موسیقی دانهای ایران دق مرگ می شوند
سعید زندگانی
جرس : از همان روزی که رهبر جمهوری اسلامی هنگامی که دولت اصلاحات هنوز بر سرکار بود و دکتر معین وزیر علوم، به او تاخت که چرا اجازه می دهد در دانشگاههای کشور موسیقی ترویج شود، می شد فهمید که این هنر در ماهها و سالهای آینده زیر فشار قشریون حاکم، روزگاری سخت در پیش خواهد داشت، اما نه آنقدر تلخ وسیاه که در یکسال گذشته بود و شماری از برجسته ترین موسیقی دانهای ایران را از دستمان گرفت!
چهارشنبه اول اردیبهشت استاد جلیل شهناز تارنواز بزرگ ایران را برده بودند همراه استاد شجریان و چند چهره سرشناس دیگر، تا خانه موسیقی ایران را بازگشائی کنند. دکترمحمد سريررئیس هیئت مدیره خانه موسیقی ایران آمد و اعلام كرد كه عطاءجنگوگ نوازنده، آهنگساز و پژوهشگر ارجمند موسیقی ملی ایران در سن 62 سالگی بر اثر سکته مغزی درگذشته است. بعد از او داود گنجهاي اشک ریزان تعریف کرد که ساعت دو نيم صبح دوشنبه بود كه تلفن منزل زنگ زد كه هيچ بيمارستاني آقاي چنگوگ را قبول نميكند. گنجه ای به معاون هنري وزير ارشاد كه در نشست حاضر بود رو كرد و گفت: حداقل ترتيبی بدهيد كه بیمارستانها اعضاي خانه موسيقي را بپذیرند، خانه موسیقی پيگير مسائل مالي آن خواهد بود.
هق هق شجریان و نامه مشکاتیان
شجريان كه تا آن لحظه در گوشهاي نشسته بود، نتوانست طاقت بياورد و هقهق گريهاش شروع شد بهنحوي كه سيدعبدالحسين مختاباد آهنگساز و خواننده و عضو هيئت مديره كانون آواز خانه موسيقي وي را همراهيكرد و به يكي از اتاقها برد تا بتواند آرامش كند. به نوشته خبرگزاری مهر، مختاباد شرح می داد:استاد در حالي كه ميگفت جنگوگ هم سنينداشت و همسن و سال پرويز(مشكاتيان) بود و چرا بايد چنين زود وبا چنين وضعيتي از دست برود، از چشمانش سیل اشک فرو می ریخت...
جنگوک آخرین چهره از قافله بزرگان موسیقی بود که در یکسال گذشته روی در نقاب خاک کشید، یا به قول دوستش داریوش پیرنیاکان "دق مرگ" شد. علی اکبرشکارچی نیز گفته بود که "شقایقها در لرستان با یک باران می رویند و یکروزه با یک باد پرپر می شوند. چنگوک هم مثل شقایقهای لرستان زود پرپر شد." پیش از او استاد فرامرز پایور فوت کرد و اول پائیز پرویز مشکاتیان در 55 سالگی چشم از جهان فرو بست.
از مشکاتیان نامه ای به خط خود او و به تاریخ 30 خرداد بر جای مانده است که خشم و اندوه این موسیقی دان صاحب سبک و برجسته را از دولتی که سرکار آمده نشان می دهد: "...تنابندگانی می بینی که ترغیبشان موجب تشویش و تکذیبشان مایه تشویق و شادمانی می گردد. آقای احمدی نژاد در میان پراکنده گوئی های تاریخی که به لطف خداوند منان کم هم نیست، فرموده بودند که هنرمندان بزغاله اند. واقعا باعث خفت و خواری هنرمندان این مرز و بود بود اگر مقبول چنین موجودی واقع می شدند."
پیرنیاکان: هنرمندان دق می کنند
در مراسم هفت جنگوک که چهارشنبه 8 اردیبهشت از سوی خانه موسیقی در فرهنگسرای ارسباران (سیدخندان) برگزار شد، همه بزرگان موسیقی که صحبت کردند، حرفهایشان لبریز از درد و گلایه بود. داریوش پیرنیاکان آهنگساز و نوازنده تار که از دوستان نزدیک چنگوک و همدوره او نزد شادروان علی اکبرخان شهنازی بود گفت : "من شک ندارم که اینگونه هنرمندان دق می کنند و می میرند. عطا 62 ساله بود و هیچ مرضی نداشت. چرا باید بدون هیچ سابقه بیماری سکته مغزی کند؟ مشکلات موسیقی در کشور ما آنقدر زیاد است که ما هر وقت به هم می رسیدیم ناخودآگاه در باره این مشکلات صحبت می کردیم. جنگوک برای همین آلبوم آخرش که هنوز به بازار نیامده بسیار تلاش کرد تا آنرا منتشر کند اما به نتیجه نرسید. هزینه های آنرا نیز خود از محل تدریس موسیقی تامین کرده بود."
پیرنیاکان ادامه داد: " تا کی باید شاهد باشیم هنرمندانمان یکی پس از دیگری دق کنند و بمیرند؟ چرا هرگز از جنگوک که مورد تائید بزرگان موسیقی بود حمایتی نشد درحالیکه صدا و سیما همواره کارهای سبک پخش می کند یا آثار خوب را ناقص پخش می کند و حق و حقوق مولف را هم نمی پردازد. تا گله می کنیم می گویند ما هنرمندان را دوست داریم. دوست داشتن هنرمند یعنی منتشر کردن اثر او. چرا باید شجریان و ناظری نتوانند در داخل برنامه اجرا کنند و بروند خارج؟ از بس این حرفها را گفته ایم، خسته شده ایم از اینکه گوش شنوائی نیست."
پس از پیرنیاکان، محمد رضا درویشی رو به دوست خود کرد و گفت: "آقای پیرنیاکان شما خسته نشده اید که اینهمه سال این گلایه ها را مطرح می کنید؟...من دیگر از اینکه مسئولین را مورد خطاب قرار دهم خسته شده ام و دیگر هرگز این کار را نخواهم کرد. انتقاد هنرمند این روزها هیچ ارزشی ندارد. مگر چند هنرمند دیگر از نسل ما باقی مانده است؟ ما هم به خواست خدا همان مسیری را خواهیم رفت که مشکاتیان و جنگوک رفتند."
محمد رضا درویشی بی توجهی در ایران امروز به مقوله فرهنگ و هنر را بی سابقه خواند که با فاجعه پرپر شدن هنرمندان مصادف شده است: "این در حالی است که ما فقط از هنرمندانی که در تهران پرپرمی شوند خبر داریم در حالیکه این وضعیت در میان هنرمندان مناطق مختلف بخصوص موسیقی دانهای نواحی بسیار بزرگتر است و به همان نسبت نیز فاجعه بزرگتری است، چون این بزرگان هیچ جایگزینی ندارند."
سخنرانان دیگر این مراسم، مهدی آذرسینا، علی اکبر شکارچی، رامبد صدیف و شهرام ناظری نیز از وضع موجود برای موسیقی در ایران اظهار تاسف کردند.