"نه
گفتن" آغازی
برای مذاکرات
به روش خامنه
ای؟
ماکس
فیشر- واشنگتن
پست
ترجمه:
آهو شکرایی
رهبر
ایران، آیت
الله خامنه ای
در سخنانی، رسما
پیشنهاد
معاون اوباما
را برای
مذاکره مستقیم
با آمریکا رد
کرد. نظام
سیاسی ایران
بسیار پیچیده
و پر پیچ و خم
است، اما در
مورد سیاست
های کلی خارجی
کشور نظر قطعی
و نهایی همیشه
نظر رهبر بوده
است. بنابراین
شنیدن نظر
نهایی خامنه
ای خبر بدی در
زمینه مذاکره
مستقیم
آمریکا و
ایران است، به
ویژه در این
موقعیت زمانی
خاص که نشست های
چند جانبه ای
قرار است
اواخر همین
ماه در قزاقستان
برگزار شود.
اما
خامنه ای
واقعا میخ را
چقدر محکم
کوبید؟ او در
سخنرانی خود
چنین می گوید
"عدهای از
روی سادهلوحی
یا غرض از
پیشنهاد
مذاکره
آمریکا خوشحال
میشوند؛
مذاکره مشکلی
را حل نمیکند."
و همچنین در
جایی تذکر می
دهد که " ما
البته نياز
آنها به مذاكره
را درک مي
كنيم چون
سياست
خاورميانه اي
امريكاييها
دچار شكست شده
و آنها براي
ترميم اين شكست
نياز دارند
برگ برنده اي
رو كنند و برگ
برنده آنها
کشاندن ایران
پای میز
مذاکره است".
این
صحبت ها به
نظر بسیار
صریح و قطعی
می آید. اما او
سخنان خود را
اینگونه
تکمیل می کند
که دلیل عدم
سودمندی
مذاکرات این
است که آمریکا
اسلحه را روی
شقیقه ایران
گرفته است که
اسلحه به
تحریم ها و
موضوع حمله
نظامی آمریکا
به ایران
اشاره دارد.
او می گوید
"اسلحه را مقابل
ملت ایران میگیرید
و میگوئید یا
مذاکره یا
شلیک میکنیم...
ملت ایران
قبول نمیکند
که زیر فشار و
تهدید با
تهدید کننده
مذاکره کند".
خامنه ای
همچنین اشاره
کرد که طرح
مساله مذاکره
از سوی آمریکا
مساله جدیدی
نیست و "تازگی
ندارد و آنها
در مقاطع
مختلف آن را
تکرار کردهاند
و ملت ایران
هر بار با
توجه به
اقدامات عملی
آمریکاییها،
در باره سخنان
آنها قضاوت
کرده است". وی
همچنین افزود
آمریکا دائم
می گوید توپ
در زمین ایران
است،
درحالیکه
"توپ در زمین
شماست، چرا که
شما باید
پاسخگو باشید
که آیا سخن
گفتن از مذاکره
همزمان با
ادامه فشار و
تهدید، اصولا معنایی
دارد؟"
اما
این صحبت ها
واقعا به یک
نه قطعی شبیه
نیست. بلکه
بیشتر به
توضیح دلایلی
می پردازد که
مذاکرات را در
شرایط حاضر
سودمند نمی
داند. وقتی
خامنه ای می
گوید توپ در
زمین آمریکا
است، به نظر
می رسد که
دارد پیش شرط
های خود را
برای انجام
مذاکره مطرح
می کند. هرچند
که پیش شرط ها
مشخص نیست و
سخنان هم مانند
سایر سخنرانی
های رهبر
سیاسی و مذهبی
ایران بسیار
استعاری و
مبهم است.
اگر-
و تنها اگر-
سخنان خامنه
ای پیش شرط
های مذاکره
مستقیم با
آمریکا باشد
-هرچند هیچ
دلیل واضحی
وجود ندارد که
این ایده را
باور کنیم- آن وقت
از این سخنان
می توان هم
اخبار خوب و
هم بد استنباط
کرد. خبر خوب
اینکه خامنه
ای بالاخره
راه را برای
آغاز مذاکرات
باز می کند و
حالا مساله نه
اصل مذاکره
بلکه چگونه سر
صحبت را باز
کردن است.
مذاکراتی که
شاید در آینده
بشارت صلح در خاورمیانه
را به همراه
داشته باشد.
اما
خبر بد اینکه
ظاهرا خامنه
ای اصرار دارد
که فشار های
آمریکا از روی
کشور برداشته
شود. حالا
منظور از این
فشار ها یا به
تعبیر رهبر ایران
"اسلحه
آمریکا"
تحریم های
اقتصادی باشد یا
اولتیماتوم
جنگی، به
هرحال این راه
حل برای
آمریکا غیر
ممکن است.
آمریکا نه
تنها فکر می
کند که این
روشها
توانسته در
انزوای دولت
ایران موفق
باشد، بلکه
این روشها را
تنها راه
موجود برای
کشاندن ایران
بر سر میز
مذاکره می
داند.
متاسفانه
منظور خامنه
ای از متن
سخنرانی امروز
هرچه که باشد،
چه رد قطعی
پیشنهاد
مذاکرات و چه
ارائه پیش شرط
هایی برای مذاکره،
احتمالا منجر
به تقویت وضع
موجود می شود.
چنانکه دان
درزنر در سایت
سیاست خارجه
آمریکا می
نویسد " توافق
نامه برای
مساله هسته ای
ایران روی میز
است و هر
زمانی که هر
دو طرف اعلام
آمادگی کنند
می تواند به
امضا برسد".
خامنه ای حتا
اگر به نقطه
پذیرش این
توافق نامه
نزدیک شده
باشد، قطعا
هنوز راه
زیادی تا
امضای آن
دارد.