سرداران فوتبال را نیز اشغال کرده‌اند

 

 

دای سبز آزادی- محمد صادقی: کمتر شهروند و «اهل ورزش»ی است که اخبار و رویدادهای ورزشی ایران را دنبال کرده باشد و از حضور این همه «سردار» و «سرهنگ» ریز و درشت تحت عناوینی چون «رئیس» و «مدیرعامل» و «سرپرست» و «عضو هیئت مدیره» در رأس باشگاه های ورزشی کشور انگشت حیرت به دهان نگرفته باشد.

دوشنبه شب گذشته بود که در برنامه پربیننده 90،  دو تن از سرداران سابق سپاه پاسداران که اکنون یکی مدیرعاملی باشگاه فرهنگی- ورزشی پرطرفدار پایتخت را برعهده دارد و دیگری سرپرستی باشگاه فرهنگی- ورزشی تحت اختیار این نهاد نظامی را در شیراز، بر سر مبلغ قرارداد میلیاردی انتقال یک بازیکن فوتبال به بحث و جدل پرداختند. هر یک، نشان پاسداری و القاب نظامی خود را به رخ دیگری کشید و حتی کار به توهین و ناسزاگویی «سردار» علیه «سرهنگ» نیز کشیده شد.

در این میان مجری برنامه 90 که در میان عامه مردم به صراحت لهجه و شجاعت در بیان نقطه نظرات و عبور از خط قرمزهای رایج در صدا و سیما شهره است، شاید برای اولین بار مات و مبهوت جدال نظامیان در این برنامه ورزشی شده بود و جرأت ورود به دعوای سرداران را نداشت؛ هرچند خود نیز از حملات لفظی و کنایه های «سردار» بی نصیب نماند.

موضوع ورود سیاسیون و نظامیان به عرصه ورزش مختص این برهه از زمان نیست؛ سالهاست که ورزش ایران شاهد حضور مهمانان ناخوانده ای است که در پی منفعت طلبی های مالی و شهرت اندوزی های رایج  درصدد نفوذ در عرصه ورزش و مديريت ورزشی باشگاه های پرطرفدار و محبوب اند.

اما به نظر می رسد که اشتياق فراوان فرمانده هان سابق سپاه به ورود در عرصه ورزش از زمان شکل گیری دولت های نهم  و دهم که بر اقتدار نظامی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی سپاه افزوده شد به شکل مضاعف و محسوسی شدت یافته است. امروزه کمتر باشگاه صاحب نامی در عرصه ورزش کشور وجود دارد که در رأس آن چند چهره نظامی حضور نداشته باشند.

هر چه باشد وجود منابع مالی هنگفت، ارتباط دائمی با رسانه های فراگیر و صد البته وجود  انبوه تماشاگر در ورزش قدرتی را پدید می‌آورد که در سایر پدیده‌ها یا امکان آن موجود نیست و یا به ندرت توان رقابت با ورزش را دارند.

عرصه جذاب و پرحاشیه ورزش در ایران طی سالهای اخیر به عنوان یک ابزار سیاسی موثر در دست گروه های قدرت و سیاست مداران افتاده است.

 

ورزش و استراتژی سیاسی نظام

اگر برای «ممنوعیت» ورود نظامیان به عرصه سیاست، دست کم نقل قولی از آیت الله خمینی وجود دارد و مطابق وصیت نامه وی، «ورود نظامیان به عرصه سیاست» و  «بازی های سیاسی»، «مطلقاً ممنوع» اعلام شده و فرماندهان سپاه مجبورند تا با تفسیر و تاویل های گوناگون این بند وصیت نامه بنیانگذار جمهوری اسلامی را دور بزنند و به فعالیت سیاسی، آن هم از نوع نامشروع بپردازند؛ اما به نظر می رسد برای ورود به عرصه ورزش و فرهنگ کشور این دغدغه ها نیز وجود ندارند و نظامیان با فراغت بال و آسایش خاطر و با لجام گسیختگی یکی پس از دیگری مدیریت تیم های باشگاهی و حتی ریاست بر بخش های مختلف فدراسیون های ورزشی را به سیطره خود در آورده اند.

سردارانی چون اکبر غمخوار، مصطفی آجورلو، کریم ملاحی، علی صلاحی، هاشم غیاثی راد، ناصر شفق، احمد رسولی نژاد، عزیز محمدی، محمد حسین جعفری، محمد رویانیان، امیدوار رضایی، مقداد نجف نژاد، محمد زارع، محمد یوسف شاکری، احمد شهریاری، مجتبی پیمبری، محمد آقامیر و ده ها نام از این دست از جمله افرادی هستند که تاکنون پست مدیر عاملی در تیم های مختلف فوتبال را در سطح لیگ برتر داشته و یا در راس مدیریت فدراسیون فوتبال بوده اند.

به این ها خرید امتیاز باشگاه های فوتبال پرطرفدار نظیر ملوان انزلی، ابومسلم مشهد، فجر سپاسی شیراز و تراکتورسازی تبریز از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و تیم داری این نهاد نظامی در اقصی نقاط کشور در رشته های مختلف ورزشی را نیز باید اضافه کرد.

چندی پیش سردار علی‌ اکبر پورجمشیدیان، فرمانده سپاه عاشورا به صراحت اعلام کرد که «یکی از شاخه‌های فعالیت‌های سپاه پاسداران مسائل فرهنگی است و آنجا که احساس نیاز شود، سپاه وارد شده و تأثیرات مثبت خود را نمایانگر ساخته است که مصداق آن تیم تراکتورسازی تبریز بود.»

این فرمانده سپاه گفته بود: «تنها مجموعه‌ای که می‌توانست به این مسئله ورود پیدا کرده و مشکلات تیم را حل کند، سپاه بود.»

بسیاری بر این باورند که خرید امتیاز باشگاه تراکتورسازی تبریز از سوی سپاه پاسداران به جز بحث منافع اقتصادی، تلاش برای کنترل اوضاع  و شرایط حاکم بر هواداران پر شمار این باشگاه قدیمی فوتبال در استان های شمال غربی کشور است؛ چرا که طی سالهای اخیر و به دنبال حضور تراکتورسازی در لیگ برتر فوتبال کشور، بارها شاهد سردادن شعارهایی علیه جمهوری اسلامی و طرح مطالبات قومی در ورزشگاه یادگار امام شهر تبریز بوده ایم.

هم از این دست بود که سید محمد حسین نعمتی، سرپرست کانون بسیج فوتبال تهران، در سخنانی از «ایجاد پایگاه های بسیج» در باشگاه های فوتبال خبر داد و آن را «خواسته خود باشگاه ها» دانسته بود.

حسین الله کرم، وابسته ی نظامی مشهور و از هدایت کنندگان گروه های فشار نیز در اظهاراتی در این باره گفته بود که «افراد ورزشی به تنهایی نمی توانند استراتژی سیاسی کشور را در ورزش پیاده کنند . . . ما در جهان کنونی برای دست یافتن به حقوق خودمان خصوصا حقوقی که امروز متصور می کنیم در تلاش هستیم با حضور سیاسیون در ورزش، از ظرفیت های ورزش کشور برای احیای این حقوق استفاده کنیم.»

 

سرداران، پول آوران فوتبال

حضور سرداران سپاه در رأس مدیریتی باشگاه های فوتبال گاهی نیز منشا خیر برای بازیکنان و مسئولان تیم های ورزشی شده است؛ آن جا که به سبب نفوذ و قدرت سیاسی و اقتصادی بالای این افراد، به راحتی میلیاردها تومان پول به باشگاه های ورزشی تزریق می شود. این موضوع سبب شده که مسئولان تیم های ورزشی ناگزیر به دعوت از سپاهیان برای حل بحران های مالی باشگاه خود باشند.

در ابتدای شروع لیگ برتر فوتبال کشور و به دنبال بحران مالی تیم فوتبال استقلال، مدیران این تیم نیز تنها راه رهایی از مشکلات مالی و تزریق میلیاردها تومان پول به باشگاه را دعوت از شماری از سرداران سپاه برای حضور در راس هیئت مدیره و کمیته اقتصادی باشگاه دانستند.

چه این که حضور یکی از سرداران سپاه در رأس مدیریتی هر کدام از باشگاه های کشور کافی است تا میلیاردها تومان پول تحت عناوینی چون اسپانسر یا فعالیت اقتصادی به آن باشگاه سرازیر و مشکلات اقتصادی آن را رفع و رجوع کند.

بر همین اساس پس از آن که علی فتح الله زاده مدیرعامل باشگاه استقلال در فصل نقل و انتقالات قافیه را به سردار محمد رویانیان، که با حضور خود پس از سالها مشکلات مالی باشگاه پرسپولیس را رفع و رجوع کرده بود، باخت به ناگاه سر و کله سردار صلاحی با سمت قائم مقام اقتصادی در باشگاه استقلال پیدا شد و وی در اولین اقدام اعلام کرد قصد دارد اسپانسر ۹میلیاردی برای استقلال بیاورد.

جالب است که سردار صلاحی، قائم مقام اقتصادی باشگاه استقلال گفته بود که «تصمیم داریم با سردار رویانیان که از همکاران سابقم است طرح‌های اقتصادی مشترک اجرا ‌کنیم.»

هرچند سردار صلاحی بنا به دلایلی نامعلوم خیلی زود از جمع مدیران استقلال جدا شد اما حضور امیدوار رضایی برادر محسن رضایی فرمانده سابق سپاه و احمد رسولی نژاد از اعضای سابق سپاه و نماینده فعلی مجلس جای نگرانی برای فتح الله زاده باقی نگذاشت. 

 

از ریش‌تان نمی‌ترسیم؛ قدرت‌تان را نمی‌خواهیم

در این بین برخی از چهره های سرشناس ورزشی که از صراحت و شجاعت بیشتری برخوردار هستند بارها انتقادات تندی را نسبت به ورود این مهمانان ناخوانده ورزش بیان کرده اند که تا مدتها به سوژه اصلی رسانه ها بدل شده؛ البته این اظهارات  و عبور از خط قرمزها تبعاتی نیز برای آنها به همراه داشته یا در آینده و فرصت مقتضی به همراه خواهد داشت.

محمد مایلی کهن، امیر قلعه نویی و علی دایی سه مربی سرشناس فوتبال ایران در کنار علی کریمی چهره همیشه معترض رایح حکومت طی ماه های اخیر انتقادات تندی را خطاب به مدیران سیاسی و نظامی حاکم بر فوتبال ایران مطرح کردند.

مایلی کهن در گفتگویی با اشاره به حضور سردار محمد رویانیان رئیس ستاد سوخت کشور در راس مدیریت باشگاه پر طرفدار پرسپولیس و عملکرد وی گفته بود: «واقعيت امر اين است كه مشكل ورزش ايران اين است كه تخصص جايي در تصميم‌گيري‌ها و انتخاب‌ها ندارد. من نوعي كه پوست و استخوان و گوشتم از ورزش است بايد خانه‌نشين باشم و ديگران دراين فوتبال حضور داشته باشند و آقاياني بيايند كه در ستاد سوخت هم تخصصي ندارند اما چون فوتبال تابلو دارد و در پايان مشخص مي‌شود كه چند چند باخته‌اي نمي‌توانند فرار كنند. مطمئن باشيد اگر در سوخت هم تابلوي نتايجي بود آن‌ها هزار بر صفر باخته بودند.»

علی دایی اسطوره ورزش و فوتبال ایران نیز چندی پیش جدال لفظی تندی با سردار رویانیان داشت؛ رویانیانی که این جمله ی او «یک عده آشغال می گویند این رهبر، نظام و قانون را باید تغییر داد»، در ایام اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات خرداد 88 به قدر لازم شهره شد.

دایی با بیان این که «مشکل ورزش ما همین است که افراد سیاسی و غیر فوتبالی به آن می‌آیند» به حضور سردار رویانیان در هیئت دولت و سفارش احمدی نژاد برای انتصاب وی به سمت مدیرعاملی پرسپولیس اشاره کرد و گفت: «این آقا را به غیر از راهنمایی و رانندگی، جایی دیده‌اید؟ تو هستی که توسط بنده ی خدا یک روز است به این فوتبال آمده‌ای و یک روز هم که آن بنده‌خدا برود می‌روی. من از یک من ریش تو نمی‌ترسم.»

امیر قلعه نویی سرمربی تیم استقلال تهران نیز ماه گذشته اظهارات شدید اللحنی را علیه نظامیان و سیاسیون ورزش مطرح کرد و گفت: «آدم‌های سیاسی به فوتبال می آیند، آنها بهتر است بروند. این آقایان اگر در صنعت و کارهای نظامی کارشان را بلد بودند در همان عرصه فعالیت می‌کردند چرا صنعتی‌ها و نظامی‌ها را به فوتبال آوردید؟ مگر من را مدیرعامل سایپا و یا ایران‌خودرو می‌گذارند؟»

 قلعه نویی در ادامه با بیان آن که «این افراد با ارتباطاتی که دارند به ورزش می‌آیند و مشهور می‌شوند. آنها دنبال شهرت هستند نه محبوبیت.» با انتقاد از ترکیب هیئت مدیره برخی باشگاه ها گفت: «این اعضای هیئت مدیره از کجا می‌‌آیند؟ می‌گویند آنها قدرت سیاسی دارند ما این قدرت سیاسی را نمی‌خواهیم.»

 

بازوی مسلح و غیرمسلح رهبری

حضور اختاپوس وار سپاه در تمامی عرصه های سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی کشور اگرچه تا چندی پیش از سوی مقامات ارشد نظام و مسئولان رده بالای این نهاد نظامی کتمان می‌شد اما مدتی است که برخی فرمانده هان و وابستگان سپاه ضمن دفاع از فعالیت های غیر نظامی این نهاد نظامی و نفوذ باورنکردنی در عرصه های سیاسی، فرهنگی و ورزشی، آن را در راستای خواست رهبر جمهوری اسلامی ایران قلمداد می کنند.

علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران از ورود این نهاد نظامی و امنیتی در عرصه‌های اقتصادی به عنوان جزیی از رسالت این نهاد خبر داد. اسماعیل کوثری، عضو ارشد سابق سپاه پاسداران و نماینده فعلی تهران در مجلس نیز سپاه را «یک نیروی چند بُعدی نظامی، اعتقادی و سیاسی» دانست.

اما کلام آخر را محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران، به زبان آورد آنجا که در مهر ماه گذشته با بیان این که «سپاه دیگر تنها بازوی مسلح و توانمند رهبری نبوده بلکه به عنوان بازوی غیر مسلح ایشان نیز محسوب می‌ شود» گفته بود: «مقام معظم رهبری (مدظله العالی) هیچ ‌گونه محدودیتی را برای سپاه در انجام ماموریت در ابعاد مختلف دفاع از انقلاب اسلامی قائل نشده ‌اند.»

آیت الله خامنه ای خود در باره نفوذ سپاه در همه امور کشور می گوید: «سپاه پاسداران، یکی از مراکز صدور نیرو به همه جای کشور در طول این بیست و هفت هشت سال شده است.»

کمتر کسی تصور می کرد که نهاد نوپای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در واقع با هدف حفاظت از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن شکل گرفته بود پس از سه دهه همچون اژدهایی هزار سر در تمامی عرصه های اقتصادی، نظامی، امنیتی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و حتی ورزشی کشور نفوذ کرده و تمام شئون کشور را با توسل به قدرت نظامی، امنیتی و اقتصادی اش اداره کند.