تجزيه گام به گام درعراق به پيش ميرود.

 

آريوبرزن داريوش

 

هنری کسينجر دربيان علم سياست گفته است " ديپلماسی هنر ديدن و دريافتن حقايق است." اما گوئی نسل جديد سياست مداران آمريکائی،حتی نيم نگاهی هم به اين پند پرمعنا ندارند.

 

 پس از تائيد قانونی، بنام اختیار دفاع ملی « TheNational Defense Authorization» از سوی کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان ایالات متحده برای کنارگزاری بودجه ای بيش از هفتصد ميليون دلار با عنوان

 

" کمک به نیروهای عراقی که در حال مبارزه با داعش هستند،" وتنها برای ياوری مالی  به نيروی پيشمرگه اقليم کردستان وجنگجويان اهل تسنن ونه ميليشياهای شيعه، وباورراستين هيئت حاکمه آمريکا براين که" تجزيه کشور عراق، ميان گروه های مذهبی و نژادی ازهمه جنبه ها وبيش ازهر گزينه ديگری، ميتواند باعث تامين ثبات و امنيت درآن کشورگردد." بدون نگاه به تبعات آثار منفی اين تصميمات برای وجهه و نفوذ آمريکا در منطقه خاورميانه و تنها با نيت تامين اهداف بيشتراقتصادی ـ سياسی در جهان باقصد غارت بی دردسرو هرچه بيشتر منابع خام زيرزمينی خاورميانه  ونيل به جايگاه برتردر برابرهمآوردهای بازرگانی اش مانند اتحاديه اروپا و بخش های ديگرجهان که، برای رسيدن به آنها نه تنها نيازمند به از ميدان بدرکردن رقبايش در مناطق مختلف جهان ميباشد ، بلکه برای به نتيجه رساندن اين اهداف به گستره های قدرت نوين که در جهان بدآن محتاج بوده تا ، چرخ اقتصادتوليد تسليحات نظامی اش سر شار ازمکان بيشترکار،توليد محصولات پرتقاضا وپرسود به پيش برود.قصد تجزيه و تقسيم غيرطبيعی عراق برپايه پارامترهای قومی و مذهبی بدون احتساب آنکه ساکنان عراق يک ملت يگانه ميباشد. وبرآيند اين تلاشها برای ساختن کشورهای کوچک و هميشه وابسته تر به آمريکا،يعنی ساخت کلنی های جديد، که هرگزدرآينده قدرت قد علم کردن در برابراراده آمريکا آن هم در اين منطقه را نداشته و هرکدام نقش يک پايگاه مستقل آمريکائی را بازی کرده و حافظ منافع دولت ايالات متحده در اين بخش ازجهان باشند،خواهد بود.

 

براين پايه نقشه راه خاورميانه بزرگ وتغييرجغرافيای سياسي جديد برای اين قطعه ازجهان را ميتوان ازنگاه دولت مردان آمريکائی  درهمين راستا توجيه پذيردانست!

 

تجزيه عراق يکپارچه امروزی به سه کشور شيعه ، کرد و سنی نشين ودرپی آن، تاسيس کشوری بنام کردستان که بی شک پيکره هائی از خاک سوريه، ترکيه و ايران را در بر ميگيرد،منتج از ترس غربی ها و درراس آنها آمريکائيان بر پايه نظرات «هنری کيسينجر» و«زبيگنيو برژينسکی» است که، "مبادادرآينده با پيروزی شيعیان عراق در انتخابات که از لحاظ نفوس فزون ترين  بخش ازجمعيت عراق را تشکيل ميدهند، آمريکا نتواند از يکپارچگی سياسی اين کشور که ميتواند مورد چالش گروه های کرد و سنی قرارگيرد، پدآفند نمايد. اين بدآن معنا است که، شوربختانه از ديدگاه آمريکائيان تجزيه اين کشور با توجه به ادامه چالش های هولناک تروريستی ، به سه بخش شيعه،کرد و سنی نشين، اجتناب ناپذيرشده است.

 

اخبارجديد مبنی برجابجائی فرودگاه نظامی اربيل دراقليم کردستان عراق به جای پايگاه هوائی اينجرليک Incirlik Air Base درشهر آدانا واقع درکشورترکيه و درآينده نزديک همچنين انجام تدارکات برای ساخت سه پايگاه نظامی برای ارتش آمريکا دراين تکه کوچک از سرزمين عراق يکی از نشانه ها انجام اين گزيرش « تصميم» است که، درآينده اين بخش ناآرام درجهان رادچارآشفتگی و تشنج بيشتری از امروز خواهد نمود. تبعات اجرای سياست تجزيه عراق اگرچه شادمانی دولت اسرائيل را از وجود کشورهای بزرگتراز خود درهمسايگی  اش بدنبال دارد و درآينده نگرانی های به اصطلاح امنيتی درعمق، درکنار خود نخواهد داشت .

 

اماسه کشور ايران ترکيه وسوريه بدون ترديد با تجزيه کشور عراق درآينده بسيار مخالف خواهند بود زيرا احتمال تشکيل « کشورکردستان آزاد» درخاک عراق، خواست قريب بيش از بيست ميليون نفر اکراد در ترکيه را براي تشکيل يک دولت مستقل کرد، دوباره زنده کرده و تشنجات غيرقابل پيش بينی رادراين کشور عضو ناتو بوجود خواهد آورد.

 

البته ايران و سوريه هم با مناطق کردنشين خود، گرفتاريهای مشابه و معضلات سياسی امنيتی درآينده مانند ترکيه ، براثراجرای چنين تصميمی خواهند داشت.

 

ازجانب ديگرهمگی حکومت های عربی هم پيمان آمريکا در خاورنزديک هم با تقسيم عراق و اجرای تکه تکه کردن اين کشور بشدت مخالف اند، چون درآينده تحمل روياروئی با يک کشورديگرشيعی درمنطقه برايشان ناممکن بنظرميرسد. يک ديپلمات سابق آمريکا بنام پيتر وودوآرد گالبرايت Peter W. Galbraith که دوبار در عراق مأموریت سياسی داشته و از مدافعان سرسخت حقوق کردها است گفته "کشورعراق تجزيه شده و حتی دولت آمريکا قادر نخواهد بود اين کشور بحران زده را به نجات بکشاند

 

ونيزبعضی ديگرازمقامات سياسی آمريکائی هم مانند وی براين باورند که :" بايد به عراق اجازه داد،  به سه بخش شيعه، سنی و کردنشين، تجزيه شود."

 

نکته پايانی درباره تاثير تقسيم جغرافيائی کشورعراق برکشورهای پيرامونی، بايد گفت انجام تغييرات آتی از نگاه پژوهشگران سياسی درمنطقه با سه پيش بينی و وقوع سه وضعيت ممکن زير يعنی:

 

1 ـ عراق تجزيه نشود و امنيت دراين کشور برقرار گردد.

 

2 ـ  اين کشوربه تجزيه کشانيده شده و به سه بخش تقسيم گردد.

 

3 ـ احتمال همچنان ناامن ماندن با حفظ يکپارچگی سرزمينی آن تداوم يابد.

 

روبرو است که هرکدام از اين گزينه ها تبعات سياسی امنيتی جداگانه را دربر خواهد داشت.

 

اگر عراق تجزيه نشود، وبا سرکوب داعش وشورشيان محلی وسيله حکومت اين کشور، وتوام با اعطای امتيازاتی به شورشيان سنی ناآرامی ها رفع گردد که، درصد آن اکنون بسيار ضعيف بنظرميرسد.دستگاه سياسی آمريکا ميتواند دراين  ميدان ، يک تجربه موفق از ديپلماسی را به جهانيان نشان دهد.

 

اما اگر عراق به تجزيه مجبور گردد، تشنج و ناآرامی های گسترده تر در منطقه خاورنزديک روی خواهد داد.

 

افکار عمومی ملت های ديگر دراين بخش هر چه بيشتر در مسير مخالفت باسياست خارجی و دشمنی باآمريکا گرايش بيشتری پيدا خواهند کردومتحد نزديک آمريکا،يعنی کشورترکيه از آن به شدت دچار بحران درامنيت داخلی خود خواهد گرديد. واما اگر تجزيه عراق به انجام نرسد ولی کماکان اين کشور دچار نا امنی های داخلی باشد، بی گمان حزب جمهوري خواه آمريکا در انتخابات رياست جمهوری سال آينده 2016 شکست خواهد خورد و يک دولت برگرفته از حزب دموکرات تشکيل واکثريت درمجالس قانون گزاری ( کنگره وسنا) بدست اين حزب خواهد افتاد.

 

در مجموع تا هنگامی که حاکمان ايالات متحده آمریکااز هنر ديدن ودريافتن « حقايق» برای اتخاذ خط مشی راستين، مبنی برعدم لزوم تجزيه عراق،محروم هستند، گزينه تجزیه در نزد تعيين کنندگان خط مشی درآمريکاکماکان باقی خواهد ماند.

 

پنج‌شنبه  ٣۱ ارديبهشت ماه ۱٣۹۴خورشيدی برابر ۲۱ ماه می ۲۰۱۵ترسائی

 

rudaruish@gmail.com