«مین»‌هایی که قربانی می‌گیرند

 

 

ندای سبز آزادی – محمد صادقی: هنوز ساعتی از انتشار خبر فوت یکی دیگر از کودکان مجروح در حادثه آتش سوزی مدرسه دخترانه در پیرانشهر نگذشته بود که خبر کشته شدن دو کودک ساکن جزیره لارک بر اثر  انفجار مين بار دیگر افکار عمومی را در بهت و اندوه فرو برد.

این بار «دریا» است که فاجعه را با خود به «ساحل» آورده است.

گفته شده که انفجار بر اثر عمل كردن مين هاي دريايي به جا مانده از رزمایش های نظامی در خلیج فارس بوده كه از سمت دريا به ساحل آمده و كودكان آن را برای بازی به منزل آوردند اما غافل از آنکه با «جان» خود بازی خواهند کرد.

«متأسفانه ما در دريا و ساحل امنيت جاني نداريم» این را پدر یکی از کودکان تکه تکه شده جزیره، به خبرنگاری گفته است.

او می گوید: «هر زماني كه رزمايشي برگزار مي‌شود به مردم و ساكنان جزيره لارك اطلاع داده نمي شود و هر بار متأسفانه با چنين مشكلاتي مواجه مي شويم»

مصیبت که بخواهد بیاید فرقی ندارد از دریا و ساحل باشد یا از هوا، از لوله بخاری کهنه مدرسه ای در آن روستای کوچک باشد و یا حتی اتوبوسی که قرار است فرزندان عزیزتر از جان مردم را راهی «نور» کند.

فصل مشترک همه این مصیبت ها و حوادث دلخراش اما سوء مدیریت‌ها، بی تدبیری‌ها و بی مسئولیتی‌های مقامات به اصطلاح مسئول است.

 

مین‌ها همچنان قربانی می گیرند

با گذشت سالها از پایان جنگ تحمیلی، انفجار مین در شهرستانهای غربی و جنوبی کشور همچنان قربانی می گیرد و جان مردم و نیروهای نظامی در این مناطق را به شدت تهدید می کند.

وجود میدان های وسیع مین باقیمانده از جنگ، نبود نقشه ای دقیق از میدان های مین در جبهه های جنگ در مرزهای غربی و جنوبی و البته کار گذاری مین های دریایی در نزدیکی سواحل خلیج فارس و دریای عمان از جمله عواملی هستند که هر لحظه احتمال تلفات انسانی و مالی را در این مناطق دو چندان کرده است.

تنها در چهارم آبان امسال شش نفر از کارکنان شرکت خنثی کننده مین در منطقه دهلرن بر اثر انفجار مین کشته شدند.

هفتم آبان ماه سال گذشته نیز خبر انفجار یک مین ضد نفر در داخل اتوبوس دانش آموزان 12 تا 14 ساله استان چهارمحال و بختیاری که با عنوان اردوی «راهیان نور» برای بازدید از مناطق جنگی ایران و عراق رفته بودند، بیش از ۲۰ دانش آموز را به خاک و خون کشید و به شدت مجروح کرد.

درباره علت این حادثه گفته شد که به دنبال انتقال یک مین ضد نفر باقی مانده از جنگ ایران و عراق به داخل اتوبوس، این مین منفجر و موجب قطع دست یکی از دانش آموزان و جراحت شدید به جمجمه، قفسه سینه و دست و پای ۱۷ دانش آموز دیگر شد.

در همان زمان اعلام شد که در جریان این اردو استفاده از مربیان کم تجربه و سپردن دانش آموزان به آنان، عدم بازدید بدنی از دانش آموزان پس از بازدید از منطقه جنگی، بی نظمی حاکم بر منطقه مورد بازدید، و وجود ده ها سلاح بدون نظارت در میدان، نبود امکانان درمانی و بهداشتی لازم در منطقه و نبود آمبولانس برای انتقال مصدومان احتمالی به مراکز درمانی موجب شده تا اردوی دانش آموزان به حادثه خونینی ختم شود.

پیشتر در 26 مرداد ماه سال 87 نیز رئيس مركز اطلاع رساني نيروي انتظامي كرمانشاه اعلام کرد که «تعدادي از نوجوانان بر اثر دستكاري مواد منفجره ضايعات باقيمانده جنگي هنگام بازي در نزديكي بيمارستان شهداي سرپل ذهاب باعث انفجار شدید شدند.»

طي اين انفجار سه نفر از نوجوانان 11 تا 13 کشته و چهار نفر دیگر با جراحت عميق دو پا، دو دست، كتف و قلب در بیمارستان بستری شدند.

 

رزمایش‌های میلیاردی، تلفات جانی

با وجود آن که مقامات نظامی و امنیتی از درج اخبار مربوط به تلفات جانی و مالی رزمایش های نظامی ارتش و سپاه به شدت جلوگیری می کنند اما همه ساله خبرهای متعددی از کشته و زخمی شدن شهروندان ایرانی اعم از نیروهای نظامی یا مردم عادی در جریان برگزاری این رزمایش های هوایی، دریایی و زمینی که چندین بار در سال با صرف هزینه های هنگفت میلیاردی برگزار می شود، منتشر شده است.

بامداد روز شنبه یازدهم آذر سال 1390 در جریان یک رزمایش نظامی دیگر در تبریز یک فروند جنگنده ارتش جمهوری اسلامی ایران سقوط کرد و با آن که مقامات ارتش اعلام کردند که خلبان این جنگنده موفق شده است با چتر نجات خود را به بیرون از هواپیما پرتاب کند اما هرگز گزارشی رسمی از تلفات مالی و احتمالا جانی، نوع هواپیما و علت سقوط این حادثه در رسانه ها منتشر نشد.

رزمایش هوایی مذکور "حریم ولایت 3" نام داشت که تنها چند روز پس از آن برگزار شد که ناتو و ترکیه برای نصب سیستم دفاع موشکی در ترکیه به توافق رسیدند.

مسوولان نيروي هوايي ارتش در توضیح علت این حادثه گفتند كه «هوا و فضا همواره آبستن سانحه است و هزاران اتفاق در آن مي‌افتد و اين مساله ربطي به رزمايش ندارد.»

البته مسئولان نیروی هوایی راست می گفتند؛ هوا و فضا در ایران همواره آبستن سانحه است، چرا که تنها 13 روز پس از این رزمایش بود که در پی وقوع یک تصادف جاده ای در نزدیکی مشهد، یک بالگرد نجات که برای انتقال مجروحان حادثه به محل اعزام شده بود، در راه برگشت سقوط کرد و 10سرنشین آن در دم کشته شدند.

یک ماه پس از آن نیز بر اثر سقوط یک فروند بالگرد نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، ناجا، در جنوب شرقی ایران سه سرنشین آن کشته شدند.

 

پرواز مرگ و "عاشقان ولایت"

مهمترین حادثه ی مربوط به برگزاری رزمایش نظامی در سالهای اخیر به هفت سال پیش بر می گردد.

فاجعه سقوط هواپیمای ارتش در جنوب غرب تهران که منجر به کشته شدن 128 نفر و زخمی شدن 136 نفر از هموطنانمان شد که در میان کشته شدگان 40 تن از اصحاب رسانه نیز به چشم می خورد.

پروازی که قرار بود مسافران بخت برگشته آن شامل اعضای ارتش و خبرنگاران را برای پوشش خبری رزمایش "عاشقان ولایت" در چابهار، از تهران به بندرعباس منتقل کند اما دقایقی بعد با برخورد به ساختمان های مسکونی جنوب غربی تهران فرودی اندوهناک داشت.

این حادثه دلخراش در آن زمان انتقادات بسیاری را متوجه ارگانهای نظامی همچون وزارت دفاع، ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نمود و کار تا استیضاح پاسدار مصطفی محمد نجار، وزیر دفاع وقت نیز کشیده شد که مطابق معمول با اعمال فشار و توصیه از سوی نهادهای خارج از مجلس این استیضاح از دستور کار خارج شد.

در مرداد ماه سال 1386 نیز در جریان رزمایش "اتحاد ملی و انسجام اسلامی" در مناطق کردنشین استان آذربایجان غربی یک فروند هلیکوپتر نظامی ایران در کوهستان حاج ابراهیم واقع در ارتفاعات قندیل در شهرستان پیرانشهر سقوط کرد و طی آن، هفت تن کشته و چهار نفر زخمی شدند.

 

3میلیون هکتار اراضی مین گذاری شده در ایران

به گفته مسئولان دولتی، «ایران دومین كشور آلوده جهان از نظر مین و مهمات عمل نكرده است» و تنها در سال گذشته مرکز پیشگیری سازمان بهزیستی ایران آمار کشته و زخمی شدگان سال گذشته را ۱۰۴ نفر اعلام کرد.

ایران از جمله کشورهایی است که هنوز به پیمان‌نامه اوتاوا (پیمان‌نامه منع استفاده، نگهداری، تولید و جابجا کردن مین ضد نفر) و پیمان‌نامه اسلو (پیمان‌نامه عدم استفاده از بمب های خوشه‌ای) نپیوسته است.

به گفته شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل و از بنیانگذاران کانون مشارکت در پاک سازی مین «هم اکنون حدود ۳ میلیون هکتار اراضی آلوده به مین در کشور وجود دارد.»

مقامات جمهوری اسلامی وعده داده بودند که تا پایان سال ۸۷ استان های آذربایجان غربی، کرمانشاه و کردستان، و تا پایان سال ۸۹ استانهای خوزستان و ایلام به کلی پاک سازی خواهند شد. وعده ای که هنوز وفا نشده و به گفته ی عبادی به طور متوسط روزی دو نفر از اهالی منطقه، و بیشتر از میان کودکان، قربانی می گیرد.

هزینه های هنگفت عملیات پاک سازی، فقدان نقشه مین ها و مین گذاری غیرکارشناسانه و همچنین فقدان تکنولوژی کشف و خنثی سازی مین و استفاده از نیروی انسانی از جمله دلایل کندی روند پاکسازی مین در کشور است.

چنان که عبادی می گوید که پس از جنگ 8 ساله، دولت ایران به خاطر عملیات حفاری و نیاز به کارگذاری دوباره لوله های نفتی و تردد کامیون ها، به پاک سازی مناطق نفت خیز پرداخته اما به پاک سازی مناطق کشاورزی و روستایی دور افتاده چندان توجهی نشده است.

زمین و دریا ندارد؛ چنان که خبر قربانی شدن دو کودک ساکن جزیره لارک دیروز بار دیگر ایرانیان نوع دوست و وطن خواه را آزرده و غمزده کرد. زمین و دریا ندارد؛ تداوم حاکمیت اقتدارگرا که دغدغه ی سلامت شهروندان و زندگی امن ایرانیان را ندارد، هر روز در جایی قربانی می گیرد؛ روزی در بازداشتگاه،  روزی در مدرسه دخترانه، روزی در اتوبوس راهیان نور، روز دیگر در کنار دریا، فرزندان مظلوم ایران همچنان روی «مین» می روند و در آتش بی کفایتی حاکمان می سوزند.