وصف حاکمان
جنایت
کار،ازسوی
فرصت طلبان
چاپلوس!
15 بهمن 1391 03 فوریه 2013
اغراق، غلو،
تملق،
چاپلوسی،
ثناگویی،
مبالغهگری
دربارة هر کسی
میتواند سبب
ایجاد غرور،
تکبّر و
خودبزرگ
بینی و توهّم
در آن فرد شود
و موجبات سقوط
او را فراهم
کند؛ چرا که
انسان ذاتاً
دارای حُبّ نفس
است و تنها
تهذیب نفس،
خودسازی و
مراقبت دائم
میتواند وی
را در مقابل
این همه آفتها
بیمه کند. دراین
بیش از سی سال
گذشته
اظهارات
مبالغهآمیز،
و بیان معجزات
و کراماتی که
از سوی فرصت
طلبان چاپلوس
دروصف
حاکمان سرکوب
گر وجنایت کار
صورت گرفته ، انصافاً
پیامدهای
ناگواری را در
ابعاد گوناگون
به دنبال
آورده که هم
اکنون شاهد آن
هستیم؛ در
این فرصت،
نخست بخشی از
این اظهارات و
مبالغهگوییها
را به عنوان
نمونه مرور
میکنیم تا
ذهن
خوانندگان
کاملاً در
فضای این ماجرا
در سیستم
اسلامی ایران
قرار گیرد:
-1 مصباح یزدی: «دیشب یکی
از دوستان
حاضر در جلسه
نقل کرد؛ قبل
از برگزاری
مرحلۀ اول انتخابات
به محضر یکی
از علمای
اهواز رسیدم.
ایشان گفت:
نگران
نباشید،
احمدینژاد
رئیسجمهور
میشود. ایشان
گفته بود که
شخصی شب
بیست و سوم
ماه رمضان
در حال احیاء
پیش از نیمۀ
شب به خواب
میرود. در
خواب به او
ندا میشود که
بلند شو برای
احمدینژاد
دعا کن، وجود
مقدس ولیعصر
دارند برای
احمدینژاد
دعا میکنند.
میگوید من
حتی اسم
احمدینژاد
را نشنیده
بودم و اصلاً
او را نمیشناختم!
خود ایشان
نیز در تاریخ
دهم دیماه
قاطعانه
گفته بود که
من رئیسجمهور
خواهم شد.
کسانی با او
شوخی میکردند
که این چه
حرفی است میزنی؟
چه کسی به
تو رأی میدهد؟
چه کسی تو
را میشناسد؟
گفته است
این قول
یادتان
باشد، امروز 10/10/83 است،
من رئیسجمهور
خواهم شد!
حالا خواب
دیده یا کسی
به او گفته
است من نمیدانم!»
(گفتمان
مصباح، رضا
صنعتی، مرکز
اسناد انقلاب
اسلامی، ص883 ) ایشان
در اولین
دیدار خود با
احمدینژاد
پس از
انتخابات
ریاستجمهوری
خطاب به وی: «خدای
متعال را
شاکریم که
زمینۀ
انتخاب چنین
شخصیتی برای
این دورۀ
خاص از
انقلاب را
فراهم کرد و
آیند ه گان
به این
نتیجه
خواهند رسید
که انتخاب،
مشحون به
کرامات و
معجزات بود و
از این رو
توفیق شکر
این نعمت را
از خداوند
خواستاریم.
عنایات حضرت
ولیعصر یار
ملت ایران
بود که به
چنین
موفقیتی دست
یافت و تلقی
ما این است
که این نفخۀ
الهی که در
این زمان در
جامعۀ ما
دمیده شده و
آثارش در
علاقۀ بیشتر
مردم به دین
و اندیشههای
اسلامی ظهور
یافته،
مرتبهای از
مراتب چیزی
است که در
زمان پیامبر
اسلام تحقق
پیدا کرد و انشاءالله
مرتبۀ کاملش
در زمان ظهور
حضرت ولیعصر
تحقق خواهد
یافت».
(همان، ص881)
ایشان در جلسه
دیگر: «رئیسجمهور
وقتی از طرف
ولیفقیه نصب
شد میشود
عامل او، و آن
پرتو قداستی
که او دارد،
بر این هم میتابد،
وقتی شد رئیسجمهوری
اسلامی،
حکمش را از
رهبر یعنی از
جانشین امام
دریافت کرد،
آن قداست بر
این هم میتابد،
آنوقت اطاعت
رئیسجمهور،
اطاعت مجلس و
سایر نهادهای
قانونی هم میشود
اطاعتِ خدا».
(21/5/1388 )
-2 آ جنتی عضو
شورای
نگهبان در
خطبههای
نماز جمعۀ
تهران: «این
نامه (نامۀ
احمدینژاد
به رئیسجمهور
آمریکا) فوقالعاده
است و عقیده
من این است که
از الهامات خدا
بود... توصیه میکنم
این نامه را
بچهها همه
بخوانند و در
مدارس و
دانشگاهها
خوانده شود و
صداوسیما نیز
مکرر آن را
بخواند... اینگونه
حرف زدن،
الهام خداوند
است.» (23/4/1385 )
ایشان در خطبۀ
دیگر: «مردم با
اشک و نذر و
نیاز و توسل
به خدا در سوم
تیر یکی از همقدهای
خود را انتخاب
کردند. کمک
خدا در حادثه،
مشهود است. یکی
از دوستان نقل
میکرد آن
زمان سوار
تاکسی شده بود
و راننده تاکسی
گفته بود من
میخواهم به
احمدینژاد
رأی بدهم؛
زیرا مادرم که
چند سالی است
مرده دیشب به
خوابم آمده و
گفته به احمدینژاد
رأی بده.» (9/4/1386)
-3 «این دولت، از
زمان مشروطیت
تاکنون محبوبترین
و بهترین دولت
بوده است.» (8/6/1388 )
-4 رهدار، مدیر
سابق مرکز
تاریخ معاصر
موسسه خمینی
:« در این دوره
از انتخابات،
مانند ائتلاف
6 نفرهای که
در جنگ جمل
علیه امام علی
برپا شد،
ائتلافی
مقابل احمدینژاد
شکل گرفت.
آنها چون
دیدند یک بچه
مسلمان پیرو
خط ولایت
آمده، همه
مقابل او
ائتلاف
کردند؛ اما در
نهایت شکست
خوردند».
-5 قاسم
روانبخش، از هفته نامه
«پرتو سخن» ،
نامۀ احمدی
نژاد را به
نامۀ پیامبر
تشبیه کرده و
میگوید:
«پاسخ ندادن
به نامه یا
حتی بیادبی
آنها به آن، از
شخصیت
نویسنده نمیکاهد؛
بلکه اعتبار
مخاطبِ نامه
را کاهش میدهد؛
چنان که پاره
شدن نامۀ
پیامبر
توسط خسرو
پرویز، چیزی
از اعتبار
پیامبر
نکاست و خسرو
پرویز را برای
همیشۀ تاریخ،
سرافکنده ساخت.»
(21/2/1389)
6 -سقای
بیریا، مشاور رئیسجمهور
در امور روحانیون:
«درسفر
شانگهای،
خانمهای
هندو آمدند و
با دست مالیدن
بر شیشۀ
اتومبیل رئیسجمهور،
خواستند
خودشان را
متبرک کنند »
-7 محمدرضا
رحیمی،
معاون رئیس
جمهور، در
حضور احمدینژاد:
«در سوریه در
شهر تاریخی
بُصرا که اسم
آن را بعضاً
ممکن است
نشنیده
باشید، یکی از
مسلمانان به
من گفت که من
معتقدم اگر
بنا بود بعد
از پیامبر،
پیامبری
بیاید آن،
احمدی نژاد بود.»
(17/3/1385 )
-8 اسفندیار
رحیممشایی، رییسدفتر
رییسجمهوری:
«خودم فکر میکنم
در تاریخ
ایران قبل و
بعد از انقلاب
یک چنین
دولتی، یک
چنین رییسدولتی
با این محبوبیت
وجود ندارد که
هم در کشور
این همه
انسجام را سازمان
داده باشد، هم
امید آفریده
باشد و این همه
احساس عزت
ایجاد کرده
باشد. من
شاهدم ایرانیان
خارج از کشور
تا پیش از این
دولت میگفتند
ما ایرانی
بودن خود را
انکار میکردیم،
ما هیچجا نمیگفتیم
ایرانی هستیم
تا میگفتیم،
میگفتند
اینها
تروریست
هستند، عقب
مانده هستند،
مرتجع هستند...
الان ما هر جا
میرویم قبل
از این که کسی
از ما بپرسد،
خودمان یک
جوری میگوییم
ایرانی
هستیم، چون به
ایرانی بودن
خود افتخار میکنیم»
(2/6/1388) او در جای
دیگر میگوید:
« احمدینژاد
فردی باهوش و
انسانی
استراتژیست و
طراح است،
دوست دارم
فرصتی داشته
باشم تا شخصیت
احمدینژاد
را در
تلویزیون
تبیین و تشریح
کنم و بگویم
این شخصیت
کیست.» (9/10/1388 )
9 -جوانفکر مشاور رسانهای
رئیس جمهور:
«رئیسجمهور
در همۀ حوزهها
کارشناس
هستند.» (18/8/1389 )
-10 محمدعلی
رامین، رئیس وقت
کمیتۀ رایحه
خوش خدمت:
«احمدینژاد
مانند همۀ
پیامبران با
مشکلاتی روبهرو
شد و سیل جوکهای
اراذل و اوباش
به سمت او
روانه شد. هدف
تمام
پیامبران این
است که برای
عدالت و قسط
قیام کنند» (5/10/1387)
- 12 حمیدرضا
ترقی، عضو
ارشد حزب
موتلفه:
«سادگی زندگی
احمدی نژاد
شبیه
پیامبرانی
مثل یوزارسیف
است.» (7/12/1387)
13ا- حاجحیدر
رحیمپور
ازغدی: «
این دولت
انقلابی،
پرطرفدارترین
و مردمیترین
دولت در تاریخ
جمهوری
اسلامی است.» (11/6/)1388
-14اجرای
برنامۀ
متملقانۀ فرزاد
جمشیدی (مجری
چربزبان
تلویزیون) در
حضور احمدی
نژاد: «شنیدم
برای فرزندت
عروسی گرفتهای
و 40 - 50 نفر را
دعوت کردهای
و پس از آن نیز
نماز جماعت
خوانده ای.
آیا در نهجالبلاغه
نخواندهای
که مردم به
دین
زمامداران
خویشند؟ هیچ
فکر کردهای
اگر همه برای
فرزندان خود
این چنین
مراسم عروسی
بگیرند کار و
کاسبی سالنهای
غذاخوری،
انتشاراتی
کارت عروسی
تعطیل خواهد
شد؟... من
بنابراین علت
مهم، به محمود
احمدینژاد
رای نخواهم
داد. بهخاطر
فقط 4 یا 5 ساعت
استراحت! آقای
دکتر اگر همه 19
ساعت کار کنند
که مملکت
پیشرفت میکند!»
(1/4/1388 ) او در جلسۀ
دیگر: «شما مثل
دیگران
کابینۀ تعاونی
ندارید! وامدار
قارونها
نیستید. سپاه
ابننحسی راه
نیانداختید
تا ملک ری،
وعده بدهید! خیمۀ
ستادهایتان،
قلب مردم بوده
است... شما که کعبه
دلها را فتح
کردهاید
بیایید با
نژاد احمدی
خود، عطر
انقلاب گل محمدی
را هم به مشام
برسانید. به
شیوۀ پیغمبر
محبوب خدا، ببخشید!
عفو کنید همه
آنها را که به
شما توهین کردند.
به ما سلام
کردن
بیاموزید » در
برنامۀ دیگر
میگوید:«
بخشی از
اظهارات رئیسجمهور
کشورمان در
سفر به
نیویورک که در
خبرگزاری
فرانس24 منتشر
شده، حدود 2
میلیارد و 200 میلیون
کامنت درج شده
است.» (11/7/1389 )
- 15 فرجالله
سلحشور، کارگردان
سینما و
تلویزیون:
«احمدینژاد
را مالکاشتر
علی در این
زمان میدانم
و لذا نباید
کاری کنیم
که اگر علیِ
زمان، مالکاشتری
را پیدا کرده
از دست بدهد.»
(16/3/1388 ) او اضافه
میکند: «به
مالکاشتر
علیِ زمان،
احمدینژاد
رأی میدهم...
ما به مالکاشتر
علیِ زمان،
محمود احمدینژاد
رای میدهیم و
بدانید که
بسیاری از
هنرمندان
سریال یوسف و
بسیاری از
هنرمندان
مومن جمهوری
اسلامی ایران
به فرزند
ایران رای میدهند.»
(18/3/1388 )
- 16 حمید
بقایی، ریاست
سازمان میراث
فرهنگی،
صنایع دستی و
گردشگری:« اگر
به کارهایی که
احمدینژاد
انجام داده
دقت کنیم، میتوانیم
بگوییم
احمدینژاد،
کوروش زمان
است. احمدینژاد
با مواضعی که
در مقابل
آمریکا در
سازمان ملل
گرفته، به
نوعی کوروش
زمان است.» (27/6/1389 )
-17 سایت
روزنامه
ایران: «از
نکات قابل
توجه سفر رئیسجمهور
این بود که
احمدینژاد
در پایان
سخنان خود در
جمع مردم
ارومیه در
ورزشگاه تختی
از آنها خواست
برای بارش
باران دعا
کنند و خود
نیز از خداوند
متعال خواست
که باران رحمت
را بباراند که
به محض اتمام
سخنان رئیسجمهور،
باران در
ارومیه کم کم
شروع به
باریدن کرد و
رفتهرفته
شدت آن نیز
افزوده شد.» (19/1/1389 )
- 18 اسماعیل
نجار در
جلسه ستاد
بحران
استانداری
کرمان: «در
بازرسیهای
ما، یک منزلی
مشاهده شد که
سه دیوار آن
در اثر زلزله
فرو ریخته و
یک دیوار که
عکس احمدینژاد
بر آن نصب شده
بود، سالم
مانده بود...
اعتقاد مردم
بر این بود که
لطف و نظر
خداوند بوده که
این دیوار فرو
نریخته است » (5/10/1389)
-19حسن قهرمانیمطلق، فرماندار
همدان: «روز
ورود رئیس
جمهور و هیئت
همراه وی به
همدان، به
مثابه شب قدر
این استان
است؛ چرا که
اگر در شب قدر
برنامۀ
سرنوشت یک
ساله آدمی رقم
میخورد در
این سفر،
سرنوشت چند
سال و یا حتی
آینده این
استان رقم میخورد.»(8/7/1390
)
-20 محمد
کریم عابدی، عضو
کمیسیون
امنیت ملی و
سیاست خارجی
مجلس شورای
اسلامی: «از شش
میلیارد جمعیت
جهان، 5/5
میلیارد نفر
اعم از مسلمان
و غیرمسلمان
از سفر
احمدی نژاد
به لبنان
خوشحال شدند.»
(24/7/1389 )
-21سخنرانی
استاندار
گیلان در حضور
احمدی نژاد:
«قبلاً دنیا
ایران را به کوروش
کبیر میشناختند
ولی الان به محمود
کبیر میشناسند.»
(8/5/1390) موارد فوق،
تنها بخش
اندکی از انبوه
اظهارات
مبالغهآمیزفرصت
طلبان در وصف
جنایتکاران
در رژین اسلامی
است که در
اینجا آمد ، . حال همۀ
اینها را در
کنار گفتههای
دیگری
بگذارید که
احمدی نژاد
را «سقراطِ زمانه»
و حتی «آیتالله»
نامیدند. بعضی
دیگر «معجزۀ
هزاره سوم» یا
«جومونگ ایران»اش
خواندند و در
اولین سفر
استانی به شهر
قم، برخی طلبههای
فرصت طلب و بیتجربه
و ناآگاه در
مراسم
استقبال،
دستش هم چون
دست سایر
سرکوب گران
بوسیدند و
در پلاکاردهایشان
نوشتند که «به
بهشت نمیرویم،
اگر احمدینژاد
در آنجا
نباشد» و
موارد متعدد
از این قبیل
که میتوان با
فشار یک انگشت
همه را در چند
ثانیه در اینترنت
پیدا کرد این
نوع اظهارات
درمورد رهبر
حزب الله
خامنه ای و
سایر سرکوب
گران و جناییت
کاران بیان
شده و می شود،
اما طبیعی است
که ناخواسته
میتواند
مخاطب آن را
به وسوسههای
نفسانی و
توهمات و خیالپردازیهای
پنهانی
گرفتار کند.
اگر در مراحل
اول هم مقاومت
نماید، کمکم
این وسوسهها
بر وی چیره
گشته و او را
به این باور
خواهد رساند
که واقعاً
«اطاعت از وی،
اطاعت از
خداست « ، «نامههایش
پیامبرگونه
است» ، «در همۀ
حوزهها
کارشناس،
مستجابالدعوه»
و حتی عکسش هم
ضدّزلزله میباشد.. چنانکه
موارد زیر که
شامل بخشی از
رفتارها
وگفتارهای احمدینژاد
میباشد، این
حقیقت را
تایید میکند:
اولین مورد،
ماجرای «هاله
نور» بود که وی
هنگام سفر به
نیویورک و
شرکت در اجلاس
سازمان ملل به
تلقین برخی
اطرافیان، آن
را باور کرد.
پس از بازگشت،
چون به قم آمد
طی دیداری با جوادی
آملی آن را
مطرح ساخت، جوادی
آملی وقتی
از خیالپردازیهای
او آگاه شد و
فهمید که او
در گرداب
توهمات گرفتار
شده است
اورابه دوری
از این مسائل
دعوت کرد . در آن ایام
این موضوع،
مورد اعتراض
برخی محافل و شخصیتهای
علمی و فرهنگی
نیز قرار
گرفت. در این
هنگام احمدینژاد
عقبنشینی
کرد و
نزدیکانش هم
آن را از اصل
منکر شدند و
تکذیب کردند و
انتظار میرفت
ماجرا در همین
جا ختم شود؛
اما بعد از
اندکی معلوم
شد که عقبنشینی
و تکذیب،
ظاهرِ
ماجراست
وبعدها این
خیالپردازیها
به شکلهای
گوناگون خودش
را نشان داد در اظهارات
زیر اندکی دقت
وتامل کنید:
- 1بنده وقتی در
آنجا (دانشگاه
کلمبیای
آمریکا) حضور
داشتم، یقین
داشتم که با
فضای مسمومی
که آنان در
دانشگاه
ایجاد کردهاند
مولایم خواهد
آمد و صحنه را
اداره خواهد
کرد. (21/8/1386)
-2سال گذشته که
به عراق رفته
بودم، گفتند
یکی از
فرماندهان
اشغالگران،
علاقه دارد
شما را ببیند.
گویا مرخصی او
هم رسیده بود،
مثل خودمان که
پس از 45 روز در جبهه
مرخصی میرفتیم،
اما او یک ماه
مرخصی را عقب
انداخته بود
تا ما را
ببیند و من هم
گفتم، بیاید.
وقتی آمد پیش
ما گفت:
افتخار میکنم
با شما هستم.
شما در دل ما
جا دارید. وی
سپس از من
درخواست کرد
با من عکس
یادگاری
بگیرد و گرفت
و سپس معاونش
هم همینطور.
من زدم پشتش و
تشویقش کردم و
گفتم هوای مردم
عراق را داشته
باشید. (20/4/1387 )
-3کسانی که در
مورد مشائی
حرف میزنند،
کوچک مغزند و
نمیفهمند... خداوند
به من تفضّل
کرده که میتوانم
نیّات را
بخوانم. این
قدرت را خدا
به من داده
است. (در جلسۀ
معارفۀ
مشایی3/5/1388 )
- 4فکر میکردم
این کار باید
انجام شود
(حضور زنان در
هیأت دولت)
چون زنانِ
شایستۀ
فراوانی
داریم که فرصت
حضور در عرصۀ
مدیریت کلان
را پیدا نکرده
اند. به نظرم رسید
آن کسی که میتواند
این راه را
باز کند احمدینژاد
است.
(18/6/1388)
- 5یک بندۀ
خدایی در
لبنان برای من
تعریف کرد که همان
شب که ما در
بنتجبیل
بودیم یک عدهای
مردم از آن
طرف به سمت
مرز حرکت کرده
بودند و وقتی
از آنها
پرسیده بودند
که کجا میروید
و چرا به سمت
مرز حرکت میکنید
گفته بودند که
میخواهیم
احمدینژاد
را ببینیم. (26/7/1389 )
- 6روزی یکی از
دوستان ما
(این دوست ما
جزء بعثه بود
و هر سال به
جهت کاری حج
میرفت) آمده
بود و خبر
خوشی آورده
بود، میگفت
من به اسم تو!
امسال ۵۰
نفر را شیعه
کردم، خودش میگفت
که همین
استدلال ساده
را میکردم که
یک خط وجود
داشته که
رسیده به
آمریکا و
اسرائیل و
جنایتکاران و
مستکبران
دنیا، و یک خط
هم خط اهل بیت
است که رسیده
به امام خمینی
رهبری و احمدینژاد،
حالا کدام را
قبول داری؟ (27/12/1389 )
-7رئیسجمهور
را در ایران،
خدا تعیین میکند.
(24/10/1391) در جلسه
نمایندگان
آذربایجان
شرقی. همانطوری
که میبینید،
ادبیات همه
حاکمان سرکوب
گر در رژیم اسلامی
ایران از یک
نوع تخیّل
وتوهّم حکایت
دارد. تصور
کنید کسانی که
خود را در همه
حوزهها
کارشناس میدانند،
سخنانشان
مُلهَم و
اطاعتشان
اطاعت خداست،
هیچ فردی غیر
از این جماعت
با رأی مستقیم
مردم انتخاب
نمیشوند ،
وقتی نامشان
به میان میآید
مردم فوج فوج
به تشیع روی
میآورند و
چون اشاره میکنند
باران از
آسمان فرود میآید.
از همه مهمتر
از باطن افراد
هم خبر دارند،
و امام زمان هم
برایشان دعا
میکند، آن
وقت چه توقع
بیجایی است
که بیایند از
مردم پیروی
کنند؟ به قانون
وحقوق بشرتن
دهند؟ یا از
متخصصان و
کارشناسان
دیگر مشورت
بگیرند؟
اصلاً مردم چه
حقی دارند در
مقابل یک چنین
موجوداتی
مقدس و
آسمانی، رأی
مخالف داشته
باشند؟! این وضعیتی
است که امروز،
کشور و مردم
ایران گرفتارش
هستند و در
واقع بیش از
سی سال است
کشور با همین
توهمات اداره
می شود.
پاسخگو این ماجرا
هاآنهایی
باید باشند که
این وضعیت را
به وجود آورده
اند . بدون این
که ظرفیت و
صلاحیت این
جنایتکاران
را در نظر
بگیرند یک سری
معجرات و
کرامات و
اوصاف مست کننده
برایشان
گفتند و گفتند
ودر نهایت این
جماعت ملا را
به چاه توهم
وخیال پردازی
انداختند.،
بعد هم فرصت
طلبانه به
چاپلوسی و
تملق آنها پرداختند
و می پردازند .