بزرگترين خيانت به اسلام و ولايت، مکتب ایرانی است

خش خبری الف
 
از بزرگترين اشتباهات و به تعبير ديگر از بزرگترين خيانت‌هايي که در تاريخ به ولايت روا داشته شده، محصور کردن اسلام و يا فهم اسلام در يک قبيله و يا يک منطقه و يا قوم خاص است.

به گزارش الف مهدی طائب استاد دانشگاه و حزوه با بیان مطلب فوق افزود: اینکه فهم درست از اسلام را خاص يک منطقه، قوم و قبيله دانسته شود به دو شکل در طول تاريخ ظهور و بروز داشته است. شکل اول افرادي هستند که با نيت‌هاي خاص و با هدف ضربه زدن وارد شده‌اند که ما مي‌بينيم هجومي در دنيا به اسلام  صورت گرفته. دين اسلام دين تازي‌هاست يعني دين عرب‌هاست و در قبايل عرب معنا پيدا مي‌کند چرا که با ويژگي‌هاي عربي نازل شده است، بنابراين اختصاص به آنها دارد! بعضا آمدند فهم اسلام را خاص به يک قبيله علمي کرده‌اند و گفتند اسلام را فقط کساني مي‌فهمند که مثلا در فلسفه غور کردند و توده‌هاي مردم از اسلام فهمي ندارند و اينگونه افکار اشتباه را به وجود آوردند و نتيجه  گرفتند که اسلام يک راهبرد براي يکسري افراد خاص است.

وی با اشاره به گروه دوم نیز گفت:گروه دوم هم همين کار را انجام دادند اما به دليل اشتباه در برداشت و خطاي در ديد. يعني آمدند و گفتند قبيله‌اي خاص و يا منطقه‌اي خاص نسبت به فهم اسلام اولويت دارند و يا اينها اصلا اسلام را فهميدند! اين گروه آدم‌هاي بدي نيستند ولي دچار خطاي در برداشت شدند ولي خطر هر دو يکسان است خطرشان  اين است که به نوعي اسلام را محصور کرده‌اند.

طائب با بیان اینکه بحث اسلامی بحثی نیست که فقط عده ای خاص آنرا بفهمند ادامه داد: بحث اسلام و نبوت بحثي نيست که فقط خواص جامعه بتوانند بفهمند بلکه  يک بحث عقلي و کاملا روشن است.

در جايي پيامبر اکرم مي‌فرمايد: «عليکم بدين العجائز» پيرزني با چرخ نخ‌ريسي کار مي‌کرد، به او گفتند که تو خدا را قبول داري؟ گفت:  بله. گفتند: چطور؟ گفت: اين چرخ نخ‌ريسي که مي‌بيني من در حال حاضر با آن دارم کار مي‌کنم، وقتي دستم را برمي‌دارم ديگر حرکت نمي‌کند؛ عالم به اين با عظمت را يک نفر دارد مي‌چرخاند، من و امثال من که نمي‌چرخانيم پس چرخاننده‌اي دارد. اين توحيد به اين رواني است و نبوت هم به همين صورت بالاخره خدايي که ما را آفريده حتما هدف داشته پس انبياء مي‌آيند و  آن هدف را مي‌گويند. توضيح امامت هم به همين سادگي است. تمام  بشريت در هر سطحي از فهم که باشند به سهولت مي‌توانند بفهمند ولايت چيست. مي‌توانند بحث ولايت را بفهمند.

 

استاد دانشگاه و حوزه توضیح داد:بر اين اساس خاص کردن فهم اسلام به قبيله‌اي،  منطقه‌اي يا قومي،  در جهت بيرون ساختن جوامع ديگر از ورود و دخول در اسلام است و اصولا اينکه ما بگوييم مردم يک منطقه فهم خاص داشتند اين از نظر مصداق هم غلط است. ما اگر به مجموعه علمايي از دو مکتب اهل سنت و تشيع  توجه کنيم، مي‌بينيم که از اقوام و مناطق مختلفي حضور داشتند و اينکه ما بيايم بگوييم ايراني‌ها مثلا در فهم اسلام دخالت داشتند درست نيست.

طائب با تاکید بر اینکه بسیاری از دستاوردهای دین محصور در ایران نبوده است اظهار داشت: وقتي مي‌آييم به علمايي  در بين خودمان چه شيعه و چه سني نگاه کنيم، مي‌بينيم از همه طوايف بوده‌اند.  ما گردش علمي را نگاه کنيم در يک زماني مي‌بينيم عالي‌ترين برداشت‌هاي فقهي مي‌رود سراغ لبنان و علماي لبنان علمدار علم مي‌شوند،  جبل عاملي‌ها يک طايفه بزرگي از علما هستند. شيخ بهايي که مي‌آيد يک قله‌هايي از علوم اسلامي و فيزيکي را در ايران ايجاد مي‌کند، لبناني است و جبل عاملي است و به بهاء‌الدين جبل عاملي معروف است.  ما در باب فقه کتاب لمعه و شرح لمعه را مي‌بينيم که نويسنده اينها ايراني نيستند و  اصالتا لبناني هستند. حال بعضي‌ها مي‌گويند که لبنان زماني مال ايران بوده خوب اين چيزي را برتري نمي‌دهد. ما در باب تفسير خيلي از تفاسير مثل تفسير برهان را  مي‌بينيم که مال شخصي بحريني بوده است. ما خيلي از علماي بزرگمان اصلا در ترکيه زندگي مي‌کردند و به دنيا آمده بودند يعني اسلام چيزي نيست که  فهم آن محدود به منطقه‌اي خاص  باشد بلکه به نوعي است که براي کل بشريت قابل فهم است.

وی درباره تاثيرات جهاني اين گونه اظهارات به هفته نامه یالثارات گفت: اينکه بگوييم ايراني‌ها اسلام را بهتر از ديگران فهميدند، اگر اين را از سر ناآگاهي هم بگوييم بايد توجه داشته باشيم که در برابر اين فهمي که در اينجا وجود دارد يک سد ورودي پيدا مي‌شود برای کساني که ايراني نيستند. مي‌گويند پس اين فهم يک فهم ايراني است و به درد ايراني‌ها مي‌خورد و ما بايد برويم سراغ فهمي که به درد منطقه خودمان بخورد. وارد ساختن مليت در فهم اسلام مانند وارد ساختن مليت در حاکميت است در حالي که خداوند متعال از آغاز به دنبال اين است که مليت را از حاکميت بيرون کند. يعني هيچ کس حق ندارد بگويد امامان ما چون از اعراب هستند و ما بايد حاکم منطقه‌اي داشته باشيم بنابراين امامت آنها را نمي‌پذيريم. اينکه ايراني‌ها از ولايت بالاترين برداشت را دارند بزرگترين اشتباه است.

مهدی طائب در ادامه خاطر نشان کرد:خدا رحمت کند امام خميني رضوان الله تعالي عليه را که مي‌فرمود ملي گرايي کفر است. يعني اگر مسئله مليت وارد شد ديگر پيامبر اکرم براي ما قابل پذيرش نيستند، پس در آغاز کار در فهم دين در هر منطقه‌اي که ما باشيم در اولين قدم  بايد اين مليت را کنار بگذاريم، وارد کردن  مليت مخالف ادعاي ماست که  ادعا مي‌کنيم مليت ايران فهم خاصي از اسلام دارند؛ فهم خاص ايراني‌ها  همين بوده  است که ايرانيت را کنار گذاشتند پس اينکه ما مجددا کلمه ايرانيت را وارد بکنيم درست نيست. ما به تعبير ديگر قبل از اينکه ايراني باشيم مسلمانيم، يعني  مليت ما در اسلام ذوب شده و تمام ويژگي‌هاي فردي و خاصي که به اسلام ربطي ندارد و يا با  اسلام  معارضه دارد را کنار گذاشتيم ولي به هر تقدير در ايران زندگي مي‌کنيم.

 
استاد حوزه و دانشگاه و تاریخ شناس به مکتب ايراني، به عنوان سدي براي صدور انقلاب اشاره کرد و افزود:  حضرت امام فرمودند: ما انقلابمان را به جهان صادر مي‌کنيم. خيلي‌ها فکر کردند اين يک اعلام نظامي است، اما حضرت امام فرمود: نه اين نظامي نيست ما انقلاب فرهنگي‌مان را به جهان صادر مي‌کنيم. اگر بحث ايراني مطرح باشد صدور انقلاب معنا ندارد و يا بايد جهان عرب دست از عربيت خود بردارد که اين محال است؛  چرا که خود خداوند اين شعبه شعبه شدن را ساخته است که عرب و عجم باشد؛ و اين نشانگر اين است که از خط امام کنار رفته‌ايم و ولايت فقيهي که مردم قبول دارند را گذاشته‌ايم کنار.