http://www.iranologie.org/2011/11/blog-post_17.html

نسرین بصیری

پنجشنبه ۱۷ نوامبر ۲۰۱۱

کنفرانس برلین را اینگونه هم می شود دید

گزارش کنفرانس "نگاهی از درون" برلین را بسیاری از سایت های فارسی زبان و آلمانی زبان منتشر کرده اند. در ضمن اخلاق و عرف روزنامه نگاری اجازه نمی دهد که از برنامه ای که خودت در آن نقشی داشتی گزارش به ظاهر بی طرفانه ای بدهی چون خواهی نخواهی جهت دار از کار در می آید. اما در دنیای وبلاگ نویسی ارائۀ تصویری از این برنامه با تاکید بر این نکته که "این روایت شخصی من است" و از زاویۀ خاصی "عکس برداری" شده مانعی ندارد.

این زیر هم لینک گزارش هایی که در بارۀ این کنفرانس نوشته شده را برایتان می گذارم تا تصویری که می دهم کامل شود.

و حالا دست شما را می گیرم و با خودم به سالن کنفرانس می برم.

کنفرانس در ساختمان نمایندگی نیدر ساکسن برگزار شد . خیلی ها از من پرسیدند، دفتر نمایندگی " نیدر ساکسن" در برلین دیگر چه صیغه ای است؟ پاسخ: آلمان کشوری است فدرال و از استان های نیمه مستقلی تشکیل شده. این استان ها همگی در پایتخت آلمان دفتر نمایندگی دارند، که شاید بشود آنها را با سفارتخانه های کشورهای خارجی مقایسه کرد، با این تفاوت که بنا هاشان مثل سفارتخانه ها عریض و طویل نیست و نمایندگان استان ها وظایف کمتری به عهده دارند.

شرکت کنندگان کنفرانس چه کسانی بودند؟

سالن نمایندگی "نیدر ساکسن" حدود 200 نفر گنجایش دارد. در طول کنفرانس گاهی ده و گاهی بیست و گاهی کمی بیشتر جای خالی در سالن بچشم می خورد . گاهی هم ده پانزده نفری دم در سر پا ایستاده اند چون در آن لحظه یا در سالن جای نشستن نیست و یا نمی توانند خودشان را به آن ده دوازده صندلی خالی برسانند که در وسط سالن قرارد دارد و یا ردیف جلو است ، که برای سخنرانان رزرو شده . بنا بر این می شود نتیجه گرفت که پیش بینی برگزار کننندگان در مورد استقبال از برنامه درست از کار در آمده و سالن بیشتر اوقات کاملا پر است.

ترکیب ملی و سنی جمعیت هم جالب است. در نشست های سیاسی یا فرهنگی برلین بیش از 90% شرکت کنندگان ایرانی هستند و بیشتر اوقات میانگین سنی حاضران بالای 50 سال است . اما در این کنفرانس شرکت کنندگان ایرانی به طرز غریبی جوان هستند و نیمی از جمعیت غیر ایرانی است. آلمانی ها حضور چشمگیری دارند و به تعد انگشتان یک دست یا کمی بیشتر عرب بحرینی و فلسطینی در سالن هستند .

خبر گزاری فارس مثل همیشه خبرنگارش را به کنفرانس فرستاده . خبر نگار همانی است که از هفت ... هشت سال پیش در نشست هایی که احزاب و نهاد ها ی آلمانی برگزار می کنند شرکت می کند. دور بینی همراه ندارد و فقط یادداشت بر می دارد. ظاهرا بزرگ شدۀ آلمان است و با آن جنس خبرنگاران قبلی دولتی در دوران خاتمی که هم ظاهر شان و هم رفتارشان پر از خشونت و ونفرت و حشی گ

ری بود زمین تا آسمان تفاوت دارد . آن زمان ها در نشست های مطبوعاتی و جلسه های سخنرانی رسمی که مقامات آلمانی حضور داشتند، فرقی نمی کرد که وزیر اقتصاد به برلین آمده باشد یا ارشاد، به محض اینکه دست بلند می کردم سوالی کنم، چند نفر از "خبرنگار" گرفته تا "فیلمبردار" و "صدا بردار" بی آنکه نوبت گرفته باشند همزمان با من شروع می کردند به حرف زدن و سوال کردن تا صدای من در فریاد هاشان گم شود. اما خبرنگار خبرگزاری فارس که به گمانم از دوران احمدی نژاد به کار گماشته شده رفتارش هم مثل ظاهرش "وزین" است . "کارش" را می کند و "نانش" را می خورد و بالا دستی هایش وظیفۀ داد و فریاد کردن را به کسان دیگری واگذار کرده اند .

اعتراض سازمان یافته درون و بیرون

در کنفرانس ده پانزده نفری از فرستادگان رژیم حضور دارند که رفتارشان با رفتار های دوران های پیشین حتی با همین یکسال پیش که عده ای را در مرکز فرهنگی سفارت و یا بقول ایرانی ها "مسجد" برلین به باد فحش و کتک گرفتند تفاوت آشکاری دارد.

حدود 20 نفر و به روایتی 12 نفر که متعلق به سازمانی هستند با سایت اینترنتی بنام "شیعه" جلو ساختمان نمایندگی نیدر ساکسن تظاهرات کرده اند. این گروه به ظاهر عرب فلسطینی و بحرینی هستند و گویا ایرانی جماعت هم میان شان دیده شده . این جمعیت کوچک عکس های خمینی و خامنه ای دست گرفته اند و به "یکسویه بودن" کنفرانس اعتراض می کنند و دردشان این است که چرا نمایندگان حکومت به کنفرانس دعوت نشده اند که از خودشان دفاع کنند. گروهی هم نام نویسی کرده اند و قرار است توی سالن اعتراض کنند.

Beschreibung: Beschreibung: http://3.bp.blogspot.com/-_Bi_kAK1r_k/TsRr8OFEjTI/AAAAAAAAAQ4/hc0DXgP-63g/s400/tazahorat.jpg

الحق که عملیات اعتراضی جانبداران رژیم هم جلو ساختمان نمایندگی و هم داخل سالن بسیار شیک و "تیپ مشایی" انجام می شود. شاید هم ما با دیدن میکونوس و ترور های رژیم در سراسر اروپا آنقدر "قانع" شده ایم که وقتی بجای خون و خون ریزی و چماق، فریاد در کار باشد خوش بحالمان می شود. بگذریم . حضور معترضین داخل سالن به سبک و سیاق نشستی بود که مشایی 12 زن را با لباس های محلی به سالنی فرستاد تا پیش از تلاوت قرآن دف زنان و رقصان "قرآن مجید" را به روی صحنه آوردند.

چیده مان نفرات و طراحی لباس ها و انتخاب تیپ ها کاملا مدرن وسنجیده بود. یک لباس شخصی با پیراهن سفید همراه چند حزب اللهی تابلو و با ریش پر سمت راست سالن نشسته بودند و همه چیز را با سکوت زیر نظر داشند، یک جانباز فلسطینی که با عصا راه می رفت همراه زن محجبه اش و فرزندش در گوشۀ دیگری نشسته بودند، مرد مسنی که تا بحال هیچ جا او را ندیده بودم و در سخنانش تاکید می کرد تبعۀ آلمان است در ردیف های جلو و میان سالن نشسته بود . مرد مسن چند باری بلند شد و به یکسویه بودن کنفرانس اعتراض کرد و به این مسئله که چرا نمایندگان حکومت به کنفرانس دعوت نشده اند و از حضار خواست ایمیل شان را به او بدهند تا برایشان نوشته هایی را بفرستد. او در گفت و گوی خصوصی در بیرون سالن گفت که "من به اونها (یعنی حکومتی ها) هم اعتراض دارم و اونا هم مرا راه نمی دهند و به شما ها هم اعتراض دارم! باید دموکرات بود و همه را دعوت کرد و تمام حرف ها را شنید.

یک زن آلمانی میانسال بی حجاب که در ردیف های عقب نشسته بود پس از یک سخنرانی غرا، در اعتراض به دموکراتیک نبودن و یکسویه بودن کنفرانس اعلام کرد سالن را ترک می کند و با عصبانیت بلند شد و رفت. زن پیش از ترک سالن اشاره به پارگراف هایی از قوانین آلمان کرد که بنظرش دموکراتیک نیست و این سوال را طرح کرد که چرا به آلمان و نقض دموکراسی و حقوق بشر در اینجا اشاره ای نمی شود.

این خانم میانسال شبیه بازیگری درجه سه بود که در جوانی هم نقش دندان گیری به او نداده بودند و حالا در میانسالی میدان یافته بود تا توانایی هایش را "خدا می داند" در ازاء چه چیزی، به نمایش بگذارد. چند مرد جوان رژیمی با ریش و کراوات گلدارو دستمال جیب همرنگ کراوات، هم در ردیف های اول نشسته بودند و شاید به اقتضای سن شان دائم در جنب و جوش بودند و هر بار پس از تنفس جای دیگری می نشستند . این چند نفر که کمی ریش داشتند، تلاش می کردند متمدن و ملایم و منطقی و مهربان جلوه کنند و در تنفس با متانت با شرکت کنندگان جوان بحث می کردند... که ...خوب بهتر بود اگر نظرات مخالف هم اینجا بازتابی داشت و آره ... درست است که در شهرها موسوی رای زیاد آورد اما دهات همه طرفدار احمدی نژاد هستند ... خوب... مردم دهات آگاهی چندانی ندارند و به منافع خودشان زیاد آگاه نیستند و به سیب زمینی بیشتر فکر می کنند تا شعار های روشنفکرانه .

جالب توجه اینکه همۀ "بازیگران" از یک "انبار لباس" استفاده می کردند. روز اول کنفرانس مرد فلسطینی با قد بسیار بلند و ته ریش چند روزه و کروات پهن و براق و بلند قرمزش جلب توجه می کرد و فردای آنروز درست همان کراوات عجیب و گلدار آبی و بنفشی را به گردن بسته بود که روز قبلش بر گردن مرد جوانی که بفهمی نفهمی از احمدی نژاد جانبداری می کرد گره خورده بود.

یکی از معترضین در بخش میز گرد رسانه ها، وقتی نوبت سوالات رسید، شروع کرد به مچ گیری و اشاره کرد به نادرستی اخبار برخی رسانه ها و گفت سی ان ان و الجزیره تصاویر لیبی را بجای تصاویر سوریه نشان داده اند (یا بالعکس). شرکت کنندگان در میز گرد که از تلوزیون بی بی سی و برنامۀ یک تلوزیون آلمان بودند گفتند؛ خوب...؟! این مساله به ما چه ربطی دارد ؟ ما که پاسخگوی این دو برنامۀ نیستم! و اضافه کردند که گاهی با وجود دقتی که می شود ناگزیر اشتباهاتی رخ می دهد که وقتی متوجه بشویم در برنامۀ بعدی اصلاح می کنیم. منهم که در میان حاضران نشسته بودم شگفت زده از این گستاخی مدافعان رژیمی که گزارشگرانش را بخاطر بیان ولو خجالتی واقعیت ها به زندان می افکند گفتم؛ البته اشتباهاتی از این دست چندان جالب نیستند اما بسیار بد تراز این کار تلوزیون ایران است که بعد ازانتخابات وقتی مردم به خیابان ها ریختند و نیرو های سپاه مشغول حمله به ستاد ها و قلع و قمع بودند و همۀ تلوزیون های جهان داشتند خیابان های تهران را نشان می دادند ، برنامۀ "راز بقاء" را پخش می کرد !!!

مدارا به مخالفان هم سرایت کرد!

گرچه روز اول صدای معترضین بخصوص فلسطینی کراوات قرمز گه گداری اوج می گرفت و تلاش می شد تا نشست متشنج شود، برخورد سخنرانان به ویژه مهر انگیز کار و عبدلکریم لاهیجی و اشکوری به حدی ملایم و معقول و منطقی و خالی از تنش بود که معترضین نتوانستند خللی به برنامه وارد کنند. گرچه ایشان تا آخر کنفرانس در درون و بیرون از کنفرانس به مخالفت هاشان ادامه دادند اما نتوانستند و شاید هم اواخر برنامه دیگر نخواستند آشوبی بر پا کنند. لحن کلامشان رفته رفته آرامتر شد و صداهای اعتراض فروکش کرد. انگار متانت و دانش کارشناسی سخنرانان و خلوس نیت و بیان صادقانۀ درد ها تاثیر خود را گذاشته بود.

مهر انگیز کار سخنانش را با سیامک پورزند آغاز کرد و از فشار هایی گفت که بر پدر فرزندانش وارد آمده بود . نقل کرد که پیرمرد بیگناه را سالها مورد شکنجه قرار داده اند و حتی وقتی "آزادش" کردند در حصر بسر می برد. گفت هنگامی که از گرفتن پاسپورت و اجازۀ خروج نا امید شد آنقدر در تنهایی خودش غرق شده بود که با خود کشی به دوری از خانواده و تبعید در "وطن" پایان داد.

یکی از ویژه گی های کنفرانس شرکت نکردن نسل اولی های فعال بود. کسانی که خود در برلین کنگره ها و کنفرانس های زیادی برگزار می کنند و حرکات اعتراضی را سازمان می دهند.

سخنرانان بیشتر نسل دومی هایی بودند که در مراکز پژوهشی و دانشگاه ها پیرامون مسائل ایران پژوهش و تدریس می کنند. سخنان شان دلنشین و ناب و آموزنده بود. دختر دانشجویی که در رشتۀ علوم سیاسی دانشگاه برلین درس می خواند کنار من نشسته بود و گفت در دهها کنفرانس مربوط به ایران شرکت کرده و هیچ جا به این اندازه نتوانسته است استفاده کند و یاد بگیرد. شرکت کنندگان زیادی برای برگزاری این کنفرانس به ما تبریک گفتند. این نشست در رسانه های فراسی زبان و آلمانی زبان بازتاب گسترده ای داشت که لینک ها را این پائین برایتان می گذارم.

دویچه وله (1)

دویچه وله (2)

دویچه وله پیش از برگزاری کنفرانس

روز آنلاین

رادیو فردا پیش از برگزاری

رادیو زمانه

ویدئو رادیو زمانه

زمانه

زمانه پیش از برگزاری کنفرانس

ترانسپارنسی فور ایران

مانا نیستانی

عبدالفتاح سلطانی

موج سبز

عرصه سوم

پیک ایران

کدوم

آزادگی

آستمان (حزب مردم بلوچستان)

ایران میرور

ویک نیوز

سایت تخصصی دشمن شناسی

خبرگزاری نسیم

قاصد نیوز

خبرنامۀ دانشجویان ایران

نور نیوز

تابناک

جام نیوز

عصر امروز

آزاد نگار

تریبون

خبر آنلاین

Welt Online

Transparency for Iran

The Mainichi Dailg News

Arab News

(Video (English)

Paper Blog -Deutsch

Taiwan News-English

spiegel

 online zitiert die WELT -Deutsch

 

MiG Azin-Deutsch

Politik und Kommunikation-Deutsch

-Qantara

سایت اینترنتی "شیعه"، گروهی که جلو ساختمان تظاهرات