زمانبندی اسرائیل برای بمباران ایران

 

ری مک گاورن، از تحلیلگران بازنشسته سی آی ای از توقف برنامه ارتباط مستقیم با ایران برای شعله ور شدن جنگ در اثر یک اشتباه خبر داده است.

او به ۹۸ سال پیش اشاره می کند. در سال ۱۹۱۴ زمانی که قدرتهای بزرگ در اروپا اسلحه ها را به سوی همدیگر نشانه رفته بودند، یک اتفاق نابهنگام، یعنی ترور ولیعهد اتریش- مجارستان توسط یک تبعه صربستان به قتل رسید، اتریش درخواست کرد به این قتل تحت نظارت نمایندگان خارجی رسیدگی شود، صربستان رسیدگی به قتل را پذیرفت، اما از پذیرش ناظران خارجی خودداری کرد. اتریش به صربستان اعلام جنگ داد، روسیه بسیج عمومی اعلام کرد، آلمان هم به حمایت از اتریش به روسیه و فرانسه اعلام جنگ داد. قوای آلمان به بلژیک حمله کردند و این حمله به عنوان حمله به کشور بی طرف موجب دخالت انگلیس در جنگ و آغاز جنگ اول جهانی شد. ری مک گاورن خبر می دهد که او و یکی از همکارانش چندی قبل برای جلوگیری از آغاز جنگ به دلیل یک حادثه ناخواسته، طرحی را برای ارتباط مستقیم میان آمریکا و ایران تهیه کردند. این طرح پس از یک ماه بدون پاسخ از سنا برگشت. به او گفتند قطار رفته است. او در مقاله ای که می خوانید به تحلیل این وضعیت پرداخته که وقتی ارتش آمریکا و ارتش ایران سلاح های شان را به سوی هم نشانه رفته اند، آیا یک حادثه ناخواسته یا جنگ افروزانه که ناشی از تمایل طرفین به آغاز جنگ نباشد، جنگ را آغاز نخواهد کرد؟

او معتقد است هم اسرائیلی ها، هم نئوکان ها و هم ارتش آمریکا مایلند که چنین بهانه ای به دست ارتش آماده جنگ آمریکا بیافتد.

ری مک گاورن می نویسد:

هرروزه تعداد بیشتری از حلقه درونی آگاهان در واشنگتن به این نتیجه می رسند که رهبران اسرائیل نقشه حمله به ایران را برای پیش از انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در نوامبر با امید کشاندن آمریکا به جنگ در سر می پرورانند. بسیاری معتقدند که بدون حمایت ارتش ایالات متحده حمله اسرائیل پرخطر و با تاثیر محدود خواهد بود.

در این برهه زمانی برای جلوگیری از چنین کاری یک هشدار علنی توسط پرزیدنت اوباما به اسرائیل مبنی بر عدم دخالت نیروهای آمریکایی در صورت اقدام یکجانبه از سوی اسرائیل بنظر لازم می‌رسد؛ کاری که اوباما به وضوح در هفته‌های نزدیک به انتخابات از آن خودداری کرده است.

اما سکوت علنی اوباما در خصوص هشدار به اسرائیل موضوعات مهمی به نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو گوشزد می کند.

سفرهای اخیر مقامات بلندپایه ایالات متحده- از جمله وزرای خارجه و جنگ با پیامهای مشابه "هنوز وقت حمله به ایران نرسیده است"- با چهره‌های بی اعتنا روبرو شده و به نظر می رسد که با دیوار صحبت کرده‌اند.

همانند تفنگ‌های اوت ۱۹۱۴جلوگیری از جنگ غیر ممکن بنظر می‌رسد. مقامات بلند پایه آمریکا و اسرائیل بر یک "بازه زمانی" تمرکز کرده‌اند و فقط در مورد زمان آن اختلاف دارند.

روز پنج‌شنبه، جی کرنی سخنگوی کاخ سفید تاکید کرد که باید اجازه داده شود که " سخت‌ترین نوع تحریم‌ها که تا کنون علیه هرکشوری اعلام شده تاثیر خود را بگذارد" و بعد اضافه کرد که این یک بازه زمانی برای مقابله با ایران است که از بلندپروازی هسته‌ای اش صرف نظر کند.

همان روز سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا ادعای اسرائیل مبنی بر دریافت اطلاعات نگران کننده امنیتی درباره برنامه هسته‌ای ایران را تکذیب کرد. این سخنگو گفت: ما مدام در حال بررسی وضعیت هستیم تا مطمئن شویم ایران به ساخت سلاح هسته‌ای نزدیک نشود.

همچنان، بازه زمانی اسرائیل( مدت زمانی که ایران، بدون حمله پیشگیرانه اسرائیل، برای ساخت بمب اتمی لازم دارد که اسرائیل آن را "محدوده مصونیت" می‌خواند) مشخصا بر انتقال امکانات هسته‌ای ایران به تونلهایی در کوهستانهای مرتفع تمرکز دارد که این تاسیسات را از حمله هوایی اسرائیل مصون می‌کند، حملاتی که به اسرائیل اطمینان می‌دهد تنها قدرت سری هسته‌ای خاورمیانه خواهد ماند.

اما دیگر بازه زمانی یا محدوده مصونیت برای اسرائیل به دوازده هفته‌ پیش از انتخابات آمریکا مربوط می‌شود. هفته گذشته، رئیس سابق موساد در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: طی دوازده هفته آینده اسرائیل تلاش می‌کند که حمله به ایران را "با" یا "بدون" حمایت آمریکایی ها ارزیابی کند.

براساس تجربه و شناخت نتانیاهو از اوباما بسیار قابل درک است که نتانیاهو به این نتیجه رسیده که اوباما به خصوص زمانی که در شرایط سخت سیاسی قرار گرفته باشد، تحریک نمی‌شود.

از دید نتانیاهو، پیشی گرفتن میت رامنی در ابراز عشق به اسرائیل اوباما را تحت فشار قرار می‌دهد. این، به نظر من، کلیدی‌ترین بازه زمانی در محاسبات نتانیاهوست.

از دیدگاه نتانیاهو، شرایط حاضر عملا مانع هر احتمالی است که اوباما ارتش آمریکا را در صورت درگیری اسرائیل با ایران کنار نگهدارد. به اعتقاد من رهبران اسرائیل بسیار نگران آن هستند که اوباما در دور دوم ریاست جمهوری‌اش راحت‌تر می‌تواند در منازعه ایران و اسرائیل بی‌طرف بماند. حتی در دور دوم اوباما ممکن است اسرائیل را مجبور کند که تصمیمات دشواری در مورد مسائل فلسطین بگیرد.

اگر جلوگیری از انتخاب مجدد اوباما جزئی از سیاست‌‌های فعلی نتانیاهو باشد، آنگاه او بخوبی می‌داند که حتی حرکت‌های جزئی علیه ایران می‌تواند بر قیمت نفت تاثیر شدیدی قبل از انتخابات بگذارد. عملی که به شدت به ضرر تیم انتخاباتی اوباما خواهد بود.

از اکنون واضح است که رهبران تندروی اسرائیل بسیار ترجیح می‌دهند که در چهار سال آینده به جای اوباما با میت رامنی همکاری کنند. جدیدا در سفری به اسرائیل، رامنی فرماندار سابق ماساچوست همراه با برخی از کلیمی‌های آمریکا که از او حمایت مالی می‌کنند مورد استقبال گرم مقامات اسرائیل قرار گرفت و بر حمایت از سیاست‌های نتانیاهو تاکید کرد.

علیرغم شرایط حساس سیاسی، من شخصا به مطالبی برخورده ام که بسیار نگران کننده هستند. سی ام ژوئیه مقاله‌ام در بالتیمور سان به انتشار رسید، با این عنوان"آیا اسرائیل در حال جعل مدارک سری برای توجیه حمله به ایران است؟" اطلاعات بدست آمده روز بعد به ظن و نگرانی من افزود.

من و یکی از کارشناسان امنیتی آمریکا در حال آماده سازی پیشنهادی برای ایجاد خط ارتباطی مستقیم نیروهای دریایی ایالات متحده و ایران در جهت پیشگیری از اتفاقات یا تحریکات ناخواسته که ممکن است منجر به درگیری شود، بودیم. در این هنگام متوجه شدیم که نسخه رسمی برنامه این خط ارتباطی که توسط پنتاگون تهیه شده، یک ماه است در سنا معطل مانده؛ همانطور که پیشنهاد ما بی‌پاسخ ماند. همچنان برای ما غیرقابل درک است که چرا کسی نخواهد راه‌های  جلوگیری از درگیری ناخواسته در خلیج فارس را جدی بگیرد؟

با درمیان گذاشتن موضوع با منابع مطلع ارتش دریافتم که گرچه بسیاری از اقدامات آمریکا در ارسال نیرو و سلاح اعلام شده اند، اما اقدامات مهمی در آمادگی برای حمله به ایران صورت گرفته که به اطلاع عموم نرسیده است.

یکی از منابع گزارش کرده است که نیروهای آمریکایی در حال آماده‌باش مطلق هستند و در حال اجرای افزاینده علمیات مخفی در خاک ایران هستند(عملیاتی که هر کدام می‌تواند اعلام جنگ محسوب شود). در نهایت به ما گفته شد که قطار ایستگاه را ترک کرده و کارهایی مربوط به پیشگیری از منازعه دیگر در حالی که منازعه شروع شده بی معنی است.

بهانه جویی

برای آمریکا وجود یک بهانه – واقعی یا ساختگی - پیش از حمله به ایران بسیار مطلوب است. یک فتنه جویی کوچک در خلیج فارس می‌تواند یک راه برای حمله به ایران باشد. راه دیگر اتهاماتی است که به ایران در مورد حمایت از تروریسم وارد می‌شود.

در مقاله سی ام ژوئیه‌ام در بالتیمور سان گفته بودم که اصرار بی‌اندازه نتانیاهو  بر دست داشتن ایران در عملیات تروریستی هجده ژوئیه در بلغارستان که منجر به کشته شدن پنج اسرائیلی شد، می‌تواند یک بهانه‌جویی برای حمله به ایران باشد. اگر چنین بود، این اقدام نتانیاهو با شکست مواجه شد. به نظر می‌رسد دولت اوباما ادعای نتانیاهو مبنی بر در دست داشتن "اسناد قوی" که ایران را متهم به اجرای علمیات بلغارستان می‌کند باور نکرد.

اگر با اقدام اول موفق نشدید... یک ایده دیگر: فرض کنیم که یک گزارش جدید با مضمون نزدیک شدن ایران به ساخت سلاح هسته ای است منتشر شود. گزارشی که اعلام کند تخمین‌های گذشته همه نادرست بوده یا مدارک جدیدی مبنی بر نزدیکی ایران به ساخت سلاح بدست آمده است.

تصور کنید یک گزارش که در رسانه‌های غربی منتشر می‌شود حکایت کند که براساس اطلاعات بدست آمده –گزارش خطرناک- توسط مقامات اسرائیلی و سیستمهای امنیتی آمریکا ایران به ساخت بمب اتم نزدیک شده است.

وزیر دفاع اسرائیل ایهود باراک به رادیو اسرائیل گفت که براساس گزارشات جدید براساس تخمین‌های ما(اسرائیل) در مقایسه با تخمین‌های آمریکا ایران خیلی به ساخت بمب نزدیک‌تر است و این موقعیت ایران را حساس‌تر می‌کند.

یک از مقاله نویس‌های نئوکان واشنگتن پست، جنیفر رابین در یک واکنش سریع روز پنج‌شنبه ابراز امیدواری کرد گزارش جدید در مورد وضعیت هسته‌ای ایران کاملا برخلاف گزارش بدنام تخمین سازمانهای امنیت ملی ان‌آی‌ای سال ۲۰۰۷ باشد که در آن اشاره شده بود که ایران دست از ساخت سلاح برداشته است.

"بدنام؟" قطعا. رابین هشدار می‌دهد " گزارش ۲۰۰۷ ان‌آی‌ای باید به عنوان یک هشدار در مورد وضعیت بی‌دقت و فراموش کار دستگاه امنیت ملی تلقی شود." و می‌افزاید " هیچ سیاستگزار مسئولی گزارش ۲۰۰۷ را دقیق نمی‌داند."

گرچه گزارش مذکورهمچنان و ظرف پنج سال گذشته درباره موقعیت و اهداف هسته‌ای ایران بارها مورد تایید مقامات امنیتی قرار گرفته است، به نظر می‌رسد تعریف رابین از "مسئولیت پذیری" شامل سیاستمدارانی می‌شود که تمایل دارند سیاست خارجی ایالات متحده را نتانیاهو کنترل کند.

در سال۲۰۰۷ ان‌آی‌ای با قاطعیت و تایید  شانزده سازمان امنیتی ایالات متحده گزارش کرد که ایران برنامه دستیابی به سلاح هسته‌ای را از سال ۲۰۰۳ متوقف کرده و هرگز  آن را ادامه نداده است. در خاطرات جورج دبلیو بوش و صحبت‌های دیک چینی آمده است که این گزارش یک میله آهنی لای چرخ های ماشین جنگ با ایران بود. ماشینی که در سالهای اخیر حکومت بوش و چینی براه افتاده بود. 

بخشهای مهم گزارش ۲۰۰۷ ان‌آی‌ای از زمان شهادت رسمی مدیر امنیت ملی در کنگره بارها مورد تایید قرار گرفته‌اند.

بدبختانه برای رابین و همفکرانش که امیدوار بودند گزارشات امنیتی جدید وضعیت را خطرناکتر و ایران را در حالت تهاجمی نشان می‌دهد، روز پنج شنبه سخنگوی سازمان امنیت ملی با ریختن آب سرد بر اطلاعات "جدید" گفت" اطلاعات امنیتی ایالات متحده در رابطه با فعالیت های هسته‌ای ایران تغییر نکرده است"

با تکیه بر اطلاعات غیر موثق اسرائیل درباره اطلاعات "جدید" ایالات متحده مبنی بر برنامه هسته‌ای ایران، رابین سیاست دولت اوباما در قبال ایران را شکست خورده توصیف می‌کند و می‌نویسد:

"سیاستگذاران خارجی می توانند در مورد نقائص تحریمها از آغاز،  بررسی انگیزه‌های رژیم ایران صحبت کنند یا درباره اجرای نادرست تحریم‌ها به بحث و گفتگو بپردازند، اما سه سال ونیم از روی کار آمدن اوباما می گذرد و ایران بسیار به اهدافش نزدیکتر شده است. با هر اندازه گیری منصفانه‌ای روش‌های اوباما شکست خورده‌اند، حالا هر چه در گزارش ان‌آی‌ای نوشته شده باشد."

فشار موفق می‌شود

تکذیت گزارش اسرائیل توسط سازمان امنیت ملی لزوما چیزی را تضمین نمی‌کند، تنها به اوباما امکان می‌دهد تا مدتی فشار اسرائیل و هوادارانش را تحمل کند تا زمانی که اطلاعات تازه جعل شوند تا حمله به ایران توجیه شود.

رد ادعای نتانیاهو مبنی بر در دست داشتن "مدارک محکم و موثق" در رابطه ایران با بمبگذار بلغارستان توسط اوباما نقطه امیدواری کننده‌ای است. همچنین می‌توان به عدم تمایل کاخ سفید به قبول و باور مدارک اسرائیل در رابطه با برنامه هسته‌ای ایران امیدواربود.

تفاهم بر سر یک بهانه برای آغاز جنگ برای دو شریکی که یکی از آنها تمایل به آغاز جنگ در دوازده هفته آتی دارد و دیگری مخالف آن است، کار مشکلی است. فشار از سوی نتانیاهو و هوراکشان نئوکانی مثل جنیفر رابین با فرض اینکه میت رامنی را وارد ماجرا نکنیم تا روز انتخابات زیادتر می شود، گیرم بهانه‌ای باشد یا نباشد.

شواهد زیادی نشان می‌دهد که نتانیاهو به اعمال فشار به اوباما در دوازده هفته آینده باور دارد. او در حال حاضر دست بالا را دارد و اگر به ایران حمله کند اوباما مجبوراست به سرعت وارد میدان شود و از نیروی حاضر در منطقه در منازعه به نفع اسرائیل اقدام کند.

بدبختانه نتانیاهو محاسباتش را درست انجام داده. خودمان را برای شرایط سخت آماده کنیم.

نویسنده: Ray McGovern

ترجمه - ندای سبز آزادی