سیدمحمدرضاخاتمی:
آقایان! آنچه در
آن شنا میکنید
مرداب است
سید محمد رضا خاتمی،
دبیرکل سابق جبهه
مشارکت و نایب
رئیس مجلس ششم،
با نگارش یادداشتی
نسبت به گزارش
اخیر کمیسیون اصل
نود درباره انتخابات
ریاست جمهوری پاسخ
داد
پایگاه اطلاع رسانی
"نوروز" که نزدیک
به جبهه مشارکت
است در این باره
نوشته است: " هرچند
پاسخگویی به این
ادعاهایی که امپراطوری
دروغ هر روز با
استفاده از بیت
المال و امکانات
عمومی از بوقی
برای توجیه اقلیت
هوادار خود و فرقه
مطلقیه به صدا
درمی اورد در توان
ما نیست اما بناچار
در برخی مواقع
و برای ثبت در تاریخ
و آگاهی بخشی ناچار
از انجام اینکار
به رغم میل باطنی
می شویم و آنچه
در ادامه آمده
پاسخی حداقلی از
سوی سیدمحمد رضا
خاتمی عضو شورای
مرکزی و دفتر سیاسی
جبهه مشارکت و
دبیرکل سابق این
تشکل سیاسی به
گزارش منتشره اصل
نود مجلس هشتم
است
با این حال آقای
خاتمی در این نامه
اشاره ای هم به
آن دسته از نمایندگان
مجلس کرده که خود
را اصلاح طلب می
نامند و گفته است:
سخنی هم با اصلاح
طلبان عزیز در
مجلس که خود را
برای انتخابات
آینده آماده می
کنند دارم. استدلال
شما برای حضور
در مجلس آینده
این است که مفید
واقع خواهید شد
برای نجات کشور
و از حجم خرابکاریها
خواهید کاست. اینک
این گوی و این میدان.
اگر خود را اصلاح
طلب می دانید این
گزارش حیثیت ،
اعتبار و هویت
شما را هدف گرفته
است . دستی بلند
کنید. فریادی بر
آرید. نطقی، مصاحبه
ای ، اخطاری،تذکری....
لااقل ار محافظه
کاران منصف عقب
نیفتید و نترسید
از رد صلاحیت شورای
نگهبان بلکه بترسید
از رد صلاحیت خود
توسط مردمی که
از این همه دروغ
و فریب به تنگ آمده
اند
فریاد
ابوالفضل قدیانی
از اوین؛ جانمان
را برای انقلاب
نگذاشتیم که امروز
بر کشور سلطنت
کنند
چکیده
:این تکلیف بر افرادی
چون من که جوانی
خویش بر سر مبارزه
با استبداد شاهنشاهی
گذاشته و با امید
بازستاندن حق جمهور
مردم در اداره
کشورشان در انقلاب
اسلامی شرکت جسته
و به شکل گیری نظام
جمهوری اسلامی
یاری رسانده ایم
سنگین تر است. بنابراین
امروز که چهره
نکبت بار استبداد
سلطانی بار دیگر
آشکارا در این
مملکت رخ نمایی
کرده و بر حیات
و ممات ساکنان
آن حکومت می کند،
نمی توان در برابر
آن سکوت کرد و دم
نیاورد. و از همین
بابت است که اینک
از زندان اوین
این فریاد را بر
می آورم....
دو روز پس از اعلام
محکومیت تازه ابوالفضل
قدیانی، فعال سیاسی
و مبارز دوران
ستمشاهی به تحمل
سه سال حبس دیگر،
وی در نامه ای که
از زندان اوین
به کلمه ارسال
کرده، بار دیگر
وضعیت موجود کشور
را به نقد کشید
ابوالفضل قدیانی
اولین بار در دی
ماه ۸۸ بازداشت
و به اتهام توهین
به رییس دولت به
یک سال حبس محکوم
شده بود. این مبارز
دوران ستمشاهی
که ۴ سال در زندان
های ساواک شکنجه
شده و مقاومت کرده
بود، دو ماه پیش
در دادگاهی که
در شعبهی ۱۵ دادگاه
انقلاب برایش تشکیل
شده بود، شرکت
نکرده و آن را غیر
قانونی خوانده
بود<
عضو ارشد و دربند
سازمان مجاهدین
انقلاب اسلامی
با ارئهی لایحه
ای گفته بود دادگاه
سیاسی باید علنی
و با حضور هیئت
منصفه باشد، بنابراین
دادگاه غیرقانونی
و مجری آن مجرم
است. این دادگاه
چند روز پیش وی
را به تحمل سه سال
حبس دیگر(به اضافه
یکسال حبس قبلی)محکوم
کرد
وب
سایت رسمی
اکبر هاشمی رفسنجانی
مسدود شد
گزارشها
از ایران حاکی
از مسدود شدن
وب سایت رسمی اکبر
هاشمی
رفسنجانی،
رئیس کنونی
مجمع تشخیص
مصلحت نظام
است. رئیس
دفتر آقای
هاشمی علت این
اقدام را عدم
حذف آخرین
خطبههای
نماز جمعه
آقای هاشمی از
این وب سایت اعلام
کرده است.
۳۵ سال
زندان و ۲۲۴۰
شلاق برای
۷۷ فعال
آذربایجانی
گزارشها
از وضعیت
پرونده
معترضان به
سیاستهای جمهوری
اسلامی در
خصوص خشک شدن
دریاچه
ارومیه و
حامیان تیم
فوتبال
تراکتورسازی تبریز
در جریان
مسابقات این
تیم در لیگ برتر
فوتبال
ایران، حاکی
است که هفتاد
و< هفت
شهروند
آذربایجانی
از سوی شعبه
۱۰۴ جزایی
تبریز در
مجموع به ۳۵
سال حبس
تعزیری و ۲۲۴۰
ضربه شلاق
محکوم شدهاند.
فروغ
در حصر؛ ورود
به آرامگاه
ظهیرالدوله
نیز ممنوع شد
سحام نیوز:
جمعی از هنر
دوستان و
دانشجویان که
به مناسبت ۸
دی ماه زادروز
فروغ فرخزاد
جهت گرامیداشت
این شاعر شهیر
و قراعت فاتحه
به آرامگاه ظهیرالدوله
مراجعه
نمودند با در
بسته و ممانعت
نیروهای
نظامی مواجه
شدند.
به گزارش
خبرنگار سحام
نیوز،
نیروهای
امنیتی و
نظامی دیروز
پنجشنبه و
امروز در خیل
دوستداران
فروغ تاکید
کردند که
قبرستان
ظهیرالدوله
تا اطلاع
ثانوی تعطیل
می باشد و
تنها اقوام
نزدیک متوفی
با ارائه کارت
شناسایی و اخذ
اجازه نامه
کتبی از
کلانتری محل
مجاز به به
ورود به
آرامگاه ظهیرالدوله
هستند.
ما برادر
بوديم؛ اما...
قصه زیاد پيچيده
نيست. انتخاباتی
در ایران انجام
شد. عدهای میگويند
تقلب شد و کودتا
شد (مثلِ مثلاً
من) و عدهای هم
میگويند نشد
و مثلاً جمهوریت
نظام است و حرفهایی
از این قبيل. در
اين ميانه، گروهی
شدند «حامی نظام»
و عدهای شدند
«منتقد نظام»؛ هر
چند اين مرزبندی
و برچسبزدنها
دقیق نیست ولی
بگذارید عجالتاً
با همين جلو برويم.
جنبشی اجتماعی
و مدنی از دل این
اتفاق خونبار
سر برآورد و ناماش
شد جنبش سبز. عدهای
سبز شدند. گروه
مقابل از همان
روزهای اول و حتی
قبل از آن، زبان
و عمل تحقیر و سرکوب
را پيشه کردند.
تا اينجا هنوز
قضيه قابل فهم
است
گروهی از یک سوی
دعوا حمايت میکنند
و گروهی از سوی
دیگر. اما وقتی
ما از بيرون به
ماجرا نگاه میکنيم
و سعی میکنیم
انسانیتر قضيه
را ببينیم و این
غدهی سرطانی سياست
و قدرت و دولت،
گلوی آدميت ما
را در چنگالاش
فشار ندهد، آيا
میتوانيم اين
دو گروه را يکسان
ببينيم؟ آیا حق
داریم برای هر
دو جايگاهی یکسان
قايل شويم؟ آيا
جايگاه يکی که
از صاحب قدرت مطلقه
و بلامنازع دفاع
میکنم و کسی که
از محروم و مظلوم
دفاع میکند يکی
است؟ آری، هر دو
انساناند، هر
دو آدمی هستند،
ولی آیا هر دو يک
حق برابر دارند؟
من فکر میکنم
اینکه عدهای
به احمدینژاد
«رأی» دادهاند
نه تنها جرم و خطا
نيست بلکه حق آنهاست.
اما اینکه همان
عده همچنان از
تمام ستمهایی
که بر دست همين
منتخبشان بر بقيه
میرود دفاع میکنند
يا فکر میکنند
چون آنها به او
رأی دادهاند پس
او حق دارد با همهی
آنهایی که به
او رأی ندادهاند
اين همه ستم بکند،
بخش غیرانسانی
ماجراست. ما تا
دیروز برادر و
هموطن بوديم ولی
آن لحظهای که
تو تصمیم میگیری
من به خاطر متفاوت
بودن، یا باید
بمیرم و خونام
کف خيابان ریخته
شود، و یا بايد
حبس بکشم و شکنجه
ببينم و تهمت و
افترا بشنوم، درست
همانجايی است
که برادری و هموطنی
ما زیر سؤال میرود.
اينجا ديگر قضيه
اين نيست که تو
یک رأی داری و من
یک رأی. اينجا
ديگر بحث این نیست
که من و تو اختلاف
نظر داریم. ريخته
شدن خون آدمیان
چیزی در حد اختلافنظر
نيست که بشود سرش
کوتاه بيايم و
بگويم قاتل برادر
يا بازجوی پدرم
و شکنجهگر خواهرم
همچنان برادر
و هموطن من است.
اين شکاف خیلی
عمیقتر از این
حرفهاست
بگذاريد خيلی
روشنتر حرف بزنم.
عدهای هستند که
فکر میکنند جنايتی
رخ نداده است. فکر
میکنند نه کسی
شکنجهای شده و
نه خون کسی ریخته
شده است. فکر میکنند
حقی ناحق نشده
است. فکر میکنند
عدهای داشتند
برای سرنگونی يک
نظام حکومتی توطئه
میکردند و آدم
میکشتند و مزدور
بودند و چيزهایی
از اين قبيل. خوب
تا زمانی که اينجوری
فکر میکنند و
هيچ راهی ندارند
که بفهمند قضايا
غیر اين است، حرجی
بر آنها نيست.
ولی آنها که میدانند
چه؟ آنها که چشم
دارند و میتوانند
تشخيص بدهند که
یک نفر را روز انتخابات
به سرعت میتوانند
بگيرند و ببرند
زندان و تا همين
حالا پایاش را
نتواند بگذارد
بيرون، لابد عقلشان
میرسد که این
ماجرای کهريزک
خيلی هم پيچيده
نباید باشد. مجازات
متهم و مجرم آن
جنايتها چرا باید
اينقدر سخت باشد؟
و از اين دست میشود
همينجور الی يوم
القيام نوشت
نامه
ی شانزدهم محمد
نوری زاد به رهبری(بیداری
یا بیماری اسلامی
سلام
به محضر رهبر گرامی
جمهوری اسلامی
ایران
حضرت آیت الله
خامنه ای
می دانم به کبوتران،
چشمی از مهردارید.
این پرنده ی نمکین،
از دیرباز با انسانِ
تاریخ درآمیخته
است و به او این
اجازه را داده
تا به بهانه ی تماشای
او، به پرواز و
به آسمان بنگرد.
کیست که کبوتران
را دوست نداشته
باشد؟ بویژه آنکه
دوتا دوتا لب پنجره
ای یا بام خانه
ای یا شاخه ی درختی
بنشینند و بغبغو
بکنند و صدای گفتگویشان
را به گوش ما وشما
برسانند. چه خوب
اگر پرده ها پس
می رفت و بضاعتِ
شنوایی ما فزونی
می گرفت و ما مفهوم
پچپچه های آنان
را شنود می کردیم.
آنجا که یکی به
دیگری می گوید:
خواهر؟ ودیگری
پاسخ می دهد: جان
خواهر. اولی ادامه
می دهد: این آقا
سید علی را می بینی
که دارد قدم می
زند؟ به نظر تو
اگر می دانست فردا
قرار است چه اتفاقی
بیفتد، باز از
سرخیرخواهی و دلسوزی
دیگران درمی گذشت
و به راهی که می
رود اصرار می ورزید؟
نامه
یک زندانی دهه
۶۰ به محمد
نوری زاد
لیلا
خالدی
برادر گرامی
آقای نوری
زاد؛
سلام!
چنان که
ملاحظه می
کنید گویا
مردم ترجیح
داده اند به
خود شما نامه
بنویسند.
راستش من به
این دلیل برای
شما می نویسم
که اساساً با
شماست که حرف
دارم و پس از
عمری زبان من
با زبان شماست
که مشترک شده
است.
بگذارید نخست
خود را معرفی
کنم: من زنی چپ
و از زندانیان
دهۀ 60 هستم. به
عنوان یک
هموطن بسیاری
حرف ها با شما
و دوستان
مذهبی دیگر که
زمانی مدافع
این حکومت
بوده اند
دارم. می
دانید، ما و
شما سال های
دراز در دو
سوی دیواری
بلند و گذرناپذیر
زیستیم و این
دیوار زبان
ما، آمال ما،
فرهنگ ما و
کلام ما را
برای دوره ای
طولانی از شما
متفاوت ساخت.
ما در درون
زندان و زیر
فشار و شکنجه
و یا در دربه
دری، بیکاری و
در وحشت از آینده
و شما آن طرف
دیوار، آن طرف
میز و برخی در
مسند قدرت
زندگی کردید.
ما و شما در
ظاهر در یک
کشور اما در
واقعیت در دو
سیارۀ گوناگون
زیستیم. همین
زندگی متفاوت
ما را از شما
دور کرد آن
قدر که زمانی
دراز گذشت و
ما به کلی گفت
و گو با شما را
از یاد بردیم.
اصلا ما زبان
مان با شما
متفاوت شد،
فارسی ما
فارسیی نبود
که شما صحبت
می کردید.
29. Dezember 2011
/
چرا محبیان
برای خاتمی خط
و نشان میکشد؟
سرمقاله
روزنامه
رسالت در روز
یکشنبه به قلم
امیر محبیان
از چند جهت
قابل اعتنا
است: /
در لابلایسطور
آن و به رغم
اشتلمخوانی
اذعان میشود
که عدم مشارکت
طیف خاتمی در
انتخاباتمیتواند
به عدم مشارکت
اجتماعی کمک
کند. البته محبیان
مدعی است که
«نظام» ۵۵ تا۶۰
درصد جمعیت را
به پای صندوقهای
رای خواهد
آورد، ولی
معلوم نیست که
چرا برایبازگشت
خاتمی و
هوادارانش
سرمقاله مینویسد
/
عصبیت ازموضع
عدم مشارکت
اصلاحطلبان
به حدی است که
محبیان
آشکارا تهدید
میکند که «شرط گذاري
نامعقول در
اين شرايط فقط
خاتمي وهوادارانش
را به هدف
نزديک در
برخورد با
توقعات ضد مليتبديل
خواهد کرد ودر
صورت امنيتي
شدن انتخابات
بههر دليل
متاسفانه
آنها هدف
نزديک تلقيخواهند
شد.» شاید
توقیف نشریه
آیین درآمد
ملایمی بر
این تهدید
باشد
/ محبیان
میگویدکه
«نظام» در عرصه
بینالمللی
زیر فشار است
و تحقق شرایط
خاتمی در این
وضعیت نوعی
عقبنشینی
تلقی خواهد شد
که به سود
«نظام» نیست.و
...
/
انسان سومی که
قادری ترسیم
میکند میتواند
به فکرمان وادارد حاتم
قادریدر
این سرمقاله
شرق مروری میکند
بر سه رویداد
و سه نوع
انسان در سال
۲۰۱۱، بهویژه
انسان نوع سوم
وضعیتش
تاثرآور است و
شاید تلنگری
به تفکر
اپوزیسیون
ایران:
/
موقتیبودن
قانون مجازات
اسلامی پس از
سی سال نشانه چیست؟ موقتیبودنقانون
مجازات
اسلامی و
قانون آیین
دادرسی مدنی در این
سی سال و
تمدید موقت
برخی از
قوانین از سال
۱۳۶۰ تا کنون
به طور یکساله
و دو ساله و 5
ساله و
ناتوانی در
تدوین و تصویب
قوانینی
دائمی را شاید
بتواننشانهای
بارز از تناقض
دیدگاه
حقوقی جمهوری
اسلامی با
مقتضیات
جامعه کنونی
ایراندانست
که خودش هم در
آن گیر کرده
است:
/
زبانهای
بومی ایران رو
به افول و
فراموشیاند.
آیاتصمیم
جدید
در
باره ایجاد
واحد زبان
کردی و ترکی
در دانشگاه
حلال مشکل
است؟ زبانهایمحلی
ایران رو به
افول و عقبنشینی
هستند، این
را گزارشبا
استناد به
پژوهشهاییمعین
در مازندران و
گیلان میگوید.
البته گزارش
دلش خوش است
که با تصمیم
جدیدشورای
انقلاب
فرهنگی در
زمینه وضع دو
واحد آموزش
اختیاری زبانهای
کردی و ترکی
براین
نقیصه مهار
زده شود:
/ در
باره تاثیر و
عدم تاثیر
تحریمها
فارین
پالیسیمقالهای
تحلیلی
دارد در تردید
در موفقیت
تحریمها
علیه ایران و
زیانی که غرب
وآمریکا
از این بابت
میبینند. همه
نکاتش را نمیتوان
مهم و قابل
اعتنا دانست،
ولیدر نوع
خود تحلیلی
است که
خواندنش ضرری
ندارد:
وخب اینسرمقاله
کوتاه شرق هم هست که
صنعت نفت
ایران از جمله
از قبل تحریمها
به چه روزی
افتاده
و چگونه در
عین حال در
واکنش به
تحریمها
قدرتی برای
ایران نمیسازد:
گاهشمار
تنگه هرمز
تنگه هرمز در
باريک ترين
نقطه ۳۴ کيلومتر (۲۱ ميل) عرض
دارد، که اين
شامل سه
کيلومتر عمق
کافی برای
کشتيرانی است. مطابق
آمارهای رسمی
سازمان
اطلاعات
انرژی آمريکا ۳۳
درصد نفتی که
در سال ۲۰۰۹از
راه دريا راهی
بازارهای بين
المللی شد (۴۰
درصد در سال ۲۰۰۸) يا ۱۷درصد
کل نفت بفروش
رسيده در جهان
از تنگه هرمز
عبور کرد. طبق آمارهای
اين منبع، در
سال ۲۰۰۹ بيش از ۱۵ ميليون بشکه
در روز از
تنگه هرمز
عبور کرد. بيشتر نفتی
که از طريق
تنگه هرمز
صادر می شود سرانجام
در آسيا،
ايالات متحده
آمريکا و
اروپای غربی
مصرف می شود.
تقريبا سه
چهارم واردات
نفت ژاپن و حدود
۵۰
درصد نفت مورد
استفاده چين
از تنکه هرمز
عبور می کند. روزانه
دوميليون
بشکه فرآورده
نفتی و گازطبيعی
مايع شده از
طريق تنگه
هرمز عبور می
کند. منابع آگاه
صنعت نفت می
گويند امارات
متحده عربی
بزودی خواهد
توانست نفت خود
را از طريق
لوله ای که
قرار است
بمنظور دور
زدن تنگه هرمز
تعبيه شود به
خارج صادر
کند. پروژه خط
لوله نفت خام
ابوظبی (The Abu Dhabi CrudeOil Pipeline ) دارا
ظرفيتی معادل
دو و نيم
ميليون بشکه
در روز خواهد
بود. راه های
جايگزين
ديگری که قرار
است در نظر
گرفته شود
شامل دو خط
لوله عراق است
با ظرفيت يک و
نيم ميليون
بشکه در روز
که از عربستان
سعودی و خط لوله
ای که از
لبنان با
ظرفيت نيم
ميليون بشکه
در روز می
گذرد. اين دو
خط فعلا از
حيث انتفاع
ساقط هستند.
خط لوله ديگری
که هم اکنون
در حال فعاليت
است پترولاين
(يا خط لوله
شرقی غربی)
نام دارد که
نفت خام
عربستان را به
خارج می برد. روز سه شنبه،
ششم ديماه،
تهران اخطار
داد که در
صورت تحريم
های بيشتر غرب
عليه جمهوری
اسلامی ايران
جلوی عبور نفت
از تنگه هرمز
را خواهد گرفت. وزرای
امور خارجه
کشورهای
اروپايی در
ماه جاری
تصميم گرفتند
به منظور فشار
وارد آوردن به
تهران برای
متوقف کردن
برنامه اتمی
ايران بر شدت
تحريم ها بيفزايند.
جمهوری
اسلامی ايران
می گويد برنامه
اتمی تهران
اهداف صلح
جويانه داشته
و صرفا برای
توليد انرژی
است. ايران
توانايی آن را
دارد که تنگه
هرمز را ببندد
و از اين
ظرفيت در دوران
جنگ با عراق
استفاده کرد.
ناوگان پنجم ايالات
متحده آمريکا،
مستقر در بحرين،
که از خطوط
کشتيرانی در
خليج فارس و
حومه محافظت
می کند، شامل چندين
فروند
هواپيمای
جنگنده است.
اين ناوگان
مسول امنيت
منطقه خليح
فارس، دريای
سرخ، و دريای
عمان و
بخشهايی از
اقيانوس هند
است. در سال ۱۳۶۷شمسی (۱۹۸۸)
کشتی جنگی
وينسنز در
تنگه هرمز يک
هواپيمای مسافربری
ايرانی را
سرنگون کرد که
منجر به کشته
شدن ۲۹۰ سرنشين آن
هواپيما شد.
واشنگتن در
زمان رخداد
اين حادثه آن
را تصادفی
خواند و گفت
که خدمه در مورد
شناسايی
هواپيمای
مذکور دچار
خطا شده بودند.
تهران ادعا
کرد شليک به هواپيمای
مسافربری
عمدی بوده است. در شانزدهم
دی ماه سال ۱۳۸۶
شمسی، ايالات
متحده گفت
قايق های
متعلق به سپاه
پاسداران
ايران با
نزديک شدن به
سه کشتی نيروی
دريايی
آمريکا در
تنگه هرمز
آنان را تهديد
کرده اند. در آذرماه ۱۳۸۹
شمسی ايالات
متحده طی
بيانيه ای
ادعا کرد که انفجار
مردادماه در يک
نفتکش ژاپنی
در تنگه هرمز
توسط شبه
نظاميان انجام
گرفته و نگرانی
ها در مورد
امنيت تنگه
هرمز را بيشتر
کرده است.
سپاه
عبدالله اعظم مسوليت
اين نخستين
حمله در تنگه
هرمز را بر عهده
گرفت
«شناسایی
ناو
هواپیمابر
آمریکایی در
منطقه رزمایش
ایران»
در پی تشدید
تهدیدات
ایران مبنی بر
بستن تنگه هرمز
و واکنش تند
آمریکا به آن،
مقامات نظامی ایران
مدعی شدند که
یک
ناوهواپیمابر
آمریکایی را
در عمق رزمایش
دریایی در
خلیج فارس
شناسایی کرده
و از آن فیلم و
عکس گرفتهاند. امیر
دریادار دوم،
محمود موسوی
در روز پنجشنبه
( ۲۹ >
دسامبر/ ۸ دی) اعلام کرد
که در ششمین
روز رزمایش
دریایی ایران
«یک
ناوهواپیمابر
آمریکایی
توسط یک فروند
هواپیمای گشت
شناسایی
نیروی دریایی
ارتش در عمق
منطقه رزمایش
مورد شناسایی
قرار گرفته
است.»
«رهگیری
کاربران
اینترنت در
ایران، به کمک
تجهیزات
اسرائیلی» ایران
در بخشهایی
از پروژه
مانیتورینگ و
رهگیری
کاربران اینترنت
از تجهیزاتی
استفاده میکند
که در اسرائیل
تولید شدهاند.
به گزارش
بلومبرگ
احتمالا این
تجهیزات بهواسطه
دانمارک به
دست نهادهای
امنیتی ایران
رسیدهاند.
یک
کمپانی
اسرائیلی
تولیدکننده
تجهیزات جاسوسی،
شنود و رهگیری
آنلاین، از
طریق واسطهای
در دانمارک،
تجهیزات خود
را در اختیار
ایران قرار
داده است. این
تجهیزات در
فرایندی
پنهان و
محرمانه که از
چندین سال پیش
آغاز شده،
معمولا به
توزیعکنندهای
در دانمارک
ارسال میشوند
تا پس از حذف
مارک تجاری و
برچسبها و
بستهبندی
مجدد، در
اختیاز توزیعکنندگان
دیگر کشورها
قرار گیرند.
دو روایت
متفاوت از
«فتنه ۸۸» در
کمیسیون اصل
نود مجلس
شورای اسلامی
روز سه شنبه
ششم ديماه در
مجلس شورای
اسلامی، دو
عضو کمیسیون
اصل نود مجلس،
دو روایت
متفاوت از وقایع
بعد از
انتخابات سال ۸۸
دادند. حسین
فدایی گزارش
این کمیسیون
را خواند که
در آن سران
مخالف دولت را
به ارتباط با
کشورهای غربی
متهم کرد و در
مقابل، دبیر
این کمیسیون،
در سخنانی
خواستار آزادی
و رفع حصر از
میرحسین موسوی
و مهدی کروبی
شد
دو هفته پیش،
آیت الله
خامنه ای،
رهبر جمهوری
اسلامی ایران
در دیدار با
اعضای «ستاد بزرگداشت
حماسه ۹ دی» گفته بود
که باید حماسه
نهم دی در
تاریخ ایران
ماندگار شود.
اکنون، دو روز
قبل از
فرارسیدن نهم
دی، گزارشی از
کمیسیون اصل
نود مجلس در
صحن علنی
قرائت شده که
اصرار دارد
معترضان بعد
از انتخابات اخیر
ریاست
جمهوری، از
حمایت کشورهای
غربی
برخوردار
بودند
نهم دی
سالروز
فراخوان مقام
های حکومت
ایران برای
واکنش به
اعتراضات در
روز عاشورای
سال ۸۸ است
امروز حسین
فدایی عضو کمیسیون
اصل نود مجلس،
گزارشیرا
خواند که در
بخشی از آن
ادعا شده «غرب
پس از پايان
دوران دولت
اصلاحات،
تغيير رفتار
ايران را در
دستور كار
قرار داد.» وی همچنین گفته
است، «مهدی
هاشمی [فرزند
اکبر هاشمی
رفسنجانی]
برای آمریکا»
پیام هایی
فرستاده و محمد
خاتمی با
سفرهای پیاپی
«برای حمایت
غرب از موسوی»
تلاش کرده است. ادعای این
نماینده
اصولگرا در
حالی مطرح شده
که پیش از این
رهبران مخالف
دولت، هرگونه ارتباط
با کشورهای
غربی را رد کرده
بودند. محمد
خاتمی بعد از
انتخابات
اجازه خروج از
ایران را
نداشته و تا
سه ماه قبل از
انتخابات،
خود قصد شرکت
در انتخابات
را داشت. اصلاح طلبان
مجلس، واکنش
چندانی به اظهارات
امروز حسین
فدایی نشان
ندادند. تنها داریوش
قنبری به
نشانه اعتراض صحن
مجلس را ترک
کرد و مصطفی
کواکبیان هم
به تذکری
اکتفا کرد. آئین نامه
مجلس می گوید
تنها بعد از
تصویب اعضای
هر کمیسیون،
گزارش آن
کمیسیون می
تواند قرائت
شود، اما در
مورد گزارش
امروز
کمیسیون اصل
نود، چنین
روندی طی نشد
و محمدرضا
باهنر رییس امروز
مجلس فقط گفت: «حيف
است در آستانه
۹ دي ،
اين گزارش را
نخوانيم.» اقدامی که
بنظر می رسد
از سوی مجلس،
برای جلب نظر
رهبر ایران در
آستانه نهم دی
صورت گرفته باشد. در مقابل این
گزارش
کمیسیون اصل
نود، فاضل موسوی
عضو هیات
رییسه این
کمیسیون با
انتقاد شدید
از سیاست های
داخلی و خارجی
محمود احمدی
نژاد، از
دستگاه قضایی
ایران خواست
به حضر
میرحسین
موسوی و مهدی
کروبی پایان
دهد. میرحسین
موسوی، زهرا
رهنورد و مهدی
کروبی از ۲۵ بهمن سال
گذشته بدون طی
روند دادرسی،
در حبس خانگی
بسر می برند. اظهارات
فاضل موسوی در
حمایت از
موسوی و کروبی
با واکنش های
متفاوت
نمایندگان
مواجه شده
است. برخی با
فریاد احسنت با
سخنان او
همراهی کرده
اند و برخی با
فریاد "مرگ بر
ضد ولایت فقیه" اعتراض
شان را نشان
دادند. حتی
محمود احمدی
بیغش، از
نمایندگان
حامی دولت قصد
حمله به فاضل
موسوی را داشت
که نمایندگان
دیگر مانع از
اقدام وی شدند
انواع
دروغ در
شماره 9 مجله
هفتگي توفيق درسال
1350آقاي دکتر
عباس توفيق مطلبي
درباره دروغ
در بخش ته
مقاله نوشته
بود که عينا
در زير نقل مي
شود...............
دروغ
هم مثل خيلي
ديگر از
احتياجات
روزمره اجتماع
ما انواع و
اقسام دارد نوع اول دروغ
اين است که: من
دروغ مي گويم.
من مي دانم که
دروغ مي گويم.
ولي شما نمي
دانيد که من
دروغ مي گويم اين
يک دروغ طبيعي
است که در همه
ی کشورها هم همينطور
است
نوع دوم
دروغ اين است
که: من
دروغ مي
گويم.من مي
دانم که دروغ
مي گويم. شما
هم مي دانيد
که من دروغ مي
گويم اين
دروغ هم باز
قابل هضم است
نوع سوم دروغ
اين است که: من
دروغ مي گويم.
من مي دانم که
دروغ مي گويم.
شما هم مي
دانيد که من
دروغ مي گويم.
من هم مي دانم
که شما هم مي
دانيد که من دروغ
ميگويم !!!
اين
احمقانه ترين
نوع دروغ است.
دروغي که همه مي
دانند و کسي
را فريب نمي
دهد و فقط
گوينده را
مفتضح مي کند
و مردم را
عصباني
:ولي
ازاين نوع
دروغ
مفتضحانه تر و
احمقانه تر هم
وجود دارد
نوع
چهارم دروغ
اين است که: من
دروغ مي گويم.
من مي دانم که
دروغ مي گويم.
شما هم مي
دانيد که من
دروغ مي گويم.
من هم مي دانم
که شما مي
دانيد که من
دروغ مي گويم.
شما هم مي دانيد
که من هم مي
دانم که شما
هم مي دانيد
که من دروغ مي
گويم !!!!
امروزه
درکشور ما در
اغلب زمينه ها
اين نوع دروغ
رايج شده و هر
که را در اين
رشته از دروغ
بيشتر دست
داشته باشد
استادتر
و سياستمدارتر
مي شناسند
24. Dezember 2011
نامه ی دردمندانه
ی یک بانوی قمی
به محمد نوری زاد
سلام
بر حر، سلام بر
آزادگي و سلام
بر انسان دوستي
وسلام برآقاي محمد
نوري زاد
خدايا هروقت
صدايم را گم مي
كنم ، ترانه اي
براي تو مي گويم
تا اشياء و طبيعت
و آدمهاي عاشق
آن را زمزمه كنند
. هر وقت كلمه هايم
را گم مي كنم با
تو حرف مي زنم وغزلي
برايت مي سرايم
كه از اشعار تمام
شاعران جهان فصيح
تر و شيواتر است.
خدايا هر وقت در
پياده روهاي شلوغ
گم مي شوم و فراموش
مي كنم از كجا آمده
ام ، به آسمان نگاه
مي كنم و حتم دارم
دستهاي تو به كمك
من پايين مي آيند.خدايا
مي خواهم در جمع
روشن آينه ها بنشينم
و گيسوان آرزوهايم
را ببافم و از تو
بپرسم كه دل چگونه
بايد بتپد و چشم
چگونه مي تواند
آينه و دريا را
در خود جاي دهد
و لب چگونه مي تواند
ترجمه اي از نامهاي
شيرين تو باشد
.خدايا مي دانم
اگر رد شب را بگيرم
به زلف سياه تو
خواهم رسيد و اگر
رد دريا را بگيرم،
در چشمهاي تو بيدار
مي شوم و اگر رد
پرنده اي را بگيرم
به شانه هاي نجيب
تو مي رسم. خدايا
مگذار از جبروت
تو جدا شوم و بر
شاخه اي شكسته
بنشينم . اگر صداي
تو را نشنوم ، اگر
نگاه ترا نبينم
از شكوفه هاي بهاري
خالي مي شوم و هيچ
ستاره اي قدم در
اتاقم نمي گذارد.
خدايا نمي خواهم
آنقدر بخوابم تا
فرشتگان دست خالي
از كنارم بگذرند.
نمي خواهم آنقدر
سكوت كنم تا كلمه
ها مرا از ياد ببرند،
نمي خواهم آنقدر
بنشينم تا آهوان
به دشتهاي مكاشفه
برسند . بلكه مي
خواهم مانند پيامبرانت
قشنگ و زيبا باشم
و حقيقت را با تمام
سختيها و مصائبي
كه دارد به مردم
برسانم ، و آنقدر
به تو نزديك شوم
كه كهكشانها بر
روي ناخنم بنشينند.
خدايا مي خواهم
آنقدر به تو نزديك
شوم كه خورشيدها
گوشهء چشمم شوند
. خدايا بهشتت را
نمي خواهم خود
خودت را مي خواهم
. خدايا به من كمك
كن تا اينگونه
باشم
فیزیکدان
کارتن خواب در
تهران !
بخشی
از مقاله
امروز تهران
امروز :
قهر
روزگار مرد را
كه حالا در سن 49
سالگي به
پيرمردهاي 60
ساله ميماند
در بند خود
گرفتار كرده
است. از قهر
روزگار و
نامرادي دنيا مينالد
براي من كه ميخواهم
با سماجت از
چند و چون
زندگيش سر در
بياورم صحبت كه نه
درد دل كرد به
اين اميد كه
شايد در پس
ضبط صوت و
قلمي كه دارم
بتوانم امثال او را از
اين نوع زندگي
نجات دهم. هر
چه بيشتر ميگفت،
كمتر باورم ميشد.
مرد
بيخانمان كه
نشسته بود و
آرام و با
وقار حرف ميزد
فوق ليسانس فيزيك
داشت و مدرس
يكي از
آموزشگاههاي
خصوصي كنكور
بود. اما شب را
در گرمخانه سپري ميكرد.
مرد
با پيروزي
انقلاب و
تعطيل شدن
دانشگا هها
مثل بسياري
ديگر از دانشجويان
موقتا ترك
تحصيل كرد و
دوباره در سال
67 براي ادامه
تحصيل به
دانشگاه رفت و فوق
ليسانس فيزيك
گرفت و بعد از
فارغالتحصيلي
از دانشگاه
دست به همه
كاري زده بود. براي
امرار معاش
معلم حقالتدريس
شده بود اما
به علت حقوق
كم عطاي تدريس
را به لقايش
بخشيد و به
كار واردات
دستگاههاي
كپي مشغول شد
اما به مرور نتوانسته
بود در بازار
واردات همتاي
رقبايش پيش
برود و ورشكست
شد.
کاری کرده
اید که اینک کوچکترین
اصلاح به یک انقلاب
میماند
عبدالکریم
ســـروش به رهبر
جمهوری اسلامی
جـــرس: دکتر
عبدالکريم سروش،
فیلسوف، نویسنده
و نواندیش دینی،
طی نامه ای به رهبر
جمهوری اسلامی،
تحت عنوان " باغبانا
ز خزان بی خبرت
می بینم"، با هشدار
نسبت به تداوم
وضعیت موجود در
کشور، خطاب به
وی خاطرنشان کرده
است "پايان دولت
سحر مدت شما نزديک
است
این روشنفکر
دینی، خطاب به
آقای خامنه ای
نوشته است: "در
انتخابات دخالت
وتقلب می کنيد
، مجلس را در رايزنی
های مهم سر جای
خود می نشانيد،
اجازۀ تظاهرات
آزاد به هيچ گروهی
و حزبی نمی دهيد،
بنام دفع تهاجم
فرهنگی بروزنامه
ها تهاجم می کنيد،
قوّۀ قضائيه را
معلّق می گذاريد
و بی التفات به
آن ، مخالفان را
مجازات ودر حصروحبس
می کنيد، حتی با
درويشان که "وفا
کنند و ملامت کشند
و خوش باشند" وفا
نمی کنيد ، به احدی
اجازه نقد رهبری
را نمی دهيد، سپاهيان
را به عرصه سياست
و اقتصاد می کشيد،
صدا و سيما را مهار
ميزنيد، فرهنگ
و دانشگاه را امنيتی
نظامی می کنيد،
حوزه های علميه
دينی و مساجد ومنابر
را حکومتی می کنيد،
ناقدان را حتی
اگر از مراجع باشند
فرو می کوبيد
در این
نامه آمده
است:
"حرٌزمانه
وهنرمند دلیر
و آزاده ،
محمد نوری زاد
، باب نقد
ناصحانه و نصح
ناقدانه
رهبری را
گشوده است و
از اصحاب قلم
و اجتهاد
خواسته است تا
دعوت او را
لبیک گویند و
به نوبه خود
ادای تکلیف و
امر به معروف
کنند و دفتر
انتقاد را
کلان تر سازند
، مگر این
آواهای نازک
ناقدانه بدل
به فریا د شود
و پرده گوشی و
صفحه وجدانی
را بلرزاند و
گره از کار
فرو بسته خلقی
بگشاید." متن کامل این
نامه به شرح
زیر است:
آقای سید علی
خامنه یی رهبر
جمهوری
اسلامی ایران
صاحب این قلم
چند بار با
شما با عتاب و
درشتی سخن گفته
و مذمّتها و
ملامتها بر
شما باریده و
قلم را بر
سیاهیها و
تباهیها
گریانده است
اما اینک بر
آن است تا خشم
خود را فرو
خورد و قلم را
به جانب دیگر
بگرداند و از
در ارشاد و
نصیحت و انذار
و موعظت در
آید. و اگر چه
به عین الیقین
پایان دولت
سحر مدت شما
را نزدیک میبیند
، راه نکونامی
و نیک سر
انجامی را به
شما نشان دهد
، مگر به
جاروب انصاف
خانه قدرت را
از خاشاک ستم
بپیرایید و از
خدا و خلق..... ( ادامه )
23. Dezember 2011
سخنان
سوزان ئی رایس
نمایندۀ
دائمی ایالات
متحده در
سازمان ملل
متحد در یک
نشست توجیهی شورای
امنیت سازمان
ملل متحد
رابطه با
ایران و
قطعنامۀ ۱۷۳۷ ، ۲۱
دسامبر ۲۰۱۱
روزنامه
آلمانی: آغاز
"جنگ پنهان
علیه ایران" انفجارهای
اخیر در
تاسیسات
نظامی و حملات
سایبری به مراکز
اتمی حاکی از
یک جنگ پنهان
علیه ایران است.
روزنامه
"زوددویچه"
به نقل از
کارشناسان موشکی
گزارش میدهد
که انفجار
ملارد نه یک
سانحه، بلکه
حملهای
هدفمند بوده
است.
به
گفته مسئولان
جمهوری
اسلامی سردار
حسن تهرانی
مقدم یکی از
بانیان صنعت
موشکی و
«بنیانگذار
واحد توپخانه
و موشکی سپاه
در دوران جنگ هشت
ساله» بود.
تهرانی
مقدم چهره
رسانهای
نبود و تنها
برای برخی
تحلیلگران
مسایل نظامی
در ایران و سازمانهای
امنیتی برخی
کشورهای مهم
شناخته شده
است. روزنامه
"زوددویچه
تسایتونگ" با
نگارش مقاله
با عنوان «جنگ
پنهان علیه
ایران» به
تحلیل گسترش
عملیات نظامی
علیه جمهوری
اسلامی پرداخته
است.
حضور
مقامات
بلندپایه
جمهوری
اسلامی نظیر آیتالله
خامنهای،
علی لاریجانی،
سعید جلیلی و
اغلب
فرماندهان
سپاه، در
مراسم ترحیم
سردار تهرانی
مقدم خبر از
اهمیت وی در
برنامههای
نظامی ایران
میدهد.
تهرانی
مقدم از سال میلادی
سرپرستی
برنامه موشکی
سپاه را بر
عهده داشت.
رسانههای
وابسته به
سپاه
پاسداران
اعتراف میکنند
که وی در
طراحی موشکهای
استراتژیک و
بالستیکی با
سوخت جامد
نقشی برجسته
داشته است.
این موشکها
که از نوع
"سجیل"
هستند، بردی
حدود ۲ هزار
کیلومتر
داشته که به
راحتی میتوانند
اهدافی را در
اروپا مورد
اصابت قرار
دهند. به گفته
ایران تا کنون
چندین نمونه از
این موشکها
مورد آزمایش
قرار گرفتهاند. موشکهای
ایرانی
خطرناکتر از
موشکهای
روسی
سازمانهای
امنیتی و
کارشناسان
موشکی برنامه
توسعه موشکهای
بالستیکی با
سوخت جامد را
به مراتب
خطرناکتر از
فناوری قدیمی
روسیه در ساخت
موشکها با
سوخت مایع
ارزیابی میکنند.
این فناوری
نسبتاَ قدیمی
روسیه در ساخت
موشکهای
"شهاب" در
ایران به کار
گرفته شده و
میشود.
اما
موشکها با
سوخت جامد وزن
کمتری داشته و
آسانتر قابل
نقل و انتقال
هستند. یکی
دیگر از امتیازهای
این موشکها
این است که
ایران میتواند
بخشهای اصلی
آن را بدون
کمک خارجی در
کشور تولید کند.
کارشناسان
غربی بر این
باورند که
تسلط بر این
فناوری به
معنای دستیابی
ایران به
سلاحی
استراتژیک
است که قادر
به حمل کلاهکهای
هستهای است.
یکی
از دلایل
افزایش
تردیدها
پیرامون
اهداف غیرنظامی
برنامه اتمی
ایران همین
برنامههای
بلندپروازانه
موشکی جمهوری
اسلامی است. موشکهای
بالستیکی
دوربرد تنها
زمانی به لحاظ
نظامی معنا مییابند
که کلاهکهای
اتمی،
شیمیایی و یا
میکروبی حمل
کنند. انفجار
در پایگاه
موشکی ملارد به
گفته رمضان
شریف، مسئول
روابط عمومی
سپاه پاسدارن،
این سانحه در
ساعت ۱۳ و ۳۰ دقیقه روز
شنبه ( ۲۲
آبان/ ۱۳
نوامبر) در
یکی از مقرهای
وابسته به
سازمان جهاد
خودکفایی
سپاه در ملارد
واقع در ۲۰
کیلومتری
تهران روی
داده و دلیل
انفجار نیز، جابجایی
مهمات بوده
است
آیا زمان
کرنش در برابر
بیگانگان فرا
رسیده است؟!
کلمه-علی
محمد شمس:
دو
حادثه انفجار
سایت موشکی
سپاه
پاسداران انقلاب
اسلامی ایران
در ملارد کرج
و حمله به سفارت
انگلستان
شاید به ظاهر
ارتباطی با
یکدیگر
نداشته
باشند، اما
بررسیهای
دقیقتر
گویای ارتباط
انکارناپذیر
این دو ماجرا
هستند. این دو
حادثه علاوه
بر ارتباط با
یکدیگر از این
جهت نیز اهمیت
دارند که به
احتمال زیاد
نقطه عطفی را
در دیپلماسی و
روابط خارجی
کشور رقم خواهند
زد. در این
نوشتار میکوشیم
ارتباط این دو
ماجرا با
یکدیگر و
تأثیری را که
احتمالاً در
سیاست خارجی
ایران برجای خواهند
گذاشت، تشریح
کنیم.
۱-
در اخبار رسمی
علت انفجار در
ملارد کرج
انفجار به
هنگام نقل و
انتقال
تسلیحات
اعلام شد. بنا
به آمار اعلام
شده حداکثر ۱۷ نفر در این
حادثه جان
باختند. اما
شواهد و قرائنی
نظیر شدت
انفجار که موج
و صوت آن تا ۵۰ کیلومتر آن
سوتر در شرق
تهران شنیده شد
و نیز حضور
مسؤول صنایع
موشکی سپاه در
محل انفجار
حاکی از آن
بود که این
حادثه نمیتواند
صرفا انفجاری
ساده در جریان
نقل و انتقال
تسلیحات باشد.
همچنین از
لابلای اخبار
مربوط به
تشییع پیکر
قربانیان
حادثه به
راحتی میشد
دریافت که
شمار
جانباختگان
بسیار بیش از
تعداد اعلام
شده بودهاست.
البته بروز
شایعات در سطح
گسترده به
روشنی نشان میداد
افکار عمومی
براساس تجربههای
گذشته، شناخت
از عملکرد
تبلیغات رسمی
و رفتار و
گفتههای
مسؤلان،
توضیحات
اعلام شده در
باره علت وقوع
حادثه و تعداد
قربانیان را
باور نکرده است.
در میان حدسها
و فرضیهها در
باره علت وقوع
حادثه، یک
فرضیه که
اطلاعات بعدی
نیز آن را
تأیید میکرد
این بود که
علت انفجار
عملکرد
ویروسی بوده
است که در
سیستم
کامپیوتری
سایت موشکی
سپاه وارد شده
و به هنگام
خرج گذاری
موشک و آمادهسازی
آن برای مانور
موشکی و پرتاب
آزمایشی،
فعال شده و آن
انفجار مهیب
را موجب گشته
و تأسیسات
موشکی ملارد
را نابود کرده
است.
حضور مسؤل
صنایع موشکی
سپاه در محل
حادثه تأییدی
بر صحت این
فرضیه بود چرا
که نقل و
انتقال تسلیحات
و مهمات،
عملیات مهمی
نیست که نیازمند
حضور مقام
بلندپایه
نظامی باشد.
بعدها اطلاعاتی
که در برخی
منابع خارجی
منتشر شد این
فرضیه را
تأیید کرد. به
هرحال سابقه
جنگ سایبری و
ارسال ویروس
در سیستم سایتها
و نیروگاه
هستهای
ایران که منبع
آن هرگز مشخص
نشد، نشان میدهد
که آمریکا و
اسرائیل که از
یک سو حمله
نظامی به
ایران را
فعلاً ممکن
نمی دانند و
از سوی دیگر
تحریمهای
اقتصادی را
حداقل در
کوتاه مدت
کارساز ارزیابی
نمیکنند،
برای کنترل
قدرت هستهای
و موشکی ایران
و ممانعت از
پیشرفت ایران
در این دو
حوزه به
عملیات
سایبری متوسل
شده اند.
۲-
در ماجرای
حمله به سفارت
انگلستان و
باغ قلهک نیز
در سطح تبلیغات
و رسانه رسمی
کشور اخبار و
اطلاعاتی از
چگونگی این
ماجرا منتشر
شد که با
واقعیات
بسیار متفاوت
بود. در این
مورد نیز
افکار عمومی
باز به دلیل
تجارب گذشته و
شناخت از
عملکرد دستگاه
تبلیغات رسمی
کشور بی اعتنا
به اخبار
اعلام شده،
قضاوت خود را
داشت. چند روز
بعد از این
ماجر روشن شد
که نیروی حمله
کننده به سفارت
انگلستان و
باغ قلهک بسیج
دانشجویی
بوده است. به
رغم انکارهای
مکرر و پیدر
پی شورای
متحصنین در
برابر سفارت
انگلستان
مبنی بر عدم
وابستگی
ایشان به
نهادهای دولتی
و حکومتی،
تصاویر منتشر
شده از این
ماجرا حضور
رئیس سازمان
بسیج
دانشجویی
کشور،
نیروهای
سپاه
پاسداران را
در میان جمعیت
حمله کننده
نشان میداد.
چند روز بعدتر
حمله کنندگان
به سفارت ضمن
اعتراف به این
که حمله و
تسخیر باغ
قلهک از پیش
سازماندهی
شده بود اعلام
کردند آنان
قصد اشغال و
تخریب سفارت
را نداشتند و
تخریبها و
سرقتهای
انجام شده کار
عناصر خودسری
بوده که درمیان
جمعیت حمله
کننده نفوذ از
موقعیت سوء
استفاده کردهاند.
این درحالی
بود که درمیان
تصاویر منتشر
شده تصویر
جوانی بسیجی
جلب نظر میکرد
که در کنار
گیتار سرقت
شده از منزل
دیپلماتهای
انگلیسی در
صحن باغ قلهک
مشغول انجام
نماز واجب یا
نماز شکر!! بود.
به هر
حال ماجرای
حمله به سفارت
انگلستان برخلاف
محاسبات و پیش
بینیهای
طراحان آن
آثاری
پرهزینه برای
کشور داشت و
در عرصه سیاست
خارجی چیزی
درحد فاجعه
آفرید. بخشی
از حقایق
مربوط به این
ماجرا را در
مقاله «باند
سعید امامی و
سه فرضیه
درباره حمله
به سفارت
انگلستان» بررسی
کردیم
بنابراین از
تکرار گفتهها
خودداری کرده
و خوانندگان
محترم را برای
اطلاع بیشتر
به آن مقاله
ارجاع میدهیم.
اطلاعات
بعدی حاکی از
آن بود که این
عملیات به
احتمال زیاد
توسط کمیتهای
سه نفره متشکل
از سردار نقدی
فرمانده
بسیج، سردار
قالیباف
شهردار تهران
که مدتها
برای باغ قلهک
برنامهریزی
کرده بود و
تائب رئیس
سازمان
اطلاعات سپاه
طراحی و هدایت
شده است. اما
این ماجرا روی
دیگری هم
داشت. از جمله
این که
دیپلماتهای
انگلیسی به
فاصله کمتر از
۲۴
ساعت از این
ماجرا خاک ایران
را ترک کردند
و تنها پس از
خروج آنها از
تهران بود که
لندن به
دیپلماتهای
ایران ۴۸ ساعت
فرصت داد خاک
این کشور را
ترک کنند.
خروج سریع
دیپلماتهای
انگلیسی این
شائبه را در
ذهن ایجاد میکرد
که شاید
انگلیسیها
از پیش از
ماجرا مطلع
بوده و خود را
برای واکنشهای
مناسب بدان
آماده کرده
بودند. آن چه
این شائبه را
تأیید میکرد،
واکنشهای
سریع و تند
دستگاه
دیپلماسی
محافظهکار
انگلستان به
این حادثه
بود. کاهش
روابط و بستن
سفارت و بستن
فرودگاههای
انگلستان به
روی پروازهای
ایران و فعال
کردن اتحادیه
اروپا و تصویب
تحریمهای
جدید علیه
ایران و ارجاع
موضوع به
شورای امنیت
سازمان ملل و
صدور قطعنامهای
جدید از این
شورا علیه
ایران و
… آن هم در
فاصله چند روز
حکایت از
حرکتی سازمان
یافته داشت و
حداقل نشان میداد
انگلیسیها
احتمالا از
پیش خود را
برای این
ماجرا آماده
کرده بودند.
روزهای بعد
شواهد بیشتری
این فرضیه را
تأیید میکرد.
انگلیسیها
از تمامی
مراحل حمله به
سفارت فیلم
تهیه کرده
بودند، درب
سفارت که به
سیستم امنیتی
مجهز بود و در
شرایط عادی به
سادگی قابل
باز شدن نبود،
به هنگام حمله
قفل نبود و به
راحتی به سوی
حمله کنندگان
گشوده شد،
اخبار غیر
رسمی حاکی از
آن است که درب
گاوصندوقهای
سفارت باز
بوده اما
اسناد سری از
درون آنها
تخلیه شده
بوده است. در
نگاهی توطئه
نگرانه میتوان
براساس شواهد
مذکور نتیجه
گرفت انگلیسیها
خود به نحوی
غیر مستقیم در
این ماجرا
نقشی داشتهاند
22. Dezember 2011
ناتوانی
فعال: استراتژی
انتخاباتی
اصلاحطلبان! مهدی جلالی
آقای
خاتمی میگوید:
«حرف بنده
همان است که
شورای هماهنگی
جبهه اصلاحات
اعلام کرده که
اصلاح طلبان
نمیتوانند و
نباید در
انتخابات
نامزد و فهرستی
داشته باشند؛
البته این به
معنای تحریم
انتخابات نیست.
دل بستگان به
اصل انقلاب هیچ
گاه انتخابات
را تحریم نمی
کنند.»
این سه جمله
هر سه از لحاظ
منطقی بیاعتبار
و در تناقض با یکدیگر
است.
اول ـ تحریم
انتخابات هم
به معنی
امتناع از رای
دادن تلقی میشود
و هم امتناع
از کاندید
دادن. یک حزب
سیاسی (ویا
جناح سیاسی در
مورد ایران)
با کاندید
ندادن
اتنخابات را
تحریم میکند.
دوم ـ تحریم
کاندیدا دادن
در واقع با
تحریم رای
دادن یکی است.
وقتی یک جریان
سیاسی از کاندیدا
دادن امتناع میکند،
یعنی
انتخابات را
قبول ندارد و
به پایه
اجتماعی خود میگوید
که شما فاقد
نماینده واقعی
خود در مجلس
خواهی بود. پس
عملا پایه
اجتماعی خود
را به تحریم تشویق
کرده است.
سوم ـ آقای
خاتمی در
استدلال عدم
تحریم میگوید
که دل بستگان
به اصل انقلاب
انتخابات را
تحریم نمیکنند.
این چه منطقی
است؟ یعنی کسی
نمیتواند دل
بسته به اصل
انقلاب باشد
اما از تحریم
بعنوان یک
ابزار سیاسی
برای بیان
اعتراض خود به
انتخابات سود
ببرد؟
اما این
تناقضات از
کجا شکل میگیرد؟
ادبیات سیاسی
ما سرشار از
ابهام و تناقض
است. اما بدتر
از این
تناقضات، نوعی
تفاهم معلول
است که میان
گوینده و
مخاطب شکل میگیرد.
یعنی مخاطب
بطور فعالانه
دست به تاویل
و تفسیر در
کلام گوینده میزند
و تفاهم میان
آن دو بر مبنای
استنباط صورت
میبندد. توجیه
عمومی نیز برای
درک این فرایند،
«ملاحظات سیاسی»
است.
جبهه
مشارکت: اراده
حاکميت
برگزاری
انتخابات
نمايشی است؛
شرکت نمی کنيم
جبهه
مشارکت ايران
اسلامی، از
مهمترين تشکل
های اصلاح
طلب، با
انتشار بيانيه
ای مقام های
جمهوری
اسلامی را
متهم کرد که
به دنبال
برگزاری انتخابات
نمايشی» در
کشور هستند و
اعلام کرد که
در انتخابات
مجلس نهم شرکت
نخواهد کرد
از
زندانبان
پرسيدم زندان
كهريزك كجاست
, گفت اگه رفتي
و زنده برگشتي
براي بقيه
تعريف مي كني
سه
شنبه, 29 آذر 1390
ساعت 22:04
با
گذشت دوسال و 5
ماه از فاجعه
کهریزک،
خانواده های
قربانیان این
بازداشتگاه
از مسکوت
ماندن شکایات
خود از متهمان
قضایی و عدم
صدور کیفرخواست
برای آمران و
عاملان اصلی این
فاجعه خبر میدهند.خانواده
های امیر جوادی
فر و محمد
کامرانی در عین
حال به "روز" می
گویند که شکایات
خود از متهمان
قضایی کهریزک
را پی گیری
خواهند کرد و
از قصاص دو تن
از عوامل کهریزک
که در دادسرای
نظامی به
اعدام محکوم
شده بودند،
گذشتند تا از
آمران این
فاجعه نگذرند
همزمان
مسعود علیزاده،
یکی از شاکیان
قاضی مرتضوی
در مصاحبه با
"روز" از تحت
فشار قرار
گرفتن شاکیان
کهریزک برای
پس گرفتن شکایاتشان
خبر داده و
جزئیاتی از
دادگاه تشکیل
شده در دادسرای
نظامی و همچنین
شرایط و
پرونده کهریزک
را بیان کرده
است
رييس
قوه قضاييه:
اعدامهای
مخفيانه در
ايران نداريم
خبرگزاری
هرانا - صادق
آملی
لاريجانی،
رئيس قوه
قضاييه با انتقاد
از قطعنامه
اخیر شورای
امنیت سازمان
ملل متحد در
خصوص محکومیت
نقض گستردهی
حقوق بشر در
ایران، مدعی
شد که در
ایران اعدام
مخفیانهای
انجام نمیشود.
رييس قوه
قضاييه
قطعنامه اخير
شورای امنیت را،
قطعنامهای
"تکراری و سراسر
دروغ و نيز
برگرفته از
شعارهای
کذايی ضد
انقلاب
اسلامی
ايران" توصيف
کرد و گفت: "در
اين قطعنامه
مواردی همچون
رواج خشونت و
تبعيض عليه
زنان،
استفاده از
مجازاتهای
ظالمانه
مانند شلاق و
قطع عضو،
اعدامهای
دستهجمعی و
پنهان، اعدام
براساس جرايم
فاقد تعريف
دقيق و صريح
قضايی، اعدام
در ملا عام و
اعدام زير سن
قانونی مطرح
شده است که
طرح چنين
مسائلی آن هم
از سوی يک
مجمع رسمی و
نهاد بينالمللی
عجيب است."
نمایش
مهره سرخ در
آمریکا- کاری
از شاهرخ مشکین
قلم و شاهرخ یادگاری
- مصاحبه بسیار
ارزنده خانم بی
بی کسرائی
دختر
شاعربزرگ و
مردمی سیاوش
کسرائی با تلویزیون
صدای آمریکا (
شباهنگ ) و کلیپی
کوتاه از مهره
سرخ- هردو بسیار
دیدنی
بی بی کسرایی
فعال فرهنگی
در گفتگو با
بهنود مکری
درباره نمایش
" مهره سرخ " که
برگرفته از یکی
از اشعار حماسی
پدرش سیاوش
کسرایی توضیحاتی
داد ، این نمایش
را شاهرخ یادگاری
تهیه و کاردانی
کرده ، همکاری
مشترکی با
شاهرخ مشکین
قلم که در آن
جمعی از
هنرمندان
مشهور ایرانی
به ایفای نقش
می پردازند
آقای
محمد قوچانی و
استالينيسم
احسان طبری
تو
بهادر بودی،
زمان ميدانت /
آفريدی نظمی،
کان بُد
همسانت // در
سپردی آخر به
همرزمانت /
آن نظم بی خلل
–رفيق استالين
// در دست محکم
يارانت،
جاويد گوهرآسا
نظمت خواهد
درخشيد //
پرتوی شگرفين
در خواهد
پاشيد / بر جانهای
ملل – رفيق
استالين//...
سرودهی
احسان طبری در
سوگ رهبر
اتحاد شوروی،
از ديدار
خويشتن؛
گزيده مقالات
احسان طبری،
نشر بازتاب
نگار، ۱۳۸۲ ،
ص ۴۶" ( به نقل از
سرآغاز مقالهی
"ناخودآگاه تودهای
تاريخ ما"،
نوشتهی محمد
قوچانی،
مهرنامهی
شماره ی ).
می
خواهم اعتراف
کنم با خواندن
مقاله ی آقای
قوچانی در مهرنامه،
از احسان طبری
به خاطر حمايت
اش از استالين
بدم آمد. خيلی
هم بدم آمد.
کسانی مثل
آقای قوچانی
شب و روز
مطالعه می
کنند و مقاله
می نويسند که اثری
بر اشخاص
گمراهی مانند
من داشته باشد
و اين اثر طبق
آنچه من از
مقاله ی
"ناخودآگاه
توده ای..."
فهميدم اين
است که بايد
از امثال
احسان طبری بدمان
بيايد. چَشم.
بدم آمد. من تازه
متوجه شدم
احسان طبری
لولو خورخوره
ای بوده عجيب
غريب که می
خواسته در
ايران يک ديکتاتوری
مثل
ديکتاتوری
استالين حاکم
شود. گفتم
ديکتاتوری و
اين اشتباه
است؛ بايد می گفتم
توتاليتاريسم
که درست تر
است. به هر حال فرقی
ندارد، چه
اين، چه آن. حالا که بعد
از يکی دو دهه
جنازه ی طبری
از قبر بيرون
کشيده می شود
و چوب زده می
شود لابد می
خواهند چيزی
به ما ياد بدهند
و ما هم که
اصولا بچه ی خوبی
هستيم حتما
ياد می گيريم.
من حاضرم قسم
بخورم آقای
قوچانی تمام
آثار نثر و
نظم و تحقيقات
ادبی و هنری و
نوشته های تاريخی
و فلسفی و
غيره ی طبریِ
استالينيست
را خوانده اند
و به اين نتيجه
رسيده اند که
همه چيز يک طرف،
اين چهار بيت
در ستايش
استالين يک
طرف. يعنی اين
طبری يی که
زمانی نوشته
مرگ
دو رهبر، بی
هیچ شباهتی به
هم
مسعود
بهنود
در
فاصله دو روز
واسلاو هاول و
کیم جونگ ایل
روسای جمهوری
چک و کره
شمالی به
بیماری از
دنیا رفتند.
هاول سی ماه رییس
جمهور
چکسلواکی و ده
سال رییس
جمهور چک بود،
و کیم جونگ
ایل هفده سال
رییس جمهور
کره شمالی. اولی
نویسنده و
نمایشنامه
نویس و
روشنفکری جهانی
بود و دومی
تنها هنرش این
که فرزند اول
کیم ایل سونگ
بود آن که سی
سال رهبری
بلامنازع
حکومت
سوسیالیستی شمال
مدار شانزده
درجه کره را
برعهده داشت
هاول شش
سالی بزرگ تر
از کیم بود.
خدمتی بزرگی که
او به
هموطنانش و چه
بسا جامعه
بشری کرد این
بود که موجب
شد تا دوره
سخت کندن از
کمونیسم و
پیوستن به
دموکراسی
لیبرال، بی
درد طی شود. سهل
است یک جراحت
بزرگ هم با
حضور و درایت
وی بدون هیچ
تشنجی عملی
شد. چکسلواکی
به تصمیم
مردمش به دو
نیمه شد، چک و
اسلواکی. هر
دو نیمه حاضر
بودند هاول را
به ریاست
بپذیرند
هاول بعد
از ده سال که
به عنوان
بنیان گذار و
اولین رییس
دولت جمهوری
چک خدمت کرد
در 2003 آرام از
کاخ خارج شد
در حالی که
دموکراسی و
آزادی چنان در
پراگ شهری
نهادینه شد که
هنوز آثار تیر
و توپ های
ارتش سرخ به
ساختمان هایش
پیدا ست. همان
وقت که تانک
های روسی با
خشونت تمام به
چکسلواکی
سرازیر شدند و
اصلاحات خواست
مردم [به
رهبری
الکساندر
دوبچک] را از ریشه
کندند، و همین
هاول و صدها روشنفکر
را به زندان
بردند
21. Dezember 2011
انتخابات
مجلس آینده
غیرقانونی و
ناعادلانه و
شرکت در آن
مغایر با
مصالح ملت و
کشور است بیانیه
شماره ۳
شورای
هماهنگی راه
سبز امید جـــرس: شورای
هماهنگی راه
سبز امید، در
سومین بیانیه
خود پیرامون
انتخابات
مجلس شورای
اسلامی اعلام
کرد که با
توجه به شرایط
فعلی حاکم بر
کشور،
"انتخابات مجلس
آینده غیر
قانونی و
ناعادلانه
بوده و شرکت
در این نمایش
انتخاباتی مغایر
با مصالح ملت
و کشور می
باشد." به
گزارش جرس، در
بیانیه شماره
سوم این شورا
که روز دوشنبه
۲۸ آذر ماه ۱۳۹۰منتشر شده،
تصریح شده
است: "با توجه
به سپری شدن
فرصت لازم
برای فراهم آوردن
حداقل شرایط
لازم یک
انتخابات
«آزاد و سالم» و
با توجه به
این حقیقت که
نشانهای از
توجه حاکمیت
به منافع
بلندمدت نظام
و کشور برای
توقف روندهای
جاری مشاهده
نمیشود،
این شورا
هرگونه
امکانی را
برای برگزاری
یک انتخابات
به معنای
واقعی آن
منتفی میبیند...
و اینک آشکار
شده که قصد حاکمیت
از برگزاری
انتخابات
مجلس نهم نه
فراهم آوردن
بستری برای
مشارکت واقعی
مردم در
سرنوشت خویش و
راهیابی
نمایندگان
واقعی مردم به
مجلس، بلکه نمایشی
تبلیغاتی
برای ادعای حاکمیت
مردم سالاری
است.هرگونه
بازیگری و ایفای
نقش در این
نمایش به
معنای مشارکت
در بی اعتنایی
آشکار به
مبارزه قهرمانانه
ملت برای
برخورداری از
حق انتخابات
«آزاد و
منصفانه»
وهزینههای سنگینی
است که در این
راه متحمل شده
است."
مرگ در روز
خروج همین مهرماه
سال پیش بود
که از در پراگ
رو به مقامهای
جمهوری اسلامی
کرد و خواهان
آزادی نسرین
ستوده شد.
کارنامهاش
در دفاع از
آزادی و آثار
هنریاش برای
او بیهزینه
نبودند،
زندان و محرومیت
از تحصیل پس
از دبیرستان،
هر چند که
خودش میگفت
دانشآموخته
مدرسه زندگی
است. او بیش از
همه منتقد
رواج دروغ و
دورویی در
جوامع بسته و
تهیشدن واژهها
از معنای اصلیاشان
بود، روندی که
روح آزاداندیشی
و جسارت مدنی
را از
شهروندان میگیرد.
(نگاه کنید به
واژههایی
مانند صداقت و
تعهد و اخلاق
و ... در جمهوری
اسلامی) واسلاو هاول
امروز در سن ۷۵
سالگی
درگذشت، یعنی
در همان روزی
که آخرین
سربازان آمریکایی
خاک عراق را
ترک کردند. نمیتوان
دریافت که او
در این سالهای
آخر زندگی در
باره حمایت
پرشوری که از
حمله آمریکا
به عراق در
سال ۲۰۰۳ به
عمل آورد چه
فکر میکرد،
ولی شاید در این
باره هم با
توجه به پیامدهای
این جنگ به
درنگ بیشتری
رسیده بود. بیلان
این جنگ را
امروز، یعنی
در پایان حضور
رزمی آمریکاییها،
قسماً این
گونه میتوان
برشمرد: کل
عملیات ۷۰۰ میلیارد
دلار برای آمریکا
خرج برداشت. ۴۵۰۰
سرباز این
کشور هم کشته
شدند. از عراقیها
هم بیش از
صدهزار نفر
جان دادند و
دو سه میلیون
نفری هم در
داخل یا خارج
عراق ناچار به
آوارگی. حالا
هم حملات و
درگیریها در
عراق ماهانه ۲۵۰
کشته بر جای میگذارد.
زیرساختها
همچنان درب
وداغون هستند
و شکافهای سیاسی
و قومی هم کم و
بیش ترمیمناشده.
یعنی که ادامه
همین شرایط
موجود در عراق
و وخیمتر
نشدن اوضاع پس
از خروج نیروهای
آمریکایی که
امروز به پایان
رسید، «موهبتی»
است که باید
قدرش را
دانست. البته
سربازهای آمریکایی
رفتهاند،
اما سفارت ایالات
متحده در
بغداد با ۱۵
هزار نفر
پرسنل بزرگترین
سفارتخانه دنیاست
و ۵ هزار نیروی
امنیتی مربوط
به شرکتهای
خصوصی آمریکایی
نیز بخشی از
واقعیت موجود
در عراق را
تشکیل خواهند
داد.
آزادی یادگرفتنی
است يكسال پيش
در چنين
روزهايي،
پيكر شعلهور
«محمد
بوعزيزي»،
كبريت انفجاربشكه
باروت خشم و
سرخوردگي
متراكم ملتهاي
عرب شد. مبارك
و قذافي هنوز
برسر قدرت
بودند و «بنعلي»
هم تصور ميكرد
با عيادت
نمايشي از جانشيفتهنيمسوختهاي
كه در
بيمارستان
شهر «سيدي
بوزيد» آخرين
نفسها را ميكشيد،ميتوان
بر آتش شعلهور،
آب خاموشي
ريخت. كمتر از
يكسال بعد
چهرهخاورميانه
ديگرگون شده؛
تونسيها هم
پيشاهنگ
انقلاب
بودند، هم
پيشگامبرساختن
نهادهاي
دموكراتيك بر
ويرانههاي
ديكتاتوري.
كار آنها كه
از آهنگانقلاب
تونس سودايي
شدند اما
انگار به اين
راحتيها سر
نميگيرد.
دادستاندادگاه
لاهه ميگويد
نحوه كشته شدن
رهبر بدعاقبت
ليبي ميتواند
در فهرستجنايت
عليه بشريت
طبقهبندي
شود. اين يعني
گرگ و گله اگر
نگوييم خوي
هم،دستكم بوي
هم را گرفتهاند.
مردمان
سرزمين نيل
نيز - با كولهبار
آكنده ازفرهنگ
و تمدن چند
هزار ساله - كه
مسافر واگن دوم
قطار بهار
عربي بودندهنوز
در گرداب هرجومرج
دست و پا ميزنند.
كمتر روزي است
كه خبري ازدرگيريهاي
اغلب خونين
قاهره و ديگر
شهرهاي مصر
روي خروجي
خبرگزاريها
قرارنگيرد.
دردناك
اينجاست كه
كشمكشهاي
خونين
خياباني در
حالي رخ ميدهد
كهبنيادگرايان
سلفي كه
خاموشان و
غايبان هميشگي
شبهاي
التحرير
بودند، درغيبت و
سردرگمي
پيشاهنگان
انقلاب، كرسيهاي
قدرت را يكبهيك
فتح ميكنند. مبارك
در قفس است
اما روح
سرگردان
استبداد و عدممدارا،
همچنان در
پهنه مصرتنوره
ميكشد. راست
گفتهاند كه
دردهاي نهفته
در جان و تن
ملتهاي كهن،ديرتر
و سختتر
درمان ميشود.
ستيز مصريان
اين روزها
بيشتر با
خويشتن استتا
جهان. راست
گفت مهندس
بازرگان كه
آزادي نه دادني
است، نه
گرفتني؛ يادگرفتني
است. متن
بالا امروز در
سالگرد جرقهزدن
جنبش در تونس
و به راه
افتادن «بهار
عربی» به
عنوان
سرمقاله
روزنامه شرق
منتشر شده است. این
هم گزارش تازه
رادیو آلمان
است از وضعیت
امروز زیدی
بوزید، شهری
که جرقه
انقلاب تونس
در آن روشن
شد، گزارشی که
از انباشت
مطالبات و
نارضایتیهایی
در دوران دیکتاتوری
و اکنون و از
دسترفتن صبر
و شکیبایی
مردم و ناامیدیشان
از تحولات
تازه حکایت
دارد، ناامیدیییی
که اگر دولت
جدید در مهار
آن موفق نشود
میتواند رادیکالیسم
بیشتری را در
دنبال داشته
باشد:
چند روز پیش خانم
کلینتون از
پسرفت دمکراسی
در اسراییل و
محدودشدن
حقوق زنان
ابراز نگرانی
کرد. هفته پیش
هم لیبرمن، وزیر
خارجه اسراییل
انتخابات اخیر
در روسیه را
آزاد و دمکراتیک
توصیف کرد. مقاله
زیر از توماس
فریدمن (به
فارسی)، ستوننویس
و روزنامهنگار
معروف آمریکایی
که در نیویورک
تایمز منتشر
شده شرحی است
بر این که
دمکراسی که
نقطه قوت اسراییل
در خاورمیانه
بوده چرا و به
چه اشکال و کیفیتی
متاسفانه در
حال انحطاط و
افول است:
اینمقاله
اشپیگل (به
فارسی) در
باره خطری که
سلفیها در
کشور همسایه
اسرائیل، یعنی
مصر برای
تحولات اخیر این
کشور ایجاد
کردهاند و
تاثیری که
اخوانالمسلمین
احیاناً از
آنها خواهند
گرفت هم ارزش
خواندن دارد:
هموطنان
گرامی و
دوستان عزیز
یوشکا فیشر
وزیر امور
خارجه اسبق
آلمان فدرال
در مقاله ای
که در
فانانشال تایم
المان انتشار یافت
جنگ اسرائیل و
غرب را علیه ایران
اجتناب ناپذیر میداند. بهمن
نیرومند و اینجانب
در مقاله
انقادی
استدالال
فیشر را مردود وساختگی
دانستیم .
فانانشال تایم
آلمان اختصار
تحلیل انتقادی
ما را درتاریخ 15 دسامبر2011
منتشر نمود.
در جوف اصل
مقاله امان راجهت
اطلاع شما و
پخش آن برایتان
ارسال میدارم .
با درود
فراوان محسن مسرت
مقاله محسن مسرت
و بهمن
نیرومند به آلمانی
و فارسی
مقاله فیشر
به آلمانی
و فارسی
داگان:
حرف از نزدیک
بودن گزینه
نظامی ممکن است
نتیجه عکس
بدهد
مئیر
داگان، رئیس
پیشین موساد،
در تازهترین
اظهار نظر در
باره تصمیمات احتمالی
دولت اسرائیل
در قبال ایران
گفت «این همه
جنجال در مورد
نزدیک بودن گزینه
نظامی، ممکن
است نتایج
معکوس به بار
آورد و ممکن
است باعث شود
سران ایران
«ملاحظات خود»
را در تعامل
با جهان کنار بگذارند
قطعنامه
علیه نقض حقوق
بشردر ایران 20
دسامبر 2011 ,۱۳۹۰/۰۹/۲۹ مجمع
عمومی سازمان
ملل متحد دیروز
دوشنبه 19
دسامبر با تصویب
قطعنامه ای
مبنی بر نقض
حقوق بشر،ایران
را مورد
انتقاد
قرارداد.
خبرگزاری
فرانسه : دراین
قطعنامه که با
۸۹ رای
موافق، ۳۰ رای
مخالف و ۶۴
رای ممتنع تصویب
شد از نقض
حقوق بشر در ایران
ابراز نگرانی
شد. در این
قطعنامه : از
شلاق، قطع عضو
و اجرای
مجازات مرگ
برای جرایمی
که فاقد تعریف
دقیق و صریح
هستند، به
عنوان نمونه
های نقض حقوق
بشر در ایران یاد
شده است. این
قطعنامه پیشتر
درکمیته سوم
سازمان ملل
متحد در 30
آبانماه با ۸۶ رای مثبت
به تصویب رسید.۳۲ کشور به این
قطعنامه رای
منفی و ۵۹
کشور رای
ممتنع دادند.
به عنوان بخشی
از روال قانونی،
این قطعنامه می
بایست در مجمع
عمومی سازمان
ملل نیز به
تصویب می رسید
مجمع
عمومی سازمان
ملل نقض حقوق
بشر در ايران محکوم
کرد
مجمع
عمومی سازمان
ملل متحد با
تصويب قطعنامه
ای ضمن «ابراز
نگرانی عميق» از
تداوم شکنجه و
نقض حقوق بشر
در ايران،
اقدامات
حکومت ایران
در سرکوب شهروندان
اين کشور را
محکوم کرد.
این قطعنامه
ماه گذشته در
کمیته سوم سازمان
ملل به تصویب
رسیده بود
خدای
را که چو یاران
نیمه راه مرو تو نور دیده
ی مایی به هر
نگاه مرو تو را که
چون جگر غنچه
جان گلرنگ است
به جمع
جامه سپیدان
دل سیاه مرو به زیر
خرقه ی رنگین
چه دام ها
دارند تو مرغ زیرکی
ای جان به
خانقاه مرو مرید پیر
دل خویش باش ای
درویش وز او به
بندگی هیچ
پادشاه مرو مباد کز
در میخانه روی
برتابی تو تاب
توبه نداری به
اشتباه مرو چو راست
کرد تو را
گوشمال پنجه ی
عشق به زخمه
ای که غمت می
زند ز راه مرو هنر به
دست تو زد
بوسه ، قدر
خود بشناس به دست
بوسی این
بندگان جاه
مرو گناه
عقده ی اشکم
به گردن غم
توست به خون
گوشه نشینان بی
گناه مرو چراغ
روشن شب های
روزگار تویی مرو ز آینه
ی چشم سایه ،
آه مرو
با
گوگوش درباره
نخستين اجرای
تلويزيونی پس از
۳۳ سال و
عاشقانه های
در راه
گوگوش
خواننده
مشهور پاپ
ايران ۳۳ سال
پس از حضور در
تلويزيون ملی
ايران اخيرا
در يک شبکه
ماهواره ای
نخستين اجرای
زنده خود را
انجام داد که
ترانه اجرا
شده از سوی وی
با عنوان «يک
حرفايی» با
استقبال
زيادی در ميان
ببيندگان
ایرانی روبرو
شد. گوگوش در
گفت و گو با
برنامه
«فردآهنگ»
رادیو فردا
درباره اين
اجرای
تلويزيونی،
آلبوم تازه ای
که در تدارک
انتشار آن است
و کنسرت های
شب کريسمس خود
در اروپا صحبت
کرده است
19. Dezember 2011
حاشیههای
یک مراسم به
میزبانی رفسنجانی
ظاهراً
چرخشی 180 درجهای
دادهاند این
اصلاحطلبان
و در این
مراسم فرصت را
مغتنم شمرده و
ترجیع بند
کلامشان در رد
ادعاهای
دوستانشان یک
چیز است "
اصلاحطلبان
به دنبال
تحریم
انتخابات
نیستند."
به
گزارش مشرق به
نقل از فارس،
مراسم یادبود
درگذشت حجتالاسلام
هاشمیان
نماینده ولی
فقیه و امام
جمعه فقید
رفسنجان
بعدازظهر
امروز با حضور
شخصیتهای
سیاسی در مسجد
نور تهران
برگزار شد که
در ذیل به
گوشهای از
حواشی آن
اشاره میشود؛
** گرچه از قبل
احتمال میدهیم
در این مراسم
حضور شخصیتهای
و چهرههای
مختلف سیاسی
پرُرنگ باشد
اما نزدیکیهای
میدان فاطمی
که میرسیم،
ترافیک سنگین ناشی
از حضور تیمهای
حفاظتی تردید
ما را به یقین
تبدیل میکند.
** میزبان آیت
الله؛ علیاکبر
هاشمی
رفسنجانی است
که در سوگ
شوهر خواهر
نشسته و شاید
این مراسم را
بتوان به دلیل
حضور شخص او،
از نادرترین
مراسمهای
اینچنینی
حداقل برای
خبرنگاران
دانست و البته
اقوام، وزرا و
همفکران آقای
هاشمی هم حضور
فعالی دارند.
** فائزه و محمد
هاشمی، حسن
روحانی، حسین
مرعشی،
غلامحسین
کرباسچی،
اسحاق
جهانگیری،
محمد رضا
خاتمی، بیژن
نامدار
زنگنه، محمود
واعظی،
تیمورعلی عسکری،
محسن دعاگو،
سیدمحمود
دعایی،
سیدمحمد
موسویخوئینیها،
موسویبجنوردی،
سیدعبدالواحد
موسوی لاری،
سیدمحمدعلی
ابطحی،
برادران
انصاری،
سیدیاسر خمینی،
جواد اطاعت،
شهابالدین
طباطبایی،
احمد خرم،
احمد مسجد
جامعی،
عبدالله
ناصری، مصطفی
کواکبیان،
اشرفی
اصفهانی، علی
شمخانی،
یدالله
اسلامی، زهرا
مصطفوی، علی
یونسی و ... از
اصلاحطلبان
و گلپایگانی،
رئیسی،
قالیباف،
پورمحمدی،
غفوریفرد،
ابوترابیفرد،
قاضی عسگر،
علیاکبر
ناطق نوری از
دیگر چهرههایی
هستند که در
این مراسم
حضور دارند.
این مراسم به
جز میهمانان
سیاسی،
میهمان دیگر
هم دارد، علی
درستکار که
مجری برنامه
این شبها
سیما است، گپزنان
با نهاوندیان
رئیس اتاق
بازرگانی به
این مراسم میآید.
** پای ثابت
بسیاری از این
دست مراسمهای
ختم در چند
سال گذشته را
بدون شک باید
«اکبر، خ» از
متهمان یک
پرونده
جنجالی -
امنیتی
سالیان نه چندان
دور دانست که
در این مراسم
هم البته نه برای
اصل مراسم
بلکه طبق
معمول برای
دیده بوسی با
برخی مقامات
در حاشیه
مراسم آمده
است و البته
بگذریم!
** شرکتکنندگان،
در بدو ورود
پس از گذر از
گیت امنیتی و
انبوهی دستههای
گل از افراد و
بخشهای
مختلف برای
دلداری به
مرعشی و
مسجدجامعی و
محمد هاشمی میرسند
و پس از آن
وارد سالن
مراسم میشوند.
آیت الله
هاشمی
رفسنجانی در
مقابل حضار نشسته
است و کرباسچی
و موسوی
خوئینیها و
دعاگو که در
حال گپ زدن با
یکدیگرند، در
ردیف اول.
سخنران هم
مجید انصاری
است در خلال
برنامه از
شخصیت فقید
مرحوم میگوید
البته
اشاراتی هم به
ویژگیهای
هاشمیرفسنجانی
میکند!
** حاج قاسم
ما که غربیها
او را
ژنرال سلیمانی
مینامند طی
سالیان گذشته
و به خصوص این
روزها با
لشکریان
خدا بدجوری
خواب راحت را
از چشم دشمنان
این
ملت گرفته
و مصداق بارز
آیه
مبارکه "وَأَعِدُّواْ
لَهُم مَّا
اسْتَطَعْتُم
مِّن قُوَّةٍ
وَ مِن
رِّبَاطِ
الْخَيْلِ
تُرْهِبُونَ
بِهِ عَدُوَّ
اللَّهِ وَ
عَدُوَّكُمْ"
شده؛
میهمان ویژه
مراسم است که
بی ادعا و با
لباسی عادی در
گوشهای
از مسجد نور
جای میگیرد.
** بیرون
مراسم اتفاقات
مهمی در حال
رخ دادن است و
اگر حواشی آن
مهمتر از
داخل مراسم
نباشد،
قطعا کمتر هم
نیست.
موسوی خوئینیها،
موسی لاری،
ابطحی،
جهانگیری،
خرم که این روزها
از
اردوگاهشان
هم
گونه صدایی
از جمله تحریم
انتخابات به
گوش میرسد،
ظاهراً چرخشی
180 درجهای در
این مراسم
دادهاند و
فرصت را در
بین
خبرنگاران
مغتنم شمرده و
ترجیع بند
کلامشان در رد
ادعاهای
دوستانشان یک
چیز است "
اصلاحطلبان به
دنبال تحریم
انتخابات
نیستند."
** حسین مرعشی
که زمانی رئیس
دفتر هاشمی
در دولت موسوم
به سازندگی و
همچنین سخنگوی
حزب کارگزاران
سازندگی
بوده؛ اینجا
فقط
"برادرزنِ
برادرزن"
متوفی است
و در حاشیه
مراسم پاسخ
تامل
برانگیزی را
به سئوال خبرنگاری
میدهد که این
قلم بنای نقل
آن را ندارد
اما خواهد
رسید آن روز
که دست
روزگار،
خورشید را از
پشت ابر بیرون
خواهد آورد.
** کواکبیان
که میان
اهالی رسانه
به شوخیهایش
معروف است؛
اینجا هم ترک
عادت نکرده و
در واکنش به
درخواست خبرنگاران
که از او میخواهند
همچون آنان
منتظر هاشمی
بماند، با مزاح
میگوید"
ممنون؛ من
داخل جلسه حاج
آقا {هاشمی} را
بوسیدهام"
** زرنگی
خبرنگاران هم
بدجوری گل کرده
و از دقایقی
قبل، از دربی
دیگر
منتظر هاشمیاند
تا شاید
بتوانند برخی
سئوالاتشان
همچون دادگاه
و سخنان اخیر
دخترش،
بازگشت پسرش
از انگلیس،
بحث انتخابات
را از او
بپرسند که
البته دقایقی
بعد معلوم میشود، هاشمی
از آنان زرنگتر
است و با تکان
دادن دستش
پاسخ سئوالات
آنان را میدهد
ماشالهخان
کجاست؟
مسعود
بهنود
وقتی انقلاب
شد، یا درست
تر بگویم وقتی
انقلاب داشت
می شد، بندهای
اخلاق، چند روزی
شل شد. لاشه
اخلاق یک هفته
ای افتاد وسط
خیابان شهرها
و راه های
دور، اما در
میان غریو
شادمانی
مردم، با
تدبیر عاقلان
خیلی زود
جسدها را
برچیدند و شهر
را تمیز کردند
و خیلی زود
خون از خیابان
ها پاک شد. این
زمان را مردم
دیری بود
انتظار می
کشیدند. نه
فقط فقیران که
بسیاری از
شهریان نیز کاخ
هائی را که به
نظرشان مجلل و
افسانه ای می رسید
و امروز
محقرست در برابر
خانه
نوکیسگان،
ویران و در
گشوده می خواستند.
برخی گمان می
بردند با باز
شدن دروازه
کاخ ها و
ویران شدن
سربازخانه ها
و به آتش
کشیده شدن
خانه های امن
ساواک و آزادی
زندانیان،
همه فرشتگان
از آسمان ها
به زیر می
آیند و با آن
ها سرود دیو
چون بیرون رود
می خوانند. اما
بعضی را منتهی
آرزو بی قانونی
بود که از آن
تخریب می زاید
چنان که در بغداد
و شهرهای لیبی
و چند صباحی
در قاهره دیده
شد. اما آن ها
که آینه دار بودند
در این آرزو
به خیابان ها
ریختند ساواک
برچیده می
شود، زندان ها
مدرسه و شهرها
که گورستان شده
اند گلستان
یک
روزنامه
اسرائیلی خبر
داد: پروژه
یک میلیارد
دلاری ایران
برای جنگ سایبری
سهند
خوانساری
یک روزنامه
اسراییلی در
گزارشی خبر
داده که ایران
پروژهای یک
میلیارد
دلاری برای
تقویت توان
جنگ سایبری و
ارتقاء
تکنولوژیهای
کامپیوتری
خود تعریف
کرده است.
به گزارش روزنامه
اسراییلی
جروزالم پست ،
هدف این
پروژه، تقویت
توان دفاعی و
تهاجمی
سایبری ایران
و نیز به
استخدام
درآوردن کارشناسان
برجسته حوزه
سایبر است.
به نوشته این
روزنامه،
ایران در ماههای
گذشته با
حملات سازمان یافته سایبری علیه
تأسیسات هستهای
و نظامی خود
مواجه بوده
است.
بر اساس این
گزارش،
اسراییل نیز
اخیرا واحد جنگ
سایبری در
ارتش خود راه
انداخته که
اهدافی مشابه
با اهداف واحد
جنگ سایبری
ایران دارد.
این خبر در
حالی منتشر میشود
که به دنبال
سقوط
هواپیمای
تجسسی بدون سرنشین
آمریکا در شرق
ایران، مدیر
عامل گوگل به سیانان
گفت ایران را
نباید دستکم
گرفت و این
کشور تهدید
بزرگ در فضای
سایبری آینده
است.
به
نظر میرسد
حساسیتهای
جامعه جهانی
نسبت به توان
سایبری
جمهوری اسلامی
بیشتر شده
است.
واکنش
ها به عدم
شرکت در
انتخاب نشانه
ی درست و به
موقع بودن
تصمیم است
سحام نیوز:
سخنگوی شورای
هماهنگی جبهه
اصلاحات، ضمن
دفاع از آخرین
موضع این شورا
مبنی بر اینکه
در انتخابات
نهمین دوره
مجلس به دلیل
فراهم نبودن
شرایط برای
حضور اصلاح
طلبان،
کاندیدا
معرفی نمیکنیم،
گفت: تصورم بر
این است که
اصولگرایان
بیش از آنکه
به حضور ما
اصلاح طلبان
در انتخابات
علاقه داشته
باشند، به عدم
حضور ما علاقهمند
هستند. نشانه
آن هم اتهامات
و عناوین به
دور از ادب و
انصافی است که
از دو سال پیش
به اصلاح طلبان
میدادند و میدهند.
محمد غریبانی
در گفتوگو
با ایلنا، با
اشاره به
واکنشهای
رسانههای
اصولگرا نسبت
به تصمیم اخیر
شورای هماهنگی
جبهه
اصلاحات، گفت:
این عملکرد
برخی از رسانههای
تندرو
اصولگرا نشان
از آن دارد که
تصمیم شورای
هماهنگی جبهه
اصلاحات مبنی
بر عدم معرفی
کاندیدا در
انتخابات،
تصمیمی درست و
به موقع بود.
وی افزود: این
هیاهوها و
توهینها و
اهانتها و
اتهاماتی که
خارج از ادب
بود و به ما
نسبت داده شد،
نشانه این بود
که ما درست و
البته به موقع
تصمیم گرفتیم.
غریبانی
اضافه کرد:
همین
اصولگرایان
تندرو از دو
سال پیش تا
کنون به
اندازهای به
ما اصلاح
طلبان حمله
کردند تا ما
را از مشارکت
در انتخابات
فراری دهند و
البته امروز هم
به مراد دلشان
رسیدند. ما هم
میگوییم شما
که در این چند
سال بدون حضور
اصلاح طلبان و
به تنهایی مملکت
را به پیش
بردید خودتان
پاسخ گوی
نابسامانیها
و ناهنجاریهایی
که ایجاد کردهاید
باشید.
وی خاطرنشان
کرد: ما اصلاح
طلبان خیلی
دلمان میخواست
در اداره امور
مشارکت داشته
باشیم و برای
کشور عزیزمان
کاری میکردیم،
اما متأسفانه
جناح اصولگرا
که جناح حاکم
است، با موضع
گیریها و
تهدیدهایی که
مخصوصا از دو
سال پیش تا کنون
در خصوص اصلاح
طلبان انجام
دادند کاری
کردند که
حضورمان در
عرصه سیاسی و
به تبع آن
انتخابات
مجلس نهم
حضوری کمرنگ
باشد.
وی یادآور شد:
با همه این
احوال باز هم
برای آبادانی
و پیشرفت و
اعتلای ایران
اسلامی عزیز
دعا میکنیم و
امیدواریم
کشور به سمتی
برود که دیگر
شاهد مشکلاتی
که امروز کشور
به واسطه
عملکرد نادرست
برخی آقایان
گرفتار شده،
گرفتار نشود.
شیخ
حسین
انصاریان:
آنقدر زشتی
دروغ از بین
رفته که در
وعده دادن به
مردم هم دروغ
می گویند
شیخ حسین
انصاریان گفت:
آنقدر زشتی
دروغ از بین
رفته که در
خبر دادن به
ملت دروغ می
گویند و در
وعده دادن هم
به مردم دروغ
می گویند.
به گزارش
ایلنا، شیخ
حسین
انصاریان
شنبه شب در
مسجد حظیره
یزد با اشاره
به روایتی از
پیامبر اکرم
در تعریف
“مسلمان” گفت:
مسلمان واقعی
کسی است که
تمامی
مسلمانان از
دست و زبان او
آسیب و ضرر
نبینند. با
این ملاک،
باید دید از ۷۰
میلیون
مسلمان در
کشورمان چند
نفر مسلمان واقعی
هستند؟
این خطیب
شهیر در توضیح
گفت: شما حساب
کنید چه دست
هایی به ناحق
قلم علیه
دیگران بر روی
کاغذ می آید و
چه دست هایی
که به ناحق
امضاء می
کنند. چه دست
هایی سرقت می
کنند، اختلاس
می کنند، رشوه
می گیرند. چه
دست هایی اسناد
قلابی درست می
کنند و هزار
میلیارد هزار
میلیارد در
روز روشن می
دزدند.
او ادامه داد:
چه دست هایی
به ناحق روی
مردم بلند می
شوند و مردم
را به ناحق
کتک می زنند و
در اجناس تقلب
می کنند و کم
فروشی می
کنند.
شیخ حسین انصاریان
تصریح کرد:
مسلمان واقعی
کسی است که مردم
از زبان او در
امان باشند.
وی همچنین با
اشاره به شیوع
دروغ در جامعه
خاطر نشان
کرد: در جامعه ۷۰
میلیونی
ایران روزانه
چند دروغ و
غیبت داریم؟
آنقدر زشتی
دروغ از بین
رفته که خیلی
راحت زن و
شوهر و زن و
مرد بهم دروغ
می گویند. در
خبر دادن به
ملت دروغ می
گویند و در
وعده دادن هم
به مردم دروغ
می گویند.
او ادامه داد:
در کشورمان
چقدر غیبت
کردن، فحش
دادن، تحقیر
کردن، مسخره
کردن و افترا
بستن داریم؟
این خطیب در
ادامه سخنانش
با بیان اینکه
“پیامبر
فرمودند مومن
از مسلمان
بالاتر است و
تعریف مومن را
بیان کردند”
افزود: بر اساس
تعریف
پیامبر، مومن
کسی است همه
مسلمانان در
مال و جانشان
او را امین
بدانند”
او در ادامه
پرسید: آیا
این اعتماد
بین شما مردم
وجود دارد که
خانه و اموال
خود را به نام
کسی بزنید و
پس از یکسال
بتوانید آن را
پس بگیرید؟
وی در ادامه
به توصیف
“مهاجر” بر
اساس تعریف پیامبر
پرداخت و گفت:
مهاجر کسی است
که از تمام گناهان
به سمت خوبی
ها فراری است.
این افراد از پول
حرام به سمت
مال حلال می
روند و از
غریزه جنسی
حرام به سمت
حلال آن می
روند.
شیخ حسین
انصاریان در
بخش دیگری از
سخنان خود با
اشاره به آیه ۱۴۶
سوره نساء
گفت: این آیه
برای کسانی
نازل شده که
به کل خود را
از رحمت
خداوند محروم
کرده اند.
وی گفت: در این
آیه توضیح
داده می شود
که اگر کسانی
که آلودگی
ظاهری و باطنی
دارند، به
تمام آلودگی
ها پشت کنند،
رو به خدا
بیاورند، درونشان
را اصلاح
کنند، فقط به
خداوند چنگ
بزنند و دست
وجودشان را از
بت ها، طاغوت
ها و ظالمان و
مفسدان پاک
کنند، رحمت
خداوند
اقتضاء می کند
تا آنان را از
پاکان قرار
دهد و پاداش
عظیم به آنان
داده شود.
او همچنین در
پایان سخنان
خود به روایتی
که مورد قبول
شیعه و سنی
است، پرداخت و
گفت: روزی
مومنی با چهره
ای گرفته به
نزد پیامبر
آمد. پیامبر
دلیل آن را
جویا شد و او
گفت: پیامبر
من شما را
خیلی دوست
دارم، به فکر
قیامت افتاده
ام و دیدم
قیامت من از
دو مسئله خالی
نیست یا جهنمی
هستم یا
بهشتی. اگر جهنمی
باشم فقط یک
غصه دارم و آن
ندیدن شماست.
اگر هم بهشتی
باشم، باز آن
غصه را دارم
چراکه
جایگاهم
بگونه ای نیست
که شما را
زیارت کنم و
از این بابت
بسیار
ناراحتم. انصاریان
گفت: پیش از
پاسخ پیامبر
جبرئیل حاضر
می آید و آیه ۶۹
سوره نساء
برای این مرد
نازل می شود.
به گفته ی شیخ
حسین
انصاریان در
این آیه آمده
است کسی که
سخنان خدا و
پیامبر را عمل
کند و زندگی
اش هماهنگ با
خدا و پیغمبر
باشد، در
قیامت می
تواند با تمام
انبیاء، صدیقین،
شهداء و
صالحین
همنشین باشد.
16. Dezember 2011
/ چرا
گذاشتن همه
تخممرغها
در سبد روسیه
خطاست؟ (به
بهانه سفر جلیلی
به مسکو)
همزمان
با سفر بدون
سر و صدای سعید
جلیلی به
مسکو، این تحلیلگر
در ایران
مقالهای
دارد با عنوان
بدون
رو در بایستی
و میگوید که
چرا گذاشتن
همه تخممرغها
در سبد روسیه
خطرناک است:
/ چرا
شرکت در
انتخابات
مجلس منتفی
است؟
علیرضا
علویتبار در این
مصاحبه شرح میدهد
که چرا هرگونه
تقریبا شرکت
در انتخابات دیگر
موضوعیتی
ندارد. او به
خطرات و
ابهامات تاثیرگذاری
نیروهای خارجی
بر تحولات ایران
و نوع رویکرد
نیروهای ایرانی
در قبال این
تاثیرات هم
اشارهای هم
دارد:
/ چرا
شورای هماهنگی
اصلاحطلبان
هم لیست
انتخاباتی نمیدهد؟
علیمحمد غریبانی
در گفتوگو
با خبرنگار ایسنا
گفته
است
که با
وجود تلاشهای
شورای هماهنگی
جبهه اصلاحات
برای مناسب
شدن فضای
انتخاباتی، متاسفانه
عرصه هر روز
تنگتر میشود
و در نتیجه این
شورا تصمیم
گرفته است لیست
انتخاباتی
ارائه ندهد و
از هیچکس حمایت
نکند
اصلاحات را
کشتند، زنده
باد اصلاحات
کامیار
بهرنگ
زمانی
که سید محمد
خاتمی شروطی
را برای حضور
اصلاحطلبان
در انتخابات
نهمین دوره ی
مجلس شورای
اسلامی مطرح
نمود، بسیاری برآورده
شدن آن را
خوشبینانه و غیر
ممکن دانستند،
اما نیروهای
اصلاح طلب با
تاکید بر روی
آن خواسته ها
به خوبی
توانستند نقش
و ارزش
اصلاحات را
دیگر بار به
جایگاه واقعی
خود بازگردانند
این
ارزش زاده ی
یک روند
تاریخی در
ایران است که
دیر زمانی"
انقلاب " آن را
دارا بود،
چنانچه "
انقلاب
مشروطیت "و
"انقلاب ۵۷
" برای
عاملان و همراهانش
یک ارزش می
آفرید. حتی ما
شاهد آنیم که
محمدرضا
پهلوی برای تغییراتی
که مد نظر
داشت لفظ “
انقلاب “ را به
عاریت می گیرد
تا که شاید به واسطه
ی آن بتواند
تغییراتش را
ارزشمند نشان دهد،
درست همین
نگاه در سوی مخالفان
“ انقلاب سفید “
به وضوح
نمایان است که
با وجودی که
با آن تغییرات
مخالف
نبودند، آن
تغییرات را
انقلاب هم نمی
دانستند
درست
در همان دوران
پهلوی، واژه ی
انقلاب از سوی
نیروهای چپ در
جامعه، آرزوی
تحولی در
اندازه های
کوچک ِ “
انقلاب اکتبر
“ در روسیه ی
تزاری ، در عرضه
ی مبارزه ی
سیاسی تعریف
می شود. می
بینیم که این
واژه تا
سالهای سال ارزش
بوده و تا مدت
های طولانی
حتی این “
آرمان های
انقلاب “ بود
که ارزش تولید
می کرد، اما
این ارزش در ۲
خرداد ۱۳۷۶
جای خود را به
اصلاحات می
دهد
پیامدهای
نامههای
اعتراضی به
آیتالله
خامنهای
اکبر گنجی
امروزه
کودکان را
واکسینه می
کنند. یعنی
میزانی ویروس
به بدن آنها
وارد می کنند
تا بدنشان در
برابر ویروس
های طبیعی محیط
تاب آورد.
واکسن ها
نوزاد در حال
رشد را در
برابر انواع و
اقسام ویروس
ها آماده می
سازند. نوزاد
بزرگ و تنومند
می شود و
میکروب ها او
را از پای در
نمی آورند.
نظام های
سیاسی دموکراتیک
نیز از طریق
آزادی بیان و
شنیدن انتقادها
خود را در
برابر شورش و انقلاب
واکسینه می
کنند
در
دوران رژیم
پهلوی، از یک
سو شاه جامعه
و رژیم را از
شنیدن صدای مخالفان
محروم ساخته
بود و از سوی
دیگر،
مخالفان با توجه
به سطح
تکنولوژی
زمانه، امکانی
برای رساندن
صدای اعتراض
خود به گوش مردم
نداشتند. شاه
فضای سیاسی را
کاملاً سرکوب
کرده بود و
هیچ صدای
مخالفی به گوش
مردم نمی رسید.
دهه ۱۳۵۰ دوران اوج
گیری ستایش بی
حد و مرز شاه
بود که تا حد
ساختن چهره ای
معنوی،
عرفانی و
مذهبی از او
پیش رفت. شاه
پس از تک حزبی
اعلام کردن
نظام سیاسی
ایران (تأسیس
حزب رستاخیز)
در پاسخ یک روزنامه
نگار اروپایی
که از او پرسیده
بود: آیا این
رویکرد جدید
با مواضع
گذشته شما
تفاوت ندارد؟
گفت: " آزادی
افکار! آزادی
افکار!
دموکراسی!
دموکراسی! این
واژه ها یعنی
چه؟ هیچ کدام
شان به درد من
نمی خورد
نسرین
بصیری
حملات گاز
انبری به رئیس
جمهور آلمان
اینهمه
مشگل و مساله
در دنیا داریم
... بحران ایرو
دراروپا ...
ورشکستگی
برخی از کشور
های اروپایی
...یونان ...
ایتالیا... انتخابات
روسیه ...
آلودگی محیط
زیست و از
میان رفتن
جنگل ها و
بالا رفتن دما
و فاجعه های
طبیعی ناشی از
آن ... همه هیچ...
رسانه های
آلمان چند روزی
است که دیواری
از دیوار رئیس
جمهور این مملکت
"کریستیان
وولف" کوتاه
تر پیدا نکرده
اند. هر وقت
پیچ رادیو را
باز می کنی و
یا تلوزیون را
می گیری تا
اخبار ببینی و
بشنوی گزارش
مفصلی پخش می
شود در بارۀ رئیس
جمهور و بعد
از آن هم تاک
شاویی یا
برنامۀ ویژه
ای با شرکت سر
دبیران معتبر
ترین رسانه ها
و مراجع
اخلاقی که بحث
می کنند پیرامون
اینکه آیا
وولف دروغ
گفته است یا
خیر و آیا کار
غیر اخلاقی
کرده یا نکرده
و اگر کرده حالا
چه نوع موضع
گیری یا عذر
خواهی بکند
آدم میتواند
از سر
تقصیراتش
بگذرد؟
ماجرا
از این قرار
است که رئیس
جمهور یکی از
ثروتمند ترین
کشور های
اروپا چند سال
پیش، وقتی که
رئیس دولت
ایالت "نیدر
ساکسن" بوده
از همسر دوست
قدیمی خود
"اگون گیر
کنس" که 67 سال
دارد و برخی
ازرسانه ها
معتقدند جنبۀ
پدری برای رئیس
جمهور جوان
آلمان دارد،
مبلغ 500 هزار
یورو قرض
گرفته.
همهپرسي
به جاي دخالت
نظامي
كشورهاي
عربي و اسلامي
در مرحلهي
گذار از يك
تحول تاريخي،
همراه با
تلاطمهاي
سياسي،
فرهنگي و اجتماعي
هستند. يكي از
محورهاي
اساسي اين
مرحلهي
گذار، تقابل و
رويارويي
مردم با حكومتهاي
استبدادي است.
چگونگي عبور
از اين بحران
يا بهقولي
"بهار عرب"
تاثير قطعي در
شكلگيري
تحولات آينده
و در نهادينه
شدن مردمسالاري
يا برعكس در
جايگزيني و
بازتوليد حكومتهاي
استبدادي
جديد و سيطرهي
دولتهاي
قدرتمند
منطقه و
فرامنطقه
خواهد داشت
آنچه تا
كنون به عنوان
"كمك" به
"بهار عرب"
مطرح يا اجرا
شده است، از
نوع نظامي و
اقتصادي دولتهاي
غربي بوده
است. تجربه
بهار پراگ
نشان داد که
به این نوع
کمک ها نمی
توان اعتماد
کرد. و این دولت
ها سر بزنگاه
عقب نشینی می
کممد. ثانیا
اين نوع دخالتها
نه تنها كمكي
به جنبشهاي
آزاديخواهانهي
مردم اين
كشورها نميكند،
بلكه تاثيرات
زيانبار
متعددي نيز
داشته و خواهد
داشت
نسرین
بصیری
در
زندان وکیل
آباد مشهد
تنها در یک
روز 89 زندانی
اعدام شدند
موج جدید
اعدام ها در ایران
به روایت
سازمان عفوء بین
الملل
بنا
به گزارش
سازمان عفوء بین
الملل در برلین
که امروز
منتشر شد شمار
اعدام ها در ایران
از سال 2009 تا
کنون به سه
برابر رسیده
است
پلیس
فدرال آلمان،
بنا به این
گزارش، در پیگرد
جرائم مربوط
به مواد مخدر،
ایران را یاری
می کند.
تنها
در سال 2011 که
هنوز به پایان
نرسیده 600 نفر
در ایران
اعدام شده اند
. از این شمار
دست کم 488
نفرشان بنا به
جرائم مربوط
به خرید و
فروش مواد
مخدر اعدام
شده اند. این
اعداد و ارقام
در گزارشی ذکر
شده که این
سازمان در بارۀ
مبارزه با
مواد مخدر در
ایران جمع آوری
و ارائه کرده
است.
در
سال 2009 سازمان
عفوء بین
الملل 166مورد
اعدام را در
رابطه با مواد
مخدر ثبت کرده
است. در سال 2011
شمار اعدامیان
دو سوم افزایش
داشته است.
موج
جدید اعدام ها
ی جمعی
درتابستان
سال 2010 آغاز شد.
در چهارم آگست
2010 تنها در
زندان وکیل
آباد مشهد،
دومین شهر
بزرگ ایران،
تعداد 89 زندانی
در همین رابطه
اعدام شدند.
روت یوتنر
کارشناس امور
ایران سازمان
عفو بین الملل
در آلمان تاکید
کرد که
"این
اعدام ها در پی
محاکمه های غیر
منصفانه ای
انجام شده
واعترافات را بزور
شکنجه دریافت
کرده اند"
یوتنر
همچنین اضافه
کرد؛ بیشتر
اعدامیانی که
در مبارزه با
مواد مخدر به
دار آویخته
شدند از اقلیت
های قومی و
بخصوص افغانی
تباربوده اند.
یوتنر همچنین
گفت ما مواردی
را سراغ داریم
که افغان ها
را بدون هیچگونه
محاکمه ای
اعدام کرده
اند.
خبری
که دیده نشد:
روسیه برای
تحریم ایران
تحت فشار قرار
میگیرد چرتکه
روز
چهارشنبه،
مجلس نمایندگان
آمریکا طی سه
لایحه، بانک
مرکزی ایران،
شرکتهای
فعال در حوزه
نفتی ایران و
کشورهایی که
دانش هستهای
در اختیار ایران
قرار دهند را
تحریم کرد؛
اما از روسیه
به طور خاص در
این تحریم نام
برده شده است.
به گزارش
خبرگزاری
فرانسه، یکی
از لایحههای
تصویب شده به
طور خاص کشور
روسیه را هدف
قرار داده
است. طی این لایحه،
هر گونه
«پرداخت غیرمعمول»
مرتبط با ایستگاه
فضایی بینالمللی،
تا زمانی که
اوباما تایید
نکند که مسکو
با توسعه
برنامههای
هستهای و
موشکی ایران،
سوریه و کره
شمالی مخالف
است، ممنوع
شده است.
اوباما
همچنین باید
تایید کند که
آژانس فضایی
روسیه طی سال
گذشته هیچگونه
فنآوری یا
خدماتی در این
زمینه را در
اختیار سه
کشور مذکور
قرار نداده
باشد.
پیشتر
در
کنفرانس دوحه،
روسیه گفته
بود حتی یک
قطره نفت از ایران
خرید نمی کند
و موضع بی طرفی
را در تحریم
های نفتی ایران
اتخاذ کرده
بود.
مجلس
نمایندگان
آمریکا تحریم
بانک مرکزی ایران
را تصویب کرد
مجلس
نمایندگان
آمریکا با
تصویب سه لایحه
جداگانه،
خواهان گسترش
تحریمهای اقتصادی
علیه جمهوری
اسلامی، از
جمله تحریم بانک
مرکزی و حوزه
نفت و انرژی ایران
شدهاند. این
لایحهها
برای اجرایی
شدن نیازمند
امضای ریاست
جمهوری آمریکا
هستند
هشدار
برژینسکی
درباره خطر
جنگ آمریکا با
ایران
زبیگنیو
برژینسکی،
مشاور امنیت
ملی جیمی
کارتر زبیگنیو
برژینسکی،
مشاور امنیت
ملی جیمی
کارتر، رئیس
جمهور سابق ایالات
متحده هشدار
داده که سیاستی
که آمریکا در
برخورد با ایران
در پیش گرفته
ممکن است به
جنگی با پیامدهای
فاجعهبار میان
دو کشور منجر
شود.
به
گزارش
خبرگزاری
فرانسه،
مشاور امنیت
ملی جیمی
کارتر که سهشنبه
شب (۱۳ دسامبر/ ۲۲
آذر) در
واشنگتن در اتاقفکر
"شورای
آتلانتیک"
سخنرانی میکرد،
گفته است، ما
تصور میکنیم
که از طریق
تشدید فشار بر
ایران میتوانیم
از بروز جنگ
جلوگیری کنیم.
مشاور
سابق امنیت ملی
آمریکا که همچنان
یکی از مردان
با نفوذ در سیاست
خارجی آمریکاست،
افزود هر
اندازه
فشارها بر ایران
را افزایش دهیم،
اگر این
فشارها نتیجهبخش
نباشند، به
همان اندازه
خطر جنگ افزایش
پیدا میکند.
برژینسکی
گفت، او نگران
تشدید «جنگ
لفظی» میان ایران
و آمریکاست.
او افزود، بهنظر
میرسد رویکرد
ایالات متحده
در ارتباط با
برنامهی
هستهای ایران،
بطور انعطافناپذیر
بر وادار کردن
این کشور به
تن دادن به
خواستهای
جامعه بینالمللی
متمرکز است.
به
گفتهی مشاور
امنیت ملی آمریکا
جیمی کارتر
مجموعهای از
تصمیمهای
کوچک باعث میشود
که در آینده
آزادی انتخاب
محدود شود.
برژینسکی
بطور مکرر
نگرانی خود را
در این مورد
ابراز داشت که
ممکن است ایالات
متحده به سوی
درگیری نظامی
با ایران کشیده
شود. او گفت،
اگر ما به جنگ
با ایران کشیده
شویم، پیامدهای
آن برای ما هم
در مقیاسی
گسترده و هم
در سطح جهان،
فاجعهآمیز
خواهد بود.
تنش میان
ایران و ایالات
متحده آمریکا
در ماههای اخیر،
بویژه پس از
انتشار آخرین گزارش
یوکیا آمانو،
مدیرکل آژانس
بینالمللی
انرژی اتمی
افزایش یافته
است. مدیرکل
آژانس در این
گزارش از
ابعاد
احتمالاَ
نظامی برنامهی
اتمی ایران و
عدم همکاری
کافی ایران با
آژانس ابراز
نگرانی کرده
است.
همچنین
بازداشت دو
نفر در آمریکا
که مرتبط با ایران
و متهم به
طراحی ترور سفیر
عربستان سعودی
در واشنگتن
هستند، به تنشها
میان دو کشور
ایران و آمریکا
افزوده است.
پیامد
این رخدادها
تشدید تحریمهای
یکجانبه علیه
ایران از سوی
آمریکا و
اتحادیه
اروپا در هفتههای
اخیر بوده
است. این تحریمها
بخشهای حساس
اقتصاد ایران
از جمله صنعت
نفت، پتروشیمی،
بانکها و
موسسات مالی
را هدف گرفتهاند.
این تحریمها
در حالی است
که احتمال
حمله نظامی
اسرائیل به
تاسیسات اتمی
ایران نیز به
عنوان یک گزینه
از وزنی بالا
برخوردار است.
ناو
هواپیمابر
آمریکایی
جورج واشنگتن
مستقر در خلیجفارس
در نشست
شب گذشته شورای
آتلانتیک دیگر
مشاوران سابق
امنیت ملی آمریکا
نیز حضور
داشتند؛
افرادی مانند
"برنت
اسکوکرافت"،
مشاور امنیت
ملی آمریکا در
دوران ریاست
جمهوری جرالد
فورد و جورج
بوش پدر و "جیم
جونز" که تا همین
اواخر مشاور
امنیت ملی
باراک اوباما
بود. "نقطه
عطفی تاریخی
در جهان"
مشاروان
سابق کاخ سفید
در این امر همعقیده
بودند که جهان
در یک نقطه
عطف تاریخی از
هنگام فروپاشی
اتحاد جماهیرر
شوروی در دو
دهه پیش قرار
گرفته است.
جنبش فراگیر
در خاورمیانه
که به "بهار
عربی" موسوم
شده و نیز
برآمدن قدرت
بزرگی همچون چین
از نشانههای
این دورهی
تاریخی است.
برژینسکی
گفت، ما نیاز
به درک عمیقتر
از چالشهای بینالمللی
داریم که ایالات
متحده با آنها
در پهنه جهان
روبروست. او افزود،
یکی از دلهرهآورترین
موضوعات این
است که ما در
مقایسه با
گذشته با چالشهای
پیچیدهتری
مواجه هستیم.
برژیسنکی
همچنین
خواستار «مدیریت
هوشمندانه» در
عرصه سیاست
خارجی آمریکا
شد. وی تصریح
کرد که عدمآگاهی
عمومی، ترس و
عوامفریبی
مانع پیشبرد
مدیریتی
هوشمندانه میشود.
مشاور
پیشین امینت
ملی آمریکا که
در سال ۲۰۰۸ میلادی
از نامزدی
باراک اوباما
برای احراز
مقام ریاست
جمهوری پشتیبانی
کرده بود
افزود ما در
شرایط عجیبی
به سر میبریم.
در حالیکه
اوباما و حزب
دمکرات
خواهان ادامه
حکومت هستند،
رقیبان جمهوریخواه
از سیاستی
افراطی و یا
از برنامهای
پشتیبانی میکنند
که مبتنی بر
اطلاعاتی
محدود است.
برژینسکی در
پایان درباره
دو حزب دمکرات
و جمهوریخواه
گفت: «حزب حاکم
دچار انجماد و
حزب بیرون از
قدرت کامل دیوانه
شده است.»
15. Dezember 2011
مهرگان
نو
ه. ا. سایه
بگشایم
کفتران را بال
بفروزیم
شعله بر سر
کوه
بسرایم
شادمانه سرود
وین چنین با
هزار گونه
شکوه
مهرگان را به
پیشباز رویم
رقص خوش پیچ و
تاب پرچم ها
زیر پرواز
کفتران سپید
شادی آرمیده
گام سپهر
خنده نو
شکفته خورشید
مهرگان را
درود میگویند
گرم هر کار
مست هر پندار
همره هر پیام
هر سوگند
در دل هر نگاه
هر آواز
توی هر بوسه
روی هر لبخند
بسرایم
مهرگان خوش
باد
تاکید
وزیر دفاع آمریکا
بر ادامه عملیات
هواپیماهای بیسرنشین
در ایران
لئون
پانهتا، وزیر
دفاع آمریکا،
میگوید که با
وجود از دست
رفتن یک
پهپاد، هواپیمای
بدون سرنشین پیشرفته،
این کشور در
خاک ایران، ایالات
متحده « قطعاً»
به عملیات
تجسسی خود با
این گونه هواپیماها
در مناطق مرزی
افغانستان با
ایران ادامه
خواهد داد
دستگاه
قضایی درگذشت
هاله سحابی را
“طبیعی” اعلام
کرد
درخواست
ارجاع شاهد از
طرف خانواده
جـــرس:
درحالیکه علی
مطهری،
نماینده
اصولگرای
مجلس شورای
اسلامی روز
گذشته از
دخالت یکی از
ماموران
حکومت در
جانباختن
هاله سحابی خبر
داده و
خواستار
عذرخواهی
لازم در این
زمینه شده
بود، مقامات
قضایی روز
چهارشنبه به
خانواده
مرحوم هاله
سحابی اعلام
کرده اند که
نیروهای
انتظامی و
امنیتی از
ارائه فیلم
های خود که از
صحنه مرگ هاله
سحابی داشته اند،
خودداری کرده
و لذا بر اساس
شواهد موجود،
مرگ آن مرحوم
"طبیعی" می
باشد، مگر آنکه
خود خانواده
به دادگاه
"شاهد" معرفی
کند
انتشار
گزارش موارد
نقض حقوق بشر
در ایران توسط
دو سازمان
حقوق بشری
جـــرس:
دو سازمان
حقوق بشری
فدراسیون بین
المللی جامعه
های حقوق بشر
و جامعه دفاع
از حقوق بشر
در ایران، با
صدور بیانیه
ای مطبوعاتی،
به شرح گزارش
اخیر خود
پیرامون
موارد نقض چند
سال اخیر حقوق
بشر پرداخته و
ضمن دعوت
همگان به دریافت
و انتشار این
گزارش، از
جمهوری اسلامی
خواسته اند
"با توجه به
ملاحظات
کمیته حقوق بشر
سازمان ملل،
برای اجرای
توصیه¬های آن
بی¬درنگ به
برنامه ریزی
بپردازد."
فدراسیون
بین المللی
جامعه های
حقوق بشر و جامعه
دفاع از حقوق
بشر در ایران
اعلام کرده
اند که گزارش
اخیر که
کارنامه نقض
حقوق بشر در
ایران طی سال
های اخیر می
باشد، با
عنوان «ایران:
سرکوب آزادی،
زندان،
شکنجه،
اعدام... سیاست
دولتی اختناق»
و به مناسبت
روز جهانی
حقوق بشر (10
دسامبر ـ 19 آذر)
در 68 صفحه
منتشر شده و
در تارنمای
این فعالان
حقوق بشری، قابل
دریافت است . متن
این بیانیه
مطبوعاتی نیز
به شرح زیر می
باشد:
در
سوریه چه خبر
است؟
یورگن تودنهوفر،
روزنامهنگار
معروف و عضو
حزب دمکرات مسیحی
آلمان که
معمولاً به
مناطق بحرانزده
سفر میکند تا
تصویری واقعیتر
از اوضاع آنجا
را در رسانههای
آلمان منعکس
کند، خبرنگاری
که تا سال ۲۰۰۸
در مدیریت
موسسه
مطبوعاتی
معروف بوردا
نشسته بود و
از رفتن پیش پینوشه
و آشنایی با
او هم ابایی
نداشت، و کسی
که در ابتدای
جنگ لیبی
خواهان حمایت
سریع اتحادیه
اروپا از
مخالفان قذافی
در بنغازی شد،
اخیرا برای یک
ماهی در سوریه
بود.
تودنهوفر
در چندین
گزارش تصویری
واقعی از وضعیت
سوریه امروز
به دست میدهد،
کشوری با سیمایی
دوگانه، با شهرهایی
بزرگ در سکوت
و اغلب حمایت
فعال از بشار
اسد و شهرهایی
کوچکتر مانند
حمص و حما و
ادلیب که
هواخواهان
دمکراسی و
دستهجات
مسلح فعال در
آنها فعالند و
به خصوص این
دومیها، به
قول او «معصومیت
را از انقلاب
دمکراسیخواهی
مردم سوریه»
گرفتهاند و
خود زمینهساز
خشونت و خونریزی
بیشتر شدهاند.
با این همه در
دیدار از حمص
و حما درمییابد
که در همین
شهرهای
کانون درگیری
هم جمعیت دچار
افتراقند،
واقعیتی که
انتخابات
شهرداریها
که امروز در
سوریه برگزار
شد نیز بر آن
مهر تایید زد.
تودنهوفر
اما بر یک چیز
تاکید دارد، و
آن این که
شکاف در سوریه
را تنها با دیالوگ
و انتخابات میتوان
حل کرد،
انتخاباتی که
اگر دمکراتیک
باشد، برای
اسد پرریسک
است، ولی شاید
لزوماً شکستخورده
از این
انتخابات بیرون
نیاید.
تودن هوفر
امروز در
روزنامه
معروف آلمانی یعنی
فرانکفورتر
آلگمانیه آخرین
برداشتهایش
از اوضاع سوریه
را قلمی کرده
است. متاسفانه
این تحلیل او
را در آنلاین
روزنامه نمیتوان
یافت. اما گزارشی
هست از او
برای شبکه اول
تلویزیون آلمان
که تاریخ ۲۸
نوامبر را بر
خود دارد که
سپریشدن دو
هفته از تازگی
آن نکاسته: mediatek.daserste.de
در این
روزنامه ( www.ksta.de) هم شرحی
هست از
مشاهداتش که
گرچه تاریخ ۲۶
نوامبر بر خود
دارد، ولی، پس
از چندین روز
همچنان تازه
است:
برای دوستانی
که به زبان
آلمانی آشنا
هستند، دیدن
فیلم ۸ دقیقهای
شبکه اول
تلویزیون
آلمان و خواندن
متن یورگن
تودنهوفر
در روزنامه
آلمانی میارزد،
شاید که تصویری
واقعیتر از
وضعیت پیچیده
سوریه به دست
آید و اخبار
الجزیره و
العربیه و ... زیاد
ذهن و نگاهها
را از کمین
سادهسازیهایی
که این رسانهها
از اوضاع سوریه
میکنند،
برهاند.
اسرايیل:
ارض مقدس
تروريسم يا
افسانهی
دموکراسی؟
از خبرنامه
جنبش راه سبز
" جرس"
ايلان پاپه
متن سخنرانی
ايلان پاپه،
استاد جامعه
شناسی اسرايیلی
الاصل
دانشگاه
اکستر، با
ترجمه و مقدمه
داریوش محمد
پور
مسألهی
اسراييل و
جمهوری اسلامی
در تخيل عمومی
ايرانيان
پيوندی
تنگاتنگ با هم
دارند.
متأسفانه در
فضايی که
جمهوری اسلامی
اتوريتهی
اخلاقی و سياسیاش
را به شدت از
دست داده است،
سخن گفتن
دربارهی
اسراييل،
خصوصاً در
بستری که با
ماجراجويیها
و غبارآفرينیهای
شخصیتِ جنجالآفرين
و بیآبرويی
مانند احمدینژاد
به ابتذال غیرقابلتصوری
رسیده است، و
معطوف کردن
توجه
ايرانيان به
اهميت مسألهی
بغرنجی به نام
اسراييل، کار
پرهزينهای
است اما بدون
کمترين تردیدی
امری است ضروری
و حياتی.
بازانديشی
تصور ما
دربارهی
اسراييل و عطف
عنان کردن به
فاجعهی هولناکی
که ابعادی
منطقهای و بینالمللی
دارد، از اين
رو ضروریتر و
مهمتر است که
ارتباط وثيقی
با بحرانها و
مسألههای
سياسی روز ایران
هم دارد.
ناديده گرفتن
نقش اسراييل
در استمرار
اين بحران و
چشم پوشيدن از
نقش کليدی و
محوری
اسراييل در
بحثهای
مربوط به انرژی/تسليحات
هستهای
ايران،
خصوصاً در
بستر بحثهای
مربوط به
دموکراسی و
حقوق بشر،
خطايی است
مهلک. فهمِ
وضعيت تراژيک
ايران، بدون
فهم استخوانِ
لای زخم
اسراييل، فهمی
است ناقص و
راهزن.
این نکته
خصوصاً از اين
رو مهمتر است
که عمدهی
استدلالها و
تبليغات جنگافروزانهای
که نابودی
جمهوری اسلامی
وجههی همتِ
آنهاست،
ناگزير
دربارهی
اسراييل سکوت
میکنند يا
هنگامی که
کمترين سخنی
از اسراييل به
ميان میآيد،
بحث را دور میزنند
تا با جنبهی
اخلاقی و مهيب
وضعيت تراژيکی
که اسراييل در
منطقه ايجاد
کرده است،
برخورد نکنند.
به اين معنا،
نقد نقض مستمر
و وحشيانهی
حقوق بشر و
برآفتاب
افکندن
تروريسم
تقديسشدهی
صهيونيستی –
که همهی بیرسمیها
و بشرستيزیهای
اين سالهای
جمهوری اسلامی
نزدش بازیچهای
بيش نيست – تکلیفی
است اساسی برای
هر روشنفکری
که مدعی
دلبستگی به
دموکراسی،
حقوق بشر و
ارزش و کرامتهای
انسانی است.
چرا مسأله
خصوصاً هنگام
سخن گفتن از ایران
مهم است؟ به
دلیل اينکه
در قلب تمام
بحثهای داغی
که دربارهی
سياست ايران –
در فضای بينالمللی
– رخ میدهد،
اسراييل
هميشه يکهتاز
است و در صف
مقدم تبلیغات
ضد ایران است:
قدرت گرفتن
ايران – به هر
نحوی به طور
عام با قدرت
هستهای شدن
به طور خاص –
امنيت
اسراييل را به
خطر میاندازد.
چرا؟ گويی
اسراييل
موجودی مقدس
است و هيچ
قدرتی در
جهان، چه
بالقوه و چه
بالفعل،
نبايد در مقام
و جايگاهی
باشد که
بتواند
اسراييل را
تحت فشار قرار
دهد.
هم از منظر
اخلاقی و هم
از منظر سياسی،
به سود
روشنفکران
ايرانی است که
نقد اسرايیل
را از انحصار
جمهوری اسلامی
و به ابتذال
کشيده شدن آن –
به ويژه در
راستای
مشروعيتبخشی
به نظامی که
مبانی اخلاقی
و اعتبار مردمیاش
به شدت آسيب
ديده است –
نجات بدهند.
مسألهی
اسرايیل
مستقيماً در
حوزهی منافع
ملی ايران
نيست اما نقشی
کلیدی در مسیر
صيانت از
منافع ملی
ايرانيان
ايفا میکند،
درست به این
دليل که نقد
نکردن اسرايیل
و موضع نداشتن
در برابر جنایتهایاش
– از جمله سکوت
در برابر
زرادخانهی
هستهای
اسراييل که
واقعیتی مسجل
است و غوغا
کردن دربارهی
احتمال
دستيابی
ايران به سلاح
اتمی که چيزی
جز فرضيهای
اثباتنشده
نيست – شبحی
است بر سر
امکان تحقق
دموکراسی در
ايران و در
خاورميانه. مغز اين
يادداشت، به
اختصار اين
است که: اين
ادعا که
اسراييل تنها
دموکراسی
خاورميانه
است، افسانهای
بيش نيست.
دامن زدن به
اين افسانه و
جا انداختن
آن، بحث
دربارهی
دموکراسی در ایران
را هم به
انحراف میکشاند.
اسراييل بيش
از هر چيز، يک
نظام تبعیضآمیز
و استعماری از
نوعی هولناک
است و در واقع
بازآفرينی
استعمار پس از
فروپاشی
استعمار است.
اسراييل تنها
نسبتی که با
دموکراسی
دارد، شباهتی
صوری است و به
این معنا
ايران هم میتواند
يکی از بهترين
دموکراسیهای
خاورميانه
خوانده شود.
اين مغالطه
بايد آشکار
شود و سستی
مدعياتاش هم
نقد شوند. از
خلال اين بحث
است که میتوان
موضع جنگطلبان
و جنگافروزان
آشکار و نهان
را، و موضع
کسانی را که
چه بسا
ناآگاهانه به
دام اين
مغالطه
افتادهاند،
شفافتر و
قابلنقدتر
کرد.
تلاش
سیاسی و
امنیتی برای
دفع جنبش سبز
در سیصدمین
روز حصر دو
رهبر جنبش
سبز،آیت الله
خامنه ای رهبر
جمهوریاسلامی
بار
دیگراعتراضات
مردمی
را«فتنه»خواند
اما در عین
حال اذعان کرد
جنبش سبزبا
«اقدامات
سیاسی و
امنیتی قابل
دفع شدن
نبود»، و برخورد
با آن «به یک
حضور عظیم
مردمی نیاز
داشت، که چنین
هم شد».
اشاره
خامنه ای به
تظاهرات
حکومتی نهم دی
بود که اعضای
«ستاد
بزرگداشت» آن
شنوندگان
سخنان او
بودند.وی
همچنین افزود:
«این فتنه،
صرفا منحصر به
حضور عدهای
افراد در
خیابانها
نبود، بلکه
ناشی از یک
بیماری بود».
این
برای چندمین
بار است که
سیدعلی خامنهای
از تعبیرات
اینچنینی
برای توصیف
وقایع پس از
انتخابات
استفاده میکند.
وی همواره
اعتراضات پس
از انتخابات
را ناشی از
«فتنه گری
دشمن» دانسته
و گفته است:
«فتنه سال ۸۸
کشور را در
برابر میکروب
های سیاسی و
اجتماعی
واکسینه کرد».
آن
زمان جعفر
شجونی، از
اعضای شورای
مرکزی جامعه
روحانیت
مبارز،
موسوی، خاتمی
و کروبی را مصداق
«میکروبهای
سیاسی» مورد
اشاره رهبر
جمهوری
اسلامی
دانسته بود.
استفاده
از این تعبیر
در آن زمان
مورد اعتراض بسیاری
– از جمله
موسوی و کروبی
– قرار گرفت و
در نهایت موجب
شد دفتر رهبر
جمهوریاسلامی،
توضیحاتی
درباره آن
منتشر کند.
13. Dezember 2011
چند کلمه به
بهانه این عکس
بیست
و اندی سال که
از عمرش گذشته
بود، به یک سازمان
چریکی پیوست و
به سبب
استعدادش در
طراحی و
مدیریت خودش
از شرکت در
عملیات معاف
شد، اما طراحی
این عملیات را
کم و بیش او به
عهده داشت.
بعداً دستگیر
شد و دو سال
اندی را در
زندان به سر
برد، بی آن
که بشکند و
کسی را لو
بدهد. حالا
او مقیم کاخ
ریاست جمهوری
برزیل شده
است.
در
همین ۱۱ ماهی
که در قدرت
بوده در دفاع
از حقوق بشر
ثابتقدم
مانده. اولین
سفرش را پس از
ورود به کاخ
ریاست جمهوری
به شیلی انجام
داد و به
دیدار مادران
میدان مایو
رفت،
مادرانی
که با تلاش و
پیگیری خود در
به زانو
درآوردن حکومت
کودتا در
آرژانتین و
گشودهشدن
پرونده
جنایات علیه
حقوق بشر در
آن سالها
نقشی کمنظیر
ایفا کردند
قبل
از این که به
کاخ ریاست
جمهوری وارد
شود هم، علیه
قصاص و نقض
حقوق بشر در
ایران موضع
گرفت و به
دولت قبلی به
رهبری د سیلوا،
گرچه خودش هم
عضوش بود
ایراد گرفت که
نمیبایست در
سازمان ملل از
دادن رای منفی
به قطعنامه
حقوق بشری
ایران امتناع
میشد.
در
همین ۱۱ ماهی
هم که ریاست
جمهوریاش بر
برزیل میگذرد،
سرانجام پس از
۳۱ سال از
کناررفتن
حکومت
نظامیان امضای
خودش را زیر
قانون تشکیل
کمیته حقیقتیاب
گذاشت تا
پروندههای
خاکخورده
نقض حقوق بشر
در دوران
حکومت کودتا
را بگشایند،
گیرم که قدرت
همچنان بالای
ارتش اجازه نداده
است که در این
قانون کسی تحت
تعقیب قرار
گیرد و قانون
قبلی عفو دستاندرکاران
دوران کودتا
همچنان پا
برجا خواهد
بود. ولی همین
که آرشیوها
گشوده شوند و
جامعه از شیوه
نقض حقوق بشر
و از سرنوشت
دهها نفری که
ناپدید شدند و
هزاران نفری
که شکنجه و
آزار دیدند باخبر
شود، گامی به
جلو است که
شاید تغییر
آموزش و
ساختار
نیروهای
انتظامی و
ارتش را در
دستور کار
قرار دهد و
جامعه را هم نسبت
به نقض حقوق
بشر حساستر و
معترضتر کند.
و نیز
در همین ۱۱
ماه ریاستش بر
برزیل ۶ وزیر
خود را به
دلیل فسادهای
جزیی و کلی در
امور مالی
وادار به
استعفا کرده
است. اکثر این
افراد هم از
نزدیکان رئیس
جمهور قبلی،
دسیلوا بودهاند.
این که دسیلوا
با حمایت فعال
خودش در کارزار
انتخابات
ریاست جمهوری
سهم اصلی را
در به قدرت
رساندنش
داشته مانع آن
نبوده که
وزرای دوران
او را اگر
خطایی کردند
کنار بگذارد.
در
زمینه مسائل
محیط زیستی و
تصمیماتی که
دولت او گرفته
شاید
انتقادها بیمورد
نباشند، ولی
تا همین جا هم
کارنامهاش
به گونهای
است که اگر تا
سه سال دیگر
ادامه یابد
باز هم میتواند
در پایان دوره
اول ریاست
جمهوریاش سرش
را مثل همان
دادگاه نظامی،
این بار در
انظار عمومی، در
برابر مردم
بالا بگیرد و
از آن دفاع
کند. مهم سری
است که
افراشته میماند،
چه
در برابر
دادگاه نظامی
که عکسش حالا
پس از ۴۱ سال
منتشر شده،
چه در غلبه بر
عفریت سرطان و
چه در دوران
سیاستورزی
در مقیاسهایی
متفاوت در
درون کاخ
ریاست جمهوری.
نامه ی
پانزدهم محمد
نوری زاد به
رهبری(بارانی
در راه است!)
مأموران
سپاهی شما ،
درانتقام از
تیزابی که من
در نامه هایم
برسرشان فرو باریده
ام، آشکارا به
حریم خصوصی من
دخول کرده اند
و درکثیف ترین
شکل ممکن،
برای برهم زدن
و متلاشی کردن
کانون
خانواده ام،
بکارهای ابلهانه
ای دست برده
اند. ای خاک
برسرِ دم و
دستگاه یک
سیستم
اطلاعاتی که
با ورود به
حریم خصوصی
منتقدان، به
ترمیم عجز خود
می پردازد.
اگر هنوزدر
قاموس فکری و
حیثیتیِ شخصِ
شما، خانواده
و حریم
خانواده
ارزشی دارند،
به مأموران
اطلاعات سپاه
و سایرینی که
در وزارت اطلاعات
به همین کارها
مشغولند،
بفرمایید
سراز خانواده
ی من وسایر
معترضان
بیرون کشند.
ویا اگرنه،
ورود این
نابخردان و
افسار
گسیختگان به
اشاره ی جناب
شما صورت
پذیرفته و می
پذیرد، بفرمایید
تا ما،
باورهای
ایمانی و
انسانی خود را
با شاخص جدیدی
که شما باب
کرده اید
تنظیم کنیم. به نام
خدایی که سیل
آفرید بارانی
در راه است! سلام به
رهبر جمهوری
اسلامی ایران من
ناگزیر این
نامه را که
باید در
واپسین ساعات
روز جمعه
منتشر می شد،
همین حالا
منتشر می کنم.
نگرانم که مرا
جمعه ای در کار
نباشد. بازی
کودکانه ای که
سازمان
اطلاعات سپاه
با من و با
خانواده ام
شروع کرده
است، ازدیروز-
دوشنبه – وارد
مرحله ی تازه
ای گردیده است.
آری، ممکن است
بنا به فرمایش
مأمورانی که به
من گفتند:
پودرت می کنیم
و درصد سایت
داخلی و خارجی
آبرویت را می
بریم، هم پودرم
کنند، وهم
بزعم خود با
آبرویم بازی
کنند. کاری که
اطلاعات سپاه
با من و با
خانواده ام شروع
کرده است،
آنقدرمشمئز
کننده و سخیف
است که من
هیچگاه یک
چنین رفتاری
را از ساواک
شاه، نه شنیده
و نه درجایی
خوانده ام.
گلی به گوشه ی
جمال شما با
این سازمانی
که برزانو نشانده
اید و آنان را
مثل جادوگران
بابِلِ قدیم،
به سمت
خانواده ها و
درهم کوفتن
مناسبات خانواده
یِ منتقدانِ
خود گسیل می
فرمایید.
پرتاب کفش به
سوی احمدی
نژاد ۲۲
آذر ۱۳۹۰ -
13 دسامبر2011 صبح
روز دوشنبه،
محمود احمدینژاد
،حین سخنرانی
در ساری با
صحنهای
اعتراضی روبهرو
شد. یکی از
افراد حاضر در
این سخنرانی
که توانسته
بود خود را به
صندلیهای
جلو برساند،
با پرتاب کفشهای
خود به طرف
احمدی نژاد ،
شروع به
انتقاد از
وضعیت بیکاری
در کشور کرد. به
گزارش «تابناک
» ، این کفشها
به احمدی نژاد
برخورد نکرد و
به بنر پشت سر او
خورد، حاضران
در این جلسه ،
با سر دادن
شعارهایی در
حمایت از احمدی
نژاد، کارگر
معترض را
مورد ضرب و
شتم قرار دادند. این
دست اعتراضات
، در شکل خشنتری
درجمهوری
اسلامی ظهور و
بروز پیدا
کرده . همین
هفته در خبرها
آمد که
کارگران يکي
از کارخانههاي
نساجي در شمال
ایران ، براي
گرفتن حقوق عقب
افتاده خود،
مديرعامل
کارخانه را در
دستشويي حبس و
اعلام کردند
که جز با دريافت
مطالبات
معوقه خود،
اين فرد را
آزاد نخواهند
کرد و یا
شدیدتر از
این، در آغاز
انقلاب،
اتفاق افتاده
است که
کارگران،
رئیس خود را به
انداختن در
کوره تهدید
کرده باشند و
یا برای
تحقیرش، سوار
بر فرغون به این
سو و آن سوی
محل کار
بدوانند.
نباید به
چرایی بروز
این رفتارها
،بیتوجهی
شود. در
بیشتر این
موارد، فرد
معترض آخرین
پناهگاه
خودراازدست
داده.
مسائل بسیاری
هستند که مردم
وقتی از رسیدن
سالم به حق و
حقوق خود از
راههای مدون
قانونی
ناامید میشوند،
چاره را در این
میبینند که
اعتراض
وخواسته های
خودرا بدین
صورت بیان
،این بیش از
هر چیز ضعف در
سازمانها،
روندها و
یا قوانین
موجود را نشان
میدهد.این
از ضعف قانون
کاردرجمهوری
اسلامی است که
کارگران برای
گرفتن حقشان
به چنین
رفتارهایی
دست میزنند و
یا جلوی مجلس
تحصن میکنند.شش
سال پیش در
زمان فعالیت
دولت نهم،
اصلاح موادی
از قانون کار
برای به
روزرسانی
قانون و رفع
نواقص آن مطرح
شد. از
آن زمان
تاکنون، روند
اصلاح قانون
کار 21 سال پیش
با کندی
فراوان هر از
چندگاهی مطرح
و دنبال شده و
هنوز به نتیجه
نرسیده است. خوب
نوشتن قانون و
نوشتن قانون
خوب درجمهوری
اسلامی ،
هنوز اهمیت
خود را پیدا
نکرده است.
راه یافته گان
به مجلس خیلی
مجبور نیستند
که به مردم
توضیح دهند،
شأن قانونگذاری
وظایف شان را
چگونه انجام
دادهاند و
دولتها
برایشان مهم
است که
ساختمان و بنا
از خود به
یادگار
بگذارند؛ اما
کمتر کسی است
که به ساختههای
قانونی خود
افتخار کند
محمد
نوریزاد در
نامه چهار دهم
از آیتلله
خامنهای
خواسته است تا
خود را جای
میرحسین
موسوی بگذارد
محمد نوریزاد
درباره تهدید
نیروهای
امنیتی میگوید،
هر لحظه
احتمال دارد
حادثهای پیش
آید. نوریزاد
درباره نامه
چهاردهم خطاب
به خامنهای
میگوید: «در
این نامه من و
ایشان از دنیا
رفتهایم و
عملکردمان را
تماشا میکنیم.»
محمد نوریزاد،
روزنامهنگار
و کارگردان
منتقد حکومت
ایران در گفتوگو
با دویچه وله
به محتوای
نامه چهاردهم
خطاب به آیتالله
خامنهای
پرداخته است.
او
همچنین با
اشاره به
تهدید
نیروهای
امنیتی میگوید:
«هر لحظه احتمال
میدهم حادثهای
پیش آید. هر
زنگ خانهی
من، نشاندهندهی
هول و هراسی
است که اهل
خانوادهی من
با آن مواجه
هستند.»
پیش از
این آقای نوریزاد
در نامه
دوازدهم خطاب
به آیتالله
خامنهای به
حادثهای
اشاره کرده
بود که طی آن
از سوی دو نفر
تهدید شده
بود.
محمد
نوریزاد
همچنین
بازخورد نامههای
قبلی خود، بین
افرادی که
داخل حکومت
ایران هستند و
همچنین بین
افراد عادی
جامعه را بسیار
گسترده میخواند.
فیلم
مونتاژی
نیروهای
امنیتی علیه
محمد نوریزاد
نوریزاد
خطاب به خامنهای:
به روزی
بیاندیشید که
گویندگانِ
شبکه های رادیویی
و تلویزیونیِ
ما با صدای
بغضآلود می
گویند: "انا
لله وانا الیه
راجعون"
صحنههایی
از فیلم
"محرمانه"
محمد نوریزاد
همراه با صدای
فردی ناشناس
در سایت یوتوب
منتشر شده
است. نوریزاد
پیش از این در
گفتوگو با
دویچه وله از
بردن تصاویر
ضبط شده و وسایل
فیلمبرداری
توسط ماموران
امنیتی خبر
داده بود.
صحنههایی
از فیلم
"محرمانه"
محمد نوریزاد
که پیش از این
توسط نیروهای
امنیتی برده شده
بود، پس از
مونتاژ در
سایت یوتوب
منتشر شده
است.
در این فیلم
کوتاه، صدای
مردی ناشناس
روی دقایقی از
این فیلم که
آقای نوریزاد
را در سلول
انفرادی نشان
میدهد،
شنیده میشود.
فرد ناشناس
هدف محمد نوریزاد
از نوشتن نامه
به آیتالله
خامنهای
را "تلاش برای
چهره شدن"
توصیف میکند.
پیش از این آقای نوریزاد
به دویچه وله
گفته بود
فیلمی
"محرمانه"
ساخته و قرار
است آن را
تنها در
اختیار آیتالله
خامنهای
قرار دهد. این
فیلم
ماجراهای
احضار و بازداشت
و دوران زندان
وی را روایت
میکند.
تناقضهای
آشکار در
ماجرای سقوط
پهپاد
آمریکایی
خبرگزاری
فرانسه در یک گزارش، به
تبلیغات
گستردهای
پرداخته که
جمهوری
اسلامی بر سر
هواپیمای بدون
سرنشین آمریکایی
به راه
انداخته است.
این گزارش، به
تضاد اخبار
رسانهها و
سخنان مقامات ایرانی
و آمریکایی
نیز پرداخته
است.
سپاه
بازي بدي
خورد! آيا
«هواپيماي
سنتينل» واقعا"
از كار افتاده
است؟
من
معتقدم سپاه
پاسداران «رو
دست اطلاعاتي»
خيلي بدي
خورده است!
زيرا يك
احتمال خيلي
ساده مي گويد؛
شايد اين
هواپيماي
جاسوسي با
امكانات فوق
مدرنش، هنوز
هم «در حال
انجام
مأموريت»
باشد! و بعيد
نيست اين
هواپيما، يك
«مدحي مدرن»
باشد كه حالا
تا قلب مخفي
ترين مراكز
نظامي سپاه هم
نفوذ كرده و
«فعال» است.
هرچند
«محمدرضا
مدحي» براي
نفوذ در يك
گروه كوچك
اپوزيسيون به
خارج آمد و با
دست خالي به
ايران برگشت،
اما قاعدتا"
هواپيماي
«سنتينل»
مأموريت هاي
مهمتري از مدحي
دارد كه شايد
آنها را تا
حالا حتي
انجام داده
باشد!
گاردین:
جنگ علیه ایران آغاز
شده است
روزنامه بریتانیایی
«گاردین» در
تحلیلی از
تازهترین
موارد رویارویی
بین ایران و
غرب مینویسد
که تشدید عملیات
و اقدامات
پنهانی و
خرابکارانه
آمریکا و
اسرائیل علیه ایران
میتواند
طوفانی از تنش
بینالمللی
را به پا کند و
قبل از اینکه
پیامدهای این شرایط
همه را به خطر
بیاندازد باید
به شکل جدیتری
به مخالفت با
آن پرداخت.
با سیما
بینا و نقاشیهایش؛
«رنگها همه
موسیقیاند»
سیما
بینا را بیشتر
به عنوان
خواننده
ترانههای بومی و
محلی ایران میشناسند.
اما این چهره
موسیقی، سیمای
هنری دیگر هم
دارد و آن نقاشی
است. این بار
برای دیدار با
سیما بینا نه
به تالار و
سالن کنسرت،
بلکه به کارگاه
نقاشی او در
آلمان رفتیم.
ارغون،
ابوزید و غزالی
از نگاه
سروش در
کنفرانس واشینگتن
نزدیک
۲۳۰ جلسه و
پانل، حدود
هزار مقاله و
گفتار، ۱۵ جلسه
مستقیما
مربوط به ایران،
تاریخ،
فرهنگ،
اجتماع و
اقتصاد و سیاست
ایران از دوران
باستان تا
معاصر، ادب و
زبان پارسی و
دیگر زبانهای
اقوام ایرانی
و مذهب شیعه.
حضور دهها
دانشگاهی،
دانشجو،
پژوهشگر و
دوستدار میهنی
و جهانی رویدادها
و پرسشهای
مربوط به ایران.
همایش امسال زیر
سایه بهار عربی،
اما با حضور
پررنگ ایرانیان.
مصاحبهٔ
اختصاصی « کارزار
همبستگی با
جنبش سبز مردم
ایران » با
دکتر حمید
دباشی، استاد
دانشگاه
کلمبیا در
نیویورک و
مشاور «کارزار
همبستگی»
خوشبختانه،
اینها نمیتوانند
همان کاری را
در مورد ایران
بکنند که
کنعان مکیّه و
فؤاد عجمی و
احمد چلبی در
مورد عراق کردند.
میبینیم با
توجه به بیکفایتی
و ستمی که
حاکمان
جمهوری
اسلامی کردهاند،
این جمهوری
اسلامی نیست
که دارد از
تمامیت ارضی
ایران، از جان
ملت ایران
دفاع میکند.
این ملت ایران
است که دارد
دفاع میکند.
حال «شورای
هماهنگی» باید
بیشتر انجام
بدهد؟ طبیعی
است که باید
بیشتر انجام
دهد. اما اگر
«شورای
هماهنگی» هم
بهصراحت و
قاطعیت
نگوید، از
ستون اصلی
جنبش مردم
ایران عقب
خواهد افتاد.
مردم ایران در
عین حال که با
حاکمیت جائر و
ستمگر و
مخدوشگر
جمهوری
اسلامی در حد
توانایی خود
مبارزه میکنند،
زیر بار
«لیبیائیزه»
کردن ایران
نمیروند
باند سعید
امامی و سه
فرضیه درباره
حمله به سفارت
انگلستان
کلمه-
علی محمد شمس: اقتدارگرایان
علاقه زیادی
دارند حمله به
سفارت
انگلستان و
باغ قلهک را
مشابه با اشغال
سفارت آمریکا
در سال ۵۸
اقدامی خودجوش
از سوی
دانشجویان و
برخاسته از
شور ضد امپریالیستی
ملت!! تبلیغ
کنند. البته در
سوی مقابل نیز
برخی منتقدان
این دو حادثه
را از یک جنس
ارزیابی میکنند.
بررسی
ماجرای اشغال
سفارت آمریکا
ما را از مقصدی
که در این
نوشتار تعقیب
میکنیم باز میدارد
اما صرفنظر از
این که آن
اقدام چه
تبعاتی داشت،
اندکی آگاهی
از شرایط داخلی
کشور و شرایط
بین المللی در
آن سالها
کافی است تا
بیپایگی این
قیاس آشکار شود.
حداقل این که
اشغال سفارت
آمریکا در
شرایطی رخ داد
که کشور در
نابسامانیهای ناشی
از انقلاب به
سر میبرد و
نظمی حاکم نبود
و بخشی از
جامعه بین
الملل با
انقلاب همدلی
میکرد و بخشی
دیگر دستکم
وقوع چنین
رخدادهایی را
در شرایط
انقلاب زده آن
هم در واکنش
به پناه دادن
آمریکا به شاه
مخلوع درکمیکرد.
دقیقا به همین
دلالیل بود که
آن حادثه هرگز
واکنشی مشابه
واکنش به حمله
اخیر به سفارت
انگلستان را
از سوی جامعه
جهانی
برنینگیخت و
موجب صدور
قطعنامههای
پیدرپی و
اعمال تحریمهای
بین المللی
علیه کشور و
قطع و یا کاهش
روابط دول اروپایی
با ایران نشد.
در سطح داخلی نیز
واکنش جامعه
نسبت به این
دو حادثه به
هیچ وجه قابل
مقایسه نیست.
در ماجرای تسخیر
سفارت آمریکا
تا ماهها پس
از آن شاهد
اجتماعات
مردمی از
طرفداران احزاب
و گروههای
راست و چپ،
مذهبی و غیر
مذهبی،
سکولار و غیر
سکولار گرفته
تا جماعات
مردمی از
سراسر ایران
در برابر
سفارت آمریکا
در تأیید آن
اقدام بود و
در حمله به
سفارت انگلستان
متحصنین در
برابر سفارت
انگلستان
همان جماعت
معدود و
سازمانیافته
حمله کننده به
سفارت است.
مهرانگیز
کار: در
کشورهایی که
جنگ برای
تغییر رژیم
اتفاق
افتاده، شاهد
حقوق بشر و
دموکراسی
نیسنیم
فرزانه
بذرپور
جرس:
مهرانگیز کار
معتقد است که
قانون اساسی
جمهوری
اسلامی با قید
و بندها و
شروطی که برای
آزادی و حقوق
مردم لحاظ کرده،
چندان
بااعلامیه
جهانی حقوق
بشر همخوانی
ندارد، این
حقوقدان
همچنین می
گوید که حاکمیت
نسبت به فرهنگ
ایرانی عقب
افتاده است و
تنها نماینده
بخش کوچکی
ازجامعه است
که خشونت را
تقدیس می
کنند. وی
معتقدست
کسانی که
مخالف هستند
با حمله نظامی
به ایران،
باید در موضع
خودشان باقی
باشند و در
مواردی که
لازم است اعتراض
کنند و هشدار
بدهند که در
کشورهایی که
جنگ اتفاق
افتاده است
برای تغییر
رژیم، ما هنوز
شاهد
دستاوردهای
حقوق بشری و
دموکراسی
نیستیم.
به
مناسبت
روزجهانی
حقوق بشر
گفتگویی کرده
ایم با
مهرانگیز کار.
خانم کار
سالها به
روزنامه
نگاری می
پرداخته و
تحصیلاتش را
نیز در رشته
حقوق به پایان
رسانده است.
خانم کار بعد
ازا نقلاب از
معدود زنانی
بوده که باسخت
کوشی به شغل
وکالت پرداخته
است. مصاحبه
جرس با خانم
کار را بخوانید:
حكم
قطع پا و قطع
دست دو سارق
با دستور
دادستان
عمومي و
انقلاب
شيراز، در
زندان عادلآباد
اجرا شد
1390/09/20 ---12-11-2011
قوانین
ننگین
به
گزارش
خبرگزاري(ايسنا)
: به نقل از
روابط عمومي
دادگستري
استان فارس،
حد قطع پاي
سارق شيراز که
در دادگاه
انقلاب
اسلامي اين
شهرستان صادر
شده بود، با
دستور علي
القاصيمهر ـ
دادستان
شيراز ـ در
محل زندان
عادلآباد به
مرحله اجرا
درآمد
حد
قطع يد اين
سارق مسلح نيز
قبلا اجرا شده
بود. بر
اساس اين
گزارش، حکم
سارقي ديگر
نيز که به اتهام
چند فقره سرقت
حدي در حوزه
قضايي خنج به
قطع يد محکوم
شده بود در
اجراي نيابت
واصله و با
دستور
دادستان مرکز
استان در
زندان عادلآباد
اجرا شد.
دادستان
عمومي و
انقلاب شيراز،
اجراي حدود
شرعي را در
راستاي
برخوردهاي
قاطع دستگاه
قضايي با
جرايم، مهم
خواند و اظهار
كرد: دستگاه
قضايي فارس در
برخورد شديد با
جرايم مهم و
اجراي حدود
الهي مصمم
خواهد بود.
وي
حتميت و جديت
در اجراي
احکام و حدود
شرعي را يکي
از راهکارهاي
پيشگيري
کيفري در وقوع
جرايم مهم و
خطرناک خواند
و اجراي اين احکام
را درس عبرتي
براي مجرمان
سابقهدار
دانست.!!
قوانينی
که عملأ به
کشتن افراد
صورتی شرعی و
قانونی میدهد:
مهرانگيز
کار
شنبه 19
آذر 1390 / دهم
دسامبر 2011 (به
مناسبت 10
دسامبر روزتصویب
اعلامیه
جهانی حقوق
بشر)
مهرانگیز
کار : ماده ۲۲۶
قانون مجازات
اسلامی که میگويد
" قتل نفس در
صورتی موجب
قصاص است که
مقتول شرعأ
مستحق کشتن
نباشد و اگر
مستحق قتل
باشد قاتل بايد
استحقاق قتل
او را طبق
موازين در
دادگاه اثبات
کند" را در
مورد قتلهای
زنجيرهای
سال ۱۳۷۷ که طی آن
محمدجعفر
پوينده
(پژوهشگر و
نويسنده)،
محمد مختاری
(نويسنده)،
پروانه
اسکندری و
داريوش فروهر
(روشنفکران
سیاسی ) به قتل
رسيدند بررسی
میکند.
قربانيان اين
قتلها فراتر
از اين چهار
نفر هستند.
قوانين جزائی
ايران با
جانيانی که به
عمد آدم می
کشند دو گونه
برخورد می
کند. برخی را
قدر می داند و
بر صدر می
نشاند و برخی
را حکم بر دست
و پا بريدن ،
به صليب کشيدن
و قتل می دهد.
تاج
زاده: مسئولیت
برگزاری
انتخابات
فرمایشی و
رسوا به عهده
شخص رهبر است
جرس:
سیدمصطفی تاج
زاده با اشاره
به اینکه در حال
حاضر فقط
رهبری می
تواند با
اتخاذ تصمیمی تاریخی
موجب برپایی
انتخابات
آزاد شود، چنان
چه تا روزهای
منتهی به ثبت
نام داوطلبان
لوازم و
مقدمات
انتخابات
آزاد فراهم
شود و شروط آقای
خاتمی محقق
گردد، باید از
رهبری نظام
تشکر کرد و با
مشارکت وسیع و
فعال در
انتخابات
فردایی بهتر
را برای همه
ایرانی ها رقم
زد و بدخواهان
را که طرح های
خطرناکی را
علیه میهن و
مردم تهیه
کرده اند،
ناامید کرد.
در غیر این صورت
مسئولیت
برگزاری
انتخاباتی
فرمایشی و رسوا
که یقیناً با
عدم شرکت و
رأی ندادن
قشرهای وسیعی
از هم وطنان
مواجه خواهد
شد، در درجه
اول به عهده
شخص رهبر است
و ایشان باید درباره
نتایج سوء و
بعضا مهلک این
اقدام غیرقانونی
و غیر مصلحت
آمیز،
پاسخگوی مردم
و آیندگان
باشد. ملت
ایران چنین
رفتار اهانت
آمیزی را آن
هم پس از بهار
عربی و
برگزاری انتخابات
آزاد در مصر و
تونس و ترکیه
و مراکش و مالزی
و لبنان و
عراق، هرگز بر
حاکمان
نخواهد بخشید.”