در
دفاع از هیگل
برای وزارت
دفاع
منتقدان
انتخاب باراک
اوباما
برای وزارت
دفاع یعنی چاک
هیگل را به
خاطر نرمش با ایرانایرانایران
با نام رسمی
جمهوری
اسلامی ایران
کشوری در جنوب
غربی آسیا و
در منطقهٔ
خاورمیانه با
۱٬۶۴۸٬۱۹۵ کیلومترمربع
وسعت (۱۸ام
درجهان) و بر
پایهٔ سرشماری
سال ۱۳۸۵ حدود
۷۰٬۴۷۲٬۰۰۰
نفر جمعیت است.
پایتخت، بزرگترین
شهر و مرکز
فرهنگی،
صنعتی و سیاسی
این کشور
تهران است.
ایران از شمال
با جمهوری
آذربایجان،
ارمنستان و
ترکمنستان،
از شرق با
افغانستان و
پاکستان و از
غرب با ترکیه
و عراق مرز
زمینی دارد و
همچنین از
شمال با دریای
خزر و از جنوب
با خلیج فارس
و دریای عمان
همسایهاست،
که دو منطقهٔ
نخست از مناطق
مهم استخراج نفت
و گاز در جهان
هستند.
نظام سیاسی
ایران
برپایهٔ
قانون اساسی
مصوب ۱۳۵۸ (و
بازنگری ۱۳۶۸)
پایهریزی
شدهاست.
بالاترین
جایگاه رسمی
ایران پس از
انقلاب،
ولایت فقیه
است که اکنون
در اختیار سید
علی خامنهای
است. اسلام
دین رسمی،
تشیع مذهب
رسمی و فارسی
زبان رسمی
ایران است. ایران
به عنوان یک
سرزمین و یک
ملت پیشینهای
کهن دارد و
یکی از تاریخیترین
کشورهای جهان
بهشمار میرود.
ایران به
واسطه قرار
گرفتن در
منطقهٔ میانی
اوراسیا
موقعیتی
راهبردی دارد.
این کشور از
اعضای سازمان
ملل متحد،
جنبش عدم
تعهد، سازمان کنفرانس
اسلامی،
اوپک، سازمان
اکو و چندین
سازمان بینالمللی
دیگر است.
ایران یک قدرت
منطقهای در
جنوب غربی
آسیا است و
جایگاهٔ مهمی
را در اقتصاد
جهانی به دلیل
در اختیار
داشتن صنعت نفت،
صنعت
پتروشیمی و
گاز طبیعی
برای خود بدست
آوردهاست.
ایران با
مشکلات کم آبی
دست و پنجه
نرم میکند. پیشبینی
میشود ایران
در سال ۲۰۲۵
در وضعیت تنش
آبی قرار بگیرد.
منبع: ویکی
پیدیا فارسی،
ضد ارتشی و
حتی ضد یهودی
بودن می
کوبند. این کاریکاتور
مضحکی است از
مردی که می
تواند وزیر دفاع
فوق العاده ای
باشد.
درست است که
هیگل نسبت به
استقرار
سربازان آمریکا
دچار نوعی
تردید طبیعی
است. اما
دلیلش این است
که ترکش های
جنگ ویتنام
هنوز در سینه
اش باقی مانده
و در حالی که
مقامات
پنتاگون روی
نقشه طرح جنگ
می ریزند، او
هزینه های
انسانی جنگ را
درک می کند.
هیگل در
ویتنام برادر
بیهوش خود را
(که در همان
واحد خدمت می
کرد) از
نفربری که روی
مین رفته بود،
نجات داده
است. این
حادثه برای هیگل
یک جفت پرده
گوش پاره،
سوختگی شدید و
یک درس مهم به
جا گذاشت. او
مدتی بعد به
مجله ویتنام گفت:
«من صلح طلب
نیستم. به
استفاده از
زور اعتقاد
دارم، اما فقط
در صورتی که ابتدا
یک روند تصمیم
گیری بسیار
دقیق انجام شده
باشد. شبی که
من و تام را در
آوریل ۱۹۶۸
برای مداوا از
آن دهکده خارج
کردند به خودم
گفتم: اگر از
این مخمصه جان
سالم به در
ببرم و روزی
روزگاری در
موقعیتی قرار
بگیرم که
بتوانم بر سیاست
تاثیرگذار
باشم، همه سعی
ام را می کنم
که جلوی
جنگیدن
غیرضروری و بی
معنی را بگیرم.»
و چقدر خوب
است که
تصمیمات
مربوط به جنگ،
توسط صلح
دوستان شجاع
گرفته شود و
نه جنگ طلبان
ترسو. ریچارد
هاس، رییس
شورای روابط
خارجی و از مقامات
پیشین وزارت
خارجه گفته:
«معمولا در واشنگتن
مسئله مداخله
(نظامی) به یک
موضوع
انتزاعی و یک
مناظره سیاسی
تبدیل می شود.
اما من ترجیح
می دهم کسی که
پشت میز
(تصمیم گیری)
می نشیند، آن
را به شکل
انسانی
ببیند.»
برنت
اسکوکرافت،
مشاور پیشین
امنیت ملی و
از متفکران
جدی جمهوری
خواه در زمینه
سیاست
خارجی
به من گفت:
«معتقدم او
وزیر دفاع فوق
العاده ای خواهد
بود.» او
خاطرنشان کرد
که گاهی
مقامات ارشد
وسوسه می شوند
به نیروی
نظامی روی
بیاورند «به
عنوان روشی
برای پاک کردن
سریع صورت مسئله»
و بدون در نظر
گرفتن
پیچیدگی ها،
اما هیگل وزنه
تعادلی خواهد
بود که آشفتگی
های جنگ را درک
می کند.
هیگل در
ویتنام برادر
بیهوش خود را
(که در همان
واحد خدمت می
کرد) از
نفربری که روی
مین رفته بود،
نجات داده
است. این
حادثه برای
هیگل یک جفت
پرده گوش
پاره، سوختگی
شدید و یک درس
مهم به جا
گذاشت. او
مدتی بعد به
مجله ویتنام
گفت: «من صلح
طلب نیستم. به
استفاده از
زور اعتقاد
دارم، اما فقط
در صورتی که
ابتدا یک روند
تصمیم گیری
بسیار دقیق
انجام شده
باشد. شبی که
من و تام را در
آوریل ۱۹۶۸
برای مداوا از
آن دهکده خارج
کردند به خودم
گفتم: اگر از
این مخمصه جان
سالم به در
ببرم و روزی
روزگاری در
موقعیتی قرار
بگیرم که
بتوانم بر
سیاست
تاثیرگذار
باشم، همه سعی
ام را می کنم
که جلوی
جنگیدن
غیرضروری و بی
معنی را
بگیرم.»
و این خیلی
مفید خواهد
بود چون بزرگ
ترین اشتباه
سیاست خارجی
آمریکا در قرن
جدید، به کار
گرفتن بیش از
حد سربازان آمریکایی
است. خود
اوباما هم
بزرگ ترین
اشتباهش این
بود که تعداد
نیروهای
آمریکا در افغانستان
را سه برابر
کرد. ما تا
کنون ۶۴۰
میلیارد دلار در
افغانافغانستان
و بیش از ۸۰۰
میلیارد دلار
در عراق
هزینه کرده
ایم - یعنی طبق
محاسبات من،
بیش از ۱۲
هزار دلار به
ازای هر
خانواده
آمریکایی. فرض
کنید اگر این
هزینه برای
آموزش کودکان
در آمریکا مصرف
شده بود. یا
برای فرستادن
جوانان
بیشتری به دانشگاه.
یا بر آموزش
جهانی: اگر
حدود یک درصد
تمام هزینه
های عراق و
افغانستان، هر
سال برای
مدارس سراسر
دنیا هزینه می
شد، به همه
کودکان دنیا
امکان اتمام
مدرسه
ابتدایی را می
داد، یعنی
پایان بی
سوادی در
جهان.
کثیف ترین و
شرم آورترین
کنایه به هیگل
این است که می
گویند او سامی
ستیز (ضد
یهودی) است.
مقاله ای در
وال استریت
ژورنال خیلی
روی این مسئله
تاکید کرده و
الیوت
آبرامز، یک
مقام دولت جرج
دبلیو بوش هم
تاکید کرده که
هیگل «به نظر
می رسد... یک ضد
یهودی باشد.»
دلیل اینکه من
دارم از هیگل
دفاع می کنم
تا حدی این
است که این
مسئله به نظرم
واقعا توهین
آمیز است.
در مورد ایران،
لازم است که
هیگل در فضای
عمومی بیشتر
جنگ طلب جلوه
کند تا همرنگ
دولت شود،
برای ایران هم
خوب است که
نگران یک حمله
نظامی
باشد. ولی
امیدوارم
هیگل در خلوت
همچنان محتاط
بماند. اوباما
خودش را در یک
گوشه گرفتار
کرده که اگر
با تهرانتهران
به یک تعامل
هسته ای نرسد،
مجبور می شود
دستور بمباران
را در سال
۲۰۱۳ یا ۲۰۱۴
صادر کند.
حضور یک فرد مشکوک
در پنتاگون،
برای این
مجموعه مفید
خواهد بود.
«مدرک» آن ها
این است که یک
بار هیگل به
جای «لابی اسراییل»
عبارت «لابی
یهودیان» را
به کار برده
است و اینکه
او بیشتر از
خیلی از
سیاستمداران
سست آمریکا
حاضر است از
سیاست های
اسراییل
انتقاد کند.
برای کسانی که
با این مسئله
آشنا نیستند،
«لابی
یهودیان»
عبارتی است که
زیاد مورد
استفاده قرار
گرفته است: با
جستجوی «لابی
یهودیان» در
وبسایت
هاآرتص که یک
روزنامه
اسراییلی
است، به ۲۷
صفحه از این
عبارت می رسید.
و هاآرتص خیلی
تندتر از هیگل
به سیاست های
اسراییل
انتقاد کرده
است. رهبران
سازمان های
یهودی خود
عبارت «لابی
یهودیان» را
به کار برده
اند. مالکوم
هونلین، نایب
رئیس اجرایی
کنفرانس
روسای سازمان
های یهودیان
آمریکا همین
چند هفته پیش
این عبارت را
به کار برد.
این گردن
کلفتی و صفت
گذاری است که
افراد را به
ضد یهودی بودن
متهم کنید به
این دلیل که
از سیاست های
یک دولت
راست-گرای
افراطی در
اسراییل
حمایت نمی
کنند، دولتی
که معمولا به
خودش هم صدمه
می زند. در
دنیایی که ضد
یهودی بودن
همچنان وجود
دارد، این در
واقع تقلیل اهمیت
این عبارت است
که صرفا تبدیل
به یک توهین سرزبانی
جناح راست
افراطی شود.
شاید به همین
دلیل «صدای
یهودیان برای
صلح» که یک
سازمان لیبرال
یهودیان
آمریکاست
اعلام کرده که
حامیانش ۱۰
هزار ایمیل در
حمایت از
نامزدی هیگل به
اوباما
فرستاده اند.
در مورد
ایران، لازم
است که هیگل
در فضای عمومی
بیشتر جنگ طلب
جلوه کند تا
همرنگ دولت
شود، برای
ایران هم خوب
است که نگران
یک حمله نظامی
باشد. ولی
امیدوارم
هیگل در خلوت
همچنان محتاط
بماند. اوباما
خودش را در یک
گوشه گرفتار
کرده که اگر
با تهران به
یک تعامل هسته
ای نرسد،
مجبور می شود
دستور
بمباران را در
سال ۲۰۱۳ یا
۲۰۱۴ صادر کند.
حضور یک فرد
مشکوک در
پنتاگون،
برای این مجموعه
مفید خواهد
بود.
من به عنوان
روزنامه
نگاری که وقت
زیادی را در
منطقه صرف می
کند، همیشه
نگرانم که
سیاست گذارای
در واشنگتن
تبدیل به
انعکاس قوی
تعصبات کسی
بشود که مسئول
تصمیم گیری
است، و به
پیچیدگی های
ناخوشایند
موجود در
منطقه، بهاییبهایی
داده نشود.
چاک هیگل با
تجربه ای که
از جنگ دارد،
نه یک انعکاس
دهنده بلکه یک
صدای متفکر و
مستقل خواهد
بود.
* از: نیکلاس
دی. کریستف /در:
نیویورک
تایمز
ترجمه سارا
صمدی
* در همین مورد
پیش از این در
«ایران در
جهان» ترجمه
هایی منتشر
شد:
پیام
اوباما منتقل
شد: جنگی در
کار نیست!
نرم ترین
سناتور نسبت
به ایران٬
گزینه وزارت دفاع
دولت اوباما
P.-S.
منتشر شده در
تاریخ ۹
ژانویه ۲۰۱۳
26