در
تاریخ 9
آوگوست 1928
ازمجسمه یاد
بود جمهوریت درمیدان
تقسیم
شهراستانبول،
پرده برداری
شد. به سخن
دیگر، اکنون
ازعمرنماد
ویا بنای یاد
بود جمهوریت
ترکیه، یا
آنچه که
امروزه ما آن
را به عنوان
مجسمه میدان
تقسیم
استانبول می
شناسیم 92 سال
می گذرد.
آیا
شما از« راز »
نهانِ این
پیکره معروف
وتاریخی چیزی
می دانید؟.
البته، «شاید»
بعضی ازشما،
چیزهائی
دراین باره
شنیده باشید.
می گویم شاید،
زیرا تاهمین دیروز،
کسی ازاین «
راز » سربه
مهراطلاعی
نداشت. خوب،
طبیعی است،
ازکجا باید می
دانستند؟.
من هم
نمی دانستم،
وبرای اینکه
مطمئن شوم، به
تحقیق و جستجو
پرداختم. با
خودم گفتم،
«ببینم آیا
کسی چیزی درباره
این « راز» نوشته
است؟».
درمیان
مجموعه
نشریات و
اسناد تاریخی
موجود درآرشیوم،
همه اخبار
ومقالات
مربوط به بنای
یاد بود میدان
تقسیم را
خواندم.
«شوکت
رادو»، صاحب «مجموعه
تاریخ
وادبیات»،
درشماره
مربوط به آوگوست
سال 1979 خود،
مطلبی با
عنوان «مجسمه
یادبود میدان
تقسیم » نوشته
است، اما درآن
نوشته هیچگونه
اشاره ای به
این « راز» نکرده
است. ( شماره 8
صفحه 19 ).
نشریه
« به درازای
تاریخ» به
مدیریت «
میدهت سرت اوغلو»
که تصویر روی
جلد شماره ماه
آوگوست 1980 آن به
بنای یاد بود
میدان تقسیم
اختصاص داده
شده است،
نوشته درخوراهمیتی
با عنوان
«شخصیت های
ناشناخته : بیائید
با بنای
یادبود تقسیم
آشنا شویم»
دارد.
دراین
نوشته نیزکه
به قلم « اردال
تورکای » به رشته
تحریردرآمده،
متاسفانه هیچ
نشانه ای
ازاین «راز»
نیست. (سال
سوم. شماره 8
صفحه 44).
«ارگؤل
ایسکیت»
درنشریه
«تاریخ معاصر»
خود، در شماره
ماه مرداد
سال 1978 متن
گفتگویی کتبی
را تحت عنوان « 50
سال درتقسیم»
منشرکرده است.
این
گفتگو، به قلم
«چِلیک
گؤلِرسوی» است
که درکارنامه
فعالیت های خود،
صاحب چند
اثرتاریخی
درباره
استانبول است.
دراین
نوشته پنج
صفحه ای نیز،
اثری از«
راز» بنای
یادبود میدان
تقسیم نیست. (
سال اول. شماره
4.صفحه 45)
مجله
«تاریخ
وجامعه» به
سردبیری
پروفسور« مِتِه
تؤنچای» در
شماره بهمن ما
سال 1988 خود،
نوشته ای با
عنوان «نامه هائی
در باره بنای
یاد بود
تقسیم» به قلم
شخصی بنام
«تؤرگؤت کوت»
درج کرده است.
دراین نوشته نیزکه
به نامه های
«پیترو
کانونیکا»ی
ایتالیائی،
پیکرتراش و
سازنده بنای
یاد بود تقسیم
اختصاص داده
شده است، هیچ
اطلاعاتی
درباره « راز» این
بنای یادبود
نیست.
خوب،
بی انصافی
نکنیم، شاید،
اصلن بحث
درباره «بنای
یادبود تقسیم»
نبوده، برای
همین هم چیزی
در باره آن
نوشته نشده!؟.
کوتاهش
کنیم :
نه
درنوشته های
مربوط به
تاریخ
معاصرمان و نه
دراسناد
مربوط به
تاریخ ترک، که
درلابلای نشریات
مختلف به
نشررسیده
است، به نوشته
ای درباره « راز»
بنای یاد بود
تقسیم دست
نیافتم.
حتی
درانسیکلوپدی
(دانشنامه)
هشت جلدی
استانبول
نیزچیزی نیست.
درهمه
این نوشته ها،
داستان
چگونگی ساخته
شدن این بنای
یادبود،
حکایت می شود.
مشخصات معماری
و ویژگی های
آن تشریح می
گردد، مسائل
مالی و فنی آن
ارزشگذاری می
شود. درباره
چهره هائی که
نماد جمهوریت
هستند توضیح
داده می شود.
از«آتا
تورک»،«عصمت
اینونو»
و«فوضی
چاکماک» بحث می
کند، اما فقط
یک «راز» درآن
ها سرپوشیده
باقی می ماند!
آیا
می توانید درک
کنید؟
درمرکزشهراستانبول،
92 سال است که
بنای یادبودی
وجود دارد، که
خیلی ها به
درستی و از
نزدیک این
بنای یادبود
را نمی شناسند.
زیرا،
دراینجا یک
حقیقت همواره
نادیده گرفته
می شود.
راز
نهفته دربنای
یاد بود
تقسیم، اما
سرانجام
برملا شد. آیا
می دانید این
راز چه زمانی
آشکارشد؟ پس
از پایان جنگ
سرد ...
مجله
پرطرفدار«تاریخ»،
درشماره
آوگوست سال 2002
خود، درباره
واقعیت این «راز»،
که سال ها
پنهان نگه
داشته شده بود
نوشت : در بنای
یاد بود
تقسیم، درپشت
سرآتاتورک،
دو ژنرال
شوروی
ایستاده اند،
ژنرال
«میخائیل واسیلیویچ
فرونزه» و
مارشال
«کلیمنت
یفرموویچ واراشیلوف»...
آری، این است
آن راز.
آن
هائی که دردوران
جنگ سرد
دیوانه وار به
دنبال
تبلیغات ضد کمونیستی
بودند،
آنچنان ترس و
وحشتی
درجامعه ایجاد
کرده بودند که
در نتیجه ی
آن، کسی جرئت نکرده
بود تا درباره
ژنرال های
شوروی چیزی بنویسد.
شاید هم کسانی
به عمد و
آگاهانه
نخواسته اند
چیزی بنویسند.
مگرمی
شد گفت که
درکنار«آتاتورک»،
«عصمت اینونو»
و«فوضی
چاکماک» دو ژنرال
کمونیست
ایستاده اند؟.
بله، چنین است
کار تاریخ
نویسان ما.
و اما
این ژنرال ها،
که هویت شان
پنهان نگه داشته
می شد، چه
کسانی بودند؟.
ژنرال
فرونزه، بدون
ارتباط با
تاریخ ماهم، ازجایگاه
مهم وبا
اهمیتی
برخورداراست.
او براساس
رهنمود ویژه
«لنین»
درتاریخ 13
دسامبر1921 به
عنوان
فرستاده فوق
العاده به
آنکارا آمد.
سخنانی
که فرونزه
درهمایشی که
به افتخار ورود
او تشکیل شده
بود ایراد
کرد، بسیار
تاثیرگذار
بود. او در
مجلس
نمایندگان
مردم هم سخنرانی
کرد و رابطه
نزدیکی با
«آتاتورک»
برقرارنمود.
فرونزه پس
ازبازدید
ازجبهه «ساکاریا»،
درحالی که
تاثیر و خاطره
خوبی از خود
به جای گذاشته
بود، درتاریخ
5 ژانویه 1922 به
میهن خود
بازگشت.
دیگری،
مارشال
کلیمنت
یفرموویچ
واراشیلوف است.
آنچه که برای
ما مهم وبا
اهمیت است این
است که : درسال
هائی که جنگ
رهائی بخش ملی
جریان داشت،
او را به دلیل
تسلط اش
بردانش
نظامی، برای
بررسی مسائل
مربوط به
تاکتیک و
استراتژِی
جنگی، به
آنکارا فرستادند.
آری،
آتاتورک، که
درآن زمان،
یاری های
ارزشمند
شوروی را
ازیاد نبرده
بود، به عنوان
یک ژست هم که
شده
خواستارافزودن
پیکره این دو
ژنرال به «
بنای یاد بود»
شد.
درسرزمینی
که به عمد،
ازوجود پیکره
دو ژنرال شوروی
در یک بنای
یاد بود، چشم
پوشی می شود و
چیزی در باره
آن نوشته نمی
شود، دانسته
وآگاهانه
نوشته نمی
شود، مادامی
که درآن
سرزمین، تفکر
و درک
امپریالیستی
ازمسائل حاکم
است، چگونه می
توان به حقیقت
«مارکس»، «لنین»
و «سوسیالیزم»
پرداخت؟…
* - این
متن، ترجمه
بخش کوچکی است
ازکتاب « این
دین دارها،
شبیه آن
مسلمان ها
نیستند» از«سؤنَریالچین»
نویسنده
پرکار و
شناخته شده
کشور ترکیه.
***
برای
آشنایی بیشتر
با میدان
تقسیم :میدان
تقسیم پس از
اعلام
جمهوریت در
ترکیه به
دستور کمال آتا
تورک ساخته
شد. میدان
تقسیم از بدو
احداث در
زندگی سیاسی ،
فرهنگی و
اقتصادی
ترکیه هماره
با اهمیت بوده
است. این
میدان در طی
موجودیت خود
محل مهمی برای
اعتراضات
سیاسی بوده
است. گروه
هایی از جناح
های گوناگون
سیاسی در
ترکیه، همین
طور بسیاری از
سازمان های
مردم نهاد
برای نمایش
اعتراضی در
این میدان در
راستای
استفاده از
دید ه شدن آن
به سود خود
تلاش می کنند.
میدان تقسیم
یکی از جاذبه
های گردشگری
ترکیه نیز هست
که سالانه
تعداد زیادی
توریست را از
منطقه و سراسر
جهان به خود
جلب می کند.
مهم
ترین رخ داد
های سیاسی در
ارتباط با
میدان تقسیم
را می توان به
شرح زیر بر
شمرد :
در
16 فوریه 1969 ، که
به یکشنبه
خونین معروف
است ،حدود 150
تظاهر کننده
چپگرا در
برخورد با
گروه های راست
گرا زخمی
شدند.
در
رخ داد هایی
که به قتل عام
تقسیم معروف
هستند ، سی و
شش تظاهر
کننده چپگرا
از سوی نیروهای
ناشناس ، که
گفته می شود
مردان مسلح
راستگرا
بودند در روز
اول ماه می 1977 ،
روز کارگر
کشته شدند.
میدان
تقسیم محل
شورش های
فوتبال در سال
2000بود که دو
بازیکن لیدز
یونایتد شب
تحویل سال 1999-2000
در اولین بازی
نیمه نهایی
کاپ اروپا
بین دو تیم در
حین بازی با
گالاتاسرای
ترکیه تا حد
مرگ کتک
خوردند.
در
31 اکتبر 2010 ، یک
بمب انتحاری
نزدیک یک
اتوبوس پلیس
منفجر شد و
حامل بمب ، که
رزمنده تاک
(عقاب های
آزادی
کردستان) بود
کشته شد ، در
عین حال 15 افسر
پلیس و 17 غیر
نظامی زخمی
شدند.
به
دنبال رخ داد
های خشونت بار
بسیار،
تظاهرات تمام
گروه ها در
میدان ممنوع
شد و واحد های
پلیس برای
جلوگیری از هر
رخ دادی
ایستگاه ایست بازرسی
مستقر کردند.
ممنوعیت برای
راه ها وخیابان
های اطراف
میدان اجرا
نشد . امروز
میدان تقسیم
یک بار دیگر
نقطه آغاز
اعتراضات
سیاسی بسیاری
است ، به
علاوه به
همایش های
توده ای در
روز کارگر
برای اولین باردر
سال 2010اجازه
داده شد و از
آن زمان به
صورت مسالمت
آمیزی برگذار
شده است .
اما
، همایش یا رخ
داد هایی
مانند سال نو
، بزرگداشت
روز جمهوری ،
یا نمایش
عمومی
مسابقات مهم
فوتبال از
ممنوعیت
استثنا شده
اند. جشن سالانه
استانبول نیز
در میدان
تقسیم برگزار
می شد. اما از
سال 2015 از سوی
فرماندار
استانبول
ممنوع شد.
اعتراضات
پارگ گزی
در
سال 2013 اعتراض
هایی در میدان
تقسیم برای
بازسازی
سربازخانه
های عصر
عثمانی تقسیم
( که در سال 1940
برای ایجاد
پارک گزی
تخریب شده
بود) و ساخت مراکز
خرید در قطعه
زمین پارک گزی
برپاشد. در اول
صبح 31 ماه می ،
نیروهای پلیس
به اعتراض
کننده ها و
افرادی که در
چادرها
خوابیده
بودند حمله کرد
و با استفاده
از گاز اشک
آور، اسپری
فلفل و ماشین
های آبپاش
برای پراکنده
کردن آن ها
تلاش کرد.
اعتراض
کننده ها نیز
رجب طیب
اروغان نخست
وزیر وقت را،
که بیش از ده
سال بود پست
نخست وزیری را
در اختیار
داشت ، به
خاطر موضع سازش
ناپذیر او در
این مورد
جنجالی و به
خاطر استفاده
انحصاری
نیروهای پلیس
از خشونت علیه
تظاهر کننده
ها مقصر می
دانستند.
برای
ساختن پل
سلطان سلیم
(سومین پل
بسفور) و فروگاه
بین المللی
جدید
استانبول(
بزرگترین فرودگاه
جهان) با
ظرفیت سالانه
150 میلیون
مسافر درختان
زیادی در جنگل
های شمالی
استانبول قطع
شد، که در بر
انگیختن
حساسیت
عمومی برای
حفظ پارک گزی
حیاتی بود.
طبق اعلام
داده های رسمی
مقامات دولت
ترکیه ،کلا 2.330.12
اصله درخت
برای ساختمان
فرودگاه و راه
های ارتباطی
آن ، و حدود 381.096
اصله درخت نیز
برای ساختن
بزرگ راه
ارتاطات پل
سلطان سلیم
قطع شد که روی
هم رفته 2.711.108
اصله درخت
برای دو پروژه
قطع شد.