دوستان عزیزم
با درود
در هفته گذشته
پژوهشگر
تاریخ
کشورمان،
آقای علی
میرفطروس، از
سوی برخی از
کنشگران
سیاسی بواسطه
انتشار دو
مقاله ای که
ایشان اخیرا ً
در رابطه با
سیاست های
آشوب آفرینی
جمهوری اسلامی
در منطقه و
جهان انتشار
داده بودند،
سخت مورد حمله
قرار گرفتند.
بگونه ایکه
شخصی بنام
آقای صمدانی
که از مسئولین
یکی دانشگاه
ها در شهر
پاریس
میباشند
اعلام کردند
مدرک دکترای
افتخاری آقای
علی میرفطروس
بواسطه
انتشار این
دومقاله و
ابراز نظر
ایشان در مورد
موضوع جنگ از
ایشان
بازستانده
خواهد شد.
برای آقای علی
میرفطروس
هیچگاه چنین
مدارک تحصیلی
مهم نبوده و
نیست، آنچه را
که او در زندگی
فرهنگی و
سیاسی خود
همیشه مورد
توجه اش بوده
است خدمت به
رشد و پویای
فرهنگ و تاریخ
ایران بوده
است. این
ابراز نظر
آقای صمدانی
در روزنامه
انقلاب
اسلامی آقای
بنی صدر منتشر
یافت و از
همین رو آقای
علی میرفطروس
بشدت از سوی
هواداران
ایشان و
متوهمین به
ماندگار بودن
جمهوری
اسلامی سخت
مورد حمله
قرار گرفتند.
حال در این
رابطه من
کوروش
اعتمادی و آقایان
میرزا آقا
عسگری مانی و
جواد اسدیان
متن حمایتی را
تنظیم کرده
ایم که صرفا ً
جهت دفاع از
حق آزادی بی
حد و حصر بیان
و اندیشه و نه
چیز دیگر. از
شما هموطنان
عزیز
میخواهیم برای
دفاع از آزادی
بیان و اندیشه
که اصلی است
انسانی و
طبیعی برای هر
فرد که
آزادانه
عقیده خود را
بیان کند،
تقاضا داریم
از این بیانیه
حمایت کنید.
امضاء شما
عزیزان پس از
جمع آوری در
پایین این
بیانیه
انتشار عمومی
خواهد یافت تا
دیگر هموطنان
کشورمان برای
دفاع از آزادی
اندیشه به جمع
گسترده تر ما
بپیوندند. از
شما تقاضا
میشود متن
پیوست را
ابتداء با دقت
مطالعه
فرمایید تا با
آگاهی بیشتر
آنرا امضاء
کرده باشید.
لطف کنید در
صورت تمایل
متن زیر را
امضا کنید و
از یاران و
دوستانتان چه
اهل قلم و چه
افراد عادی یا
فعالان سیاسی
و فرهنگی نیز
بخواهید آن را
امضاء کنند.
با احترامات
بسیار
کوروش
اعتمادی
آقای
کورش اعتمادی
یادداشت
شما را به
همراه بیانیه
ای که در پیوست
آن بود خواندم
و به راستی در
شگفت شدم! به
ویژه این که
دیدم نام دوست
گرامی و شاعر
ارجمند، اقای
مانی هم در پی
آن بیانیه است
همه از
دست غیر می
نالند
سعدی از
دست خویشتن
بیداد
چرا تب
شما در
پشتیبانی از
آزادی بیان،
اینک و در
هواداری از
کسی که
بیگانگان را
به بمباران
ایران دعوت می
کند، نوبه
شده؟ مگرآن
هایی در این
هفته ها به
گناه ایستادگی
در برابر جنگ
و نوکران
ایرانی جنگ افروزشان،
سینه سپر کرده
اند، و از
همان ها دشنام
شنیده و
پشتیبان و
هوادرا و
وابسته به جمهوری
اسلامی
خوانده شده
اند، حق آزادی
بیان ندارند؟
چرا تنها
آقای
میرفطروس، با
آن بیانیه ای
که روی وثوق
الدوله را
سفید کرده و
برایش کرامت
خریده، شما را
به حق طلبی
واداشته است؟
«پژوهشگری»
که بر سیاق
نان و نمک
خوردگان دربار
و دیوان
خوارزمشاهی
که راه پیروزی
بر نیشابور را
به سپاه
خونریز
مغولان
نمایاندند؛ و
در حالی که
خود در امنیت
شهرهای غربی و
به دور از جنگ
میزید، اینک
بر شیپور بمباران
نظامی ایران
می دمد،
آتشبار نقد را
خود به جان
خریده و محکوم
کردن رفتارش،
برپایه ی همان
آزادی بیانی
است که شما در
پاسداری از آن
بانگ تان
برآسمان رفته
است.
به بهانه
دشمنی با
خونریزان
چیره
برایران، نمی
توان،
بیگانگان را
تشویق به یورش
نظامی به ایران
کرد و سپس با
قیافه ای حق
به جانب
خواستار
آزادی بیان
خویش شد و
فریاد
وامصیبتا به
آسمان برد که
خلایق
بدانید،
آزادی رفت!
آزادی آری،
آزادی میهن
فروشی و
برانگیختگن
بیگانگان، با
هر پرچمی که
باشند، نه!
سی واندی
سال پیش کسانی
به نام مبارزه
با جمهوری
اسلامی رفتند
و شرف خویش را
به دینار و
دلاری، به
مخابرات عراق
و صدام حسین و
شیخکان
عربستان و
خلیج فارس فروختند
و در آن جنگ
ویرانگر، به
بهانه ی دشمنی
با جمهوری
اسلامی، در
کنار صدام
ایستادند. خونِ
ماسیده ی یک
میلیون
ایرانی کشته
وزخمی ومعلول
هنوز بر دستان
آن میهن
فروشان مانده
است. یادتان
رفته که هشت
سال جنگ ایران
و عراق چه
ویرانی هایی
برای سرزمین
ما به بار
آورد؟ آن قره
نوکرانی که در
آن جنگ در
کنار صدام بودند،
ده سال پیش که
نیوکان ها
برای
براندازی همان
صدام به عراق
لشکر کشیدند،
درآرزوی گسترش
آن جنگ به
ایران سوختند
و برگ های تازه
ای به پرونده
ی افتخارات
خویش در دشمنی
با مردم ایران
افزودند؛ و
اینک، کسانی
از همان آغل،
با بهانه هایی
تازه، دیگران
را به لشکرکشی
به ایران
فرامی خوانند.
شرم شان باد!
یک بار
دیگربیانیه ی
خودرا
بخوانید. به
نام دشمنی با
جمهوری
اسلامی و
پشتیبانی از
آزادی بیان،
همه ی مخالفان
جنگ را نوکران
و پاساداران
رژیم دینی
چیره برایران
خوانده اید.
این است جنس
آن آزادی که
امیدوارید
برخرابه های
ایران پس از
جنگ بنا کنید؟
من و مانند من
که جنگ را به
هر بهانه
محکوم می
کنیم،
وابستگان و
مزدوران
جمهوری
اسلامی و
هواداران
اصلاحات
دولتی هستیم و
هواداران
تجاوز نظامی
به ایران،
رهروان
دموکراسی؟
جنگ
افروزان، از
جنس همان
حکومتی اند که
به امید
براندازی اش،
لشکر غرب،
اسرائیل و
عربستان را به
ایران فرامی
خوانند. از دل
این کارزار،
نه دموکراسی
بنا خواهد شد
و نه ازادی
مردم و پیشرفت
ایران به دست
خواهد آمد. تل
خاکی به نسل
های آینده
خواهند داد و
ده ها سال از
برکت این
ویرانگری،
جنگ افزار و
مصالح
بازسازی
سرزمین ویران
شده ی مان را
به خودمان و
همسایگان مان
خواهند فروخت.
جنگ
افروزان،
دلالان چنین
کارزاری و
بوفانِ چشم امید
بسته بر
ویرانه های
آینده اند.
زننگ و بد
نتوان رست تا
خِرَد باقی
اسـت
که جامه
از کف هوشیار،
مشکل است ربود
محمد
امینی
۷ آذر ۱٣۹۰
- ۲٨ نوامبر ۲۰۱۱