: داستان
طلبه و ویسکی
روضه
خوانی
توی
مسجدی روضه
می خواند. ولی
از آنجایی
که خیلی
ترسیده بود و
عصبی شده
بود، زبانش بند
آمد و
نتوانست حتی
یک کلمه بیان کند. یک
آخوند کهنه
کار که آن
صحنه را دید،
سعی کرد که
همکار جدیدش
را راهنمایی
کند. به او گفت :
بار بعد، قبل
از روضه
خوانی،
چند قطره
ویسکی توی یک
لیوان آب
بریز و بنوش
تا ترست از
بین برود.
توی
یک لیوان آب
بریز، نه چند
قطره آب توی یک
بطری ویسکی.
ضمناً مایلم
بهت
بگویم که: 1ـ
لازم نیست عمامه
ات را دور
کمرت ببندی و
پوست موز را
روی سرت. 2ـ اینجوری
عکس امام را
جلوی مردم
ماچ نکن،
برات حرف در
می آرند. 3ـ ده فرمان
موسی واقعاً 10
تا بودند، نه 12
تا، 12 تعداد
امامان است،
نه 11 تا، 11 نفر تعداد
بازیکنان
تیم فوتبال
است و نفر
دوازدهم
داور نامیده
می شود، نه
امام زمان.
4ـ وقتی
راجع به
پیغمبر صحبت
می کنی، بگو
محمد (ص) و
دوازده
امام، نگو
محمد و تیمش.
5ـ اسم یزید،
واقعاً یزید
بوده است،
نگو «اون مادر
ق...» جلوی
خواهران. 6ـ وقتی
راجع به نایب
امام زمان
صحبت می کنی،
بگو امام،
نگو پدر
خوانده. پدر
خوانده مافیایی
بوده است. 7ـ بن لادن
اصلاً ربطی
به ضربت
خوردن حضرت
علی نداشت و
جورج بوش
اصلاً در جنگ
کربلا شرکت نکرده
بود . 8ـ عیسی
تیرباران
نشد، به صلیب
کشیده شد. 9ـ پایتخت
عراق، بغداد
است، نه نیویورک.
10ـ گلاب
برای خوش بو
کردن است، نه برای
خنک کردن
عرقهای
گردنت. 11ـ خرماهایی که
آنجا بود مزۀ
ویسکی نبود.
12ـ گناهکاران
به جهنم می
روند، نه به قزوین.
13ـ
اون پیرمردی
که با انگشت
بهش اشاره کردی
و گفتی اون
بچه باز کونی
است، من بودم.
14ـ امام
علی در هیچ
مسابقات جهانی شمشیربازی
شرکت نکرد و
هیچوقت
قهرمان المپیک
نبود. برای
مردم خالی
نبند. 15ـ عایشه
زن پیغمبر
بود، نه نوه اش.
16ـ حضرت
محمد بیسواد
بود. نه شطرنج بازی
می کرد و نه
اینترنت
داشت. آیه های
قرآن توسط یاهو
مسنجر به او
وحی نمی شد.
17ـ روضه
خوانی بصورت
نشسته اجرا
می شود. چرا
روی قالی
دراز کشیده بودی؟
18ـ
در پایان
روضه خوانی،
مردم را
وادار کن که
صلوات
بفرستند. به
آنها نگو گور
پدر همه تون.
خلاصه برادر
خیلی خراب
کردی. والسلام. |