از
خیابان تا
دادگاه؛
زندگی زنان
ایران زیر تیغِ
تعهد و تعقیب
۱۶/آبان/۱۴۰۳
دنا
ماندگار
زنان
ایران در دو
سال گذشته به
مقاومت و
مخالفت مدنی
خود در مقابل
سرکوبهای
سیستماتیک
حکومت علیه
خود ادامه دادهاند،
اما گزارشگر
ویژه سازمان
ملل میگوید
وضعیت آنان بهلحاظ
حقوق بشر
«بدتر شده است».
اواخر
شهریور ۱۴۰۱
که مهسا ژینا
امینی در بازداشت
گشت ارشاد جان
باخت، جنبش
اعتراضی «زن
زندگی آزادی»
در سراسر کشور
شکل گرفت و به
جریان افتاد،
اما طی چندین
ماه با کشته
شدن صدها
شهروند معترض
و زخمی شدن
هزاران نفر از
آنان و
بازداشت دهها
هزار نفر بهشدت
سرکوب شد.
حدود
دو سال پس از
آغاز این جنبش
اعتراضی، حالا
مای ساتو،
گزارشگر ویژه
سازمان ملل،
ابراز نگرانی
کرده و میگوید
«در حوزۀ
رفتار با زنان
وضعیت در واقع
بدتر شده است».
این
گزارش، ضمن
بررسی این
وضعیت، حاوی
نمونههایی
از شیوههای
جدید حکومت در
سرکوب بهنقل
از برخی
فعالان و
شهروندان
داخل کشور است
که با
رادیوفردا
گفتوگو کردهاند
ولی نام آنها
برای حفظ
امنیتشان بهصورت
مستعار میآید.
هر
زن ایرانی، یک
پروندۀ قضایی
همزمان
با شروع اعتراضات
گسترده در
ایران، ونهای
گشت ارشاد بهطور
کامل از سطح
شهرها جمعآوری
شد. با اینکه
بارها گفته شد
این ونها
دیگر به
خیابانها
بازنمیگردند،
اما نهایتاً
با تغییر اسم
و شکل بازگشتند.
ونهای جدید
یکدست سفید
بودند و به
نام «طرح نور»
در خیابانها
مستقر شدند.
گلشید
دختر ۲۱ سالهای
است که توسط
مأموران در
حوالی تئاتر
شهر محاصره
شد. روسری به
سر نداشت و
حاضر به
پوشیدن روسری
هم نشد. در
نهایت چند
مأمور او را
با توسل به
زور، به داخل
ون پرتاب
کردند. ß
|
|
آزاد
یا در آتش؛
زنان کُرد در
جدال میان
فمینیسم و
ناسیونالیسم
مریم
فومنی
زنی
یگانه و آزاد
که پابهپای
مردان میرقصد،
با آنها
معاشرت میکند
و تن به حجاب
نمیدهد، یا
زنی که به دست
مردانِ
خانواده
کشته و مثله
میشود و تن
به آتشی که در
حیاط خانهاش
افروخته، میدهد؟
کدام یک
تصویر و
تعریفی درست
از «زن کُرد»
است؟
شهرزاد
مجاب در کتاب «زنان
کُرد، در بطن
تضاد تاریخی
فمینیسم و ناسیونالیسم»
توضیح میدهد
که به جای جستوجوی
یک «زن کُرد»،
باید زنان
کُرد را در
شبکهای از
تضادهایی دید
که خاستگاهش
نه در سرشت و قومیتِ
آنها بلکه
برخاسته از
تاریخ
ساختاری اجتماعی
است که در آن
زندگی میکنند.
از
دیدگاه او،
زنان کُرد از
یک سو با ورود
با عرصهی
مبارزاتِ
آگاهانهی
فمینیستی
علیه
مردسالاریِ
ملیِ خود
برخاستهاند
و رد پای
مبارزاتشان
با روابط
جنسیِ
سرکوبگرانه
کاملاً مشهود
است، و از سوی
دیگر قدرت
سیاسیِ
بالقوهشان
به علت جنگهای
خشونتبار
محدود شده و
در کشمکش میان
جنسیت و
ناسیونالیسم
گرفتار شدهاند. ß
|
|
روزنامۀ
"لهزهاکو" :
شمارش معکوس
رویارویی
نظامی ایران و
اسرائیل آغاز
شده است
روزنامۀ
اقتصادی "لهزهاکو"
چاپ پاریس
نوشته است که
ظاهراً شمارش
معکوس
رویارویی
مستقیم ایران
و اسرائیل
آغاز شده است
به طوری که
آمریکا، متحد
اسرائیل، در دو
روز گذشته
علاوه بر
شماری جنگندۀ
پیشرفته و ناوشکن
بمبافکنهای
"بی٥٢" خود را
وارد منطقه
کرده است.
نتشر
شده در: 04/11/2024
- 13:34: روزآمد
شده در04/11/2024 -
16:18
علی
خامنهای در
مراسم اهداء
نشان فتح به
سردار پاسدار
حاجی زاده پس
از حملۀ موشکی
سپاه
پاسداران به اسرائیل AFP - -
توسط:ناصر
اعتمادی
به
نوشتۀ "لهزهاکو"
اسرائیل نیز
یکی از ناوهای
جنگی خود را که
مجهز به موشکهای
"لورا" با
بُرد چهارصد
کیلومتر است
از طریق کانال
سوئز و دریای
سرخ نزدیک
سواحل ایران
کرده است. به نوشتۀ
سایت
"آکسیوس"
مقامات
آمریکایی از
طریق سفارت
سوئیس در
تهران به
رهبران
جمهوری اسلامی
گفتهاند که
در صورت حملۀ
مجدد موشکی
این کشور به اسرائیل،
ایالات متحد
آمریکا اینبار
نخواهد
توانست جلوی
اسرائیل را
بگیرد و مانع
از حملۀ این
کشور به اهداف
راهبردی
ایران شود.
به
نوشتۀ "لهزهاکو"
منظور آمریکا
از این هشدار
این است که اینبار
این کشور
نخواهد
توانست مانع
از حملۀ اسرائیل
به تأسیسات
نفتی و گازی و
اتمی ایران
شود. ژنرال
هرتسی هالوی،
رئیس ستاد
مشترک ارتش اسرائیل،
هشدار داده
است که در
صورت حملۀ
مجدد جمهوری
اسلامی به
اسرائیل، این
کشور به همۀ
مراکز و
تأسیساتی که
تاکنون هدف
قرار نداده،
حمله خواهد
کرد.
در
اظهاراتی
صریحتر، یوآو
کیش، وزیر
آموزش و پرورش
اسرائیل از
حزب لیکود
گفته است که
اگر رهبران
ایران مرتکب
خطا شده و
مجدداً به اسرائیل
حمله کنند،
این کشور مجاز
خواهد بود در
پاسخ خود به
تأسیسات اتمی
ایران که هدف
اصلی و
راهبردی
اسرائیل است
حمله کند. "لهزهاکو"
به نقل از
مقامات نظامی
اسرائیل
افزوده است که
نیروی هوایی
این کشور در
حملۀ هفتۀ گذشته
خود به ایران
تقریباً تمام
تأسیسات
تولید موشک و
پهپاد این
کشور و همچنین
اغلب سامانههای
دفاع هوایی
ایران از جمله
سامانههای
موشکی "اس۳٠٠"
را که بعضاً
وظیفۀ حفاظت
از تأسیسات
اتمی را
داشتند،
نابود کرده
است.
به
همین خاطر بنی
گانتس، وزیر
دفاع پیشین
اسرائیل،
امروز دوشنبه
چهارم نوامبر
خطاب به جمهوری
اسلامی ایران
گفت : به عنوان
کسی که از
ظرفیتهای
ارتش اسرائیل
آگاه است باید
بگویم که کلیه
نقاط و
تأسیسات
ایران در
تیررس ارتش
اسرائیل
هستند. بنی
گانتس همچنین
گفت که حملات
حکومت ایران
به اسرائیل
عاقبت ضایعات
سنگینی به ظرفیتهای
نظامی ایران
وارد میآورند
و نه فقط موجب
فروپاشی
اقتصادی
ایران میشوند
بلکه قیام
مردم این کشور
علیه رژیم
اسلامی را در
پی خواهند
داشت. بنی
گانتس سپس به
رهبران
جمهوری
اسلامی توصیه
کرده است که
محاسبات خود
را خوب انجام
بدهند.
"لهزهاکو"
به نقل از
جراید
اسرائیلی
افزوده است که
رژیم ایران برای
پیشگیری از
رودرویی
مستقیم با
اسرائیل قصد
دارد حملات
خود را به
اسرائیل به
وسیلۀ نیروهای
نیابتی اش در
عراق و یمن
انجام بدهد.
در واکنش یک
مقام وزارت
دفاع اسرائیل
گفته است که این
کشور اجازۀ
چنین تردستیهایی
را به جمهوری
اسلامی ایران
نخواهد داد و حکومت
ایران را
مسئول مستقیم
حملات سازمانهای
نیابتی میداند
که از سوی
جمهوری
اسلامی حمایت
مالی و نظامی
میشوند.
در
اظهاراتی
جداگانه
روزنامۀ
آمریکایی وال استریت
جورنال، نوشت
که جمهوری
اسلامی ایران
با ارسال پیامهایی
به کشورهای
منطقه گفته
است که سرگرم
تدارک حملهای
پیچیده تر به
اسرائیل است و
در این حمله
قصد دارد از
موشکهایی با
کلاهکهای
رزمی قوّیتر
استفاده کند.
وال استریت
جورنال به نقل
از منابع
ایرانی و عرب
افزوده است که
حکومت تهران
در نظر دارد
علاوه بر سپاه
پاسداران،
ارتش جمهوری
اسلامی ایران
را نیز درگیر
حملۀ جدید خود
کند.
یک
مقام مصری به
روزنامۀ
آمریکایی
گفته است که
حکومت ایران
مستقیماً
قاهره را از
پاسخ "قوی و
پیچیدۀ" خود
به اسرائیل
بااطلاع
ساخته است.
وال استریت جورنال
همچنین از قول
یک منبع ایرانی
افزوده است که
حکومت تهران
قصد دارد در
حملۀ جدید خود
از خاک عراق
به اهداف
نظامی
اسرائیل
شدیدتر از قبل
حمله کند. به گفتۀ
منابع
ایرانی، حملۀ
جمهوری
اسلامی پس از
انتخابات
ریاست جمهوری
آمریکا و پیش
از مراسم
تحلیف رئیس
جمهوری جدید
این کشور در
ژانویه آینده
صورت خواهد
گرفت تا
تاثیری بر
نتیجۀ انتخابات
ریاست جمهوری
آمریکا
نگذاردß
|
|
اعدام
دستکم ۱۶۶
نفر در ماه
اکتبر؛
بالاترین
تعداد اعدام
ماهانه در دو
دهه
همزمان
با تشدید تنش
بین ایران و
اسرائیلی و در
سایه تبلیغات
جنگی، جمهوریاسلامی
در ماه اکتبر
دستکم ۱۶۶
نفر را در
ایران اعدام
کرد. این
بالاترین
تعداد اعدام
گزارش شده در
یک ماه، از
زمان ثبت
اعدامها
توسط سازمان
حقوقبشر
ایران در سال
۲۰۰۷ میلادی
است. ۱۳
شهروند افغانستانی،
شش زن و یک
شهروند
ایرانی-آلمانی
در بین اعدامشدگان
این ماه بودند.
در
میان اعدام
شدگان ماه
اکتبر، دستکم
۸۰ نفر با
اتهام «قتل
عمد»، ۵۴ تن با
اتهامات
مربوط به
«مواد مخدر»،
۱۲ تن با
اتهام «محاربه
و یا افساد فی
الارض» و ۱۰
نفر با اتهام
«تجاوز به عنف»
اعدام شدند.
جمشید
شارمهد،
شهروند ایرانی-آلمانی
مخالف حکومت
که از امارات
متحده عربی
ربوده و به
ایران برده
شده بود، یکی
از اعدامشدگان
است. او طی یک
دادرسی ناعادلانه
در دادگاه
انقلاب به
اعدام محکوم و
در ماه اکتبر
اعدام شد
اعدام
شهروندان
افغانستانی
پس از روی کار
آمدن حکومت
طالبان رشد
بیشتری داشته
است. در سال
۲۰۲۲، ۱۶
شهروند افغان
ازجمله یک
کودک-مجرم و
یک زن اعدام
شدند. در سال
۲۰۲۳ نیز ۲۵
شهروند افغان
در ایران اعدام
شدند. این
روند امسال
شتاب بیشتری
به خود گرفت و
در ده ماه
نخست سال جاری
میلادی دستکم
۴۹ شهروند
افغانستانی
در ایران
اعدام شدند که
احکام ۱۳
نفرشان در ماه
اکتبر اجرا
شده است.. ß
|
|
کشف
دو شهر صنعتی
گمشده در کوههای
ازبکستان
نادر
افراسیابی -
در قرون وسطی،
قدرتهای
جهانی به آهن
و اسب و مردان
جنگجو نیاز داشتند.
محوطههای
«تاشبلاغ» و
«توغونبلاغ»
در ارتفاعات
کوهستانی با
یک اقتصاد
شکوفا برای
تولید آهن
مورد نیاز
پدید آمده
بودند. این
شهرها تصور ما
از مرکز و
حاشیه را
دگرگون میکنند.
نادر
افراسیابی
نمایشمشخصات
تصویر
محوطههای
«تاشبلاغ» و «توغونبلاغ»
دو مرکز صنعتی
بودند که بر
فراز جاده ابریشم
قرار داشتند.
این دو شهر به
دلیل تولید آهن
از نظر
استراتژیک
اهمیت زیادی
در قرون وسطی
داشتند. (عکس:
شاتراستاک.
تزئیتی)
۱۶ آبان
۱۴۰۳
محوطههای
«تاشبلاغ» و
«توغونبلاغ»
آنچه
که میخوانید:
پژوهشگران
دو محوطه
استثنایی را
در مناطق
کوهستانی
جنوب شرقی
ازبکستان
یافتهاند.
محوطههای
«تاشبلاغ» و
«توغونبلاغ»
در ارتفاعات
بین ۲۰۰۰ تا
۲۲۰۰ متر و در
منطقهای
واقع شدهاند
که به دلیل
شرایط آب و
هوایی سخت،
برای مدت
طولانی
غیرقابل
سکونت تلقی میشد.
با اینحال
یافتهها
نشان میدهد
که دو شهر «تاشبلاغ»
و «توغونبلاغ»
از نظر
اقتصادی و
اجتماعی
شکوفا بودهاند
و از نظر وسعت
هم بسیار بزرگتر
از تمام
سکونتگاههای
کوهستانی
شناخته شده در
منطقهاند.
منابع تاریخی
حاکی از آن
است که این
محوطهها
احتمالاً
همان شهرهای
افسانهایاند
که مورخان عرب
از آن یاد
کردهاند. به
نظر میرسد
این دو شهر
دارای صنعت
پیشرفته آهن
بودهاند که
به شکوفایی
آنها کمک
کرده، اما در
نهایت به
سقوطشان نیز
انجامیده است.
قطع درختان برای
ذوب آهن، محیط
زیست را
ناپایدار
کرده و منجر
به سیلابها و
بهمنها شده
است که در
نهایت به
فروپاشی این
شهرها
انجامیده است.
با این حال،
این یافتهها
نشان میدهد
که مناطق
کوهستانی
آسیای مرکزی
از آنچه که
تاکنون تصور
میشد از
اهمیت تاریخی
بیشتری
برخوردار
بودهاند. این
پژوهش از چند
جهت اهمیت
دارد: مفهوم شهرنشینی
در حال گسترش
است با این هدف
که انواع
مراکز تجمع
انسانها،
تحرک جمعیت و
کارکرد
شهرهای پیش از
مدرن را در
برگیرد. این
پژوهش تعریف
حاشیه و مرکز
در آسیای
میانه را
دگرگون میکند.
فناوریهای
جدیدی مانند
لیدار و
عکسبرداری
هوایی سهبعدی،
کشف و نقشهبرداری
مراکز شهری
ناشناخته را
در مناطق پوشیده
از پوشش گیاهی
یا مناطق
کوهستانی و
صعبالعبور
را میسر کرده
است. علاوه بر
این باید توجه
داشت که
شهرنشینی در
دوران
پیشامدرن در مناطق
کوهستانی
بالای ۲۰۰۰
متر از سطح
دریا که فقط
حدود سه درصد
از جمعیت
جهانی در آن
زندگی میکنند،
نادر است.
وجود یک
کلانشهر در ارتفاعات
ازبکستان از
این نظر نیز
حیرتانگیز
است. ß
|
|
دین
و فلسفه ــ همکار،
همدست یا
دشمن؟
محمود
صباحی
پس
از بالا رفتن
از نردبان،
باید نردبان
را به دور
افکند!
ویتگنشتاین
نقدِ
سنجیدهیِ
شوپنهاور و
سپس نیچه به
کانت این است
که فلسفهیِ
او هنوز هم
چندان که باید
نتوانسته از
آن جهانِ
دیگری دل بکند
که در پسِ
پشتِ این جهان
قرار دارد.
آری، او در
نجاتِ اخلاق
از نظامِ دینی
گامِ بزرگی برداشت
و انقلابِ
کپرنیکیِ او
همین بود اما
باز هم با
ارجاع دادنِ
ارزشهایِ
اخلاقی به یک
امرِ پیشینی
دوباره آنها
را از ارجاع
به خودشان دور
ساخت و در این
فلسفه، کشیش
یکبارِ دیگر
بر فیلسوف
چیره آمد.
فلسفه،
سرانجام در
نیچه حزم و
احتیاط را به
کناری نهاد و
گفت که معیارِ
درست زیستن نه
از یک اتوریتهیِ
الاهی یا
اخلاقی که از
خودِ زندگی
برمیجوشد.
این بدینمعناست
که ارزشهایِ
زندگی را باید
از خودِ زندگی
برگرفت و نه
از یک آنجایِ
دیگر اما
برایِ رسیدن
به چنین لحظهای
در تاریخ،
راهی طولانی
باید طی میشد:
راهی که ما آن
را تاریخِ
فلسفه مینامیم!
تاریخِ
فلسفه چیست؟
تاریخِ
سکولارسازیِ
مسائل و
مفاهیمی است
که اگرچه دینبنیاد
به نگر میآیند
اما متعلقِ
دین نیستند.
مقصود از این
سکولاریسم نه
آن باسمهیِ
جداییِ دین از
حکومت، که آن
فرایندِ
تاریخی و
اجتماعی است
که تاریخیبودن
و خاصه تاریخیبودنِ
ارزشهایِ
اخلاقی را
جایگزینِ
زیرساختِ
الاهی یا متافیزیکیِ
آنها میکند
و در نتیجه
زیستِ دینی و
مذهبی نیز به
سبکی در میانِ
سبکهایِ
زندگی بدل میشود
و دیگر آن
تعیینکنندهیِ
قاهر و غاییِ
روشِ زندگیِ
فردی و
اجتماعیِ انسانها
نیست.
این
شیوهیِ دینیِ
زندگی میتواند
با سبکهایِ
دیگر همزیستی
داشته باشد
اما پیشنیازِ
آن دست کشیدن
از زبانِ دراز
و دستِ مهاجم
و حقبهجانبی
است که در کلِ
تاریخ از آن
بهره میگرفته
است. در این
وضعیتِ
سکولار،
اهالیِ دین نه
تنها با دیندارانِ
متفاوت با خود
که با سبکهایِ
غیرِ دینیِ
حیاتِ فردی و
اجتماعیِ
دیگر نیز باید
به یک همزیستیِ
برابر روی
آورند. بنابراین،
سکولاریسم را
نباید چونان
چیزی علیه دین،
بل بیش از
همه، باید همچون
رهیافتی در
نظر گرفت که
در راستایِ
پایان دادن به
جزماندیشی و
انحصارطلبیِ
دینی عمل میکند
ــ و فلسفه از
همان آغاز
چون نیرویِ
محرکه و
به زبانِ
استعاریِ دینکاران
چون دجال در
کارِ این
فرایندِ
سکولاریزاسیون
یا
سکولارسازی
بوده است.
ß
|