گزارش ها و ايران در آئينه رسانه های آلمان تازه های روز ، گفتنيها ، نوشته ها و انديشه ها
Bis 17. November 2025 Dezember 2025

05. Dezember 2025


28 
نوامبر 2025
زنان عرب ایرانی، زندگی‌هایی که درباره‌اش چیز زیادی نمی‌دانیم
مریم فومنی
زنانی سیاه‌پوش، با عبایه‌هایی که از سر تا قوزک پایشان را پوشانده، در زیر هرم آفتاب جنوب ایران، با چهره‌هایی خسته و مستأصل ــ این تصویر رایجی است که از زنان عرب ایران در رسانه‌ها می‌بینیم. کمی بیشتر که بگردیم، داستان این زنان به قتل‌های ناموسی، ازدواج‌های اجباری، خودکشی‌های از سر ناچاری، کم‌آبی و فقر و کم‌سوادی گره خورده است. این رنج‌‌ها و آن عبایه‌های سیاه گرچه بخشی از واقعیت زندگی بسیاری از این زنان است اما همه‌ی ماجرا نیست.
همان‌طور ‌که شیما سیلاوی می‌گوید، زنان عرب ‌صرفاً به‌علت عرب‌بودن، زندگی یکسانی ندارند: «تعداد زیادی از مردم عرب کشاورز و دامدارند و در مناطق روستایی زندگی می‌کنند، تعدادی هم شهرنشین هستند و با چالش‌های متفاوتی مواجه‌اند. در کلیشه‌های ساخته‌شده اما زن عرب توسری‌خور است، صدایش درنمی‌آید، به‌زور شوهرش می‌دهند و سرش را می‌برند.» اما به گفته‌ی این فعال حقوق بشر، بسیاری از زنان عرب می‌کوشند تا از این قالب‌های ازپیش‌ساخته خارج شوند.
زنان ایرانی اهل هر جا که باشند و هر هویتی که داشته باشند از تبعیض‌های قانونی و شرعی و عرفی در امان نیستند. برای زنان عرب و دیگر زنان گروه‌های اقلیت که سایه‌ی سنت‌های قومی و قبیله‌ای را نیز بر بالای سر دارند، تبعیض‌ها سنگین‌تر و چندلایه‌تر است. 
هدی کریمی، فعال مدنی و روزنامه‌نگار آبادانی، در گفت‌وگو با «آسو» ماندگاری این تبعیض‌های مضاعف را نتیجه‌ی پشتیبانی حکومت از آیین‌‌ و رسوم و قواعد نانوشته‌‌ی قبیله‌ای می‌داند. همدستی حکومت با ساختار مردسالارانه‌ی قبیله‌ای، گاه به صورت سکوت در برابر سنت‌هایی همچون «نهوه» ــ که عاملیت زنان در ازدواج را به رسمیت نمی‌شناسد ــ دیده می‌شود، گاه در قالب حمایت‌های قانونی و تخفیف در مجازات مردانی تجلی می‌یابد که به بهانه‌ی «ناموس» زنان خانواده و قبیله‌ را به قتل می‌رسانند، و گاه به تلاش برای تحکیم رسوم قدیمی‌ای مثل «خون‌بس» می‌انجامد که زنان را غرامتی برای حل نزاع می‌شمارد و آنها را مجبور به ازدواج ناخواسته می‌کند.
تلاش زنان عرب برای مقابله با پدرسالاری در حکومت و قبیله
شیما سیلاوی می‌گوید: «حکومت از یک طرف ما را قبیله‌محور و قوم‌گرا می‌خواند و از طرف ‌دیگر وضعیتی را که در آن به سر می‌بریم مثل چماق به سرمان می‌کوبد. در واقع، حکومت ترجیح می‌دهد که اصلاً به بعضی مسائل نپردازد. به ما می‌گوید که شما در قبیله‌ی خودتان این مشکل را حل کنید. ولی ما در کشور مدرنی زندگی می‌کنیم که باید در آن دادگاه و نظام تحقیق و تفحص و رسیدگی قضائی وجود داشته باشد. نمی‌توانیم اجازه دهیم که مشکلاتمان را قبیله حل کند. اما از قضا جمهوری اسلامی از واگذار کردن مسئله‌ی قتل‌های ناموسی یا زن‌کشی به قبیله خیلی استقبال می‌کند.»ß

زنی که صدای پرده‌نشینان شد؛ ماگه رحمانی، اولین زن داستان‌نویس و تذکره‌نویس افغانستان

بهروز اخلاقی
ماگه رحمانی به جرم «تن ندادن به عرف» باید خانه‌نشین می‌شد. از انتشار مهم‌ترین کتاب او، پرده‌نشینان سخنگوی، تنها یکی دو ماه می‌گذشت و او حالا به سرنوشت زنان ادیبی دچار شده بود که اولین بار خودش تاریخ پرده‌نشینی‌شان را روایت کرده بود. ß

رقابت بزرگ بین پکن و واشنگتن بر سر انرژی آینده
نبرد انرژی چین و امریکا، اروپا در چنگ آتلانتیسم

تجارت، استانداردها، ژئوپلیتیک، رقابت چین و آمریکا در همه زمینه‌ها جریان دارد. در حالی که درگیری‌های بین این دو غول با جلسات «دوستانه» دنبال می‌شود، اما عنصری ثابت به روشنی قابل تشخیص است: اتحادیه اروپا علی‌رغم همسویی با واشنگتن، به طور سیستماتیک عقب مانده و به بازی گرفته نمی‌شود. آیا این امر در بخش استراتژیک انرژی نیز صادق خواهد بود؟

نویسنده Arnaud Bertrand برگردان شروين احمدي  
در این حوزه نیز، شکاف هویدا است... در یک طرف، چین، با مزارع بادی، دشت‌های پنل خورشیدی و کلان‌شهرهایی که روشنایی آنها ظلمت را به چالش می‌کشد؛ کشوری که برخی از ناظران آن را اکنون «دولت الکتریکی» می‌نامند. از سوی دیگر، ایالات متحده، تولیدکننده پیشرو هیدروکربن در جهان، و شعاری که در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری ساکن فعلی کاخ سفید، آقای دونالد ترامپ، برجسته بود: « Drill, baby, drill»( «حفاری کن عزیزم ، حفاری کن!»).
به نظر می‌رسد رویارویی بین پکن و واشنگتن در حال شکل دادن به استراتژی‌های انرژی دو ابرقدرت نیز می باشد، جهت‌گیری به سوی سوخت‌های تجدیدپذیر و یا استفاده از انرژی فسیلی، استفاه از برق در مقابل نفت. در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سپتامبر ۲۰۲۵، رئیس جمهور آمریکا تغییرات اقلیمی را «بزرگترین کلاهبرداری که تاکنون متصور شده است» نامید. سپس به حضار هشدار داد: «اگر فریب این کلاهبرداری انرژی سبز را بخورید، کشورهایتان غرق خواهند شد». شی جین پینگ، همتای چینی او، در پاسخ گفت: «گذار سبز و کم کربن روند عمیق دوران ماست. اگرچه برخی از کشورها با آن مخالفند، جامعه بین‌المللی باید در این مسیر باقی بماند».
فراتر از لفاظی و شعار‌ها، واقعیت این گردش‌ تاریخی که توسط دو غول به صحنه تقابل کشیده شده، چیست؟ و چه عواقبی می‌تواند برای قاره کهن داشته باشد، که به طرز چشمگیری در مورد این موضوع سکوت کرده است؟
جهت‌گیری پکن به سوی انرژی‌های تجدیدپذیر که در گفتمان رسمی ناشی از نگرانی‌های زیست‌محیطی است، به یک ضرورت عدم‌وابستگی نیز پاسخ می‌دهد. چین اکثر سوخت‌های فسیلی خود را (به استثنای زغال سنگ) وارد می‌کند، امری که موجب یک آسیب‌پذیری استراتژیک می‌شود زیرا مسیرهای دریایی که نفت را منتقل می‌کنند از تنگه‌هایی - به ویژه تنگه هرمز و تنگه مالاکا - عبور می‌کنند که در صورت درگیری می‌توانند بسته شوند. بنابراین، برقی کردن اقتصاد با تکیه بر تولید داخلی، راه‌حلی برای رهایی از هرگونه وابستگی در نظر گرفته می‌شود.
عمل‌گرایی در پکن، همانند واشنگتن
پیشرفت چین در این زمینه قابل توجه است (به ضمیمه مقاله «جهش بزرگ به جلو» مراجعه کنید). اگرچه سوخت‌های فسیلی هنوز ۸۰٪ از کل مصرف انرژی کشور را تامین می‌کنند (در مقایسه با ۸۴٪ در ایالات متحده)،اما انرژی‌های تجدیدپذیر در حال حاضر بیش از یک سوم تولید برق (۳۵٪) را تشکیل می‌دهند و پیش‌بینی می‌شود که تا سال ۲۰۲۴، ۸۳ ٪ از تقاضای برق در حال رشد را پوشش دهند(۱). تقریباً نیمی از کارشناسانی که در سال ۲۰۲۴ در چارچوب یک مطالعه بزرگ مورد سوال قرار گرفتند، معتقدند که این کشور در حال حاضر به اوج انتشار دی اکسید کربن (CO₂) خود رسیده است و یا تا پایان سال ۲۰۲۵، پنج سال زودتر از۲۰۳۰، به هدف رسمی اعلام شده خواهد رسید(۲)ß

 

غارت جنگل بیستون؛ درخت‌کُشی و آماده‌سازی برای تراکم‌فروشی
نادر افراسیابی - پارک جنگلی ۱۱۲ هکتاری بیستون که در جوار کتیبه جهانی بیستون قرار دارد، قربانی یک غارت سیستماتیک شده است: ده سال واگذاری به شرکتی ناکارآمد، قطع عمدی آبیاری، رها کردن جنگل در برابر آفات، تمدید مکرر قرارداد با وجود تخریب آشکار و اکنون واگذاری به شهرداری تحت قانون برنامه هفتم؛ فعالان محیط زیست هشدار می‌دهند که یک سناریوی تکراری برای تبدیل جنگل به مجتمع تجاری و پارکینگ، این بار در جوار یک اثر ثبت جهانی در حال اجراست.
نادر افراسیابی

۱۴ آذر ۱۴۰۴
 باز کنیدبه شکل پی‌دی‌اف به اشتراک بگذارید
پارک جنگلی دست‌کاشت بیستون که در مجاورت اثر تاریخی بیستون قرار دارد با یک بحران چندوجهی درگیر شده استبه گزارش شرق، این جنگل ۵۰ ساله که عمدتاً از درختان کاج الدار تشکیل شده، به دلیل کهولت سن و بی‌توجهی در نگهداری (به ویژه آبیاری ناکافی توسط شرکت متولی پیشین)، در معرض هجوم آفات چوب‌خوار قرار گرفته و بخشی از درختانش خشکیده‌اند. همزمان، پدیده قطع غیرقانونی درختان توسط سودجویان و معتادان، بر وسعت این فاجعه زیست‌محیطی افزوده است. در حالی که مسئولان منابع طبیعی بر ضرورت قطع درختان آلوده و جایگزینی آن‌ها با گونه‌های بومی تأکید دارند، فعالان محیط زیست از کندی اقدامات درمانی و نیز احتمال تغییر کاربری زمین در صورت واگذاری مدیریت جدید به شهرداری، عمیقاً ابراز نگرانی می‌کنند. این وضعیت، صحنه‌ای از تقابل غفلت مدیریتی، بحران اکولوژیک و منافع سودجویانه را به نمایش گذاشته استß

خلع سلاح نمادین: چگونه «نظام» شروین را «مجاز» کرد

حسین نوش‌آذر - حاجی‌پور با ترانه «برای»، به یک نماد بین‌المللی مقاومت بدون مجوز تبدیل شده بود. انتشار آلبوم «واقعی» با مجوز ارشاد اسلامی، نشان‌دهنده یک تغییر استراتژی اساسی است: حرکت از مقاومت از حاشیه (تک‌آهنگ‌های غیرمجاز) به فعالیت از درون چارچوب. این یک گذار پرریسک هویتی است. «شروین» دیگر تنها صدای اعتراض نیست؛ حالا یک هنرمند دارای مجوز است که باید در محدوده خطوط قرمز تأییدشده عمل کند. این گذار، خود به تنهایی برای بسیاری از حامیان سابقش، یک تناقض ذاتی محسوب می‌شودß

اسرائیل گذرگاه رفح را فقط برای خروج فلسطینیان به مصر باز می‌کند

کامیون‌های حامل کمک و آمادۀ عبور از دروازه مصری گذرگاه رفح، ۲۰ اکتبر ۲۰۲۵. AP - Mohammed Arafat
خبرگزاری فرانسه گزارش داده که اسرائیل امروز چهارشنبه، ٣ دسامبر اعلام کرده که گذرگاه رفح میان غزه و مصر را به هدف خروج ساکنان این منطقه در روزهای آینده باز خواهد کرد. در همین‌حال قاهره ضمن تکذیب هر گونه توافقی با تل‌آویو در این خصوص، تأکید کرده که این گذرگاه باید از دو طرف باز شود تا کاروان‌های کمک‌رسان نیز اجازۀ عبور به غزه را بیابندß

ازبکستان گذرگاه مرزی خود با افغانستان را پس از چهار سال به طور کامل بازگشایی کرد
تاشکند با اعلام بازگشایی کامل تنها گذرگاه مرزی‌اش با افغانستان، تردد مستقیم مسافران را پس از بسته‌بودن از سال ۲۰۲۱ ممکن کرد. این تصمیم بنا بر گفته اتاق بازرگانی و صنایع ازبکستان، تجارت دوجانبه را به شکل قابل توجهی تسهیل خواهد کرد.
منتشر شده در: 03/12/2025 - 13:57

پل دوستی، مرز میان افغانستان و ازبکستان © ار اف ای- زکریا حسنی
توسط:ار.اف.ایدنبال کنید
تبلیغ بازرگانی
به گزارش خبرگزاری فرانسه، ازبکستان که در سال‌های اخیر روابط تجاری خود با طالبان را گسترش داده است، گذرگاه پل ترمذ–حیرتان را که از زمان به‌قدرت‌رسیدن این گروه در اوت ۲۰۲۱ بر روی افراد عادی بسته بود، به طور کامل بازگشایی کرد. این خبر را اتاق بازرگانی و صنایع ازبکستان روز سه‌شنبه اعلام کرد و گفت: «مسافران اکنون می‌توانند به صورت مستقیم و با امنیت کامل بین دو کشور رفت‌وآمد کنند.» با این حال، این نهاد یادآوری کرده که لزوم دریافت ویزا میان دو کشور همچنان برقرار است
طبق توضیحات این نهاد دولتی، بسته‌بودن این گذرگاه که با نام پل «دوستی» افغانستان و ازبکستان هم شناخته می‌شود طی سه سال گذشته باعث می‌شد افرادی که قصد رسیدن به شهر مزارشریف در ۷۵ کیلومتری مرز ازبکستان را دارند، مجبور شوند یک روز راه را از مسیر تاجیکستان طی کنندß

آقا نوبل
داستان زندگی آلفرد نوبل ،شبیه دزدی است که گوسفند مردم می‌ربود و گوشتش صدقه می‌کرد. از او پرسیدند که این چه معنی دارد؟
گفت:« ثواب صدقه با بزه دزدی برابر گردد و در این میانه‌، پیه و دنبه‌ و دنبلان اش برای من باشد!
آلفرد نوبل هم از یک طرف کارخانه تولید سلاح و وسایل کشتار جمعی به پا می‌کرد از طرفی جایزه صلح نوبل را به کسانی
که «بیشترین یا بهترین کار را برای دوستی بین ملت‌ها، لغو یا کاهش رویارویی‌های نظامی یا تشکیل و ترغیب همایش‌های صلح انجام داده باشد.»اختصاص میداد.
آلفرد نوبل شیمی دان، مهندس، مخترع، اسلحه ساز سوئدی، شخصیت جالبی دارد، در استکهلم به دنیا آمد، در دوران کودکی با خانواده اش به روسیه مهاجرت کرد، مدت کوتاهی به مدرسه رفت، هیچ گاه تحصیلات دانشگاهی نداشت ، مدتها در آمریکا زندگی کرد، به همراه برادرانش در صنعت نفت باکو فعال بود و در ایتالیا در گذشت ودر سوئد به خاک سپرده شدß

01. Dezember 2025

رشد انفجاری تولید تسلیحات در جهان در ۲۰۲۴؛ از آمریکا و اروپا تا خاورمیانه
رادیو فردا

تسلیحات ناتو در لهستان
وقتی دولت‌ها از «امنیت» حرف می‌زنند، اعداد پشت صحنه را شرکت‌های اسلحه‌سازی تعیین می‌کنند.
تازه‌ترین گزارش مؤسسه بین‌المللی پژوهش‌های صلح استکهلم، سیپری، نشان می‌دهد که صد شرکت بزرگ ساخت تسلیحات در جهان در سال ۲۰۲۴ به رکورد تازه‌ای رسیده‌اند: ۶۷۹ میلیارد دلار فروش سلاح و خدمات نظامی؛ یعنی افزایشی ۵.۹ درصدی فقط در یک سال.
این جهش در حالی رخ داده که جنگ در اوکراین وارد چهارمین سال خود شده، غزه زیر بمباران بوده است، تنش‌های منطقه‌ای از دریای سرخ تا شرق آسیا بالا گرفته و بودجه‌های نظامی در بسیاری از کشورها با سرعتی کم‌سابقه در حال افزایش است.
سیپری می‌گوید: تولیدکنندگان جنگ‌افزار «روی موج تقاضا سوار شده‌اند»، اما این موج فقط عدد و رقم نیست؛ نقشه قدرت و ناامنی در جهان را هم عوض می‌کند.
آمریکا؛ پول بیشتر، تأخیر بیشتر
بزرگ‌ترین سهم از این کیک ۶۷۹ میلیارد دلاری همچنان در دست شرکت‌های آمریکایی است.
۳۹ شرکت آمریکایی حاضر در فهرست صدگانه، مجموعاً ۳۳۴ میلیارد دلار فروش نظامی داشته‌اند؛ ۳.۸ درصد بیشتر از سال قبل. نام‌های آشنا در صدرند: لاکهید مارتین، نورثروپ گرومن، جنرال داینامیکس و دیگر غول‌های تسلیحاتی.
اما پشت این رشد، بحران مزمنی خوابیده که خود آمریکایی‌ها هم نگرانش هستند: تأخیرهای بی‌پایان و جهش هزینه‌ها در پروژه‌های کلیدی. برنامه جنگنده اف-۳۵، زیردریایی‌های اتمی کلاس کلمبیا و موشک بالستیک قاره‌پیمای جدید «سنتینِل» هر سه با تأخیر و هزینه‌های فراتر از پیش‌بینی روبه‌رو هستندß

تحلیل زمانه, [26 Nov 2025 um 19:24]
نقشه احتمالی اسرائیل از پرواز جنگنده‌ها در امتداد مرزهای ایران
مصطفی نجفی
ورود شب گذشته جنگنده های اسرائیلی به خاک #عراق و پرواز در امتداد مرزهای ایران، برای اولین بار نیست و به نظرم در دو سه هفته اخیر چند بار جنگنده های #اسرائیل دست به چنین اقدامی زده‌اند.
اسرائیل با این پروازها در امتداد مرز کشورمان چند کار را هم‌زمان انجام می‌دهد و همه‌اش را باید در راستای ادامه جنگ ۱۲روزه فهمید.
اول، تمرین و شبیه‌سازی عملیات بعدی است؛ یعنی حفظ آسمان عراق به‌عنوان کریدور اصلی حمله، تست مسیر، زمان واکنش رادارها و دفاع هوایی ایران و جمع‌آوری داده برای هرسناریوی احتمالی. این همان فاز «شکل‌دهی میدان» قبل از هر درگیری بزرگ است.
دوم، بازدارندگی روانی و فشار سیاسی بر تهران است. پیام تل‌آویو این است که: «دست بالا در آسمان با ماست و فاصله بین گشت‌زنی و حمله واقعی خیلی می‌تواند کوتاه باشد.» یعنی یادآوری می‌کند که جنگ ۱۲روزه تمام نشده، فقط از فاز درگیری مستقیم به فاز تهدید دائمی منتقل شده‌ایم.
سوم، هماهنگی میدانی با امریکا برای فشار دیپلماتیک است؛ هم روی پرونده هسته‌ای ایران، هم روی کل معادله ایران–غرب. پیام ضمنی این است: یا در میز مذاکره امتیاز بده، یا ریسک بازگشت حملات را بپذیر! به ویژه اینکه تحرکات جدید دیپلماتیک میان تهران و واشنگتن آغاز شده است.
چهارم، این پروازها نمایش قدرت برای افکارعمومی داخلی اسرائیل و برای بازیگران عربی منطقه هم هست؛ تل‌آویو می‌خواهد نشان دهد بعد از جنگ ۱۲روزه هنوز ابتکار عمل را از دست نداده، می‌تواند تا کنار مرز ایران پرواز کند و در معادلات امنیتی منطقه تعیین‌کننده باقی بماند.
در کنار همه اینها، یک هدف مهم دیگر هم هست؛ عادی‌سازی تدریجی این حضور برای مقامات نظامی ایران. وقتی این پروازها مدام تکرار شود و به رفتار روتین تبدیل شود، سطح حساسیت و آماده‌باش به‌تدریج پایین می‌آید.
در چنین شرایطی، اسرائیل می‌تواند در یک لحظه‌ی انتخاب‌شده، از دل همین الگوی به ظاهر تکراری، حمله‌ای واقعی انجام دهد و عنصر غافلگیری را حداکثر کند.
به طورکلی، هدف، تثبیت برتری هوایی و روانی پس از جنگ ۱۲روزه، تمرین عملی مسیر حمله، آزمون خطوط قرمز، فراهم کردن امکان یک غافلگیری حساب‌شده و افزودن وزن واقعی به تهدیدهای دیپلماتیک علیه ایران است.
#
تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane


30
نوامبر 2025
حضور پایدار دیانت زردشتی در فرهنگ ایران
فریدون وهمن
متن سخنرانی فریدون وهمن، استاد پیشین زبان‌ها و ادیان کهن ایران در دانشگاه کپنهاگ، به دعوت انجمن فرهنگی ایران و دانمارک، در روز ۱۶ نوامبر ۲۰۲۵
این سخنرانی کوششی است در بررسی روح فرهنگی ایران و اینکه چرا فرهنگ و تمدن کشور ما در فراز و فرود تاریخ تداوم یافت و نابود نشد. در طول عرایضم به اختصار به سه دوره‌ی مهم از تاریخ ایران خواهم پرداخت: دوران هخامنشی، دوران ساسانی و دوران اسلامی.
و اگر می‌بینید که عنوان دعوت‌نامه‌ها «حضور پایدار دیانت زردشتی در فرهنگ ایران» است بدان سبب است که هویت و فرهنگ ملی ایران در طول قرن‌ها در دامان این دیانت پرورش یافته و حق‌شناسی و وفاداری ملی حکم می‌کرد که نام آیین زردشت سرلوحه‌ی این مطالعه قرار گیرد. نکته‌ی دیگر آن که متأسفانه به علت ضعف شدید بینایی، به آسانی قادر به خواندن مطالبی که نوشته‌ام نیستم. بنابراین، از دوست ارجمندم آقای مهرداد زمانی، عضو هیئت مدیره‌ی انجمن فرهنگی ایران و دانمارک، تقاضا کردم که لطف کنند و متن سخنرانی را بخوانند. البته در بخش دوم این برنامه که به گفت‌وگو درباره‌ی سخنرانی و پرسش و پاسخ اختصاص دارد شرکت خواهم کرد.
درخشان‌ترین بخش تاریخ ما نه در فتوحات این پادشاه یا آن حاکم، بلکه در پویایی «روح مینوی ایران» است، روحی که در گذر زمان، در شکل‌های گوناگون تجلّی یافته است، از آیین‌ها و نیایش‌های دینی و فلسفه تا عرفان و زبان و شعر و ادبیات که به ایران امکان داده تا در برابر فرسایش تاریخی و فرهنگی پایدار بماند.
این روح نه صرفاً دینی یا قومی بلکه فرهنگی و انسانی است و مرزی نمی‌شناسد؛ جوهری است که همواره میان عقل و ایمان، زمین و آسمان، سنت و نوآوری تعادل جسته است.
این گوهر ــ یعنی هویت ایرانی ــ برخلاف تصور رایج، نتیجه‌ی ثبات بیرونی نیست، بلکه حاصل توانِ بازآفرینی درونی است.
ایران بارها در معرض فروپاشی سیاسی قرار گرفت، اما هر بار از دلِ ویرانه‌ها، با صورتی نو و اندیشه‌ای ژرف‌تر باز زاده شد. این پایداری، بیش از هر چیز، به نیرویی برمی‌گردد که در حافظه‌ی جمعیِ ایرانیان ذخیره است، حافظه‌ای که گذشته را نه همچون باری سنگین، بلکه مانند سرچشمه‌ی معنا حفظ کرده است.
در تاریخ کهن جهان، دو کشور از برجستگی خاص برخوردارند، یکی ایران و دیگری یونان. تقدیر چنان بود که هر یک به راهی بروند، اما پیوند و تلاقی‌شان تمدن‌ساز باشد. یونان سرچشمه‌ی اندیشه و فلسفه شد و ایران سرچشمه‌ی ایمان و عرفان.
در گستره‌ی تاریخ، این دو سرزمین بیش از دیگران در بنیاد نهادنِ فرهنگ و اندیشه‌ی بشر نقش داشته‌اند. این دو تمدن، همچون دو بال یک پرنده، اندیشه و ایمان انسان را به پرواز درآوردند و مسیر تمدن جهانی را شکل دادند.
ایران سرزمین کهنِ نور و باورهای دینی، از سپیده‌دم تاریخ حامل اندیشه‌ی معنوی و اخلاقی بود. زردشت از پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک سخن گفت، چنین آموزه‌هایی در امپراتوری‌های بزرگ هخامنشی و ساسانی متبلور شد و راستی و احترام به تنوع باورها در سیاست و فرهنگ جایگاهی والا یافت ــ ارزش‌هایی که بعدها به تمدن‌های دیگر هم راه یافت. نفوذ افکار زردشتی در شکل‌گیری ادیان دیگری مثل مانوی و مزدکی، یهودی، مسیحیت، اسلام و دین نوپای بهائی انکارناپذیر است و اگر فرصتی شد به آن خواهیم پرداخت.
در سوی دیگر، یونان، مهد خرد و پرسش‌گری، فلسفه را به‌عنوان راهی برای شناخت جهان و انسان پدید آورد. از سقراط که انسان را محور جهان شناخت، تا افلاطون که از جهان ایده‌ها سخن گفت و ارسطو که نظم طبیعت و عقل را بنیاد هستی شمرد، اندیشه‌ی یونانی راه را برای علم، منطق و هنر گشود. یونان، با عشق به زیبایی و حقیقت، ستون‌های تفکر عقلانی بشر را بنا نهادß

کانال سعید پیوندی Paivandi, [17 Nov 2025 um 11:56]
آقای خامنه‌ای و ملی‌گرایی بدون ملت و بدون ایران؟
سعید پیوندی
زمانی که آقای خامنه‌ای پس از ده‌ها سال نشنیدن و نادیده گرفتن ترانه ملی که مردم آن را در برابر گفتمان اسلام‌گرایی بدون مرز به پرچم هویتی خود تبدیل کرده بودند از "مداح بیت" خود خواست برایش "ای ایران" را بخواند، کسانی که سال‌های طولانی است در انتظار نوری در انتهای تونل تاریک حکومت دینی هستند بار دیگر این پرسش تکراری را میان کشیدند که آیا کشتی‌بان را سیاستی دگر آمده است ؟
از آن روز حکومت تلاش کرده پرچم "ایران‌گرایی" را این‌جا و آن‌جا بلند کند تا شاید از شکاف فرهنگی و سیاسی با جامعه کاسته شود. جدیدترین اقدام حکومت در این زمینه برپایی مجسمه "زانو زنندگان برابر ایران" است که 16 آبان در میدان انقلاب رونمایی ‌شد. این بار حکومت به جای ارجاع به نشانه‌های دینی به سراغ شاپور اول، پادشاه ساسانی، رفته است تا صحنه نمادین زانو زدن والرین، امپراتور روم، را به نماد مقاومت ایران در برابر امریکا و غرب تبدیل کند.
دست‌کشیدن از روایت انحصاری انقلابی-شیعی اسلام‌ سیاسی و روی‌آوردن به ملی‌گرایی پس از 47 سال، اگر اصالتی در آن باشد، بیشتر به تغییر مذهب می‌ماند و نوکیشان بیگانه با پاردایم جدید باید عادت‌واره‌ها و باورهای پرشماری را برای کنار گذاشتن میراث فکری و هویت گذشته از یاد ببرند و چیزهای زیادی را هم در رابطه با "مذهب" جدید خود بیاموزند.
گفتار، رفتار و کردار چند ماه گذشته دست‌اندرکاران اما نشان می‌دهد که نه خبری از چرخش فرهنگی و دگردیسی فکری در میان است و نه چیز زیادی شاید در امر سیاست‌ورزی به سبک و سیاق حکومت دگرگون شده است. دستگاه حکومتی، رسانه‌های سراسری، سرداران و امامان جمعه برگشته‌اند به همان تنظمیات همیشگی. گویی بهار ایران‌گرایی هم مرده به دنیا آمده است. فقط در این میان مردم جسارت بیشتر پیدا کرده‌اند و در سایه ناتوانی حکومت در کنترل فراگیر عرصه عمومی سبک زندگی خودشان را به حکومت تحمیل می‌کنند.
داریوش شایگان در کتاب "نگاه شکسته" خود به زبان فرانسه (Le regard mutilé) که نقد تاسیس حکومت دینی در ایران را نشانه رفته از مفهوم "روکش‌کاری" برای دگرگون‌شدن سطحی در مواجه سنت با دوران مدرن استفاده می‌کند.
رفتار حکومت تا کنون کم و بیش همان "روکش‌کاری" است بدون نشانی از چرخش پارادیمی یا فرهنگی معنادار. نوحه‌خوانی و ارجاع انحصاری به هویت شیعی، رویکرد مکتبی در سیاست و کشورداری، راهپیمایی اربعین و بی‌اعتنایی به سنت‌های ملی، اذیت و آزار مخالفان ... مانند گذشته ادامه دارد. چیز اساسی تغییر نکرده است و نمودهای بیرونی مذهب جدید ملی‌گرایی بیشتر به رویه بسیار نازکی می‌ماند که می‌توان از ورای آن اصل جنس را به روشنی دید.
شماری این رفتار حکومت را ریاکاری و یا استفاده ابزاری از احساسات ملی جامعه می‌دانند. این داوری چندان هم بی‌پایه نیست اما شاید چیزی فراتر از انگیزه‌ها و نیت دست‌اندرکاران هم وجود دارد. سرنوشت این ملی‌گرایی دیر از راه رسیده حکومت را نمی‌توان از آن‌چه بر خود دین رفت جدا کرد. امروز نظام دینی بیشتر حکومت مناسک و ظواهر دینی است. از دیگ حکومت دینی که قرار بود به نام اخلاق سیاست را از درون تسخیر کند دین تهی شده از اخلاق و معنویت بیرون آمد. نتیجه این وارونگی تسخیر دین توسط سیاست است. در این داد و ستد ضدتاریخی خود دین فاسد شد و به صورت ابزاری برای سلطه اسلام‌گرایان حرفه‌ای درآمد.
اکنون همه شواهد نشان می‌دهند که همان بلایی که در طول چند ده سال بر سر دین آمد به شکل دیگری دارد در چند ماه بر سر ملی‌گرایی حکومتی می‌آید. ملی‌گرایی حکومت دینی که مانند "وفاق ملی"، "آشتی ملی" به روکش‌کاری شبیه است تناقض جدیدی را به پارادکس‌های پرشمار گذشته این نظام سیاسی نازمان می‌افزاید.
ج.ا. ملی‌گرایی بی‌هزینه و سهل و آسان را بدون ایران، بدون ملت و بدون تاریخت آن می‌خواهد. نوعی ابتذال ملی‌گرایی که دامنه آن از چند مناسک نمایشی، محکوم کردن یک طنزپرداز و مشتی شعار فراتر نمی‌رود. به همین دلیل هم حکومت در همان زمانی که مشغول صحنه‌آرایی ایران‌گرایی خود در میدان انقلاب تهران است مقبره کورش را محاصره نظامی می‌کند تا ملت هوس ملی‌گرایی مستقل از قدرت حاکم به سرش نزند.
اگر ملی‌گرایی رهبران ج.ا. واقعی و اصیل بود شاید آن‌ها می‌بایست پیش هر چیز آن‌چه را که بر سر ملک و ملت آورده‌اند را به رسمیت می‌شناختند و مردم را به داوری درباره کارنامه خود فرا می‌خواندند. اگر این ایران‌‌گرایی حکومت معلق صادقانه بود و انگیزه آن نجات کشور از این بن‌بست تاریخی، می‌بایست به اصل شایسته‌سالاری برمی‌گشتند و این امکان را به همه ایرانیان می‌دادند تا درباره آینده کشور و مدیریت آن آزادانه تصمیم بگیرند.

 

ماکسیم رودینسون پیش‌بینی میکرد که انقلاب اسلامی ایران منجر به فاشیسمی عصر حجری خواهد شد!
در سال ۱۹۷۸، همزمان با اوج.گیری انقلاب اسلامی ایران به رهبری روح‌اله خمینی، بسیاری از روشن‌فکران در فرانسه و سایر نقاط غرب از این جنبش استقبال میکردند. در این شرایط، ماکسیم رودینسون (۱۹۱۵–۲۰۰۴)، پژوهشگر مارکسیست و اسلام‌شناس فرانسوی، با نگاهی انتقادی به تحلیل پیامدهای اسلامی‌سازی سیاسی در ایران و جهان اسلام پرداخت. او استدلال میکرد که این روند به شکل‌گیری «فاشیسمی عصر حجری» (archaic fascism) منجر می‌شود که ویژگی‌های زیر را دارد:
۱. فاشیسم عصرحجری: ترکیب تمامیت‌خواهی و نظارت اخلاقی
رودینسون با استفاده از اصطلاح «فاشیسم عصر حجری»، به شباهت‌های ساختاری بین اسلام‌گرایی رادیکال و فاشیسم اروپایی اشاره میکند:
-
نظارت اخلاقی تمامیت‌خواهانه: دولت اسلامی با تحمیل هنجارهای مذهبی بر تمام جنبه‌های زندگی شهروندان (پوشش، روابط اجتماعی، هنر و...)، شکلی از کنترل اجتماعی شبیه به رژیم.های فاشیستی ایجاد میکند.
-
بازسازی مفاهیم مدرن در قالب مذهبی: مفاهیمی مانند ملی.گرایی و سوسیالیسم که ریشه در اندیشه‌های غربی دارند، در این الگو با شعارهای مذهبی مانند «امت اسلامی» یا «اقتصاد عدالت‌محور اسلامی» بازتعریف میشوند، اما جنبه‌های پیشرو آنها (مانند برابری جنسیتی، آزادی بیان، یا نقد قدرت) حذف میگردند.
۲. ریشه‌های تاریخی: تهاجم خارجی و واکنش تودهها
رودینسون توضیح میدهد که اسلام.گرایی سیاسی پاسخی است به تهاجمات تاریخی به جهان اسلام:
-
جنگهای صلیبی، حمله مغولها، امپریالیسم غربی: این تهاجمات نه‌تنها باعث تخریب فیزیکی، بلکه به بحران هویت و احساس تحقیر در میان مسلمانان انجامید.
-
شکاف بین نخبگان غربی‌شده و تودههای فقیر: نخبگان حاکم در کشورهای اسلامی (مانند شاه ایران) که اغلب تحت تأثیر غرب بودند، با تقلید از الگوهای غربی، سنتهای مذهبی و فرهنگی را نادیده گرفتند. این امر موجب شد توده‌های محروم، که هنوز به ارزش.های سنتی پایبند بودند، علیه نخبگان شورش کنند و به اسلام.گرایی به‌عنوان آلترناتیوی هویت‌بخش روی آورند.
۳. نقد استقبال روشنفکران غربی
رودینسون به روشنفکران غربی (مانند میشل فوکو) که از انقلاب ایران به‌عنوان «انقلابی ضداستعماری» دفاع میکردند، انتقاد داشت:
-
ساده‌انگاری سیاسی: به‌زعم او، این روشنفکران با رمانتیک‌کردن اسلام‌گرایی، از درک پیچیدگی‌های آن ناتوان بودند. آنها نمیدیدند که اسلام‌گرایی میتواند به‌جای دموکراسی، به استبداد مذهبی بینجامد.
-
غفلت از تضادهای درونی: اسلام‌گرایی، علیرغم شعارهای ضداستعماری، در عمل ممکن است به تحکیم سلسله‌مراتب سنتی (مانند patriarchy) و سرکوب اقلیت‌ها منجر شود.
۴. مقایسه با فاشیسم اروپایی
-
اشتراکات
  -
تأکید بر ایدئولوژی واحد و نفی تکثرگرایی.
  -
استفاده از نمادهای تاریخی و اسطوره‌ای برای بسیج توده‌ها (مثلاً بازگشت به «عصر طلایی اسلام»).
  -
ایجاد دشمن فرضی (غرب، صهیونیسم، روشنفکران سکولار) برای یکپارچه‌سازی جامعه.
-
تفاوتها:
-
فاشیسم اروپایی حول محور نژاد و ملیت شکل گرفت، در حالی که اسلام‌گرایی بر امت اسلامی (فراملی) تأکید دارد.
  -
فاشیسم مدرنیته را پذیرفت، اما اسلامگرایی خواستار بازگشت به سنت‌های دینی است.
۵. پاسخ به نقدها و میراث فکری رودینسون
-
واکنش اسلام‌گرایان: نظریه رودینسون با مخالفت اسلام‌گرایان روبه‌رو شد که آن را تحقیر «بیداری اسلامی» میدانستند.
-
تأثیر بر مطالعات خاورمیانه: تحلیل او به شکل‌گیری رویکردی انتقادی در مطالعات اسلام سیاسی کمک کرد که اسلام‌گرایی را نه صرفاً بازگشت به گذشته، بلکه پدیدهای مدرن و واکنشی به استعمار میداند.
-
پیشبینی‌های تاریخی: پیشبینی رودینسون درباره سرکوبگری دولت‌های اسلامی (مانند اعدام‌های دهه ۶۰ در ایران یا نظارت اخلاقی طالبان) تا حد زیادی محقق شد.
نتیجه‌گیری:
رودینسون با ترکیب مارکسیسم و اسلامشناسی، نشان داد که اسلامگرایی سیاسی نه یک «بازگشت به سنت»، بلکه «پاسخی مدرن» به بحرانهای ناشی از استعمار و نوسازی شتابزده است. او هشدار داد که این جنبش‌ها با استفاده ابزاری از مذهب، ممکن است به‌جای رهایی‌بخشی، به استبدادی نوین بینجامند. تحلیل او امروزه نیز برای درگیری با پدیده‌هایی مانند داعش یا طالبان مرتبط است.

تامل نظری درباره‌ی «پنجاه و هفتی‌ها»
در چند سال اخیر، عبارت «پنجاه‌وهفتی‌ها» همچون برچسبی از سوی هواداران نظام شاهنشاهی با دست‌ودلبازی از دم بر پیشانی همه‌ی کسانی که منتقد، مخالف یا دشمن نظام پیشین بودند، چسبانده می‌شود.
این عبارت بسته به نیاز گوینده معناهای منفی فراوانی را با خود حمل می‌کند، مخاطبش را مسبب تمام مصائب می‌داند و به‌مثابه‌ی بدترین ناسزا به کار می‌رود.
دکتر عبدالمحمد کاظمی‌پور در کتاب تازه‌اش کوشیده است این عبارت را دستمایه‌ی پژوهشی خواندنی قرار دهد. او پیش از این همراه با دکتر محسن گودرزی کتاب «چه شد؟: داستان افول اجتماع در ایران» را نوشته بود که با استقبال روبه‌رو شد و تألیف ۱۲ کتاب به زبان‌های فارسی و انگلیسی و دریافت دو جایزه‌ی معتبر انجمن‌های علمی کانادا و ریاست انجمن جامعه‌شناسی کانادا را در کارنامه دارد.
«
از کج‌خوانی تاریخ تا لج‌خوانی تاریخ: خوانش عکس‌العملی تاریخ و کاستی‌های آن» کتاب تازه‌ی اوست که نشر اگر منتشر کرده و در کتاب‌فروشی‌ها در دسترس است.
لبّ کلام او این است که در برابر «کج‌خوانی تاریخ» حاکمیتی با ابزارهای رسمی، خوانشی واکنشی از تاریخ شکل می‌گیرد که اسمش را گذاشته است «لج‌خوانی تاریخ».
اولی پروژه‌ای آگاهانه و غیرقابل‌تغییر و در نتیجه غیرقابل‌گفت‌وگوست، اما دومی روندی واکنشی است که راه را به گفت‌وگو و نقد می‌گشاید. این کتاب تلاشی است برای گفت‌وگوی انتقادی شیرین و جذاب در این موضوع؛ کتابی پر از اطلاعات و ارجاع به منابع مختلف و سخنان سیاست‌مداران و فیلسوفان و شاعران و مورخان و جامعه‌شناسان و، مهم‌تر از آن، رویدادهای گوناگون سیاسی تاریخ معاصر ایران برای فهم آن‌چه «روح زمانه» می‌خوانَد.
این کتاب نیاز روز همه‌ی ماست؛ چه آن دسته از ما که با گشاده‌دستی برچسب‌های سیاسی را بر پیشانی دیگران می‌چسبانیم، چه آن دسته که بر پیشانی برچسب داریم و چه آن دسته که این بازی خشونت‌بار را تماشا می‌کنیم و در دل یا هوادار یک دسته‌ایم، یا بیزار از هر دو دسته، یا بی‌اعتنا به موضوع.
این کتاب از کاستی‌های ساده‌سازی حوادث سیاسی با حذف جوانب آن پرده برمی‌دارد و مخاطبان را به تأمل دعوت می‌کند.
زبان روایی و ساده‌ی کتاب، کوشش آگاهانه‌ی نویسنده برای عمومی‌تر کردن موضوع‌هایی است که مسئله‌ی جامعه‌ی ماست.
خواندن این کتاب را به همه‌ی کنشگران سیاسی، روزنامه‌نگاران، دانشجویان، به‌ویژه دانشجویان رشته‌های علوم انسانی، و به همه‌ی ایران‌دوستان به‌شدت توصیه می‌کنم؛ حتی به کسانی که برچسب می‌خورند یا برچسب می‌زنند.
https://t.me/agarpub/370

لوموند: سینمای مستقل ایران پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی» وارد عصر تازه‌ای شده است
روزنامه فرانسوی لوموند در گزارش مفصلی به قلم غزل گلشیری که امروز یکشنبه منتشر شده، می‌نویسد که پس از مرگ مهسا امینی و شکل‌گیری جنبش «زن، زندگی، آزادی»، موجی تازه در سینمای ایران شکل گرفته است. موجی که در آن فیلم‌سازان بی‌اعتنا به ساختارهای رسمی، با دورزدن سانسور و بدون دریافت مجوز، به روایت «واقعی» از جامعه ایران روی آورده‌اند.
منتشر شده در: 30/11/2025 - 16:42: روزآمد شده در 30/11/2025 - 16:47
۳ دقیقهمدت خواندن

ترانه علیدوستی، بازیگر سینمای ایران © از صفحه اینستاگرام ترانه علیدوستی
توسط:ار.اف.ایدنبال کنید
تبلیغ بازرگانی
بر اساس گزارش تحلیلی لوموند، نشان‌دادن زنی بی‌حجاب، چه در خانه و چه در خیابان، تا همین چند سال پیش در سینمای ایران «غیرقابل تصور» بود. اما جنبش «زن، زندگی، آزادی» که پس از مرگ مهسا امینی در شهریور ۱۴۰۱ شکل گرفت چنان لرزه‌ای بر ساختارهای اجتماعی انداخت که انعکاس آن به سرعت به جهان سینما رسید. به نوشته این روزنامه فرانسوی، بسیاری از بازیگران زن مانند ترانه علیدوستی، با انتشار عکس بی‌حجاب خود در اینستاگرام هزینه‌های سنگینی از جمله بازداشت، ممنوع‌الکاری و فشارهای امنیتی پرداختند
به نوشته لوموند، پس از این موج اجتماعی، شمار زیادی از کارگردانان نیز تصمیم گرفتند از چرخه سنتی سانسور خارج شوند. آن‌ها دیگر فیلمنامه‌ها را به نهادهای رسمی ارائه نمی‌کنند و مجوزهای متعدد برای نگارش، فیلمبرداری و انتشار را نادیده می‌گیرند. لوموند یادآوری می‌کند که پیش از این نیز فیلمسازانی چون جعفر پناهی و محمد رسول‌اف مسیر تولید مستقل و مخفیانه را آزموده بودند؛ مسیری که برای هر دو به زندان اوین و برای رسول‌اف به تبعید انجامیدß


iran-emrooz.net | Mon, 01.12.2025, 8:11
تجربه خشک‌ترین پاییز نیم‌قرن اخیر در ایران
رییس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران سازمان هواشناسی با تشریح وضعیت کم‌سابقه بارش‌ها در پاییز امسال اعلام کرد که یکی از خشک‌ترین پاییزهای پنج دهه اخیر را تجربه شد و بر اساس مدل‌های هواشناسی احتمال می‌رود ورود سامانه بارشی از غرب کشور طی هفته آینده بارش مؤثر و حتی برف را در پی داشته باشد.
احد وظیفه در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: از نظر بارندگی واقعاً پاییز بی‌مانندی است. هیچ‌وقت چنین پاییز کم‌بارشی را در دوره‌های آماری ندیده‌ایم. اکنون حدود ۷۰ روز از پاییز گذشته و بسیاری از نقاط کشور هیچ‌گونه بارشی نداشته‌اند. من که نزدیک سه دهه در هواشناسی فعالیت دارم چنین وضعی را رویت نکرده‌ام و داده‌های آماری پنج دهه گذشته هم همین را تأیید می‌کنند.
وی افزود: این خشکسالی بسیار کم‌سابقه فقط مختص ایران نیست و کشورهای مجاور ما نیز با چنین وضعیتی روبه‌رو هستند.
آغاز تغییر الگوی بارشی از هفته جاری
وظیفه ادامه داد: براساس مدل‌ها به‌نظر می‌رسد از هفته جاری امواج بارشی وارد کشور شوند. از امروز (۱۰ آذرماه) در سواحل شمالی، شمال‌ غرب و غرب کشور بارش‌هایی خواهیم داشت؛ هرچند شدید نیستند اما نسبت به شرایط کنونی یک تغییر محسوب می‌شوند.
ß

مرمت یا تخریب؟ چگونه دانشگاه شیراز، میراث قاجار را به شرکت فروش رنگ سپرد

نادر افراسیابی ـ نارنجستان قوام، جواهر قاجاری شیراز، این روزها زیر دست پیمانکارانی است که حتی یک شرکت فروش رنگ را «مشاور مرمت» کرده‌اند؛ دانشگاه شیراز بدون طرح مصوب و بدون متخصص، ارسی‌های بی‌نظیر را به خطر انداخته و میراث فرهنگی فقط «هشدار شفاهی» می‌دهد. این فقط یک بنا نیست؛ نشانه‌ای از یک فاجعه سیستماتیک است که در سایه رانت و تعارض منافع، کل میراث ایران را بلعیده و هیچ راه‌حلی هم در ساختار فعلی قدرت، قابل اجرا نیستß

تحلیل زمانه, [1 Dez 2025 um 09:46]
مازوت صد در صد سرطانزاست/ تولید مازوت کم سولفور هزینه زیادی دارد
دکتر اسماعیل کهرم، استاد دانشگاه تهران: از مازوت سرطان‌زا برای گرفتن نیروی برق استفاده می‌کنیم و این اصلا مطلوب نیست/ هزینه لازم برای تولید مازوت کم سولفور را نداریم/ از ۱۰ تا ۱۱ سال پیش باید درباره مصرف درست آب و برق فرهنگسازی می‌کردند نه الان که در بحران آب و برق هستیم.
#
تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane

توفان الکترونیکی شماره 233 نشریه الکترونیکی حزب کارایران آذر ماه 1404 را ملاحظه فرمائید

Bis 17. November 2025