۲۰ تير ۱۳۸۹
.
بعد از سخنان
جنجالی محمود
احمدی نژاد
درباره حجاب ،
موجی از
اعتراضات
علیه او به راه
افتاده و در
آخرین مورد ، حزب
مؤتلفه، در نامه ای
سرگشاده او
را بابت عدم
اجرای کامل
قانون "حجاب
و عفاف" مورد
نکوهش قرار داد.
احمدی
نژاد 23 خرداد
در یک برنامه
زنده
تلویزیونی
گفته بود:« ما اینها
را توهین می
دانیم که زن و
مردی
در
خیابان راه
بروند و کسی
بیاید بگوید
نسبت شما چیست
.هیچ کس حق
ندارد در
این
مورد سوال
کند، این به
معنای آن نیست
که ما
نابسامانی
های اجتماعی
را نمی بینیم
و یا نباید
اصلاح کنیم
بلکه می گویم
این روش، روش
درستی نیست.اینها
مال دولت نیست
و آنها را
قبول نداریم و
تا آنجایی که
بتوانیم
برخورد
و کنترل می
کنیم .
برخی
ها هستند که
تا اسم زن می
آید ناراحت می
شوند ؛ آنها
باید خود را
درست کنند . وقتی
نابسامانی
های اخلاقی
پیش می اید
همه مقصر هستند
و مردها نیز
بیشتر مقصرند.
این
اندیشه
غلط است که در
ذهن یک عده
است و باید بیرون
کنند و خود را
اصلاح کنند . نه
اینکه هر
خانمی ،
هرکاری کرد
مورد تایید است
اما نباید
پنداشت که زن مبنا
و مرکز مشکلات
است .باورمان
این است که
هرکجا زن به
طور انبوه
وارد
شد اجتماع
انها بسیار
سالم تر ،
صحیح تر و
اخلاقی تر است.
عده
ای
در هر دوره ای
هر چند ماه می
خواهند
جنجالی در
کشور به پا و
برخورد کنند و به
صراحت می گویم
ما مطلقا و از
بنیاد ، این
را قبول
نداریم .
این
بدان
معنا نیست که
ما از عده ای
که به طور
سازمان یافته
بخواهند
مشکلات اخلاقی را
در جامعه
گسترش دهند
چشم پوشی کنیم
بلکه باید با
کار اطلاعاتی
و شناسایی
و قانونی انها
را بازخواست و
مجازات کنیم .
برخی
ها می گویند
باید امر به
معروف کنیم و
این حرف درستی
است اما قبل
از امر به
معروف باید
پدیده
ای در جامعه
تبدیل به
معروف شود و
وقتی معروف شد
و عموم جامعه
گفتند این کار
خوبی است با روش
درست به او می
گوییم این
موضوع را رعایت
کند . اما اگر
کسی اصرار
دارد سازمان
یافته
و
با وصل به
بیگانه ذهن
جوانی را
تخریب کند ،کارش
جداست .هیچ کس
نباید بدون حکم
قاضی ،کسی را
مجازات کند
مگر جاهایی که
بر طبق قانون
باشد مثلا
در
جرایم
راهنمایی و
رانندگی و
نپرداختن قبض برق .
اما
اینکه برای
مسائل
اجتماعی
ماموری خودش تشخیص
دهد و خودش
مجازات کند
صحیح نیست و
امیدواریم
نیاز به تذکر
جدی من نداشته
باشد . »
بعد این
سخنان چنان به
احمدی نژاد
حمله شد که
گویی او اصل
حجاب را منکر
شده
بود و حال
آن که او ، نه
از اصل حجاب و
عفاف ، که از
روش های قهر
آمیز موجود
در برخورد با
بدحجابی
انتقاد کرده و
حرف دل بسیاری
از مردم ایران
را
زده بود.
روی سخن با
سیاسیون ،
نمایندگان
مجلس و احزابی
است که هم و غم
نحوه لباس
پوشیدن
بانوان را دارند
و مدام بر
دولت خرده
می گیرند که
چرا در این
باره کاری نمی
کند و سخت نمی
گیرد.
خطاب ما به
مسوولانی که
نامه سرگشاده
به احمدی نژاد
می
نویسند یا
نمایندگانی
که تومار حجاب
امضا می کنند
، می گوییم:
شما که به فکر
قانون عفاف و
حجاب هستید ، این
قدر که برای
نحوه لباس
پوشیدن مردم
حرص می خورید
و تکاپو می
کنید ،
برای معیشت و
آسایش و آرامش
آنها هم جوش
بزنید!
کاش می شد
روزی این خبر
تیتر روزنامه
ها
شود که حزب
موتلفه یا
نمایندگان
مجلس ، برنامه
ای عملی برای
کاستن از تعداد
افراد
نیازمند به
کمک های کمیته
امداد ارائه
داده اند تا 9
میلیون نفر از
یک کشور 70 میلیونی
تحت پوشش
کمیته امداد
نباشند. این
عدد و رقم
خجالت آور و
تأثر انگیز
نیست؟!
کاش
نمایندگانی
که
بیانیه می
دهند و مصاحبه
می کنند و نطق
پیش از دستورشان
قضا نمی شد ،
کمی
هم ککشان
بگزد که مردم
دومین کشور
گازی جهان مجبورند
برای پر کردن
سیلندر گاز
خودروهایشان
، مدت های
طولانی در صف
های طویل معطل
شوند و
صدایشان هم درنیاید.
نمایندگان و
سیاستمدارانی
که دغدغه حجاب
دارند ، اما
این را هم
پیگیری کنند
که ظرفیت
تولید نفت
ایران روز به
روز
کمتر و
کمتر می شود و
از 4 میلیون و 106
هزار بشکه در
سال 84 به 3
میلیون و 600هزار
بشکه در روز
رسیده است. صادرات
نفت مان هم
نصف و جمعیت
مان
افزایش
یافته است. این
یعنی اینکه
همه ما اعم از
با حجاب و
بدحجاب ، در پروسه
فقیرتر شدن
قرار گرفته
ایم و درآمد
سرانه مان
دارد کاهش می
یابد و این در
حالی است که
طبق برنامه
باید در حال
حاضر حدود 5
میلیون بشکه
در
روز تولید
داشتیم ؛ این
هم به اندازه
خروش بر
بدحجابان ، ارزش
پرداختن و غصه
خوردن و البته
کار کردن دارد.
سن آغاز
اعتیاد به
مواد مخدر در
کشور طی 15 سال
اخیر ، 7 سال
کاهش یافته و
به 21 سالگی رسیده
است ؛ این
فاجعه هم به
اندازه
بدحجابی زنان
و دختران ارزش
آن
را دارد که
لااقل نامه ای
، بیانیه ای ،
خشمی و خروشی
را در میان
مسوولان ،
سیاسیون ،
احزاب و
نمایندگان
مجلس باعث شود.
ای کاش
برای هر اصل بر
زمین مانده
قانون اساسی
نیز لااقل به
اندازه همتی
که برای صدور"بیانیه های
حجاب محور" از
خود نشان می
دهند ، وقت و
انرژی صرف می
کردند تا شاید در
مسیر عملی شدن
همه اصول آن
قرار بگیریم.
این سخن را
می شود تا مثنوی هفتاد
من کاغذ ادامه
داد و درد دل
ها را تازه
کرد و آه از
نهاد ایرانیان
ایران دوست
بلند کرد ،
اما عاقلان را
اشارتی کافی
است و امید که
دغدغه
مندان حجاب ،
که لابد درد
دین دارند و خیر
و صلاح مردم
ایران را می
خواهند ،
به اندازه ای
که در باب
حجاب ، سخن می گویند
و نگرانی می
کنند ، در اندیشه
سایر مشکلات
کشور نیز
باشند و بدانند
که مردم ،
آنان را فقط
برای حفظ
حجاب زنان و دختران
، بر آن صندلی
ها ننشانده
اند .
.
.