نظرات

1

 

سردار مشفق کیست؟

یکی از نام های او برادر "بهشتی" است و درابتدا با همین نام به تیم امنیتی سعید امامی پیوست و از طراحان قتل های زنجیره ای شد. بعدها روح الله حسینیان، نماینده کنونی مجلس نیز به همین تیم پیوست. پس از کودتای 22 خرداد؛ رئیس دانشکده وزارت اطلاعات شد و سر بازجوی مشهورترین چهره های اصلاح طلب دستگیر شده و زندانی شد. پشت سر این زندانیان که با چشم بند بازجوئی می شدند می ایستاد و بازجوئی های توام با شکنجه را رهبری می کرد. حاصل این بازجوئی ها را بصورت یک گزارش تحلیلی- اطلاعاتی خدمت علی خامنه ای می برد.
نام دیگر او "احمد جهان بزرگی" است و با همین نام، به جمع شاگردان مصباح یزدی پیوست و در واقع از شاگردان نسبتا قدیمی اوست. پس از کودتای 22 خرداد، با همین نام و بعنوان عضو هیات علمی پزوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در جلسات انصار حزب الله و بسیجی ظاهر شده و نتیجه برخی بازجوئی های زیر شکنجه و اعتراف گیری ها از رهبران مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت و کارگزاران را بعنوان اسناد معتبر کشف "فتنه" برای آنها خوانده و زمینه توحشی را فراهم می کرد که آنها در مقابله با تظاهرات خیابانی مردم از خود نشان دادند.
به این ترتیب، صحبت از سرداری است با 3 نام و 3 چهره، در سپاه، زندان، همایش های بسیج و انصار حزب الله و بیت رهبری و سازمان امنیت سپاه و وزارت اطلاعات نقش آفرین است و یکی از اعضای ستاد کودتای 22 خرداد. تکیه گاه او بیت رهبری، شورای فرماندهان سپاه و رئیس ستاد کل نیروهای نظامی، مصباح یزدی و احمد جنتی است. با چنین تکیه گاهی، مگر آن که همین جمع تصمیم به خاموش کردن ابدی او بگیرد. کاری که با سعید امامی و احمد خمینی کردند. در غیراینصورت اعلام جرم 7 عضو رهبری جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی تا زمانی که خانه تکانی بزرگ در حاکمیت آغاز نشود، رسیدگی نخواهد شد. اما، آن اعلام جرم، درعین حال که یک سند تاریخی است، افشاگری بزرگی است که نه تنها در میان مردم، بلکه در میان بدنه و حتی برخی فرماندهان سپاه نقش آگاهی بخش را ایفاء خواهد کرد. بویژه در سپاه پاسداران و بخش سالم اندیش جناح راست که بتدریج با "فتنه" واقعی آشنا می شوند! 

در سرسرای ورودی اصلی‌ ساختمان عظیم اداره اطلاعات مرکزی آیالات متحده آمریکا ( سیا) نقش بسیار بزرگی‌ از آرم رسمی‌ این سازمان با سنگهای مرمرین - به زبان لاتین- بر زمین نقش بسته است که میگوید: "حقیقت نجات دهنده شماست".
 

 

 

2


بر روی تمامی برگهای بازجویی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران که در اوین ، توحید و یا خانهٔ‌های امن این وزارت بازجویان( بخوانید همان شکنجه گران) در اختیار قربانیان میگذارند تا در ان علیه خود اعتراف کنند و یا دیگرانی را هم با خود فرو کشند ( بخوانید تک نویسی) جمله کوتاهی منقول از پیامبر اسلام ثبت است: النجاه فی‌ الصدق، یا همان "نجات شما در گفتن حقیقت است".

* می‌گویند ابتکار ثبت این جمله روی سر برگ‌های بازجویی وزارت اطلاعات از آان حجت الاسلام محمد محمدی نیک‌ ( ری‌ شهری) اولین وزیر اطلاعات است.

اما این تنها وجه مشترک این دو سازمان اطلاعاتی‌ نیست. در هردوی این سازمانها کارمندان تقریبا در تمامی سطوح از نام مستعار استفاده می‌کنند و باز هم تقریبا تمامی کارمندان اطلاعاتی‌ نام واقعی‌ همکاران خود را میدانند. اصولا جستجو برای کشف نام واقعی‌ همکاران یکی‌ از " بازیهای مفرح" اعضای سازمان‌های اطلاعاتی‌ است.

حال سؤال اینجاست که چگونه است که آقایان امین زده، عرب سرخی و یا حتا میردامادی با سوابق شناخته شدهٔ اطلاعاتی از نام واقعی همکار سابقشان بی‌ اطلاعند.

* علی‌ اصغر خدایاری در اوّلین - و آخرین- پست وبلاگی‌اش بعد از بازداشت کوتاه مدتش در تابستان ۸۸ به صراحت اعتراف می‌کند که در همان لحظات اولیه بازجویی حتا با وجود آنکه چشم بند بر چشم داشت از صدای بازجویش او را شناخته و از اینکه نامبرده زمانی‌ از اعضای زیردست اودر طول مدت خدماتش در وزارت اطلاعات بوده است ابراز شادمانی می‌کند!

...و یا اینکه میدانند ولی‌ "حمیت قسمتی‌" و یا تعهد‌شان به حفظ اسرار نظام مانع از آن میشود که در سر تا سر شکوائیه طولانی‌شان به رئیس قوهٔ قضائه همان نظام در جایی‌ حتا به اشاره- لا اقل برای تنویر افکار عمومی‌ و نه برای اینکه همین سردار مشفق صدها پیر و جوان ایرانی را زیر شکنجه به خاک و خون کشیده است- لب از لب نمیگشایند مبادا که نا‌ محرمان و غیر خودیها ( بخوانید نزدیک به ۷۰ میلیون ایرانی‌) پی‌ به هویت این جنایت کاران ببرند

__._,_.___