چرا
فرانسه باید
سرزنش شود؟
کریستوفر
دیکی . فرنگیس
بیات
بعد
از سالها
مذاکره، قدرتهای
بزرگ جهان نهایتا
به توافقنامه
امیدبخشی رسیده
بودند تا
بتوانند
نگرانیها بر
سر برنامه
هستهای ایران
را حلوفصل
کنند، اما دیوانسالاران
خردهپای
فرانسوی کل
طرح را خراب
کردند. فرانسه
مرحله اول دستیابی
به توافق با ایران
را که اتفاقا
مورد حمایت
آمریکا،
آلمان، بریتانیا
و در یک کلام بیشتر
کشورهای
اروپایی و
البته روسیه و
چین بود، به
بنبست کشاند.
آیا این توضیح
خیلی سادهشدهای
برای «انسداد
فرانسوی» این
دور از
مذاکرات نیست؟
آنها فقط میخواستند
با مطرحکردن
خودشان توجه
همه را به خود
جلب کنند. آنها
آدمهای
وارونهای
هستند که از
اصول منحرف
شدهاند.
فرانسویها
در این دور
مذاکرات بهدنبال
فرصتی برای احیای
«شکوه» سیاسی
خود بودند در
حالیکه دیگر
چیزی از این
شکوه باقی
نمانده است. یک
دهه پیش، زمانی
که دولت بوش
عزم خود را
برای حمله به
عراق جزم کرده
بود، «ژاک شیراک»
سعی کرد بهنوعی
طرح جنگ آمریکا
را در هم
بشکند و امروز
دولت «فرانسوا
اولاند» سعی میکند
در طرح صلح
آمریکا با ایران
اختلال ایجاد
کند. «لوران
فابیوس» در جریان
مذاکرات چند
روز گذشته گفته
بود تلاش میکند
تا همکارانش
در بازی فریبکارانهای
گرفتار نشوند.
امروز هم مثل
روزهای حمله
سال 2003 دلایلی
برای این
کارشکنی وجود
دارد اما دلایلی
که باید گفت
زشت و
ناپسندند. دیپلماتها
در ژنو
انتقادهای
خود از فرانسه
را تنها بهواسطه
ابراز مخالفت
این کشور با
جنبههایی از
موافقتنامه
موقت بروز
ندادند بلکه این
کشور را بهخاطر
افشای بعضی از
جزییات جلسات
مورد
انتقادهای شدید
قرار دادند. یکی
از شرایطی که
رایزنیهای دیپلماتیک
میتوانند به
موفقیتهای
بزرگ تبدیل
شوند،
محرمانهماندن
جزییات مباحث
است، خصوصا
زمانی که انتظارهای
فوقالعادهای
برای حل مساله
شکل میگیرد.
اما با موضعی
که فرانسه
گرفت، ایران
فرآیند غنیسازی
را حداقل برای
مدت زمانی
ادامه خواهد
داد. احتمالا
در دور بعدی
مذاکرات در
سطح تکنیکی،
غرب نیز فاقد
قدرت یا
اقتدار کافی
برای متوقفکردن
غنیسازی از
سوی ایران خواهد
بود. در طرف دیگر،
کنگره آمریکا
بهدنبال
محدودکردن
قدرت اوباما
در حصول به
توافقنامه
است. این در
حالی است که
تندروهای ایرانی
نیز بهدنبال
بهانهای
هستند تا
تهران
مذاکرات را
ترک کند و
شروع به سرزنش
دیگران کند.
نباید فراموش
کرد که وقتی
فرانسوی هستی،
مسلما منافعت
با یک آمریکایی
متفاوت است. آن کسانی که سیاستهای
فرانسه را از
نزدیک و مدام
پیگیری میکنند،
این انحراف جدید
در سیاست خارجی
فرانسه را
تنها بخشی از
تصویری میدانند
که باید از سیاستهای
این کشور در
کنار تغییرات
بنیادین نگاه
آن کشور نسبت
به خاورمیانه
ترسیم کرد.
درواقع اقدام
فابیوس در ازبینبردن
امیدهای زیادی
که برای حل
مساله به وجود
آمده بود جای
دیگری جواب میدهد.
این ماه
اولاند دیداری
از اسراییل
خواهد داشت و
رییسجمهوری
فرانسه با
استقبال بسیار
گرم حزب «لیکود»
و متحدانش
روبهرو
خواهد شد. سوریه
نیز عامل مهم
دیگری است که
نباید از نظر
دور داشت. میدانستیم
که اسراییلیها
و سعودیها از
ایده تنبیه رژیم
اسد بعد از
تهدید اولیه
اوباما به
حمله نظامی شدیدا
طرفداری میکردند.
اما آنکسی که
واقعا به این
بازی راه داده
نشد، فرانسه
بود. در حالی
که هیچ کشور دیگری
از طرح حمله
اوباما حمایت
نکرد، اولاند
خود را نهتنها
متعهد به حمایت
سیاسی دانست
که حتی آمادگی
فرانسه برای
مشارکت در عملیات
نظامی را هم
تضمین کرد.
بنابر
اظهارات برخی
منابع رسانهای
فرانسوی، در این
بین اولاند
هنوز مکالمه
خود با آمریکا
را به پایان
نبرده بود که
تعدادی از
جنگندههای
خود را به
آسمان سوریه
اعزام کرده
بود. اولاند اینروزها
پایینترین
نرخ حمایت
مردمی از رییسجمهوری
را در تاریخ سیاسی
فرانسه مدرن
به ثبت رسانده
است و البته اینکه
اوباما به هیچوجه
حسابی روی حمایت
نظامی و سیاسی
او باز نکرد
برای او وضعیت
خوبی را ایجاد
نکرده است. اما یک خصومت
جدیتر دیگری
نیز در مقابل
این میل شدید
اوباما به حلوفصل
دیپلماتیک رویدادها
وجود دارد.
بنابر نظر یکی
از روزنامهنگاران
فرانسوی،
خصومت بازهای
جنگطلب
فرانسوی نسبت
به ایران
بازتابی از
تحولاتی است
که در کانون دیوانسالاری
سیاست خارجی
فرانسه در سالهای
اخیر اتفاق
افتاده است. در دوران
سارکوزی و وزیر
خارجه او
«برنار
کوشنر»، طیفی
از نئومحافظهکاران
مدل آمریکایی
که در میانشان
چهرههای چپ
هم دیده میشد
شکل گرفتند؛ طیفی
که بهدنبال
صدور دموکراسی
و بازسازی
خاورمیانه حتی
از طریق جنگ
هستند. سارکوزی
دوست داشت که
صراحتا بگوید
اگر در سال 2003 رییسجمهور
بود از حمله
آمریکا به
عراق موکدا
دفاع میکرد و
کوشنر هم از اینکه
بهعنوان سیاستمداری
شناخته شود که
از برخورد
نظامی با ایران
دفاع کرده ابایی
نداشت. اما
بازیگر اصلی
در«که دورسای»
جایی که وزارت
خارجه فرانسه
در آن مستقر
است، «ژاک اودیبر»
است؛ مدیر
روابط سیاسی و
امنیتی وزارت
خارجه که
همواره تاکید
کرده است هدف
عالی تحریمها،
فشار بر تهران
و تخریب
برنامه اتمی این
کشور است.
گفته میشود
که «ژاک اودیبر»
در ماههای اخیر
به آمریکا اطمینان
داده بوده که
اگر در آیندهای
نزدیک توافقی
عملی شود،
فرانسه
باوجود موضعگیری
تندروهای این
کشور در ماه
گذشته، روبهروی
آن نخواهد ایستاد.
اما فرانسه ایستاد.