Loading
گزارش ها و ايران در آئينه رسانه های آلمان تازه های روز ، گفتنيها ، نوشته ها و انديشه ها
Bis 03. September 2020 Oktober 2020

26. Oktober 2020

نایب‌رئیس پیشین مجلس: اگر اعتراضات آبان ۹۸ را جمع‌وجور نمی‌کردیم، انقلاب می‌شد

تصویری از اعتراض‌های آبان ۹۸؛ سرکوب مردم توسط نیروهای امنیتی منجر به کشته‌شدن صدها نفر شد
محمدرضا باهنر، نایب‌رئيس پیشین مجلس ایران، گفته است اگر مسئولان حکومت ایران نمی‌توانستند رویدادهای آبان ۹۸ را «جمع‌وجور کنند»، رویدادها « به سمت انقلاب یا انقلاب مخملی حرکت می‌کرد و اصلاً قابل جمع کردن نبود».
او در گفت‌وگویی که روز دوشنبه ۵ آبان در خبرگزاری ایلنا منتشر شده، از این‌که برخی مردم به معترضان آبان ۹۸ نپیوستند و رویدادها را «تماشا کردند» ابراز رضایت کرده و گفته است علتش نگرانی مردم از بر هم خوردن امنیت بوده است.
آقای باهنر که در حال حاضر دبیر کل جامعه مهندسین اسلامی است، در عین حال تأیید کرده که مطالبات ادانشدهٔ مردم تبدیل به «یک بشکه باروت» شده و گاهی نیازمند یک جرقه است تا منفجر شود.
نایب‌رئیس پیشین مجلس درباره نحوه جمع‌وجور کردن اعتراضات آبان توضیح بیشتری نداده، ولی خبرگزاری رویترز، روز دوم دی ۹۸، نوشت که علی خامنه‌ای که چند روز پس از آغاز اعتراضات آبان «بی‌قرار شده بود»، با جمع کردن مقامات ارشد امنیتی و دولتی خود، دستور داد: «هر کاری که لازم است برای متوقف کردن آن انجام دهید

گفتگو ی تلفنی من با یک دوست وفعال سیاسی سابق

حکومت و مردم دست بر گوش در حال خواندن اشهد خود هستند!
ابوالفضل محققی - خبرنامه گویا
تلفنی تصویری به یک دوست نزدیک زمان تحصیلیم می زنم تا تولدش را تبریک بگویم. دوستی که مبارزه سیاسی را با هم شروع کردیم .او ماند و من به ناگزیر بیرون آمدم.خانواده دور هم جمعند. جمعی مرکب از پیر ،میان سال جوان و نوجوان .خانواده ای متوسط و تماما تحصیل کرده که در بخش میانی جامعه قرار می گیرند.فرصتی هست تا سلام علیکی بکنم و حال واحوالی بپرسم . اگر شد صحبتی بکنم و بازتاب دهنده نقطه نظرات مختلف این جمع باشم .اما درد دل به اندازه ای زیاد است که از دوستم فراتر نمی روم .
دوستم که سرپرست خانواده است در جواب تبریک و خبر از حال روزش می گوید:"ممنونم اما چه تبریکی که این پدر سوخته ها جای تبریک وخوشی نگذاشته اند. "چنان خشکسالی شد اندر دمشق که یاران فراموش کردند عشق ". باور کن رنجی که در این بک ساله برای چرخاندن چرخ زندگی بسیار ساده در حد گذران کشیده ومی کشم با تلخی ودرد چهل سال مرارت برابری می کند.
هفتاد ساله شدم دیگر از رمق افتاده ام! اما مجبورم به هر جان کندنی است این طرف آن طرف بدوم تا چرخ حداقلی زندگی بچرخد.گاه فکر می کنم مرگ راحتتراز این همه استرس بدبختی ،عصبیت وترس از آینده هست .حالت غریقی را دارم که با یک دست تخته پاره ای را چسبیده ام وبا دست دیگر باید یک خانواده را نجات دهم!
میتوانی تجسم کنی؟ باور کردنی نیست. هر روز صبح که از خواب بر میخیزم از خانه خارج می شوم حالت اصحاب کهف را دارم.پول روز قبلم کفاف روزانه نمی کند. در فاصله یک روز همه چیز تغیر کرده قیمت ها بالا رفته و مردم حال وروزشان نسبت به روز قبل بدتر شده،تحملشان کمتر وصدای فریادشان بالا تر رفته است .هر روز فاصله بیشتری از هم می گیرند هر کس تلاش می کند یک جوری جل و پلاس خودش را از داخل این سیلی که دارد همه چیز را ویران می کند بیرون بکشد.کشوردرحال پاشیدن کامل است.

محمدرضا شجریان و فقر فرهنگی حکومت ایران
۲۵/مهر/۱۳۹۹
سعید پیوندی

یادداشتی از سعید پیوندیرویدادهایی که در پی درگذشت محمدرضا شجریان در ایران رخ داد، یک بار دیگر پرده از شکاف عمیقی برکشید که دنیای هنر و هنرمندان مستقل را از حکومتی که با فرهنگ امروزی و دنیای هنر بیگانه است جدا می‌کند.
اگر در همه‌جای دنیا هنرمندی چون شجریان بخشی از سرمایه فرهنگی جمعی و افتخارات جامعه به شمار می‌رود، در ایران، حکومت به او و کسانی چون او مانند رقیب فرهنگی و ایدئولوژیک و حتی دشمن و خطر نگاه می‌کند.
اتفاقی نیست اگر پیکر بی‌جان او هم برای حکومت یک خطر امنیتی تلقی می‌شود و برای «مهندسی» خاک‌سپاری، شورای عالی امنیت ملی به میدان آمد تا مراسم عزاداری به فرصتی برای ابراز خشم مردم و مخالفت با جمهوری اسلامی تبدیل نشود.
حکومت در برابر فرهنگ مستقل
رابطه دشوار هنرمندان و شخصیت‌های فرهنگی غیرحکومتی با جمهوری اسلامی یک تاریخ ۴۰ ساله دارد. استقرار جمهوری اسلامی در ایران سرآغاز نوعی جنگ فرهنگی بود میان نظم جدید اسلامی-شیعی و فرهنگ و هنر مستقل از نهاد دین و سکولار دنیای امروز. جامعه ایران از زمان انقلاب مشروطیت تا سال ۱۳۵۷ نوعی دوگانگی فرهنگی پرتنش را زندگی کرده بود، اما این بار روحانیت و محافل سنتی دست بالا را در سیاست از آن خود کرده بودند و قصد داشتند رقبای فرهنگی خود را هم از صحنه بیرون برانند.

از اعتصاب فراگیر کارگران پیمانی صنعت نفت چه می‌دانیم؟
لیلا محمودی
در تداوم اعتصاب فراگیر یک ماهه کارگران پیمانی صنعت نفت، موج جدیدی از نارضایتی، اعتراض و اعتصاب مراکز نفتی را در بر گرفته است. کارگران پیمانی در میانه‌ی شهریور، با وعده‌ی رسیدگی به خواست‌هایشان کار را از سر گرفتند، اما به رغم افزایش دستمزد و پرداخت به موقع آن در برخی مراکز نفتی، تغییر دیگری در وضعیت کار کارگران صورت نگرفته است. خواست‌های اعتصاب فراگیر به جای خود باقی است و وخیم‌تر شدن وضعیت اقتصاد و گسترش بیشتر کرونا سلامت، کار و معیشت کارگران را تهدید می‌کند. چنین به نظر می‌رسد موج جدید اعتراض و اعتصاب به مراکز بیشتری گسترش خواهد یافت.
از کارگران پیمانی نفت که در مرداد ۹۹، بزرگترین اعتصاب صنعت نفت در سه دهه اخیر را سازمان دادند، چه می‌دانیم، اعتصاب بر کدام بستر و چگونه شکل گرفت، واکنش مسئولان و پیمانکاران به آن چه بود، و چه نتایجی در بر داشت؟

قصه پرغصه عباس میرزا
سهند ایرانمهر
امروز سالگرد درگذشت عباس میرزای قاجار، ولیعهد فتحعلی شاه و فرمانده ارتش ایران در جنگ با روسیه تزاری است.. عباس میرزا را برخی سرسلسله ی اصلاحات و متجددین می نامند . مورخین و وقایع نگاران از منش انسانی،و رفتار مصلحانه او به تواتر سخن گفته اند.
موریس دوکوتز ،سفیر کبیر روسیه تزاری از جمله افرادی است که در توصیف خود از ایران آن روزگار تصویر دقیقی از نابسامانی ها می دهد و در این راه گاه از حدود ادب نیز پا فراتر میگذارد وقتی به عباس میرزا می رسد چنین می نویسد:
«
عباس‌میرزا … دشمن واقعی تجمّل است … حرکات و اطوارش خیلی جالب توجه و مظهر اصالت و نجابت است… چشمانش آیینه ضمیر اوست. مکر و کید در آن مشاهده نمی‌شود. فجایعی که در نتیجه قوانین سخن مملکت معمول است هر جا دستش برسد جلوگیری می‌کند».
وقتی دوکوتز در جریان یکی از مراودات خود به باغ “عباس میرزا ” دعوت می شود و در آن باغ زیبا متوجه می شود که بخشی از دیوار در حال فروریختن است اما برای تعمیر آن اقدامی نشده از ولیعهد چرایی این ماجرا را می پرسد:
«
از حضرت ولیعهد پرسیدم که چرا این دیوار را خراب نکرده‌اید؟ فرمود: زمانی که این باغ را وسعت می‌دادم محتاج به خریداری مقداری از اراضی مالک مجاور شدم، ولی چون مالک زمینی که این دیوار زشت و خراب متعلق به آن است، دهقان سالخورده‌ای است که به ماترک آباء و اجدادش علاقه تامی دارد، به قیمتی که به او دادم راضی به فروش زمینش نشد. من هم نه تنها دلتنگ نشدم، بلکه علاقه او را هم به یادگار اجدادش، تقدیس و تمجید کردم و نیز جسارت او مقبول طبع من واقع شد. فعلا صبر می‌کنم شاید بتوانم با ورثه او کنار بیایم».
موریس دوکوتز بوئه که شاهد استبداد مزمن در ایران روزگار خود بوده است با تعجب در این باره می نویسد:
«
تمام قطعه آسیا ذلیل شدیدترین استبدادهاست، اگر بگردید چنین عقیده‌ای یافت نشود».
(
موریس دوکوتزبوئه، مسافرت به ایران، ترجمه محمود هدایت، امیرکبیر، ص۷۰)
مکاتبات عباس میرزا نشان میدهد که ذهن وی بر خلاف اذهان آرام سایر رجال زمانه اش به شدت درگیر چرایی عقب ماندگی ایرانیان بوده است چنانکه در نامه به ژوبر فرستاده ناپلئون می نویسد:
«
نمی‌دانم این قدرتی که شما (اروپایی‌ها) را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ شما در قشون، جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شغب غوطه‌ور و به ندرت آتیه را در نظر می‌گیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما می‌تابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ …»
(
حماسه کویر، محمدابراهیم باستانی پاریزی، ص ۶۶۹)
بی کفایتی پادشاه، دسیسه چینی ها و عقب ماندگی مزمن ساختار حکومت و جامعه، در کنار شکست عباس میرزا از روس ها و ازهمه بدتر هزیمت اصلاندوز سرانجام رمق را از مردی که به تعبیر رجال روس« می توانست پطر کبیر آینده ایران» باشد (علی بینا، تاریخ سیاسی و دیپلماسی، ج ۱، ص ۲۵۷ )گرفت و نادیده گرفتن شرایط و موقعیت متزلزل کشور -که امکان فتح تهران را برای پاسکوویچ فراهم می کرد و به مدد فراست عباس میرزا در عهدنامه ترکمنچای به “ارسمحدود گردید – فراموش و اینطور وانمود شد که گویی ایران چنان توانمندی و ارتشی داشته است که می توانست روس را تا پترزبورگ هم عقب بنشاند!. مخالفان و سعایت کنندگان چنین ترویج دادند که وی در مذاکرات مزدور روس ها یا عثمانی بوده و جاسوسی آنان را کرده و در ازای آن رشوت گرفته است. خود او این فشار و قضاوت غیرمنصفانه را اینگونه منعکس کرده است:
«
یک ‌بار کشتن، بهتر است از اینکه هر بار در مجلس‌های دارالخلافه طوری مذکور شوم که العیاذبالله اسلام را مغلوب کفر می‌خواهم و فتحنامه روس را در جنگ عثمانلو ، به دروغ، شهرت می‌دهم تا پولی از خزانه همایون درآرم و به دشمن دولت عاید کنم. سختا که آدمی است بر احداث روزگار!
نامه به علی‌نقی‌ میرزا رکن‌الدوله، در محرم ــ صفر ۱۲۴۵٫ق
سرانجام آن درد کهنه نخبه کشی و آن افت مزمن که در سپهر سیاست ایران زیر پای مصلحان و دلسوزان این سرزمین را خالی کرده است گریبان این شاهزاده با کفایت را نیز گرفت . در مورد مرگ او گفته اند که بیماری مزمن گوارش و کلیه -که درمان آن هربار بخاطر مشغله های جنگی و سیاسی او به تاخیر می افتاد -عاقبت والی متجدد آذربایجان را از پای انداخت تا در کارنامه تاریخ سرزمینی که خود بر فرزندانش تیغ می کشد، سیاهه ای دیگر ثبت شود.
سالروز درگذشت

 

زندانى در جوار چراگاه شتران
رضا خندان
ساعت ۱۰ صبح چهارشنبه سی‌ام مهر، ۲۴ ساعت پس از انتقال نسرین، به سمت قرچک به راه افتادم. روز قبل، او را با نیرنگ و دروغ به قصد اعزام به بیمارستان، با وجود بیماری قلبی، از زندان خارج کرده، به زندان قرچک منتقل کرده بودند. بنابر این هیچ وسیله یا لباسی با خودش به همراه نداشت. مقداری لباس و کتاب آماده کردیم و من به سمت قرچک به راه افتادم. ساعت یازده و نیم بود که به زندان قرچک رسیدم. می‌دانستم که ملاقات بند آنها روزهای چهارشنبه است. اما مطمئن بودم نسرین در اعتراض به بازداشت مهراوه همچنان در اعتصاب ملاقات است. این هفته نهمین هفته‌ای بود که او از آمدن به ملاقات خودداری می‌کرد. زندان زنان قرچک را در بدترین و دورافتاده‌ترین جای ممکن ساخته‌اند.
تمام این عکس‌ها را امروز گرفته‌ام. عکس‌هایی که از محوطه پارکینک اختصاصی زندان و اطراف آن اندکی گویای شرایط این تبعیدگاه است. پس از برگشتن به خانه، عکس شترهایی را که در محوطه پارکینگ زندان در حال چریدن و استراحت بودند؛ به بچه‌ها نشان دادم. با این که می‌دانستند زندان در محل دورافتاده‌ای است اما باورشان نمی‌شد این همه شتر در آنجا باشد.
زمانی که به ساختمان اداری زندان وارد می‌شوی، احساس خفگی، عقب ماندگی محض و بدبختی می‌کنی. فضاهای تنگ، نامرتب و درب و داغان خودنمایی می‌کنند. از در و دیوار ساختمان اداری که احتمالا بهترین بخش زندان است؛ بدسلیقگی، بی‌برنامگی و آشفتگی می‌بارد. این حجم از شلختگی باور کردنی نیست. معلوم است هیچ برنامه مدونی برای ساختن آنجا نداشته‌اند. متناسب با نیازشان مدام در و دیوار و امکاناتی را با ربط و بی‌ربط به آنجا اضافه کرده‌اند و شده است مثلا، ”زندان”. حتی برای این زندان، که گفته می‌شود پیش از این گاوداری بوده، تاکنون نتوانسته‌اند یک نام ثابت انتخاب کنند. آخرین باری که برای پیدا کردن ویدا موحدی به آنجا رفته بودم با عنوان “ندامتگاه شهر ری” تابلو زده بودند. اما این بار اسم‌اش شده بود: “ندامتگاه زنان استان تهران”. با وجود این، مردم از روز اول به آنجا “زندان قرچک” می‌گویند چرا که در نزدیکی شهرستانی است به همین نام.
نسرین تلفنی می‌گفت: دیروز به محض این که ماشین به محوطه زندان قرچک رسید یاد روزهایی افتادم که برای پیگیری پرونده نرگس، شاپرک و مریم (دختران خیابان انقلاب) به آنجا می‌رفتم و حس عجیبی بهم دست داد.”
می گفت: “پس از ورود به زندان، من را برای تشکیل پرونده به بهداری بردند. خانمی جلوتر از من وارد اتاق دکتر شد. سرفه‌های خیلی بدی می‌کرد و معلوم بود که کرونا گرفته و بیماری‌اش کاملا پیشرفته است. به محض مشاهده او با این وضع، دکتر از اتاقش فرار کرد.”
ساعت دو و نیم بود که به خانه رسیدم. با خودم فکر می‌کردم؛ حتی اگر نسرین به اعتصاب ملاقات پایان دهد احتمالا بچه‌ها نتوانند با این مسافت طولانی و شرایط آنجا، به ملاقات بروند

بازداشت شهروند ۶۶ ساله ایرانی-آلمانی در تهران
بر اساس گزارش‌ها، ناهید تقوی، شهروند ۶۶ ساله ایرانی-آلمانی روز ۲۵ مهرماه در منزل خود در تهران بازداشت شده است. خانم تقوی که معمار است از سال ۱۹۸۳ میلادی در شهر کلن آلمان زندگی می‌کند.
مریم کلارن، دختر خانم تقوی که ساکن آلمان است، در توییتر خود اعلام کرد که از زمان بازداشت مادرش هیچ اطلاعی از وضعیت او ندارد.
او گفت که پاسپورت آلمانی و دیگر وسایل شخصی مادرش از سوی ماموران امنیتی ضبط شده است. گزارش شده که خانم تقوی به زندان اوین منتقل شده و دلیل بازداشتش هنوز مشخص نیست.

قتل یک مخالف جمهوری اسلامی در کانادا؛ حامد اسماعیلیون هم می‌گوید تهدید به مرگ شده است

همزمان با اعلام قتل یک فعال مخالف جمهوری اسلامی در شهر تورنتو کانادا، حامد اسماعیلیون که دختر و همسر خود را در سرنگونی هواپیمای اوکراینی به دست سپاه از دست داده و در تورنتو زندگی می کند نیز خبر داد که بارها تهدید به مرگ شده است

ایران و مناقشه قره‌باغ
۲۸ مهر ۱۳۹۹
کاوه بیات
بسیاری از بحران‌های مرزی‌ای که از دیرباز تا به امروز تحولات منطقه‌ای را تحت‌الشعاع خود داشته است، میراث برجای‌مانده از سیاست‌های امپریالیستی و مداخله‌جویانه قدرت‌های ریز و درشت جهانی است؛ کمتر بخشی از جهان استعمارزده را می‌توان دید که از این عارضه مصون مانده باشد. در توضیح بیشتر به امپریالیسم بریتانیا می‌توان اشاره کرد که بر اثر سیاست‌های کوتاه‌مدت اداری و سیاسی خود در مستملکاتش زمینه‌ای از آشوب و اغتشاش را فراهم کرد که هنوز به قوت خود باقی است: بحث کشمیر، تقسیم یک حوزه پشتون‌زبان بین کشور افغانستان و پاکستان یا ترکیب نامتجانس کشورهایی مانند عراق، در شبه‌قاره هند و خاورمیانه هریک گواهی بر این مدعا هستند.
یکی دیگر از نمونه‌های برجسته این مقوله رویکردهای اداری و سیاسی امپراتوری روسیه در قفقاز و آسیای میانه است؛ در این حوزه نیز کمتر نقطه‌ای را می‌توان یافت که در آن زمینه‌ای برای تنش و تشتت و بهره‌برداری‌های آنی و آتی مسکو بر جای نمانده باشد. از انضمام بخش‌های وسیعی از مناطق فارسی‌زبان آسیای میانه به مرکزیت سمرقند و بخارا به ازبکستان به جای تاجیکستان، مسائل وادی فراغنه که باعث و بانی رشته‌ای از تنش‌های منطقه‌ای است و از همه مهم‌تر سیاست‌های اداری و سیاسی روس‌ها در قفقاز که از دیرباز محل جدل و مناقشه بوده است و بعد از فروپاشی اتحاد شوروی به محل جنگ و درگیری تبدیل شد.
چندی پیش شاهد موضوع اوستیا بودیم که روس‌ها از دیرباز با تقسیم آن به دو بخش شمالی و جنوبی، زمینه مداخلات آتی خود را فراهم کرده بودند و در آگوست ۲۰۰۸ برای گوشمالی تفلیس به نمایندگی از بخش شمالی‌اش که در فدراسیون روسیه قرار دارد، برای تصرف نیمه جنوبی‌اش به گرجستان حمله کردند. مناقشه قره‌باغ نیز از ماهیت مشابهی برخوردار است؛ یک ناحیه محصور و صعب‌العبور کوهستانی با یک جمعیت ریشه‌دار ارمنی که در خلال تجدید سازمان امپراتوری روسیه در گذر از نظام تزاری به نظام بلشویکی به عنوان یک منطقه خودمختار در قلمرو اداری جمهوری آذربایجان شوروی قرار گرفت تا برای مداخله مسکو زمینه‌ای بر جای باشد. اما نکته دیگری که به‌ویژه در موضوع قفقاز و مرزهای داخلی آن باید در نظر گرفت، آن است که در یک مقطع مهم و تعیین‌کننده از مرزبندی‌های درونی قفقاز، این ترکان عثمانی بودند که تا حدود زیادی این مرزهای جدید را تعریف و تحمیل کردند و در واقع سنگ بنای بسیاری از تنش‌های بعدی را در حوزه قفقاز، ترکان عثمانی بنیان نهادند و روس‌ها نیز که بعد از دو، سه سال از نو بر قفقاز مسلط شدند، به این نتیجه رسیدند که ترتیب مزبور منافع استعماری آن‌ها را نیز تأمین می‌کند و در مجموع آن را پذیرفتند.

در شماره 248 توفان ارگان مرکزی مقالات زیر را می خوانید
در ماوراء قفقاز چه می‌گذرد؟(1)
نقش اسرائیل در قفقاز جنوبی
به دشمنی درقفقاز پایان دهیم، برسنت دوستی وخویشاوندی مردم منطقه تکیه کنیم
درماوراء قفقاز چه میگذرد؟ بخش اول 
ریشه های درگیریهای کشورهای ماوراء قفقاز وراه حل بلشویکها
نظر میر جعفر پیشه وری درمورد مناقشه قره باغ کوهستانی
 زنده باد ارمنستان
به رفقای کمونیست آذربایجان، گرجستان،ارمنستان، داغستان وجمهوری کوهستانی


»  نقش پررنگ جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در تحریک مسلمانان و کارزار نفرت‌پراکنی علیه فرانسه
»  انتقاد عضو شورای عالی نظام پزشکی ایران از مدیریت ناکارآمد: آمار قربانیان ویروس کرونا،‌ ۳ تا ۴ برابر آمار رسمی است
»  اولین تحرکات نظامی ایران در ارتباط با جنگ قره‌باغ؛ نیروهای زمینی سپاه پاسداران در مرز مستقر شدند

26 October 2020
دست پلیس در خون، این بار در اسفراین
خشونت افسار گسیخته پلیس که به مرگ شهروندان انجامیده، سر خط خبرها در ایران است و مورد توجه افکار عمومی قرار گرفته است. هنوز ماجرای مهرداد سپهری که در مشهد به قتل رسید داغ است که قتل عباس مین‌باشی، جوان اسفراینی با تیراندازی پلیس از سوی دادستان نظامی خراسان شمالی تأیید شد. این ماجرا با هشتگ «جوان اسفراینی» در توئیتر داغ شده است.

محسن مین‌باشی، جوان اسفراینی که به دست پلیس به قتل رسیده است
مجتبی زارع، دادستان نظامی خراسان شمالی با اشاره به فیلم منتشرشده در شبکه‌های اجتماعی در خصوص به‌ قتل رسیدن یک شهروند ۳۷ ساله توسط پلیس در شهر اسفراین، ضمن تأیید این رویداد اعلام کرد با شکایت اولیای دم، پرونده‌ای برای بررسی بیشتر ماجرا گشوده شده است.
طبق شواهد موجود در فیلمی که روز شنبه سوم آبان در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، دو مأمور نیروی انتظامی در یک پیاده‌رو با فردی که روی زمین افتاده درگیر هستند و او را مورد ضرب و جرح قرار می‌دهند:

26 October 2020
آمریکا از آتش‌بس جدید در قره‌باغ خبر داد
ایالات متحده آمریکا اعلام کرد که آتش‌بس جدید بشردوستانه با توافق جمهوری آذربایجان و ارمنستان در قره‌باغ برقرار شد. این در حالی است که با وجود آتش‌بس قبلی درگیری‌های خونبار در این منطقه ادامه داشت.

مناقشه قره‌باغ – تصویری از یک ساختمان مسکونی در شهر ترتر در آذربایجان که به‌رغم آتش‌بس میان طرفین درگیر گلوله باران شده است (عکس از BULENT KILIC / AFP)
به‌گزارش رویترز، در بیانیه مشترکی وزارت امور خارجه آمریکا و دولت‌های جمهوری آذربایجان و ارمنستان اعلام کردند که آتش‌بس جدید بشردوستانه از ساعت ۸ صبح دوشنبه ۲۶ اکتبر / ۵ آبان به‌وقت محلی به ‌اجرا در آمد.

20. Oktober 2020

محمود صادقی: محرومیت از حق مرخصی برای محکومان محیط زیستی
با شیوع بیماری کرونا قوه قضاییه در سطح گسترده ای به زندانیان مرخصی داد که در جای خود قابل تقدیر است.
اما بعضی از محکومان حتی در شرایط سخت کرونایی، با گذشت ۷ الی ۸ ماه هنوز از حق مرخصی برخوردار نبوده اند.
به طور خاص محکومان محیط زیستی که دائما خانواده آنها از چنین وضعی ابراز نگرانی می کنند، چندین سال است که در بازداشت به سر می برند و پیش از اینکه مورد محاکمه قرار بگیرند بیش از یک سال در بازداشت بودند و هنوز از حق مرخصی محرومند.

20 October 2020
دست‌اندر‌کاران تأمین دارو از مصاحبه با رسانه‌ها منع شده‌اند
در ایران تهیه دارو هم به‌دلیل گرانی بی‌سابقه‌ و هم کمبود و قاچاق آن میلیون‌ها نفر را نگران کرده است. مقامات وزارت بهداشت این وضعیت را «القای روانی» می‌دانند اما تولیدکنندگان دارو می‌گویند با گرانی سرسام‌آور ارز و حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی دولتی برای لوازم جانبی تولید داروحتی توان مالی تهیه بسته‌بندی دارو را هم ندارند. روزنامه اعتماد نوشته است که دست‌اندر‌کاران تأمین دارو، تا اطلاع ثانوی از مصاحبه با رسانه‌ها منع شده‌اند.

یک داروخانه در ایران ـ عکس از آرشیو
روزنامه اعتماد در گزارشی از وضعیت گرانی و کمبود دارو در ایران نوشته است که مسئولان وزارت بهداشت جمهوری اسلامی دست‌اندر‌کاران تأمین دارو در کشور را تا اطلاع ثانوی از مصاحبه با رسانه‌ها منع کرده‌اند.
بنا به این گزارش قرار شده تا زمان استخراج عددی کمبود اقلام دارویی و تعیین تکلیف ارز مورد ‌نیاز صنعت و واردات دارو و مواد اولیه و لوازم جانبی دارو، غیر از مسئولان سازمان غذا و دارو، هیچ فرد حقیقی از بخش خصوصی، با رسانه‌ها صحبت نکند چون به‌گفته آن‌ها «فضای فعلی جامعه، به اندازه کافی از اخبار تورم و گرانی قیمت و کمبود و احتکار کالاهای اساسی اشباع است و نیازی به التهاب بیش از این ندارد.»
این ممنوعیت در حالی اعمال شده است که خبرهای مربوط به گرانی، کمبود و قاچاق دارو در ایران روزبه‌روز نگرانی‌های مردم را نسبت به سلامتی‌شان بیشتر کرده است.
گرانی سرسام‌آور دارو

20 October 2020
چالش افشاگری تجاوز در ایران با وجود مجازات اعدام
بهنام دارایی‌زاده
شیما قوشه، وکیل شماری از شاکیان پرونده کیوان امام وردی، روز یک‌شنبه ۲۷ مهر تأیید کرد که هر چند موکلان او زیر عنوان مشخص «زنا به عُنف» طرح دعوا کرده‌اند، اما مقام‌های قضایی جمهوری اسلامی از همان ابتدا، کیوان امام وردی را به اتهام «افساد ‌فی‌‌الارض» بازداشت و بازجویی کرده‌اند. کیوان امام وردی متهم است که در یک دوره زمانی چند ساله، با به کارگیری شِگردهایی مشابه، به چندین زن جوان در ایران تجاوز جنسی کرده است. پرونده امام وردی هنگامی در مراجع قضایی جمهوری اسلامی مطرح شد که شمار قابل ملاحظه‌ای از قربانیان او، اکثرا با نام یا هویت‌های ناشناس، روایت‌های مشابهی از خشونت‌های جنسی امام وردی را در شبکه‌های اجتماعی و زیر عنوان جنبش «من‌هم» به اشتراک گذاشتند.

عکس از آرشیو
بیشتر بخوانیدنخستین دستگیری پس از موج تازه افشای تجاوز و آزار جنسی
شیما قوشه، در مقام وکیل پنج تن از قربانیان امام وردی، روز یک‌شنبه در بخشی از گفت‌وگوی خود با «همشهری آنلاین» گفت:
«عنوان اتهامی که دادسرا از همان ابتدا و پیش از آن که ما شکایتمان را مطرح کنیم عنوان کرد، افساد فی‌الارض بوده است. در واقع به این اتهام این شخص را بازداشت کرده و به او تفهیم اتهام کردند. افساد فی‌الارض موضوعی است که دادسرا به آن رسیده و به شکایت شاکی خصوصی هم نیازی ندارد.»
به لحاظ حقوقی، اگر یک اتهام جزایی نیازی به «شاکی خصوصی» نداشته باشد به این معناست که حتی در صورت «گذشت» شاکیان هم پرونده کیفریِ متهم بسته نخواهد شد. در چنین شرایطی، دادسرا و دادگاه‌ها موظف هستند پرونده قضایی را به طور مستقیم پیگیری کنند و در نهایت هم حکم شرعی مقرر را صادر کنند.
«افساد فی‌الارض» موضوع ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۹۲) است. بر اساس این قانون، هرگاه کسی موجب «اشاعه فساد یا فحشا در حد وسیع» گردد؛ «مفسد فی‌الارض» محسوب می‌شود و به اعدام محکوم خواهد شد.
بر اساس موازین آیین دادرسی کیفری، در نظام قضایی جمهوری اسلامی، دادسراها و دادگاه‌های «انقلاب» مسئول رسیدگی به پرونده کسانی هستند که به «افساد فی‌الارض» متهم شده‌اند. دادگاهایی که به لحاظ حقوقی وجاهت قانونی ندارند و برخی از ابتدایی‌ترین اصول یک دادرسی منصفانه یا حقوق متهم در آن‌ها رعایت نمی‌شود.
از ابتدای قدرت‌گیری نظام جمهوری اسلامی، هزاران نفر از جمله در جرایم مرتبط با مواد مخدر، به اتهام «افساد فی‌الارض» در دادگاه‌های انقلاب، بدون تشریفات حقوقی حمایتی، محاکمه و به اعدام محکوم شده‌اند. واقعیت این است که جمهوری اسلامی با اعدام مجرمانی از این دست، همواره سعی کرده است به مجازات اعدام در نظام قضایی خود مشروعیت دهد و آن را به نوعی خواست جامعه معرفی کند.

فرهنگ ایران‌زمین
فهرست مطالب:
۱۰- کیش بغان پرستی و یکتاپرستی
۱۱- یکتاپرستی زردشتی، سلسله‌مراتب فرشتگان و موجودات آسمانی
۱۲- مبحث آخرت شناسی (اشتاتولوژی)
۱۳- «هستی» و جلوه‌های آن
۱۴- پویایی دیالکتیکی در فلسفه و بازتاب آن در زندگی اجتماعی

 

انتشار مانیفست انقلابی رهبر ۸۳ ساله کاتولیک های جهان

سوژه‌ای عجیب و طنز برای اعدام منافقین؛ پیشنهاد احمد خمینی و مخالفت گل‌آقا
جعفر شیرعلی‌نیا
بنویسم آدم بکشید؟
مرداد ۶۷ و چند روز پس از ماجرای مرصاد و حملهٔ مجاهدین خلق(منافقین) به ایران، دعایی، مدیر روزنامه به گل‌آقا گفت احمد خمینی سوژۀ طنزی دربارۀ اعدام منافقین داده و خواسته که او در ستونِ «دو کلمه حرف حساب» از زبان گل‌آقا بنویسد. گل‌آقا گفت نمی‌نویسد و به دعایی توضیح داد: «منِ طنز‌نویس در ستون طنز بیایم بنویسم آدم بکشید ولو منافق[؟] این جایش یک جای دیگر است
غلط نکردم
اصرار دعایی فایده نداشت. گل آقا می‌گفت: «احمدآقا اشتباه می‌کند. این را اگر من بنویسم، این گل‌آقا گل‌آقایی نیست که یک روزی بتوانید از او استفاده کنید… من احمدآقا را خیلی دوست دارم، اما امام را از احمدآقا بیشتر دوست دارم و من این کار را نباید می‌کردم. حاضرم از خود امام بپرسید که من کار درستی کردم
گل‌آقا معتقد بود: «بد است که طنز به نام نظام نوشته بشود و این درست نیستبه مصالح انقلاب من سر مواضع خودم ایستادم. هنوز هم فکر می‌کنم درست ایستادم و غلط نکردم
دل دعایی و احمد خمینی شکست
گل‌آقا می‌گوید: «دل آقای دعایی از من شکست. یک روز بعد گفت این تلفن احمد‌آقاست. به احمد‌آقا زنگ بزن. منتظر است به او زنگ بزنی تا به تو توضیح بدهد. گفتم: من به احمد‌آقا زنگ نمی‌زنم. شماره تلفن من را احمد‌آقا دارد. بگو احمد‌آقا به من زنگ بزند. احمد‌آقا از نظر سنی هم یکی دو سال از من کوچک‌تر است. (از این شوخی‌ها با هم داشتیم.) پسر امام است و من نوکرش هستم. ولی به هر حال من ابا کردم، تلفن به احمد‌آقا نکردم. آقای دعایی تلفن زد و گفت احمد‌آقا دلش شکست
مال گل‌آقا نیست
به روایت گل‌آقا مطلب احمد‌آقا را او یا عطاءالله مهاجرانی ادیت کردند و در روزنامه منتشر شد اما «نوشتیم که این نوشته مال گل‌آقا نیست از یک جایی دیگر آمده است
سوژهٔ احمد خمینی به نام احمد پوربختیارفرد در روزنامهٔ اطلاعات منتشر شد.
ماجرای این پست را از کتاب خاطرات کیومرث صابری،همان گل آقای معروف، آورده ام؛ از چاپ اول کتاب که در سال ۸۶ در نشر عروج منتشر شده است؛ این انتشارات وابسته به موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی است.

استقبال از اکران فیلم «نسرین»؛ مستندی درباره مبارزات نسرین ستوده، وکیل حقوق بشر ایرانی
نویسنده: بهنود مکری

اکران فیلم مستند «نسرین» درباره نسرین ستوده، وکیل حقوق بشر ایرانی، در جشنواره فیلم «گلوب‌داکس» در شهر بوستون ایالت ماساچوست با استقبال مناسبی از سوی منتقدان هنری و تماشاگران همراه شد.
جشنواره فیلم «گلوب‌داکس» (به انگلیسی: GlobeDocs Film Festival) امسال به دلیل همه‌گیری ویروس کرونا از اول تا دوازدهم اکتبر به صورت مجازی برگزار شد و تمامی آثار منتخب به صورت اینترنتی به نمایش درآمدند.
این جشنواره علاوه بر نمایش فیلم، با برنامه‌های جانبی دیگری مانند جلسات پرسش و پاسخ، و نقد و بررسی آثار مستند نیز همراه بود.
فیلم مستند «نسرین» به تهیه‌کنندگی مارسیا راس، و با نویسندگی و کارگردانی جف کافمن، مستندساز سرشناس آمریکایی، یکی از فیلم‌های اکران‌شده در این جشنواره بود.
این مستند گوشه‌هایی از زندگی و مبارزات نسرین ستوده، وکیل و مدافع حقوق‌ بشر ایرانی که دوران محکومیت خود را در زندان «اوین» سپری می‌کند، را به تصویر می‌کشد.

فیلم مستند «نسرین»
نسرین ستوده سال‌ها است که‌ در ایران برای دفاع از حقوق زنان، کودکان، دگرباشان جنسی، اقلیت‌های مذهبی، روزنامه‌نگاران، هنرمندان، ‌و افرادی که به مجازات اعدام محکوم می‌شوند، تلاش می‌کند.
او در ژوئن سال ۲۰۱۸ ‌‌دستگیر، و به جرم نمایندگی از زنانی که به قوانین حجاب اجباری ایران معترض بودند، به تحمل ۳۸ سال زندان و ۱۴۸ ضربه شلاق محکوم شد. 
بخش‌های مهمی از تصاویر این مستند به صورت مخفیانه در ایران فیلمبرداری شده است؛ ولی به دلایل امنیتی اسامی عوامل و دست اندرکاران داخلی اعلام نمی‌شود.
در این مستند، علاوه بر نسرین ستوده، چهره‌های دیگری مانند جعفر پناهی، شیرین عبادی، آن کری، تقی رحمانی، نرگس حسینی‌، منصوره شجاعی، و رضا خندان (همسر نسرین ستوده) نیز حضور دارند ‌‌و در بخش‌های مختلف فیلم به اظهارنظر می‌پردارند. 

ناصر تقوایی در سال ۱۳۴۵ مستند کوتاه نان‌خورهای بی‌سوادی را درمورد عریضه‌نویسان دادگستری ساخت. لحن شوخ و هوشمندانه‌ی تقوایی این فیلم را از یک فیلم خبری فراتر برده و آن را تبدیل به مستندی درمورد بحران‌های اجتماعی از جمله بیکاری کرده است.
#
مستند

حقوق آذربایجان و راه دستیابی به آن
فرح نوتاش     جبهۀ جهانی ضد امپر یالیست      قدرت زنان       وین 15 اکتبر 2020
در هفته های اخیر رسانه های جهان ، خبر جنگ بین آذربایجان و ارمنستان را پوشش داده اند. و آتش بسی که به واسطۀ گفتگوی بین کشورهای روسیه، ارمنستان و آذربایجان بیش از چند ساعت دوام نیاورد وادامه جنگ را نیز گزارش کرده اند. 
خواست آذربایجان پس گرفتن سرزمین هایی است که در جنگ 1992 با ارمنستان از دست داده و سلطۀ کامل بر قره باغ است. پس شروع کنندۀ جنگ اوست.
در زمینه قره باغ باید دانست که اگر چه از نظر جغرافیایی بخشی از خاک آذربایجان محسوب می شود، ولی از سال 1924 با تصمیم اتحاد جماهیر شوروی خود مختار بوده و امروز دارای 75 % ساکنین ارامنه می باشد.
در این جا نیز یاد آوری برخی از مطالب ضروری است.
نه تنها بزرگترین تراژدی قرن 21  بلکه تمام تاریخ، همکاری شماری وسیعی از کشور ها از 2011 در قتل عام مردم کشوری و تخریب کشور آنان بوده است. بردگی برخی از بقیه مردمان، فقر وحشتناک و بدبختی همچنان ادامه دارد. که مهر شرم بر پیشانی انسان به اصطلاح متمدن امروز است. فاجعه هنوز در سوریه جاری است. آمریکای انگل هنوز در سوریه است و روزانه بیش از 50 میلیون دلار از نفت آنجا را دارد غارت می کند. و اردوغان شارلاتان و انگل هنوز در ترکیه و در حال توطئه است.

نبرد خلق شماره  429- سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ـ ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۰

08. Oktober 2020


میدل ایست آی:
جنگ قره باغ میتواند خاورمیانه را به آتش بکشد
کمک مستقیم ترکیه به باکو برای پیروزی در جنگ، اختلاف دیرینه قفقاز را به نفع باکو تغییر داد. درصورت مداخله روسیه، درگیری ها پیچیده تر شده و تلفات بسیار افزایش پیدا خواهد کرد. اما بیشترین آسیب را از این جنگ، ایران همسایه جنوبی میبرد که بیشترین مرز را با باکو و ایروان دارد. عناصری در باکو و آنکارا وجود دارند که مایلند با ارسال موشک های تحریک آمیز به داخل خاک ایران، مشکلات و اختلافات قومیتی را در ایران تقویت کنند. تا سال 1828 کل جمهوری آذربایجان و ارمنستان بخشی از ایران بودند اما پس از دو جنگ طولانی به روسیه واگذار شد. اسرائیل و عربستان هم با نزدیکی به باکو، ایران را از طریق باکو تحت فشار و نظر قرار داده اند. پیروزی احتمالی آذربایجان بر ارمنستان با کمکهای ترکیه می تواند باکو و آنکارا را ترغیب کند تا پس از تصرف قره باغ ایده تجزیه و تصرف تبریز را با قوت بیشتری دنبال کنند. ترکیه در نخجوان هم حضوری فعال دارد که فقط 150 کیلومتر با تبریز فاصله دارد، ایران بدلیل مشکلات جهانی که با آن دست به گریبان است، در شرایط دشواری قرار دارد.

08 October 2020
گوترش خواهان نظام درمان رایگان در جهان شد
دبیرکل سازمان متحد در سخنانی گفت همه‌گیری ویروس کرونا ناکارآمدی نظام‌های درمان در سراسر جهان را آشکار کرد. آنتونیو گوترش خواهان یک «نظام درمان رایگان جهانی» شد.

آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل ــ عکس: آرشیو
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل طی سخنانی که بامداد پنجشنبه ۸ اکتبر/۱۷ مهر ایراد کرد گفت ناکارآمدی نظام‌های درمان در سراسر جهان سبب شد که در همه‌گیری ویروس کرونا بیش از یک میلیون نفر جان خود را از دست بدهند، دست‌کم ۳۰ میلیون نفر در ۱۹۰ کشور جهان به کووید-۱۹ مبتلا شوند، ۵۰۰ میلیون نفر شغل خود را از دست دهند و اقتصاد جهانی متحمل ۳۷۵ میلیارد دلار خسارت شود.
گوترش در ادامه این سخنان گفت شاخص‌های پیشرفت و رفاه سازمان ملل متحد از سال‌های دهه ۱۹۹۰ تاکنون برای نخستین بار کاهش یافته است.
دبیرکل سازمان ملل که در یک ویدیو کنفرانس در نشستی درباره مأموریت‌های سازمان ملل سخن می‌گفت، بر ضرورت بیمه همگانی رایگان، تقویت نظام‌های درمان در کشورهای جهان و درمان اضطراری مبتلایان تأکید کرد. گوترش گفت:
«دست‌کم نیمی از جمعیت جهان به خدمات درمانی لازم دسترسی ندارد. هر سال بیش از ۱۰۰ میلیون نفر از ساکنان جهان به دلیل بیماری و گرانی خدمات درمانی به ورطه فقر می‌افتند.»
گوترش یادآوری کرد کشورهای عضو سازمان ملل در سال ۲۰۱۵ به توافق رسیدند که تا سال ۲۰۳۰ بیمه درمان را رایگان کنند. دبیرکل سازمان ملل با توجه به همه‌گیری ویروس کرونا در جهان گفت:
«اما ما نمی‌توانیم ۱۰ سال دیگر صبر کنیم. ما در این لحظه به بیمه درمان رایگان جهانی نیاز داریم که شامل بیمه درمان بیماری‌های روحی و روانی هم می‌شود.»
سند راهبردی سازمان ملل
بر اساس سند راهبردی سازمان ملل «سلامت» جزو حقوق بشر و از حقوق بنیادین انسان‌هاست و به این ترتیب بیمه همگانی جهانی هم به عنوان ابزاری برای دستیابی به این حق به رسمیت شناخته شده است. بر اساس این سند بیمه همگانی جهانی عبارت است از «موقعیتی که هر فرد در جامعه بتواند از خدمات درمانی که به آن نیاز دارد بدون آنکه به مشکلات مالی برخورَد برخوردار شود.»

07 October 2020
کرونا در ایران: بیماران وحشت‌زده پشت در بیمارستان‌ها
سه هفته بعد از ورود ایران به موج سوم همه‌گیری ویروس کرونا تعداد مبتلایان به بیماری کووید-۱۹ دو برابر افزایش یافته است. ظرفیت بیمارستان‌ها در پایتخت تکمیل شده است. همزمان با تغییر ماهیت همه‌‌گیری، میزان انتقال ویروس از یک فرد به فرد دیگر بین سه تا ۹ برابر افزایش یافته و به همین سبب پدیده ابتلای خانوادگی در تهران و در سایر شهرهای ایران از جمله در خراسان جنوبی مشاهده شده است.

آمبولانس‌های سرگردان در خیابان‌ها و «شرایط جنگی» در بیمارستان‌ها. عکس امیر مردانی. شاتر استاک
سیما سادات لاری، سخنگوی وزارت بهداشت اعلام کرد که در شبانه‌روز گذشته چهار هزار و ۱۹ بیمار جدید مبتلا به کووید-۱۹ در کشور شناسایی شدند که یک هزار و ۸۲۰ نفر از آنها بستری شدند. با این حساب، مجموع بیماران کووید-۱۹ در ایران به ۴۸۳ هزار و ۸۴۴ نفر رسید. از آغاز همه‌گیری این نخستین بار است که تعداد مبتلایان از چهار هزار نفر در روز عبور می‌کند.
بر همین اساس استان‌های تهران، اصفهان، قم، آذربایجان شرقی، خراسان جنوبی، سمنان، قزوین، لرستان، اردبیل، خوزستان، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، گیلان، بوشهر، زنجان، ایلام، خراسان رضوی، مازندران، چهارمحال و بختیاری، البرز، آذربایجان غربی، مرکزی، کرمان، خراسان شمالی، همدان و یزد در وضعیت قرمز و استان‌های کردستان، هرمزگان، فارس و گلستان نیز در وضعیت هشدار قرار دارند.
تغییر ماهیت همه‌گیری: ابتلاهای درون‌خانوادگی
ماهیت همه‌گیری در موج سوم کرونا تغییر کرده است. به گفته مسعود مردانی، عضو کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا استان تهران معمولا دیگر بیماران تک نفره مراجعه نمی‌کنند و در یک خانواده سه یا حتی چهار مبتلا شناسایی می‌شود. این پدیده در سایر استان‌های ایران هم مشاهده شده است. محمد دهقانی فیروزآبادی، رییس دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در مصاحبه با خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) اعلام کرد میزان ابتلاهای درون خانوادگی به صورت قابل توجهی بالا رفته است.

07 October 2020
اشتغال و استقلال مالی و مسئله رهایی زنان
یاسر آفتابی
آیا استقلال مالی زنان می‌تواند سکویی باشد برای رهایی آنان از ستم جنسی؟ فعالان و نظریه‌پردازان حوزه جنسیت و زنان به این سوال‌ها، پاسخ‌های متفاوتی می‌دهند. نگاهی به تجربه برخی از زنان شاغل در ایران.

«در سالن رخت‌کن فقط خانم‌ها حضور دارند که اکثر آنان طبق آیین اسلامی لباس پوشیده‌اند، همه لباس‌ها بلندند، تا قوزک پای آن‌ها می‌رسند، و سر و شانه‌های‌شان نیز با مقنعه‌های ابریشمی و قهوه‌ای، پرتقالی و آسمانی رنگ پوشیده است. بعضی از آن‌ها محافظه‌کارانه‌تر لباس پوشیده‌اند، مقنعه‌ها چهره‌های‌شان را مثل قلب‌های قهوه‌ای رنگ کاملا در قاب گرفته‌اند.»
ویلیام گریدر اقتصاددان هنگام بازدید از کارخانه موتورولا شعبه کوالالامپور، نکته‌ای را از زبان مدیر شعبه به زبان می‌آورد: «زنان به خانه می‌رفتند و به پدران‌ خود می‌گفتند: از امروز حقوقم را همراه خود به خانه نمی‌آورم، بلکه به حسابم واریز می‌شود.»
هرچند که انگیزه حضور شرکت موتورولا در کشور مالزی آشکارا کاهش هزینه تولید و استفاده از نیروی کار ارزان قیمت است − «کار مشابه، دست‌مزد متفاوت» −، اما اولین‌باری است که زنان کوالالامپور از کارت اعتباری شخصی برخوردار شده‌اند.
اما آیا درآمد مالی مستقل، خللی بر سلطه جنسیتی حاکم بر این جامعه وارد کرده است؟
یا به عبارت دیگر، آیا استقلال مالی زنان می‌تواند سکویی باشد برای رهایی آن‌ها از ستم جنسی؟
فعالان و نظریه‌پردازان حوزه جنسیت و زنان به این سوال‌ها، پاسخ‌های متفاوتی می‌دهند. این گزارش، با نگاهی به تجربه برخی از زنان شاغل در ایران، چالش‌ها و تردیدهای حول این صورت مسئله را مطرح می‌کند.

مجموعه‌ای از کارها وجود دارد که زنان افزون بر کار خانگی به آنها اشتغال دارند. اما کار به حساب نمی‌آیند، و زنانی که آن کارها را پیش می‌برند به عنوان کارگر به حساب نمی‌آیند. کار در مزرعه و کارگاه‌های قالی‌بافی از آن زمره این کارها هستند.
کار رهایی‌بخش است؟
بنا به آمارهای سال ۹۷، در بین جمعیت حدود ۲۴ میلیونی شاغل، ۲۰ میلیون و ۳۳۱ هزار نفر از آن را مردان، و چهار میلیون و ۴۲۰ هزار نفر را زنان تشکیل داده‌اند. مردان از این میزان ۸۲ درصد وزنان ۱۸ درصد را تشکیل داده‌اند. این نیروی کار بخشی از جمعیت بالای ۱۵ سال ایران است؛ از نزدیک به ۶۲ میلیون نفر جمعیت بالای ۱۵ سال، حدود ۳۱ میلیون نفر مرد و همین تعداد زن هستند.

کرونا و حاکمان ایران
رضا علیجانی
تحلیل ترامپ و بوریس جانسون و آقای خامنه‌ای و روحانی روی کرونا به هم شباهت داشت. آن دو نفر طبق همان تحلیل‌شان «عمل» کردند و هر دو هم کرونا گرفتند.اما این دو نفر برخلاف حرفشان به شدت از خودشان مراقبت می کنند!
طنز تلخ اینجاست سه نفری که همدیگر را به فساد و نالیاقتی متهم می‌کردند حالا می‌خواهند مشکلات کشور را حل کنند. مثل دو عضو شورای نگهبان که همدیگر را بی‌لیاقت و بی‌اخلاق می‌دانستند ولی می‌خواستند صلاحیت دیگران را تایید کنند
در ایران همه همه‌کاره‌اند! رئیس قوه قضا کار وزیر امور خارجه را می‌کند، رئیس مجلس کار وزیر بهداشت !
قالیباف نمی‌تواند در قالب رئیس مجلس یکجانشین بماند و برای رویای ریاست جمهوری‌اش حاضر است به دهان شیر هم برود!
جلسه سران سه قوا هیچ شان قانونی به جز دستور رهبر نظام ندارد. نظامی که همچون جوراب لنگه به لنگه (شبه جمهوری- ولایی) با وصله و پینه هم درست نمی‌شود

ایران، علیه اعدام؛ به بهانه ۱۰ اکتبر، روز جهانی مبارزه با مجازات مرگ
جواد عباسی توللی
با عرض سلام خدمت مقام معظم رهبری و ریاست محترم قوه قضاییه، از شما عاجزانه التماس می‌کنم، خواهش می‌کنم، تمنا می‌کنم، بچه‌مان را اعدام نکنید. این کاری نکرده که اعدام بشود. نه کسی را کشته … فقط سرقت مسلحانه بوده. بچه ۲۳ ساله، نادان، جوان، بدبخت، از بدبختی، از فقر، از دربه‌دری، از بیکاری دست به این کار زده … حتی گفته که من دزد نیستم. مجبور شدم. می‌خواست عروسی کند ….
این بخشی از درخواست مادر شهروز کاظمی، از مردم و مسئولان است برای توقف حکم اعدام پسرش. فردای انتشار این پیغام ویدئویی، شهروز کاظمی در زندان دستگرد اصفهان اعدام شد.
مجازات اعدام پیش از هر چیز ناقض بنیادی‌ترین حق بشری یعنی حق حیات است. در ماه‌های اخیر اما جنبش علیه اعدام در ایران قدرتی تازه‌ای یافته به ‌نحوی که مقام‌های حکومتی ایران وادار شدند دست‌کم روند اجرای حکم اعدام سه‌ نفر از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری آبان‌ ماه ۱۳۹۸ را متوقف کنند.
در طی آخرین کنش جمعی ایرانیان علیه اعدام، میلیون‌ها نفر از شهروندان ایرانی در پلتفرم‌های مختلف اینترنتی از جمله توئیتر و اینستاگرام از روزهای آغازین تیر ماه امسال کارزاری با هشتگ #اعدام_نکنید آغاز کردند که میلیون‌ها بار توییت شد و به ترند اول جهانی بدل شد.
وسعت اعتراض ایرانیان به احکام صادر شده علیه امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی، سه ‌تن از بازداشت شدگان به دنبال اعتراضات سراسری آبان ۹۸ به حدی بود که بسیاری از مقام‌های دولتی در سراسر جهان و همچنین چندین نهاد بین‌المللی، در همبستگی با این مطالبه خواهان لغو حکم اعدام این سه زندانی سیاسی شدند.
برای نمونه بیش از ۱۰ کارشناس مستقل سازمان ملل روز ۱۷ ژوییه/ ۲۷ تیر ماه، در بیانیه مشترکی اعلام کردند:
«
ما امروز به صدها هزار ایرانی در شبکه‌های اجتماعی می‌پیوندیم که این احکام اعدام را محکوم کرده‌اند

بسیاری از انسانها خلقتشان اینگونه است که بیایند و نروند و باشند و بمانند تا ابد.
راز ماندگاری شان گویی مهر تايیدی بوده که خدا بر روحشان زده
من نمیگویم آقای شجریان بمان ، نمیگویم خدایا ایشان را برایمان نگهدار زیرا که خدا ماندگاریشان را قبلا تایید کرده و خدا اگر از او نگهداری نکرده بود که اینچنین پرورده نمیشد اینگونه رشد نمیکرد پس خواسته ای که قبلا تحقق یافته دوباره خواستن جایز نیست
آقای شجریان سرو سِتُرگی هستند در بوستان این جهان که به محبوبیت خالق مهر و امید رسیده اند و اینگونه شده که خدایش نور و آب و هوا را دستور داد بر او بتابند و ببارند و برسانند که اینگونه سر به افلاک هستی کشند و میلیونها دل شوریده اندر طلبش سر ببازند و رخ نگردانند
باید جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
محمدرضای عزیز قطعا لایق جانان شدی که اینگونه غمزه دلستان مردمان گشتی
تو زیر رادیکالی رفتی که خدا جزرت را گرفت و هر تکه ای از روحت را به دیگر مردمان هدیه داد و اینک میلیونها دلشده که هرکدام تکه ای از محمدرضا شجریان را در قلب و ذهن و خون خود دارند
مانده ای و ماندگاری بمانند تخخت جمشید،با صلابت و باشکوهی همچون کوهها و قله ها و آرامش بخش و مهجوری همچون دریاها،سایه افکنی به مهر و مهربانی همچون درختها،زیبا و خوشبویی همچون گلها پس دیگر چه جای صحبت است
شما دماوندی و ریشه در این خاک داری مگر میشود گفت دماوند بمان؟ دماوند تا همیشه هست،با شکوه و باصلابت.
آقای شجریان امثال شما عجین شدین با زمانه های گذشته و حال و آینده،مرگ جسم یک قرارداد است که روزی این قرارداد به پایان میرسد ولی ماندگاری و جاودانگی قرار دادیست که تاریخ اعتبار ندارد
دماوند بوده و هست و خواهد بود بلکه این ماییم که روانیم در این دنیا می آییم و هستیم و می رویم اما امثال شما آمده اند که بمانند ، رفتنی نیستند مثل یک قاب خاتم کاری شده نفیسی که هیچ گاه از زیبایی و قیمت نمی افتد بلکه گذر زمان قیمتی تر و گرانبها ترش میکند و بسی مباهات و زهی سعادت شامل نسلهای دهه های ٢٠ و ٣٠ و ۴٠ و ۵٠ و ۶٠ و ٧٠ و ٨٠ و ٩٠ شده که همعصر مرد بزرگی چون تو بوده اند
تنها یادگاری که در این گنبد دوار میماند عشق است و شما نمونه بارز و مثال زدنی عشقید و همین ما را بس که همعصر تو بوده ایم به آینده گان بسپاریم بر سنگ گورمان بجای تاریخ بنویسند که ما همعصر شجریان بوده ایم
🏻#محمود_شیخی

07 October 2020
گرداندن مهتمان در تهران و رشت؛ مصداق بارز شکنجه در ملأعام
روز گذشته سه‌شنبه ۱۵ مهر ویدیوهایی از گرداندن متهمان همراه با ضرب و جرح و تحقیر توسط ماموران نیروی انتظامی در سطح شهر تهران منتشر شد که واکنش گسترده کاربران در شبکه‌های اجتماعی را به همراه داشت.

تصاویری از گرداندن متهمان در سطح شهر تهران توسط ماموران نقابدار نیروی انتظامی
در این ویدیوها تعدادی از متهمان که از سوی مقام‌های نیروی انتظامی و قوه قضائیه «اراذل و اوباش» خوانده می‌شوند، در سطح شهر و مقابل انظار عمومی توسط ماموران نیروی انتظامی نقاب‌دار زیر مشت و لگد قرار گرفتند و به آنها ناسزا می‌گفتند.
ماموران علاوه بر اعمال آشکار خشونت و شکنجه، متهمان را تحقیر کرده و از آنها می‌خواستند با الفاظ رکیک ابراز ندامت و پشیمانی کنند.
در تازه‌ترین مورد «دورگردانی» (اصطلاحی که رسانه‌های داخلی برای گرداندن متهمان استفاده می‌کنند) در شهر تهران، نه تنها اعمال شکنجه و خشونت به صورت آَشکار در سطح جامعه نمایش داده شد، بلکه با توجه به شیوع گسترده ویروس کرونا باعث ایجاد تجمع و به خطر انداختن جان شهروندان شد. امتناع از تجمع گسترده و حفظ فاصله فیزیکی (اجتماعی) مهم‌ترین عاملی است که برای مقابله با گسترش ویروس کرونا بر آن تاکید می‌شود، مسئله‌ای که در ویدیوهای منتشر شده از گرداندن این متهمان به هیچ عنوان رعایت نشده است.
علاوه بر این مورد از «دورگردانی» در پایتخت، روز پنج‌شنبه ۱۰ مهر نیز در شهر رشت تعدادی از متهمانی که طی یک نزاع در بیمارستان پورسینای این شهر بازداشت شده بودند، در سطح شهر همراه با تحقیر و اعمال خشونت از جانب نیروهای انتظامی گردانده شدند.
طرح ارتقای امنیت اجتماعی که در دوره محمود احمدی‌نژاد کلید خورد، ابتدا به کنترل پوشش زنان مربوط می‌شد و سپس به برخورد با بزه‌کاران تحت عنوان برخورد با «اراذل و اوباش» توسعه یافت.

 

08 October 2020
شجریان درگذشت: جهان سیاست از صافی صدای او
نعیمه دوستدار
 
خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی (ایرنا) پنحشنبه ۱۷ مهر اعلام کرد محمد رضا شجریان درگذشت. خانه شجریان این خبر را تأیید کرد.  محمد رضا شجریان آخرین بار در ۱۴ مهر ۹۹ به علت شرایط نامناسب جسمی بار دیگر در بخش آی سی یو بیمارستان جم بستری شده بود. شجریان برجسته‌ترین هنرمند عرصه آواز و موسیقی سنتی ایران است و از او با عنوان «خسرو آواز ایران» یاد می‌شود. محمد رضا شجریان نوروز ۹۵ با انتشار ویدئویی ضمن تبریک سال نو، از ابتلای خود به بیماری سرطان خبر داده بود. نعیمه دوستدار در این مقاله تأثیر صدای شجریان در روند تاریخ بیش از یک دهه پرالتهاب را بررسی کرده است.
سال ۱۳۸۸، ۲۴ خرداد، دو روز از اعلام نتایج انتخابات گذشته است. مردم در چهارراه پارک وی بین ماشین‌ها راه می‌روند و همدیگر را به تظاهرات روز دوشنبه دعوت می‌کنند. ترافیک در هم پیچیده و مردم و ماشین‌ها یکی شده‌اند. میان جمعیتی که ناگهان به یک سمت هجوم می‌برند، یک ماشین محاصره شده. در ماشین محمدرضا شجریان نشسته است، مردم به او انگشت پیروزی نشان می‌دهند. شیشه را پایین می‌آورد و «وی» نشان می‌دهد.

جنایت و مجازات
آینده (عباس عبدی):October 02, 2020
🔻اعتماد ۱۲ مهر ۱۳۹۹
🔘یک لحظه تصور کنیم که برای درمان خود یا عزیزانمان رفته‌ایم بیمارستان و نگران وضعیت بیمار و هزینه درمان هستیم و یک باره چندین نفر قمه و شمشیر به دست، عربده کشان وارد می‌شوند و رعب و وحشت فراوان ایجاد می‌کنند. طبیعی است که در یک لحظه وحشت‌زده و متحیر می‌شویم که این جنایتکاران دیگر کیستند و از کجا آمده‌اند؟

🔘اگر پرستاران و کادر بیمارستان و بیماران و همراهان از دیدن این وضع قالب تهی کنند، آنان را نمی‌توان سرزنش کرد. فیلم منتشره از حمله تعدادی جوان قمه به دست به بیمارستان پورسینای رشت واقعاً تأسف‌برانگیز و ترسناک بود و همه افراد بویژه زنان و کودکانی که آن صحنه را دیده‌اند تا مدت‌ها دچار اضطراب و ترس خواهند بود. بنابراین انتظار مردم و افکار عمومی مجازات سخت مرتکبین است.

🔘 تا اینجای ماجرا بحثی نیست. ولی پس از دستگیری این افراد، پلیس رشت آنان را روی خودروهای روباز در محل و شهر گردانده و آنان را به نمایش عموم گذاشته است. حدود دو هفته پیش نیز همین اقدام را در تهران‌پارس تهران با تعدادی از متهمین انجام دادند. این سیاست مسبوق به سابقه بوده است و حتی بدتر اینکه آنان را روی خر و به صورت معکوس سوار می‌کردند و یا آفتابه به گردن آنان آویزان می‌کردند و در شهر می‌گرداندند. در این یادداشت می‌خواهم این مسأله را توضیح دهم که این رفتار کمکی به اهداف پلیس در مواجهه با جرم نمی‌کند.

🔘همه ما از رفتار آن افراد عصبانی و ناراحت هستیم. چون فکر می‌کنیم این اقدام نه فقط علیه افراد حاضر در آن بیمارستان، بلکه علیه ما نیز انجام شده است. ولی این امر دلیلی بر توجیه هر رفتاری علیه آنان نمی‌شود. از دو زاویه به نقد این رفتار می‌توان پرداخت.

🔘اول از زاویه حقوقی. نمی‌دانم که هدف از گرداندن این افراد در شهر چیست؟ آیا تحقیر آنان است یا نشان دادن اقتدار پلیس در مقابله با برهم‌زنندگان امنیت؟ شاید هم هر دو.

🔘اگر هدف تحقیر آنان است که این نوعی مجازات است، طبعاً باید پس از صدور حکم نهایی انجام شود. شاید بگوییم که این جرم آشکار است و نیازی به رسیدگی نیست. می‌دانیم طبق قانون هیچ کس مجرم نیست، مگر آنکه دادگاه صالح حکم قانونی و قطعی علیه او صادر کند. حتماً عده‌ای خواهند گفت که: برو بابا! اینها رفتار خشن و جنایتکارانه داشته‌اند چه جای بحث در باره حقوق قانونی؟! طبعاً این را نمی‌شود پاسخ داد. چون نقض قانون از همین استدلال شروع می‌شود و توسعه پیدا می‌کند. اگر چنین کاری مجاز بود، حتماً قانون آن را صحه می‌گذاشت. اکنون نیز دیر نشده است می‌توان برای آن قانون نوشت! البته غیر ممکن است که در این باره قانونی نوشت که دست را برای تخطی‌های گسترده باز نکند.

🔘اگر هدف نشان دادن اقتدار پلیس در دستگیری متهمین است، تا به آرامش خاطر مردم کمک کند، گر چه این هدف بسیار خوبی است ولی راه‌های بهتری هم داشت و نیازی به گرداندن در شهر نبود.

🔘دوم از زاویه اجتماعی. این اشتباه است که گمان کنیم با مجازات‌های سخت می‌توان جلوی تکرار جرم را گرفت. اینکه افراد تحقیر شوند مانع از تکرار جرم نمی‌شود. اتفاقاً در بسیاری از موارد آنان به این علت که تحقیر شده‌اند، مرتکب جرم می‌شوند. آتش با بنزین خاموش نمی‌شود.

🔘اگر بخواهیم با این کار دیگران را بترسانیم تا مرتکب جرم نشوند، این نیز با تشدید مجازات رخ نمی‌دهد. مجازات‌هایی این‌چنین، فرهنگی را در جامعه ترویج می‌کند که منشاء خشونت و تکرار جرم است. به نظر بنده بد نیست به این پرسش پاسخ داد که چرا این جوانان بزرگ شده در این ساختار این قدر درک ندارند که انجام چنین کاری در بیمارستان بسیار زشت و زننده است و به سرعت بازداشت و شاید حتی اعدام شوند. یادمان نرفته که چند سال پیش دو جوان را به همین علت در کنار پارک هنرمندان اعدام کردند!

🔘حتی اگر این مجازات‌ها منجر به کاهش جرم شود، ناشی از ترس است و هنگامی که کوچک‌ترین روزنه‌ای برای ریخته شدن ترس پیدا شود به صورت فورانی شاهد ارتکاب جرایم مشابه خواهیم شد.

🔘در ماجرای آن بیمارستان، مهم‌تر از موضوع حمله، این مسأله است که چرا عده‌ای جوان تا این حد بی‌مبالات و بدون فکر و اندیشه و بدون آینده‌نگری و فارغ از بدیهی‌ترین اصول اخلاقی، دست به چنین جنایتی می‌زنند؟ اینکه آنان نه قادر به درک تبعات امنیتی و قضایی اقدام خود هستند و نه حتی درکی از بدیهیات اخلاقی کار خود داشته‌اند، به معنای آن است که فرآیند اجتماعی کردن جوانان این جامعه دچار مشکل شده است.

🔘اگر این رویدادها تنها یک مورد باشد می‌توان آن را نادیده گرفت، ولی چندی پیش در خیابان یکی از شهرهای استان تهران و پیش از آن، در بیمارستان و جاهای دیگر این پدیده تکرار شده است و باید آن‌ها را در ذیل یک مسأله اجتماعی درک و تحلیل کرد.

🔘هر پاسخی برای این پرسش داشته باشیم، در یک امر نباید تردید کرد. اجرای مجازات‌های خشن و تحقیرآمیز حتی اگر حق این مجرمان باشد در نهایت بازی در زمین آنان است و راه‌حل نیست. مجازات لازم است ولی دست جامعه برای انجام هر نوع مجازاتی و به هر شکلی و با هر کیفیتی باز نیست.

* تصمیم ناگهانی چین گوشه و کنار دنیا را لرزاند *
چین امروز دنیا را غافلگیر کرد و تصمیم گرفت که در معاملات بورس کالا، قیمت دلار را فسخ کند و تصمیم گرفت به‌جای دلار ، رسما و پیوند رسمی یوان چین را معامله کند و این یک گام جسورانه و مهم در تاریخ اقتصادی چین است. 
این بدان معنی است که دلار در تجارت چین غیرقابل استفاده است و دلار آمریکا به شدت در برابر یوان چینی سقوط می کند و ممکن است بر بازارهای جهانی تأثیر بگذارد. 
و همه بازارهای جهانی از این تصمیم متحیر شدند. 
این اخبار امروز در برنامه بعد از ظهر انگلیسی بی‌بی‌سی ورلد مورد بحث قرار گرفت.  این یک جنگ اقتصادی است که می‌تواند جهان را به‌سمت جنگ ویرانگر سوق دهد که اگر آمریکا در مقابل این تصمیم احمقانه رفتار کند‌، نمی‌توان از آن غافل شد! 
چین 2021 جهان را رهبری خواهد کرد. 
این رویای قدیمی چین است و آن‌چه را که قصد داشت برای ده‌ها سال یا بیشتر به آن برسد.
4Abhishek Kau
چین برنامه‌ریزی یک ارز دیجیتال
جداگانه e-RMB ، که اولین ارز دیجیتال است که توسط
یک اقتصاد بزرگ اداره می‌شود.
یک ارز دیجیتال حاکم * یک جایگزین کاربردی برای سیستم تسویه دلار * و تاثیر هرگونه تحریم یا تهدید به محرومیت در سطح کشور و شرکت را ناپدید می‌کند.
برخی از کارمندان دولت و کارمندان دولت برای دریافت حقوق خود به ارز دیجیتال از ماه مه.
انتظار می‌رود که با وجود محبوبیت روزافزون سیستم‌عامل‌های پرداخت دیجیتال، کاهش مصرف پول نقد ادامه یابد و از آن‌جا که افراد از تماس جسمی در طی همه‌گیر کرونویوسی جلوگیری می‌کنند.
همچنین ممکن است * ادغام * در بازارهای ارز معاملاتی در سطح جهانی * با کاهش خطر اختلال در الهام سیاسی.

[
و حالا پيش‌بينی • محمدرضاشاه پهلوی • را در وقوع اين واقعه با دقت بخوانید :
در بخشی از کتاب «پاسخ به تاریخ» آمده است:
آن‌ها (غربی‌ها) همه‌چیز را مدیریت می‌کنند و گمان می‌کنند که بر همه‌چیز احاطه دارند اما از یک واقعیت اساسی بی‌اطلاع هستند:
شرق، خاصه شرق دور، اژدهایی خفته در خود دارد که سرانجام بیدار می‌شود. آن‌ها به‌مدد جمعیت فراوان اقتصاد را مورچه‌وار و با سخت‌کوشی ارتقا خواهند داد و سپس به‌مدد رموز پنهان طب خود و با گسترش بیماری‌های قابل سرایت اقتصاد غرب را زمین خواهند زد.
من نشانه‌هایش را می‌بینم و در کمتر از نیم قرن شاهد پاندمی ای خواهیم بود که جهان را در رکود و ترس غرق خواهد کرد. غرب تقاص زیاده‌خواهی و بی‌قاعدگیش را خواهد پرداخت.]


نرگس محمدی از زندان آزاد شد
اسماعیل صادقی نیارکی، رئیس کل دادگستری استان زنجان، گفته قانون تازه‌تصویب‌‌شده کاهش مجازات حبس شامل خانم محمدی شده و او بر این مبنا آزاد شده است.
رئیس کل دادگستری استان زنجان که نرگس محمدی مدتی از دوران حبس خود را به آنجا منتقل شده بود، گفت "۱۰ سال مجازات حبس لازم الاجرا داشت که با استفاده از قانون کاهش مجازات حبس و موافقت دادگاه، میزان حبس وی به هشت و نیم سال کاهش پیدا کرد و با پایان محکومیت هشت سال و نیم حبس، شب گذشته از زندان آزاد شد".


 Nasrin Sotoudeh erhält den alternativen Nobelpreis
Die im Iran inhaftierte Menschenrechtlerin und Rechtsanwältin Nasrin Sotoudeh ist eine der Gewinner*innen des diesjährigen Right Livelihood Awards, der als alternativer Nobelpreis bekannt ist. 
Hier klicken, um die Meldung im Iran Journal zu lesen

روباه به شیر گرسنه گفت: تو خر را بکش، من هم سهمی بر میدارم،
شیر گفت چطور؟
روباه گفت: به خر بگو "ما نیاز به انتخاب سلطان داریم"،
قطعا تو انتخاب میشوی و بعد دستور بده تا خر را بکشم.
شیر قبول کرد و خر را صدا زد ، شیر شجره نامه‌اش را خواند و گفت جّد اندر جدِ من سلطان بوده‌اند.
روباه گفت:من هم جَد اندر جَدَم خدمتکار سلطان بوده ایم .
خر گفت من سواد ندارم و شجره نامه ام زیر سُم عقبم نوشته شده .
شیر گفت من باسواد هستم و رفت نوشته زیر سمش را بخواند.
خر جفتکی زد و گردن شیر شکست و مرد.
روباه پا به فرار گذاشت،خر او را صدازد و گفت:چرا فرار میکنی؟
روباه گفت : میخواهم بروم سر قبر پدرم تشکر کنم که نگذاشت باسواد شوم ، چون با سوادان بیشتر در معرض لگد خرها هستند...!!
#
مولانا
📗:مثنوی_معنوی

مطالب شماره ۱۹۰ ــ ۱۶ مهر ۱۳۹۹ ــ سایت «۱۰ مهر» به‌قرار زیر است:
۱ــ هر «چپ»ی ادامه‌دهنده راه حزب کمونیست ایران نیست!
(به‌مناسبت بزرگداشت
۷۹‌مین سالروز تأسیس حزب توده ایران»
۲ــ سخنان رفیق کامبخش به‌مناسبت ۵۰‌مین سالگرد حزب کمونیست ایران
۳ــ یک چهارم روس‌ها فقر موجود در خانواده‌های خود را اعلام کردند


۴ــ بررسی دلایل افزایش عجیبِ بیمارستان‌های خصوصی در کشور


۵ــ دو کتاب درباره تاریخِ پُرفراز و نشیب حزبِ توده ایران
http://10mehr.com/maghaleh/16071399/3605

ویدئو

بازانتشار به‌مناسبت ۷۹‌مین سالگرد بنیادگذاری حزب توده ایران

توفان الکترونیکی شماره ۱۷۱ نشریه الکترونیکی حزب کارایران مهرماه ۳۹۹ منتشر شد
آدرسهای تارنماهای حزب کارایران (توفان):
www.toufan.org
www.toufan.de
آدرس مرکزی ایمیل حزب کارایران(توفان)
toufan@toufan.org
آدرس کانال تلگرام توفان
https://t.me/totoufan
در این شماره مطالب زیر را می خوانید:
* سرنگوني و محاكمه به دست كي؟
* تأثير تحريمها بر واردات دارو و مواد اوليه کارخانجات داروسازي و تجهيزات پزشکي
  *مروري بر مبارزات سنديکاي کارگران کشت و صنعت نيشکر هفتتپه و اعتصاب 71 روزه اخير
    * در جبهه نبرد طبقاتي
    * اعدام نويد افکاري را قوياً محكوم ميكنيم
    *رياكاري بس است!
    *اعدام «نويد افکاري» براي ارعاب و فرونشاندن خشم کارگران و معترضان!
    * سخني کوتاه درباره فاجعه محيط زيست
    *درحاشيه سخنان رياکارانه و جنگ افروزانه «دونالد ترامپ« در سازمان ملل
   * در حاشيه درخشش فيلم «خورشيد» در جشنواره ونيز
   * به مناسبت سي و هفتمين سالگرد اعدام رفيق احمد دالري
   *اوفت والاستريت و دلار با اولين مناظره انتخاباتي ترامپ- بايدن
   *بمناسبت یازده سپتامبر
   *حباب تاريخي بورس در ايران
   *وقتي آب سر بالا ميرود (1)
  *ادبيات مارکسيستي به زبان مختصر  و ساده
  *گشت و گذاري در فيسبوک، پاسخ به چند پرسش
  *پاسخ به يک پرسش در شبکه تلگرام

21. September 2020

21 September 2020
ماهیگیری چینی‌ها‌ در ایران؛ نابودی زندگی صیادان و محیط زیست
مدت‌هاست که صیادان چینی اجازه دارند از آب‌های جنوب ایران ماهیگیری کنند. آن‌ها به‌طریق غیرقانونیِ کف‌روبی از آب‌های ایران ماهی صید می‌کنند که به صورت جهانی غیرقانونی است. حضور ماهیگیران چینی زندگی بسیاری از صیادان ایرانی را نابود و اکوسیستم دریایی و تنوع زیستی آب‌های جنوب را با خطرات جدی رو‌به‌رو کرده است.

ماهیگیران چینی در آب‌های جنوب ایران ـ عکس از عابد قاسمی ـ خبرگزاری میزان
روزنامه آرمان ملی از فاجعه‌ای در آب‌های جنوب ایران خبر داده است. براساس این گزارش، حضور صیادان چینی در آب‌های عمان که در سال‌های گذشته با اعتراضاتی همراه بوده بر زندگی صیادان ایرانی تأثیرات منفی بسیاری گذاشته و موجب بیکاری بیش از ۵۰ درصد صیادان شده است. این وضعیت هم معیشت خانوار آن‌ها را به خطر انداخته و هم صیادان بیکار را به سمت اعتیاد کشانده است.
صیادان هرمزگان می‌گویند کشتی‌های چینی هرچه ماهی‌ ریز و درشت است جارو می‌کنند و تمام قایق‌ها و صیادان این روزها بیکار هستند.
قدمت ماهیگیری چینی‌ها در آب‌های جنوب ایران
از ابتدای سال ۱۳۹۷ موضوع حضور کشتیهای صیادی چین در خلیج فارس و دریای عمان مطرح شد. معترضان به این حضور می‌گویند کشتی‌های چینی خلیج فارس را «جارو» می‌کنند، اما مسئولان از جمله فریدون همتی، استاندار هرمزگان می‌گویند این کشتی‌ها متعلق به ایران هستند و با مجوز سازمان شیلات فعالیت می‌کنند.
همتی دو سال پیش گفته بود که سازمان شیلات ایران مجوز‌هایی صادر کرده که ماهیگیران چینی از محل صید «فانوس‌ماهی‌ که یک دوره خاصی عمر دارند، بهره‌مند شود. برهمین اساس، مجوز صید به ماهیگیران محلی داده می‌شود و آن‌ها هم از کشتی‌های چینی و یا دیگر کشور‌ها که امکان صید فانوس‌ماهی‌ در عمق۲۰۰ متری دریا را دارند، استفاده می‌کنند.»
بنا به گزارش روزنامه آرمان ملی، ماهیگیران ایرانی اکنون مجبور هستند ۱۰ هزار دلار به دزدان سومالی رشوه پرداخت کنند تا اجازه یابند در سواحل آفریقا ماهیگیری کنند.
در  تیرماه / ژوئن سال جاری وزارت شیلات سومالی با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که در مدت یک سال و نیم گذشته ۱۱۲ فروند کشتی با پرچم ایران که به‌شکل غیرقانونی در آب‌های سومالی ماهی صید می‌کردند، شناسایی شدند و مبدأ کشتی‌ها بنادر ایرانی تیاب، رمین، کنارک و جاسک بوده‌اند. شمار بالای کشتی‌های ایرانی در این گزارش نشان می‌داد که این یکی از گسترده‌ترین صیدهای غیرقانونی ماهیگیری در دهه‌های اخیر در سومالی است.
سعید عبادی، سخنگوی انجمن صنفی دریانوردان ایران، در مردادماه ۱۳۹۷ گفته بود که از زمان حضور کشتی‌های چینی با مالکیت ایرانی و کارکنان چینی، صید کشتی‌های صنعتی ایرانی از ۸ تُن به یک تُن رسیده است و صید صیادان سنتی منطقه جاسک از یک تُن به کمتر از ۵۰۰ کیلوگرم کاهش یافته است.
خلیل‌الله درخشان، عضو شورای مرکزی خانه کشاورز درباره روش ماهیگیری صیادان چینی در آب‌های جنوب ایران گفته است «از آن‌جا که کشتی‌های چینی ماهی‌یاب دارند، شبانه گله‌های ماهی را شناسایی کرده و آن‌ها را شکار می‌کنند» به گفته او، ارزش محموله‌ای که در یک شب شکار می‌شود، گاه به اندازه قیمت خود کشتی‌ها است.
ماهیگیری چینی‌ها، ویرانگر اکوسیستم دریایی
روش ماهیگیری چینی‌ها در آب‌های خلیج فارس به‌شکل کف‌روبی یا گوفه‌کشی است. در این روش با کشیدن توری به‌شکل قیف در آب توسط یک یا چند شناور، ماهیگیری می‌کنند. توری که برای این کار استفاده می‌شود  «ترال» نامیده می‌شود و به همین دلیل به آن روش «ترال» نیز می‌گویند. از این تورها برای کشیده شدن در آب‌های میان‌سطحی، عمیق و بر کف دریا استفاده می‌شود. این نوع ماهیگیری سبب آشفتگی و برهم خوردن توازن در زندگی دریایی می‌شود.

ايرانشهرطباطبايی
نوشته ی عبدی کلانتری
1 ـ فرضيه ی انحطاط
دو دهه ی پيش نام جواد طباطبايی با عنوان هايی مثل "زوال انديشه در ايران" و " انحطاط ايران زمين" شناخته می شد. اولی در بدو امر به نظر می رسيد نوعی گرته برداری از نظريه "امتناع تفکر" آرامش دوستدار، فيلسوف مقيم آلمان باشد، که در اوايل دهه 1360 شمسی از سوی دوستدار و با تلاش غلامحسين ساعدی در اروپا به چاپ رسيد و موضوع آن شکست عقلانيت فلسفی در تمدن اسلامی بود
....

دفاع اصلاح‌طلبانه از ایران و براندازی دومرحله‌ای
حمیدرضا جلایی‌پور
ایران ملتی قدیمی است، حتی قدیمی‌تر از ملت-دولت‌های پیشقراول دوران مدرن مثل ملت فرانسه. ایران مساوی جمهوری اسلامی نیست. ولی در شرایط فعلی، ج‌ا مهمترین نهاد حافظ ایران در «جهان و منطقه خاورمیانه لغزنده» فعلی است
.
همین ج‌ا با جامعه‌ای روبه‌روست که در چهار دهه گذشته دستاوردش در زمینه توسعه اقتصادی، سیاسی، پایدار و عادلانه قابل‌دفاع نیست و متاسفانه جامعه به «بالایی‌ها» و وصل به فرصت‌ها و «پایینی‌ها» و گرفتار در زندگی روزمره تقسیم شدند
.
روشن است اگر ج‌ا در بلندمدت در حکمرانی‌اش قادر به حل تمشیت امنیت و معیشت ایران (یا همان توسعه عادلانه) نشود، ملت ایران به‌ مخاطره می‌افتد. لذا ج‌ا قطعا به تعمیر و اصلاح نیاز دارد
.
اما برای تعمیر و اصلاح لازم نیست حکومت را متوقف و سرنگون کرد (حتی اگر ممکن باشد که نیست) بلکه این حکومت را شایسته است در «حین حرکت و حکمرانی» اصلاح و تعمیر کرد
.
جمهوری اسلامی مساوی «دولت موازی» و «دولت پنهان» هم نیست
.
اینکه اصلاح‌طلبان در حکومت نیستند، به معنای این نیست که «اصلاحات» در ایران و ج‌ا متوقف شده و یا می‌شود. ایران و ج‌ا بدون «اصلاح‌طلبان شناخته‌شده در کرسی‌های حکومتی» هم به بقای خود ادامه می‌دهد
.
ج‌ا ایران در سلطه کامل «تندروها» نیست؛ ولی ج‌ا در دو دهه گذشته به میزانی که اصلاح‌طلبان را از حوزه رسمی سیاست حذف کرده، از کارایی و مشروعیت‌اش هم کم شده است
.
اصلاح‌طلبان نباید انتظار داشته باشند که حکومت به این موضوع اقرار کند. متاسفانه ج‌ا اهل «اقرار» نیست؛ ضمن اینکه کثیری از ایرانیان هم اهل اقرار نیستند، معمولا ما بیشتر طلبکار هستیم و کمتر خود را مسئول می‌دانیم
.
تامین اهداف غیر‌واقع‌گرایانه گام دوم (که بر اساس وفاق عمومی میان حاکمیت و نخبگان واقعی برآمده از جامعه مدنی تنظیم نشده) از سوی ج‌ا دست‌نیافتنی است
.

س پیوندی
دوستان عزیز همراه پیام
مقاله عبدی کلانتری در نقد ایرانشهری جواد طباطبایی. مشکل طباطبایی مانند ارامش دوستدار تلاش برای پیدا کردن کلید فهم تاریخ ایران با یک یا دو مفهوم است. ساده کردن پیچیدگی های تاریخ و تناقض های پرشمار در تحلیل نتیجه ناگزیر این تلاش ناممکن است. تاریخ های بدون سوژه (انسان) وو انسان هایی که عوض نمی شوند و مانند مفاهیم یا عکسی درقاب محکوم به داشتن یک هویت هستند.  به همین خاطر هم بجای بحث سنجشگرانه و سازنده این دو نفر به دیگران می تازند و همیشه مریدانی هم دارند که همین ادبیات را بازتولید می کنند.
مقاله جلالی پور بسیار تعجب برانگیز است. گویا پرده ای مانع از دیدن خشم عمیق و نومیدی عمومی در فقدان افق های تغییر در جامعه می شود. مسئله بر سر وجود نیرویی که قادر به کنار زدن حکومت نیست، مسئله بر سر خود حکومت است و ظرفیت های واقعی آن. همین داستان اعدام نوید افکاری را به عنوان آخرین رویارویی "ناسزاگویی موبایلی" با حکومت را نگاه کنیم. زمانی حجاریان اصلاح طلبی را فشار از پائین و چانه زنی از بالا تعریف می کرد. 24 سال از این تجربه می گذرد و بخش اقتدار گرا، نظامی حکومت و دزدان حکومتی قوی تر، زیرک تر و بی پرواتر شده اند و اصلاح طلبان هم با همه تلاش ها نتواسته اند چیز مهمی را عوض کنند و بخش های رادیکال تر آنها بهای سنگینی هم پرداخت کرده اند. جلالی پور درباره این موضوعات ساکت است و خشم و نومیدی فراگیر امروز را با گروه براندازی که از سوی امریکا حمایت می شود و بیا به امریکا چشم دوخته یکی می گیرد...

19 September 2020
پرونده نوید افکاری: از شاهد شکنجه خبری در دست نیست
به‌دنبال اجرای حکم اعدام نوید افکاری، کشتی گیر ۲۷ ساله ایرانی، منابع حقوق بشری از ادامه برخوردهای امنیتی برای ممانعت از برگزاری مراسم یادبود این شهروند و فشارهای تازه بر اطرافیان او خبر می‌دهند.

دیوارنوشته‌ای در یادبود نوید افکاری
در تازه‌ترین گزارش‌ها، شاهین ناصری، زندانی که پیش‌تر به‌طور رسمی درباره «شکنجه نوید افکاری» شهادت داده بود از زندان به مکانی نامعلوم منتقل شده است.
برخی از منابع از احتمال انتقال او به اداره آگاهی شیراز خبر داده‌اند.
شاهین ناصری از هم بندی‌های نوید افکاری در زندان عادل آباد شیراز بود که در روز ۱۰ شهریور‌ماه با انتشار یک فایل صوتی از درون زندان اعلام کرد که در اداره آگاهی شیراز شاهد کتک خوردن نوید افکاری و آسیب‌دیدگی جدی دست او بوده است.
او در این فایل صوتی تأکید کرده بود که علی‌رغم تهدید مأموران امنیتی، در سه دادسرا شهادت داده که نوید افکاری تحت شکنجه بوده است.
ناصری همچنین پیش تر و در ۹ آبان ۱۳۹۸ با انتشار نامه‌ای بر تحت شکنجه قرار گرفتن نوید افکاری توسط مأموران اداره آگاهی شیراز شهادت داده بود.
مهدی محمودیان، فعال حقوق بشر و عضو انجمن دفاع از حقوق زندانیان، روز شنبه ۲۹ شهریورماه با انتشار تصویر دو برگ از شهادت‌نامه شاهین ناصری در دادگاه، در حساب کاربری خود در توئیتر نوشته این زندانی در محضر دادگاه به شکنجه شدن نوید افکاری در حین بازجویی شهادت داده و شفاها نیز اظهارات خود را تائید کرده است.

زهرا رهنورد: دل مردم بعد از قتل بیرحمانه نوید افکاری، جوان ورزشکار میدانهای کشتی، داغدار و طاقتشان طاق است
هشدار زهرا رهنورد از حصر خانگی نسبت به شرایط وخیم کشور و پیشنهاد اقدامات لازم برای تأمین آزادی و رفاه و سعادت مردم
به گزارش کلمه، زهرا رهنورد که اکنون قریب به ده سال است به همراه میرحسین موسوی و مهدی کروبی در حصر نامشروع، غیرقانونی و غیراخلاقی به سر می‌برد با نگارش یادداشتی کوتاه نسبت به آنچه برسر مردم ایران می‌رود هشدار داد و نوشت:
ملت در این ایام سوگواری از غم، اعدامهای ظالمانه، و زندانها و احکام کینه جویانه ‌و بی دلیل و طویل المدت بی تابند… و بویژه بعد از قتل بیرحمانه نوید افکاری، جوان ورزشکار میدانهای کشتی، دلشان داغدار و طاقتشان طاق است.
رهنورد پیشنهاداتی را برای اقدامات لازم در جهت تأمین آزادی و رفاه و سعادت مردم ارایه داده است که برای تحقق حق بنیادین ملت ایران مورد استیفا قرار گیرد.
به گزارش کلمه، متن پیام به شرح زیر است:
ملت در این ایام سوگواری از غم، اعدامهای ظالمانه، و زندانها و احکام کینه جویانه ‌و بی دلیل و طویل المدت بی تابند.
مردم دردمند گرفتار فقر، بیماری‌، تحریمهای ظالمانه، و شکافهای طبقاتی و جنسیتی و محیط پلیسی، و تورم لجام گسیخته و بی اعتنایی مسئولان به مسائل آنان و بویژه بعد از قتل بیرحمانه نوید افکاری، جوان ورزشکار میدانهای کشتی، دلشان داغدار و طاقتشان طاق است.
بنابراین اقدامات زیر لازم است چرا که آزادی و رفاه و سعادت حق مردم سربلند ایران است.
آزادی زندانیان سیاسی و امنیتی
ضمن خالی کردن زندانها، حذف فضای امنیتی، پرونده سازی و اعتراف گیری اجباری، قطع زندانهای انفرادی و شکنجه زندانیان بی پناه و نیز سرو سامان بخشیدن به وضع زندانها.
اقدامات اقتصادی فوری و‌ نیز دراز مدت معطوف به رفاه زحمتکشان، کارگران، مستضعفان و همه مردم
خود داری از خصوصی سازی اموال ملی در شرایط کنونی
آزادیهای اجتماعی و برداشتن گشت ارشاد و کنترل های مختلف بر زندگی مردم
توجه و اقدامات جدی و غیر شعاری در راستای رفع مسائل جوانان از جمله اشتغال
آزادی قلم وبیان و اندیشه و‌مطبوعات قبل و بعد بیان
سیاست خارجی دوست محور و ترک دشمنی با همسایه ها و منطقه و جهان.
زهرا رهنورد
۲۹ شهریور ۱۳۹۹

جزئیات افزایش مدت محکومیت و آخرین وضعیت محمد نوری‌زاد، فعال سیاسی زندانی در ایران

محمد نوری‌زاد، زندانی سیاسی در ایران و از امضاء کنندگان بیانیه ۱۴

همسر محمد نوری‌زاد، زندانی سیاسی در ایران، با ناعادلانه خواندن دادگاه‌های جمهوری اسلامی از افزایش مدت محکومیت ‌این زندانی سیاسی خبر داد و گفت که با وخامت اوضاع جسمی در زندان، او «دچار بیهوشی‌های مکرر می‌شود.»
فاطمه ملکی، همسر محمد نوری‌زاد،‌ روز پنجشنبه ۲۷ شهریور به صدای آمریکا گفت، روز گذشته حکم جدید ۳ سال زندان صادره توسط دادگاه تجدیدنظر استان گلستان به اتهام توهین به خامنه‌ای و تبلیغ علیه نظام، در زندان اوین به این زندانی سیاسی ابلاغ شده است.
خانم ملکی می‌گوید این حکم در حالی برای آقای نوری‌زاد صادر شده است که او پیشتر از سوی  شعبه ۱ دادگاه انقلاب گرگان به یک سال زندان محکوم شده بود. حال دادگاه تجدید نظر آن حکم را به سه سال افزایش داده که یک سال از آن تعلیقی است.
همسر این زندانی سیاسی صدور چنین احکامی را یک بازی روانی با آقای نوری‌زاد دانست و گفت:‌ «هر چند وقت یکبار اتهامات و احکام جدیدی را عنوان می‌کنند که گویا در نظر دارند با آنها آقای نوریزاد را آزار بدهند و صدور این احکام هیچ دلیل منطقی ندارد.»
خانم ملکی می‌گوید: «دادگاه تشکیل می‌دهند و حکم صادر می‌کنند، احکامی بی پایه و بی اساس، احکامی ناعادلانه در دادگاه‌های بدون رسمیت،‌ دادگاه‌هایی یک جانبه با عناوین، اتهامات و احکامی از پیش تایید شده.»
اواخر مرداد ماه سال جاری نیز وکیل محمد نوری‌زاد از صدور حکمی جدید علیه موکلش در پرونده‌ای دیگر خبر داد. او در صفحه توئیتر خود نوشت که آقای نوری‌زاد به اتهام حضور در جلوی ساختمان دادگاه به ۷۴ ضربه شلاق، ۸ ماه زندان، و یکسال تبعید به طبس، و به اتهام اشاعه اکاذیب به ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است.

21 September 2020
قرارگاه خاتم‌الانبیاء انتقال پایتخت را به عهده می‌گیرد
قرار است قرارگاه خاتم‌الانبیاء سپاه پاسداران انتقال پایتخت به مکان دیگری را به عهده بگیرد. نامه‌نگاری‌هایی بین قرارگاه خاتم‌الانبیاء و روحانی انجام شده است. تنها مانع همه‌گیری ویروس کرونا در تهران است.

تهران – عکس از shutterstock
ابوالفضل ابوترابی، عضو ناظر مجلس در شورای ساماندهی مرکز سیاسی و اداری کشور و تمرکززدایی از تهران دوشنبه ۳۱ شهریور در مصاحبه با خبرگزاری خانه ملت گفت حتی مکان جایگزینی برای پایتخت نیز مشخص شده است:
« جانمایی و همه موارد در زمینه انتقال پایتخت مشخص شده است. قرارگاه خاتم‌الانبیاء نیز نامه‌ای را رسماً به رئیس جمهوری ارسال کرده و بدون اینکه پولی از دولت بخواهد عنوان کرده که ساماندهی تهران را انجام می‌دهد و انتقال پایتخت سیاسی و اداری را نیز به سرانجام می‌رساند.»
پیش از این سعید محمد، فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء از ضرورت احداث «شهر مدرن اسلامی» سخن گفته بود.
زلزله و انفجارهای مهیب در شرق تهران
بخش بزرگی از تهران روی گسل مشاء قرار دارد و این گسل نیز فعال شده است. پروفسور بهرام عکاشه، پدر علم زلزله‌شناسی ایران و رئیس سابق بخش زلزله‌شناسی مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران هشدار داده است که تهران استعداد زلزله ۷,۵ ریشتری را هم دارد.
احتمال آنکه زلزله‌ای به بزرگی ۷ ریشتر در تهران یک بار دیگر اتفاق بیفتد ۱۰ درصد است اما اگر اتفاق بیفتد بر زندگی دو میلیون نفر تأثیر مستقیم دارد. به گفته اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور در این صورت یک فاجعه با ابعاد بین‌المللی رخ می‌دهد.

 

دکتر محسن رنانی: رنسانس در ایران بالاتر و بهتر از رنسانس اروپا
رنسانسی در ایران بالاتر و بهتر از رنسانس اروپا است
.
رنسانس اروپا جدایی دین از سیاست بود ولی در رنسانس ایران جدایی ایمان از شریعت اتفاق افتاده که خیلی جلوتر از سکولاریسم اروپا است
.
آیا انقلاب اسلامی یک باخت تاریخی را برای ما رقم زد، و یا یک فرصتی را هم ایجاد کرد؟
پاسخ من این است که بعد از انقلاب به طور ناخواسته و پنهان یک راه میانبر تاریخی به سوی توسعه گشوده شده است
.
نه جامعه آگاهانه این راه را خواسته بود و نه حکومت
!
اما تعامل بین حکومت و جامعه راه را باز کرد
.
اصلی‌ترین عامل شکست توسعه، سنت‌های غیرعقلانی هستند
.
سنت‌ها حافظان بسیار قدرتمندی دارند
.
جمهوری اسلامی کمک کرد تا حافظان تاریخی سنت در جامعه ما یا تضعیف شوند و یا حذف شوند و سنت بی دفاع مانده است تا لاجرم جامعه ما به سمت دنیای مدرن  حرکت کند و با سنت های ضدتوسعه خداحافظی کند. این تحول در اروپا
۴۰۰ سال طول کشید ولی ما در طول ۴۰ سال گذشته زمینه‌های این تحول را در ایران ایجاد کردیم.
در دوران جمهوری اسلامی، جهشی عظیم در فراهم‌آوری زمینه‌های لازم برای مدرنیته رخ داده است که هیچ نظام دیگری به غیر نظام دینی با رهبری فقها نمی‌توانست چنین تحولی را با این سرعت ایجاد کند
.
این تحول را رضاشاه آغاز کرد و محمدرضا شاه ادامه داد اما هر دو شکست خوردند، چون به گونه‌ای عمل کردند که باعث انسجام و اتحاد تمام نیرو‌های محافظ سنت شدند و یک جبهه مستحکم در برابر تحولات دنیای مدرن شکل گرفت. انقلاب اسلامی هم به نوعی حاصل همین اتحاد بود
.
مهم‌ترین خدمت جمهوری اسلامی این بود که نیروهای حافظ سنت را نخست از هم جدا کرد و سپس یک به یک آن ها را نابود کرد
.
در دوران جمهوری اسلامی چهار تحول مهم رخ داده که زمینه‌های تحقق نوگرایی و مدرنیته را فراهم کرده است
.
تحولاتی که حتی در ترکیه، پاکستان، مصر و کشورهایی با ساختار سیاسی مدرن‌تر از ایران هم رخ نداده است
.
سه مورد اول آن تضعیف، تخریب و حذف حافظان سنت است و تحول چهارم تحول در کیفیت دینداری ایرانیان است
.
اصلی ترین حافظان سنت، زنان، روستاییان و روحانیان هستند
.
زنان از بقیه قدرتمند‌تر عمل می‌کنند. جمهوری اسلامی نخست زنان را به نیروهای خط شکن تحولات مدرنیته تبدیل کرد
.
پهلوی اول قدرت عشایر را نابود کرد، پهلوی دوم زمین داران را نابود کرد و جمهوری اسلامی عامه روستاییان را شهر نشین کرد
.
پیش بینی من این است که با این روند تا
۲۰ سال آینده کمتر از پنج درصد جمعیت روستایی خواهند بود.
سومین حافظ سنت روحانیان بودند که در دو سطح مراجع و روحانیان محلی فعالیت می‌کردند. تقریبا جایگاه مراجع به عنوان سرمایه‌های نمادین که تحول آفرین بودند، از دست رفته است
.
بخشی از مراجع که با حکومت زاویه داشتند را حکومت تخریب کرد و بخشی از مراجع که مردم فکر می‌کردند حکومتی هستند، را هم مردم تخریب کردند
.
روحانیان محلی هم که محل رجوع عامه بودند به علت عملکرد نامناسب روحانیان حکومتی، نزد مردم بی اعتبار شده اند
.
تحول بسیار بنیادی‌تری که رخ داده است که تنها و تنها در یک حاکمیت دینی و فقهی امکان‌پذیر بود و هیچ حکومت دیگری نمی‌توانست این تحول را ایجاد کند،
«جدایی ایمان از شریعت» است.
در طول تاریخ ایران، ایمان و شریعت به هم چسبیده بوده است، اما جمهوری اسلامی کمک کرد، تا جدایی ایمان از شریعت رخ بدهد که تحولی بسیار عظیم بوده است
.
این تحول بسیار عمیق‌تر از تحقق سکولاریسم در اروپاست
. 
در سکولاریسم، جدایی دین از سیاست رخ داد ولی در ایران جدایی ایمان از شریعت رخ داده است
.
امروز با نسل روبه افزایشی از جوانانی رو به رو هستیم که ایمان دارند، ولی مناسک دینی را انجام نمی‌دهند
.
خانواده‌های آن ها نیز پذیرفته‌اند که جوانان آن ها تنها ایمان اخلاقی داشته باشند
.
ایمان با توسعه سازگار است
.
شریعت، بسته به نوعش، ممکن است با توسعه سازگار باشد و ممکن است نباشد
.
شریعت در صورتی که زنده باشد و متناسب با نیاز جامعه تکامل یابد با توسعه سازگار است. اما ایدئولوژی دینی حتما ضد توسعه است
.
محسن رنانی

دکتر رضا اجتهادی، رئیس انجمن فیزیک ایران:
دو به اضافه سه می شود پنج
.
جنسشان، رنگشان، نژادشان، لباسشان، لهجه شان، دینشان، مذهبشان اهمیتی ندارد. ریاضیات این است. اینگونه عادل است
.
تصویر دو دختر از پنج دانش آموز روی کتاب ریاضی سال سوم دبستان حذف شد. یک لحظه فکر کنید که برای انجام این کار چقدر زحمت کشیده شده است. حتما مدیری با نگاه تیز بین متوجه حضور بی دلیل آن دخترها در تصویر شده است. به زیردستان دستور داده است که سریعتر مشکل را پاک کنند. احتمالا یک کار کارشناسی شروع شده است. از طراح دومی برای دست بردن در طرح دیگری کمک گرفته شده است. مراحل گرفتن تایید مدیران مربوطه و مجوز تغییر طرح طی شده است و نهایتا کتاب با جلدی جدید به چاپخانه سپرده شده و منتشر شده است. این همه کار کارشناسی و تخصصی و فنی حتما هزینه هم داشته است
.
حالا شنیدم که شما دستور بررسی داده اید تا این خطا اصلاح گردد. میخواستم که از شما خواهش کنم که نکنید. در طرح موجود اگر دختری نیست حد اقل صداقتی آشکار است. در آن طرح اگر وزارت خانه دختران را سانسور کرده است، حداقل خودسانسوری نکرده است. از مدیرانتان نخواهید که دوباره خلاف میلشان رفتار کنند
.  دوباره تیم کارشناسی خود را به راه نیاندازند تا شاید بعد از ماه ها  بررسی و جلسات متعدد یکی از آن دو دختر را با لباسی تیره تر، روسری بلندتر، کمی دورتر، کوچک تر، تنها تر و با چهره ای غمگینتر به جلد کتاب سال آینده برگردانند. این طرح واقعیتی را آشکار کرده است. اگر میخواهید اصلاحی کنید مدیرانتان را عوض کنید، معیار هایتان را برای مدیریت آموزش پرورش کشور عوض کنید، خودتان را عوض کنید. تا آن موقع اجازه دهید این جلد همین گونه برای یادآوری به تاریخ بماند. نگران فرزندان ما هم نباشید. آنها خیلی خوب یاد گرفته اند که کتابهایشان را خودشان جلد کنند. سالهاست که جلد کتابهای شما را جدی نمیگیرند.

شاه و رعیت در محکمه کسروی
علی مرادی مراغه ای
گروههای زیادی هستند که چشم دیدن کسروی را ندارند از متشرعین گرفته تا هویت طلبان قومی که بخاطر اظهار نظرات عجولانه اش در باره زبان ترکی او را نبخشیده اند و من وارد این مقولات و اشتباهات کسروی نمی گردم چون هر کسی میتواند در نوشته هایش اشتباه کند و بعدا هم تجدیدنظر کند
...
اما با اینهمه، او جزو فرزندان راستین ایران و بالاخص آذربایجان است که از دارالسلطنه عباس میرزا و قائم مقام فراهانی می آیند مانند دهها نمونه دیگر و استوار و سمج در باورهایش...مانند ثقه الاسلام تبریزی، ستارخان، میرزاحسن رشدیه ،جبار باغچه بان، صمد
...
تنها در اسطوره ها و فولکلورهای مادرانمان در کودکی شنیده بودیم وصف و حال آرمانشهری که در آنجا در اجرای عدالت بین شاه و رعیت تفاوتی قائل نمی گردند و مجسمه فرشته عدالت را دیده و شنیده ایم که بر سر پل چینوت  ایستاده با ترازویی و شمشیری در دستانش و چشمانش با دستمال بسته شده که فرقی بین رعیت و شاه نمی گذارد
...!
اما یکبار در تاریخ این کهن دیار محنت زده، آن فرشته از دیوار و از آن بالا پایین آمد و در هیات انسانی ظاهر شد و در هیات کسروی, حق را از شاه گرفت و به رعیت داد
...!
در اوج زمینخواری رضاشاه بود که یکی از روزنامه های فرانسوی، کاریکاتوری شبیه به یک غده سرطانی چاپ کرده و توضیح داد که در ایران جانوری پیدا شده که در روز چند کیلومتر زمین میخورد»!(عبده، جلال، چهل سال در صحنه قضایی...ج1ص274
).
نوبت به بلعیدن زمینهای رعایای اوین در تهران رسید که رضاشاه به عنوان اینکه این زمینها وقف حضرت رضا بوده و شاه مملکت چون متولی موقوقات است در نتیجه میخواست زمینها را از چنگ رعیتها دربیاورد
...
احمد کسروی رئیس محاکم بدایت بود و دعوایی عجیب و غریب پیش آمده بود بین رعیتها و شاه!. کسروی خودش رسیدگی میکند و رای به نفع رعیتها داده شاه را محکوم میکند
!
علی اکبرخان داور که خبردار میشود پروند به نزد کسروی رفته، سریعا تلفن میکند به کسروی که تشریف بیاورید یک قهوه‌ای با هم بخوریم. کسروی فوراً می‌فهمد که ممکن است میخواهد توصیه کند راجع به شاه
.
کسروی میگوید چشم. می آیم. اما قبل از رفتن نزد وزیر، سریع پرونده ها را میخواهد و رأی میدهد و شاه را محکوم میکند، سپس میدهد ماشین میکنند سپس ثبت دفتر میشود، سپس امضاء ميکند سپس ابلاغ میکند و آنوقت که کار را تمام کرده و امکانی برای تغییر حکم وجود ندارد می رود اتاق داور
....!
داور به احترام تا دم در می آید و پیشواز میکند و می نشیند و خیلی با خضوع با کسروی صحبت می‌کند...می‌‌گوید: راستی یک پرونده هست بین اعليحضرت با رعایا؟
»
کسروی می‌گوید،«بله
»
داور می‌گوید، این را دقت بفرمایید که یک‌ وقت اشتباهی نشود یعنی میخواست به نفع رضاشاه توصیه کند
...
کسروی هم میگوید: «بله، رسیدگی بادقت البته در همه پرونده‌ها لازم است و رسیدگی شد و من هم رأی دادم
!.
یک‌ مرتبه داور میگوید: «رای دادید؟
»
کسروی می‌ گوید: «بله
»
داور می‌ گوید: «چه زمانی؟
»
کسروی می ‌گوید: «الان که تلفن کردید قبل از اینکه بیایم، رأی را دادم و حالا آمدم خدمتتان
»
داور می ‌گوید: «چیست رأيتان؟
»
کسروی می ‌گوید: «شاه محکوم است چون حق ندارد

داد داور بلند ‌میشود: «آقای کسروی پدرمان درمی ‌آید پدر عدلیه را در می ‌آورد. نمیشود تغيير بدهيد؟
»
کسروی می‌گوید «نه، چون ثبت شده، ثبت دفاتر شده، نمره خورده, دستورابلاغ دادم هیچ‌کارش نمیشود کرد

بزودی کسروی را منتظرالخدمت میکنند و«از این تاریخ شما منتظرالخدمت می باشید
»
«کسروی نیز زیرش نوشت: خدمت منتظر من باشد من منتظر خدمت نیستم»! و میرود. بعد هم گرفتند حبس... مدتی گرفتار بود بعد هم مدتی وکالت میکرد و بعد هم که کشتندش در همان عدلیه...»(مصاحبه اسدالله مبشری با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، نوار چهارم).
اگر قرار بر این باشد که در این کشور به چیزی، اثری و شاهکاری افتخار کنیم بیشتر از هر سردار تاریخی یا فتح در جنگی یا شاهکار معماری و هنری ....باید به این افتخار کرد که در این سرزمین, زمانی نه در اسطوره هایش یا در فولکلورهای مادرانمان، بلکه در واقعیت بیرونی و عینی، یک قاضی از گوشت و پوست وجود داشت که در قضاوتش بین رعیت و شاه تفاوتی نگذاشت و شاه را محکوم کرد هر چند سرانجام، خودش در همان دادگستری در خونش غلطید
...!

نامه ی فروغ فرخزاد به احمد رضا احمدی:
سعی نکن زیاد شعر بگویی. فریفته هیجان و شدت نشو. بگذار همه چیز در ذهنت ته نشین شود. آن قدر ته نشین شود که فکر کنی اصلاً اتفاق نیفتاده، زندگی کن تا از یک نواختی بیرون بیایی.
آدم وقتی خودش را در جریان زندگی بگذارد، هر روز استحاله ای در او صورت می گیرد و این استحاله است که انسان را لحظه به لحظه و روز به روز می سازد و وسعت می دهد. وقتی دیدی که داری یک ایده مشخص را تکرار می کنی، اصلاً قلم و کاغذ را کنار بگذار، مثل من که لااقل برای یک سال کنار خواهم گذاشت. زندگی می کنم و صبر می کنم تا باز دوباره شروع کنم. اصل، ریشه است که نباید گذاشت از میان برود.
حالا بگذار دیگران بگویند که «دیدی، این یکی هم تمام شد.» اگر کسی این حرف را زد و تو شنیدی، نمی خواهد جوابش را بدهی فقط در دلت و به خودت بگو من که کارخانه شعر سازی نیستم و دنبال بازار هم نمی گردم. من گمان می کنم که انسان وقتی واقعاً به حد خلاقیت رسید، تنها وظیفه اش این است که این نیرو را دور از هر انتظار و قضاوتی بروز دهد. حالا چه اهمیت دارد که ساکنان «ریویرا» یا «کافه نادری» در مجلس ختم آدم. برای آدم دلسوزی کنند. آدم بر می گردد، مثل مرده ای به مجلس ختم خودش بر می گردد و با موجودیتی تازه و جوان و خیره کننده


امیرعباس هویدا

۱
در جواب ماهنامه معتبر نسیم بیداری که می خواستند یادداشتی درباره امیرعباس هویدا بنویسم گفتم: دهها داستان به عنوان شاهد در ذهن من هست که به نظرم زمانشان به تدریج دارد منقضی میشود. هم به جهت سن و سال من و هم به جهت اینکه دیگر خریداری برای این حرفها نمیبینم. واقعهای است که گذشته، ولی خوب است برخی زوایا را بدانیم.
و این بخش مهمی از زندگی من است:
آشنایی من با امیرعباس هویدا از جایی شروع شد که من از طریقی به بیوگرافی شخصیت معتبری به نام عتیقی که در زمینه نفت و فعالیتهای اوپک بسیار صاحب عنوان و محترم بود، دست پیدا کردم و با کمک دوستی آن را ترجمه کردم. سپس به دفتر مجله تلاش که سردبیر آن حمید رهنما و مدیر آن امیرعباس هویدا، نفر دوم شرکت نفت بود، رفتم. عینک و کراوات قرضی کمکم میکرد که کمی بزرگتر جلوه کنم. در آنجا برای اولین بار آقای هویدا را دیدم. همین دیدار کوتاه ظاهرا در حافظه او ثبت شد.
مدتی بعد پرویز نقیبی، سردبیر به من گفت که برو و درباره حسنعلی منصور که یک روز قبل تیر خورده بود از اسلحه بخارایی، گزارش تهیه کن. اعلام نشده بود که او زنده است یا خیر. در بیمارستان پارس او را نگه داشته و گویا منتظر نظر پادشاه بودند که نمی خواست این حادثه با ششم بهمن سالگرد «انقلاب سفید» مصادف باشد. سردبیر از من خواست گزارشی از آنجا تهیه کنم. آن زمان سال آخر دبیرستان بودم و یک نوع امتحان بود از من لابد. به بیمارستان رفتم و یک روپوش سفید پرستاری پیدا کردم و از در پشتی، راهی پیدا کردم و به هر ترتیبی بود خودم را رساندم داخل. در طبقه دوم اتاقی یک افسر محافظ داشت. دانستم همین جاست و قد میکشیدم که از بالای در ببینم آیا آثار حیاتی پیدا هست یا خیر. خیره شده بودم به سیلندری که بالای سرش بود، یک مأمور پلیس مرا دید و با خشونت صدایم کرد! همان موقع از ته راهرو، آقای هویدا عصازنان آمد. به¬شدت غمگین بود. به هر حال دوست نزدیکش که از جوانی با هم بودند، ناگهان تیر خورده و همه آرزوهای آنها بر باد رفته بود. همان لحظه خودم را معرفی کردم و گفتم: من آن بیوگرافی بنده خدا عتیقی را نوشتم. هویدا گفت: خب! آمدی اینجا چه کار!؟ به پاسبان گفت: ولش کنید برود. بعد هم به خودم گفت: دیگه از این کارها نکنیها! اصلا روپوش از کجا آوردی!؟

مطالب شماره ۱۸۸، ۳۰ شهریور ۱۳۹۹، به قرار زیر است:
۱ــ سند تحلیلی سایت «۱۰ مهر»
۲ــ تئوری امپریالیسم و تغییرات آن در قرن بیست و یکم (۱)
۳ــ اعتراض کارگران هفت‌تپه؛ مشخص‌کننده تکلیف دولت با خصوصی‌سازی
۴ــ «کودتای ۵۳» ــ بررسی و نقد فیلم تازه‌ای درباره کودتای ۲۸ مرداد
۵ــ مداخله در امور داخلی بلاروس را متوقف کنید
۶ــ میراث جنگ سرد
۷ــ «دانش و امید»، آغازی دیگر
۸ــ ایالت‌های نامتحده آمریکا یا خشم سیاتل
تازه‌ها در کتابخانه «۱۰ مهر»
۱ــ شکست
نویسنده: الکساندر فادایف
مترجم: رضا شلتوکی
۲ــ چکیده انقلاب؛ حیدرخان عمواوغلی
نویسنده: رحیم رضازاده ملک
۳ــ سرزمین کف
نوسنده: ایوان یفریموف
مترجم: عزیز یوسفی
۴ــ چنگیز خان ـ جلدهای اول، دوم و سوم
مترجمین: محمد پورهرمزان، کیخسرو کشاورزی، ماشاءالله ربیع‌زاده و یدالله رسولی
۵ــ گارد جوان ـ جلدهای اول و دوم
نویسنده: الکساندر فادایف
مترجم: سهراب دهخدا

17. September 2020

خواست ِ پایان دادن به اعدام:
نخستین نمود تعهد وجدانی، در عرصه ی اخلاق اجتماعی.
حق حیات را پاس داریم!

بیمار خر خورده؛ اعدام نوید افکاری و مغالطه‌ی علت جعلی
Posted: 14 Sep 2020 06:00 AM PDT
طاها پارسا
اگر شما هم مانند من و بسیاری دیگر که این توییت را منشن کرده‌اند، حال‌تان بعد خواندنش به‌هم می‌خورد، خراب می‌شود، خشمگین می‌شوید و یا نفرت وجودتان را فرامی‌گیرد، این یادداشت کوتاه را بخوانید تا به مغالطه‌ی پنهان شده در آن  و علتِ خشم‌تان بهتر پی‌ ببرید. حتی اگر از کسانی هستید که این توییت را لایک کرده‌اید، و یا برای لحظاتی فکر می‌کنید که حرفِ نویسنده‌ی توییت چندان بی‌ربط هم نیست و شاید هم درست می‌گوید، این یادداشت می‌تواند برایتان مفید‌تر باشد.
علی نصری، ۲۴ ساعت پس از اعدام نوید افکاری، علت اعدام او را پوکر (قمار) میان اپوزیسیون و حکومت و یا به تعبیری قمار میان ترامپ و خامنه‌ای، معرفی می‌کند و می‌نویسد‏⁧‫#نوید_افکاری⁩ را مثل ژتون پوکر گذاشتند وسط میز. از آن طرف به اشاره گفتند «اگر مردی اعدامش کن». این طرف‌‌ زیر لب گفت «اعدام میکنم تا چشت درآد». امروز آن‌طرفی‌ها با ولع میز را جمع میکنند‌ و اشک شادی میریزند. این‌طرفی‌ها لم دادند و پز اقتدار میدهند. تا دست بعدی

16 September 2020
رویه دستگاه قضا: دروغگویی و فریبکاری، اعتراف‌گیری و اعدام
معین خزائلی
*
– متهمان خودشان اعتراف کرده‌اند، فیلم اعترافاتشان هم پخش شده.
این یگانه پاسخی است که نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی، دستگاه قضایی و مقامات آن، رسانه‌های حامی نظام و شخصیت‌های حقیقی طرفدار جمهوری اسلامی و سیاست‌هایش در برابر تمامی اشکالات، ایرادها و تناقض‌های حقوقی پرونده‌های امنیتی در سال‌های اخیر ارائه می‌دهند. احکام صادر شده در این پرونده‌ها و تنها استناد دادگاه‌ها در مجرم شناختن متهمان و تعیین مجازات برای آنها نیز صرفا همین اعترافات بوده است. اعتراف‌هایی که برخی از آنها مانند پرونده محمد ثلاث حتی در حالت فقدان هوشیاری از متهم آن هم در بیمارستان اخذ و به سرعت از تلویزیون حکومتی پخش شد.
در پرونده نوید افکاری نیز همین شرایط حاکم بوده و به گفته حسن یونسی، وکیل مدافع او و دیگر مطلعین پرونده و همچنین به شهادت خودِ نوید افکاری، جز اعتراف اجباری ابتدایی او که در نتیجه شکنجه و فشار فراوان بر او و خانواده‌اش اخذ شده، هیچ مستند دیگری دال بر مجرمیت او در پرونده وجود ندارد.

یک گرافیتی با تصویری از نوید افکاری
مخدوش بودن روند دادرسی، عدم دسترسی به وکیل تا پیش از تأیید حکم در دیوان عالی کشور و ادعاهای سراسر دروغ رسانه‌های امنیتی (مانند وجود فیلم از لحظه وقوع قتل توسط متهم) نشان از وجود ایرادهای ماهوی و شکلی در این پرونده است اما به محض پخش اعترافات اجباری نوید افکاری از صداوسیما تمامی این ایرادها کنار گذاشته شد و صرفا اعترافات او از سوی این رسانه‌ها مورد توجه قرار گرفت.
آنها با استناد به فیلمی که صداوسیمای جمهوری اسلامی از اعترافات اجباری اخذ شده از نوید افکاری پخش کرد، ارتکاب جرم انتسابی توسط او را مسلم و غیرقابل انکار دانستند. تلاشی که با توجه به دسترسی این رسانه‌ها به مدارک و شواهد پرونده‌های امنیتی نشان می‌دهد در صورت وجود مدارک قابل اعتماد، اندک تعللی در انتشار آنها صورت نمی‌گرفت.
ماجرای مازیار ابراهیمی، نادر نوری کهن، جمال فشی و دیگر بازداشت‌شدگان پرونده ترور دانشمندان هسته‌ای در سال ۹۱ نمونه بارز دیگری از این عملکرد فریب و دروغ است. پرونده‌ای که در جریان آن افرادی بی‌گناه بازداشت شده و سپس بر اثر شکنجه‌های جسمی و روحی مجبور به پذیرش اتهامی دروغین و جرمی ناکرده ‌شدند. این دروغ در برنامه‌ای با عنوان «کلوپ ترور» با هدف فریب افکار عمومی در مقیاسی وسیع منتشر شد.
در این میان اما بررسی عملکرد اخیر دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی نشان می‌دهد استفاده از روش‌های فریبکارانه نهادهای امنیتی اشکال جدید و خطرناک‌تری به خود گرفته و علاوه بر کاربرد آنها در اخذ اعتراف اجباری، برای اجرای مجازات نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد.
مورد عجیب علی یونسی: دیدار با سفیر سوئد!
اگرچه تلاش برای فریب زندانیان در وادار کردن آنها به اعتراف اجباری یا مصاحبه تلویزیونی از سوی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی مسبوق به سابقه بوده و بارها اتفاق افتاده است، اما شواهد نشان می‌دهد این نهادها در همکاری کامل با دستگاه قضایی در تلاش برای فریب زندانیان و وادار کردن آنها به اعتراف اجباری در برابر دوربین‌های صداوسیما وارد مرحله جدیدی شده و عملا از دادن وعده بخشش و کاهش مجازات به روش‌هایی عجیب، غیرقانونی و غیرانسانی رسیده‌اند. یکی از تازه‌ترین موارد از این دست، ماجرای علی یونسی‌ست.
آن‌طور که رضا یونسی، برادر علی یونسی، دانشجوی بازداشت شده در ایران در مجموعه توئیتی در توئیترش خبر داده، بازجویان برادرش قصد داشته‌اند او را به ساختمانی به عنوان سفارت سوئد برده و احتمالا با صحنه‌سازی و دروغ، فردی را به عنوان سفیر سوئد جا زده و از این اتفاقات فیلم‌برداری کنند و سپس از آن برای نمایش اعترافات اجباری بهره ببرند. رضا یونسی در عین حال گفته که در تماسی با وزارت خارجه سوئد در مورد این موضوع پیگیری کرده و وزارت خارجه سوئد نیز در پاسخ هر گونه درخواستی از سوی سفیر این کشور در ایران برای ملاقات با علی یونسی را تکذیب کرده است.
پس از آن مصطفی نیلی، وکیل تعیینی علی یونسی نیز به اقدام عجیب قبلی مقام‌های قضایی دخیل در پرونده موکل خود واکنش نشان داد. او گفت مقام‌های قضایی همراه مأموران امنیتی شرایطی را در کاخ دادگستری فراهم کردند که به واسطه آن علی یونسی و امیرحسین مرادی (دیگر دانشجوی بازداشتی این پرونده) با تعدادی از دانشجویان و اساتید دانشگاه شریف روبه‌رو شده و در برابر آنها قرار گرفته‌اند.

15 September 2020
نوید افکاری، قربانی شیوه جدید کشتار معترضان
گفت‌وگو با پگاه بنی‌هاشمی، رضا خندان و علی افشاری
محمد غلام‌ابوالفضل
– مردم! اگر من اعدام شدم همه بدانند در قرن بیست و یکم با این همه هزینه و سازوکارهای حقوق بشری و سازمان‌ ملل و شورای امنیت و غیره، یک انسان بی‌گناه در حالی که تلاش‌ کرد و جنگید، اعدام شد.
اینها بخشی از حرف‌های نوید افکاری بود که چند روز پیش از اعدامش در یک فایل صوتی از زندان شیراز منتشر شده بود. روزی که صدای پرصلابت او را شنیدیم که به هیچ وجه به صدای انسانی در انتظار مرگ شبیه نبود، باور نمی‌کردیم جمهوری اسلامی روی دیگری از ابتکار و خلاقیت خود در خفه کردن صدای مخالف را به ما نشان خواهد داد و او را بدون رعایت تشریفات قانونی اعدام کرده و شبانه دفن خواهد کرد.

نوید افکاری
نوید افکاری و برادرش وحید در ۲۶ شهریور ۹۷ به اتهام قتل حسین ترکمان که به نظر می‌رسد در حاشیه اعتراضات مرداد ۹۷ کشته شده است، بازداشت شدند. اعتراضاتی که پس از افزایش ناگهانی قیمت دلار و به تبع آن بدتر شدن وضعیت معیشتی مردم صورت گرفت. 
حسن ترکمان که از نیروهای حراست اداره آب شیراز بوده و به گفته برخی منابع رسمی در اعتراضات نیز به عنوان نیروی امنیتی شرکت داشته، در نزدیکی منزلش با ضربات کارد کشته می‌شود. پس از دستگیری، نوید افکاری به استناد گزارش پزشکی قانونی که در پرونده او موجود است و نشانه‌هایی از شکنجه را در بدن او تشخیص داده است، تحت شکنجه‌های شدید جسمی و روانی به قتل حسن ترکمان اقرار می‌کند و در نتیجه این اقرار حکم اعدام او صادر می‌شود.
دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در همکاری با نهاد‌های امنیتی برای تکمیل کردن سناریوی خود حکم اعدام دوم نوید افکاری را به اتهام محاربه صادر می‌کند.
در خلال رسیدگی به اتهامات نوید افکاری و برادرش وحید، چند تن دیگر از اعضای خانواده‌شان از جمله پدر و دامادشان را دستگیر می‌کنند تا آنان را تحت فشار بگذارند. سه ماه بعد هم برادر دیگرشان حبیب بازداشت می‌شود.
بررسی پرونده برادران افکاری نشان می‌دهد دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در هماهنگی با نیروهای امنیتی این بار هم به شیوه متداول خود اقدام به تهیه سناریویی تکراری کرده که مبتنی بر رفتارهای ضد حقوق بشری و حتی خلاف قوانین دادرسی جزایی جمهوری اسلامی طراحی و اجرا شده است.
پگاه بنی‌هاشمی، حقوقدان و فعال حقوق بشر، پرونده نوید افکاری را در امتداد شیوه‌ جدیدی می‌داند که جمهوری اسلامی در قبال پرونده‌های امنیتی و معترضان در پیش گرفته است.
او معتقد است دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی رویکرد جدیدی در رسیدگی به پرونده‌های دستگیر‌شدگان در اعتراضات را در پیش گرفته و تلاش می‌کند در کنار اتهامات امنیتی این افراد را با وارد کردن اتهام قتل عمد نیز مورد محاکمه قرار بدهد تا احکام صادر شده سیاسی جلوه نکرده و از تبعات بین‌المللی این پرونده‌ها کاسته شود.
پگاه بنی‌هاشمی در این باره به زمانه می‌گوید:

 

خواست ِ پایان دادن به اعدام:
نخستین نمود تعهد وجدانی، در عرصه ی اخلاق اجتماعی.

حق حیات را پاس داریم!

16 September 2020
۱۵ وکیل دادگستری: اعدام نوید افکاری خلاف دادرسی عادلانه بود
۱۵ وکیل دادگستری ایرانی با انتشار بیانیه‌ای اجرای حکم اعدام نوید افکاری را خلاف اصول دادرسی عادلانه و موازین قانونی و سلب کننده حق دفاع توصیف کردند. به گفته این وکیلان، قوه قضاییه ایران به‌ جای عمل به وظایف قانونی خود از جمله استقلال قضایی و برقراری عدالت و احقاق حقوق عامه، به دستگاه سرکوب حکومت تبدیل شده و به صدور احکام سنگین و غیرانسانی مبادرت می‌کند.

تصویر نوید افکاری بر سر در خانه او در شیراز ـ عکس از توئیتر
هم‌زمان با انتشار این بیانیه، روابط عمومی دادگستری استان فارس هم با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد که نوید افکاری پیش از اعدام از اجرای حکم خود مطلع بوده و مطالب منتشرشده درباره این زندانی سیاسی یا حکایت از «عدم اطلاع انتشار دهندگان» دارد یا «نشانه غرض‌ورزی سیاسی» است.
در بیانیه ۱۵ وکیل دادگستری اما با اشاره به عدم رعایت موازین دادرسی عادلانه درباره نوید افکاری آمده:
«[نوید افکاری] حسب روال و عرف قضایی محاکمه نشد، زیرا دلایل اثبات اتهام غیرواقعی و منطبق با قانون دادرسی کیفری نبوده و به درخواست‌های مکرر وی، خانواده و وکلای ایشان برای ارجاع اثبات شکنجه و آثار ناشی از آن به پزشکی قانونی توجهی نشد و این درخواست هرگز مورد توجه و رسیدگی قرار نگرفت.»
وکیلان امضاکننده این بیانیه همچنین بر این نکته تأکید کرده‌اند که فرآیند دادرسی برای نوید افکاری حتی در تضاد با قوانین جاری ایران صورت گرفته و برخی قراین از جمله فایل صوتی آخرین تماس این زندانی سیاسی از زندان عادل‌آباد شیراز، شائبه شکنجه و ضرب و جرح او پیش از اعدام را تقویت می‌کند.
این بیانیه به امضای شماری از سرشناس‌ترین وکیلان دادگستری ایران از جمله مهرانگیز کار، محمد مصطفایی، حسین احمدی نیاز، محمد مقیمی، حسین رئیسی، مهناز پراکند، موسی برزین، نقی محمودی، شیلان بیگ زاد، احسن حسن پور، نگار مصری، مهدی هوشمند رحیمی، مسعود اخترانی تهرانی، مزدک اعتمادزاده و حسین مهراندیش رسیده است.
روابط عمومی دادگستری فارس اما در اطلاعیه‌ روز چهارشنبه ۲۶ شهریور خود ادعا کرد که پرونده نوید افکاری در چندین «مرجع صالح قضایی» و با بررسی قضات متعدد مورد بررسی قرار گرفته و جلسات دادگاه این زندانی سیاسی نیز با «حضور وکیل و به صورت علنی» در دادگاه کیفری تشکیل شده است.
این در حالی‌ست که یک منبع مطلع از وضعیت نوید افکاری در روزهای پیش از اعدام او در گفت‌و‌گو با زمانه اعلام کرده بود این زندانی سیاسی و برادرانش هنگام بازداشت و تا زمان اخذ اعتراف اجباری زیر شکنجه در اداراه آگاهی و اداره اطلاعات شیراز نه تنها از دسترسی به وکیل انتخابی محروم بوده‌اند بلکه علی‌رغم اینکه نوید، وحید و حبیب افکاری در جلسه اول دادگاه از قاضی خواسته بودند تا دست‌کم از جلسات دادگاه «فیلم‌برداری» شود، قاضی درخواست آنها را رد کرده است.
بیشتر بخوانید: بر برادران افکاری چه گذشته است؟ – شرح ماجرا از زبان یک منبع مطلع
روابط عمومی دادگستری استان فارس اما در ادامه بیانیه خود مدعی شده است که به «مرحوم افکاری» اعلام شده قبل از اجرای حکم خواستار ملاقات حضوری است یا تماس تلفنی که او اعلام می‌کند صرفا تقاضای تماس تلفنی با خانواده را دارد و برای این موضوع شماره موبایلی را اعلام و با خانواده خود صحبت می‌کند.

خواست ِ پایان دادن به اعدام:
نخستین نمود تعهد وجدانی، در عرصه ی اخلاق اجتماعی.
حق حیات را پاس داریم!

17 September 2020
حکم بدوی حادثه تیراندازی به رژه اهواز صادر شد
دادستان نظامی‌ استان تهران اعلام کرد رأی بدوی پرونده حادثه رژه خونین سال ۹۷ اهواز صادر شد. این مقام قضایی گفت محاکمه تعدادی از متهمان هفته قبل به پایان رسید و حکم بدوی نیز صادر شد که البته این حکم قابل اعتراض است. همزمان تعدادی از نظامیان که مقصر شناخته شدند بازداشت شدند.   

صحنه‌ای از حمله تروریستی در اهواز
حوالی ساعت ۹ صبح شنبه ۳۱ شهریور ۹۷ در مراسمی در پادگان ۹۲ زرهی اهواز هنگامی که نیرو‌های ارتش در حال رژه رفتن بودند، حمله خونینی رخ داد. در این حمله چندین نفر از نظامیان و مردم عادی کشته شدند. ابتدا گروه الاحوازیه مسئولیت حمله را به عهده گرفت اما بعد از مدتی که گروه دولت اسلامی (داعش) اعلام کرد این حمله را انجام داده، الاحوازیه مسئولیت خود در این حمله را پس گرفت. عده‌ای از نظامیان به دلیل کوتاهی از انجام وظایف خود بازداشت شدند.
غلام‌حسین محسنی اژه‌ای، سخنگوی سابق قوه قضائیه ۲۲ مهر سال گذشته اعلام کرده بود که تعداد نظامیانی که در این پرونده بازداشت شده‌اند ۱۱ نفر است. حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی دوره قبلی مجلس شورای اسلامی نیز همان زمان گفته بود که برخی نظامیان حاضر در محل حادثه از اجرای دستور  سر باز زدند. یک نماینده سابق مجلس اعلام کرده بود که دست‌کم ۳۰ نفر از نظامیان به دلیل قصور از انجام وظایف خود بازداشت شده‌اند.
غلام‌عباس ترکی، دادستان نظامی‌ استان تهران صبح پنجشنبه ۲۷ شهریور در جمع خبرنگاران گفت:
«از همان ابتدا رسیدگی دقیق و قاطع به قصور و تقصیر‌ها در وقوع این حادثه در دستور کار دادسرای نظامی تهران قرار گرفت. بر همین اساس در مورد تعدادی از متهمان که مرتکب کوتاهی شده بودند، پرونده با صدور قرار جلب به دادرسی و کیفرخواست به دادگاه ارسال شد.»

تابلوی مرگ سقراط
تورج قانونی

Metmuseum
در تابلوی برخورد سقراط با مرگ، اثری از تاریکی مرگ نیست مگر در چهره‌ی مشایعت‌کنندگان سقراط در سفر آخرت، که درمانده و سر در گریبان‌اند و روی برتافته از مرکز تابلو که غرق در نور است. مرکزی که سقراط بر تخت نشسته است و کوچک‌ترین اثری از تاریکی و اضطراب در چهره‌اش نیست. برخلاف، هر دو دستش در کار است و در نور و روشنایی غوطه‌ور است، و در حالی که با دست راست می‌رود که جام زهر را بگیرد هنوز نگرفته با دست چپ به بالا و آسمان اشاره می‌کند. پیش از آنکه بمیرد می‌‌داند که به کجا می‌رود، می‌داند که این پایان همه چیز نیست. تابلو به نورِ یقین سقراط به نامیرایی‌اش روشن است.
تابلوی رنگ روغنی مرگ سقراط اثر ژاک لوی داوید یکی از زیباترین تابلوهایی است که آخرین لحظات زندگی سقراط را نشان می‌دهد.
این تابلوی مرگ سقراط است. آتن سقراط را به سبب انکار خدایان محکوم کرده است. کسنوفانس پیش از سقراط به سنت‌های دینی یونان حمله کرده بود؛ او خدایانِ آدمی‌شکل و آدمی‌رفتار را شایسته پرستش نمی‌دانست و به این سبب بود که می‌گفت اگر مورچه‌ها می‌توانستند برای خود خدایی ترسیم کنند آن را با شاخ‌های بزرگ و عظیم‌الجثه تصور می‌کردند. اما سقراط به این بسنده نکرد اتهام حقیقی سقراط این بود که خدای جدید آورده است و جوانان را منحرف می‌کند. آتن می‌توانست انکار خدایانش را قبول کند، باور به آن را شخصی تلقی کند و افراد را در قبول آن مختار بداند ولی نمی‌توانست هم انکار را تاب آورد و هم خدای جدید را، که خیل جوانان به آن راغب بود، بپذیرد.
سقراط در این تابلو حدوداً هفتاد سال دارد با اندامی کشیده و عضلانی، مطابق با سنت یونانی. یونانیان به همان اندازه که به خصایص ارزشمند شخصی بها می‌دادند با برجسته کردن عضلات در پیکرتراشی، در کنار زیبایی و تناسب اندام از زیبایی روح سخن می‌گفتند و در پی هماهنگی کامل هیکل جسمانی و روح آدمی بودند.[--]

11. September 2020

11 September 2020
پناهجویان بی‌خانمان اردوگاه موریا همچنان بلاتکلیف‌اند
در پی آتش‌سوزی بزرگ در اردوگاه پناهجویی موریا در جزیره لسبوس یونان، هزاران پناهجو همچنان در خیابان‌ها سرگردانند. چند کشور اروپایی گفته‌اند کودکان خردسال را می‌پذیرند، اما سازمان‌های امدادگر معتقدند که اروپا باید بیشتر از این‌ها کمک کند.

پناهجویان بی‌خانمان اردوگاه موریا ـ عکس از فیلم‌های یوتیوب
پس از آتش‌سوزی در اردوگاه پناهجویان موریا، اوضاع آشفته است. هزاران پناهنده سومین شب متوالی را در فضای باز سپری کردند. ساکنان محلی بارها راه‌های دسترسی به مکان‌هایی را که قرار است پناهجویان به‌طور موقت در آن‌ها اسکان داده شوند، مسدود می‌کنند.
برخی از مردم محلی با پناهجویان ابراز همبستگی می‌کنند، اما بسیاری امیدوارند که اردوگاه دوباره ساخته نشود. روز گذشته، پنج‌شنبه ۲۰ شهریور / ۱۰ سپتامبر دو کامیون جاده را بستند تا مانع از ارسال وسایل ساختمانی برای بازسازی ویرانه‌های سوخته اردوگاه شوند.
استراتوس کوتلیس، شهردار موتیلنه، مرکز جزیره لسبوس که از مخالفان اردوگاه جدید است، به رسانه‌های محلی گفت هرگونه بازگشایی اردوگاه موریا را نمی‌پذیرد.
در حال حاضر هزاران پناهجو که از اردوگاه موریا گریخته‌اند جایی برای رفتن ندارند. چندین نفر از آن‌ها در گفت‌وگو با روزنامه بریتانیایی گاردین این وضعیت را غیرقابل تحمل دانسته‌اند. برخی از آن‌ها موفق به دریافت مواد غذایی شده‌اند، اما گروهی دیگر این چند شب را گرسنه پشت سر گذاشته‌اند.

دوستی می گفت برای انجام  کاری  اداری به یکی از ادارات رفته بودم. دیدم اگر بخواهم روال عادی را طی کنم کار بیخ پیدا می کند. وکفش های آهنی می خواهد.
بنا به هوش سرشار  و تیز بودن ذاتی خود  تصمیم گرفتم کار آخر را که در ادارات ما معمول شده، همان اول انجام دهم  یک بسته اسکناس صد تایی گذاشتم لای پرونده، گفتم نوش جانش. رسیدم دم در، شیطان رفت تو جلدم  با خودم گفتم حالا اگر دو تا بکشم و کرایه تاکسی خودم دربیاید کجای کار طرف لطمه می بیند ؟... دو تا را سریع کش رفتم و پا گذاشتم داخل.  بطور  معمول  طرف مقابل بسته را تر و فرز دور از دید بقیه به یکی از کشوها پرت می کند. ولی این بابا انگار از دست دیگری بود بسته اسکناس را گرفت دستش و شروع کرد به سبک و سنگین کردن. پس از تاملی هم گفت این بسته کشیده است باند را پاره کرد و زیر نگاه حیران من به سرعت شمرد بعد هم  مرا مخاطب قرار داد که چهار تا کمه ( البته  دو تا کم بود )  رد کن بیاد . گیج و گول، ایمان آورده به هوش و ذکاوت او با درماندگی تام و تمام چهار تا را تقدیم کردم . ایشان هم محبت کرد امضا را زد و پرونده را داد به من. یعنی مرخص. خشنود از انجام سریع کار و شرمنده ازخبط خودم جلوی چنین انسان موجه ای، خداحافظی نصف و نیمه ای کردم دو پا داشته، دوپا هم قرض گرفته رسیدم دم درخروج، که صداش مرا میخکوب کرد. برگشتم جانب او، گفت: گوش کن! تا مثل تو دزد در این مملکت هست این مملکت درست بشو نیست

ماجرای حذف تصویر دختران از کتاب ریاضی سوم دبستان چیست؟ | روایت تصویرگر
هنوز یک هفته از شروع سال تحصیلی جنجالی ۱۴۰۰-۹۹ نگذشته است که یک حاشیه دیگر دوباره برای آموزش و پرورش بوجود آمده؛ حذف تصویر دختران از کتاب سوم ریاضی سوم دبستان چاپ سال ۹۹.

به گزارش همشهری آنلاین، وزیر آموزش و پرورش در ۱۰ روز گذشته گرفتار جمع و جور کردن جنجال بازگشایی ناگهانی مدارس بوده است اما حالا باید به فکر یک حاشیه دیگر باشد؛ حذف تصویر دختران از کتاب ریاضی سوم دبستان!
تصاویر مقایسه‌ای از کتاب ریاضی سوم دبستان چاپ ۹۸ و ۹۹ از شب گذشته دست به دست می شود که نشان می دهد تصویر دختران از روی جلد کتاب حذف شده است. مراجعه به سایت "پایگاه کتاب‌های درسی" و بررسی تصویر جلد کتاب ها نشان می‌دهد که این موضوع صحت دارد.
نسیم بهاری تصویرگر جلد این کتاب در صفحه اینستاگرام خود مدعی شده است: «این طرح را چند سال پیش برای کتاب ریاضی سوم دبستان کشیده بودم. طرح اصلی هم کلی ممیزی (سانسور) خورد و اجازه ندادند یکی از دخترها بالای درخت باشد! در طرح اولیه جلد کتاب ریاضی سوم دبستان نیز مقام‌های وزارت آموزش و پرورش حتی جایی گفته بودند که انگار یکی از دخترهای روی جلد در حال رفتن به سمت یکی از پسرهاست که او را بغل کند، پس "طرح را اصلاح کنید".»
گفتنی است در سال های گذشته نیز تغییرات در کتاب های درسی جنجالی شده بودند، از جمله حذف سرگذشت پادشاهان از کتاب های تاریخ و یا چند شعر از شعرای معاصر از کتاب‌های ادبیات. و البته هیچ کدام به بازگشت به قبل منجر نشدند.
واکنش آموزش و پرورش به حذف تصویر «دختران» از کتاب ریاضی سوم؛ تصویر را خلوت کردیم!

عکسی که شاید هیچ‌وقت تکرار نشود! 85 سال پیش در 12 مهرماه سال 1313، کنگره هزاره حکیم ابوالقاسم فردوسی در تهران گشایش یافت. در این کنگره افزون بر بزرگ‌ترین ادیبان و مورخان ایرانی همچون عباس اقبال آشتیانی، بدیع‌الزمان فروزانفر، محمدتقی بهار، ابراهیم پورداود، رضازاده شفق، نصرالله فلسفی، عبدالعظیم قریب، احمد کسروی، حسن پیرنیا، مجتبی مینوی، سعید نفیسی، جلال‌الدین همایی و غلامرضا رشید یاسمی، چهل نفر از بزرگ‌ترین شرق‌شناسان و ایران‌شناسان جهان مانند آرتور کریستن‌سن از دانمارک، ولادیمیر مینورسکی استاد دانشگاه لندن، هانری ماسه از فرانسه، فریدریش زاره از آلمان، یوری نیکولایویچ مار از شوروی و آشیکاگا آتسوجی از ژاپن حضور داشتند. این عکس، شرکت‌کنندگان در کنگره فردوسی را در مدرسه دارالفنون نشان می‌دهد. تا به امروز، هرگز این همه ایران‌شناس در قاب یک عکس جا نگرفته‌اند و شاید هرگز نیز چنین نشود!

چرا هیچوقت شرحی از زندگینامه #زکریای_رازی بازگو نمیشود!
زکریای #رازی ، پزشک ، فیلسوف و شیمیدان برجسته ایرانی که آثار ماندگار ی از او در زمینه‌ی پزشکی و شیمی و فلسفه به یادگار مانده است . او را در دنیا به‌عنوان کاشف الکل و جوهر گوگرد ( اسید سولفوریک ) می‌شناسند .
زکریای رازی در خانواده ای سنی مذهب متولد شد ، گرچه در ابتدا مسلمانی باورمند بود ؛ اما به تدریج با گذر زمان مطالعات و دانشی که بدست آورد ، به حقیقتی رسید که مهر ابطال بر عقاید و سنت های جامعه اش زد .
رازی به دلیل برگشت از اصول اسلامی ، از سوی روحانیون زمان خود ملحد و کافر خطاب شد . و مورد اذیت و آزار قرار گرفت . به گونه ای که بر اثر آنکه کتابها و مکتوباتش را بر سرش می کوبیدند بینایی خود را از دست داد. متأسفانه امروز مکان دقیقی از محل دفن وی وجود ندارد.
رازی به خدا اعتقاد داشت اما منکر وحی و نبوت بود . او دو کتاب " نقض الادیان " و " مخارق الانبیاء " که به ترتیب به معنی نفی دین ها و فریبکاری های پیامبران است را به رشته تحریر در آورد که از آنها به عنوان کفریات رازی یاد می کنند.
دو کتاب نام برده امروز دیگر وجود ندارند و توسط مذهبی ها و متعصبین نابود شده اند . اما ابوریحان بیرونی در کتاب " فهرست جامع " خود از این دو کتاب به عنوان تالیفات رازی نام میبرد.
ابوریحان درباره #اندیشه رازی پیرامون پیامبران میگوید : رازی معتقد بود ، همه انسانها قدرت و توانایی رسیدن به معرفت و دانایی را دارند و با یکدیگر مساوی اند . اگر خدا قومی را به نبوت اختصاص دهد به این معناست که آنها را بر دیگر انسانها برتری داده و این برتری باعث جنگ و دشمنی و در نهایت هلاکت انسانها می شود که این با حکمت و رحمت الهی سازگاری ندارد . از نظر رازی ادیان سبب جنگ و اختلافات بشر هستند . او پیامبران را در بدترین احتمال فریبکار میخواند و در بهترین احتمال کسانی بوده اند که تعادل روانی نداشته اند . از نظر رازی ادعای معجزه از نظر منطقی غلط است زیرا بر هم زدن قوانین آفرینش به خاطر اثبات حقانیت یک نفر غیر قابل قبول است.
#
پاول_کراوس ، شرق شناس مشهور اروپایی درباره رازی میگوید :
مکتب فکری رازی بی تردید در برگیرنده حادترین جدل فلسفی است که در قرون وسطی علیه مذهب صورت گرفته است.!!
به گفته بیرونی رازی نه تنها اسلام که تمامی مذاهب را تقبیح کرد. او تمامی کسانی که از ابتدا ادعای پیغمبری کردند را شیادانی می‌دانست که در بهترین حالت بیماری روانی داشتند. وی همچنین قرآن را مجموعه‌ای از افسانه‌های سراسر تناقض می‌خواند که هیچ اطلاعات مفید و بدردبخوری ندارد.
«
از تعلیمات او این بود که همهٔ آدمیان سهمی از خرد دارند که بتوانند نظرهای صحیح دربارهٔ مطالب عملی و نظری به‌دست آورند، آدمیان برای هدایت شدن به رهبران دینی نیاز ندارند؛ درحقیقت دین زیان‌آور است و مسبب کینه و جنگ. نسبت به همهٔ مقامات همهٔ سرزمین‌ها شک داشت».
رازی دربارهٔ قرآن می‌گوید:
تو ادعا می‌کنی که معجزه‌ای که [نبوت محمد را اثبات می‌کند] حاضر و در دسترس است، یعنی قرآن. تو می‌گویی که هر کس انکارش می‌کند یکی مشابه اش را بیاورد. در واقع ما می‌توانیم هزاران مشابه اش را بیاوریم از آثار لفاظان، فصیح گویان و شاعران که بسیار بهتر از قرآن جمله‌بندی شدند و مفاهیم را موجزتر می‌رسانند. آنها معانی را بهتر می‌رسانند و وزن شعری بهتری دارند. به خدا که آنچه تو می‌گویی ما را شگفت زده می‌کند. تو دربارهٔ کتابی سخن می‌گویی که [مشتی] افسانهٔ باستانی را بازگویی می‌کند و در عین حال سراسر تناقض است و هیچ اطلاعات یا توضیح مفید و بدردبخوری ندارد و آنگاه تو می‌گویی چیزی شبیه آن بیاور؟
رازی مردی خوش‌خو و در تحصیل کوشا بود. وی به بیماران توجه خاصی داشت و تا زمان تشخیص بیماری دست از آن‌ها برنمی‌داشت و نسبت به فقرا و بینوایان بسیار رئوف بود. رازی، برخلاف بسیاری از پزشکان، که بیشتر مایل به درمان پادشاهان و امرا و بزرگان بودند، با مردم عادی بیشتر سروکار داشته‌است. ابن‌الندیم در کتاب الفهرست خود می‌گوید: «تفقد و مهربانی به همه کس، به‌ویژه فقرا و بیماران داشته، از حالشان جویا، و به عیادتشان می‌رفت و مقرری‌های کلانی برای آن‌ها گذاشته‌بود.» رازی، در کتابی به نام صفات بیمارستان، این عقیده را ابراز می‌دارد که هر کس لایق طبابت نیست و طبیب باید دارای صفات و مشخصه‌های ویژه‌ای باشد. رازی دربارهٔ جاهل عالم‌نما افشاگری‌های متعددی  صورت داده‌است و با افراد کم‌سواد که خود را طبیب می‌نامیدند و اطرافیان بیمار که در طبابت دخالت می‌کردند به‌شدت مخالفت می‌کرد و به‌همین‌سبب مخالفانی داشت.

 

آینده روحانیت به قلم محمد حیدری نشر آسو

ضرورت استقلال قوه قضاییه؛ بیانیه نهضت آزادی ایران
بسمه تعالی
تاسیس «عدالت‌خانه» به مثابه نهادی مستقل از مراجع قدرت که پشتیبان حقوق مردم، ضامن حاکمیت قانون و الزام‌کننده «مقامات ارشد حکومت» به «قانون» باشد، مهم‌ترین مطالبه ملت ایران در انقلاب مشروطه بود که متاسفانه پس از یک قرن، هنوز برای تحقق این هدف شریف انسانی، راه درازی در پیش است و همین امر، موجبات بروز اختلالاتی را در بنیان‌های دکترین امنیت ملی فراهم آورده و مانعی اساسی را پیش روی تقویت جامعه مدنی، فرایند گذار به مردم‌سالاری و توسعه همه جانبه ایران نهاده است. تاریخ معاصر جهان گواهی می‌دهد که «توسعه قضایی» و پذیرش ضرورت قوه قضاییه مستقل از نهادهای قدرت و متعهد به آرمان‌های مردم و حقوق و حاکمیت ملت‌ها، پیش‌نیاز ضروری توفیق دستیابی به مطالبات مردمی در عموم نهضت‌های آزادی‌خواهانه و اصلاح‌طلبانه بوده است.
این بینش حق‌گرایانه و دغدغه مبتنی بر تجربیات بشری، در انقلاب اسلامی و مردمی ۱۳۵۷ نیز مطرح بود. به موجب صدر اصل ۱۵۶ این قانون، قوه قضاییه، «قوه‌ای است مستقل که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت و وظایفی در راستای اصول بنیادین نظام جمهوری اسلامی و حق حاکمیت ملت مندرج در اصل ۵۶ همین قانون و موظف به احیای حقوق عامه، گسترش عدل و آزادی‌های مشروع و نظارت بر حسن اجرای قوانین» است.
متاسفانه، چهار دهه سابقه عملکرد قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران عموما در راستای اهداف عدالت‌خواهانه و چشم‌اندازهای ناظر بر تحقق حقوق و حاکمیت ملت به نظر نمی‌رسد و دارای کاستی‌های بسیار بوده است. دستگاه قضایی کشور، همواره در قامت حامی ساختار قدرت قرار داشته و نتوانسته یا نخواسته است در مقام مدعی حقوق اساسی و مطالبات قانونی ملت ایران، نقشی را که قانون اساسی به عهده آن نهاده است، ایفا کند. این وضعیت، مبتنی بر این کاستی ساختاری است که انتخاب مقامات ارشد قوه قضاییه و به ویژه مقامات دادستانی که قاعدتاً باید به عنوان «مدعی العموم» و «نماینده ملت» عمل کنند و نه به مثابه «مدعی الحکومه»، از طریق آرای عمومی نبوده و به نحو انتصابی از سوی مراجع بالادستی قدرت انجام گرفته است. از این رو، رابطه‌ای مستقل از ساختار قدرت یا تعهدی بنیادین و ساختاری میان «نهاد قضایی» و «مردم» پدید نیامده است.
نهضت آزادی ایران اعلام می‌کند که عدم رعایت «اصول دادرسی عادلانه» مبتنی بر برخورداری متهمان از حقوق دفاعی، دادگاه علنی، حضور وکیل در مراحل پیگرد مقدماتی و سوابقی مانند اعمال خشونت و یا بهره جستن از بازداشت‌های طولانی در سلول‌های انفرادی برای اخذ اقرار علیه خود و یا شهادت علیه دیگران، به رسمیت نشناختن حقوق متهمان سیاسی و تن ندادن به الزامات «قانون جرم سیاسی» و نیز قرار دادن مقامات امنیتی در مقام ضابط قضایی و سپردن دادرسی‌های سیاسی به چند قاضی ویژه از جمله دلایلی است که اعتماد افکار عمومی را نسبت به «عدالت قضایی» به ویژه در پرونده‌های سیاسی و مطبوعاتی کاهش داده و به دفعات، زمینه بروز اعتراضات داخلی و بین‌المللی به احکام قضایی را فراهم کرده است که در همین راستا، به نمونه‌های زیادی مانند پرونده‌های اعدام سه معترض جوان آبان ۱۳۹۸، برادران افکاری، وضعیت زندانیان سیاسی و عقیدتی ازجمله خانم نسرین ستوده و خانم نرگس محمدی و تداوم خلاف قانون حصر خانم زهرا رهنورد و آقایان میرحسین موسوی و شیخ مهدی کروبی می‌توان اشاره کرد.
نهضت آزادی ایران با توجه به اهمیت موضوع، هشدار می‌دهد و یادآوری می‌کند که قوه قضاییه، پناهگاه و ملجایی است برای دادخواهی و آرامش روانی مردم و تنزل سرمایه اجتماعی این نهاد، پیامدهای سهمگین و غیرقابل جبرانی برای اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران دارد که ضمن عدول از ارزش‌های انقلاب اسلامی و نقض فراگیر حقوق ملت و حاکمیت قانون، منجر به سرخوردگی و ناامیدی عمومی بیشتر می‌شود و نهایتاً افزایش احساس ناامنی، بروز وضعیت‌های قانون‌شکنانه، نارضایتی عمومی، بازتولید شورش‌های خشونت‌محور و رشد روحیه انتقام در مردم را در پی خواهد داشت.
نهضت آزادی ایران باور دارد که استقلال قوه قضاییه، یعنی استقلال از نهادها و مراجع قدرت و پذیرش اصل مترقی تفکیک قوا. بدیهی است که اعلام بی‌نیازی به قانون و یا صدور احکام یا تصمیم‌سازی‌های مغایر با اصول و قواعد معتبر عقلی و شرعی حقوقی و قضایی مانند «اصل قانونی بودن جرایم و مجازات‌ها» یا «اصل برائت» دلالتی بر استقلال قوه قضاییه ندارد. بازگشت به مردم، تعهد به ظرفیت‌های دموکراتیک قانون اساسی و پذیرش الزامات حاکمیت قانون و حقوق اساسی ملت، یگانه راهی است که می‌تواند زمینه‌های همبستگی ملی در برابر تهدیدات بیگانه و ارتقای شاخص‌های «توسعه پایدار» و «امنیت آزادی‌محور» را تامین و بحران‌های حاکم بر جامعه ایران در عرصه‌های گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی اخلاقی را کاهش دهد یا مهار کند. از این رو مصرانه می‌خواهد که دستگاه قضایی، از آزمودن تجربه‌های آزموده شده احتراز کنند و استقلال راستین دستگاه قضایی و زمینه‌های ارتقای جایگاه آن را به نهادی با جایگاه بلند و مردم‌گرا و ملتزم به قانون محقق سازند. اعدلوا هو اقرب للتقوی.
نهضت آزادی ایران
۱۹ شهریور ۱۳۹۹

08 September 2020
شکنجه، اعتراف، مجازات – گفت‌و‌گو با عبدالکریم لاهیجی

علی یونسی، دانشجوی نخبه، مدال خود را در دست گرفته است
برادر این زندانی سیاسی همچنین خبر داده است که بازجویان برای پیش‌برد اهداف خود، دو بار دیگر هم قصد فریب برادرش را داشته‌اند اما موفق به این‌ کار نشده‌اند: 
«سه‌شنبه گذشته، بازجویان به على گفتند که آیا حاضر است با سفیر سوئد دیدار کند؟ علی در جواب گفته که اول اجازه دهید وکیل انتخابی داشته باشم تا با وی مشورت کنم. هیچ‌ اعتمادی به شما ندارم، دو بار من را فریب دادید. من را بردید به ۱- جلسه کاخ دادگستری (بازجویی عمومی در برابر تشکل‌های‌دانشگاه)، ۲-… تا مرا در جمع تحت فشار قرار دهید که شاید اتهامات بی‌ربط قبول کنم.»

دادستان می توانست شاه را به محاکمه بکشد!
مجتبی لطفی
به شهادت اسناد و مدارک، یکی از خصوصیات دستگاه قضایی در زمان شاه این بود که علی‌رغم انتصابی بودن از سوی شاه، چنان مستقل بود که می توانست شاه را محاکمه کند.
آیت الله صانعی در یکی از درس‌های خارج فقه در این باره می گفت:
در زمان شاه، رئیس دیوان، دادستان و دادستان کیفر را شاه تعیین می‌کرد، اما شاه در عین حال از دادستان کیفر می‌ترسید. دادستان کیفر، همان دادستان اداریات بود.
یک از قضات قدیمی که از با سوادهای دستگاه قضا بود می گفت: روزی سلام به شاه مطرح شد و قبل از دادستان کل و رئیس دیوان عالی، دادستان کیفر باید می رفت و به شاه سلام می داد. در عین حال بلافاصله می توانست شاه را به محاکمه بکشد.”
شاهد دیگر بر استقلال دستگاه قضا این بود که محاکم دادگستری سابق به پرونده‌های سیاسی و منتقدان حکومت وارد نمی‌شدند و به شهادت اسناد و احکام صادره، قریب به اتفاق احکامی از این دست توسط دادرسی ارتش صادر می‌شد و قضات، شرافت شغلی و شخصیتی خود را حفظ و زیر بار توصیه یا تحکم دربار و ساواک نمی‌رفتند و تبعید آیت الله خمینی سر سخت ترین مخالف حکومت هم همین‌گونه شد که علی رغم فشار حاکمیت، دادستان قم حکم تبعید را امضا نکرد.


همبستگی جهانی با کارزار آزادی نسرین ستوده
گروهی از هنرمندان و نویسندگان نام آشنای جهانی با انتشار یک فراخون عمومی به کارزار اینترنتی در اعتراض به تداوم حبس نسرین ستوده، وکیل حقوق بشر، پیوسته و خواستار آزادی هرچه سریعتر نسرین ستوده از زندان شدند. این فراخوان از مردم سراسر جهان می‌خواهد تا با پیوستن به این اعتراض آنلاین مردمی و انتشار تصاویرشان با هشتگ FreeNasrin# در حساب‌های کاربری‌ خود، صدای حق‌خواهی نسرین ستوده در سراسر جهان باشند.


iran-emrooz.net | Wed, 09.09.2020, 8:58
«شرق» رویداد هفته گذشته در مرزهای غربی کردستان را بررسی می‌کند
چند روایت از کشته شدن چهار مرزنشین در کردستان ایران
چند روایت از یک واقعه
خانواده‌های مرزنشینان کشته‌شده بر کولبر‌بودن فرزندانشان تأكید دارند

شرق: هفته گذشته چهار مرزنشین دیگر کشته شدند. خبرش سر‌و‌صدایی به پا نکرد و در سکوت رفت که به فراموشی سپرده شود. زانست حسن‌نژاد، زانکو احمدی، سروش ملکاری و جلال خضری چهار نفری هستند که ۱۲ شهریور در معابر مرزی سردشت کشته شدند. یک نفر از آنها اهل پیرانشهر و سه نفرشان اهل سردشت بودند. به گفته خانواده‌شان برای آوردن کالا به کوه زده بودند تا نانی برای خانواده بیاورند، نانی که به قیمت جان‌شان تمام شد.
روایت‌ها از ماجرا یکسان نیست؛ برخی آنها را کولبر، برخی متجاوز و برخی قاچاقچی می‌دانند.
سردار یحیی حسین‌خانی، فرمانده مرزبانی استان آذربایجان غربی، بعد از این اتفاق، در مصاحبه‌ای می‌گوید: «در ماه‌های گذشته در همین حوزه درگیری بین مرزبانان و گروهک ملحد «پژاک» منجر به شهادت سه نفر از مرزداران عزیز کشورمان شده بود، پس از گذشت مدتی از گشت و کمین هدفمند، حین دیده‌بانی و رصد و پایش منطقه مشاهده کردند تعدادی متجاوز مرزی در حال نقض فنی حریم ممنوعه مرزی هستند. بلافاصله مأموران با گرفتن موضع مناسب وارد عمل شده و برای پیشگیری از تردد غیرمجاز و تشدید انسداد نوار مرز با رعایت قانون به‌کارگیری سلاح و هشدارهای لازم، اقدام به تیراندازی کردند که نهایتا سه نفر از متجاوزان مرزی مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و به هلاکت رسیدند».
کمال حسین‌پور، نماینده سردشت و پیرانشهر، در مقابل این گفته فرمانده مرزبانی آذربایجان غربی موضعی متفاوت می‌گیرد و به «شرق» می‌گوید: «آیا می‌شود به هم‌وطن خود بگویید متجاوز؟ متجاوز باید اسلحه داشته باشد. متجاوز باید غیر‌ایرانی باشد. به هم‌وطن خود که بدون اسلحه عبور می‌کند، نمی‌توان گفت متجاوز».
کولبر  بودند
«قرار بود کولبری ساماندهی شود و با ایجاد درآمد جایگزین برای مرزنشینان، شانه‌های آنها از زیر بارهای صد کیلویی رها شود. قرار بود بازارچه‌های مرزی جدید شکل بگیرد و با تخفیف‌های بازرگانی، درآمد دومیلیون‌و ۸۰۰ هزار تومانی برای مرزنشینان در ماه ایجاد شود. قرارها این بود؛ اما واقعیت‌ها چیز دیگری است.

09. September 2020

آتش‌سوزی در بزرگترین اردوگاه پناهجویان یونان

منبع تصویر، Reuters
پناهجویان با متعلقاتشان از آتش فرار می‌کنند
بزرگترین اردوگاه پناهجویان در جزیره لسبوس یونان آتش گرفت.
مهاجران بلافاصله از این اردوگاه که موریا نام دارد تخلیه شدند.
تا کنون گزارشی از تلفات این آتش‌سوزی منتشر نشده است.
۲۵ آتش‌نشان و ۱۰ ماشین برای اطفای حریق به این منطقه اعزام شدند.
یک شاهد عینی می‌گوید محل آتش‌سوزی یک محوطه اصلی و یک کمپ موقت در نزدیکی باغ زیتون بود.
اردوگاه موریا بیش از ۱۳ هزار نفر را در خود جای داده است. این تعداد چهار برابر آمار رسمی است.
هفته گذشته پس از آنکه آزمایش یکی از پناهجویان مثبت اعلام شد، این کمپ قرنطینه شد. تا کنون ۳۶ مورد کرونا در این کمپ تایید شده است.
به گزارش آژانس خبری یونان (ANA)، آتش سوزی‌ها پس از آن رخ داد که ۳۵ نفر از پناهجویان از اینکه خود و خانواده‌‌شان ایزوله شوند، خودداری می‌کردند. این گزارش‌ها تایید نشده است.
یک عکاس خبرگزاری فرانسه می‌گوید پلیس مسیر مهاجران که از آتش فرار می‌کردند را با خودروهایش سد کرده بود تا آنها نتوانند وارد شهر بندری نزدیک به اردوگاه شوند.
به گفته یک گروه پشتیبان پناهندگان، گزارش‌هایی شنیده می‌شود که ساکنان محلی در بیرون دهکده‌ها با پناهجویان درگیر شدند تا از ورود آنها به محل زندگی‌شان ممانعت کنند.

08 September 2020
گزارش‌گران بدون مرز سرکوب روزنامه‌نگاران ایرانی را محکوم کرد
سازمان گزارش‌گران بدون مرز می‌گوید پس از انتشار گزارش تکان‌دهنده جاوید رحمان، گزارش‌گر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، در دو هفته گذشته دست‌کم پنج روزنامه‌نگار بهای سرکوب رسانه‌ها را از سوی مقام‌های مسئول پرداخته‌اند.

سرکوب روزنامه‌نگاران – کارتون از اسد بینا‌خواهی
بر اساس گزارش منتشر شده در تاریخ هشتم سپتامبر ۲۰۲۰/ ۱۸ شهریور ۹۹ از سوی سازمان گزارش‌گران بدون مرز، جمهوری اسلامی پس از انتشار گزارش جاوید رحمان درباره نقض آشکار حقوق بشر و آزادی اطلاع‌رسانی در ایران، دست‌کم پنج روزنامه‌نگار را به حبس‌ محکوم کرده است.
گزارش‌گر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران در گزارش تازه‌ خود که موارد نقض حقوق بشر در ایران تا روز ۲۴ ژوئن/ چهارم تیر ماه را در بر می‌گیرد، به مواردی نظیر سرکوب خشونت‌آمیز شهروندان در جریان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ توسط نهادهای امنیتی، وضعیت همه‌گیری ویروس جدید کرونا در زندان‌ها و عدم اتخاذ تمهیدات پیش‌گیرانه از سوی مسئولان، سرکوب اقلیت‌های مذهبی و قومی، پاسخ‌ نبودن مقامات، نقض حق آزادی بیان و همچنین تداوم اجرای احکام اعدام از جمله اعدام کودک-مجرمان در ایران پرداخته است:

امروز در مراسم اهدای جایزه انجمن قضات آلمان اعلام شد؛ نسرین طی پیامی از زندان اوین، جایزه‌ی خود را به چهار زندانی سیاسی (#امیرحسین_مرادی، #سعید_تمجیدی، #محمد_رجبی و #نوید_افکاری) که با حکم اعدام روبرو هستند اهدا کرد.
متن پیام نسرین:
ریاست محترم انجمن قضات آلمان و اعضای محترم
با درودهای بی‌پایان برای شما قضات محترم از زندان اوین، اخیرا مطلع شدم که آن انجمن با اختصاص جایزه‌ی سالانه خود به اینجانب، مرا از این افتخار بهره‌مند ساخته است. از این بابت لازم می‌دانم مراتب تشکر خود را تقدیم یکایک اعضای محترم آن شورا کنم و صمیمانه اذعان کنم که این حمایت‌ها تا کجا به ادامه‌ی حرکت‌های مدنی کمک می‌کند. من و جامعه مدنی ایران هرگز چنین حمایت‌هایی را که در شرایط سخت از فعالان ایرانی شده است فراموش نمی‌کنیم.
از این فرصت اندک برای ابراز قدرانی خویش استفاده می‌کنم و ضمن جلب توجه افکار عمومی بین‌الملی به احکام اعدامی که برای معترضین صادر شده است؛ جایزه‌ی خود را به 4 تن از کسانی که حکم اعدام برایشان صادر شده است تقدیم می‌دارم.
امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی، محمد رجبی و نوید افکاری
به امید آن که هر چه زودتر به خشونت‌های قضایی پایان داده شود و حکم این هموطنان شکسته شود.
با درودهای بی‌پایان
نسرین ستوده
اوین - شهریور 99


احضار مجدد نازنین زاغری به دادگاه انقلاب با کیفرخواست جدید
شش ماه پیش از پایان حبس نازنین زاغری-راتکلیف، شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی کیفرخواست جدیدی به او ابلاغ کرده است. کیفرخواست جدید به معنای اتهام جدید دادگاه انقلاب علیه این شهروند دوتابعیتی ایرانی-بریتانیایی است.
موضوع تسریع آزادی نازنین زاغری از سوی رسانه‌های بریتانیا مطرح شده بود. اکنون، قوه قضاییه جمهوری اسلامی با طرح اتهام جدیدی علیه زاغری، او را به شعبه
۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی احضار کرده و کیفرخواست جدیدی را به او ابلاغ کرده است.

به علی یونسی گفتند اعتراف کن تا حکم اعدامت را به ابد تغییر دهیم
آیدا یونسی، خواهر علی یونسی،‌ دانشجوی بازداشت شده می‌گوید به برادرش پیشنهاد کرده‌‌اند که در «اعترافات تلویزیونی» اتهامات خودش را قبول کند تا حکم اعدام او را به حبس ابد تغییر دهند.
او در توئیتی که درباره رویکردهای دستگاه‌های امنیتی ایران در اعتراف‌گیری از زندانیان منتشر کرده است، نوشته که پیشنهاد برای گرفتن اعترافات اجباری روز چهارشنبه ۱۲ شهریور مطرح شده است.
به نوشته آیدا یونسی،‌ پرونده برادرش در اختیار ماموران وزارت اطلاعات است و این ماموران با وجود این‌که هنوز دادگاه تشکیل نشده، به آقای یونسی گفته‌اند: «ما تصمیم می‌گیریم» که قاضی چه حکمی بدهد و «اگر بخواهیم» حکم صادره، حکم اعدام است، «مگر آنکه مصاحبه کنید

بیانیه مشترک ۳۰ تشکل: برای آزادی زندانیان سیاسی، لغو احکام اعدام و پیشتیبانی از مبارزات کارگران!
جمعه ۱۴ شهريور ۱۳۹۹ - ۰۴ سپتامبر ۲۰۲۰
بیش از چهار دهه ازعمر ننگین جمهوری اسلامی ایران میگذرد. جمهوری اسلامی از همان اولین روزهای حاکم شدن از حربه زندان، شکنجه و اعدام، برای مرعوب کردن توده ها و قلع و قمع مردم و اپوزیسیون مخالف نظام بصورت سیستماتیک استفاده کرده و می کند. در شرایط فعلی، بحرانی همه جانبه و چند وجهی نظام ناکارآمد را در حوزه های اقتصادی، اجتماعی وسیاسی فلج کرده است. مبارزه و مقاومت مردم عاصی از گرسنگی، کرونا و استبداد در اشکال مختلف علیه وضعیت موجود همچنان ادامه دارد. در خاورمیانه نیز شاهد تظاهرات مردم جان به لب رسیده لبنان علیه دولت رانت خوار، فاسد ، ورشکسته و اسلام سیاسی و در راس آن حزب الله لبنان هستیم و دست تظاهر کنندگان لبنان برای آزادی و برابری را به گرمی میفشاریم واز مبارزاتشان پشتیبانی می کنیم.
امروز کارگران، معلمان، زنان، دانشجویان، فرودستان شهری، کشاورزان و فعالین مدنی در کنار نویسندگان و هنرمندان برای احقاق حقوق خویش و برای آزادی و برابری و علیه زندان ، شکنجه و اعدام پیکار میکنند و براین باورند که بدون آگاهی و ساماندهی خویش درمحیط کار و زندگی به رهایی و دمکراسی نخواهند رسید.
بیش از
۴۳ اعتصاب کارگری، اعتصاب کارکنان، پرستاران وکادر بهداشت، کارگران و کارکنان شرکت نفت وهمچنین اعتصاب شکوهمند کارگران هفت تپه باهمراهی بسیاری از خانواده ها درشصت و سومین روز اعتصاب همچنان درهوای سوزان ۵۰ درجه وعلیرغم خطر مبتلا شدن به ویروس کرونا، برای خلع ید از خصوصی سازی و دیگر خواست هایشان، از جمله حق تشکل، دریافت حقوق معوقه وبازگرداندن کارگران اخراجی به کار و...ادامه دارد.

اجازه دسترسی آژانس به دو سایت مظنون در ایران؛ چه شد که تهران ناگهان تغییر رای داد؟
شهیر شهید ثالث
روزنامه‌نگار و تحلیلگر
۱۸ شهریور ۱۳۹۹ - ۸ سپتامبر ۲۰۲۰

"وزیر خارجه ایران و مدیرکل آژانس در تهران با هم دیدار کردند"
منبع تصویر، Isna
وزیر خارجه ایران و مدیرکل آژانس در تهران با هم دیدار کردند
در خرداد ماه امسال شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای اولین بار بعد از سال ۲۰۱۵ قطعنامه‌ای در ارتباط با ایران صادر کرد. این قطعنامه بعد از آن منتشر شد که آقای رافائل گروسی مدیر کل آژانس، چهار ماه تلاش کرد که برای بازدید بازرسان آژانس از دو مرکز مشکوک در ایران، از حکومت آن کشور مجوز دریافت کند. قطعنامه از ایران خواسته بود که "بدون فوت وقت" با بازرسان آژانس همکاری کند و به آن‌ها اجازه دسترسی به دو مرکز که مظنون به داشتن "فعالیت و یا مواد هسته‌ای اعلام نشده" بودند، را بدهد.
ایران پیشتر گفته بود اجازه دسترسی به دو سایت هسته‌ای را نخواهد داد چرا که ادعای فعالیت در این دو مرکز از سوی "دشمن" ایران طرح شده و "اعتبار" ندارد. اشاره مقامات ایران به ادعاهائی بود که اسرائیل، پس از خارج کردن نیم تن مدارک محرمانه هسته‌ای ایران در ۱۱ بهمن ۱۳۹۶، در ارتباط با مراکز مشکوک در ایران مطرح کرده بود. بعد از صدور قطعنامۀ خرداد ماه، کاظم غریب آبادی، نماینده ایران در وین اظهار داشت که قطعنامه مزبور "نه موجب ترغیب ایران به ارائه دسترسی به آژانس بر اساس ادعاهای واهی و بی‌اساس می‌شود و نه موجب اعمال فشار به آن."

منبع تصویر، IRNA
توضیح تصویر،
سفر آقای گروسی به ایران در اوایل شهریور
اما وضعیت، با سفر آقای گروسی به ایران در اوایل شهریور ناگهان تغییر کرد. بیانیه مشترکی توسط ایران و آژانس انرژی اتمی صادر شد و اعلام گردید که ایران داوطلبانه دسترسی بازرسان به دو مکان هسته‌ای را فراهم می‌کند. آقای گروسی هنگام بازگشت از این سفر در فرودگاه وین گفت: "در بیانیه مشخص شده که ما بر سر تاریخ بازرسی توافق کرده ایم. بازرسان به این دو سایت دسترسی خواهند داشت. بر سر روش‌های اصلی کار توافق شده. این بسیار مهم است. ما در عین حال توافق کردیم و به رسمیت شناختیم که فعالیت‌هایی که ما در این سایت‌ها خواهیم داشت به مواد هسته‌ای یا فعالیت‌های هسته‌ای احتمالی مرتبط خواهد بود."
اینکه محتوای گفتگوهای آقای گروسی با مسئولین ایرانی چه بوده مشخص نیست اما می‌توان حدس‌هائی زد که محاسبات تهران برای دادن اجازه دسترسی به بازرسان آژانس، پس از مدت‌ها مخالفت چه بوده است.

09 September 2020
قیمت برنج در ایران سر به فلک می‌گذارد
از یک طرف باران‌های سیل‌آسا در گیلان و مازندران سبب شد که بخش بزرگی از محصول برنج داخلی از دست برود و از طرف دیگر ممنوعیت واردات برنج با ارز دولتی باعث کمبود و گرانی برنج خارجی شد. بعد از نان، مهم‌ترین بخش پیکر نیمه‌‌جان سبد غذایی خانوار ایرانی برنج است که آن هم اکنون به خطر افتاده است.  

عمده‌فروشی برنج در تهران. تا برنج به دست مصرف‌کننده برسد، قیمت آن قطعاً به ازای هر کیلو ۲۰ هزار تومان افزایش می‌یابد.
تأثیر باران‌های سیل‌آسا از اواسط شهریور سال جاری بر قیمت برنج آشکار شد. علاوه بر کاهش محصول، افزایش قیمت ابزارآلات ماشین‌های کشاورزی و افزایش هزینه کشاورزان هم بر قیمت برنج داخلی تأثیرگذار بود. به گزارش رسانه‌های داخلی قیمت عمده‌فروشی برنج هاشمی اصل در صومعه‌سرا و توابعش به کیلویی ۲۵ هزار تومان رسیده است. این قیمتی است که عمده‌فروش به کشاورز یا کارخانه شالی‌کوبی می‌‌پردازد. تا برنج به دست مصرف‌کننده برسد، قیمت آن قطعاً به ازای هر کیلو ۲۰ هزار تومان افزایش می‌یابد. به این ترتیب یک خانوار متوسط ایرانی می‌بایست فقط برای تهیه برنج از نوع داخلی حدود نیم میلیون تومان در ماه که تقریبا معادل ۲۰ درصد حداقل حقوق یک کارگر ایرانی است هزینه کند.  
معمولا در چنین شرایطی خانواده‌های کم‌برخوردار به برنج وارداتی روی می‌آورند.  اما وضعیت برنج وارداتی هم بهتر از برنج ایرانی نیست.
دولت روحانی از اردیبهشت سال جاری واردات برنج با ارز ۴۲۰۰ تومانی را ممنوع کرد. تجار برای واردات برنج می‌بایست از ارز نیمایی که حدود ۲۰ هزار تومان قیمت دارد، برنج وارد می‌کردند. مسیح کشاورز، دبیر انجمن واردکنندگان برنج در مصاحبه با رسانه‌های داخلی می‌گوید این امر سبب شد که هزاران تن برنج در گمرکات رسوب کند:
«پس از اینکه در سال ۹۸ ممنوعیت واردات برنج برطرف شد میزان مشخصی از این محصول وارد کشور شد که در حال حاضر ۱۰۰ هزار تن از آن به دلیل تخصیص نیافتن ارز دولتی در گمرک رسوب کرده همچنین از ابتدای امسال و با تغییر ارز وارداتی برنج از رسمی به نیمایی به دلیل مشکلات تخصیص ارز نیمایی روند ترخیص از گمرکات بسیار کُند است و ۲۰۰ هزار تن برنج دیگر به همین دلیل در گمرکات رسوب کرده است.»
افزایش انفجاری قیمت برنج سبب شده که عموم مردم دیگر توان خرید برنج ایرانی در کیسه‌های ۱۰ کیلویی را ندارند و با حجم پایین‌تری برنج را تهیه می‌کنند.
جریان‌هایی در بدنه حاکمیت اعتقاد دارند که افزایش مصرف برنج خارجی باعث کاهش مصرف برنج داخلی و ضرر و زیان کشاورزان می‌شود. مسیح کشاورز، دبیر انجمن واردکنندگان برنج می‌گوید:
«اگر برنج خارجی در کشور به اندازه کافی باشد از شدت افزایش قیمت برنج ایرانی می‌کاهد. اما اگر این اتفاق رخ ندهد قیمت برنج ایرانی افزایش می‌یابد.»

 

شعبده‌بازی در بورس تهران
فریدون خاوند
بورس عرصه رویارویی اوراق بهادار است، و به دلیل مجموعه عوامل اقتصادی و سیاسی و ژئوپولیتیک و روانی تأثیرگذار بر فروشندگان و خریداران این اوراق، با فراز و نشیب‌های دائمی دست به گریبان است.
هیچ بورسی در جهان، حتی در جاافتاده‌ترین و پرآوازه‌ترین مراکز مالی، از نوسان‌ها و گاه ابرنوسان‌ها در امان نیست. کافی است به چهار تکانه (شوک) مهمی که طی ۲۰ سال گذشته بازارهای سهام جهان را به لرزه در آوردند، نگاهی بیندازیم.
در سال ۲۰۰۰ میلادی، با ترکیدن حباب اینترنت و شرکت‌های بی‌شماری که پیرامون آن شکل گرفته بودند، رویاهای فراوانی بر باد رفت. در سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ میلادی، در پی شروع و گسترش بحران مالی نخست در ایالات متحده آمریکا و سپس در بخش بزرگی از جهان، صدها میلیارد دلار سرمایه در بسیاری از بورس‌های جهان، دود شد و به هوا رفت.
از سال ۲۰۱۰ به بعد، با شروع بحران بدهی‌های دولتی که در یونان به اوج خود رسید، بازارهای سهام در جهان دوباره تکان خوردند. و به تازگی نیز، اپیدمی کرونا بار دیگر تقریباً همه کانون‌های مالی جهان را در تب و تاب انداخت.
با توجه به آنچه در همه بازارهای سهام جهان می‌گذرد، حرکت آرام صعودی و سپس خیزش چشمگیر و بعد ریزش نسبی بورس تهران در دو سال گذشته به خودی خود رویدادی «غیرعادی» نیست، هر چند که شدت این نوسان‌ها را نمی‌توان نادیده گرفت.
در فاصله شهریور ۱۳۹۷ تا فروردین ۱۳۹۹، شاخص کل سهام در بورس تهران از کانال ۱۴۲ هزار واحد به ۵۰۰ هزار واحد رسید و آنگاه با یک جهش غول‌آسا در نیمه اول سال جاری تا یک میلیون و سپس دو میلیون اوج گرفت، پیش از آنکه بار دیگر به کانال یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحدی باز گردد. ولی افت‌وخیزهایی حتی در این ابعاد به خودی خود نشانه غیر متعارف بودن بورس تهران نیست.
آنچه در عوض به بورس تهران جنبه «استثنایی» می‌دهد، هاله ابهامی است که سرچشمه افت‌وخیزهای آن را در بر گرفته و پرسش‌های نگران‌کننده‌ای است که در مورد پیآمدهای این افت‌وخیزها مطرح می‌شود.
مهم‌ترین پرسش‌ها را در این زمینه می‌توان چنین خلاصه کرد؛ در حالی که همه شاخص‌های کلان اقتصادی ایران، از نرخ رشد و نرخ تورم گرفته تا بازرگانی خارجی در منطقه قرمز قرار گرفته‌اند و کشور زیر فشار سنگین‌ترین تحریم خارجی و بحران‌های ژئوپولیتیک منطقه‌ای به سر می‌برد، رونق چشمگیر بازار بورس در ماه‌های آخر سال گذشته و پنج ماهه نخست سال جاری از کجا منشأ گرفته است؟ چگونه اقتصادی که طی سال گذشته حدود ۲۰ درصد کوچک‌تر شده، شاخص کل سهام خود را از فروردین تا مرداد ماه از ۵۰۰ هزار واحد به بالای دو میلیون واحد می‌رساند؟ و ریزش بازار سهام، که حدود یک ماه پیش آغاز شد، در چه شرایطی جریان دارد و چه مسائلی را پیش آورده است؟
پرسش دیگری که به تردیدها درباره بورس تهران دامن می‌زند، بیگانه بودن آن با مأموریت اصلی بازار اوراق بهادار در عرصه اقتصادی است. این بازار جایگاهی است برای مبادله محصولات مالی که سهام و اوراق بدهی، مشهورترین آنها هستند.
بورس دو نقش عمده را بر عهده دارد؛ از یکسو واحدهای تولیدی و دولت را تأمین مالی می‌کند. از سوی دیگر به سرمایه‌گذاران کوچک و بزرگ امکان می‌دهد، با خرید سهام و اوراق بدهی و دیگر محصولات مالی، سرمایه و پس‌انداز خود را به امید دستیابی به منافع به کار بیندازند. به بیان دیگر واحدهای تولیدی از راه انتشار سهام و اوراق بدهی هدف‌های اقتصادی خود را (بزرگتر شدن، افزایش بهره‌وری…) تأمین مالی می‌کنند، و پس‌انداز و سرمایه مردم در خدمت رشد اقتصاد واقعی قرار می‌گیرد.
در رابطه با مأموریت اصلی بازار سهام (جذب سرمایه‌ها در خدمت اقتصاد واقعی)، بورس تهران در چه موقعیتی است؟ به گفته حسن قالیباف اصل، رئیس سازمان بورس اوراق بهادار، در سه ماهه نخست سال جاری خورشیدی ۵۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی وارد بازار سرمایه شده است. این مقدار نقدینگی چه تحولی در اقتصاد واقعی ایران به وجود آورده است؟ در ورای افزایش قیمت اسمی شرکت‌ها، ارزش ذاتی آنها چقدر افزایش یافته است؟

08 September 2020
نشست ایران و ترکیه: مقابله با کردها، افزایش معاملات تجاری
در ششمین نشست شورای عالی همکاری راهبردی ایران و ترکیه دو کشور بر مقابله با گروه‌های کُرد مسلح و بازگرداندن سطح روابط تجاری به پیش از دوران کرونا تأکید کردند. روحانی و اردوغان خواهان همکاری‌های بیشتر «در برابر توطئه‌ها» شدند.

ششمین نشست شورای عالی همکاری راهبردی ایران و ترکیه سه‌شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۹ / ۸ سپتامبر ۲۰۲۰ به شکل مجازی برگزار شد ـ عکس از ایرنا
ششمین نشست شورای عالی همکاری راهبردی ایران و ترکیه به میزبانی تهران و به‌شکل ویدئوکنفرانس با حضور حسن روحانی و رجب طیب اردوغان، رؤسای جمهوری ایران و ترکیه و هشت نفر از وزیران دو کشور سه‌شنبه ۱۸ شهریور / ۸ سپتامبر برگزار شد.
در پایان این نشست دو کشور بیانیه مشترکی در ۱۹ بند منتشر کردند که در آن بر تداوم و گسترش همکاری‌های دوجانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی تهران و آنکارا در راستای تأمین منافع مشترک تأکید شده است.
به‌گزارش خبرگزاری آناتولی در این بیانیه بر «مبارزه مشترک» با حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک)، حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) و «دیگر گروه‌های تروریستی» نیز تأکید شد.
ترکیه در مرزهای شرقی خود و همچنین خاک عراق با پ‌ک‌ک درگیر است و نیروهای مرزی سپاه پاسداران جهوری اسلامی در مرزهای غربی و شمال غربی خود گاهی با نیروهای پژاک درگیری نظامی دارند.
ترکیه روز سه‌شنبه از آغاز عملیات نظامی جدیدی به نام «صاعقه-۱۰ نُردوز» با شرکت ۱۰۴۰ نیروی امنیتی متشکل از ۷۰ تیم عملیاتی در استان وان علیه نیروهای پ‌ک‌ک خبر داد.

روزنامه شرق
1399/06/19
بگذار ‌‌ بدآخر نباشیم
گفت‌وگو با محمود دولت‌آبادی بگذار ‌‌ بدآخر نباشیم اسب‌ها، اسب‌ها از کنار یکدیگر به‌روایت احمد غلامی و محمود حسینی‌زاد شیما بهره‌مند‌: اینکه «اسب‌ها، اسب‌ها از کنار یکدیگر»، چندمین رمانِ محمود دولت‌آبادی است، دیگر از شماره رفته است. از داستانِ «ته شب» (سال 1341)، تا داستان‌های کوتاهش که به «کارنامه سپنج» شهرت دارد و «کلیدر» و «جای خالی سلوچ» و «سلوک» و «روزگار سپری‌شده مردم سالخورده» و «آن مادیان سرخ‌یال» و «طریق بسمل‌‌شدن» و «زوال کلنل» و «بنی‌آدم» و «بیرون در» و اینک «اسب‌ها، اسب‌ها از کنار یکدیگر»، قریب به شش دهه از کار ادبیِ مستمر و بی‌وقفه دولت‌آبادی می‌گذرد. این نویسنده در آستانه هشتاد‌سالگی از ناتمامی نوشته است. او که از نسلِ نویسندگان پُرمایه ما است، با انبانی از تجربه زیسته و تجربه نوشتن، در «اسب‌ها...» از وضعیتی می‌نویسد که در آن به‌قولِ یکی از شخصیت‌های داستان، فقط ترس است که به ما القا می‌کند وجود داریم؛ ترسِ اینکه چه خواهد شد! محمود دولت‌آبادی از ناتمامیِ تاریخی می‌گوید که به آن دچار آمده‌ایم و از این است که در کتابِ «اسب‌ها...» شخصیت‌هایی خلق کرده که نشان از این ناتمامی و سرگشتگی دارند و به دنبالِ گمشده‌ها یا به‌تعبیر دقیق‌تر، تکه‌پاره‌های خود در گذشته می‌گردند.
 
آقای دولت‌آبادی داستانِ «اسب‌ها، اسب‌ها از کنار یکدیگر» را چه زمانی نوشته‌اید و ایده داستان و شخصیت‌ها از کجا در ذهن شما ساخته‌ و پرداخته شد؟
سال گذشته، بعد از تابستان بود که «اسب‌ها، اسب‌ها از کنار یکدیگر» را نوشتم. درواقع اول، فضا در ذهن من آمد و تصویر دو شخصیت «کریما» و «مردی». و این نخستین اهرمی بود که داستان را حرکت داد.

عصر پسامنابع و بازنگری
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
نشانه‌های بروز و به شدت آشکار شدن عصر جدیدی در جامعه و حکومت جمهوری اسلامی ایران در حال مشاهده است. من قبلاً درباره بروز عصر پسا نوشته‌ام و پسامنابع یکی از مشخصات این عصر است.
#
پسامنابع وضعیتی است که امروز دسترسی جامعه و حکومت به هر چهار نوع سرمایه ضروری برای بقا و ارتقا محدود شده است. این سه نوع سرمایه عبارتند از: سرمایه اقتصادی، سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی.
کاهش سرمایه اقتصادی: دسترسی به فروش نفت بسیار محدود شده و انباشت نتایج چهار دهه سیاست‌های اقتصادی نادرست ظرفیت بازتولید اقتصاد غیرنفتی را به شدت محدود کرده است. سرمایه اقتصادی برآمده از منابع محیط‌زیستی نظیر آب، خاک، جنگل و ... نیز به شدت ضربه دیده‌اند و ظرفیت بازتولید آن‌ها تضعیف شده است.
کاهش سرمایه اجتماعی: آشکار شدن انبوهی از فسادها، انحصارطلبی‌های سیاسی و آشکار شدن ریاکاری‌های سیستماتیک سبب فروریزی اعتماد و ظرفیت مشارکت اجتماعی شده است. نابرابری‌های عظیم سر برآورده‌اند و جلوه‌های خشن و زننده تبعیض، فقر و نابرابری به‌واسطه شبکه‌های اجتماعی مجازی جلوی چشم همه قرار گرفته‌اند. باور به آموزه‌های قوام‌دهنده انسجام اجتماعی نظیر میهن، اخلاق و ... نیز به شدت تضعیف شده است.
 
کاهش سرمایه فرهنگی: مولدان اندیشه، هنر و شناخت‌های دینی به‌واسطه ناکارآمدی‌های آشکارشده در کاربست حکمرانی مدعی دینداری و مشخص شدن خطاهای شناختی فاحش با بحران مشروعیت مواجه شده‌اند. سخن گفتن از بانکداری اسلامی، علوم انسانی اسلامی و بقیه کاربست‌های حکمرانی دینی با مشکل مشروعیت و پذیرش مواجه شده‌اند.
این سه سرمایه همان گونه که جامعه‌شناسان نشان داده‌اند که می‌توانند به یکدیگر تبدیل شده و تقویت‌کننده همدیگر باشند، به هنگام زوال و تضعیف، تباهی‌کننده یکدیگر نیز هستند. زوال هر کدام به تشدید زوال بقیه می‌انجامد. حلقه‌ای خودتقویت‌شونده از زوال این سه نوع سرمایه شروع شده است که هر واحد تباهی در هر نوع سرمایه، سبب نابودی واحدهایی از بقیه سرمایه‌ها می‌شود.
درست در میانه این سرمایه‌ها که برای بقا و ارتقای هر جامعه و حکومتی ضرورت مطلق دارند، صداهای بازنگری در مسیر طی‌شده بلندتر شده‌اند. گفتارهای ناظر بر ضرورت بازنگری را در کلام و نوشتار کسانی می‌بینیم که پیش‌تر از مدافعان تام و تمام همه مسیرهای طی‌شده و سیاست‌ها بوده‌اند. بسیاری از آن‌ها که کماکان تظاهر به دفاع از وضع موجود می‌کنند در جلسات خصوصی از نامناسب بودن و مصادیقی از زوال هر سه نوع سرمایه می‌گویند.
بخش مهمی از کسانی که امروز صدای شکوه و نقد ملایم و تند هستند، مدافعان و نخبگان پیشین گفتمان حاکم بوده‌اند، اما امروز به تدریج از جریان غالب جدا می‌شوند. اندیشمندترها هیچ توجیه و دلیلی برای تداوم اصرار بر برخی انگاره‌ها نمی‌یابند. آن‌چه که پیش‌تر #نسل_چ خوانده‌ام، پرسش‌هایی مردافکن پیش روی نخبگان حاکم قرار داده‌اند و مولدان سرمایه فرهنگی پیشین را به حامیان ساکت و ملایم #نسل_چ تبدیل کرده‌اند.
 #
صدای_بازنگری بی‌گمان بلندتر می‌شود و کاستی‌های واقعیت حاضر را دیگر نمی‌توان با وعده‌هایی درباره آینده، تأکید بر ارزش‌هایی که هیچ‌گاه مصداقی در واقعیت نیافته‌اند یا آرمان‌هایی که بسیاری از گویندگان‌شان خود عین مصداق بی‌حرمت کردن آن‌ها هستند از چشم خلق دور داشت.
نکته مهم این است که مردمان و نخبگان، توأمان به یقین دریافته‌اند که فرارسیدن عصر پسامنابع و زوال صورت‌های سرمایه که ثبات اجتماعی و پویایی تمدنی ایران را تهدید می‌کند، محصول کاستی‌ها و کوشش اندک اکثریت مردمان نیست. اکثریت مردمان این سرزمین بسیار کوشیده‌اند، از جان مایه گذاشته‌اند، و چیزی کم نگذاشته‌اند و در فردای این سخت‌کوشی، بر اثر راهی که حاکمان پیش روی ایشان گذاشته‌اند به سختی و دشواری‌های امروز افتاده‌اند.
#
صدای_بازنگری، صدای ملایم نقد و اعتراض به این وضعیت است که به سرعت در قشرهای مختلف نخبگان پیش می‌رود. راه بسیار دشواری پیش روی ماست. اگر امروز هم بازنگری واقعی شروع شود بعید است زودتر از دو دهه زمان برای رسیدن به سطحی حداقلی از رضایت طول بکشد. بازنگری جدی تنها راه و به قول «مانموهان سینگ» وزیر اقتصاد و نخست‌وزیر سابق هند، تنها راه «کوتاه‌تر کردن زمان رنج کشیدن است
#
عصر_پسامنابع، #عصر_بازنگری

درباره حکم ۷۷ نفر
محسن آرمین
07-09-2020
دیروز به دادگاه شعبه ۲۶ انقلاب مراجعه و حکمم را دریافت کردم. پیش از این در فضای مجازی از مدت محکومیت مطلع شده بودم، همان بود که از پیش انتظار داشتم. از جلسات دادگاه و صحبت‌های رئیس دادگاه نیز می‌شد فهمید حکم چه خواهد بود. به گمان من پرونده رسیدگی به اتهام امضاکنندگان بیانیه موسوم به هفتاد و هفت نفر در اعتراض به برخورد خشونت‌آمیز با اعتراضات آبان ۹۸، و حکم صادره یکی از پرونده‌های ماندگار در قوه قضائیه خواهد بود. ماندگار نه از باب اهمیت آن بیانیه یا میزان محکومیت، که پرونده‌های حساس‌تر و مهم‌تر از این بسیار بوده‌اند. ماندگار از این نظر که چنین پرونده‌ای با تمامی ادعاهای همه مسؤلان کشور از هر جناح و خط سیاسی و نیز با همه قوانین کشور آشکارا در تعارض است.
پس از حوادث آبان ۹۸ مسؤلان کشور از رهبری گرفته تا رؤسای سه قوه و دیگر مقامات تصریح کرده و می‌کنند اعتراض حق مردم است و هیچ کس را نمی توان به خاطر اعتراض به تصمیم یا عملکرد حکومت مورد پیگرد قرار داد. آنان تأکید کرده و می‌کنند اعتراض به روش‌های مسالمت‌آمیز و غیرخشونت‌آمیز حق مردم است. رئیس قوه قضائیه به صراحت می‌گوید در جمهوری اسلامی هیچ کس به خاطر اظهار نظر و اعتراض محاکمه نمی‌شود. همزمان با این اظهارات امضا کنندگان بیانیه‌ای در اعتراض به برخورد خشونت‌آمیز مأموران با مردم در جریان اعتراضات مذکور به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام تحت پیگرد قرار گرفته و محکوم به حبس می‌شوند. من که یکی از امضاکنندگان هستم هنوز نمی‌دانم چرا باید به خاطر امضای بیانیه‌ای که در آن از نیروهای امنیتی و نظامی خواسته شده است با سلاح گرم با اعتراضات برخورد نکنند و از قوه قضائیه خواسته شده متخلفان و مرتکبان برخورد خشونت‌آمیز را تحت پیگرد قرار دهد و از مردم خواسته شده که از هرگونه اقدامات خشونت‌آمیز اکیداً پرهیز کنند، باید محاکمه و محکوم شوم.
از دیروز تا الان چند بار متن حکم را مرور کرده‌ام اما نفهمیده‌ام مستندات این حکم و محکومیت چیست؟ بخش‌هایی از حکم را که ناظر به دلایل دادگاه است برای شما نقل می‌کنم شاید شما بتوانید به این پرسش پاسخ دهید: «به حکایت اوراق پرونده متهمین… در شرایط خاص کشور که بیشتر نیازمند آرامش، هم‌افزایی و همدلی است خطاب به نظام متنی را با تعابیر ناصواب و تهییج‌کننده و موجب سیاه‌نمایی و با قضاوتی عجولانه صادر کرده و این بیانیه در رسانه‌های معاند انتشار یافته و خوراکی لذیذ برای موج‌افزایی تبلیغی به منظور تشدید ناآرامی‌ها تبدیل می‌شود.
اگر چه متهمین مقصودشان از این عملکرد را تذکر و جلوگیری از تنش بین مأموران و معترضان به گرانی بنزین بیان داشتند ولی با مراجعه به عرف و بازخوانی آن ایام و زمان انتشار بیانیه و تنظیم کنندگان آن که اشخاصی با تجربه و آشنا به اوضاع و احوال بودند خواهیم یافت در این کار هیچ خیر خواهی برای کشور نبوده….. متهمین… علم به روش‌ها و راه‌های قانونی برای خطاب قرار دادن حاکمیت داشتند و به یقین می‌دانستند که در فرض ضرورت تذکر و آگاهی نسبت به عدم برخورد با اعتشاشات نیازی به نشر ان نبوده و به مبادی و مراجع تصمیم گیر مکاتبه یا مراجعه می‌کردند لکن بیشتر به دنبال تشهیر و تبلیغ در فضای نا آرام آن ایام بودند…با رعایت ماده ۳۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب۱۳۹۲ و …. توجهاً به نقش و آثار عملکرد مجرمانه ایشان حکم بر محکومیت هر یک از متهمین… به مدت یکسال حبس تعزیری…»
کاری به این ندارم که صدور بیانیه درباره یک حادثه سیاسی اجتماعی امری سیاسی است و اگر جرمی هم رخ داده باید در دادگاه سیاسی برگزار شود. از این هم می‌گذرم که ظاهراً از نظر قوه قضائیه از آغاز انقلاب تا کنون در این نظام هیچ جرم سیاسی رخ نداده و فعالان سیاسی همواره مرتکب جرایم امنیتی شده‌اند. موضوع بحث من حکم صادره است.
به ادبیات حکم و خطاهای فاحش انشائی که نشان‌دهنده سطح سواد ادبی و فارسی صادرکننده حکم است نیز کاری ندارم. اما شما را به خدا یک بار دیگر متن حکم را بخوانید و به این بیندیشید در صورت حذف مواد قانونی مذکور دربخش پایانی، متن این حکم با سرمقاله کیهان یا بیانیه انصار حزب الله چه تفاوتی دارد؟ تعابیری مانند «شرایط خاص کشور»، « سیاه‌نمایی»، «قضاوتی عجولانه»، «انتشار در رسانه‌های معاند»، «خوراکی لذیذ برای موج افزایی»… چه نسبتی با ادبیات حقوقی دارند و کدامیک از این عناوین در قوانین کشور جرم‌انگاری شده‌اند؟ یکی از ادله یا دستکم شواهد مستند قاضی در صدور این حکم این است که متهمان به جای این که از طرق دیگر مثل نوشتن نامه محرمانه به مسؤلان یا صحبت کردن درگوش وزیر کشور اعتراض خود را علناً بیان کرده‌اند. بعید می‌دانم کسی جز افراطی‌ترین نیروهای موسوم به جبهه پایداری با استناد به چنین ادله و شواهد سستی حکم به محکومیت کسی بدهد.
شاهد یا مستند دیگر قاضی این است که بیانیه در رسانه‌های معاند منتشر شده است. این استشهاد وقتی مضحک‌تر جلوه می‌کند که بدانیم دادگاه رسیدگی‌کننده به این پروند دادگاه رسیدگی به جرایم رسانه‌ای است که قاضی آن علی‌القاعده باید اینقدر با مقوله رسانه آشنا باشد که بداند امروز هر نامه و بیانیه و اظهار نظری از سخنان رهبری گرفته تا دیگران به سرعت برق و باد در رسانه‌های معاند و غیرمعاند منتشر می‌شوند.
عجایب این پرونده به همینجا ختم نمی‌شود. هفتاد و هفت نفر بیانیه مورد بحث را امضا کرده‌اند اما مقامات قضایی تنها برای چهارده تن از امضاکنندگان پرونده تشکیل داده است. همین امر موجب صحنه‌های خنده‌داری در دادگاه شد. وکیل یکی از متهمان این پرونده جزو امضاکنندگان نامه بود اما نه به عنوان متهم بلکه به عنوان وکیل متهم در دادگاه حضور داشت. جالب این که قاضی هم از این امر آگاه بود.
البته به عنوان کسی که این پرونده و دادگاه حکم صادره را مغایر با بدیهی‌ترین اصول و موازین قانونی و کاملا ناعادلانه می‌دانم آرزو می‌کنم بقیه امضا کنندگان همچنان مصون از پیگرد باشند در عین حال هنوز نمی‌دانم مبنای این گزینش چیست. هرچه هست، نشان‌دهنده آن است که دستکم در بخش‌هایی از قوه قضائیه ما به ویژه در رسیدگی به جرایمی که به نحوی با امر سیاست نسبتی دارند، تشخیص‌ها و تحلیل‌ها و مصلحت اندیشی‌های سیاسی و جناحی مبنای رسیدگی به اتهامات و جرایم است.
مختصر آن که این شیوه قضاوت و داوری هرچه که باشد نسبتی با آموزه‌های قرآنی نظیر «إذا حَکَمتُم بَینَ النَّاسِ أن تَحکُمُوا بِالعَدلِ» و «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناکَ خَلیفَهً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى» ندارد

Bis 03. September 2020