بخش سوم
گفت و گوی
کلمه با
تاجزاده+ فایل
صوتی
تاجزاده:
برخی پرسنل
منصف سپاه و
وزارت اطلاعات
از اصلاحطلبان
عذرخواهی
کردهاند
اشتراک
چهارشنبه, ۲۵
آبان, ۱۳۹۰
چکیده :سپاهی
که زمانی
عضویت در آن
مایه افتخار
بسیاری از
جوانان بود و
عملکردش باعث
عزت و آبروی ایران
بود، الآن به
جایی رسیده که
به این متهم
شود که آدمها
را به زندان
میاندازد و
دادگاههای
نمایشی
برگزار میکند،
مانند آنچه بر
سر ما آوردند.
البته بسیاری
از آنها نیز
فهمیدهاند
که این
رفتارها دیگر
جواب نمیدهد
و من نمونههایی
را شنیدهام
که بعضی از
پرسنل سپاه و
وزارت
اطلاعات از اصلاحطلبان
عذرخواهی
کردهاند،
چرا که برای
آینده کشور
نگران شدهاند.
دخالت نظامیها
در سیاست و
اقتصاد و
فرهنگ نشانه
انحراف کامل
است....
سیدمصطفی تاجزاده،
در گفت و گوی
خود با کلمه
در دوران مرخصی
که قسمت اول و
دوم آن پیش از
این منتشر شد
و بازتاب گستردهای
نیز داشت،
تصریح کرده
بود که سبزها
تنها در شرایط
انتخابات
آزاد حاضر به
شرکت در آن
خواهند بود.
او در سومین
قسمت از
مصاحبه خود
تاکید میکند
که حتی
اقتدارگرایان
هم پذیرفتهاند
که اگر یک
رقابت
انتخاباتی
جدی و آزاد
شکل بگیرد،
اصلاحطلبان
و سبزها میتوانند
میلیونها
نفر را برای
شرکت در
انتخابات
بسیح کنند.
این عضو
زندانی جبهه
مشارکت ایران
اسلامی و سازمان
مجاهدین
انقلاب
اسلامی
همچنین دخالت روزافزون
سپاه در
سیاست،
اقتصاد،
فرهنگ، صدا و سیما
و ورزش را
نشانه انحراف
کامل این نهاد
نظامی از
وظایف خود
دانسته و گفته
است نیروهای نظامی
در صورت دخالت
در سیاست، به
دلیل ماهیت خود
نمیتوانند
تکثر جامعه و
سلیقههای
مختلف موجود
در آن را
بپذیرند، به
مشکل بر میخورند
و شروع به
دستگیری و
برخورد قهری
با منتقدان
قانونگرا میکنند.
تاجزاده ضمن
ابراز تاسف از
اینکه زمانی
عضویت در سپاه
مایه افتخار
بسیاری از
جوانان ما بود
و عملکردش
باعث عزت و
آبروی ایران
بود الان کارش
به بازداشت
فعالان سیاسی
و انتخاباتی،
سرکوب مردم
معترض و
مدیریت
دادگاههای
نمایشی
رسیده، خاطر
نشان کرده که
این رفتارها
دیگر جواب نمیدهد
و گفته است: من
حتی به طور
مستند نمونههایی
را نیز شنیدهام
که بعضی از
پرسنل منصف
سپاه و وزارت
اطلاعات از
اصلاحطلبان
عذرخواهی
کردهاند،
چرا که برای
آینده کشور
نگران شدهاند.
بخش اول
گفتوگو با
تاجزاده : راه
وسط نداریم
سبزها فقط در
انتخابات
آزاد شرکت می
کنند
بخش دوم
گفت و گو با
تاجزاده:
اصلاح طلبان
در «انتخابات»
شرکت میکنند،
نه در
«انتصابات»
مشروح
قسمت سوم
گفت و گوی
کلمه با مصطفی
تاجزاده را
که در دوران
مرخصی کوتاه
درمانی وی انجام
شده بود را در
ادامه میخوانید:
یکی از
موضوعات مهمی
که میرحسین
موسوی همواره
بر آن تاکید
بسیار داشت،
ایجاد شبکههای
اجتماعی بود،
اما به نظر میرسد
که این امر
مهم شکل
نگرفته، فکر
نمیکنید
اصلاحطلبان
و فعالان جنبش
سبز در این
باره کوتاهی کردهاند؟
در مجموع آنها
چه کارهایی
باید انجام
دهند؟
جهت دریافت
فایل صوتی اینجا
کلیک نمایید.
به
باور من شبکههای
اجتماعی به
وجود آمده،
هرچند در بعضی
زمینهها
امکان ظهور و
بروز پیدا
نکردهاند.
اینترنت که
اکنون در
اختیار
فعالان جنبش سبز
است و جوانان
در آن به خوبی
فعالیت میکنند،
ایجاد کننده
یک شبکه
اجتماعی
گسترده است.
از سوی دیگر
اگر جامعه
احساس کند که
بابت حضور او
در تجمعات،
هزینه سنگینی
پرداخت نمیشود
و نباید تاوان
سختی بدهد،
مطمئنا در
خیابانها
حضور پیدا میکند
و با همین
اینترنت میتوان
اجتماعات
میلیونی در
تهران برگزار
کرد. مردم از
حوادث و اتفاقها
اطلاع دارند
اما به دلیل
فجایعی که رخ
داد، حضور
آنان را در
اجتماعات
کمتر میبینیم.
به نظر میرسد
تجربه همین
سریال قهوه
تلخ نشان میدهد
که یک شبکه
اجتماعی قوی
در ایران شکل
گرفته، چرا که
بدون هیچ
تبلیغ
تلویزیونی
برای نخستین
بار یک سریال
خصوصی
توانسته
مخاطب گستردهای
پیدا کند. در
حال حاضر ما
امکان تشکل و
سازماندهی
علنی نداریم،
مثلاً نمیتوان
صنف روزنامهنگار
یا اساتید
دانشگاه یا
اصناف دیگر را
به شکل قانونی
ساماندهی کرد.
در عین حال
مردم با یکدیگر
مرتبطند و
شعارها،
آرمانها،
هویت و
وفاداری خود
را حفظ کردهاند.
اما از سوی
دیگر گفته میشود
مردم دچار یاس
و سرخوردگی
شدهاند و در
خمودگی به سر
میبرند، نظر
شما در این
باره چیست؟
همان طور که
گفتم مردم
آگاه هستند.
یادمان باشد
در همه کشورها
زمانی که فضا
سیاسیتر میشود،
مردم نیز
بیشتر علاقه و
واکنش نشان میدهند،
یعنی به نوعی
شور و هیجان
بیشتر میشود.
به باور من
مردم منفعل و
بیتفاوت
نیستند. به
طور مثال
اتفاقی که
برای هاله
سحابی رخ داد،
به میان مردم
رفت و بازتاب
گستردهای
داشت، البته
شاید نمود
بیرونی
نداشته باشد،
اما این مساله
به عمق جامعه
رفت. به همین
جهت حکومت با
مراسم مرحوم
هدی صابر به
گونهای دیگر
برخورد کرد.
آقایان متوجه
شدند که دیگر
نمیتوانند
هر کاری که میخواهند
انجام دهند.
بسیاری از
مردم تمامی
رخدادها را در
دنیای مجازی
دنبال میکنند
و جدی هم
هستند. آنان
در گذشته و
حتی در اوج
روزهای مربوط
به دوم خرداد،
همه نوشتههای
من را نمیخواندند،
اما این بار
که از زندان
به مرخصی آمدهام
میبینم که به
من انتقاد می
کنند که چرا
طولانی مینویسم!
این نشان میدهد
که آنان نوشتههایم
را میخوانند.
این مساله
برای من نقطه
ضعف محسوب میشود
اما از سوی
دیگر برای خودم
جالب بود و
مرا خوشحال میکرد،
چرا که افرادی
که هیچ وقت
نوشتههایم
را نمیخواندند،
اکنون آنها
را میخوانند.
جهت دریافت
فایل صوتی اینجا
کلیک نمایید.
تلقی
جناح
اقتدارگرا از
اصلاحطلبان
و سبزها این
است که میتوانیم
با کمترین
زمان و
امکانات،
میلیونها
نفر را بسیج
کنیم و میدانند
که اگر رقابت
جدی و آزاد
باشد، در
شهرهای بزرگی
مثل تهران
امکان پیروزی
اصلاحطلبان
و سبزها بسیار
بالاست. در
شهرهای کوچک و
روستاها به
دلیل آنکه
امکاناتی را
در اختیار مردم
گذاشتهاند،
ممکن است آنها
وضعیت بهتری
داشته باشند،
هرچند معتقدم
وضعیت
اقتصادی بدتر
از آن است که
بتوان فرقی بین
روستایی و
شهری گذاشت.
در مجموع من
از اوضاع ناامید
نیستم در عین
حال تلاش
بیشتر را
وظیفه خودمان
میدانم. به
خصوص که در
مواجهه با موج
سرخوردگی و تردیدهای
جدی که جناح
اقتدارگرا به
دلیل مشکلات
داخلی خود
دچار آن است،
آن هم در
ارتباط با
اوضاع
اقتصادی و
اداری کشور،
در حال حاضر
بخشی از
مخاطبین ما میتوانند
اصولگراها
نیز باشند که
قبلاً فکر میکردند
مسیر اصلاحطلبی
غلط و انحرافی
است.
با توجه به
آنکه سال جاری،
به عنوان «سال
آگاهی تا
رهایی» نامگذاری
شده، فکر می
کنید این
آگاهی را چه
طور میتوان
گسترش داد؟
جهت دریافت
فایل صوتی اینجا
کلیک نمایید.
در
حال حاضر فضای
اینترنت
کاملاً در دست
سبزهاست و
سایتهای
آنان به خوبی
کار خود را
انجام میدهند.
با راه افتادن
شبکه رسا نیز
کمبود همیشگی
ما برای داشتن
یک رسانه
تصویری برطرف
شده؛ هرچند تا
رسیدن به
وضعیت مطلوب
راه طولانی در
پیش دارد، اما
تلاش خوبی شده
است. همین جا
باید از دستاندرکاران
شبکه
تلویزیونی
رسا سپاسگزاری
کنم که کار
بزرگی انجام
میدهند. فضای
مطبوعات نیز
به دلیل
نزدیکی به انتخابات
بازتر شده و
کودتا از اساس
به مشکل برخورده
است . آنان میخواستند
حاکمیت تک
صدایی به وجود
بیاورند که البته
موفق نشدند.
در این چند
سال هیچ وقت
زمینه مانند
امروز برای
شنیدن پیام اصلاحطلبان
حتی در بین
اصولگرایان
وجود نداشت.
تجربه
مجاهدین خلق
را در سال ۵۴
داریم؛
هنگامی که
مرکزیت
سازمان اعلام
مارکسیست شدن
کرد، اعضای
مسلمان
سازمان دنبال
این رفتند که
چرا چنین
اتفاقی
افتاده و به
همین علت به
اندیشههای
متفکران
مسلمان مانند
استاد مطهری، دکتر
شریعتی و
مهندس
بازرگان توجه
کردند و فرصت
خوبی برای
بازیابی بود؛
اکنون چنین
فرصتی برای ما
به وجود آمده
است. حوادث
منطقه نیز به ماهیت
جنبش سبز
بسیار نزدیک
است و با
ماهیت جنبش
سازگاری
دارد.همان
مطالبات جنبش
سبز را جنبشهای
منطقه نیز
دارند، به
همین دلیل صدا
و سیما نمیتواند
جزییات
مطالبات مردم
را مطرح کند.
چرا که افشای
آن به ضرر
حاکمیت کنونی
است. داشتن احزاب
و مطبوعات
آزاد، سبکهای
زندگی
متفاوت،
سندیکاها و
انتخابات آزاد
خواست مشترک
همه مردم
منطقه است و
در چنین فضایی
میتوانیم
کارهای خوبی
انجام دهیم.
البته نمیدانم
ظرف چه مدت
زمانی میتوان
به اهداف
رسید، اما من
شخصاً عجله را
صحیح نمیدانم
و معتقدم بهتر
است عجله
نکنیم تا این
طور نشود که
مانند دفعه
قبل، در کوتاه
مدت به پیروزی
بزرگ برسیم بیآنکه
آمادگی آن را
داشته باشیم و
مانند وراثی شویم
که یک مرتبه
ثروت کلانی به
دستشان میرسد
و نمیتوانند
از آن درست
استفاده کنند.
آیا جنبشهای
منطقه میتوانند
بر جنبش سبز
تاثیر
بگذارند؟
مطمئناً بیتأثیر
نخواهند بود.
برای این
کشورها دو
حالت میتوان
متصور شد: یکی
آنکه در این
کشورها به دلیل
دعوا بر سر
قدرت، جنگ
داخلی به وجود
آید، یعنی یک
جریان بخواهد
به تنهایی
حکومت کند، پس
دست به حذف
رقبا میزند.
به حکومت
رسیدن
تندروهای
سلفی اهل سنت
چنین خطری
دارد شاخصترین
آنان طالبان
بود که با ژست
ضد آمریکایی و
اسرائیلی به
قدرت رسیدند.
اینها به شدت
ضد ایرانی و
شیعه هستند.
بهترین حالت
این است که گروها
و احزاب، حقوق
رقبای خود را
به رسمیت بشناسند
و در عین حال
هویت خود را
داشته باشند، مانند
ترکیه که
احزاب مسلمان
در نظام باز و
رقابتی به
فعالیت
پرداختهاند
و دموکراسی را
پذیرفتهاند
و به همین علت
نیز در منطقه
حرف اول را میزند.
پیش از این،
وضعیت ما در منطقه
بهتر بود و
حتی منت میگذاشتیم
که در مقابل
حکومتهای
منطقه، ما
دموکراتیکتر
هستیم. در
مجموع حوادث
منطقه را به
سود جنبش سبز
میبینم.
حصر مهندس
میرحسین
موسوی و شیخ
مهدی کروبی چه
تأثیری بر
جنبش خواهد
داشت؟
جهت دریافت
فایل صوتی اینجا
کلیک نمایید.
بدون
تردید حصر
آقای کروبی و
مهندس موسوی
با این هدف
است که بین
رهبران جنبش و
مردم فاصله بیندازند.
البته
خوشبختانه
آقای خاتمی در
حصر نیستند و
صحبتهای خوب
و مفیدی از
طرف ایشان
خطاب به مردم
مطرح میشود.
در هر حال دو
نامزد
انتخاباتی که
دو سال پیش در
حد ریاستجمهوری
صلاحیتشان
تأیید شده
بود، اکنون در
حصر به سر میبرند.
اما یادمان
نرود بیش از
شش ماه از حبس
خانگی آقایان
و چند ماه از
حذف آقای
هاشمی از ریاست
خبرگان نمیگذرد
که اختلافهای
اقتدارگرایان
چنان اوج گرفته
که اعتبار همه
آنان در سراسر
کشور به چالش
کشیده شده
است. به نظر من
اگر آن حصر و
حذف نبود؛ جناح
راست با چنین
بحرانی مواجه
نمیشد. از
طرف دیگر
ماهیت جنبشهای
ضد استبدادی
آن گونه نیست
که اگر رهبران
آن در دسترس
نباشند، این
جنبشها
مانند جنبشهای
کلاسیک منفعل شوند
و نتوانند
کاری انجام
دهند. شنیدم
به هیأت مصری
که به ایران
آمده بود، بر
خورده بود که چرا
به آنان
انتقاد میشد
که رهبر
کاریزماتیک
انقلابی
ندارند و این را
نقطه ضعف آنان
میدانستند و
آنان این حرف
را نمیفهمیدند
و حق هم
داشتند. چرا
که انقلاب مصر
به رهبری خود
مردم و بخصوص
جوانان به
سرانجام رسید.
ما قبلاً در
انقلابها
رهبران بزرگ
داشتهایم و
به همین دلیل
فکر میکنیم
اگر رهبران
نباشند و یا
ارتباطشان با
مردم قطع شود،
نمیتوان
جنبش را هدایت
کرد. این
اشتباهی است
که اقتدارگرایان
انجام دادهاند
و گمان بردهاند
که با حصر
مهندس موسوی و
آقای کروبی میتوانند
با مطالبات
جنبش و پویایی
آن مقابله کنند،
در حالی که
جنبش راه خود
را ادامه میدهد.
البته اگر آنها
آزاد باشند،
قطعاً فضا
آرامتر و غیر
رادیکالتر
خواهد بود.
رهبران جنبش
با ارتباط
مستقیم با
مردم میتوانند
ضمن دفاع از حقوق
ملت از
رادیکالتر
شدن جنبش
جلوگیری کنند.
شما بارها از
حزب پادگانی و
نقش نظامیان
در وقایع اخیر
صحبت کردهاید،
امام نیز
درباره عدم
دخالت
نظامیان در سیاست
بارها سفارش و
تأکید کردند.
چه شد که سپاه
این چنین در
سیاست و
اقتصاد غرق شد
و چرا فکر میکنید
چنین وضعی
خطرناک است؟
جهت دریافت
فایل صوتی اینجا
کلیک نمایید.
سپاه نباید در
مسایلی که
حوزه وظایفش
نیست، دخالت
کند. این هم به
ضرر خودش و هم
به ضرر کشور است.
زمانی حضور در
سپاه ارزش بود
و همه به صورت داوطلبانه
وارد آن میشدند،
اما این ارزش
امروز کمرنگ
شده و در حال از
بین رفتن است.
سپاهیان و
نظامیان
همواره جامعه
را بر اساس
ترس و نه
احترام به
شهروندان و تلاش
برای مشارکت
آنان استوار
میکنند. تا
زمانی که هدف
اصولگرایان،
حذف اصلاحطلبان
به هر قیمت
بود، مشکلی
درباره دخالت
نظامیان
نداشتند؛ اما
اکنون که خود
چند شقه شدهاند
خطر را احساس
میکنند.
اختلاف
اصولگراها به
تدریج در سپاه
نیز پخش میشود.
به هر صورت در
جامعه سلایق
گوناگونی
وجود دارد، که
یک نهاد نظامی
به دلیل ماهیت
خود نمیتواند
آن را تحمل
کند و نمیداند
با این اختلافها
چگونه برخورد
کند، به مشکل
بر میخورد و
شروع به
دستگیری و
برخورد قهری
با منتقدان
قانونگرا میکند.
در حالی که در
کشور همسایه
ما- ترکیه –
نظامی زدایی
میشود،
متأسفانه در
کشور ما برعکس
عمل میشود.
حال آنکه اگر
بخواهیم
جامعه باثبات
و دموکرات
داشته باشیم،
باید قانون
اساسی را کامل
اجرا کنیم. دو
سال بعد از آنکه
ما انقلاب
کردیم، در
ترکیه کودتای
نظامی شد، اما
در حال حاضر
آن کشور به
سمت دموکراسی
و نظامی زدایی
میرود و ما
برعکس عمل میکنیم.
دخالت سپاه در
اقتصاد،
فرهنگ، صدا و
سیما و ورزش
روز به روز
بیشتر شده و
در نهایت
جمهوری
اسلامی پلیسی
و امنیتی حاکم
خواهد کرد.
در شرایط
کنونی و با
وجود اینترنت
که ارتباطات
را گسترده
کرده و موج
کنونی
آزادیخواهی
در منطقه، نمیتوان
به شکل
استبدادی
کشور را اداره
کرد و در نتیجه
امنیت عمومی و
ملی ضعیفتر و
شکنندهتر میشود.
این از آن
مواردی است که
اصلاحطلبان
هشدار آن را
داده بودند.
سپاهی که
زمانی عضویت
در آن مایه
افتخار
بسیاری از
جوانان بود و
عملکردش باعث
عزت و آبروی
ایران بود،
الآن به جایی
رسیده که به
این متهم شود
که آدمها را
به زندان میاندازد
و دادگاههای
نمایشی
برگزار میکند،
مانند آنچه بر
سر ما آوردند.
البته بسیاری
از آنها نیز
فهمیدهاند
که این
رفتارها دیگر
جواب نمیدهد
و من نمونههایی
را شنیدهام
که بعضی از
پرسنل سپاه و
وزارت
اطلاعات از اصلاحطلبان
عذرخواهی
کردهاند،
چرا که برای
آینده کشور
نگران شدهاند.
دخالت نظامیها
در سیاست و
اقتصاد و
فرهنگ نشانه
انحراف کامل است.