با
چشمان باز به
قذافی و مبارک
بنگر
سیدابراهیم
نبوی
یکی
از رویاها و
آرزوهای
همیشگی ما
آدمها، در طول
تاریخ این
بوده و هنوز
هم هست که
بتوانیم چند
سال، چندماه،
چند روز، چند
ساعت، بابا چندثانیه
بعد را
ببینیم. ولی
هنوز
نتوانستیم و شاید
هیچ وقت هم
نتوانیم از
این عقربکهای
لاغر ساعت
جلوبزنیم و
ببینم چه قرار
است به سرمان
بیاید یا چه
قرار است به سردیگران
بیاوریم.
اماگاهی
در زندگی برای
هر کدام از ما
این فرصت پیدا
می شود که این
کار را به
صورت دیگری
بکنیم. حتی
برای ملت ها
هم این فرصت
پیدا می شود و
اگرخوب به دور
و برشان و
اتفاقاتی که
می افتد نگاه
کنند، چند ثانیه
و ساعت و روز و
ماه که هیچ،
شاید بتوانند چند
سال بعدشان را
هم ببینند.
گرچه هیچ
اتفاقی عینا
ودقیقا نمی
تواند برای دو
نفر یا دو ملت بیافتد
و از همه جهت
به هم شبیه
باشد، ولی می
شود آخر خیلی
از راه های
نرفته را تا
حدودی بدون
رفتن و رسیدن
و به دیوار
خوردن، دید و
بیخودی
تکرارش نکرد.
یکی
از این فرصت
های ناب، همین
حالا برای ملت
ما به وجود
آمده و اگر با
چشم بازنگاهش
کنیم، خیلی
ازچیزها را
برایمان روشن
می کند. سه سال پیش
که در همین
روزها در
انتخابات
ریاست جمهوری
تقلب شد و
ایران قیامت
شد، خیلی ها
فکر می کردند
کار رژیم تمام
است و باید به
فکر تشکیل
دولت موقت باشند،
حتی
چمدانهایشان
را هم بسته
بودند. ولی خدا
را شکر اشتباه
می کردند. نه
اینکه تمام شدن
کار رژیم بد
باشد، آرزوی
روز و شب هر
آدم عاقلی که
به فکر مملکتش
باشد همین
است. ولی تمام
شدن کار رژیم
وقتی خوب است
و به دل آدم می
نشیند، که
قرار نباشد
همان بلایی
سرش بیاید که
سی سال قبل هم
آمده. آن موقع
هم همین طور ایران
قیامت شد و
شاه چمدانش را
برداشت و رفت
و مملکت را
داد دست ... دست
هر کس زود تر
رسید و همین شد
که می بینیم.
خیلی
از آنهایی که
آن روزها کف
خیابان شعار "
مرگ برشاه " می
دانند، حرف
امروزشان این
است که ما نمی
دانستیم چه
بلایی قرار
است سرمان
بیاید. ولی از همان
وقت خیلی های
دیگر که دیدند
چه بر سر ما آمد،
حواسشان را
جمع کردند که
بیخودی به کسی
که حرفش را سه
بار در روز
عوض می کند
اعتماد نکنند
و افسارشان
را- مثلا عرض
شد- دست هر کسی
ندهند و...
حالا
همین فرصت،
برای ما هم
پیش آمده. در
طول این سه
سال، چهار پنج
کشور دیگر هم
قیامت شده و کار
رژیم هایشان
را تمام
کردند. اگر
خوب نگاه کنیم،
شاید بتوانیم
خودمان را جای
هر کدامشان
بگذاریم و از
عقربه های
ساعت کمی
جلوبزنیم و
ببینم چه قرار
بوده به سرمان
بیاید و ما
قرار بوده چه
به سر دیگران
بیاوریم.
ببینیم فردا
روزی که قرار
است ما جای
آنها باشیم،
مثل کدامشان
عمل کنیم برایمان
بهتر است؟
گرچه
این حرف ها و
نوشته ها و
تجربه ها،
معمولا وقتی
قراراست به
کار بیاید،
فراموش می شود
و هرکس در آن
شور و هیجانی
که گرفتار می
شود، کار خودش
را می کند و می
شود آن چه
نباید بشود.
اما باز هم
گفتن و نوشتن
و نشان دادنش
بهتر است از
اینکه نگوییم
و ننویسیم و
نشان ندهیم.
دست کم فردا
اگر بچه های
بچه هایمان،
از پدرانشان
پرسیدند: چرا
؟ ...نمی توانند
بگویند نمی
دانستیم. این
تاریخ هم دارد
نوشته می شود.
این یعنی
خدمات متقابل
ایران و
اعراب. راهی
راکه ایرانی
ها نشان دادند،
اعراب رفتند و
به بهار عرب
رسیدند، حالا آنها
دارند جایی را
که رسیده اند
به ایرانی ها
نشان می دهند.
از
میان تمام
اتفاقات
مشابهی که
برایشان
افتاده و باز
هم می افتد،
بد نیست یکی
را برای نمونه
ببینیم. شاید
توانستیم
خودمان را جای
آنها بگذاریم
و از پیش برای
تصمیمی که
روزی باید
بگیریم،
آماده تر باشیم.
مردم
لیبی بر سر
قذافی چه
آوردند و چه
کردند ؟
مردم
مصر بر سر
حسنی مبارک چه
آوردند و چه
کردند؟
هردو
نفر هم مردند.(
حسنی مبارک،
به کما رفته، او
هم به زودی می
میرد.)
مرگ
با مرگ فرقی
نمی کند، ولی
زندگی ...
جذب
حداکثری ، دفع
حداقلی
از
قرار معلوم به
این رهنمود
رهبر فرزانه،
فقط همان
سردارفیروزآبادی
عمل کرده و در
تمام ابعاد هم
همچنان دارد
پیش روی می
کند. مجلس و دولت
که یک زمانی
روزشان بدون
جذب حداکثری
همدیگر شب نمی
شد، این روزها
برای رهنمود
های رهبری تره
هم خورد نمی
کنند و دارد
کارشان یواش
یواش به شوخی
دستی هم می
رسد.
"
رئیس مجلس در
واکنش به
سخنان رئیسجمهور
محبوب که گفته
بود: امسال به
هر نماینده
نفری 450 میلیون
تومان داده
شده»، گفته
است:خوب است
که ما هم
بگويیم به هر
وزیر ۱۰
هزار میلیارد
داده اند؟ (
حالا 10 هزار که
نه، ولی 3هزار
را چرا... راستی
مگر رهبر فرزانه
نگفته بود
کشششششش
نیاورید؟)
کارکنان مجلس
مستحق این
متلکگوییها
نیستند، (
روزی که به
ملت می گفت خس
و خاشاک زبانتان
را موش خورده
بود؟ ... حالا
بکشید) اگر شما
دارای نبوغی
(نبوغش که
داره از مملکت
سر می ره ...چشم
ندارید، بویش
را هم نمی
فهمید؟) درکشور
هستید، همانها
را مطرح کنید."
محمود
احمدینژاد
در دیدار با
منتخبان مجلس
نهم گفته بود: میخواهم
یک شوخی با
شما بکنم، ای
کاش مجلس همین
جا (ساختمان
قدیم مجلس) میماند.
اینجا همه به
هم نزدیکتر و
صمیمیتر
بودند. حالا
همه رفتند زیر
آن هرم بزرگ! و
امسال200
میلیارد
تومان بودجه
برای
کارعمرانی مجلس!
و 135 میلیارد
تومان هم برای
دفاتر
نمایندهها
گذاشتید! نفری
450 میلیون
تومان! خدا به
داد همه ما
برسد"
علی
لاریجانی هم
در دیدار با
کارکنان
مجلس، جواب
داده:"30سال در
کارهای مختلف
اجرایی حضور داشتم
و مظنه کار را
میدانم. کدام
یک ازدستگاههای
دولتی
امکانات
تفریحی
ندارند؟ چطور
نسبت به
کارکنان مجلس
این سخنان
رامطرح میکنید؟
مجلس از
نظرامکانات
رفاهی فقیر
است، برخی
سخنانی در
کشور مطرح میکنند
که برای هر
نماینده 470
میلیون یا 740
میلیون تومان
در قانون
بودجه 91 پیشبینی
شده است. چرا
این سخنان را
مطرح میکنید؟
نمایندگان
مجلس طبق
قانون مدیریت
خدمات کشوری
حقوق دریافت
میکنند؛ این
افراد کل
بودجه جاری
مجلس را به
علاوه هزینههای
عمرانی کرده و
بر 290 نماینده
تقسیم میکنند
و رقم مذکور
را به دست میآورند؛
اما آیا هیچ
عاقلی چنین
کاری انجام میدهد؟
اگر این طور
باشد کل بودجه
عمرانی کشور 150
هزار میلیارد
تومان است که
اگر بین 15
وزیرتقسیم
شود، به هر
وزیر 10 هزار
میلیارد
تومان میرسد؛
آیا میشود
چنین سخنانی
رامطرح کرد؟
آیا این سخن
درست و
عاقلانهای
است؟
و
همچنان ادامه
داد:" این
بداخلاقی ها
در کشور ما
درست و خوب
نیست و در
تراز و شان
نظام مانیست.
کارکنان مجلس
مستحق متلکگوییها
نیستند و این
کار
غیراخلاقی
است و هم به افراد
و هم به خود
آنان لطمه میزند.
نباید به این
پردهدریهای
دروغین توجه
کنیم؛ چرا که
این افراد در
پیشگاه خدا و
در نزد خلق
خدا جایگاهی
ندارند. نباید
توجهی به این
متلکگوییها
داشته باشیم؛
البته گوشی هم
به متلکسازان
ندادیم."
با
دستمال کثیف
نمیشود شیشه
را پاک کرد
چند
روز پیش که
پیشنهاد دادم
" ستاد مردمی
کشف و انهدام
پرتقال فروش"
را تشکیل
بدهیم و مشکلات
مملکت را که
به هیچ کس
مربوط نیست حل
کنیم، اصلا
فکر نمی کردم
به این زودی
تشکیل بشود و
به نتیجه هم
برسد.
"
داوود احمدینژاد
با بیان اینکه
جریان
انحرافی با دو
هدف به گرانیهای
اخیر دامن زده
است، گفت:
گرانیهای
اخیر از اهداف
جریان
انحرافی برای
بیاعتمادی
مردم نسبت به
نظام است."
داوود
احمدی نژاد که
آقای ج-الف ،
از متهمان پرونده
اختلاس بیمه،
گفته است آقای
م-ر ، اورا کنار
زده است تا
بهتر کارشان
را انجام
بدهند، برادر
آقای رئیس
جمهور است که
زمانی رئیس بخش
بازرسی دفتر
ریاست جمهوری
بوده است وهر
چه به قول
خودش امر به
معروف و نهی
از منکر کرده،
آقایان با
غرور کاذبی که
داشته اند به
حرفش گوش
نداده اند.
"
مقام معظم
رهبری میفرماید:
"با دستمال
کثیف نمیشود
شیشه را پاک
کرد" و حالا
شما انتظار
دارید این
آقایان شیشه راپاک
کنند؟ اینها
خودشان شیشه
را کثیفتر میکنند...
جریان
انحرافی که در
بدنه دولت
نفوذ کرده،
پیشینه روشنی
دارند که همان
منافقین گذشته
هستند و با
توبه تاکتیکی
به عنوان
نفوذی وارد
دولت شدهاند...
در واقع هدف
آنها این نظام
نیست، در حقیقت
این نظام که
ریشه در مکتب
اسلام و مکتب
حسینی دارد را
نمیخواهند.
به دنبال مکتب
ایرانی هستند
و از این رو به
کوروش دامن
زدهاند...
آنها میخواهند
با یک تک
سیاسی و سپس
با یک تک
فرهنگی و درنهایت
ایجاد فتنهای
جدید بالاتر
از همه این تکها
به مانند
گذشتگان خود
در سال 61یعنی
همان جریان
نفاق و در سال 88
با جریان فتنه
به مقاصد خود
برسند...ما
نابسامانی
اقتصادی و
گرانی را
تجربه کردیم
که به دست
آنها رقم
خورده، حال در
فتنه پاییز91
باید آماده
دفاع از ارزشهای
خود یعنی
انقلاب و
رهبری باشیم...
به اعتقاد من
ریشه جریان
انحرافی در
کاخ سفید است
و باید هوشیار
باشیم که با
چه کسانی طرف
حساب هستیم و
این شعر رو
خطاب به جریان
انحرافی میگم
که؛
ای
مگس عرصه
سیمرغ نه
جولانگه توست
/ عرض خود میبری
و زحمت ما میداری"
این
بزرگ مردان
عرصه سیمرغ
یکی از یکی ...
ولش کن، صلوات
بفرست