|
انتقاد
دبیرکل
سازمان ملل از
افزایش شمار
اعدامها و
موارد نقض
حقوق بشر در
ایران
رادیو فردا

آنتونیو
گوترش دبیرکل
سازمان ملل
دبیرکل
سازمان ملل در
تازهترین
گزارش خود به
مجمع عمومی،
از افزایش شمار
اعدامها در
ایران و شکنجۀ
بازداشتشدگان
بهشدت
انتقاد کرد.
در
این گزارش که
نسخۀ ابتدایی
آن روز پنجشنبه
۲۴ مهر منتشر
شده، همچنین
در مورد اعمال
محدودیتهای
فزاینده بر
آزادیهای
مدنی در ایران
و سرکوب اقلیتها
هشدار داده
شده است.
این
گزارش در
شرایطی منتشر
شده که شمار
صدور و اجرای
احکام اعدام
در ایران در
ماههای اخیر
به شدت افزایش
یافته و
هشدارهای
مکرر سازمانها
و نهادهای
حقوق بشری را
برانگیخته
است.
دبیرکل
سازمان ملل
متحد با اشاره
به موارد متعدد
نقض مکرر حقوق
بشر در ایران،
خواستار توقف
فوری همۀ
احکام اعدام
و تعلیق احکام
صادرشده بهعنوان
گام نخست،
آزادی فوری
تمام زندانیان
سیاسی،
مدافعان حقوق
بشر و روزنامهنگاران
شده استß
بیشتر
در این باره:
قطعنامه
محکومیت نقض
حقوق بشر در
ایران به
تصویب مجمع
عمومی سازمان
ملل رسید
|
|
هفته
نود و یکم
اعتصاب «سهشنبههای
نه به اعدام»:
بیعملی در
برابر جنایت،
عملاً بهمعنای
شراکت در آن
است
در
هفته گذشته، ۵۹
نفر اعدام
شدند؛ هماکنون
زندانیان در ۵۲
زندان در حال
اعتصاب غذا
هستند.

۲۹ مهر ۱۴۰۴
در هفته
گذشته،
جمهوری
اسلامی ایران ۵۹
نفر از جمله
دو زن و یک
کودکمجرم را
اعدام کرد.
تنها در
مهرماه ۲۳۲
نفر جان خود
را بر چوبههای
دار از دست
دادند و شمار
اعدامها در
سال ۱۴۰۴ از
مرز ۱۰۸۷ نفر
گذشته است.
بر
اساس گزارش
«مجموعه
فعالان حقوق
بشر در ایران»
که ۱۷ مهرماه
منتشر شد،
دادههای ۱۰
سال گذشته
نشان میدهد
که پس از کاهش
نسبی اعدامها
در سالهای ۲۰۱۵
تا ۲۰۱۹، این
روند از سال ۲۰۲۱
بار دیگر
صعودی شده و
در سال ۲۰۲۵
به اوج رسیده
است.
طبق
این گزارش،
دربازه ۱۰
اکتبر ۲۰۲۴ تا
۸ اکتبر ۲۰۲۵
در مجموع ۱۵۳۷
مورد اعدام
ثبت شده است.
بیش از ۹۴
درصد این
اعدامها بهصورت
مخفیانه و
بدون اعلام
رسمی انجام
شدهاند و در
این مدت تنها
هشت مورد در
ملاءعام صورت
گرفته است.
همچنین سه
کودکمجرم و ۴۹
زن در میان
اعدامشدگان
بودهاند.
اعدام
امروز به یکی
از تکنولوژیهای
اصلی حکمرانی
جمهوری
اسلامی بدل
شده است. روز
شنبه گذشته یک
زندانی دیگر
با اتهام «ارتباط
با دولتهای
متخاصم» در
زندان قم
اعدام شد؛
اتهامی که بهگفته
نهادهای حقوق
بشری، ساختگی
و فاقد پشتوانه
حقوقی است.
افزایش
شمار اعدامها
پس از پایان
جنگ ۱۲ روزه
ایران و
اسرائیل،
نشانه بحران
اقتدار جمهوری
اسلامی و تلاش
برای
بازتولید آن
به میانجی ترس
استß |
|
|
از
ابراهیم والی:
چه
کسی مغز متفکر
پشت برنامه
اقتصادی
ترامپ است؟
بهدرستی
به بیاعتنایی
دولت دونالد
ترامپ – یا به
تعبیر دقیق
شما، «ترامپیستها» – نسبت به
اصول بنیادین لیبرالیسم
اقتصادی
اشاره کردهاید. سیاستهای
حمایتگرایانه
این دولت، از
جمله وضع
تعرفههای
گمرکی سنگین،
عملاً قواعد
سازمان تجارت جهانی (WTO) را
تضعیف کرده،
اقتصاد جهانی
را تحت فشار
قرار داده و
منافع
ژئوپلیتیکی
را بیش از پیش
به محور
مبادلات بینالمللی
تبدیل کرده
است.
در پس
این سیاست
اقتصادی، نام دکتر
استیفن میران،
اقتصاددانی
با مدرک دکترا
از دانشگاه
هاروارد، بهعنوان
طراح اصلی و
معمار فکری
دیده میشود. بسیاری از
ناظران بر این
باورند که او
نقش راهبردی
در شکلدهی به
دستور کار
اقتصادی دولت
ترامپ داشته است. در مرکز
دیدگاه او، یک
استراتژی ژئواقتصادی
با گرایش ملیگرایانه
قرار دارد که
هدفش مهار رشد
چین و کاهش
کسری مزمن
تراز
بازرگانی
آمریکا است.
تله دلار
– معضل
ساختاری
میران
پدیدهای را
که آن را «تله دلار» مینامد،
یکی از ریشههای
اصلی عدمتوازن
اقتصادی
آمریکا میداند. از آنجا که
دلار آمریکا
نقش ارز مرجع
و ذخیره جهانی
را ایفا میکند،
تقاضا برای آن
در سراسر جهان
پایدار است – بیآنکه
مستقیماً به
تراز تجاری یا
تفاوت نرخ بهره
وابسته باشد. این وضعیت
باعث میشود
دلار همواره
بیش از حد
ارزشگذاری
شود و در
نتیجه صادرات
آمریکا گرانتر
و واردات
ارزانتر
گردد.
نتیجه
روشن است: پایه
صنعتی آمریکا
تضعیف میشود. از نگاه
میران، این
ارزشگذاری
بیش از حدِ
ساختاری مانع
تعادل پایدار در
نظام تجارت
جهانی شده و
تحقق رشد
اقتصادی باثبات
را دشوار میسازد.
تعرفهها
بهعنوان
ابزار سیاست
اقتصادی
برای
مقابله با این
نابرابری،
میران تعرفههای
گمرکی را بهعنوان
ابزاری برای
تنظیم اقتصاد
پیشنهاد میکند. ترامپ
بارها اعلام
کرده که میخواهد
با تضعیف ارزش
دلار، صادرات
آمریکا را رقابتیتر
سازد. اما شگفت
آنکه، بسیاری
از سیاستهای
او – از کاهش
گسترده
مالیاتها گرفته
تا محدودیتهای
تجاری – در عمل
به تقویت ارزش
دلار
انجامیدهاند.
میران
معتقد است
درآمد حاصل از
تعرفهها میتواند
کسری بودجه
ناشی از کاهش
مالیاتها را
جبران کند. هدف او
تقویت توان
رقابتی صنعت
آمریکا و ایجاد
رشد اقتصادی
از طریق کاهش
مقررات دولتی
است.
نقدها و
پیامدهاß |
|
رویترز:
خطر رکود شدید
اقتصادی و
ناآرامی در ایران
همزمان با
بازگشت تحریمهای
سازمان ملل
پریسا
حافظی
دبی
(رویترز) –
مقامات و
تحلیلگران میگویند
اقتصاد ایران
در آستانهی
تورم
افسارگسیخته
و رکود شدید
همزمان قرار
دارد، در حالی
که حاکمان
روحانی کشور
با فضای مانور
محدود تلاش میکنند
ثبات را حفظ
کنند؛ پس از
بازگشت تحریمهای
سازمان ملل
متحد.
این
تحریمها در
پی شکست
مذاکرات برای
محدود کردن
فعالیتهای
هستهای
مناقشهبرانگیز
ایران و
برنامه موشکی
این کشور اعمال
شد. هرچند هر
دو طرف میگویند
دیپلماسی
برای حل بنبست
همچنان ممکن
است، اما آیتالله
علی خامنهای،
رهبر جمهوری
اسلامی،
پیشنهاد
دونالد ترامپ،
رئیسجمهور
آمریکا، برای
توافق جدید را
رد کرده است.
سه
مقام ارشد
ایرانی که
نخواستند نامشان
فاش شود،
گفتند تهران
بر این باور
است که آمریکا،
متحدان غربیاش
و اسرائیل،
تحریمها را
تشدید کردهاند
تا ناآرامی در
ایران را دامن
بزنند و موجودیت
جمهوری
اسلامی را به
خطر اندازند |
|
مومنی:
نوشتن
شرافتمندانه
درباره
اقتصاد ایران
هزینه
سنگینی دارد

فرشاد
مومنی
،اقتصاددان:
در
ایران،
مسئولیتهای
اقتصادی به
افراد فاقد
درک واقعی از
اقتصاد سپرده
میشود.
مافیاهای
معدنی در سه
دهه گذشته
ستون فقرات اقتصاد
ایران را خرد
کردهاند.
اقتصاد
ایران زمانی
نفس میکشید
که مافیاها
سهمی نداشتند
تصور
کسانی که
معتقدند راه
نجات ایران در
یکدست کردن
حکومت است،
ممکن است به
مافیاها و
منافعشان
مربوط باشد،
اما به توسعه
ملی ایران هیچ
ارتباطی
ندارد.
توزیع
عادلانه
قدرت حیاتیترین
عنصر در شکلگیری
موفقیت
اقتصادی در
ایران است. |
|
در
نهایت،
روزنامه
فایننشیال
تایمز آنچه را
همه در خفا میدانستند،
علناً گفت:
آلمان در
حال فروپاشی
است — و
اتحادیه
اروپا خودش آن
را از لبه
پرتگاه هل داد.
کارخانههای
فولاد در حال
تعطیلیاند.
کارخانههای
خودروسازی
کوچکتر میشوند.
رهبران تجاری
آشکارا
خشمگیناند.
«مرد بیمار
اروپا» دوباره
بیمار شده
است، اما این
بار بیماریاش
ناکارآمدی
نیست — بلکه
خودکشی
اقتصادیای
است که توسط
نخبگان
غیرمنتخب
اتحادیه اروپا
طراحی و توسط
عروسکهای
مطیعی مانند
فریدریش مرتس
اجرا میشودß |
|
اجرای
کالابرگ
فاصله قابل
توجهی با هدف
اولیهاش
دارد
خط فقر یا
خط مرگ؟ |
گلپور: مسکن
در سبد معیشت
و خط فقر لحاظ
شده یا منظور
«قوت لایموت»
است؟
مژگان
میرزائی
اقتصادنیوز:
یک فعال حوزه
کارگری با
اشاره به عدد
اعلام شده از
سوی دولت به
عنوان خط فقر
می گوید: آیا
در این عدد،
صرفا «قوت
لایموت» یعنی
حداقل خوراک
برای زنده
ماندن لحاظ
شده؟ یا سایر
مؤلفههای
اساسی زندگی
مانند مسکن،
خوراک مناسب،
دارو و درمان،
آموزش
فرزندان و حتی
آموزش خود
نیروی کار،
اینترنت و
دسترسی به
فضای مجازی
(که امروز بخش
جداییناپذیر
از آموزش و
کار شده)، حملونقل
و ایاب و ذهاب
نیز در این
رقم در نظر
گرفته شدهاند؟

به
گزارش
اقتصادنیوز؛
سخنگوی دولت
روز گذشته
اعلام کرد خط
فقری که در
سال ۱۴۰۳ جمعبندی
شده به ازای
هر یک نفر ۶
میلیون و ۱۲۸
هزار و ۷۳۹
تومان بوده و
سیاستهای
دولت از جمله
کف حقوق برای
کارگران و
سازمانهای
دولتی در
راستای توجه
به همین میزان
است. عدد
اعلام شده
برای خط فقر در
حالی است که
بسیاری از
فعالان حوزه
کارگری
معتقدند
تناقضهای
آشکار میان
حداقل دستمزد
مصوب شورای
عالی کار و
ارقام اعلامی
برای خط فقر
وجود دارد و این
رقم نه تنها
غیرواقعی،
بلکه بیپشتوانه
و بدون در نظر
گرفتن بسیاری
از مؤلفههای
معیشتی
خانوادهها
اعلام شده
است. ß |
|

20 اکتبر 2025
دادگاه
مردمی برای
زنان
افغانستان:
مسیری تازه
برای
دادخواهی
مریم
فومنی
شهرزاد
اکبر، رئیس
پیشین
کمیسیون
مستقل حقوق
بشر
افغانستان، میگوید
که «دادگاه
مردمی برای
زنان
افغانستان» مسیر
تازهی
دادخواهی را
برای جامعهی
مدنی این کشور
گشوده است.
در
شرایطی که
حکومت طالبان
با نقض گسترده
و نظاممند
حقوق زنان،
آنها را از
ابتداییترین
آزادیها محروم
کرده و
مسیرهای
قانونی
دسترسی به عدالت
را بسته است،
جامعهی مدنی
افغانستان با
برگزاری
دادگاه مردمی
سه روزهای در
مادرید (۸ تا
۱۰
اکتبر) علاوه
بر مستندسازی
و انعکاس نقض
حقوق زنان، به
عادیسازی
خشونت و آزار
جنسیتی از سوی
طالبان اعتراض
کرد. ß
|
|
داستان
بهترین
روستای
گردشگری
جهان، سانسور
شد
آزاده
مختاری:
روستای
شفیعآباد کرمان،
حالا یکی از
بهترین
روستاهای
گردشگری جهان
است.

اما
پشت این عنوان
جهانی، قصه شش زن است که
سال ۹۲ با ۲۰
هزار تومان،
صندوقی کوچک
ساختند تا
صنایع دستی
تولید کنند و
قناتهای خشکشده
روستایشان را
دوباره زنده
کنند.
نامشان «گوجینو»
بود؛ زنان بیادعا
اما قدرتمند.
زنان
گوجینو با پول
سوزندوزیشان،
۸ قنات را
احیا کردند،
مردان روستا
را همراه کردند
و نام شفیعآباد
را به جهان رساندند.
اما
در جشن جهانیشدن
روستا، هیچکس
نامی از آنها
نبرد. سانسور
زنانی که
روستایشان را
جهانی کردند،
زخمی است بر
دل امید و
تلاش...
|
|

16 اکتبر 2025
ناصر
تقوایی:
«من به مرگ نمیگویم شکست؛
مرگ بخشی از مبارزه است»
امید
رضایی
نوشتن
دربارهی
مردگان، راه
رفتن بر لبهی
تیغ است. هر
نوشتهای
دربارهی
مردگانِ اهل
فرهنگ با این
خطرِ بیواسطه
مواجه است که
بهسرعت در
ورطهی حزن و
سوز و رقت
بیفتد و به
مرثیه و مدیحهای
پرآبچشم اما
بدونِ محتوا
تبدیل شود.
زمانی که روزنامهنگاریِ
مکتوب هنوز
رونقی داشت،
نوشتن دربارهی
مردگانِ پرآوازه
ژانر جداگانهای
بود و در دورههای
آموزشی ساعتهایی
را به آن
اختصاص میدادند.
در ینگهی
دنیا ــ بهقول
تقوایی، در
«جوامع بدون
سانسور» ــ
روزنامهنگارانی
بودند و هستند
که عمرشان را
صرف نگارش
مقاله و کتاب
دربارهی
مرگِ بزرگان
کردهاند و از
این طریق به
نام و نانی
رسیدهاند.
در
این درسها و
درسگفتارها
اما کسی نگفته
که چطور میتوان
بیآبچشم،
بیحزن و سوز
و اندوه و رقت
در مرگِ کسی
نوشت که خلقنشدههایش
از ساختههایش
بیشترند؛ کسی
که آثار چاپنشدهاش
قابلشمارش
نیست؛ کسی که
نوشتهها و
ساختههایش،
هم قبل از آن
انقلابِ
خانمانسوز و
هم بعد از آن،
زیر تیغ
سانسور شرحهشرحه
شد.
مواجهه
با مرگِ
تقوایی در
شبکههای
اجتماعی اما
فقط سوز و
گداز نیست.
روشنفکرانِ
فعال در شبکههای
اجتماعی و
کاربران عادی
دوست دارند او
را به «نهگفتن»اش
بشناسانند و
بشناسند. قطعههایی
از سخنرانیها
و مصاحبههای
او دستبهدست
میشوند با
جملههای
کوبنده و
قاطع: «تا
زمانی که برای
فیلم ساختن
باید اجازه
گرفت من دیگر
فیلم نمیسازم»،
«تا زمانی که
کسی باید قبل
از ساخت فیلمنامهی
من را بخواند
من فیلم
نخواهم ساخت»
یا «وقتی نمیگذارند
فیلمت را
بسازی، بهتر
است سرت را با
کار دیگری گرم
کنی تا حرمتِ
هنرت را نگه
داری».ß
|
|
نوشته
بهرام بیضایی
برای ناصر
تقوایی:در چند
دهه گذشته،
هیچکس از اهل
فرهنگ، صاحب
مرگ خود نبود

«سرانجام
ناصر تقوایی،
روزی که کسی
انتظارش را
نداشت، موفق
شد دستکم
مرگِ خود را
چون آخرین
فیلمِ مستقلش
در آزادی کامل
ــ بی دستدرازیِ
مجوّزها ــ
کارگردانی
کند و تماشگرانَش
در پشتیبانی
بهپا خاستند
و ناگهان صدای
سالها گمشدهی
همسرش صدای
وِی شد!
برخی
در اندازهی
آثارشان هستند،
برخی بزرگتر
و برخی کوچکتر
ـ و برخی بزرگنماتر!
در
چند دههی
گذشته هیچکس
از اهل فرهنگ
صاحبِ مرگِ
خود نبود...
چه
نامهای
بزرگی که از
دیدرسِ
دوستدارانِ
فرهنگ بدونِ
واپسین
بِدرود
ناپدید شدند!
هنرِ
کارگردانیِ
ناصر تقوایی
بود که در یکی
از نیرومندترین
صحنهآراییهای
سینمایی،
موفّق شد تنِ
تمامِ خود و
مهارِ آیینهای
مرگِ خود را
به اختیارِ
خود درآورَد و
از آن آخرین و
شاید از نظرِ
تاریخی یکی از
مهمترین
فیلمهای
مستقلِ خود را
بسازد و آن را
از یکرنگ شدن با
چرخهی
تبلیغاتِ
آقایان
درببرَد!
آخرین
درسِ ناصر
تقوایی
بهترین درسش
بود ــ
بدرود
ناصر تقوایی؛
ما نیازمندِ
درسهای
بیشتریم!» |