جنبش راه سبز - خبرنامه
|
Posted:
ح.ف -
بدست خود درختی می نشانم به پایش جوی آبی می کشانم کمی تخم چمن بر روی خاکش برای آن کسانی می فشانم که جان خود زکف دادند و رفتند که گویم حقتان رامی ستانم بگویم گر ندا بر خاک کشتند ندایش را به دنیا می رسانم بگویم گر نباشد کاوه اینجا شقایق هست ، من جان می فشانم نیامد باز نوشدارو به وقتش که سهرابم برفت، خون شد به جانم منم سهرابم ، سهراب باقی بر این کیش ومرام خود بمانم درختم کم کم آرد برگ و باری زند بر سنگ خارا زخم کاری به هر شاخه هزاران برگ روید ز هر برگی بریزد ، لاله روید زهر برگی که اهریمن زما چید هزاران برگ سبز تازه روئید اردیبهشت 89 ح – ف |
برای (بهزاد سبز) بهزاد نبوی عزیز Posted: ر.س - الحق والانصاف که بهزادی تو که درس پایمردی را استادی خفته در رخت نرم، نابخردان تو پیر سیاست و خرد، به سلول انفرادی بر سر حق هموطن مظلوم به که چه مردانه تو ایستادی کوه ستم ز کار تو در لرزه گشت بوسه بر دستت زنم که فرهادی |
Posted: ر.س - تا که میر و شیخ شجاع تا مردم آگاه و پای به راه تا شیر زنان سبزاندیش بگذشته بهر تو از جان خویش ای وطن، امید است به آزادیت ای رفیق، باز بینم آزادیت |
Posted: صادق - بهار که رود تنها خواهی شد و تو خواهی ماند و باران گونه هایت رگباری که شایستگان بر گونه هایشان می بارند شاید هم رگباری که دریوزگان بر سینه ها می چکانند تا همه بگریند تا همه بدانند آب و آسمان ما تاریخ را هزار باره می خوانند آخر این بهار هم میرود گرم می شویم ، جوش میزنیم و داغ میشویم داغدار سبز های جاودان ، دختران ،پسران ، خون آب های گونه مادران داغ میشویم برای اندیشه های لختمان در تابستانی که دروغ هیزم دژخیم است، جوش میزنند که رسیده های درشت را، زودتر برچینند میوه های درشت آبدار، برای خوردن سگان، زیادی شیرینند سراسر بهار است این سرزمین شاید ما هم رسیده باشیم، به حقمان، به حلقمان ،به آنجایی که آب با لاتر از سر است در کویر باد و خس و خاشاک جایی که چشم چشم را نمیبیند بلند داد میزنند که دو بچه اصلا کافی نیست باید تمام مردان بزایند و این حقی مسلم است بهار که برود توفارغی بهار که برسد تو آزادی بهار هم پشت به پشت می آید آفتاب ستون استواری است ،در بالاترین آسمان بلند ترین روز ها هم میرسند، آنجا که سایه آزادگان، قبله می شود، سایه سارشان، سایه سارشان، کعبه می شود امن می شود ،گرم می شود ، سبزه هم سرو می شود. شاعر: صادق |
دستگیری یک دختر توسط نیروی انتظامی- 22 خرداد 89 Posted: |
Posted: |
مجلس شورای اسلامی، فوریت اقدام در برابر قطعنامه تحریم را تصویب کرد Posted: محدودیت دولت در همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی -
|
انتقاد خاتمی از رفتارهای فاشیستی بنام اسلام و انقلاب Posted:
به گزارش روابط عمومی دفتر سید محمد خاتمی، رییس بنیاد باران در دیدار روز گذشته خو با اعضای شورای مرکزی سازمان جوانان و دانشگاهیان حزب اعتماد ملی، با بیان اینکه وعده دیدار ما پیش از این بود ولی اینکه تصادفا در 25روز خرداد صورت گرفت، اظهار داشت: 25خرداد روز بزرگی است چرا که این روز نسبتی با انتخاب و انتخابات دارد. رئیس بنیاد باران با اشاره به اهمیت جایگاه انتخابات در یک نظام مردمسالاری افزود: در انقلاب ما مساله حاکمیت بر سرنوشت امری است اساسی که از دهها سال قبل مورد اهتمام مردم ما بوده است و بهخصوص رهبر والاقدر، بنیانگذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی، روی مساله انتخابات و حضور مردم و به خصوص جمله طلایی "میزان رای ملت است " تکیه زیادی داشتند بنابر این انتخابات بسیار مهم است و 25 خرداد هم به هر حال نسبتی با انتخابات و مردم دارد. رئیسجمهور سابق کشورمان تصریح کرد: اگر اعتراضی وجود دارد ناشی از دغدغه مردم نسبت به حاکمیت بر سرنوشت است. صرفنظر از درستی یا نادرستی اعتراض؛ اصل دغدغه بسیار با اهمیت است. وی ادامه داد: 25 خرداد یکی از روزهای با شکوه حضور خود جوش انبوه مردم در عرصه، با مدنیترین شیوهای که ما بتوانیم آن را تصور کنیم است و نشانه رشد کشور ماست که با کمال آرامش و بدون تنشی، بدون سازماندهی این جمعیت به صحنه آمد و حضور رشیدانه خود را اعلام کرد. خاتمی تاکید کرد: 25 خرداد میتوانست و هنوز هم میتواند مبنایی باشد برای یک نوع انسجام جهتدار در راستای اهدافی که انقلاب اسلامی ما داشت،یعنی حاکمیت مردم بر سرنوشت. رئیس موسسه بینالمللی گفتو گوی فرهنگها و تمدنها بیان اینکه آزادی بیان و تشکیل اجتماعات و در عین حال همبستگی ملی نسبت به مصالح و منافع ملی برای همه ما مهم است، اظهار داشت: در روز 25 خرداد میشد از این موقعیت استفاده کرد و ایران و جمهوری اسلامی را وارد فضای تازهای کرد که با حضور و محوریت مردم و اعتماد به آنها بتوانیم به سوی قلههای پیشرفت حرکت بکنبم که متاسفانه اینگونه نشد و برخوردهای نامناسبی صورت گرفت که ما هنوز هم ما داریم تاوان این مساله را میدهیم. وی افزود: امروز هم تعداد زیادی از برادران و خواهران و جوانان ما در زندان هستند، برخوردها درست نبوده، هزینههای فراوان انسانی و مالی در این زمینه دادهایم و بدتر از همه اینکه اعتمادها بهم خورده و کسانی متاسفانه سبب شدهاند نسل جوان ما کم کم تردیدهایش نسبت به حادثه معمولی موجود در جامعه را سرایت به اصل نظام بکند و و همین مساله زمینهساز سوء استفاده کسانی شود که اصل انقلاب و نظام و ایران را نمیخواهند. رئیس دولت اصلاحات یادآور شد: وقتی حزب اعتماد ملی تشکیل شد گرچه دلخوریهایی بین کسانیکه هدف مشترک داشتند وجود داشت، اما بسیار جای خوشبختی بود که ما راه خودمان را با ایجاد تشکلهای مردمی و مردم بنیاد میخواهیم ادامه دهیم و این تشکل هم به تشکلهای دیگر اضافه شد. وی ادامه داد: این تشکیلات با محوریت جناب آقای کروبی که سوابق روشنی چه قبل و چه بعد از انقلاب داشتهاند و نه حول قدرت که دقیقا از پایین و برای ایجاد تشکلی که بتواند اهداف و برنامههای خود را اجرا کند و حتی بتواند دولت ساز باشد نه دولت ساخته شکل گرفت و موثر هم بود. خاتمی تاکید کرد: بسیار متاثرم که امروز حتی تحمل وجود حزب اعتماد ملی هم در جامعه ما نمیشود و حتی با عنوانهای مختلف، شخص جناب آقای کروبی و اعضاء این حزب مورد جفا قرار میگیرند و به جای نقد صحیح، شاهد تخریبها و توهینهای یکطرفه و جفاها هستیم. رئیسجمهور سابق کشورمان افزود: ما افتخار این را داریم که انقلاب ما عرضه کننده یک نظام مردمسالار وفادار به معیارهای اسلامی و دینی در جامعه بوده و هست و این جمع بین مردمسالاری و دین داری از ابتکارات نظام ما بود و حاصل آن هم جمهوری اسلامی بود. وی با تاکید بر اینکه مردم سالاری جز با حضور مردم و تشکلهای برآمده از مردم و اراده و خواست و نیازهای مردم تحقق پیدا نمیکند، اظهار داشت: این شوخی است که بگوییم مردمسالاری هست ولی تشکلهایی که از سلایق و دیدگاههای مختلف در جامعه نمایندگی میکنند و اینکه بتوانند با مرکزیت دادن به این دیدگاهها جامعه را هدایت کرده و باعث رشد جامعه شوند محدود شوند. خاتمی تاکید کرد: «در دنیای امروز بدون تشکل اصلا اداره یک کشور غیر ممکن است، اگر تشکلهای مردمی باشند، اگر آزادی بیان، اندیشه و اجتماعات وجود داشته باشد بهصورت طبیعی، مردمسالاری مسیر خود را طی میکند و در غیر اینصورت تشکلهایی بهوجود میآیند که نسبتی با مردم ندارند و گاهی هم فراگیر میشوند که اجازه حضور و بروز هیچ تشکلی را نمیدهند گرچه خود آنها نمایندگی از کل افکار عمومی نکنند. وی یادآور شد: بدون تشکلها، حتی نیروها و سازمانهایی که مسئولیت غیر سیاسی دارند عهدهدار امور جامعه میشوند یعنی در عرصههای اقتصادی، سیاسی، اطلاعاتی و امنیتی محوریت پیدا می کنند و با تشکل ویژه راه را ادامه می دهند و این خود زمینهساز دفع مردم و جدا شدن مردم از صحنه میشود و برای جامعه مشکل پیدا میشود. به عقیده رئیس دولت اصلاحات در حال حاضر در جامعه شاهد وضعیتی هستیم که یک جریانی و طرز تفکری خودش را محور و اساس انقلاب میداند و متاسفانه حاضر است برای دفع آنهایی که به عنوان رقیب خود میشناسد و برای تثبیت حاکمیت خود از همه چیز سوء استفاده کند. وی افزود: این جریان خیلی ساده همه ارزشها و سرمایهها، امام، انقلاب و رهبری را در مسیر هدف خاص بکار میگیرد و طوری وانمود می کند که انها تجسم امام، رهبری و اصل انقلاب هستند و هر کس با سلایق آنها مخالف باشد او ضد انقلاب و نظام و مخالف مصالح کشور است و بعد در سطح وسیع شروع به تبلیغات گستردهای میشود برای بدنام کردن و تهمت زدن به گروهها و جریانات و افراد. سیدمحمد خاتمی تاکید کرد: ببینید تعبیرهایی که در مورد شخصیتهای برجستهای که در انقلاب ما بودند چقدر نارواست؛ چقدر گشاددستانه هر نسبتی بخواهند به آنها میدهند و هر برخوردی با آنها میکنند متاسفانه اسم آن را هم می گذارند دفاع از اسلام و انقلاب و امام و حتی چهره امام را هم حاضرند طور دیگری نشان دهند. رئیس جمهور سابق کشورمان یادآور شد: حالا اگر فقط صرف تبلیغات بود این خیلی بد بود، اما بدتر آن است که انسان احساس میکند این روال و رویه اساس یک استراتژی و سیاستی میشود که در برخوردهای سیاسی، امنیتی و قضائی با افراد و جریانات اجرا میشود. وی افزود: ما میبینیم آن نهادهایی که باید صلاحیتها را مشخص بکنند میآیند با همین معیارها بهصورت انبوه انسانهای شایسته را رد می کنند و قدرت انتخاب مردم را محدود میکنند که این لطمه به انقلاب و روح نظامی است که امام آنرا بنیان نهاد، یا در برخوردهای قضایی و امنیتی که در جامعه هست، ما میبینیم همین طرز تفکروجود دارد؛ در تبلیغات،صدا و سیما و بولتن ها و در اجرا و عمل هم این مسائل وجود دارد که بسیار خطرناک است. رئیس بنیاد باران تصریح کرد: متاسفانه ما میبینیم جنبههای تبلیغی و عملی یکسان است، یعنی فقط در مقام تبلیغ نیست که فردی را متهم به همه اتهامات میکنند، دروغ و ناسزا و نسبتهای ناروایی که هر کدام از آنها جرمهای بزرگی است و با کمال امنیت این اتهام ها را میزنند، برخوردها را میکنند و تخریبها را انجام می دهند در عمل هم می بینیم حذف و طرد را وجهه همت قرار میدهند. خاتمی یادآور شد: شما دیدید با بسیاری از جلسات عادی که جریاناتی آن را نمیپسندند چگونه برخورد کردند، شما دیدید در 14 خرداد نسبت به بیت امام و حجت الاسلام والمسلمین حاج حسن آقا و شخص امام چه جسارتهایی شد و نیز همین روزهای قبل نسبت به جناب کروبی و بیت مرجعیت شیعه چه برخوردی انجام دادند. وی افزود: سابقه حضرت آیتالله صانعی روشن است و تاییدی که امام از ایشان کردند، ایشان از شاگردان خوب امام بودند، مسئولیتهای بسیارمهمی داشتند و امروز تعداد زیادی مقلد دارند، وقتی این طور با بیت ایشان برخورد کنند باید نگران بود. نمی توانیم بگوییم اینها خودسر هستند که با آزادی و امنیت کامل هرگونه توهین و اهانت را انجام میدهند، اصول اخلاقی و اسلامی و قانون اساسی را زیر پا میگذارند و هیچ کس با آنها برخورد نمیکند. آنها مجهز به تجهیزاتی هستند که در اختیار افراد عادی قرار نمیگیرد، اینها مساله سادهای نیست. رئیسجمهور سابق کشورمان با بیان اینکه اینها روشهایی نیست که امام میخواست، تاکید کرد: این روشی نیست که قانون اساسی ما ان را قبول داشته باشد، بنده مطمئنم رهبری و ردههای بالای مملکت هم این روشها را نمیپسندند و متاسفانه اینها را به نام اسلام و امام و رهبری تمام کردن ظلم مضاعف است، علاوه بر اینکه در جامعه شکاف ایجاد میکند، نیروهایی که باید در خدمت مردم کشور و نظام قرار بگیرند از کاری که باید انجام دهند محروم میشوند، چهره امام و انقلاب لطمه میبیند و باید فکر اساسیتری کرد. رئیس موسسه بینالمللی فرهنگها و تمدنها تصریح کرد: امروز فشاری که روی ایران است و بسیار زیاد است، قطعنامهای که در شورای امنیت صادر شد چندمین قطعنامهای است که علیه کشور صادر شده و این در حالی است که در برابر جنایات اسرائیل نه تنها اقدامی نمیشود بلکه حمایت هم میکنند. وی یادآور شد: اینها دشمنی علیه ایران است و دودش به چشم مردم میرود و هیچکس نمیتواند روشهای دشمنانه علیه ملت ایران و انقلاب را قبول کند. خاتمی ادامه داد: ایران که میخواهد طبق ظوابطی که هست برخوردار از تکنولوژی صلحآمیز هستهای باشد، این طور مورد فشار قرار میگیرد، در حالیکه دیگرانی که سلاحهای مخرب و زرادخانههای بزرگ اتمی دارند نه تنها مورد فشار قرار نمیگیرند مورد حمایت هم قرار میگیرند. رئیس دولت اصلاحات تاکید کرد: این دشمنیهایی است که علیه ما میشود و در اینجاست که ما باید وحدت داشته باشیم و در کنار هم قرار بگیریم، با کدام نیرو می خواهیم در مقابل دشمنیهای دیگران بایستیم؟ و این در حالی است که در داخل شاهد سیاستهائی هستیم که به انفکاک و جدائیها و تقویت دشمنیها می انجامد. وی افزود: البته ما باید سیاستهایی که ما را به آنجا کشاند ارزیابی کنیم که درست بوده یا به آنها کمک کردهایم که بتوانند این طور به ما لطمه بزنند؟ اینها باید ارزیابی شود. سیدمحمد خاتمی تصریح کرد: الان زمانی است که ما باید اتحاد داشته باشیم و در کنار هم قرار بگیریم، نباید جریاناتی بیایند و همه نیروهای انقلاب را مورد اتهام قرار دهند با جوانان برخوردهای خشن کنند و حتی افراد اجازه نداشته باشند جلسه عادی بگیرند وحرفهای در چارچوب قانون بر فرض اعتراض هم باشد بزنند چرا که نتیجه کار این است که نسل جوان ما با این کارها از اسلام وانقلاب دور خواهد شد. وی ادامه داد: اگر کسانی مخالف مدیریت موجود در کشور هستند و میگویند این مدیریت با معیارهای انقلاب اسلامی و خط امام (ره)سازگار نیست و با مصالح کشور نمیخواند اینها خیرخواه مملکت هستند.اگر آنها گفتند در یک فضای آزاد مردم تصمیم بگیرند و مدیریتی که متناسب با شان انقلاب و ایران اسلامی است باشد اینها دوستداران انقلاب هستند. رئیس دولت اصلاحات یادآور شد: باید در یک فضای آزاد وضعیت اقتصادی کشور و مدیریتی، دانشگاهی و روابط خارجی نسبت به سالهای قبل مورد بررسی قرار گیرد و مورد نقد قرار بگیرد و به مردم هم اطلاع درست داد تا بتوانند تصمیم بگیرند. رئیسجمهور سابق کشورمان افزود: بزرگان کشور و مملکت که دلشان برای امام و انقلاب و خط امام میسوزد باید توجه داشته باشند که زیان بزرگ آنجایی متوجه نظام و امام و کشور است که اگر کسی دلش میسوزد باید متهم بشود به همه اتهامات، دروغ و تهمت! آزادانه نسبتهای عجیب و غریب به چهرههایی میدهند که سر تا پای زندگیشان علاقهمندی به انقلاب و ایران و امام بوده است. دغدغه آنها قانون اساسی بوده و هست. وی هشدار داد: نتیجه این روش که از یک طرف در عرصههای سیاسی همه راهها را میبندند که فقط یک جریان خاص بتواند در عرصه حضور داشته باشد، درعرصه اجتماع عرصه را تنگ کنند و با روشهای ضداخلاقی، البته سازماندهی شده همه نیروها را در تنگنا قرار دهند، نارضایتیهایی است که در اقشار مختلف مردم وجود دارد. سیدمحمد خاتمی تصریح کرد: کجاست عدالت؟ آیا امروز زندگی مردم آسانتر شده یا مشکلتر؟ کسانیکه مخالف این روشها هستند خیرخواه انقلاب و جامعه هستند نه کسانیکه میکوشند حتی چهره امام و نظام را بد جلوه دهند. رئیس جمهور سابق کشورمان تاکید کرد: همه باید دست به دست هم دهند و به فکر چاره باشند چون این رفتار و روشها درست نیست باید جلوی تهمت زنندگان، تخریب کنندگان و کسانیکه روشهای خشن دارند را گرفت. وی یادآور شد: بنده در حد توان به غرب و لیبرالیسم نقد داشتهام و کردهام. کتاب از دنیای شهر تا شهر دنیا را بخوانید فصل آخر آن نقد لیبرالیسم است. بنده متهم میشوم به طرفداری از لیبرالیسم و از آن طرف یک نوع رفتارهای فاشیستی در کشور وجود دارد که به نام اسلام و انقلاب میخواهند آن را در کشور جا بیندازند. رئیس بنیاد باران تاکید کرد: ما نمیتوانیم با حربه فاشیسم به جنگ لیبرالیسم برویم، هم فاشیسم و هم لیبرالیسم قابل نقد است البته فاشیسم از لیبرالیسم بسیار بدتر و خطرناکتر است. وی ادامه داد: ما مردم سالاری را با همه وجود قبول داریم و معتقدیم که اسلامی که امام نماینده آن بود با مردم سالاری سازگار بود، آزادی بیان آزادی اندیشه و آزادی اجتماعات، انتخابات آزاد شرایطی است که در مردمسالاری باید وجود داشته باشد و واقعا اگر این طور بود ما میتوانیم در مسیر اهداف انقلاب حرکت کنیم و جلو برویم. سیدمحمد خاتمی خاطر نشان کرد: راهکار این است همه با هم با داوری قاتون اساسی و معیارهایی که امام گفت نه با تفسیرهای نا به جا کار را انجام دهیم، متاسفانه بعد از امام جای قواعد و استثناها عوض شد. در ابتدای این دیدار سید باقر اسکوئی رئیس سازمان جوانان و دانشگاهیان حزب اعتماد ملی ضمن تبریک روز باشکوه 25خرداد 88 و حضور حماسی ملت بزرگ ایران در پاسداشت اهداف اصیل انقلاب و نظام با اشاره به فشارها و تهدیدات روز افزون داخلی و خارجی به بیان دغدغه های فعالان سیاسی و دلسوزان نظام پرداختند. وی خاطر نشان کرد:«جناب آقای خاتمی امروز بیش از پیش یک سرمایه ملی و بینالمللی در عرصه کشور است و انتظار ما این است که جنابعالی با توجه به اشرافی که به مسائل دارید و مقبولیت مردمی فراگیرتان در خروج از بحران کنونی که آینده کشور و نظام را به مخاطره انداختند نقش پر رنگ تری ایفا نموده و همچون گذشته این برهه حساس در کنار مردم ایران بمانید. |
در مبارزه با ولایت جائر راهی دراز در پیش داریم Posted: نامه محسن کدیور به سید حسن خمینی - به گزارش جرس، این روشنفکر دینی، در بخشی از نامه خود از نوه آیت االله خمینی پرسیده است: اگر اراده ملی (یا نظر اکثریت مردم) بر خلاف رأی ولی فقیه بود، آیا باز هم میزان رأی ملت است؟ اگر ولی امر دیکتاتوری کرد، در حالی که شرعا از ولایت ساقط شده است، اگر با زور مردم را سرکوب کند و با تهدید یا تطمیع مجلس خبرگان را ساکت کند و به قوای نظامی و امنیتی برای بقای قدرتش متوسل شود، چه باید کرد؟ به کدام دلیل شرعی یا عقلی حکومت مادام العمر فقیه به دیکتاتوری منجر نمی شود؟ (مادام الشرائط که با پرسش قبلی تعارفی بیش نیست). بالاخره پرسش نهایی این است با توجه به تجربه عملی دو دهه اخیر ایران، آیا تصور ولایت مطلقه فقیه باعث تصدیق به بطلانش نمی شود؟ وی در ادامه با اشاره به نظریات رهبر انقلاب ایران در مورد اصل نظریه و مصداق کنونی ولایت فقیه و همچنین مقدم دانستن حقیقت بر مصلحت، آورده است: از آنجا که اصل ولایت فقیه و مصداق فعلی آن (بنا به شهادت مرحوم پدر شما و سه نفر دیگر از سران نظام در آن زمان) مورد رضایت آیت الله خمینی بوده است، آیا علاوه بر براهین نظری، ارزیابی منصفانه دو دهه اخیر بالاترین دلیل بر بی اعتباری این نظریه نیست؟ پرسش جدی این است: خط امام این "خطای فاحش" را چگونه می خواهد اصلاح کند؟ کدیور در پایان این نامه که خود آن را "بحث طلبگی" دانسته، نوشته است: امیدوارم شما نیز در تحقیقاتتان به این نتیجه برسید که ولایت شرعی فقیه بر مردم فاقد مستند معتبر عقلی و نقلی است، و ولایت مردم بر خودشان تنها طریقی است که عقل و نقل به صحت آن شهادت می دهد. متن کامل این نامه به این شرح است:
باسمه تعالی برادر گرامی حضرت حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی سلام علیکم وقایع 14 و 23 خرداد تهران و قم زنگ خطری بود که خبر از سقوط ارزشهای اخلاقی و موازین اسلامی در ایران آن هم در حق بازماندگان و بیت بنیانگذار جمهوری اسلامی می داد. کارگردانان این نمایشهای رسوا پیش بینی نمی کردند که اقدام شنیعشان با اعتراض بسیاری از فقها و مراجع از یک سو و اکثر ملت ایران از سوی دیگر مواجه شود. موقع را مغتنم شمرده به عنوان یک دوست مشفق ضمن ابراز تاسف فراوان از ظلمی که ارباب قدرت در حق شما روا داشتند، با شما برادرانه درد دل می کنم و بحثی طلبگی در میان می گذارم: اول. شما در قبال ظلمی که بر ملت ایران می رود، از چند جهت مسئولید: اول، به مثابه یک شهروند ایرانی در مطالبه حقوق قانونی؛ دوم، به مثابه یک مسلمان در امر بمعروف و نهی از منکر و نصیحت به ائمه مسلمین؛ سوم، به عنوان یک عالم دین در وفا به عهدی که خداوند با عالمان بسته است که در قبال ظلم و بدعت و مشوه کردن سیمای دین و مذهب ساکت ننشینند؛ و بالاخره چهارم، به عنوان نواده مرحوم آیت الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی در قبال تحریف راه و مدرسه اش و بدنام کردن میراث معنویش جمهوری اسلامی. اگرچه این جهات متداخلند، اما هر یک در جای خود اهمیت دارند. بحث من در جهت چهارم است. دوم. جدّ شما مرحوم آیت الله خمینی در فقه سیاسی صاحب مکتب است. این مکتب مفاهیم و اصول تازه ای را وارد فضای اندیشه اسلام شیعی کرد، از قبیل: وظیفه بالمباشره فقیهان در مخالفت علنی با ظالمین و تاسیس حکومت؛ ولایت انتصابی مطلقه فقیه؛ نقش مقتضیات زمان و مکان در اجتهاد؛ اولویت مصلحت نظام بر کلیه احکام اولی شرع؛ حقوق دولت. مکتب سیاسی آیت الله خمینی رقیب قدری بنام مکتب سیاسی آخوند خراسانی دارد، با اصولی از این قبیل: انحصار ولایت مطلقه در ذات ربوبی و انکار ولایت مطلقه بشری؛ امتناع تحقق حکومت مشروعه در زمان غیبت؛ نفی مطلق ولایت فقیه و نفی تقدم فقیه در امور حسبیه و به رسمیت شناختن حق جمهور مردم، عقلای مسلمین و ثقات مومنین در امور حسبیه (به معنای موسعش شامل حوزه عمومی). در مقابل این دو مکتبِ اسلام سیاسی، فقیهان ساکت قرار دارند که نظرا و عملا با سیاست کاری ندارند. سوم. آیت الله خمینی مؤثرترین شخصیت در ایران و خاورمیانه و در زمره یکی از تاریخ سازان جهان در سده اخیر بوده است. او نظام شاهنشاهی 2500 ساله ایران را با یک انقلاب مردمی سرنگون کرد، نظام تازه ای بنام جمهوری اسلامی پایه ریزی کرد و خود ده سال با اقتدار حکومت کرد. کارنامه ایشان دربردارنده خدمات بزرگی به اسلام و تشیع و ایران و نیز چند خطای نه چندان کوچک است. استقلال ایران، قطع ایادی بیگانگان و احیای فرهنگ اسلامی در زمره خدمات ایشان است. سیاستهای آیت الله خمینی تا به آخر از جانب اکثر ایرانیان حمایت می شد. او با استقبالی تاریخی از تبعید به ایران بازگشت و بر دستان مردم قدرشناس ایران در تشییع جنازه ای میلیونی به خاک سپرده شد. چهارم. بیست و یک سال پس از درگذشت آیت الله خمینی بزرگترین میراثش در چه وضعیتی است؟ دو دیدگاه کاملا متفاوت بلکه متضاد وجود دارد. ارباب قدرت معتقدند راه خمینی با صلابت ادامه یافته و جمهوری اسلامیِ واقعا موجود تجسم عملی خط امام خمینی است. دیدگاه دوم بر این باور است که جمهوری اسلامی سالهاست از خط امام منحرف شده است. آیت الله خمینی هرگز مقابل مردم نایستاد و اکثریت مردم ایران تا به آخر به عدالت، صداقت و امانتداریش باور داشتند و او را فوق گرایشهای سیاسی موجود می دانستند. پنجم. به لحاظ نظری نیز خط امام به دو شیوه مختلف تفسیر شده است. ارباب قدرت تصویری مهیب و خشن و زورمدارانه از آن ارائه می کنند، همانکه اسلام ستیزان لائیک و بیگانگان مستکبر از وی ترسیم کرده اند. از این تلقی می توان به اسلام استبدادی، اقتدارگرا و تمامیت خواه تعبیر کرد. صدا و سیمای حکومتی و رسانه های دولتی مروج این تلقی از خط امامند. در همان روزی که به شما اهانت شد، خط امام را در این راستا تفسیر می کردند. در مقابل، اکثر مؤسسان نظام جمهوری اسلامی تصویری دیگر از خط امام ارائه می کنند که در آن: "میزان رأی مردم است" و "اسلام دیکتاتوری را محکوم می کند. اسلام یک نفر فقیه اگر بخواهد دیکتاتوری کند از ولایت ساقطش می کند". و هر نسلی حق دارد برای خودش قانون اساسی بنویسد. این تلقیِ اسلام رحمانی و انسانی از خط امام است. ششم. در اعتراض اخیرِ بخش بزرگی از ملت ایران به تقلب نهادینه در انتخابات ریاست جمهوری که بواسط سوء تدبیر آشکار مقام رهبری به سرعت به جنبشی ضد دیکتاتوری تبدیل شد، و بنام جنبش سبز شناخته شد، میرحسین موسوی، مهدی کروبی، سید محمد خاتمی و نیز اکبر هاشمی رفسنجانی از حقوق ملت دفاع کردند و از موضع خط امام کوشیدند انحراف نظام را بر مبنای قانون اساسی آن اصلاح کنند. خوشبختانه بیت آیت الله خمینی و شخص شما روح جدّتان را شاد کردید و طرف ملت را گرفتید و حاضر نشدید از ظلم حمایت کنید. شما بواسطه این انتخاب خداپسندانه تان محبوب حق طلبان سبزید، و در مقابل، سیاه دلان مستبد از شما خشمگین اند. هفتم. بیشک شما به عنوان یکی از نوادگان فاضل مرحوم آیت الله خمینی بیش از دیگران برای پاسخگویی به ابهاماتی که درباره مکتب سیاسی آیت الله خمینی مطرح است احساس مسئولیت می کنید و خواهید کرد. پرسشهای ستبری که فراروی این مکتب قرار دارد این است که در حوزه عمومی اگر اراده ملی (یا نظر اکثریت مردم) بر خلاف رأی ولی فقیه بود، آیا باز هم میزان رأی ملت است؟ اگر ولی امر دیکتاتوری کرد، در حالی که شرعا از ولایت ساقط شده است، اگر با زور مردم را سرکوب کند و با تهدید یا تطمیع مجلس خبرگان را ساکت کند و به قوای نظامی و امنیتی برای بقای قدرتش متوسل شود، چه باید کرد؟ به کدام دلیل شرعی یا عقلی حکومت مادام العمر فقیه به دیکتاتوری منجر نمی شود؟ (مادام الشرائط که با پرسش قبلی تعارفی بیش نیست). بالاخره پرسش نهائی این است با توجه به تجربه عملی دو دهه اخیر ایران، آیا تصور ولایت مطلقه فقیه باعث تصدیق به بطلانش نمی شود؟ هشتم. از آنجا که اصل ولایت فقیه و مصداق فعلی آن (بنا به شهادت مرحوم پدر شما و سه نفر دیگر از سران نظام در آن زمان) مورد رضایت آیت الله خمینی بوده است، آیا علاوه بر براهین نظری، ارزیابی منصفانه دو دهه اخیر بالاترین دلیل بر بی اعتباری این نظریه نیست؟ پرسش جدی این است: خط امام این "خطای فاحش" را چگونه می خواهد اصلاح کند؟ چه بسا گفته شود الآن وقت این حرفها نیست. با توجه به تجربه تلخی که نظریه ولایت فقیه در ایران بجا گذاشته و امروز به سد و مانع اصلی حرکت حق طلبانه مردم تبدیل شده است، اجازه دهید حقیقت را بر مصلحت مقدم کرده، تصریح کنیم تکلیف آینده ایران را "رفراندم" تعیین خواهد کرد (همان قاعده ای که جد بزرگوارتان در نخستین خطابه تاریخیش در بدو ورود به وطن در بهشت زهرا بنا نهاد و ما را شیفته خود کرد). امیدوارم شما نیز در تحقیقاتتان به این نتیجه برسید که ولایت شرعی فقیه بر مردم فاقد مستند معتبر عقلی و نقلی است، و "ولایت الأمّة علی نفسها" (ولایت مردم بر خودشان) تنها طریقی است که عقل و نقل به صحت آن شهادت می دهد. جنبش سبز در مبارزه مسالمت آمیز خود با استبداد دینی و ولایت جائر راهی دراز در پیش دارد و یاری نظری و عملی شما را سخت مغتنم می شمارد. امیدوارم خمینی جوان در آینده ای نه چندان دور از استوانه های حوزه علمیه قم باشد. دعای خیر ما بدرقه راهتان. إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّـهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ برادر شما محسن کدیور 26 خرداد 1389، سوم رجب 1431 |
طائب: مردم سران فتنه را منزوی کرده و به آنها اجازه حضور در جامعه را نداده اند Posted: جـــرس: یک فعال اصولگرا معتقد است همانگونه که حضرت موسی با سامری برخورد کرد و گفت مجازات تو این است که منزوی شوی، "مردم نیز با سران فتنه همین گونه برخورد کرده و به آنها اجازه حضور در جامعه را نداده اند و بنظرم نظام برخورد لازم را با فتنه گران انجام داده و اکنون آنها تهدیدی تلقی نمی شوند." به گزارش سایت روزنامه ایران، مهدی طائب مدرس حوزه علمیه قم، طی گفت وگویی با آن روزنامه اظهار عقیده کرده است "در مقطع کنونی انحراف برخی شخصیت ها از مسیر اصلی انقلاب، ناشی از اشرافیگری و دلبستگی افراطی آنان به فرزندان منحرف خود بوده است." طائب با بهره گیری از مشابه سازی های تاریخی اخیر رهبر جمهوری اسلامی خاطرنشان کرد "برخی افراد درباره اینکه خواص جامعه دچار ناهنجاری هایی شوند که در صدر اسلام هم روی داده است، تردید دارند؛ موضوعی که با بیان مشابهت های تاریخی حل می شود. " طائب همچنین گفت "اشرافی گری از زمان دولت هاشمی آغاز شد و از زمانی که وی سر کار آمد، برخی دنیاگرایی را با شدت بیشتری ادامه دادند. هاشمی در آن مقطع رسما در نمازجمعه از ظاهر نیروهای حزب اللهی انتقاد کرد و در آن زمان به بهانه زیبا سازی، تمام مظاهر مربوط به دوران دفاع مقدس را از سطح شهر جمع آوری کرد. کسانی که به دنبال اشرافیگری هستند سرنوشتی بهتر از زبیر نخواهد داشت . آنها نیز در ابتدای کار مومن بودند اما به مرور به دلیل دنیا دوستی به راه دیگری کشیده شدند." این فعال اصولگرا همچنین مدعی شد "از ابتدا مشخص بود که فتنه گران برای براندازی آمده اند و هورای دشمن را نیز می دیدند، با این حال حاضر بودند برای یک دستمال، قیصریه را به آتش بکشند، اما همانگونه که حضرت موسی با سامری برخورد کرد و گفت مجازات تو این است که منزوی شوی، مردم نیز با سران فتنه همین گونه برخورد کرده و به آنها اجازه حضور در جامعه را نداده اند و نظام نیز برخورد لازم را با فتنه گران انجام داده و اکنون آنها تهدیدی برای نظام تلقی نمی شوند." مهدی طائب در گفتگو با روزنامه ارگان دولت همچنین ادعا کرد "در دورانی که میرحسین موسوی نخست وزیر بود برای تامین امنیت خود، خودروهای ضد گلوله از آلمان وارد کرد و علیرغم تذکرات بسیاری که به یکی از نزدیکان وی در این زمینه دادم هیچ اعتنایی به آن نشد و در نتیجه چنین اقداماتی، به مرور آلودگی به مسائل دنیوی آغاز شد و به وزرای وی نیز سرایت کرد." گفتنی است چندی پیش علی اکبر پرورش، از فعالان اصولگرا و منتقد جریان اصلاحات، که خود از وزرای دولتهای شهید باهنر، آیتالله مهدوی کنی و میرحسین موسوی بوده، ضمن حمله به موسوی به خاطر عملکرد سیاسی یکسال اخیر وی، در مورد شخصیت وی اعتراف کرده بود "وی اصلا اهل سوءاستفاده و مسائلی از این قبیل نبود." احمد توکلی، وزیر اسبق و رئیس مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، که مخالف جدی اصلاح طلبان می باشد، هفته گذشته در گفتگو با روزنامه همشهری اذعان داشت "ویژگی موسوی در زمان نخست وزیری "استكبارستیزی و دیگری مستضعفگرایی" بود. |
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها
To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. |
Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |