از ۲۰۱۱
تا
۲۰۱۲

بن‌ لادن و العولقی و  قذافی و کیم جونگ ایل رفته‌اند و از نمادها و نمایندگان انسداد و بی‌ثباتی و خشونت در جهان تنی چند کاسته شده. اما جهان همچنان بی‌ثبات است.

هنوز چشم‌اندازی بر بحران اقتصادی سه ساله پدیدار نیست.

 بهار عربی بر خلاف امیدها و انتظارهای اولیه نتایج لزوماً مثبتی به بار نیاورده و مدیریت بخشی از آن به دست کشورهای حاشیه خلیج فارس افتاده که با هر چیز که بیگانه نباشند، با دمکراسی و گشایش و حقوق بشر سخت بیگانه‌اند.

در مورد مناقشه سوریه نگرانی‌ها و حساسیت‌ها در اوج است، قسماً ( به درستی و به حق) ناشی از انگیزه‌های حقوق بشری ولی در سطوحی هم ناشی از مناقشات و منافع منطقه‌ای میان غرب و ترکیه وعربستان از یک سو و جمهوری اسلامی و روسیه و چین و ... از سوی دیگر.  مناقشات در سوریه اگر سال ۲۰۱۲ به نتیجه‌ای بیانجامد، دستکم با توجه به تنش و ستیزی که طرف‌های درگیر در پیش گرفته‌اند و با توجه به بافت موزاییکی قومی و مذهبی این کشور شاید لزوماً چیزی متفاوت از
عراق و یمن و ... از کار نیاید.


کارنامه و رویکردهای دولت دست راستی اسرائیل و ضعف و وادادگی کنگره و کاخ سفید در قبال آن به علاوه  اوج گیری نفوذ نیروهای مذهبی در  اسراییل چشم‌انداز صلح در خاورمیانه را کدرتر از   کرده و مبانی دمکراسی در خود اسراییل را هم به نفس نفس زدن انداخته است. این که مبادله زندانی‌ها میان اسراییل و فلسطینی‌ها، تلاش تشکیلات خودمختار برای به رسمیت‌شناخته‌شدن کشور فلسطینی و انتگره‌شدن حماس تندرو در سازمان آزادیبخش فلسطین تا چه حد روندهای منفی پروسه صلح خاورمیانه را بر عکس کند، پرسشی است که سال ۲۰۱۲ به آن شاید پاسخ بهتری بدهد. ولی دستکم تا نوامبر سال ۲۰۱۲ و انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا و شاید تا ادامه موجودیت دولت کنونی در اسراییل در این روند انتظار تغییر وگشایشی نباید داشت.

عراق با خروج نیروهای آمریکایی گسل‌های قومی و مذهبی موجود ولی کمتر فعالش دوباره فعال شده‌اند و این روزها دوباره به اوج بحران‌های داخلی‌اش رسیده

و در ده سالگی حضور ناتو در افغانستان صلح و امنیت در این کشور همچنان کالایی نایاب است و همه به دنبال طالبان که جان مادرت بیا و طرف مذاکرات صلح باش!

روسیه تحولات تازه‌ای را از سر می‌گذراند که در مجموع به سود گشایش و تحکیم حقوق بشر و کاهش انسداد و محدودکننده قدرت پوتینیسم است

چین اما به رغم برخی تحولات مثبت قضایی همچنان با مقوله‌ای به نام حقوق بشر سر سازگاری ندارد

در برمه اما همه نشانه‌ها نسبتاً امیدوار کننده‌اند. صبر و شکیبایی و مبارزه عاری از خشونت سان سو چی در حال به بار نشستن است. بودند کسانی که در باره دیکتاتوری برمه هم که عمری مجموعاً ۵۰ ساله دارد، همان قضاوتی را داشتند که ظرف این سال‌ها بخشی از اپوزیسیون ایران نسبت به جمهوری اسلامی داشته: تا این رژیم کفن نشود، این وطن وطن نشود، البته در عین حال فریاد وداعشان با مشی انقلابی هم به هوا بود و سوگند روی سوگند که مشی انقلابی گذشته را همچون کت‌و شلوار مندرس خویش در کمد آویخته‌اند، در عمل اما همان کت و شلوار بر تنشان زار می‌زد و می‌زند... استقبال سربسته از انواع مداخلات خارجی برای سرنگونی رژیم و بی‌باوری به قدرت مردم و ناشکیبایی برای استقرار یک دمکراسی درونزا که مانند تجربه‌های عراق و افغانستان و ... فوراً سرزا نرود از نشانه‌های این انقلابی‌گر ظاهراً اصلاح‌شده و لباس نو پوشیده است.

در سالی که گذشت آرژانتین تجربه موفق و بی‌نظیر خود در وارسی گذشته استبدادی خود را همچنان ادامه داد و چهره‌های دیگری از دست‌اندکاران دوران کودتا را با محکمه عدالت روبرو ساخت تا جامعه درس‌آموزی خود از آن دوران را ادامه دهد و در برابر تکرار احتمالی آن غیرحساس نباشد. ماندن خانم کرشنر در کاخ ریاست جمهوری آرژانتین با رایی کم‌سابقه هم از تحولات قابل اعتنای آمریکای لاتین بود.

در برزیل هم که در این رابطه نسبت به همه کشورهای آمریکای لاتین تاخیری تاریخی را یدک می‌کشید، اولین گام‌های مثبت در اولین
سال ورود خانم روسف به کاخ ریاست جمهوری برداشته شد و کمیسیون حقیقت‌یابی پا به
عرصه وجود گذاشت که باید جنایات و تالان‌گری‌های دوران کودتا و خشونت‌ها و مرگ‌های
آن دوره را وارسد.


در همین روز آستان کریسمس کوبای بسته هم بعد از آن که در سال اخیر شماری از زندانیان سرشناش سیاسی را آزاد کرد، از آزادی ۳۰۰۰ زندانی عادی و سیاسی دیگر خبر داد. رائول کاسترو و حکومتش می‌دانند که نمی‌توانند از گرایش‌ها و روندهای مثبتی که در کل آمریکای لاتین در جریان است برکنار بمانند و خود را به ناشنیدن بزنند، و دیگر نمی‌توان با استناد به مشی عصبی و غیرسازنده دولت‌های آمریکا توجیه‌ای برای وضعیت کنونی در کوبا تراشید. سال ۲۰۱۱ سال اذعان رائول کاسترو به این واقعیت هم بود که مشکلات کوبا در وجه عمده از سیاست و تدابیر خودمان ناشی شده، نه از فشارهای آمریکا.

در روزهای پایانی امسال، اجلاس دوربان برای تصویب پیمان پساکیوتو با موفقیت توام نبود و بخشی از کشورهای غربی در کنار چین و هند و ... همچنان کوشیدند خود را در باره چشم‌انداز فاجعه‌باری که در کمین اقلیم جهان نشسته به کوری و کری بزنند و منافع غول‌های اقتصادی خود را بر منافع عموم‌بشری ترجیح دادند تا آنها همچنان دود و دم بیشتری در هوا منتشر کنند و جهان را بیش از پیش بیالایند. این که در این میان ایران، نه به خاطر تولیدات صنعتی‌اش که به خاطر مصرف (بنزین) نیز در جز ده کشور آلاینده هوا در جهان جای گرفته، جز مایه شرم و جز نشانه‌ دیگری از سو مدیریت نظام حاکم و جز کم‌آگاهی عمومی در عرصه‌های فرهنگ مربوط به محیط زیست نیست.

سال ۲۰۱۱ سونامی ژاپن و فاجعه فوکوشیما را هم در کارنامه خود داشت. این حوادث کم و بیش «رنسانس اتمی» را در جهان با سوال‌های بیشتری روبرو کرد. آلمان و سویس و سوئد و ایتالیا به کناره‌گیری از انزژی اتمی رای دادند و فرانسه با ۵۹ نیروگاه اتمی‌اش برای اولین بار بحث خروج از انرژی اتمی را گشود و جدی گرفت. روسیه و چین و هند اما کمتر از این فاجعه آموختند و صرفاً به انجام اقداماتی محدود و نمایشی در کاستن از خطرات انرژی اتمی بسنده کردند. در ایران احمدی‌نژاد بسان همه موارد دیگر ادعا کرد که امنیت نیروگاه  بوشهر از امنیت نیروگاه‌های ژاپن هم فراتر است. ولی کیست که نداند که انرژی اتمی در ایران هم به لحاظ سیاسی، هم به لحاظ امنیتی و هم به لحاظ زیست‌محیطی به مشکل بدل شده، مشکلی که همه ابعاد زندگی شهروند ایرانی را تحت تاثیر قرار می‌دهد و چه بسا که اگر تغییری در سیاست اتمی و به ویژه منطقه‌ای جمهوری اسلامی پیش نیاید، این مشکل  در سال ۲۰۱۲ ابعاد منفی فزونتری پیدا کند.

سال ۲۰۱۱ با همه خوب و بدش رو به انتهاست. آرزو کنیم که  نکات مثبت ۲۰۱۱ در سال ۲۰۱۲ تشدید و تقویت و مضاعف شود، جهان از پیامدهای منفی بحران کشدار اقتصادی به دور بماند، کاهش نقض حقوق بشر و محو استبداد شدت بیشتری پیدا کند، سونامی و فوکوشیمای جدیدی در کار نباشد و جهان بیش از پیش به سوی وداع از انرژی اتمی و خلع سلاح و تنش‌زدایی پیش برود و ایران نیز از مخصمه‌ای که به تقصیر سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی حکومتش و انگیزه‌های غیرسالم برخی نیروهای تندرو در سطح بین‌المللی بر سر پرونده اتمی‌اش به وجود آمده به سلامت برهد، فشارهای بین‌المللی حقوق بشری که در سال ۲۰۱۱ به اوج رسید به علاوه فعالیت‌ همه حقوق‌بشردوستان و فعالان دمکراسی در  ایران و بیرون از آن گشایش‌های دمکراتیک و حقوق بشری محسوسی را برای مردم کشورمان رقم بزند.

کریسمس و سال نو مسیحی‌اتان مبارک