آقای روحانی سکوت نکنید

محمدرضا جلایی پور

جناب آقای دکتر حسن روحانی، رییس محترم جمهوری اسلامی ایران

با سلام و احترام.

جزئیات ظلم گسترده در «پنجشنبه‌ی سیاه اوین» که چند ده زندانی آسیب‌دیده داشت، چند ده زندانی سیاسی را به انفرادی فرستاد و چند ده زندانی را به اعتصاب غذا کشاند، اکنون به امضای ۷۴ شاهد عادل رسیده است. بسیاری از ما ایرانیان هم خواستار واکنش جدی و مناسب شما به ظلم «پنجشنبه سیاه اوین» شده‌ایم. این واکنش مناسب، گذشته از این‌که ارزش و ضرورتی اخلاقی دارد، از چند جهت به نفع دولت شما است:

۱- هسته‌ی بسیج‌گرِ رأی شما در انتخابات ۹۲ چند هزار فعال سیاسی عمدتا میانه‌رو، اصلاح‌طلب و سبز بودند که بدون واکنش مناسب دولت به «پنجشنبه‌ی سیاه اوین» تا حدی ریزش می‌کنند. حفظ حمایت این هسته‌ی بسیج‌گر و مرجع برای تداوم توفیق دولت و پیروزی ائتلاف حامی‌اش در چند انتخابات پیش رو ضروری است. آن‌چه در بند ۳۵۰ رخ داد نوعی تله‌ی تبلیغاتی برای دولت است. افکار عمومی و گروه‌های مرجع، به حق، حساسیت زیادی به این ظلم نشان داده‌اند و بی‌تفاوتی دولت یا واکنش نامناسبش می‌تواند شما را اسیر دام تبلیغاتی‌ای کند که راست افراطی برایتان پهن کرده است. ظلم را محکوم کنید و دولت‌تان را از این دام برهانید.

۲- تا کنون دولت در برابر فشارهای حقوق بشریِ برون‌مرزی از خود سلب مسئولیت می‌کرد و قوه قضاییه را مسئول می‌دانست. اما اگر در این ماجرا موضع مناسبی نگیرد و اقدام موثری انجام ندهد، قدرت چانه‌زنی‌اش در مذاکرات هسته‌ای و بین‌المللی برای کاهش تحریم‌ها کمتر می‌شود و آسیب‌پذیری‌اش در برابر نقدها و فشارهای حقوق‌ بشری افزایش می‌یابد. با برخورد مناسب با این ظلم جلوی دشوارتر شدن شرایط دولت در مذاکرات آتی را بگیرید.

۳- تهاجم به بند ۳۵۰ می‌تواند آزمونی برای سنجش واکنش شما به کارشکنی‌های امنیتی و سیاسی توسط راست افراطی باشد. بی‌پاسخ ماندن آن انگیزه‌ برای شیطنت‌ها و ضربه‌های امنیتی ریز و درشت بعدی را بیشتر می‌کند. هدف زخم‌خوردگان از انتخابات ۹۲ این است که با این بحران‌های کوچک و بزرگ به تدریج دولت را زمین‌گیر کنند و از حامیانش بکاهند. از این جهت، حمله به بند ۳۵۰ مشابه حمله به مجله‌ی ایران فردا در اوایل ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی است. چه بسا اگر آن حمله با واکنش قاطع‌ترِ دولت خاتمی مواجه می‌شد، بحران‌سازی‌های بزرگ‌تر (از جمله قتل‌های زنجیره‌ای) قابل اجتناب می‌بود یا لااقل ابعادش کاهش می‌یافت.

از منظری دیگر، «پنجشنبه‌ی سیاه اوین» در دوران شما قابل مقایسه با «قتل‌های زنجیره‌ای» در دوران ریاست‌جمهوری خاتمی است. هر دو توسط حلقه‌های امنیتی تندرو سازمان یافته است. هدف هر دو نیز جلوگیری‌ از کامیابی‌های بعدی دولت است. همان‌طور که برخورد جدی خاتمی با تندروهای امنیتی در آن ماجرا در بلندمدت به نفع او و دولتش شد و از خرابکاری‌های امنیتی بزرگ‌تر پیشگیری کرد، واکنش قاطع شما در این زمینه هم می‌تواند در سال‌های آینده تا حدی شما را از شر بحران‌آفرینی‌های پرهزینه‌ترِ این حلقه‌های امنیتی مصون بدارد. اگر امروز قاطعانه نایستید بعدا کارتان دشوارتر می‌شود. واکنش قاطع شما به این ماجرا هم بسیار کم‌هزینه‌تر از واکنش خاتمی به قتل‌های زنجیره‌است و هم می‌تواند در چشم‌اندازی چند ساله بهره‌ی بیشتری برای شما داشته باشد و شر بیشتری را از سر دولت‌تان کم کند. سر چشمه شاید گرفتن به بیل/ چو پر شد نشاید گرفتن به پیل.

شما می‌توانید با مامور کردن «شورای عالی امنیت ملی» برای تشکیل «کمیته‌ی ویژه‌ی حقیقت‌یاب» درباره‌ی «وقایع ۲۸ فروردین در اوین» و درگیر کردن ارگان‌ها و قوای متعدد هم به تقاضای افکار عمومی پاسخ دهید، هم این غده را قبل از این‌که بزرگ‌تر و کُشنده شود جراحی کنید و هم بر اساس گزارش کمیته، قدرت‌چانه‌زنی‌ پشت پرده‌تان را افزایش دهید.

از قضا تشکیل چنین کمیته‌ای در شورای عالی امنیت ملی چندان کار دشوار و پرهزینه‌ای نیست. برای این‌کار می‌توانید حتی میانه‌روترهای بیت رهبری، سپاه، مجلس و سازمان زندان‌ها را به یاری بطلبید. با شناسایی، محاکمه و مجازات خاطیان در سازمان‌ زندان‌ها، قوه‌ی قضاییه و وزارت اطلاعات، افکار عمومی و همان حلقه‌های امنیتی راست افراطی باور خواهند کرد که هزینه‌ی تکرار چنین بحران‌آفرینی‌هایی بالا است. در غیر این‌صورت، قربانی بحران‌های بعدی لزوماْ زندانیان بی‌پناه نخواهند بود و دامنه‌ی خرابکاری‌ها به بیرون از زندان کشیده خواهد شد. این بحران‌‌سازی‌های جریان‌های بحران‌زی می‌تواند توابع سیاسی سهمگینی برای دولت شما داشته باشد، چراکه در هشت سال گذشته دست این حلقه‌ها برای خراب‌کاری‌های اطلاعاتی-امنیتی پر شده است.

دولت باید متوجه شود که هدف این تهاجم نه چند ده زندانیِ بی‌دفاع که خود دولت و برندگان انتخابات ۹۲ است. هدف «پنجشنبه‌ی سیاه اوین»، از جمله، پیشگیری از توفیقات و پیروزی‌های بعدیِ ائتلاف گسترده‌ی میانه‌روها و اصلاح‌طلبان و سبزها برای بسط رفاه، عدالت، آزادی و دموکراسی در ایران است.

خوشبختانه دولت با هزینه‌ی کمی امکان مقاومت در این موضوع خاص را دارد و به نظر می‌رسد اگر در این ماجرا بایستد، سایر قوا هم در شرایط کنونی امکان و قصد صف‌آرایی موثر در برابر دولت را ندارند. اما اگر اکنون و اینجا نایستید، حلقه‌های امنیتی بحران‌ساز و راست افراطی پیشروی خواهند کرد و شاید دیگر دولت قدرت ایستادگی در برابر جابجایی مرزها را نداشته باشد. امروز شما در موقعیتی هستید که می‌توانید نشان دهید نخواهید گذاشت جریان‌های بی‌پروانه و بی‌نام، امنیت و سلامتِ بازار سیاست را بیش از پیش تهدید کنند. بدون واکنش مناسبِ دولت شاید وارد ریلی شوید که ائتلاف حامی شما و مورد حمایت شما هم در انتخابات ببازد و هم در اداره‌ی کشور قبل از آن.

آقای رئیس جمهور! شما، صرف نظر از مصالح دولت، در برابر دفاع از حقوق شهروندان این جامعه، جدا از این‌که چه گرایش سیاسی‌ای دارند یا اکنون در چه وضعیتی هستند – شهروند آزاد یا یک زندانی – مسئولیت قانونی و اخلاقی انکارناپذیری دارید. ادای این مسئولیت از جانب شما، در عین حال، گویای جدیت شما در پیشبرد مطالبات مدنی و مقاومت در برابر زیاده‌خواهانِ اقتدارگرا است.

در برابر ظلم آشکار «پنجشنبه‌ی سیاه اوین» سکوت نکنید. نه مقتضای اخلاق و دیانت و قانون‌گرایی است و نه به مصلحت دولت. واکنش مناسب دولت هم لازمه‌ی تدبیر است و هم حافظ امید.

با امید

یک ایرانی