مبارزۀ احمدی نژاد برای بقا

امید مریوانی / ح.پدرام (ترجمه از آلمانی) / 20 مینوتن آنلاین / 27/05/2011

در هفته های گذشته دور و بر رئیس جمهور ایران ساکت شده است. احمدی نژاد که با علاقه از صحنه های بین المللی برای تحریک استفاده می کند در حال حاضر از نظر داخلی کاملاٌ منزوی شده است. سوءظنی که طیف اصول گرا بعد از انتخاب پرسر وصدایش در سال ۲۰۰۹ به او داشت در این فاصله جایش را به خصومت داده است.

حتی دیگر نمی تواند از حمایت رهبر انقلاب علی خامنه ای مطمئن باشد. ناظران دربارۀ عزل احتمالی او گمانه زنی می کنند.

مجلس که اکثریت آن اصول گراست اعلام کرده گزارش کمیسیون بودجه را که به دلیل اهمیت از دوسال پیش محرمانه است با دقت بررسی خواهد کرد. طبق این گزارش ظاهراٌ احمدی نژاد قبل از انتخابات در سال ۲۰۰۹ به نه میلیون نفر هر کدام مبلغی برابر ۷۰ فرانک سوئیس به شکل «سهام عدالت» پرداخته است. اتهامی که کمتر می توان آن را مخفی کرد – نه از سوی مخالفان بلکه متحدان سابقش – دستکاری در انتخابات است.

«اسرائیلی ها دوست ما هستند»

نقطۀ شروع و محور عمدۀ اتهام ها اسفندیار رحیم مشایی پدرهمسر پسر رئیس جمهور و معتمد نزدیک اوست. احمدی نژاد در شروع دورۀ دوم ریاست جمهوری خواست مشایی را به معاونت اولی خود گمارد که باعث فریاد اعتراض نیروهای اصول گرا شد.

یک سال قبل از این ماجرا مشایی با اظهارات خود جنجال به پا کرده بود: اسرائیلی ها «دوست ایران» هستند – نکته ای که حتی رهبر مخالفان میرحسین موسوی در جریان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۰۹ از آن انتقاد کرده بود – و آمریکایی ها از زمره «بهترین ملت های دنیا» هستند.

رهبرمذهبی آیت الله خامنه ای شخصاٌ مجبور به دخالت شد و با انتصاب مشایی مخالفت کرد. احمدی نژاد نصفه و نیمه فرمان رهبر را اجرا و مشایی را رئیس دفتر خود کرد. شایعه شده که احمدی نژاد می خواهد او را در سال ۲۰۱۳ جانشین خود کند. خود او طبق قانون اساسی دیگر نمی تواند بعد از دو دوره نامزد شود.

نغمه های ناساز ملی گرایانه

مشایی در ماه اوت(آگوست) ۲۰۱۰ یکی روی حرف های خود گذاشت و در گردهمایی ایرانیان مقیم خارج در تهران گفت «مکتب ایران» و نه مکتب اسلام شیعی باید در جهان معرفی شود. چنین حرف های ملی گرایانه برای اصول گرایان وحشت آور است زیرا آنها را به یاد شاه می اندازد که او را در سال ۱۹۷۹ سرنگون کرده بودند. از این گذشته می بینند از آنچه ترس داشتند دارد به سرشان می آید زیرا مشایی ممکن است به عنوان رئیس جمهور بکوشد جلوی نفوذ روحانیت را بگیرد.

بعد از اینکه مدتها اختلاف را پنهان کرده بودند در آوریل جنجال شد: احمدی نژاد وزیر اطلاعات خود حیدر مصلحی را کنار گذاشت که متهمش کرده بود همراه سپاه پاسداران جاسوسی مشایی را می کند و حتی داده دفترش را شنود کنند.

خامنه ای از نو دخالت کرد و دوباره مشایی را برگرداند. ظاهراٌ رئیس جمهور از این به بعد از شرکت در جلسه های هیأت خودداری کرد. مشایی مجبور شد از سمت خود به عنوان رئیس دفتر استعفاء کند (در متن به همین گونه آمده که البته درست نیست –م).

احمدی نژاد، منحرف

احمدی نژاد درحالیکه از همۀ طرف ها زیرآتش بود در ماه مه دست به اقدامی برای رهایی خود از این وضعیت کرد. در چهارچوب تغییرات در دولت موقتاٌ سرپرستی وزارت مهم نفت را برعهده گرفت. در ۸ ژوئن اجلاس سالانۀ اوپک در وین تشکیل می شود که معمولاٌ وزیران نفت در آن شرکت می کنند. از آنجا که امسال ایران ریاست اوپک را برعهده دارد احتمال داده شد و برخی ابراز نگرانی کردند احمدی نژاد شخصاٌ به اداره اجلاس بپردازد.

یک صحنۀ آرمانی برای رئیس جمهور ایران که توجه را به موضوع مورد علاقۀ خود سیاست خارجی معطوف کند. طبق گفتۀ وزارت خارجه کار به اینجا نخواهد رسید، وزارت خارجه سه شنبه اطلاع داد رئیس جمهور نه اجلاس را اداره و نه در آن شرکت می کند. احتمال می رود که خامنه ای دوباره جلوی او را گرفته است.

تاکنون احمدی نژاد توانسته خود را حفظ کند و معلوم نیست آیا خامنه ای واقعاٌ مصمم است شاهد سقوط او باشد. بی تردید او باید گام های بعدی خود را با دقت بردارد. این نکته باید احمدی نژاد را نگران کند که وی و اطرافیانش را در محافل اصول گرا «جریان انحرافی» می نامند. کسی که در ایران از چشم می افتد معمولاٌ دیگر نه با نامش بلکه لقبی نه چندان جالب خطاب می شود. به این جهت رهبران مخالفان «رهبران فتنه» و مجاهدین خلق «منافق» نامیده می شوند.

* از: امید مریوانی / در: ۲۰ مینوتن آنلاین

منبع : ايران در جهان