Von: Liga Iran [mailto:info@liga-iran.de]
Gesendet: Sonntag, 13. Juni 2010 10:11
An: liga-iran@gmx.de
Betreff: درجستجوی حقیقت
Datum: Sat, 12 Jun 2010
Betreff: درجستجوی حقیقت
پژوهشگر دانشگاه پرینستون یا
سردسته قاتلان میکونوس؟
طبق اخبار موثقی که منشتر شده است1،
سید حسین موسویان، سفیر سابق جمهوری اسلامی در آلمان، ظاهرا برای ادامه تحصیل دانشگاه معبتر پرینستون به آمریکا آمده و بعنوان پژوهشگر مشغول به کار گشته است. موسویان در زمان قتل رهبران کرد در رستوران میکونوس، بالاترین مقام رژیم ایران در آلمان بود و سفارتخانه را به مرکز جاسوسی، توطئه علیه ایرانیان و هماهنگی کارهای تروریستی تبدیل نموده بود. البته ایشان نیز مانند بقیه تروریستهای آندوره، به باند رفسنجانی وابسته بود.
وی در بازگشت به ایران مدتی سرپرست تیم
مذاکره کننده هسته ای رژیم با اروپا بود و بعد وارد مجمع تشخیص مصحلت گردید و بعنوان معاون مرکز تحقیقات مجمع فعالیت مینمود. چند سال پیش که احمدی نژاد و سپاه پاسداران شروع به تصفیه باند رفسنجانی و مافیای وابسته به وی از بخش های مختلف سیاسی و اقتصادی نمودند چند تن از وابستگان هاشمی در تیم هسته ای مثل سیروس ناصری و حسین موسویان مورد تعقیب قرار گرفتند. جرم ناصری اختلاس مالی در جریان قرار داد شرکت اورینتال کیش با کمپانی آمریکائی هالیبرتون
(وابسته به دیک چینی) بود. جرم موسویان جاسوسی برای کشورهای غربی بود. ناصری به اتریش گریخت و بعد آرام به کشور بازگشت و موسویان نیز چند روز بازداشت بود و سپس با فشار رفسنجانی آزاد شد.
البته این اولین بار نیست که دیپلمات های بالای حکومت ایران برای کسب علم و ادامه تحصیل به آمریکا میآیند و درب بهترین دانشگاههای آمریکا برویشان بازمیگردد. تا همین سال گذشته، عباس ملکی که معاون وزیر خارجه بود در دانشگاه هاروارد بعنوان کارشناس عالیرتبه مشغول تحصیل بود. محمد جعفر محلاتی و فرهاد عطائی، دو تن دیگر از معاونین وزارت خارجه حکومت نیز در شهر دانشگاهی بوستون مشغول کسب علم بودند.
جای تردید نیست که ورود موسویان به یکی از بهترین موسسات آموزشی جهان، بخاطر مدارک علمی ایشان یا نبوغ ذاتی اش نیست.
گشودن فرش قرمز روی مقامات سابق، در درجه اول مدیون گشاده دستی بنیادهای ریز و درشتی است که یا سرشان به رژیم وصل است یا اینکه برای بازنگاه داشتن باب دوستی با رفسنجانی، به نوچه ایشان لطف و محبت کرده اند.
اما تا آنجا که به وزارت خارجه آمریکا
مربوط میشود، قضیه بازهم شرم آورتر و تاسف بار تر است. این وزارتخانه، در آرزوی معامله کوچک یا بزرگ با باندهای ریز و درشت حکومت ایران، چند سالی است که یک درب مخصوص پشت دروازه آمریکا کار گذاشته تا هر تروریست و جانی سابق رژیم را بدون سر و صدا و تحت عناوین مختلف وارد آمریکا کند تا هم رابطه با جناح مربوطه در ایران برقرار بماند و هم در صورتیکه بر حسب تصادف این جناح در دعوای درونی حکومت دست بالا را گرفت، آنوقت کلاه آمریکا پس معرکه نماند.
البته با شروع جنبش سبز، راه برای فرصت
طلبی بسیاری از وابستگان حکومت نیز بسیار آسانتر گشته است. اکنون میشود در کمتر از چند ثانیه یک کراوات یا شال و کلاه سبز به خود آویزان کرد و خود را اپوزیسیون رژیم معرفی نمود. در اینصورت، این افراد نه تنها هیچ نیازی به پاسخگوئی به گذشته سر تا پا جنایت بار خود نیز نمی بیند بلکه ضمن طلبکاری از قربانیان این رژیم که از جهنم آخوندی به خارج مهاجرت کرده و مشعل مبارزه با
حکومت را سی سال است زنده نگاه داشته اند، خود را رهبر جنبش دموکراسی خواهی مردم نیز معرفی می نمایند.
از آنجا که موسویان هنوز لب به سخن نگشوده است نمی توان با قاطعیت گفت که آیا واقعا هدف ایشان ادامه تحصیل به شیوه مرحوم علی کردان است یا اینکه قصد ورود به حلقه رهبری جنبش را نیز دارند.
. 1 منبع خبر از نشریات
داخل ایران: http://www.khodnevis.org/index.php?news=6407