- گزارش
نايابهاي
پرفروش
- صفحه آخر (20) / حميد
جعفري
-
كتابفروشيهاي خيابان
انقلاب تا
راسته
خيابان كريمخانزند
كه اغلب
پيادهروهاي
مناسبي هم
براي قدم
زدن به شمار
ميروند به
دليل عرضه آن
يار مهربان
يا همان كتاب،
بخشي از هويت
و
به
صورت نهادي
تاريخي در
زندگي
اجتماعي و
فرهنگي و حتي
سياسي تهران
به شمار ميروند.
اهميت اين
پيادهروها
گاهي دو صد
چندان ميشود
آن هم زماني
كه قرار باشد كتابي
ناياب شود يا
به دليل
پرفروش شدناش
براي خريد
آن، مخاطبان
جلوي هر دكه و فروشگاهي
صف بكشند. آن
زمان است كه
سوزني اگر در
اين پيادهرو
بيفتد به
زمين نميرسد.
البته ماجرا
در آنسوتر
از آبها كمي
توفير دارد.
مثلا در بلاد
غرب پيشبيني
شده است براي
رونمايي از «1Q84» كتاب جديد
«هاروكي
موراكامي» كتابفروشيهاي
آمريكا تا
نيمه شب باز
باشند. اگرچه
در ايران
جلوي
فروشگاهها
مانند غرب
دور براي
نويسنده و
رونمايي از
كتابش فرش قرمز
و براي
مخاطبان صرف
كيك و نوشابه برپا
نميشود اما
همچنان
مخاطبان
خودجوش به
دنبال تازهها
و داغهاي
نشر و كتاب ميروند
و آمار و
ارقام جالبي
را رقم ميزنند.
«بگذاريد
ميترا
بخوابد» اثر «كامران
محمدي»، «حفرهها»
اشعار «گروس
عبدالملكيان»،
«كلاغ» نوشته
«فرشته
نوبخت»، «يوسفآباد
خيابان سي و
سوم» از «سينا
دادخواه» و
«نگران نباش»
رمان «مهسا
محبعلي» از
پرفروشهاي
هفته اخير
نشر «چشمه»
بودند. البته
به گفته «كاوه كياييان»
از مديران
نشر «چشمه»
كتاب «گزارش
يك آدمربايي»
نوشته
«گابريل
گارسيا ماركز»
در يكي، دو
روز گذشته
فروش فوقالعادهاي
داشته و پيشبيني
ميشود تا
هفته ديگر
در ميان ردههاي
بالاي جدول
پرفروشهاي
هفته نشر
«چشمه» قرار
گيرد. كمي آنطرفتر
در جهت شرق
جغرافيايي
در پيادهروي
جنوبي نشر
«ثالث» كتابهاي
«انجيل سفيد»
نوشته
«توبياس وولف»
با ترجمه
«اسدالله امرايي»،
«تمايز» از
«بورديو»
باترجمه «حسن
چاوشيان» و
«تبارهاي
دولت
استبدادي»
اثر «پري
اندرسون» با
ترجمه «حسن
مرتضوي» از
پرفروشهاي
نشر ثالث به
شمار ميرود.
كتاب «گزارش
يك آدمربايي»
نيز متوسط روزانه
پنج جلد در
اين فروشگاه
به فروش ميرود.
«گزارش يك آدمربايي»
ترجمه
«كيومرث پاساي»
توسط نشر «علم»
منتشر شده و
در راسته انقلاب
و گذر فرهنگي
خيابان كريمخانزند
روي پيشخوان
كتابفروشيهاست.
«ماروخا
پاچون» و
شوهرش
«آلبرتو وي
باميزار» در
اكتبر 1993 به من
پيشنهاد
كردند درباره
شش ماه ربايش
«ماروخا» و تلاشهاي
سرسختانه
«آلبرتو» براي
آزادي او،
كتابي بنويسم.
طرح نخست به
پايان رسيده بود
كه فهميدم
اين آدمربايي
را نميتوان
جدا از ديگر
موارد آدمربايي
كه همزمان در كشور
روي داده
بود، مورد
بررسي قرار
داد...» اينها
را «ماركز» در
مقدمه كتاب
«گزارش يك
آدمربايي»
در ماه مي 1996
نوشت. شايد با
گذشت 15سال از
خلق اين اثر
براي آقاي «ماركز»
هم جالب باشد
كه اين كتاب
اين روزها در ايران
طرفداران
بسياري دارد.