به کجا چنین شتابان؟  

کسی نیست که از اینان بپرسد که در کدام حوزه علمیه و چند سال درس فقاهت خوانده اند که ماشاءالله همه تان مجتهد جامع الشرایط شده اید و به هر آنچه دلتان خواست فتوا می دهید؟

تاريخ: ۰۲ تير ۱۳۸۹  

  تجمع 200 نفره دیروز در مقابل مجلس  ،   متضمن کم سابقه ترین اهانت ها به نمایندگان مجلس و به ویژه رییس قوه مقننه بود .
البته کسی که در این جامعه زندگی می کند و آنقدر ساده لوح نیست که در سطح اخبار متوقف بماند، نیک می داند که این قبیل رفتارها، اساسا ارتباطی به حمایت ازقانون یا عدم حمایت از ازقانون   ندارد  ،     بلکه اینان در رقابت های درون جناحی و گروهی خویش، در عین ادعاهای خود که سپر بلای ولایت هستند، عملاازحمایت رهبری   ،    برای بازی های سیاسی خود استفاده می کنند.
 ماجرای اخیر در این باره بسیار عبرت آموز است که مختصرا و در چند بند بدان اشارتی کوتاه می شود که "عاقلان را اشارتی کافی است":
1-قضیه از این قرار بوده که در روز رای گیری راجع به موضوع مراکز آموزش عالی غیردولتی که مساله وقف دانشگاه آزاد اسلامی نیز در آن دیده شده بود، یکی از نمایندگان اخطار قانون اساسی می دهد که "این طرح، در تضاد با فرمان رهبراست  . "لاریجانی هم این اخطار را وارد می داند. طبق قانون، اگر رییس مجلس اخطاری را وارد بداند، باید آن را به رای نمایندگان بگذارد تا آنها نیز درباره وارد بودن یا وارد نبودن اخطار مذکور، رای بدهند و هر آنچه مجلس بدان رای داد، ملاک عمل قرار می گیرد.
لاریجانی هم که شخصا اعتقاد داشت اخطار وارد است طبق قانون، آن را به رای عمومی گذاشت و اکثریت نمایندگان اعلام داشتند که اخطار وارد نیست و ارائه طرح مورد بحث در مجلس ، تضادی با اوامر رهبر   ندارد.
فارغ از اینکه رای نمایندگان مقرون به صحت بوده یا خیر، سخن بر سر این است که آیا لاریجانی عملی غیرقانونی انجام داده که مستوجب چنان شعارهای اهانت باری در مقابل مجلس  باشد؟
2- آقایان و خانم هایی که   در تبعیت از رهبری شهره خاص و عام اند به سوالات زیر پاسخ دهند:
الف- آیا تجمع آنها در مقابل مجلس شورای اسلامی مجوز قانونی از وزارت کشور داشت؟ اگر نداشت که خود مرتکب خلاف قانون ،  شده اند و اگر مدعی اند مجوز داشتند توضیح دهند که مگر طبق قانون نباید تقاضای تجمع دستکم یک هفته پیش تقدیم وزارت کشور شود؟ آیا اصلا بین تصویب طرح مذکور در مجلس و تجمع آنها یک هفته فاصله بود؟
فراموش نکنیم که هم اکنون تعدادی از شهروندان مان دقیقا به اتهام شرکت در تجمعات فاقد مجوز قانونی تحت تعقیب قضایی اند یا در زندان به سر می برند.
ب- کسانی که   پیرو ولی فقیه اند، چرااجازه ویژه دارند که  برخلاف قانون،  مبنی بر لزوم حفظ حرمت مسوولان نظام و عدم توهین به آنها ، عمل   کنند؟  وجدانا و انصافا اگر این شعارها را با حذف نام لاریجانی و افزودن نام برخی مسوولان دیگر ، سر می دادند، آیا با برخوردهای شدید انتظامی مواجه نمی شدند؟
 ج-  حال ازپیروان رهبری    می پرسیم که وجدان خود را قاضی کنند و پاسخ دهند که نحوه نقد "قانونی" مصوبات مجلس   اسلامی چگونه است؟  
متاسفانه در کشورایران   عدهای     مدعی اند در هر چیزی صاحبنظرند، آنهایی که دیروز در مقابل مجلس شعار می دادند عمدتا متفق القول بودند که وقف دانشگاه آزاد اسلامی شرعا جایز نیست و مجلس بیخود کرده به یک امر غیرشرعی رای داده است! و کسی نیست که از اینان بپرسد که در کدام حوزه علمیه و چند سال درس فقاهت خوانده اند که ماشاءالله همه تان مجتهد جامع الشرایط شده اید و به هر آنچه دلتان خواست فتوا می دهید؟
اینکه مصوبه مذکور منطبق با شرع بوده یا نبوده، قضاوتش نه با معترضان خیابانی است نه با حامیان طرح  
این مصوبه  .
این طرح   یا در شورای نگهبان رد یا قبول می شود یا توسط مجمع تشخیص ، که در هر دو حالت، منصوبان رهبر   تصمیم نهایی را خواهند گرفت نه جاسبی و هاشمی و لاریجانی و ... به تنهایی.
حال وقتی قرار است در هر دو وضعیت متصوره، نمایندگان خامنه ای نظر نهایی را بدهند، چه نیازی هست به لشکرکشی های خیابانی  ؟!

4-
اگر قرار باشد امروز طرفداران یک شخص یا جناح علیه لاریجانی تجمع کنند و شعار دهند و فردا لاریجانی، حامیانش را برای مقابله به مثل، بسیج کند و پس فردا هم دیگری هوادارانش را به خیابان ها بریزد   در این مملکت  
مردم از دست این جناح ها وجناح بندی ها هم چون این سی سال امنیت وآرامش نخواهند داشت .
 
طبق اصل 27 قانون اساسی برگزاری راهپیمایی و تجمعات ،  حق قانونی مردم   است  و  تاکید بر این است که همه باید به طور یکسان از این حق برخوردار باشند زیرا اصل مذکور فقط درباره یک طیف خاص نوشته نشده است و شمول ملی دارد و از این روی، برخوردهای دوگانه در بهره مندی از این اصل   قانون اساسی نمی تواند رویکردی اخلاقی  باشد چه آنکه این رویکرد می تواند مانندهمیشه تبعیض را در جامعه افزایش دهد و به عملکردی ضد وحدت ملی تبدیل شود.
 
  مخلص کلام آنکه قانونمداری، خودداری از خودسری، حفظ حرمت اشخاص  ، از جمله شرایط و لوازم قانون  است نه چشم بر قانون بستن و خودسرانه هر کاری را انجام دادن و فحاشی و توهین و تندروی و در نهایت زیرفرمان رهبر مملکت را به آشوب کشاندن  !