/ سوریه، توپ بازی و ادونیس و ویکلیکس


طرح جدید اتحادیه عرب، یعنی تقاضا از سازمان ملل برای اعزام کلاه‌ آبی‌های پاسدار صلح به سوریه طرحی است مبهم که معلوم نیست صرفا برای اعمال فشار سیاسی بر رژیم اسد طراحی شده یا واقعا زمینه‌ای برای عملی‌شدن آن دیده شده است. این طرح هم باید در شورای امنیت تصویب شود، روسیه گفته که می‌شود راجع به این طرح بحث کرد منتهی دو شرط باید تامین شود: اعلام آتش‌بس و تایید دولت سوریه. آمریکا و ترکیه هم مواضع مشابه‌ای گرفته‌اند. یعنی همه طرف‌ها حالا اذعان دارند که مسئله در سوریه صرفا تالانگری و سرکوب رژیم اسد نیست، بلکه بحران شکل یک مناقشه مسلحانه به خود گرفته که دو طرف هم دست به سلاح هستند و نه تنها رژیم.

منتهی طرفه این که روسیه هم مایل است و هم  خود را در شرایطی می‌بیند که رژیم اسد را برای مذاکره پیرامون آتش‌بس متقاعد کند. ولی برای اپوزیسیون و حکومت‌های هوادار آن مانند عربستان و قطر و ترکیه مشکل است که این اپوزیسیون که از اول هرگونه مذاکره را با رژیم اسد نفی کرده حالا بیاید و با آن بر سر آتش‌بس مذاکره کند. چون در آن صورت باید به این سوال هم پاسخ دهد که چرا بر سر مسائل سیاسی و شکل‌دادن به روند آینده سیاسی سوریه حاضر به مذاکره با رژیم نیست. از یاد نرفته است که در قطعنامه اول اتحادیه عرب بندی بود که این اتحادیه باید برای ایجاد زمینه برای مذاکره میان رژیم و مخالفان تلاش کند. هنوز مرکب این قطعنامه خشک نشده بود، اپوزیسیون (عمدتا شورای ملی و ارتش آزاد) با آن از در مخالفت درآمد، بی آن که چنین مذاکراتی‌ را با بسیج افکار وامکانات منطقه‌ای و بین‌المللی به محکی برای میزان انعطاف رژیم اسد بدل کند و در صورت عدم عقب‌نشینی رژیم  بخش‌هایی از جامعه که هنوز نسبت به این رژیم وارد موضع تعرضی و مخالفت نشده‌اند را به این سو متقاعد کند و پشتوانه اجتماعی آن را بیش از پیش لاغر کند. اما سیاست اپوزیسیون در تلفیق با منافع معینی در منطقه از همان حداکثری بوده و در «شان» خود نمی‌دیده که برای کاستن از هزینه‌های انتقال جامعه سوریه تاکتیک‌های منعطف‌تری انتخاب کند و آب به آسیاب رژیم سرکوبگر نریزد.

باری، تا آنجا که به شرایط کنونی سوریه برمی‌گردد به نظر می‌رسد که  رژیم  در حمص و برخی نقاط دیگر کارش برای غلبه بر اپوزیسیون مسلح به خوبی پیش نمی‌رود و در برخی نقاط با عدم خروج نیروهای مسلح اپوزیسیون و برای آن که کارش به جنگ تن به تن و پرتلفات نیروهای دولتی کشیده نشود، عملا به محاصره و حملات سنگین گهگاهی روی آورده که مجازات و تعرض به جان شهروندان کوچک و بزرگ از پیامدهای آن است.

اپوزیسیون نیز در این روزها به نوبه خود با دو چالش اساسی تازه روبرو شده:

/ فعال‌شدن نیروهای سلفی و سنی‌های رادیکال عراق در حمایت از اپوزیسیون و انتقال مقادیر متنابعی اسلحه از نینوا به سوریه و نیز به ویژه درگیرشدن القاعده دربحران سوریه با پیامی که ایمن‌الظواهری فرستاد. گزارش نیویورک تایمز:

http://www.nytimes.com/2012/02/13/world/middleeast/for-iraqis-aid-to-syrian-rebels-repays-a-war-debt.html?scp=1&sq=IRAQ%20SYRIA&st=cse

 به ویژه به لحاظ داخلی در چشم بخش‌های مردد جامعه سوریه این تحولات به سود اپوزیسیون معنا نخواهند شد و شاید آنها بقای رژیم اسد را بیشتر به سود خویش ببینند.

همزمان سایت دبکا، نزدیک به محافل امنیتی اسرائیل هم در گزارشی از حضور نیروهای ویژه انگلیسی و قطری در حمص خبر می‌دهد:

http://www.debka.com/article/21718/

/ گرچه شورای ملی سوریه و کمیته هماهنگی برای تحولات دمکراتیک در صدد بودند که اتحاد و همکاری بیشتری داشته باشند و در قاهره هم چندی پیش سندی در این باره امضا کردند، اما هم موضوع مذاکره یا عدم مذاکره با حکومت (شورای ملی که بیشتر در خارج است و متاثر از کشورهای خارجی با هر گونه مذاکره با رژیم مخالف است) و نیز دخالت یا عدم دخالت خارجی در بحران سوریه (که باز هم شورای ملی مخالفت کمتری با آن دارد و حتی برخی طیف‌های درون آن از این گونه مداخلات استقبال می‌کنند) عملا این سند را از اعتبار انداخت و معلوم شد که اختلافات بیشتر از آن است که اتحادی صورت بگیرد.

دامنه این اختلافات حالا به «دیده‌بان حقوق بشر در سوریه» Syrian Observatory for Human Rights (SOHR)هم کشیده است. این نهاد عمده‌ترین منبع خبری برای اعلام شمار کشته‌شدگان و مجروحان حملات دولت به مخالفان است (خبرگزاری‌ها معمولا این آمار را با قید احتیاط منتشر می‌کنند و خانم پیلای، کمیسر حقوق بشر سازمان ملل هم در گزارشی که امروز به سازمان ملل می‌دهد آمار گزارش اول دسامبر خود را تکرار کرد و تاکید کرد که چون صحت و سقم آمار را نمی‌توان پیگیری کرد حالا دو ماهی است که دیگر آماری جمع‌آوری نمی‌شود.)

SOHR حالا به دو بخش تقسیم شده یک بخش که بیشتر به شورای ملی متمایل است و می‌گوید شمار کشته‌های رژیم  بیش از ۶۰۰ نفر نیست و نباید هم آن را بازتاب داد. بخش دیگر که به کمتیه هماهنگی نزدیک است، آمار کشته‌های رژیم را همه بالای سایتش گذاشته و آن را ۲هزار نفر اعلام می‌کند.

/ همین اختلافات در میان اپوزیسیون و نگرانی از دخالت خارجی، نه تنها بخش‌های مردد جامعه سوریه را که حالا نگران میداندارشدن نیروهای افراطی در میان اپوزیسیون هم هست احتمالا نگران‌تر و سردرگم‌تر خواهد کرد، بلکه کسی مثل ادونیس، شاخص‌ترین شاعر جهان عرب هم که در مخالفتش با رژیم اسد شک و تردیدی نیست را هم به تردید رهنمون شده. او در این مصاحبه:

http://www.profil.at/articles/1206/560/318878/syrien-ich-opposition

می‌گوید که مناقشه در سوریه عملا مورد سواستفاده قرار گرفته برای ضربه‌زدن به محور سوریه- ایران- حزب‌الله. صد البته این محور باید درب و داغان شود، ولی نه با هزینه مردم سوریه و رقم‌زدن آینده‌ای نامعلوم و پر از خشونت و بی‌ثباتی برای این کشور که «اخوان‌المسلمین فاشیست سوریه» هم در آن حرف اول را بزند. او نگران آن است که سوریه از یک دیکتاتوری نظامی نه به سوی آزادی بیشتر که به سوی یک دیکتاتوری مذهبی سوق پیدا کند. به عقیده او دیکتاتوری نظامی اندیشه‌ها را کنترل می‌کند، ولی دیکتاتوری مذهبی هم بر اندیشه و هم بر جسم انسان‌ها فرمان می‌راند.

/ این روزها اسناد ویکلیکس و مکاتبات سفیر آمریکا در سوریه در سال‌های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ در باره تلاش‌های عربستان برای برانگیختن مخافت سنی‌ها با حکومت اسد که «از موقعیتی قوی‌تر از پیش در عرصه داخلی و بین‌المللی برخوردار است» هم اعتنای معینی برانگیخته. در این اسناد توصیه می‌شود که بد نیست آمریکا هم روی شکاف سنی‌ها و رژیم که سفارت عربستان عربستان به شدت در پی تعمیق آن است حمایت کند.:

http://wikileaks.cabledrum.net/cable/2006/12/06DAMASCUS5399.html