در ایران و زندانهای آن چه می گذرد که انسانهائی صلحجو، خشونت پرهیز وعاشقان زندگی، راهی جز گذشتن از جان و زندگی خویش برای اعتراض نمی یابند؟

انسانهائی که می خواهند عقیده خویش را ابراز کنند و برای بهسازی جامعه انسانی تلاش کنند، به اتهاماتی واهی زندانی می شوند، کلیه حقوقشان، حتی به عنوان یک زندانی، نادیده گرفته می شوند، هم بندانشان به شکلی مشکوک و سؤال برانگیز جان می بازند و خود به طور مستمر زیر فشارهای جسمی و روحی قرار می گیرند تا تحقیر ها و اتهامات حکومتیان را بپذیرند.

فکر می کنید اینها باید تمامی اتهامات دروغین و همه تحقیر ها را پذیرا شوند و سکوت کنند؟

آیا اگر علیرغم همه فشارها نخواهند و اصلآ نتوانند تحقیر ها و اتهامات را بپذیرند، چه باید بکنند؟

اینها چگونه می توانند اعتراض کنند و حق زندگی و انسان بودنشان را از حکومتیان باز ستانند؟

در اعتراض به مرگ های اخیر هاله سحابی و هدی صابر و در اعتراض به شرایط غیر انسانی حاکم بر زندانهای ایران دوازده زندانی عقیدتی سرشناس از ۲۸ خرداد ۱۳۹۰ اعتصاب غذای نامحدودی را آغاز کردند.

آنها راهی بجز این اعتصاب غذا برای رساندن صدای اعتراض خویش به جهانیان نیافتند. اما واقعیت دردناک این است که اغلب این زندانیان تحت شرایط نامساعد زندان، تا کنون بسیار ضعیف شده اند و بخشی از سلامتی و توانائی جسمی خویش را از دست داده اند و عدم پاسخگوئی حکومت در مقابل خواستهای بر حقشان ممکن است به قیمت جان برخی از آنان تمام شود.

به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران از سال ۱۳۸۲ تا کنون، حداقل ۱۸ زندانی عقیدتی-سیاسی، شامل ۷ زندانی پس از انتخابات ۱۳۸۸، در زندان جان خود را از دست داده اند.

خانم شیرین عبادی برندۀ جایزۀ نوبل صلح می گوید: "مجموعه این عوامل نشان می دهند که حکومت در سنوات مختلف قصد جان زندانیان سیاسی را می کند. یعنی وقتی که یک زندانی سیاسی حاضر به تمکین و مصاحبه و اقرار دروغین نمی شود به انحاء مختلف سعی می کنند او را بشکنند و یکی از این انحاء آزار واذیت جسمی است که در برخی موارد منجر به فوت می شود چنانکه در مورد زنده یاد هدی صابر این اتفاق افتاد."

به دلیل همه این واقعیات خانواده های این زندانیان و بسیاری از مردم ایران به شدت نگران حال این زندانیان هستند.

ما هم به شدت نگران سلامتی و زندگی این انسانهای شریف هستیم. ما ضمن اعلام همبستگی با این اعتصاب غذا، اعلام می کنیم که مسئول جان زندانیان زندانبانان اند و زندانبانان یعنی سازمان اطلاعات و وزیر آن، قوه قضائیه و رئیس آن، دولت و رئیس جمهورآن و مشخصآ رهبر جمهوری اسلامی آقای خامنه ای که خود شخصآ ادعا دارد واعتراف می کند که حاکمیت بلامنازع و ولایت برکلیه ارگان های حکومتی وهمه مردم ایران را در دست دارد.

ما از شما تقاضا می کنیم تا از همه امکانات خود برای حفظ سلامتی و زندگی این انسانها استفاده کنید و از مقامات جمهوری اسلامی آقایان خامنه ای، صادق لاریجانی و احمدی نژاد بخواهید ضمن پذیرش مسؤلیت حفظ جان زندانیان سیاسی، به سرعت به خواستهای آنان رسیدگی کنند.

ما از شما تقاضا می کنیم تا همه امکانات خود را برای ارسال هر چه سریعتر گزارشگر ویژه حقوق بشر به ایران به کار گیرید. تنها در آنصورت است که جنایاتی که در زندانهای جمهوری اسلامی صورت می گیرد و نقض وحشیانه حقوق بشر در ایران بر جهانیان آشکار خواهد شد.

پیشاپیش از همکاری و زحمات شما متشکریم.

امضاء کنندگان:

اتحاد برای ایران دوسلدورف

اتحاد برای ایران کلن – بن

انجمن پویا کلن

انجمن دیفا آخن

انجمن همبستگی با ایران آخن

پشتیبانان حقوق بشر و دموکراسی در ایران– اسن

کارشناسان ایران سبز

فعالین سبز برای دموکزاسی در ایران

پندار صلح