من آقای خامنه ای را متهم می کنم

فرزانه بذرپور

جرس: به عكس رهبري كه در سمت راست من روي ديوار بود اشاره كردم و گفتم اين آقا در خطبه هاي نماز جمعه و پيش چشم همه و من و شما بارها و بارها حكومت پر از ظلم و جورش را با حكومت سراسر عدل  اميرمومنان مقايسه مي كند و به اين وسيله صراحتا به مولاي متقيان و پيامبر خدا اهانت مي كند. اين تصويري است از دادگاه احمد قابل كه هيچ گاه از صدا و سيما پخش نخواهد شد،نقد رهبري اينبار از دادگاههاي جمهوري اسلامي شروع شده است .دادگاه متهماني كه به همين دليل واضح و مقاومت در قبال اتهامات، غير علني پخش مي شود و از چهره هاي سر به زيرمتهمان  و گردن افراشته قاضي صلواتي و دوربين هاي متعدد شبكه هاي يكنواخت تلويزيون حكومتي خبري نيست. احمد قابل با شرح مختصر آنچه در دادگاه رفته است خبر مي دهد كه حتي ضبط صوتي براي ثبت دفاعيات در دادگاه نبوده است.  

 

متن قانون اساسي براي نظام  براندازانه است

 

احمد قابل كه 170 روز زندان انفردادي را پس از انتخابات سال گذشته از سر گذرانده، در روايتش از دادگاه و بازجويي ، نشان مي دهد كه متهمان  آنگونه كه دستگاه تبليغي حكومت در تير و مرداد 88  از صدا و سیما پخش کردند، دست و پا بسته عذر تقصير به قاضي نبرده اند.  دفاع احمد قابل كه خود يك روحاني و مدرس حوزوي است از منظر اسلام و دادخواستي از بالاترين مقام جمهوري اسلامي  است.

 

 قابل مي گويد در بازجويي ها به متن قانون اساسي استناد مي كرده است و بازجوها مي گفتند كه با  اين حرفها نمي توان مملكت داري كرد و گويي كه متن قانون اساسي براندازانه است. قابل در حضور قاضي به نقد رهبري مي پردازد و شخص آيت الله خامنه اي را به اقدام در جهت براندازي نظام جمهوری اسلامی متهم مي كند."در محكمه گفتم من در سال78متني نوشتم كه در آن رهبري كشور را به اقدامات مكرر عليه امنيت ملي و نهايتا براندازي سخت نظام متهم كردم ،اما هيچ محكمه اي پيدا نشد تا ايشان را به خاطر اين اتهامات و جرايم تحت تعقيب قرار دهد."

 

21  سال پيش و يك روز پس از درگذشت بنيانگذار جمهوري اسلامي  و زماني كه در يك انتخاب سريع حجت الاسلام خامنه اي از مجلس خبرگان به عنوان  آيت الله خامنه اي رهبر جمهوري اسلامي  بيرون آمد، كسي تصور نمي كرد.مخالفين او از روحانيون حوزه علميه قم باشند و رهبري نظام را به براندازي نظام متهم كنند.

 

براي تبرئه نظام رهبر را مقصر اعلام كنيد

 

عيسي سحرخيز 27 تير ماه پس از يكسال بازداشت موقت بالاخره به دادگاهي رفت كه به دليل غير علني بودن هيچ خبري از آنچه در دادگاه گذشت نداريم ، اين روزنامه نگار كه سال گذشته با ضرب و جرح بازداشت شده بود، دفاعيه  بلند بالایی تنظيم كرده بود كه در يك دادگاه علني و با حضور هيات منصفه بخواند ، اما  هنوز نمي دانيم كه سحرخيز اين دفاعيه را كه در اصل دادنامه اي عليه آيت الله خامنه اي در دادگاه بوده خوانده است و اگر خوانده ريیس دادگاه ،اجازه ادامه دفاع را داده است يا نه و نمي دانيم كه آيا در يك دادگاه غير علني حكومت، اجازه بيان شكواييه اي  عليه  آيت الله خامنه اي داده شده است يا نه، عيسي سحر خيز از منظر شيوه زمامداري امام اول شيعيان ، نظام را مورد نقد قرار داده است و آنگاه  به بيان اتهامات آيت الله خامنه اي مي پردازد  كه بنابر خطابيه عيسي سحرخيز فهرست بلند بالايي از تقلب در انتخابات گرفته تا كشتار و سركوب و شكنجه و استبداد را شامل مي شود.

 

عيسي سحرخيز با صراحت رهبر جمهوري اسلامي را متهم مي كند كه همانند ديكتاتورهايي چون گاگامه در رواندا و ميليوشويچ در يوگسلاوي سابق ، ارتشي از خردسالان كم بضاعت تشكيل داده تا مخالفينش را سركوب كند. سحرخيز كه در تنها عكس منتشر شده اش در خارج زندان رجايي شهر بسيار نحيف و شكسته است هدف خود را نه ايراد يك دفاعيه بلكه  ارائه  راهكاري براي نجات جمهوري اسلامي  بيان مي كند  و آن هم مقصر اعلام شدن رهبر جمهوري اسلامي به عنوان كسي كه نظام را به انحراف برده است :"هدف اصلي مقاله اين بوده است كه مقصر اصلي فردي خاص معرفي شود تا حكم برائت نظام در خصوص كشتارهاي خياباني شكنجه ها و بازداشتها تبرئه شود"

 

سحر خيز خطاب به ريیس دادگاه مي گويد:"به خود حق مي دهم كه بگويم آيت الله خامنه اي قانون اساسي و حتي مفاد و اصول مربوط به ولايت فقيه را زير پا گذاشته است."

 

دستور جلسه اي براي خبرگان

 

مجلس خبرگان رهبري در تمام دوران زمامداراي آيت الله خامنه اي حتي يك گزارش كوتاه از عملكرد رهبري نداده است ، در تمام روزنامه هاي ايراني حتي در دوره اصلاحات يكبارهم مقاله و ياداشتي در نقد رهبري به چاپ نرسيده است و اين همه نقد ناشدگي گويا مي طلبيد تا محسن كديور كه تصريح می دارد به اهداف انقلاب 57 باورمند است، نامه اي مفصل در نقد عملكرد رهبر جمهوري اسلامي خطاب به تنها مقام در قدرت كه در يكسال اخير بحران را پذيرفته، بنویسد.

 

كديور نامه مفصل عملكرد رهبري را خطاب به هاشمي رفسنجاني ريیس مجلس خبرگان رهبري نوشته است ، مقام بلند پايه و تحت فشاري كه في الجمله كديور پذيرفته است كه به راي مردم و نقد رهبري معتقد است. "استيضاح نامه" رهبري را اين روحاني منتقد و معتقد به قرائت اسلام رحماني نه براي ثبت در تاريخ بلكه به اميد اندك بهبودي در وضع حاضر نوشته است و نوع نگارش و استدلالهاي حقوقي آن همه مستند است به حقوق اسلامي  و حتي همان قرائت مصوب ولايت فقيه در قانون اساسي.

 

كديور نقد عملكرد 21 ساله اخير را به معناي مساعد بودن زمامداري در سالهاي بنيانگذار نمي داند و برخي از كاستي هاي امروز را در پي نوع حكومت داري آيت الله خميني مي داند. كديور معتقد است كه امروز سقف خواسته هاي مردم به بلنداي اسيضاح رهبري رسيده است و اين استيضاح نامه را به پيشگاه مردم و سپس به رياست مجلس خبرگان ارائه مي كند.

 

آيت الله خامنه اي متهم است به استبداد

 

 اگر نامه ها به رهبر جمهوري اسلامي در يكسال اخير به صورتهاي خيرخواهانه و دوستانه و يا نقد هاي تند احساسي و يا التجا بردن از باقي نظام به اصل نظام بوده است ، نامه كديور در اصل استيضاحي است كه پس از 21 سال بيكارگي مجلس خبرگان  و در جاي تمام نقد هاي نكرده خبرگان رهبري مي نشيند، نقد هايي كه اگر به موقع و  لحظه اي عنوان مي شد شايد رهبري به استيضاح نمي رسيد. كديور سعي كرده است تا كلمات را در ظرف حقوقي به كار گيرد آنگونه كه بتواند روزي در صحن مجلس خبرگان رهبري به رياست هاشمي رفسنجاني قرائت شود: "من به عنوان يك شهروند ايراني رهبر جمهوري اسلامي را به استبداد، ظلم ،قانون شكني و براندازي جمهوري اسلامي و وهن اسلام متهم مي كنم"

 

.در فصلهاي ششگانه نامه تمام عناوين اتهامي به شرح و بسط آمده است و تنظيم كننده نامه سعي كرده است با استفاده از گفته های خود رهبر و عملكرد عيان آقاي خامنه اي  تك تك اتهامات را اثبات كند. اما جالب اين است كه نقد رهبر جمهوري اسلامي در تماميت نظام تعريف شده است و يك نشانه كامل از اينكه مي توان رهبر جمهوري اسلامي را بي صلاحيت دانست اما برانداز جمهوري اسلامي نبود: "امروز بزرگترين مانع استقرار دموكراسي، عدالت و آزادي، روش و منش استبدادي آقاي خامنه اي است."

 

دو اشتباه بزرگ در جمهوري اسلامي

 

در مقدمه نامه، كديور به هاشمي رفسنجاني گوشزد مي كند كه در سي سال اخير دو اشتباه بزرگ صورت گرفت اولي گنجاندن ولايت فقيه  در قانون اساسي  كه به كوشش آيت الله منتظري انجام شد و ديگري گزينش ولي فقيه دوم و به رهبري رساندن آقاي خامنه اي با معماري هاشمي رفسنجاني ، كديور ادامه مي دهد كه آيت الله منتظري از آنچه كرده بود در پيشگاه مردم عذر خواست و تشيیع با شكوهش نشانه اي از بخشش مردم بود. اما خطاي هاشمي هنوز پابرجاست: "اين خطا به قدري سهمگين است كه اگر سريعا براي تداركش فكري نكنيد بر كليه خدمات شما سايه مي افكند."

 

كديور در شرحي از ماجراي به رهبري رسيدن آقاي خامنه اي مي گويد كه روايت شايسته بودن آقاي خامنه اي براي ولي فقيه بودن از سوي آيت الله خميني بر فرض صحت باز هم دليلي براي خبرگان نمي شود و اين در حالي بوده است ولايت فقيه انتصابي از سوي ولي فقيه پيشين به حساب نمي آمده است و راي عجولانه خبرگان به آقاي خامنه اي، تنها دليلش ترس از به هم ريختگي اوضاع سياسي در صورت تاخير در انتخاب رهبر بوده است و بس كه اين هم موجه به نظر نمي رسد.

 

رقابت آيت الله خامنه اي با شاه اسماعيل صفوي

 

كديور بزرگترين دليل استبداد را مادام العمر بودن قدرت آقاي خامنه اي عنوان مي كند و اين طول مدت زمامداري را با سلاطين پيشين ايران قياس مي كند:"جناب آقاي خامنه اي در پنج قرن ايران به لحاظ طول زمامداري در ميان 33زمامدار در رديف دهم و در حال رقابت با شاه اسماعيل اول  است. و در دوران معاصر هم رقابت تنگا تنگي با محمد رضا پهلوي دارند ." كديور اين طول عمر زمامداري را محلي براي تولد استبداد مي داند آن هم در حالي كه عملا مجلس خبرگان رهبري از تمام نظارتها بر بنيادهاي تحت نظارت رهبر نهي شده است و بنابر گفته هاي  خود هاشمي رفسنجاني ، مجلس خبرگان تحت الشعاع رهبري است.

 

خامنه اي نه حكيم است و نه عارف و نه فقيه

 

"استيضاح نامه" مفصل محسن كديور و انتشار اينترنتي نامه باعث شد كه بخش هاي صريحي از اين نامه طولاني ديده نشود ، بخش هايي كه يك روحاني آيت الله خامنه اي را به آبروبري از علماي ديني و وهن دين اسلام و نشان دادن چهره اي زشت از پيامبر و ائمه شيعه متهم مي كند. در فضايي كه نا كار آمدي جمهوري اسلامي و انحراف رهبري به زعم كديور اصل ديانت و دين ورزي را نزد بسيار ي زير سوال برده است ، شكواييه كديور گويا دادخواستي است از سوي بخشي از روحانيت كه اعتقادي به نظريه ولايت فقيه ندارد و آقاي خامنه اي را شايسته رهبري نمي دانند و سهم خاصي را براي حكومت فقيهان در نظر نمي گيرند:  "جناب خامنه اي نه عارف است و نه حكيم و نه در فقاهت اجتهادي، صاحب نظر است،نه از آن نفوذ كاريزماتيك و اعتماد ملي برخوردار است... امروز در خوشبينانه ترين برداشت اكثريت ملت آقاي خامنه اي را مزاحم ملت و در مقابل اراده ملي ارزيابي مي كنند."

 

 در ميان هجوم بسياري از منتقدان جمهوري اسلامي به اساس اسلام و باورهاي ديني به عنوان منشاء مشكلات ايران و ايراني ، صداي محسن كديور كه خود یک روحاني است، شنيدني است كه فقيهان شيعه را يكسره از نظام و آقاي خامنه اي جدا مي كند:"اگر حضرت خامنه اي نماينده فقيهان شيعه باشد ، بايد خود را براي برگزاري مجلس فاتحه فقاهت آماده ساخت."