزنامهنگار
سرشناس
ایرانی-ایتالیایی
از معدود اهالی
رسانهای
فعالی است که
در زمان اقامت
آیتالله
خمینی در «نوفللو
شاتو» شاهد و
گزارشگر
روزهای منتهی
به انقلاب سال
۵۷ بوده است.
رافت معتقد
است که اگر
مردم آیت الله
خمینی را بهتر
شناخته
بودند، او را
توی ماه نمیدیدند.
رافت میگوید
همان اشتباههای
۳۲ سال پیش
امروز هم
تکرار میشود.
احمد رافت سالهاست
در رسانههای
ایتالیایی و
اسپانیایی
قلم میزند.
مدتی دبیرکل
اتحادیه
خبرنگاران
خارجی ایتالیا
بود و بسیاری
از ایرانیان
چهره او را در
صدای آمریکا
دیدهاند. این
روزنامهنگار
قدیمی از جمله
کسانی است که
در روزهای منتهی
به انقلاب
ایران و
مهاجرت نهایی
آیتالله
خمینی به
ایران، در
نوفل لو شاتو
حاضر بوده
است.
رافت میگوید
که آن زمان،
افرادی مثل
قطبزاده و
دکتر یزدی
نگذاشتند
واقعیت حرفهای
رهبر انقلاب
ایران از طریق
رسانهها به
مردم برسد.
روشی که به
نحوی در برخی
رسانههای
حامی رهبران
جنبش سبز هم
تکرار میشود.
در روز یکشنبه،
در چند دهمتری
مجسمه
جیوردانو
برونو که جانش
را بر سر
حقیقت از دست
داد و کلیسا
او را به آتش
کشید، با احمد
رافت در باره
حقیقت حرفهای
خمینی و
فیلترهایی که
چیز دیگری
تحویل مردم
دادند گفتگو
کردم.
تودهایها
و مسلمانی در چهارم
خرداد ۱۳۵۸هفتهنامه
تهران مصور
گفتوگويی با
احمد شاملو را
چاپ کرد که
عنوانی غافلگير
کنندهداشت.
نه اينکه رازی
نهان با آن
فاش شده باشد
يا حقيقت
نهفتهای به
واسطهاشنمايان.
به برکت همان
«چنگِ تيزْ
پاسخِ احساس» شايد،
شاعر توانسته
بود پيشاپيش
حدسهنوز
مبهمی که آغاز
فعاليت
دوباره حزب
توده پس از
انقلاب
برانگيخته
بود و هنوزبايد
زمانی میگذشت
تا به يقين
بدل شود را از
محدوهی گنگِ
احساس برهاند
و آگاهانهدر
قالب يک حکم
بيانش کند.
حکمی که قطعيتاش
در بداهتش بود
و ارجاعی که
به ادبياتکهن داشت
به آن بداهت
اعتبار میداد
: «تودهایها
به دريوزگی
کفی نان
مسلمانشدهاند.»ادامه
انقلاب
بهمن ۵۷؛ چرا روحانیت
بازیگر اصلی
انقلاب شد؟
انقلاب
بهمن سال ۵۷
پايان بخش قرنها
حکومت سلطنتی در
ايران بود.
اين انقلاب
توانست برای
نخستين بار و
در وسيعترين
سطح، ميليونها
زن و مرد و
پير و جوان را
به عرصه زندگی
سياسی و اجتماعی
وارد کند. ادامه
بهرام
عکاشه: منتظر
زلزله بیش از
۷ ریشتر هستیم زلزله
تهران را
لرزاند و
احتمال وقوع
پسلرزه در
روزهای آینده
وجود دارد.
بهرام عکاشه کارشناس
زلزله در
ایران به
دویچه وله میگوید:
«زلزلههای
اخیر همه با
هم مرتبط است
و زلزله بزرگ
تهران ۳۰ سال
تاخیر دارد.» زمين
لرزهای با
قدرت ۷ / ۴
ریشتر (مقياس
امواج درونی
زمين)، ساعت
۱۲ و ۲۹ دقيقه
روز جمعه ۲۱
بهمن ماه،
مناطقی از شرق
استان تهران
را لرزانده است.
این زمین لرزه
در تهران،
دماوند،
فیروزکوه، گرمسار
و ورامین
احساس شده
است.
کانون این
زلزله را ۴۰
كيلومتری
جنوب شرقی دماوند
و ۴۲ كيلومتری
شمال گرمسار و
۸۰ كيلومتری شرق
ورامين اعلام
کرده است. بشنوید:
گفتوگو با
بهرام عکاشه
پدر علم زلزلهشناسی
ایران معاون
پژوهشی
پژوهشگاه بينالمللي
زلزله گفته
است، «یکی از
گسلهای جنوب
شرقی تهران
مسبب این
زلزله بوده و
انتظار می رود
پس لزرههای
این زلزله طی
چند روز آینده
نیز ادامه داشته
باشد.» بهرام
عکاشه، پدر
علم زلزلهشناسی
ایران در گفتوگو
با دویچه وله
زلزله اخیر را
با زلزلههای
هفتههای
اخیر در
نیشابور،
استان
گلستان،
کرمان و...
مرتبط میداند
و میگوید: «ما
منتظر زلزله
بالای ۷ ریشتر
هستیم.» دویچه
وله: زلزلهی
خفیفی که
امروز در بخشهایی
از تهران هم
احساس شده، چه
ارتباطی با
زلزلههای
هفتههای
اخیر در
نیشابور،
استان
گلستان،
کرمان و...
دارد؟ بهرام
عکاشه: این
زلزلهها
باهم ارتباط
دارند. زلزلهای
که چند روز
پیش در بوشهر
اتفاق افتاد،
زلزلهای که
در کرمان و
سمنان اتفاق
افتاد، زلزلهای
که در چند
هفتهگذشته
در منطقه شمال
ایران، منطقه
گیلان و دریای
خزر اتفاق
افتاد. حتی میتوانم
بگویم در چند
ماه گذشته
زلزلههای
متعددی که
حداکثر وسعتشان
تا ۵ ریشتر
اتفاق افتاد،
اینها باهم
ارتباط
ندارند. ولی
یک نکتهی
خیلی مهم وجود
دارد که این
زلزلهها را
به هم ارتباط
میدهد.
حزب
تودۀ ایران با
فکر اصیل
ایرانی و به
ابتکار عدهای
از آزادیخواهان
مترقی و
شخصیتهای
ملی و همراهی
برخی عناصر
مارکسیست؛ پا
به حیات گذاشت حزب توده از
سقوط رضاشاه
تا پس از
انقلاب
مصاحبه
از شهاب
میرزایی
بی بی سی بابک امير
خسروی از دهه 1320
تا پس از ٌٌ"انقلاب
اسلامي" عضو
حزب توده ايران
بود . او چند
سال پس از
انقلاب به
همراه شماری
از همفکرانش
از حزب توده
جدا شد. آقای
امیرخسروی در
مصاحبه نوشتاری
با بیبیسی
فارسی از
تأسیس حزب
توده تا
دستگیری
رهبران و
کادرهای آن در
سالهای پس از
انقلاب سخن
گفته است. -
آقای بابک
امیرخسروی
حزب توده حزبی
برخاسته از
نیروهای
سیاسی درون
جامعه بود یا
حزبی که بر
اساس دستورات
کمینترن در
قالب جبهههای
ملی
ضدفاشیستی
جنگ جهانی دوم
پدید آمد؟ پاسخ:من
به این پرسش
در نوشتههای
خود، به ویژه
در کتاب "نظر از
درون به نقش
حزب تودۀ
ایران" به
تفصیل پرداختهام.
مطالعات من و
گفتگوهایم با
برخی از پایهگذاران
مؤثر حزب
توده، نظیر
ایرج اسکندری
و اردشیر
آوانسیان،
مرا قانع
ساخته است که
با اطمینان
بگویم که حزب
تودۀ ایران
واقعاً به دست
ایرانی، با
فکر اصیل
ایرانی و به
ابتکار و
رهبری عدهای
از آزادیخواهان
مترقی و شخصیتهای
ملی و همراهی
برخی عناصر
مارکسیست و
کمونیست؛ با
برنامهای
دموکراتیک و
مترقی اصلاح طلبانه
(رفرمیستی)؛
حزبی ملتزم به
قانون اساسیِ
مشروطه و
فعالیت در
چارچوب آن،
برای تحقق خواستههایش،
پا به حیات
گذاشت.
ایرج اسکندری
دو ماه پیش از
درگذشتاش،
در مصاحبه با
زندهیاد
فریدون آذر
نور و من، پس
از شرح چگونگی
تشکیل حزب، که
فکر و اندیشۀ
ساختار و سمتگیریهای
آن (حتی گزینش
نام "توده"
نیز از اوست)
میگوید که از
همان زندان
رضاشاه میان
آنها (از جمله
رضا رادمنش،
محمد بهرامی،
خلیل ملکی،
مرتضی یزدی و
عباس نراقی)،
موضوع تشکیل
حزب پس از
آزادی از
زندان،
درهمان
چارچوبی که
دربالابه آن
اشاره کردم،
مطرح بوده
است. اسکندری
پس ازاین
توضیحات چنین
شهادت می دهد:
«من اینها را
میگویم تا
دانسته شود،
این که در آن
موقع میگفتند
حزب را گویا
شورویها
تشکیل دادهاند،
ادعای
نادرستی بوده
است».
هیچ
یک از اینها
نه عضو حزب
کمونیست
بودند و نه به
طریق اولی با
کمینترن
رابطه داشتند
تا احیاناً
حامل رهنمودی
از سوی آنها
باشند. ازگفتههای
اوومصاحبهاش
با ما، کاملا
پیداست که نه
او ونه دیگر
دستاندرکاران
تشکیل حزب،
کوچکترین
ارتباطی با
شورویها و به
ویژه کمینترن
نداشتند.
دونفراز
کسانی که به
خاطر سوابق
عضویت در "حزب
کمونیست
ایران" از
سابق با
کمینترن
ارتباط داشتند
(اردشیر
آوانسیان و
رضا روستا) آن
زمان هنوز در
تبعید به سر
میبردند و در
گامهای
نخستین و در
رایزنیها و
گفتگوهای
آغازین نقشی
نداشتند. تمام
اقدامات
اولیه برای
تشکیل حزب بر
محور و به
ابتکار ایرج
اسکندری و
یارانی نظیر
عبدالحسین
نوشین پیش میرفت.
اسکندری
یکی از ۱۵ نفر
اولیهای بود
که بلافاصله
پس از آزادی
از زندان در
سوم شهریور
۱۳۲۰، دست به
کارتدارک
تشکیل حزب میشوند.
جلساتی تشکیل
میشود و طی
آنها اندیشه
ایرج و
همفکران او
برای تاسیس
"حزب تودۀ
ایران" با
ساختاری
دموکراتیک و
ملی، مورد
پذیرش قرار میگیرد.
سلیمان محسن
اسکندری (عموی
ایرج) را نیز به
دلیل وجهه ملی
و اعتبار
سیاسیاش، و
به پیشنهاد
ایرج اسکندری
به همکاری دعوت
میکنند. و
این چنین در
مهرماه ۱۳۲۰
جلسۀ موسسان حزب
در منزل
سلیمان میرزا
تشکیل میشود
.
"از
جمله شرکت
کنندگان
اولین جلسه
حزب توده که
ایرج اسکندری
به یادداشت
سلیمان میرزا
اسکندری، رضا
رادمنش،
عبدالحسین
نوشین، محمد بهرامی،
عبدالقدیر
آزاد،
میرجعفر پیشه
وری،
ابوالقاسم
موسوی،
اسماعیل
امیرخیزی، علی
امیرخیزی و
عباس اسکندری
بودند." "
بزرگترین دروغ
خامنه ای
آقای
خامنه ای گفته
است و به تاکید
که «همه مردم» روز
22 بهمن خواهند آمد
(روزنامه های پنجشنبه
20 بهمن را ببینید
که برخی همین "همه
می آیند" را تیتر
کرده اند؛ مثل
ایران و جوان و
جام جم). آقای خامنه
ای چگونه می تواند
از همه مردم حرف
بزند وقتی تنها
گروههای معینی
از مردم را می پسندد
و حمایت می کند
و بر می کشد؟.
آقای
خامنه ای شده است
نظام. این را همه
می دانیم. بنابرین
راهپیمایی هم برای
سالگرد انقلاب
شده است حمایت
از رهبری ایشان
و نظامی که ایشان
نماد آن و عمود
خیمه آن شده است.
طوری که اگر او
بیفتد انگار نظامی
نمی ماند. اما چرا
آقای خامنه ای
فکر می کند همه
خواهند آمد؟ مگر
همه مردم در سیاست
های او جایی دارند
که او فکر می کند
حالا همه به خیابان
خواهند آمد که
از او و نظام اش
حمایت کنند؟.
آقای
خامنه ای به طور
سیستماتیک گروههای
عظیمی از مردم
شهرنشین را رانده
و خوار کرده و آواره
ساخته است، سیاستمداران
اصلاح طلب، دانشجویان
فعال، فعالان مدنی،
زنان و مردان بسیاری
را صرفا به دلیل
مخالفت با نظام
او به زندان انداخته
است و دهان هر منتقدی
را به هر نحوی توانسته
بسته است و زندانهای
طویل المدت داده
است. احزاب را از
نفس انداخته است.
رسانه ها را چون
بیگانگان رانده
است و دانشگاه
را به یاران وفادار
خود سپرده است
حتی اگر از دانش
و آکادمی بویی
نبرده باشند (چیزی
که دکتر رضا منصوری
در نامه دو روز
پیش خود آن را ترور
نرم دانشگاه می
خواند) و هر تشکلی
را نابود کرده
است و حالا می خواهد
همه بیایند.
فردا
هم که مردم به اندازه
پر کردن کادرهای
دوربین های تلویزیون
ولایت آمدند مدعی
می شود که دیدید
همه آمدند
آیا ایران
برای همه ایرانیان
است که همه بیایند؟
نیست. پس همه نمی
آیند. آیا می توان
جمعیتی هر چند
بزرگ را به جای
همه مردم جا زد؟
نمی توان. اما آقای
خامنه ای گوش اش
بدهکار این حرفها
نیست. آقای خامنه
ای به تصویر مردم
علاقه مند است
نه به خود مردم.
مردم برای او زینت
نظام اند نه اصل
نظام.
ترور نرم و مخملی
دانشگاهیان
آن شد
اکنون که ز ابنای
عوام اندیشم
محتسب
نیز در این عشق
نهانی دانست
- حافظ
در دوسال
گذشته 4 نفر از متخصصان
دانش پیشۀ ما در
5 عملیات ترور توسط
بیگانگان شهید
شدند. من شکی ندارم
که نیروهای امنیتی
و اطلاعاتی ما
به بهترین وجه
با این امر در حال
مقابله اند و ضربۀ
سهمگین و اثرگذاری
به بیگانگان عامل
این ترورها، و
نه تنها به وابستگان
داخلی شان، زده
اند یا خواهند
زد. همان گونه که
مطمئن هستم دانش
پیشه های ما در
دانشگاهها و مراکز
تحقیقاتی، ضمن
درک عمیق شرایط،
همت خود را «درویشانه»
در تربیت نیرو،
در انجام کارهای
پژوهشی، و در آموزش
متخصصان افزایش
خواهند داد
اما به
عنوان ناظر طولانی
مدت در امور آموزش
عالی و پژوهش در
کشور باید بگویم
نگرانیهای نوع
دیگری نیز هست
که از آن کمتر دررسانه
ها صحبت می شود؛
دانشگاهیان نیز
ترجیح داده اند،
یا مجبور بوده
اند، در جمعهای
خصوصی دانشگاهی
آن را ابراز کنند؛
نگرانی از تخریب
هایی عمیق تر و
اثرگذارتر
بخش پژوهش
و آموزش عالی متاسفانه
با واقعیتهای دیگری
نیز رو به رو است
که علنی نکردن
آن، یا سکوت رسانه
ای در آن زمینه،
ضربه ی مهلک تری
به آیندۀ علم ایران
خواهد زد؛ و منظور
من از علم ، نه معرفتهای
دینی، که حیطۀ
دانش مدرن و فناوری
است، که ادامۀ
حیات کشور ما به
آن وابسته است.
ترور نرم مخملی
که از آن صحبت می
کنم شاید ریشه
در خارج از کشور
نداشته باشد، شاید
از نوع نشستن بر
شاخه و بریدن بن
آن باشد، به دست
خودی باشد، هر
چه باشد اثر آن
بسیار مهلک تر
از ترور دانش پیشه
هایی است که در
دو سال گذشته با
آن مواجه بودیم
و جان 4نفر از متخصصان
ما را گرفته است
پدیدۀ
دانشگاه، آموزش
دانش پیشه ها و
پژوهش، چه خوشمان
بیاید و چه نیاید،
از پدیده های اجتماعی
مدرن است که ما
کمتر از 70 سال است
با آن آشنا شده
ایم و هنوز در حال
کپی کردن ظواهر
آن هستیم. شاید
بتوان آن را به
نهالی تشبیه کرد
که با کاشت آن بیگانه
ایم و برداشت آن
را هم تنها در سرزمین
های دیگر دیده
ایم؛ برداشت بومی
ما از آن هنوز قطعی
نیست، تا حدی که
نیروهای بسیاری،
ازجمله حوزویون،
به ثمر آن با شک
نگاه می کنند؛
میوه ای ناسوتی
می دانند، یا سکولار
به قول حوزویون،
که برای جامعه ما زهر است،
که باید زهر آن
را گرفت!
سنگ،
کاغذ، قیچی
نامه
رحیمی به توکلی،
تنها جواب رحیمی
به توکلی نیست،
بلکه پاسخ احمدی
نژاد به رهبری
و لاریجانی هاست
که احضارش را به
مجلس قطعی کرده
اند
سارا
زرتشت
حمله
ی احمد توکلی به
یقه سفیدها و پاسخ
محمد رضا رحیمی
به توکلی، تنها
نمونه ای از مواجهه
ی اصولگرایان سنتی
با حلقه ی احمدی
نژاد نیست، بلکه
نمونه ی روشنی
از مدیریت اصولگرایانه
و بلکه اقتدارگرایانه
در کشور است
در این
مواجهه ، هم تخریبِ
رقیب را می شود
دید، هم به « فساد
اداری حاکم بر
مناسبات قدرت»
می شود پی برد،
هم گوشه ای از «قربانی
کردن منافع عمومی»
قابل مشاهده است
و هم چشمه ای از
«قانون گریزی عالیترین
مقامات نظام» عیان
است.
نکته
مهم در نامه ی رسمی
و سرگشاده رحیمی
به توکلی، اشاراتی
است که چند بار
به "سفارش های رهبری
نظام" دارد تا پرونده
ی تخلف و فساد اداری
او را به مقامات
عالی سنجاق کند
10. Februar 2012
آیتالله
دستغیب: آقای
رفسنجانی؛
بگویید آیا
وضعیت فعلی را
تایید میکنید؟ سروش
جعفری
عضو
مجلس خبرگان
رهبری در نامهای
به اکبر هاشمی
رفسنجانی از
وی پرسیده است
که آیا وضع
موجود را
تایید میکند
و اگر نسبت به
«خلاف شرعهای»
صورت گرفته
اعتراض دارد
چرا بیان نمیکند؛
چرا که به
گفتهی آیتالله
دستغیب،
رفسنجانی هم
اکنون رییس
مجلس تشخیص
مصلحت نظام
است.
به
گزارش
تارنمای «حدیث سرو»،
آیتالله
دستعیب، عضو
مجلس خبرگان
رهبری و از
مراجع تقلید
در نامهای که
برای اکبر
هاشمی
رفسنجانی،
محمدرضا مهدوی
کنی، رییس
مجلس خبرگان
و محمد مومن
از فقهای
شورای
نگهبان،
نوشته بهشدت
نسبت به شرایط
کشور انتقاد
کرده و گفته
است در
انتخابات
ریاست جمهوری
سال
جمهوریت نظام
برداشته شد و
با رفتارهای
حکومت پس از
انتخابات،
معنای
اسلامیت هم از
جمهوری
اسلامی
برداشته شد.
وی
سپس از هاشمی
رفسنجانی
انتقاد کرده
که چرا نسبت
به رفتارهای
«خلاف شرع»
اعتراض نمیکند:
«و شما جناب آیت
اللّه هاشمی
رفسنجانی! آیا
وضع موجود را
تأیید میکنید؟
آیا شما نباید
نسبت به خلاف
شرعها
اعتراض کنید؟
شما که فعلاً
به عنوان رئیس
مجمع تشخیص
مصلحت هستید،
آیا نباید این
همه انحراف و
خلاف واقع را
گوشزد کنید؟»
آیتالله
دستغیب سپس با
انتقاد از
زندانیان
سیاسی و نیز
حصر میرحسین
موسوی و مهدی
کروبی از آیتالله
مهدوی کنی و
مومن خواسته
است که «خود را
در برابر خدا
مسئول بدانند»
و در
برابر«خلاف شرعها»
ساکت ننشینند.
این
عضو مجلس
خبرگان در بخش
دیگری از نامه
خود با انتقاد
از حضور
نیروهای
امنیتی در قوه
قضاییه و حوزهها
گفته است که
این روزها
تمام «حوزهها
و دفاتر مراجع
هم به شدّت در
کنترل
نیروهای
امنیتی است؛
که آنها هم
اگر مطلبی
بگویند به همان
بلا مبتلا میشوند
که برای بنده
حقیر رقم
زدند.»
آقای
دستغیب در
پایان هم با
اشاره به آزار
و اذیت
شاگردان خود
توسط ماموران
امنیتی گفته
است آیا اگر
کسی مداح
ولایت فقیه
نباشد، باید
از تمام
امکانات
محروم شود.
نامه
سرگشاده آیت
الله دستغیب
به مومن، مهدوی
کنی و هاشمی
رفسنجانی
سحام
نیوز: در پی
رخدادهای پس
از انتخابات
ریاست جمهوری
و تداوم روند
سرکوب و خفقان
و بازداشت و
صدور احکام
قضایی سنگین
برای معترضین
و فعالان و دگراندیشان،
آیت الله علی
محمد دستغیب،
در نامه ای به
سه تن از
مقامات روحانی
ارشد کشور،
ضمن بر شمردن
گوشه هایی از شرایط
حاکم و هشدار
به آنها در
خصوص توجه شان
به “وظایف
شرعی و
قانونی”،
خواستار
پاسخگویی صریح
آنان در برابر
سکوتشان شد
به
گزارش
تارنمای «حدیث
سرو»، پایگاه
اطلاع رسانی
شاگردانِ این
مرجع تقلید مردمی،
وی در نامه
خود به محمد
مومن از فقهای
شورای
نگهبان،
محمدرضا مهدوی
کنی، ریاست
مجلس خبرگان و
علی اکبر هاشمی
رفسنجانی،
ریاست مجمع
تشخیص مصلحت
نظام، ضمن
یادآوری
اقداماتِ
خلاف شرع های
صورت گرفته طی
چند سال اخیر،
به این سه
مسئول حکومتی
می نویسد: به
بنده می گویند
چرا در مجلس خبرگان
حاضر نمی شوی
تا این مطالب
خلاف شرع و قانون
را تذکر دهی،
اما باید پرسید
آیا در این مملکت
برای کسی که
حق را بیان می
کند و در پی
رفع نواقص است
امنیت می
باشد؟ به بیت
و مسجد و حوزه
علمیه
اینجانب حمله
کردند و توسط افراد
مجهول الحال
در نماز جمعه
ها اهانت ها صورت
گرفته و می
گیرد، آیا باز
می توان گفت
در این مملکت
امنیت است، و
شما می گویید
جمهوری اسلامی
است؟
آیت
الله علی محمد
دستغیب،
همچنین با
برشمردن
موارد نقض
قانون اساسی،
در خصوص شورای
انتصابی
نگهبان
خاطرنشان می
کند: “مگر
شورای
نگهبانِ
تصویب شده در
قانون اساسی،
نباید حافظ
اجراء صحیح
احکام اسلام و
قانون اساسی
باشد؟ پس پاسخ
این سؤالها
چیست؟ آیا بازداشتهایی
که توسط
نیروهای
خودسر صورت میگیرد،
موافق با شرع
مقدّس و قانون
جمهوری اسلامی
است؟ آیا بدون
محاکمه میتوان
نسبت ارتداد،
یا محارب، و
یا جرم دیگری
به شخص متّهم
داد؟ آیا اعترافگیری
در زندان با
تهدید و ارعاب
و بعضاً با چشم
بسته و اینکه
انگشت سبّابه را
بر روی نوشتههای
آماده زدن و
به سوی دادگاه
فرستادن،
اسلامی است؟
اعتراض
شفیعی کدکنی
به «فروش شرعی»
گور مفاخر ایران
محمدرضا
شفیعی کدکنی
به بیتوجهی
حکومت و مردم
ایران به
مفاخرشان
اعتراض کرده و
از «فروش شرعی
گور بدیع
الزمان فروزانفر»
و »تبدیل قبر
فرخی یزدی به
پارک» و «از بین
رفتن مدارک
دانشگاهی ملکالشعرا
بهار» خبر
داده است.
محمدرضا
شفیعی کدکنی،
شاعر و استاد
ادبیات فارسی
دانشگاه
تهران، در تازهترین
شماره نشریه
«ایرانشناسی»
به بیتوجهی
مردم و حکومت
به مفاخر
فرهنگیشان
اعتراض کرده
است.
وی
از فرخی یزدی
و بدیعالزمان
فروزانفر و
ملکالشعرا
بهار به عنوان
نمونههایی
از این بیتوجهی
نام میبرد.
شفیعی
کدکنی در این
یادداشت با
اعتراض به اینکه
«قبر فرخی یزدی
تبدیل به پارک
شده است»
نوشته است:
«چرا هیچ کس
نمیداند که
قبر فرخی یزدی
کجاست؟ شاعری
که مانند آرش
کمانگیر،
تمام هستی خود
را در تیر شعر
خود نهاده است
و با
دیکتاتوری بیرحم
زمانه به
ستیزه
برخاسته است و
در زندان همان
نظام با
«آمپول هوا» او
را کشتهاند،
چرا باید محل
قبر او را هیچکس
نداند؟»
شاعر
«در کوچهباغهای
نیشابور» سپس
به «فروش شرعی
گور بدیع الزمان
فروزانفر»
اشاره کرده و
ادامه داده
است: «جای دوری
نمیروم، در
همین دوره بعد
از سقوط
سلطنت، یعنی
در بیست سال
اخیر، اولیای
محترم حضرت
عبدالعظیم (به
صرف گذشت سی
سال و رفع
مانع فقهی)
فبر بدیعالزمان
فروزانفر،
بزرگترین
استاد در
تاریخ
دانشگاه
تهران و یکی
از نوادر
فرهنگ ایران
زمین را، به
مبلغ یک
میلیون تومان
(در آن زمان
قیمت یک
اتومبیل
پیکان دست سوم)
به یک حاجی
بازاری
فروختند. در
کجای دنیا چنین
واقعهای،
امکانپذیر
است؟»
شفیعی
کدکنی کشور
فرانسه را
مثال میزند و
مینویسد: «من
در میان
هزاران مانعی
که در این راه میبینم،
به شوخی به
آنها میگویم
اگر شما از
دولت فرانسه
به پرسید که
«در فلان
تاریخ، و در
فلان قهوهخانه
خیابان شانزهلیزه،
آقای ویکتور
هوگو یک فنجان
قهوه خورده
است؛ صورت
حساب آن روز
ویکتور هوگو،
در آن کافه
مورد نیاز من
است»، فورا از
آرشیوه ملی
فرانسه میپرسند
و به شما پاسخ
میدهند، اما
ما جای قبر
فرخی یزدی را
نمیدانیم؟»
این
استاد
دانشگاه
افزوده است:
«اگر از
دانشگاه
تهران بپرسید
که ما میخواهیم
نوع سئوالات
امتحانی ملکالشعراء
بهار یا بدیعالزمان
فروزانفر یا
خانم فاطمه
سیاح را بدانیم،
آیا دانشگاه
تهران یک
نمونه - فقط یک
نمونه- از
پرسشهای
امتحانی این
استادان بزرگ
و بیمانند
را، که فصول
درخشانی از
تاریخ ادبیات
و فرهنگ عصر
ما را شکل
دادهاند، میتواند
در اختیار ما
قرار دهد؟ نه
تنها در این
زمینه پاسخ
دانشگاه تهران
منفی است، که
حتی پرونده
استخدامی ملکالشعراء
بهار را هم
ندارد.»
09. Februar 2012
چپ
در انتظار
گودو؟
به
راستی بی بی
سی بمناسبت
هفتاد سالگی
بنیانگذاری
حزب توده
ایران
فستیوالی
برپا کرده است.
انتظار نمی
رفت بنگاه سخن
پراکنی دولتی
انگلستان در
یادبود این
روز چنین گل
بکارد. انگلیس
در دو بزنگاه تاریخی
در ایران
معاصر سنگ
تمام گذاشته
بود. کودتای
بیست و هشت
مرداد 32 و
ماجرای
ساختگی کوزیچکین
که به دستگیری
های سال 61
انجامید. این
فقط به حزب
توده ایران
مربوط می شود.
تاریخ معاصر
ایران خاطرات
دیگری از این
مهد تمدن و
دمکراسی در
حافظه ی خود
ضبط کرده است.
همه
چیز از برنامه
ی چهل و پنج
دقیقه ای آغاز
شد و اکنون با
چند ده مقاله
تکمیل شده
است. و هنوز هم
ادامه دارد.
من کمابیش
تمام این
مقالات را خوانده
و یا از نظر
گذرانده ام.
ایکاش بسیاری از
این
نویسندگان از
جدیت بی بی سی
بهره ای می بردند
و وقت بیشتری
را صرف نگاشتن
مقاله هایشان
می کردند.
من
در اینجا بنای
آن را ندارم
که به یک یک
این مقالات
اشاراتی
داشته باشم.
بنظر من مسئله
سازترین
مقاله ی این
مجموعه ،
مقاله ای است
که بنظر عامه
ی خوانندگانی
که من از آنها
درباره اش
پرسیده ام و
همواره این
پاسخ را شنیده
ام که مقاله ی
نسبتا
منصفانه ای
بوده، مقاله ی
آقای نیکفر
است به نام
"سختی قضاوت
درباره حزب
توده ایران".
در
نگاه اول هم
این مقاله از
آنجایی
منصفانه بنظر
می رسد که سعی
کرده درباره ی
حزب در بستر تاریخی
خود داوری
کند، هم درسطح
ملی و هم بین المللی.
او بدرستی می
نویسد که
درباره ی
تاریخ
نمیتوان به
"داوری های
همسان" رسید و برای
همین هم به
جای رسیدن به
نتیجه های
مشترک باید بر
سر ضرورت بحث
به توافق
رسید.اما موضوع
اینجاست که
آقای نیکفر
خود در جای
جای این مقاله
داوری ها و
احکامی را
صادر کرده
است، که معلوم
نیست نتیجه ی
کدام بحث است.
برای نمونه او
بسادگی و
چنانکه
پیداست در
برابر اتهامی
از این دست که
"حزب توده
ساخته و پرداخته
ی بیگانگان"
است و "عامل
بیگانه" و
"عامل سیاست
خارجی اتحاد
شوروی"، که در
مقاله های بی بی
سی نمونه های
آن به فراوانی
به چشم می
خورد، خود در
دفاع از حزب و
رد این اتهامات،
نکته ی دیگری
بر آن می
افزاید، که نه
فقط دامنگیر
حزب توده در
ایران، بلکه
شامل حال یک
جنبش جهانی
است. او می
نویسد " حزب
توده اگر عامل
روس ها بوده،
به دلیل
ایدئولوژی
خود چنین بوده
است". اگر چه
او بلافاصله
به نسبی کردن
این حکم می
پردازد تا از
زهر آن بکاهد.
اما
مسئله
سازترین فراز
این نوشته
جایی است که
می
نویسد:"قرنی
که در انتظار
گودو سپری شد".
و اینکه:"این
انتظاری
بیهوده بود". و
از آنجایی که
گویا دو قلب
در سینه ی
آقای نیکفر می
تپد باز در
اینجا می
نویسد:"اما
انگیزه...درست
و بحق بود" و
اینکه
"انگیختاری
عقلانی بود که
به خودی خود
برساخته ی هیچ
نیرنگی نبود و
...". آقای نیکفر
با حسرت و
مایوس از یک
شکست تاریخی
است که می
نویسد:" و در
همان وجود قرن
بیستمی خود
نیز امکان
تفکر بازتابی
را داشت، یعنی
امکان تبدیل
شدن به اندیشه
ای که در خود
بازبتابد، بر
اندیشه
بیندیشد، از
موقعیت فراتر
رود، آن را
بسنجد، نقد
کند، ساختارها
را کشف کند و
در آنها نقب
هایی بزند
برای خروج و
رهایی". می
گویم مایوس بی
آنکه نویسنده
را خواسته
باشم با صفت
هایی موصوف
کنم که در اینجا
جایش بود.
اینجاست که
تمثیل
"انتظار
گودو" معنا
پیدا می کند.
بکت در نمایش
های خود بویژه
"در انتظار
گودو" و "بازی
آخر" در صف
سرشناس ترین
نمایندگان یک
ژانرادبی
قرار گرفت.اگرچه
توصیف بکت از
پوچی و عبث
زندگی، که در
هیبت دو شخصیت
اصلی نمایش،
استراگون و
ولادیمیر
بخوبی نقش
بسته و تصویری
کاملا واقع گرایانه
از مصائب
زندگی انسانی
و بن بستی که
شخصیت انسان
در هم کوفته
شده و بی پناه
در آن قرار
دارد بدست می
دهد اما آیا
می تواند در
حکم نمادی
برای آنچه که
گذشت مورد
استفاده و یا
حتی سوء
استفاده قرار
گیرد؟ اول و
آخر "درانتظار
گودوی" بکت
شرح ناتوانی
انسان است.
استراگون که
بر دیواری
کوتاه نشسته و
از پوشیدن کفش
خود در می
ماند می گوید
"چیزی نمیشود
کرد". و هنگامی
که از آمدن
گودو در پایان
داستان مایوس
می شوند و عزم
رفتن از محل
قرار خود، که نمی
دانند کی و
کجا بوده و
فقط نشانه
هایی مبهم از
آن در ذهن در
هم ریخته و
آشوب زده ای
دارند، می
کنند
استراگون روی
به ولادیمیر
می کند و می
گوید: اگر
فردا آمدیم با
خودمان یک
طناب می
آوریم" و
ولادیمیر
پاسخ می دهد:" و
اگر او نیامد
خودمان را در
همینجا
آویزان می
کنیم". آیا
اینست درسی که
می توان از "در
انتظار گودو"
آموخت؟ در
نوبت بعدی
خودمان دست
بکار خودکشی
خواهیم شد؟
رویکرد بکت، کامو
و سارتر به
انسانی است که
اسیر مناسبات
در هم پیچیده
ای است که
بقول بکت در
همین نمایش نمی
تواند شلوارش
را بالا بکشد،
یا نمی داند
که شلوارش به
پایش
افتاده."می
گویی شلوارم
را پائین بکشم
یا
بالا؟".پیام
آنها به
انسانی که مستحق
آزادی است،
طغیان در
برابر این مناسبات
است، اما از
نوشته ی آقای
نیکفر چنین مستفاد
می شود که
تمام مبارزات
یک قرن چیزی
نبوده جز "در
انتظار گودو".
استراگون و
ولادیمیر انتظار
زیادی از آمدن
گودو
نداشتند،
آنها امیدوار
بودند که با
آمدن گودو شکم
گرسنه را سیر
و جای گرم و
نرمی برای
خواب پیدا
کنند. مدینه ی
فاضله ی
گرسنگان همین
اندازه ، بقول
فیلسوفان
"گیتیایی"
است. آیا شما
می خواهید آنها
را از همین
اوتوپیا،
تخیل خورد و
خوراک و پوشاک
هم محروم
کنید؟ بکت در
آخر این نمایش
از زبان
استراگون می
پرسد:"اگر آمد
چی" و ولادیمیر
پاسخ می
دهد:"خوب نجات
یافته ایم"!
برای
همه ی آنان که
رفتند ، برای
همه ی آنان که ایستاده
شهید شدند و
برای آنانکه
اسیر تاریک اندیشی
شده اند... ۲۵
بهمن ، دوباره
خیابان ها را
سبز می کنیم
کاری از
بهرنگ
افزایش
فشارها بر
خانواده
میرحسین و
رهنورد
تهدید به
بازداشت
دختران
میرحسین،
ممنوعیت تدریس
برای یکی از
فرزندان
جرس: در
آستانه یکمین
سال از زندان
خانگی میرحسین
موسوی و زهرا
رهنورد و
بلافاصله پس
از انتشار
نامه مشترک
فرزندان میر
حسین و کروبی،
دختران
میرحسین
موسوی از سوی
زندانبانان
تهدید به
بازداشت شدند
و یکی از
دختران آنان
از تدریس در
دانشگاه منع
شد.
به
گزارش کلمه،
ماموران
امنیتی که پیش
از این بارها
دختران میرحسین
موسوی را
تهدیدهای
کاری و جانی
کرده بودند
این بار تماس
گرفته و تهدید
نموده اندکه
آنها را
بازداشت و به
زندان یا
مکانی منتقل
خواهند کرد که
هیچ کس از آن
خبردار نشود.
همچنین یکی از
دختران
میرحسین از
ادامه فعالیت
در دانشگاه
بازداشته شد.
برای
این ممانعت از
تدریس دختر
میرحسین تا کنون
هیچ گونه
توضیحی داده
نشده و مرجع
دستور به
ممانعت نیز
مشخص نیست و
علیرغم
پیگیری ها کسی
حاضر به قبول
مسوولیت نشده
است. دختر میر
حسین در رشته
هنر در
دانشگاه
الزهرا تدریس
می کند. این
ممانعت بدون
ارائه دستور
کتبی و تنها
با حذف از
سیستم اینترنتی
آموزشی و به
صورت غیر
مکتوب بوده است.
طی یک
سال گذشته نه
تنها همراهان
جنبش سبز در حصر
و زندان بوده
اند بلکه
خانواده آنان
نیز بشدت تحت
انواع
فشارهای مرئی
و نامرئی قرار
گرفته اند.
دامنه این
فشارها از
دستگیری پی
درپی اعضای
خانواده ،
بازجوییهای
مکرر ، دخالت
در مراسم و
روال عادی
زندگی ،
تهدیدهای جانی
یا شغلی تا
ممنوع
الخروجی و یا
ممانعت از
فعالیتهای
مرسوم کاری
بوده است.
سال
گذشته میر
حسین موسوی و
مهدی کروبی در
حمایت از قیام
های مردم
منطقه
درخواست مجوز
یک راهپیمایی
کردند که نه
تنها به این
درخواست پاسخ
داده نشد بلکه
این دو همراه
جنبش سبز به
طور غیرقانونی
در خانه های
خود زندانی
شدند.
تاتری
در خیابان
هنرمندی که
به تنهایی درد
و رنج میلونها
ی زن را فریاد میزند
. زبان حال
آنایی میشود
که حاشیه
نشینان
نامیده
میشوند. کدام
وجدان آگاهی
میتواند
اینهمه ستم زا
ببیند اما بی
تفاوت باشد.
آفرین به این
هنرمند که به
تنهایی یک
نمایش عمیق
و جاودا نه ای به
جای گذاشته
است
08. Februar 2012
رهبر شیپور
جنگ را نواخت
سیدابراهیم
نبوی
اصولا آدم
وقتی حرف می
زند، یادش می
رود که ممکن
است خودش هم
جزو موضوعات
باشد. معمولا
همه دیکتاتورها
جوری حرف می
زنند انگار بقیه
دیکتاتور
هستند و
خودشان
قهرمانان
آزادی و آزادیخواهی
اند. در همین
جمعه آیت الله
خامنه ای
نمازجمعه را
خواند و همراه
آن فاتحه خودش
و حکومت را. من
واقعا بعضی
اوقات از این
صفای باطن و این
صداقت آیت
الله خامنه ای
اینقدر خوشم می
آید که می
خواهم دوبامبی
بزنم توی سرش. یعنی
اگر بگوئید
مجاهدین خلق
که هیچ، حزب
توده که هیچ،
سلطنت طلبان
که هیچ، حتی
احمدی نژاد هم
اینقدر که
خامنه ای برای
نابودی حکومت
تلاش کرده،
زحمت نکشید.
خوب مرد حسابی!
شما می خواهی
حکومت از بین
برود برای چی؟
برای اینکه
خودت خیال ات
راحت شود و
بروی سراغ یک
کار آبرومند؟
برای چی کشور
را نابود می
کنی؟ خودت
برو، ما قول می
دهیم هیچ کس
دو سال دیگر
اصلا یادش هم
نباشد که کسی
به اسم سید علی
خامنه ای رهبر
بود…
توهمی
که به گونهای
فزاینده
خطرناک میشود
حرفهای آیتالله
خامنهای در
نماز جمعه
امروز در باره
حمایت از هر
اقدام و خصومتی
علیه اسرائیل
و نیز دعوت
مصریها به
لغو هر چه سریعتر
قرارداد کمپدیوید
و نیز تاکید
بر این که اصیلبودن
اعتراضات در
کشورهای
مختلف منطقه
زمانی مسجل میشود
که با اسرائیل
مرز و خط و
دشمنی دشمن
داشته باشد
نکاتی بودند
که شاید از سوی
برخی کسان در
چارچوب
رجزخوانی دو
کشور علیه هم
قابل توجیه
باشند، ولی در
چارچوب دیپلماسی
متعارف جز با
صفتهای تحریکآمیز
و غیرمسئولانه
که بهانههای
بیشتری به دست
موافقان
اقدام نظامی
علیه ایران میدهد
قابل تبیین
نبست. این که آیتآلله
خامنهآی
منکر هر گونه
بحرانی
برآمده از تحریمها
در کشور شد ،
مردم را
بانشاط و امیدوار
توصیف کرد و پیشرفتهای
علمی ایران را
اسباب حیرت
جهانیان
دانست همه و
همه از نشانههای
توهمی است که
روز به روز
ذهن وی را
ظاهرا بیشتر میآلاید.
بخشی از
سخنان آیتالله
خامنهآی که این
توهم را بیش
از پیش به نمایش
میگذارد،
تحلیل او در
باره بحران
اقتصادی غرب،
فروپاشی آن و
جهانی است که
در پس این
بحران ایجاد
خواهد شد. این
فیلم ۷ دقیقهای
که به این بخش
از سخنان او
اختصاص دارد
را باید دید: http://www.youtube.com/watch?v=q77KJxTWLEM
این توهمات و
توصیفات که در
ورژن واقعی شاید
به چشمانداز
خود جمهوری
اسلامی بیشتر
منطبق باشد،
بسیار جای
نگرانی است و
این سوال را پیش
میآورد که آیا
او به جز حسین
شریعتمداری و
همفکران او
کسان دیگر هم
به عنوان
مشاور در
اطراف خود
دارد. حرفهای
امروز آیتالله
خامنهای
نشان میدهند
که وی و مشاورانش
تا چه حد در
اوهام و خواب
و هپروت خود
زندگی میکنند
و تصمیم میگیرند
و چه خطرهایی
که با این
گونه ذهنیتها
میتواند برای
آینده ایران
رقم بخورد.
حکم سنگين
برای مهدی
خزعلی
مهدی خزعلی
در دادگاه بدوی
به ۱۴ سال
حبس، ۱۰
سال تبعيد و ۹۰
ضربه شلاق
محکوم شد .
بنا به گزارش
های دريافتی
به زمانه حکم
سنگين مهدی
خزعلی، مدير
انتشارات
حيان و وبلاگنويس
مخالف دولت
ايران امروز
از سوی دادگاه
انقلاب شعبه
۲۶ و
قاضی پيرعباسی
ابلاغ شده و
محمدحسين
آقاسی وکيل وی
نيز دريافت آن
را تأييد کرده
است.
مهدی خزعلی
در حال حاضر ۲۷ روز
است که در
زندان اوين
دست به اعتصاب
غذا زده و حال
جسمانی وی
وخيم است .
بنا به گزارشهای
منتشرشده، وی
سه روز پيش در
حالی که بهشدت
لاغر شده بود
به بند ۳۵۰ زندان اوين
منتقل گرديد .
خزعلی دو روز
پيش نيز پس از
خونريزی
معده به بهداری
زندان اوين
منتقل شده بود .
مهدی خزعلی
پس از
انتخابات بحثبرانگيز
دهمين دوره
رياست جمهوری
در سال ۸۸ چند بار
بازداشت و راهی
زندان شد .
مهدی خزعلی
در حال حاضر ۲۷ روز
است که در
زندان اوين
دست به اعتصاب
غذا زده و حال
جسمانی وی
وخيم است
تيرماه سال
جاری نيز وی
با ضرب و شتم و
آسيبديدگی
از ناحيه گردن
بازداشت و پس
از يک ماه
اعتصاب غذا به
قيد وثيقه
آزاد شد .
خزعلی در دو
سال اخير يادداشتهای
انتقادی در
مورد عملکرد
محمود احمدینژاد،
رئيسجمهوری
ايران در
وبلاگش منتشر
میکرد .
وی در يکی از
گفتوگوهای
خود در سال ۱۳۸۷
گفته بود:
"احمدینژاد
ديوانه توجه
است و حاضر
است حتی جان
خود را در راه
شهرت بدهد ."
خزعلی در
همين سال
نوشت: "من
معتقدم نه تنها
احمدینژاد
اطاعت چشم و
گوش بسته نمیکند
بلکه روزی را
میبينم که در
مقابل رهبر
بايستد ."
وی چندی پيش
نامه ای به
آيتالله علی
خامنهای،
رهبر جمهوری
اسلامی ايران
نوشت و در آن
با انتقاد از
شرايط جاری به
آيتالله
خامنهای
نوشت مختاريد
پاسخ مرا حضوری
دهيد يا برای
پنجمين بار
راهی سلول
انفرادیام
نماييد .
ابوالقاسم
خزعلی پدر مهدی
خزعلی که عضو
مجلس خبرگان
رهبری است،
سال گذشته از
ديدگاههای
فرزندش
"اعلام
برائت" کرد .
مهدی خزعلی
در سال ۱۳۸۶ نيز برای
نمايندگی
مجلس هشتم از
قم داوطلب شد
اما شورای
نگهبان
"صلاحيت" وی
را رد کرد .
‚ او همچنين در
سال ۱۳۸۷ پس از رد
صلاحيت برای هیأت
مديره نظام
پزشکی، به
اتفاق آرا بهعنوان
رئيس هیأت
مديره تعاونی
مطبوعات
استان تهران
انتخاب شد
سواستفاده
بیسابقه اخیر
جمهوری اسلامی
از اینترنت(مورد
کارکنان بیبیسی)
برای تعرض به
حقوق افراد را
چگونه میتوان
توصیف کرد؟
برملاشدن
فشار بیسابقهای
که جمهوری
اسلامی از طریق
اینترنت علیه
کارکنان بیبیسی
به اجرا
گذاشته بدعتی
زشت و کثیف از
امکانات
دوران موسوم
به web2 و اوج
خباثت و دهنکجی
به همه معیارها
و خط و مرزها و
به کارگرفتن
همه ابزارها برای
ارعاب و سرکوب
است. وگرنه در
تاریخ معاصر
سابقه نداشته
است که بستگان
فردی را در
داخل ایران بگیرند
و بعد آن فرد
را در خارج از
کشور زیر فشار
بگذارند که از
طریق اینترنت
(اسکایپ) به
سربازان امام
زمان در تهران
بازجویی پس
بدهد تا خویشاوندش
را آزاد کنند.
این شیوه دود
از مغز هر
شنوندهای
برمیآرد و
نشاندهنده
اوج تبهکاری و
پلشتی دستگاه
امنیتی نظامی
است که رهبرش
آن را لنگر
عدالت و دارای
گفتمان قابل
اعتنا برای
همه جهانیان میداند.
این که دیکتاتورها
از ییشرفتهای
علم
سواستفادههای
غیرقابل تصور
میکنند صرفا
به پیشبرد تبعیض
نژادی هیتلر
از طریق تکیه
بر علم ژنتیک یا
ذهنخوانی در
بازجوییهای
معطوف به نقض
حقوق بشر یا
ساختن سلاحهای
کشتار جمعی
محدود نمیشود.
اقدام اخیر
جمهوری اسلامی
در استفاده از
اینترنت برای
تعرض به حقوق
افراد در
دوردستها هم
نمونهای است
ولو محدودتر
از همین شیوهها
رابطه
علاقه کندی به
سیگار برگ و
تحریم کوبا
۴ فوریه
پنجاهمین
سالگرد اعمال
تحریم آمریکا
علیه کوبا
بود . در این ۵۰
سال ۱۰ رئیس
جمهور آمریکا
آمدهاند و
رفتهاند و
همچنان
برادران
کاسترو بر اریکه
قدرت سوارند.
تحریمها هم
آنچنان که نمایندگان
اپوزیسیون
کوبا میگویند
بیش از همه
دودش به چشم
مردم رفته،
محملی برای
سرکوب و خاموشکردن
نداهای معترض
فراهم آورده و
سومدیریت
داخلی را هم
به تا همین
سال گذشته به
پای آن نوشتهاند.
در خود آمریکا
گزارش تحقیقی
سناتور لوگار
نشان میدهد
که تحریمها
به خود منافع
آمریکا هم
ضربه میزنند.
منتهی کسب رای
لابی قدرتمند
کوباییهای
مهاجر مخالف
کاسترو در آمریکا
ظاهرا مهمتر
از آن است که
بتوان تجدیدنظری
در ورشکستگی سیاست
تحریم برای هر
دو کشور به
عمل آورد.
کوبا حالا بیش
از پیش به
شرکتهای چینی
و اسپانیایی و
کانادایی متکی
شده و اصلاحاتی
هم که صحبتش
را میکنند
الگویی است که
از ویتنام و چین
مد نظر دارند:
اصلاحات
اقتصادی آری،
ولی انحصار
قدرت حزب
کمونیست و
فقدان آزادیهای
سیاسی هم آری.
لغو یا کاهش
تحریمها شاید
روند متفاوتی
را رقم میزد،
آنچنان که بسیاری
از مخالفان
دولت کوبا هم
چنین میگویند.
بد نیست
اشاره شود که
کندی سال ۱۹۶۲
، زمانی امضای
خود را پای
قانون تحریمها
علیه کوبا
گذاشت که قبل
از آن صندوق
بزرگی از سیگار
برگ برای خود
از کوبا تدارک
دید تا در شرایط
تحریم هم این
سیگار مورد
علاقهاش
همچنان در
دسترسش باشد.
ا مید کندی این
بود که تحریمها
اثرگذار شوند
و بعد از مدتی
با چرخش در
دولت کوبا یا
سرنگونی آن نیازی
به ادامهاشان
نباشد. کندی
اما قبل از
متحققشدن
اهداف تحریم
با زندگی وداع
گفت و آن تحریمها
همچنان
برقرارند. شاید
اگر کندی زنده
بود و دور دیگری
از انتخابات ریاست
جمهوری آمریکا
را میبرد به
خاطر سیگار
برگ خودش هم
که شده تغییری
در تحریمها میداد.
ولی خب این شایدها
و گمانهزنیها
جایی در تاریخ
ندارند. وضعیت
فعلا همین است
که هست.
در آستانه
سالگرد حبس
خانگی، نامه
اعتراضی
فرزندان موسوی
و کروبی
در
آستانه
سالگرد حبس
خانگی دو رهبر
جنبش سبز ایران،
فرزندان میرحسین
موسوی و مهدی
کروبی در نامهای
مشترک که روز
سهشنبه، ۱۸ بهمنماه،
منتشر شد به
حبس «غیرقانونی
و غیرانسانی»
این دو نفر
اعتراض کرده و
از مردم
خواستهاند
«صدای حقخواهی
آنها» باشند.
به گزارش وبسایت
خبری کلمه،
دختران میرحسین
موسوی و پسران
مهدی کروبی در
این نامه گفتهاند:
«با صراحت و
قطعیت میگوییم
که آنها
برخلاف خواست
خود و برخلاف
قانون یک سال
است که در
بازداشت به سر
می برند.»
آنها افزودهاند:
«در این مدت
مقامات و
نهادهای حاکم
جز این دروغ
که آنها
خودشان
خواهان
مراقبت از خویش
بودهاند و ما
برای حفظ جان
آنها چنین
کردهایم،
حرفی برای
گفتن و منطقی
برای ارائه به
افکار عمومی
داخلی و جهانی
ندارند.»
در حالی که
هنوز هیچ مقام
در حکومت
جمهوری اسلامی
مسئولیت به
حبس کشیدن دو
رهبر جنبش سبز
را بر عهده
نگرفته است، در
یک سال گذشته
تنها در چند
مورد مقاماتی
با اشاره گفتهاند
که آقایان
موسوی و کروبی
از ترس جانشان
خود خواستار
حبس شدهاند.
قطع ارتباط این
دو نفر با
جهان خارج پس
از آن آغاز شد
که تنها چهار
روز پس از
راهپیمایی ۲۵ بهمن
به دعوت آقایان
موسوی و کروبی
آیتالله جنتی
در خطبههای
نماز جمعه ۲۹ بهمن خواستار
حبس خانگی
آنها شد.
در همین حال
دو رقیب اصلی
محمود احمدینژاد
در انتخابات ریاست
جمهوری سال ۸۸ هنوز
در هیچ دادگاهی
تفهیم اتهام
نشده و هیچ
دادگاهی هم
حکم به مجازات
آنها نداده
است.
از سوی دیگر
در نزدیک به یک
سالی که از
حصر خانگی میرحسین
موسوی و همسرش
میگذرد، فقط
خود آنها تحت
فشار نبودهاند،
بلکه فرزندان
آن هم چند بار
اشاره کردهاند
که خود و
خانوادهها و
دوستانشان
هم توسط
ماموران امنیتی
جمهوری اسلامی
تحت فشار قرار
گرفتهاند.
نامه تظلمخواهی
مشترک
فرزندان موسوی
و کروبی در
حالی منتشر
شده است که
تنها حدود سه
هفته به انتخابات
مجلس شورای
اسلامی در ایران
مانده است،
انتخاباتی که
میرحسین موسوی
و مهدی کروبی
هر دو آن را بیفایده
و نمایشی
دانستهاند.
به گفته اردشیر
امیر ارجمند،
سخنگوی شورای
هماهنگی راه
سبز امید، در
مصاحبه با رادیوفردا،
به دنبال
اظهارات میرحسین
موسوی درباره
انتخابات
مجلس، ملاقات
با نخست وزیر
پیشین ایران و
زهرا رهنورد
به شدت محدود
شده و این دو
نفر حتی از
امکان تماس
تلفنی نیز
برخوردار نیستند.
فرزندان آقایان
موسوی و کروبی
در نامه خود
از مردم ایران
و «از همه
انسانهای حقطلب...
در جای جای
جهان» خواستهاند:
«صدای ما را به
گوش جهانیان
برسانید که
زندانیان
مظلوم و مقاوم
ما وهمه زندانیان
سیاسی و عقیدتی
را در سراسر ایران
آزاد کنید.
کشور و ملتی
با این همه
سرفرازی و
بزرگی شایسته
این حد رنج
تنگناهای
اقتصادی و سیاسی
و خدایناکرده
جنگ نیست.» شورای هماهنگی
راه سبز امید در اطلاعیهای
که روز
دوشنبه، ۱۰ بهمن،
منتشر شد از
«تمامی
همراهان جنبش
سبز» ایران
خواسته است
روز ۲۵ بهمنماه،
دو هفته دیگر،
در تهران و
شهرستانها
در راهپیمایی
سکوت شرکت
کنند.
درخواست
برای آزادی
سعيد رضوی
فقيه
بيش
از ۵۲ تن از
فعالان «سابق
و فعلی»
دانشجويی در
بيانيه ای با
اشاره به اين
که سعيد رضوی
فقيه،
روزنامه نگار
و فعال
دانشجويی
سابق، در
شرايط نا
معلومی در
زندان و در
زير «فشار
بازجويی
اجباری» بسر می
برد، نسبت به
گرفتن
اعترافات
اجباری از وی
هشدار داده
اند ادامه
کارنامه؛
خط فقر ۹۶۰
هزار تومانی و
زندگی
کارگران ایران
مجله
هفتگی
«کارنامه» که
روزهای
دوشنبه از
راديو فردا
پخش و روزهای
سهشنبه
تکرار میشود،
به مسائل هفت
ميليون و ۵۰۰
هزار کارگر
ايرانی میپردازد
که با خانوادههای
شان حدود ۳۰
ميليون نفر از
جمعيت ايران
را تشکيل میدهند.
ادامه
اعتصاب
بیش از ۱۰۰
پناهنده ایرانی
در کشور آلمان
اخبار
روز:
گزارش
از امجد حسین
پناهی: بیشتر
از ۱۰۰
پناهنده ایرانی
در شهر
ورتسبرگ و چند
شهر کشور
آلمان به دلیل
وضعیت
نابسمان شرایط
زندگی در هایم
ها و چگونگی
رسیدگی به
پرونده های
آنها دست به
اعتصاب زده
اند.
این اعتصاب
بعد از خود کشی
محمد رهسپار پناهنده
ایرانی که در
هایم پناهندگی
ورتسبرگ (
آلمان) به دلیل
بلاتکلیفی
خود کشی کرده
بود صورت
گرفته است.
محمد رهسپار
که سی سال
داشت و در ایران
همسر و یک پسر
هفت ساله را
بجا گذاشت و
بدلیل شرایط
امنیتی از ایران
گریخته بود.
هشت ماه قبل
او به آلمان
پناهنده شد و
هفت ماه در یک
هایم پناهندگی
در شهر
ورتسبرگ
آلمان زندگی میکرد.
هایمی که بدلیل
رفتار راسیستی
و نبود
امکانات
بهداشتی و شرایط
زیست بسیار
وحشتناک در
رسانه های
آلمانی از
جمله کانال
رسمی تلویزیون
آلمان نیزگزارشاتی
از این هایم و
شرایط ضد
انسانی آن
منعکس شده
است. محمد
رهسپار در روز
۲۹ ژانویه
در این هایم
خود را حلق آویز
کرد و به زندگی
خود پایان
داد.
بعد از این
حادثه بیش از ۱۰۰ ایرانی
پناهنده کشور
آلمان در شهر
ورتسبرگ و چند
شهر دیگر دست
به اعتصاب زده
اند.
در این رابطه
وریا رضاربابی
فعال سیاسی و یکی
از پناهندگان
این شهر
(ورتسبرگ) گفت:
همان طور که می
دانید
متاسفانه به
دلیل وضعیت سیاسی
ایران و فرار
خیلی از
فعالان سیاسی
و مدنی و... از
کشورمان و
پناه آوردن به
کشورهای
اروپایی و غیره،
در اینجا هم
باید شرایط
سخت زندگی در
هایم و منتظر
ماندن طولانی
برای گرقتن
اقامت برای خیلی
ها غیرقابل
تحمل است. اینکه
در کدام شهر و
چه نوع سیستمی
درخواست
پناهندگی شما
رسیدگی شود،
فرق زیادی می
کند. متاسفانه
زندگی در هایم
های استان بایرن
تقریبا غیرقابل
تحمل هست و
دوستمان (محمد
رهسپار) خود را
حلق آویز کرد.
سعید شاآبادی
هم اتاقی محمد
رهسپار و یکی
از اعتصاب
کنندگان نیز
گفت:: ما بعد از
اینکه دوست عزیزمان
آقای محمد
رهسپار خود کشی
کرد و
متاسفانه
مسئولین
آلمانی هم هیچ
توجهی به ما و
چگونگی این
خودکشی
نکردند بر آن
شدیم که در
اعتراض به
بلاتکلیفی و
شرایط سخت هایم
ها و به
اعتراض به بی
توجهی به
خودکشی آقای
رهسپار دست به
اعتصاب
نامحدود بزنیم
و از زمان
شروع
اعتصامان که
از روز ٣ ۰ ماه ژانویه
بوده است، هیچ
گونه غذا و یا
پولی از دولت
المان نگرفته
ایم و در چند
مکان تحصن
کرده ایم که
متاسفانه
تاکنون هیچ
گونه جوابی دریافت
نکرده ایم.
آقای شاآبادی
در آخر از طرف
تمامی اعتصاب
کنندگان از
تمامی ایرانیان
مقیم اروپا و
بخصوص کشور
آلمان خواست
که در راهپیمایی
روز دوشنبه ۱ ٣ فوریه
که در مرکز
شهر ورتسبرگ
فراخوان داده
شده است٬ حضور
بهم رسانند.
پیرار
سال، همین
روزا
لیلا آیتی
نمی دونم این
میرحسین چه
سحری داره؛
همیشه بلده
چیزایی بگه که
اینارو آتش
بزنه. دستش
قوت، نفسش هم
گرم!
دو سال پیش
همین روزا بود
که اومدن سراغ
من.
یادته که بعد
از عاشورا
اینا حسابی
ترسیدن؟ عاشورا
روزی بود که
آقایون
فهمیدن اگر
مردم "برگردن"
می تونن خوب
جواب پس بدن و
اگر مردم در متانت
و وقارشون کتک
می خورن و دم
بر نمیارن، به
خاطر اینه که
نمی خوان به
خشونت دامن
بزنن و از راه
خشونت نیست که
به دنبال
اهداف جنبشن.
هی اینا به ما
می گفتن سوسول
وشمال شهری،
خودشون هم
باورشون شده
بود. فکر کردن
اگر مردم
خشونت رو با
خشونت جواب
نمیدن زبانم
لال فلجن
مثلا. عاشورا
تازه دوزاری
شون افتاد که
در خیال خامن.
عاشورا
آقایون وحشی
گری رو به اوج رسوندن
و کارایی کردن
که برای ماها هم
که موهامون رو
زیر فشارای
این سیستم
سفید کردیم و
از بیرحمی شون
چیزها دیدیم
تو زندگی مون،
حیرت انگیز
بود.
ریز علی
همان دهقان
قهرمان
کتابهای
درسی همان
کسی که پس
از خواندن داستان
شجاعت او
همه باو می
اندیشیدیم
اکنون
هشتاد سال
دارد و
بسیار
فقیرانه
زندگی میکند
سرگذشت
اش را
بخوانید
05. Februar 2012
سفر
غیرمنتظره
وزیر خارجه
اسرائیل به
واشنگتن
منابع نزدیک
به دفتر
آویگدور
لیبرمن میگویند،
او برای تشریح
دیدگاههایش
در مورد ایران
و سوریه با
همتای
آمریکایی خود
در واشنگتن
دیدار میکند.
وزیر خارجه
اسرائیل
تحریمها
علیه تهران و
دمشق را
ناکافی میداند.
رسانههای
غربی سفر وزیر
دفاع اسرائیل
به واشنگتن را
غیرمنتظره
خوانده و
انگیزهی آن
را افزایش
تشنج در
خاورمیانه
توصیف کردهاند.
گفته میشود
آویگدور لیبرمن
در این سفر،
پس از یک سال و
نیم با هیلاری
کلینتون وزیر
خارجه ایالات
متحده نیز دیدار
و گفتگو خواهد
کرد. ناکافی
بودن تحریمها،
ضرورت حمله
نظامی؟
وزیر خارجه
اسرائیل قصد
دارد در دیدار
با کلینتون
ارزیابی خود
در مورد
ناکافی بودن
تحریمها
علیه ایران و
ضرورت تلاش
برای سرنگونی
حکومت جمهوری
اسلامی را با
او در میان
بگذارد.
خبرگزاری
آلمان روز یکشنبه
( ۱۶ بهمن/ ۵
فوریه) به نقل
از منابع
نزدیک به دفتر
وزیر خارجه
اسرائیل
گزارش داد،
لیبرمن معتقد
است در مورد
سوریه نیز
نباید به
تحریم بسنده
کرد و باید
تغییر رژیم
بشار اسد در
دستور کار
قرار بگیرد.
بنابر گزارشهایی
که هنوز رسما
تایید نشدهاند،
قرار است وزیر
خارجه
اسرائیل با
شماری از
اعضای ارشد
کنگره آمریکا
نیز ملاقات
کند. محور
اصلی این
دیدارها نیز
سوریه و ایران
و نگرانیهای
اسرائیل در
مورد وضعیت
این دو کشور و
نقش آنها در
ناآرامیهای
منطقه عنوان
شده است. رایزنی در
مورد ایران در
دو کنفرانس
امنیتی
به گزارش
رسانههای
آمریکایی این
کشور نگران
است که
اسرائیل در
آیندهای
نزدیک به
تاسیسات هستهای
جمهوری
اسلامی حمله
کند. به نوشتهی
"واشنگتن
پست" وزیر
دفاع ایالات
متحده لئون
پانهتا احتمال
بمباران
تاسیسات هستهای
ایران توسط
نیروی هوایی
اسرائیل را
"بسیار قوی"
توصیف کرده و
معتقد است
چنین عملیاتی
ممکن است در
یکی از ماههای
تابستان سال
جاری انجام
شود. "دیرتر"
شاید خیلی دیر
باشد
به گزارش "دیولت"
گرچه بحث در
مورد چنین
حملههایی
رسما در دستور
کار کنفرانس
مونیخ قرار نداشته،
به دلیل اوضاع
بحرانی منطقه
گفتگوهای
مفصلی در این
زمینه پشت
درهای بسته
انجام شده
است. بنابر
این گزارش،
جدی بودن
اوضاع در خبرهایی
که از وزارت
دفاع آمریکا
به رسانههای
این کشور درز
کرده قابل
مشاهده است.
اهود باراک
وزیر دفاع
اسرائیل در
کنفرانس امنیتی
هرتزلیا در
ارتباط با
حملهی
پیشگیرانه به
ایران گفته
بود کسانی که
همیشه میگویند
"دیرتر"
زمانی متوجه
خواهند شد که
دیرتر خیلی
دیر بوده است.
"دی ولت" از
قول شیمون
اشتین، سفیر
سابق اسرائیل
در برلین که
در کنفرانس
امنیتی مونیخ
حضور داشت، مینویسد
اظهارات
باراک را باید
پیام
هشدارآمیزی
به جامعه
جهانی تلقی
کرد که "تلاشهای
دیپلماتیک
نمیتواند تا
ابد ادامه
یابد." تهدید
اسرائیل به
نابودی
اسرائیل
معتقد است
ایران به زودی
تاسیسات عنیسازی
خود را به
سایتهای
جدید در مناطق
کوهستانی قم
منتقل میکند
که هدف قرار
دادن آنها
دشوار خواهد
بود. بسیاری
از
سیاستمداران
اسرائیل
اعتقاد دارند
هر اقدام
بازدارندهای
در ارتباط با
تلاش جمهوری
اسلامی برای
دست یافتن به
سلاح هستهای
باید پیش از
جا به جایی
تاسیسات غنیسازی
انجام شود.
ایران اتهام
نظامی بودن
برنامههای
هستهای خود
را بیاساس میخواند.
برخی از
کارشناسان بر
این نظرند که
از زمان خروج
کامل نیروهای
آمریکایی از
عراق، ۳۱
دسامبر ۲۰۱۱،
حریم هوایی
این کشور به
شکل موثری کنترل
نمیشود. بر
این اساس
جنگندههای
اسرائیلی میتوانند
با پرواز بر
فراز عراق از
مسیری مستقیم
وارد حریم
هوایی ایران
شوند. رهبر
جمهوری اسلامی،
علی خامنهای
در نماز جمعه
۱۴ بهمن ماه
کشور اسرائیل
را یک "غده
حقیقتاً
سرطانی"
خواند و گفت
"اسرائیل
باید در منطقه
از بین برود و
این مسئله
بدون تردید
روی خواهد
داد."
«در
این فضای
آلوده تنش ایران
و اسرائیل
ممکن است هر
چیزی پیش آید»
در
روزهای اخیر
موضوع خطر
حمله احتمالی
موشکی جمهوری
اسلامی ایران
به آمریکا و
یا احتمال انجام
یک حمله نظامی
به ایران،
بگونه وسیعی
در رسانههای
خبری جهانی
بازتاب یافته
و بار دیگر
برخی از
مقامات
آمریکایی و همینطور
اسرائیلی در
این باره
اظهار نظر کردند.
ادامه
پرسش
روز: گمانهزنی
تازه درباره
حمله احتمالی
اسرائیل به ایران
دو
رسانه معتبر آمریکایی
نوشتهاند که
لئون پانهتا،
وزیر دفاع
آمریکا،
معتقد است
اسرائیل بین فروردین
تا تیرماه سال
۹۱ خورشیدی به
ایران حمله میکند.
این خبر به
نقل از منابعی منتشر
شده که حاضر
به افشای نام
خود نیستند اما
آقای پانهتا
خود حاضر نشده
در مورد آن
اظهار نظر
کند. واکنش
شما به چنین
موضوعی چیست؟
ادامه
دو
رسانه معتبر
آمریکایی نوشتهاند
که لئون پانهتا،
وزیر دفاع
آمریکا،
معتقد است
اسرائیل بین
فروردین تا تیرماه
سال ۹۱
خورشیدی به
ایران حمله میکند.
روزنامه واشنگتن
پست و شبکه
خبری سی ان ان،
این خبر را به
نقل از منابعی
که نامشان
فاش نشده،
منتشر کردهاند.
اما آقای پانهتا،
شخصاً حاضر
نشده درباره
این دو گزارش
اظهارنظر کند.
شما درباره
این موضوع چه فکر
میکنید؟ اگر
اسرائیل با
هدف جلوگیری
از ساخت سلاح
هستهای به
ایران حمله کند،
واکنش شما چه
خواهد بود؟
نگرانی غرب
از احتمال حمله
يکجانبه اسراييل
به ايران
متحدان اصلی
اسراييل در غرب
شديداً از آن کشور
خواسته اند، از
حمله يک جانبه
به تاسيسات هسته
ای ايران خودداری
کند. استدلال کشورهای
غربی اين است که
حمله نظامی به ايران، نهايتاً
موجب تقويت، و
نه تضعيف، حاکمان
تهران خواهد شد.
آمريکا در راس
کشورهای غربی با
استناد به اين
استدلال از اسراييل
خواسته است از يک اقدام نظامی
عليه ايران خودداری
کند. با اين حال،
واشنگتن اساساً
بر اين باور است که استدلال
کشورهای غربی تاثير
کمی بر تصميم گيری
اسراييل خواهد
داشت.
. در برنامه Unser Star für Baku, در کانال Pro7, آلمان Yana Gerkeیانا گرکه دختر
نیمه ایرانی
از حمایت
هموطنان عزیز
خوشحال خواهد
شد . برنده
این مسابقه در
Euro-Vision-Song-Contest,بزرگترین
مسابقه آواز
دنیا در باکو (
آذربایجان )
شرکت میکند.
سایت مهرپرس؛
که دربرگیرنده
آخرینخبرهای ایران
و جهان با تصاویر
جذاب ودرتمامی
حوزه های خبری
می باشد را به شمامعرفی
میکنیم. لینک سایت:http://mehrpress.com/
و چه قصاب خانهیی
است این دنیای
بشریت در زمان سلطان
محمود میکشتند
، که شیعه است ! زمان شاه سلیمان
میکشتند ، که
سنی است ! زمان ناصرالدین
شاه میکشتند ،
که بابی است ! زمان محمد
علی شاه میکشتند
، که مشروطه طلب
است ! زمان رضا خان
میکشتند که مخالف
سلطنت مشروطه است
!زمان کرهاش میکشتند
که خرابکار است
! امروز توی
دهناش میزنند
که منافق است و
فردا وارونه بر
خرش مینشانند و شمع آجیناش
میکنند که لا
مذهب است ! اگر اسم و اتهامش
را در نظر نگیریم
چیزی عوض نمی شود
: تو آلمان هیتلری
می کشتند که یهودی
است ! حالا تو اسرائیل
میکشند که طرفدار
فلسطینیها است
! عربها میکشند
که جاسوس صهیونیستها
است ! صهیونیستها
میکشند ، که فاشیست
است ! فاشیستها
میکشند ، که کمونیست
است ! کمونیستها
میکشند ، که آنارشیست
است ! روس ها میکشند
که پدر سوخته از
چین حمایت میکند
! چینیها میکشند
که حرام زاده
سنگ روسیه را به
سینه میزند ! و میکشند
و میکشند و میکشند
... " و چه قصاب
خانهیی است این
دنیای بشریت " {احمد شاملو}
ناپدید
کردن موسوی و
کروبی قانوناً از
موارد جنایت
علیه بشریت
است
سه
سازمان حقوق
بشری در
بیانیهای
مشترک از
جامعه جهانی
خواستهاند
در مذاکرات
خود با ایران
مواضعی جدیتر
برای تضمین
رعایت حقوق
بشر در
جمهوری
اسلامی اتخاذ
کنند. در گفتوگو
با رضا معینی
از سازمان
گزارشگران
بدون مرز،
از جزئیات این
بیانیه مشترک
پرسیدهایم.
ادامه
دیدبان
حقوق بشر
بازجویی اینترنتی
از کارمند بیبیسی
را محکوم کرد
به
دنبال
اظهارات مدیر
بخش فارسی بیبیسی
در خصوص بازداشت
خویشاوندان
کارکنان بیبیسی
در ایران و در
یک مورد
بازجویی
اینترنتی از یکی
از کارکنان بیبیسی،
دیدبان حقوق
بشر و کمپین
بینالمللی
حقوق بشر در
ایران این
اقدام حکومت
ایران را
محکوم کردند.
ادامه
سوريه و ايران
در کانون توجه
کنفرانس امنيتی
مونيخ
شهر مونيخ آلمان
ميزبان نشست سه
روزه امنيت است.
اين کنفرانس بين
المللی با حضور مقام های بيش
از ۷٠ کشور از روز
جمعه آغاز به کار
کرد. انتظار می
رود بحران اتمی ايران از جمله
مسائل اصلی در
گفتگوهای مونيح
باشد.
چهل و هشتمين نشست
بين المللی امنيت
در ميان تدابير
شديد امنيتی برگزار
می شود. پيشاپيش
ورود مقام های
کشورهای مختلف،
بيش از سه هزار
پليس در اطراف
محل کنفرانس در شهر مونيخ مستقر
شده اند.
مقام های بلندپايه
سياسی و نظامی
از بيش از هفتاد
کشور جهان در نشست
سه روزه مونيخ
شرکت خواهند کرد.
وضيت جهانی انرژی
و نقش اروپا در
امنيت جهانی از
جمله مسائل مورد گفتگو در
اين کنفرانس، خواهد
بود.
30. Januar 2012
30.01.2012
از
سایت سپیگل آن
لین
http://www.spiegel.de/politik/ausland/0,1518,812124,00.html دعوای
اتمی
پنتاگونترس
از بمب ایران
را دامن میزند. تشنج
بین ایران و
غرب بالا
میگیرد . بر سر
دعوای اتمی
دولت امریکا
هشدار میدهد
که ایران میتواند
در طول ۱۲ ماه
آینده بمب
اتمی بسازد و
این مدت کوتاهتریست
از آنکه تا
کنون پیشبینی
میشد
واشنگتن-
صدای
شمشیرکشی طرفین
همواره رستا
ترمیشود. دولت
امریکا دشمن
خونی خود
ایران را به
شدت متهم
میکند که
تهران میتواند
طی ۱۲ ماه
آینده بمب
اتمی بسازد ،
و طی ۲ تا ۳ سال
آینده خواهد
توانست سیستم
حامل این سلاح
ها را ساخته و
به امکان
استفاده از آن
دست یابد. این
گفته های لئون
پانتا وزیر
دفاع آمریکاست
که روز یکشنبه
شب مصاحبه او
با شبکه CBS پخش
شد. کارشناسان
نظامی تا کنون
بر آن بودند
که ایران به
مدت طولانی
تری برای ساخت
موشک هایی با
قدرت حمل
کلاهک اتمی
نیازمند است . پانتا
دوباره تاکید
کرد که امریکا
اجازه نخواهد
داد که رژیم
ایران به بمب
اتم دست یابد
، و گفت : " اگر
آنان به کار
خود ادامه
دهند ، و ما آگاه
شویم که ایران
به تکامل
تولید سلاح
هستی ادامه
میدهد، ما هر
کاری که لازم
باشد انجام
میدهیم تا از
تولید آن جلو
گیری کنیم." برای
امریکا و
آشکارا نیز
برای اسراییل
هم این به
معنای خطی
قرمز است ،
آنگونه که
پانتا امکان
اقدام نظامی
بر زد ایران
را رد نمیکند .
او گفت: " هیچ
گزینه ای نیست
که در مد نظر
ما نباشد. "
ایشینگر
در باره جنگ
هشدار میدهد.
ریس
کنفرانس
امنیت مونیخ ،
ولفگانگ
ایشینگر، در
مورد جنگ با
ایران هشدار
داده و در
روزنامه "Welt "
میگوید "
شمشیر کشی
ایران را باید
جدی گرفت" .
ایشینگر که در
گذشته سفیر
آلمان بود
معتقد است که
، باید یک
برنامه ستراتژیکی
برای زمانی که
ایران دارای
سلاح اتمی ست
مهیا شود . و
یاد آوری میکند
که"ولی ما
باید واقع بین
باشیم و اذعان
کنیم که سیاست
تحریم که
همواره تشدید شده
است ، رهبری
ایران را به
تغییر سیاست
اتمی دلخواه
ما وادار
نکرده است. بر
این مبنا ست
که زمان بر
طرف کردن ممنو
عیت ها فرا
رسیده است " این
گفته های آقای
ایشینگر است
که چند روز
قبل از آغاز
کنفرانس
امنیت مونیخ
که از ۳. تا ۵
فوریه برگزار
میشود ، بیان
شده است.
قمار
ایران در دعوا
بر سر تحریم
نفت.
آخر
هفته پیش
ایران در دعوا
بر سر تحریم
نفت خود از
سوی اروپا
تهدید کرد که
، منع صادرات
نفت ایران به
گرانی هر چه
بیشتر قیمت
نفت خواهد انجامید.
به گفته رییس
شرکت ملی نفت
ایران احمد
کالبان بزودی
قیمت هر بشگه
نفت ۱۵۰ دلار
خواهد بود . اکنون
در
بازارهای
جهانی قیمت هر
بشگه کمتر از ۱۰۰
دلار میباشد.
در واقع روز
یکشنبه
پارلمان در
تهران
میبایستی در
باره قانونی جهت
منع صدور نفت
به اروپا از
اکنون گفتگو
شود ، که این
گفتگوی
پارلمانی
ناگهان فعلا
به عقب افتاد. بر
مبنای این
قانون کلیه
کشور هایی که
بر سر برنامه
اتمی تصمیم به
تحریم واردات
نفت از ایران
گرفته اند بلا
فاصله از صدور
نفت به آنها
منع خواهد شد.
این قانون شامل
اتحادیه
اروپا خواهد
شد. در حال
حاضر یک پنجم
نفت ایران به
کشورهای
اتحادیه
اروپا صادر میشود.
هر روزه حدود
۴۵۰.۰۰۰ بشگه
نفت به اروپا صدر
میشود. منع
صدور نفت
ایران از امروز
به فردا به
اروپا در درجه
اول متوجه
کشورهایی که
ازامروزه از
همه بیشتر تحت
فشار بحران قرضی
همانند
ایتالیا،
اسپانیا، و
یونان هستند
خواهد شد. بیاد
یاد آور شد که
اینکار
برای ایران
نیز با
ریسکهای
بزرگی همراه
است. زیرا
اقتصاد کشور
تا حدزیادی به
معاملات نفتی
وابسته
میباشد. در
سالهای ۲۰۱۰ و
۲۰۱۱ ۷۰ درصد
درآمد ایران
از راه صدر
نفت حاصل شده
است.
" ما چیزی
برای پنهان
کردن نداریم "
در
عین حال هم
اکنون یک گروه
کارشناس از
طرف آژانس بین
الملللی اتمی IAEA به
ایران وارد
شده اند.
انتظار میرود
که این گروه
با سعید جلیلی
نماینده
ایران در
گفتگوهای
اتمی و همچنین
با مدیر برنامه
اتمی ایران
ملاقات کنند.
بر مبنای گفته
های علی اکبر
صالحی وزیر
امور خارجه
ایران این گروه
اجازه دارد به
کلیه مرکز
اتمی ایران
سرکشی کند. در ۱۵
سال گذشته
ایران همواره
بر نامه ساخت
سلاح اتمی را
نفی کرده است.
یکی از مراکز
اتمی که برای
بازدید و
سرکشی مهم بنظر
میرسد مرکز
زیر زمنینی
فردو میباشد
که تا مدتی
پیش موجودیت
آنرا مخفی
نگاه داشته
بودند . این
مرکز در ۱۶۰
کیلومتری
جنوب تهران
قرار دارد . در
این پایگاه
ایران خواهد
توانست ا ورنیوم
را تا ۲۰%
تغلیظ کند.
مصاحبه کننده :
پتر شول لاتور
امکان حمله
نظامي به
ايران را رد
ميکند .
آقای دکتر شل
لاتور ْ،
ژورناليست،
نويسنده، ناشر
و سازنده فيلم
های دکو منتار
(87 ساله ) ، آلماني
- فرانسو ی ، از
سالهای 1950 بنام
کسی که با دقت بسيار
سياست جهان را
دنبال ميکند
شناخته شده است
. او با سفرهای
زيادی که به خارج
کرده است ، به
گونه ای رتبه
سخنگوی ژورناليسم
آلمان را دارا
ميباشد. تجربه
سفرهای او به
آفريقا ، آسيا
و خاو ميانه
رد پای او را
در بسياری از
کتابهای
اختصاصي بر
جای کذاشته
است پتر شول
لاتور پس از
انتشار کتاب «
الله پشتيبان
معتقدان ،
ملاقات با
انقلاب
اسلامی » در
سال 1983 به عنوان
يک ايران شناس
متخصص شناخته
شد .
ایران
اندرس : آقای
شل لاتور، چرا
آتش انقلابی
کشورهای عربی
به ایران
سرایت
نمیکند؟
دکتر
پتر شل لاتور :
در سال ۲۰۰۹ ایران
خیزشی به صورت
" جنبش سبز " را
تجربه کرد ،
ولی قدرت و
انرژی آن ته
کشیده است،
برای همین است
که امروزه
هنوز با زعف
روبروست . به همین
خاطر است که
این شعله
انقلابی عربی
به ایران
سرایت نمیکند.
اضافه بر آن
باید یادآور
شد که انقلاب
خمینی در سال ۱۹۷۹ به
شیعیان لبنان
و عراق نیز
سرایت نکرد -
به کشور های
عربی هم
نرسید. دلیل
آنهم اینکه
بین کشورهای
عربی و ایران
اختلاف هایی
موجود است که
نباید نادیده
گرفته شود ،
آنهم اینکه
ایرانیها بر خلاف
اعراب شیعی
مذهب اند و
سنی نیستند ،
اضافه بر آن
اینکه
ایرانیان
عربنژاد
نیستند و بیشتر
ایرانیان
پارسها هستند.
نتیجه اینکه
ما با دو فضای
فرهنگی
گوناگون
روبرو هستیم . و
نیز باید یاد
آور شد آنچه
که به بهار
عربی موسوم
است تا کنون
فقط در تونس و
مصر به انجام
رسیده است و
سرنوشت آن نیز
هنوز نامعلوم
است . علاوه بر
آن بنظر میرسد
که در پی
آشوبهای
نظامی در
لیبی،
سرنگونی
انقلابی دولت
ها در جهان عرب
جذابیت خود را
از دست داده
است. غرب فکر
میکرد که سقوط
قذافی کماکان
در شرف وقوع
است ، غربیها
حامیان قذافی
و قدرت نظامی
او را دست کم
گرفته بودند
، ق ا بل
توجه است که
آمریکایها در
مقایسه با
اروپائیان در
عملیات خود در
قبال لیبی غیر
فعالتر بودند.
ایران
آندرس : چرا نا
آرامیهای
لیبی جایگاه
والاتری را
بخود اختصاص
داد تا
جریانات
بحرین ؟ آیا دلیلش
بزرگی
جغرافیایی
این کشورهاست
؟
دکتر
پتر شل لاتور :
از یک سو لیبی
از نظر جغرافیای
به اروپا
نزدیکتر است و
قذافی از قدیم
به تندروی
معروف بوده
است.حتا تا
سال ۲۰۰۵ قذافی
به عنوان
تروریست در
اروپا شناخته
میشد. ولی
نمونه بحرین
نشانگر آنست
که دمکراسی و
حقوق بشر در
هر جایی مساله
غرب نیست.
ودیدیم وقتی که
رژیم بحرین
کماکان در حال
سقوط بود ،
نیر و های
نظامی
عربستان
سعودی با
تایید روشن
امریکا ، به
کمک شاه بحرین
شتافته و وارد
این کشور شدند.
و اگر دولت
بحرین سقوط
میکرد و اکثریت
شیعی مذهب
مردم قدرت
سیاسی را به
دست میگرفتند
،نفوذ ایران
در منطقه خلیج
فارس افزایش
می یافت.
ایران
آندرس : به
مقایسه ایران
و دیگر کشورها
ی عربی بر گردیم
، آیا ایران
از اهرمهایی
برخوردار است
که میتواند با
آن تلاش های
اصلاح طلبان
در چهارچوب
قانون اساسی را
به گونه ای
کنترل کند و از
خشم بی انتهای
خلق جلوگیری
شود؟
دکتر
پتر شل لاتور :
واقعیت اینست
که در ایران بر
خلاف مثلا
عربستان
سعودی این
امکان وجود دارد
که مردم
آزادتر
بتوانند
نظراتشان را
بیان کنند. من
تا کنون در
هیچ کشوری
ندیده ام که
مردم به
مسولان آن
گونه که در
ایران به آنان
فحاشی میکنند
، پرخاش شود.
ایران
آندرس : سالیان
درازی بود که
در افکار
عمومی از ریس
جمهور "احمدی
نژاد" به
عنوان تنها
فرد قدرتمند ایران
یاد میشد ،
دست کم تا
زمانی که
اختلاف نظر بر
سر پست وزارت
اطلاعات بین
احمدی نژاد و رهبر
سیاسی آ یت
الله علی
خامنه ای بر
ملا شد . از آن
پس بود که
روابط عمومی
غرب کم کم به
این پی بردند
که در ایران
مراکز قدرت
بسیاری وجود
دارد که بر سر
قدرت با هم در
جدال اند.
حالا چرا وجود
این مراکز ق د رت در
جدال را دلیلی
بر وجود
پلورالیسم
سالم نمیبینند
، بلکه
علت اينکه به آن
همانند جنگ
قدرت تخریب
کننده
مینگرند
چیست؟ دلایل
این گونه بینش
کجاست ؟
دکتر
پتر شل لاتور :
این
ژورنالیستهای
اروپای هستند
که در باره
ایران پیش
داوری دارند .
چون در ایران
همراه
سیاستمداران
دین و مذهب هم
حکومت میکند .
، و چون آنان
در باره دین
خود" مسیحیت"
نیز بی اطلاع
اند برای
اروپا ای ها
مشگل است که
در باره کشوری
همچون ایران
که بر مبنای
حکومت دین اداره
میشود نظر
جامعی بدست
آورند
ایران
آندرس : پس از
سقوط حسنی
مبارک در مصر
و پس از تشکیل
دولت لبنان که
به حزب الله
نزدیک است و
قبلا سقوط
صدام حسین در
عراق و سقوط
طالبان بنظر
میرسد که وزنه
قدرت به سود
ایران و به ضررامریکا
در منطقه
تغییر کرده
است ، نظر شما
در این مورد
چیست ؟
دکتر
پتر شل لاتور
:واقیت دارد
که با سقوط
صدام حسین
موقعیت ایران
در منطقه قوی
تر شد ، ولی این
هم واقعیت
دارد که ایران
از نظر نظامی
با امریکا
نمیتواند مقابله
کند. اینبود
که ایران
نتوانست به
نفع شیعیان در
بحرین وارد
عمل شود . از
جانب دیگر قدرت
دفاعی ایران
قبل توجه است .
این کشور ۸۰
میلیون جمعیت
دارد. و سپاه
پاسداران به
یک نیروی مجهز
تبدیل شده است
. حمله هوایی
به ایران به
پیروز ن خواهد
رسيد . اضافه بر
آن اینکه
نیروی دریایی
ایران نیروی
کوچکیست ولی با
قایق های
تندرو کوچک و
راکت به سادگی
میتوان تنگه
هرمز که ۴۰ % نفت
ترانسپورت
دریایی دنیا
از آن عبور
میکند را
بسادگی مسدود
ک ند. من میدانم که
سازمان سیا و
افسران درجه
بالای ارتش
امریکا حتا در
زمان ریاست
جمهوری جرج- و-
بوش پسر ، جنگ
با ایران را
رد کره اند و
موافق جانگ با
ایران نبودند
، آنان
سناتورهای
آمریکایی را
سازماندهی
کردند تا ریس
جمهور و معاون
ریس جمهور
آقای دیک چینی
را از آن ب ا ز
دارند که به
ایران حمله
نظامی بکنند .
امروزه
موقعیت از دید
غرب ناگوار تر
است زیرا،
کلیه تهاجمات
نظامی غرب در
منطقه با شکست
روبرو شده است
.
یک عمل
نظامی نه از
طرف امریکا و
نه از سوی اسراییل
علیه ایران
صورت نخواهد
گرفت.
ایران
آندرس : در
مسائل بغرنج
زیادی همانند
مساله عراق و
یا افغانستان
علایق ایران و
غرب با هم
همگونی والایی
دارند ، ازسوی
دیگر همین
همسویی علایق
نیز حاوی اختلافاتی
بزرگ بین
عربستان
سعودی و غرب
میشوند . از
اینرو برخی از
کارشناسان بر
آنند که غرب
باید ایران را
به عنوان
همراه استراتژیکی
خود برسمیت
بشناسند وبه
همکاری خود با
عربستان
سعودی پایان
دهد. بنظر شما
چه ممانعت
هایی در این
راه موجود
است.؟
دکتر
پتر شل لاتور
:بنده یکی از
اولین کسانی بودم
که به ایران و
ترکیه نقش
همراه
استراتژیک غرب
را داده بودم
، اختلاف
طبیعی بین
ایران و اروپا
وجود ندارد ،
تروریسم
اسلامی بیش از
هر چیز از طرف
وهابیان
اعمال میشود
که در سراسر جهان
از طرف عربستان
سعودی حمایت
مالی و معنوی
میشوند. قربانیان
این سیاست ن ه تنها
غرب بلکه نیز
مسلمانان و در
بین آنان مسلمانان
سنی هستند. و
در هر صورت
باید گفت که
عمل وهابیان
بر زد شیعیان
ایرانیست. تا
آنجا که حتا
در پایان
سالهای ۹۰
جنگجویان
طالبان
دیپلماتهای
ایرانی را در
افغانستان
کشتند.
تروریست
معروف عراقی
ابو- موصب از-
زر ق وی
در اردن یا
عرابستان
سعودی مامور
اطلاعتی و
عملیات
تروریستی او
متوجه شیعیان
عراقی بود. ۱۱
سپتامبر
عملیات
تروریستی
افغانیها
نبود ، بلکه
عمل یک شرکت
سعودی بوده
و تا
آنجا که در
افغانستان
نام ال قا ع ده نه
آشنا بود.
ایران
آندرس : در راه
برسمیت
شناختن ایران
به عنوان دوست
بلامنازع
برای پایتخت
کشورهای غربی
چه مشگلاتی
موجود است؟
دکتر
پتر شل لاتور
:بزرگترین
مشگل در این
راه گزارش
هایی است که
در مورد ایران
پخش میشود ، چیزی
که ایران هم
امکان زدایش
این گونه
گزارشها را ساده
نکرده است.
ایران
آندرس : آقای
شل لاتور از
گفتگو با شما
سپس گذاریم .