Loading
گزارش ها و ايران در آئينه رسانه های آلمان تازه های روز ، گفتنيها ، نوشته ها و انديشه ها
Bis 30. Oktober 2019 November 2019

25. November 2019

اصلاح طلبان در باره نه آرامی های اخیر چه می گویند؟
واکنش اصلاح طلبان به اعتراض ها؛ از سکوت خاتمی تا بینیه جنجالی ۷۷ نفر

اعتراض‌ها در ایران؛ 'پایان اخلاقی اصلاح‌طلبان'
محمد حیدری روزنامه نگار
محمدی حیدری، روزنامه نگار در یادداشتی برای صفحه ناظران با اشاره به جایگاه اجتماعی تاریخی اصلاح طلبان در مطالبات دهه هفتاد و هشتاد جامعه مدنی ایران، ناتوانی آنان در همبستگی با مردم در اعتراضات خیابانی ۹۶ و ۹۸، و نادیده گرفتن مسئولیتشان در برابر دولتی که بر سر کار آورده‌اند، را نشانه ای از پایان اخلاقی "اصلاح‌طلبان سابق" دانسته است.

 حتی میرحسین موسوی و مهدی کروبی رهبران جنبش ۸۸، نیز مطالباتی فراتر از آنچه در ساختار حکومت "ممکن" است، نداشتند و مهمترین خواسته آنها برگزاری دوباره انتخابات بود
از اواخر جنبش سال ۱۳۸۸ که جنبش‌های اجتماعی نوظهور در ایران به سمت مطالبه تغییرات ساختاری حرکت کرد، جریان‌های اصلاح‌طلب به آرامی از تحولات عقب افتادند. در سال ۱۳۸۸ و در جنبشی که برای اعتراض به نتایج انتخابات به وجود آمد، هنوز تصور می‌شد که بخش‌هایی از اصلاح‌طلبان قادر به همراهی با آن خواهند بود، اما در نهایت آنها تمایلی به گسترش جنبش و رویارویی با هسته سخت قدرت از طریق خیابان را نداشتند.
اگرچه در مجموع بخشی از اصلاح‌طلبان به جنبش پیوستند و یا حداقل با آن اعلام همبستگی کردند، اما باید توجه داشت که آنان مطالبات جنبش ۸۸ را در چارچوب امکانات جمهوری اسلامی ترسیم می‌کردند تا امکان همراهی را داشته باشند. حتی میرحسین موسوی و مهدی کروبی رهبران جنبش ۸۸، نیز مطالباتی فراتر از آنچه در ساختار حکومت "ممکن" است، نداشتند و مهمترین خواسته آنها برگزاری دوباره انتخابات بود. اگر چه به مرور و با گذشت چند ماه از آغاز جنبش، خواسته‌های مردم فراتر رفت، اما بخشی از اصلاح‌طلبان همچنان خود را ذیل این جنبش تعریف کرده و می‌کوشیدند تا تصویر دیگری از مطالبات رادیکال آن ترسیم کنند و امکان همبستگی با مردم را حفظ کنند.
شکست جنبش خیابانی سال ۸۸ منجر به ناامیدی کامل معترضان از پیگیری مطالباتشان در چارچوب امکانات جمهوری اسلامی شد. مشخص بود که اگر آتش زیر خاکستر نارضایتی فرصتی دوباره پیدا کند و شعله‌ور گردد، دیگر مطالباتی خواهد داشت که پاسخ به آن در چارچوب و ساختار حکومت ایران "ناممکن" خواهد بود. و با توجه به تجربه ۱۳۸۸، پیش‌بینی می‌شد که در چنین صورتی، اصلاح‌طلبان وابسته به حکومت توان همراهی با آنرا نخواهند داشت.
بازگشت دوباره اصلاح‌طلبان به بازی انتخابات و کوشش برای "بازسازی سیاست‌ورزی انتخاباتی" به جای "وفاداری به جنبش خیابانی" نشانه‌ای روشن از این ناتوانی تاریخی بود. دعوت محمد خاتمی برای رای دادن در انتخابات مجلس شورا و خبرگان و ریاست جمهوری در همین راستا بود. اصلاح‌طلبان تصور می‌کردند که برای ایجاد تغییرات تنها مسیر ممکن تعامل با هسته سخت قدرت است، و البته فراموش می‌کردند که حتی اگر تنها مسیر ممکن همین باشد که آنها می‌گویند، برای تعامل با قدرت، نیاز به پایگاه اجتماعی و مشروعیت اخلاقی عمومی دارند و چنانچه این سرمایه‌ها را از دست داده باشند، دیگر امکان تعامل با سوی دیگر را هم نخواهند داشت.
بعد از شورش دی‌ماه سال ۱۳۹۶ که به مرور طبقات فرودست و تهی‌دست نیز به حرکت‌های اعتراضی پیوستند، ناتوانی اصلاح‌طلبان در همراهی با اعتراضات، نقطه عطفی در ریزش پایگاه اجتماعی آنان شد. وقتی که اولین‌بار گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران شعار"اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا" سر دادند و همه جریان‌های سیاسی درون حکومت را به یک اندازه نامشروع قلمداد کردند، دیگر روشن بود که حتی در میان طبقات متوسط نیز ریزش پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان آغاز شده است.
آنها با موضع گیری هایی که در برابر اعتراضات ۹۶ انجام دادند آشکارا نشان دادند می‌ خواهند تا با دور نگه‌داشتن خود از جنبش خیابانی که خواستار تغییر ساختاری حکومت بود، امکان تعامل با "حاکم" را به هر قیمتی حفظ کنند اما نه حاکم حاضر به اعتماد دوباره به آنان بود و نه معترضان دیگر امیدی به آنان داشتند. سرمایه تاریخی یک جریان به سرعت در حال آب شدن بود. اصلاح‌طلبان هم بازی سیاسی را باخته بودند و هم صلاحیت اخلاقی‌شان به پرسش گرفته شده بود.

 بی‌تردید انفعال گروه های شناخته شده و مرجع اصلاح طلبان در برابر شورش های این دو سال، سنخیتی با مدعای اصلاح‌طلبان که از "ایران برای همه ایرانیان" سخن می‌گفتند و به بازگشت "کرامت انسانی" وعده دادند، ندارد. تجربه دهه شصت باید نشان داده باشد که آزمون اخلاقی، اهمیتی به مراتب بیشتر از آزمون‌های سیاسی دارد
"ایران برای همه ایرانیان"؟
شاید پروژه اصلاحات آنگونه که اصلاح‌طلبان نزدیک به حکومت در ایران می‌فهمند با مطالبه تغییرات ساختاری حکومت سنخیتی نداشته باشد(این فقط یک تصور است). اما بی‌تردید انفعال گروه های شناخته شده و مرجع آنان در برابر شورش های این دو سال، سنخیتی با مدعای اصلاح‌طلبان که از "ایران برای همه ایرانیان" سخن می‌گفتند و به بازگشت "کرامت انسانی" وعده دادند، ندارد. تجربه دهه شصت باید نشان داده باشد که آزمون اخلاقی، اهمیتی به مراتب بیشتر از آزمون‌های سیاسی دارد.
در هر جنبشی می‌توان تصور کرد که نیروهای ملایم‌تر و تندروتر وجود داشته باشد و می‌توان تنوع تحلیل و فهم سیاسی و حتی تنوع عمل سیاسی را به رسمیت شناخت. حتی باید گفت که برای پیشبرد هر پروژه سیاسی نیاز به هر دو نوع از نیروهای پیشرو و رادیکال از یک طرف و نیروهای رفرمیست و محافظه‌کار از سوی دیگروجود دارد. اگر کسانی به دنبال گفتگو و تعامل با حاکم هستند، کسانی هم باید باشند که هیچ گفتگویی با حاکم را به رسمیت نشناسند، اما همه آنها در یک پروژه سیاسی مشترک که "مهار قدرت مطلقه" است می‌توانند همچنان همبستگی خود را حفظ کنند.
رفرمیست‌ها باید بکوشند که هزینه رادیکالیسم کاهش یابد و بدانند که وجود جنبش‌های رادیکال زمینه‌ای برای پیشبرد پروژه سیاسی مشترک است و رادیکال‌ها باید بدانند که کمترین فایده وجود رفرمیست‌ها ایجاد شکاف در ساختار قدرت است. اما چه خواهد شد اگر رفورمیست‌ها در سرکوب و نادیده گرفتن معترضان رادیکال با حکومت همدست شوند؟ در اینصورت است که به محض همدستی نیروهای موسوم به اصلاح‌طلب با حکومت، برای سرکوب مخالفان، دیگر نمی‌توان از تفاوت و شکاف در ساختار قدرت سخن گفت و در چنین شرایطی اصلاح‌طلبان سابق از پروژه سیاسی مشترک که "مهار قدرت مطلقه" بود، کاملا خارج خواهند شد و بنابراین ماهیت آنها به بخشی از ماشین سرکوب تبدیل می‌شود. حتی باید گفت که آنها ذیل عنوان "مسئولیت جمعی" باید در برابر آنچه رخ داده است، پاسخگو باشند.

دولت روحانی، با حمایت آشکار و قاطع اصلاح‌طلبان به قدرت رسید و آنان، هم در تشکیل دولت روحانی و هم در ساختار دولت او شریک شدند. اما نحوه مواجهه روحانی و دولتش، با اعتراض‌های مردم، تفاوتی با تندروترین جریان‌های حکومت ایران نداشت
اما سرنوشت نیروهای رادیکال چه خواهد شد؟ آنها به دنبال متحدی دیگر خواهند بود و اصلاح‌طلبان سابق نیز مشروعیت اخلاقی، تاریخی و حتی نظری لازم برای آنچه ادعا می‌کنند را نخواهند داشت. به این ترتیب نیروهای رفرمیست جدیدی متولد می‌شوند که در عین همبستگی با جنبش رادیکال، ممکن است همچنان به شیوه‌های عمل متفاوتی پایبند باشند، اما در همبستگی اخلاقی با جنبش رادیکال تردیدی ندارند. این نیروها در واقع اصلاح‌طلبان دوره جدید خواهند بود.
اما آنچه این‌روزها در ایران جریان دارد، آزمون فیصله بخش اصلاح‌طلبان سابق نیز هست. دولت روحانی، با حمایت آشکار و قاطع اصلاح‌طلبان به قدرت رسید و آنان، هم در تشکیل دولت روحانی و هم در ساختار دولت او شریک شدند. اما نحوه مواجهه روحانی و دولتش، با اعتراض‌های مردم، تفاوتی با راست‌ترین جریان‌های حکومت ایران نداشت.
در این میان، اصلاح‌طلبان در برابر شیوه مواجهه دولت با اعتراض‌ها و نقشی که روحانی در سرکوب مردم بر عهده گرفت، سکوت کردند و فاجعه‌ای که ایران را تکان داده بود، در کارنامه اخلاقی اصلاح‌طلبان نیز وارد شد. به این ترتیب، سرکوب معترضان در خیابان‌ها و ناتوانی و ضعف اصلاح‌طلبان سابق در همبستگی با مردم، و نادیده گرفتن مسئولیتشان در برابر دولتی که بر سر کار آورده‌اند و اکنون در سرکوب ها شریک شده است، معنایی جز پایان اخلاقی "اصلاح‌طلبان سابق" نخواهد داشت.

۰۴ آذر ۱۳۹۸
شورای شهر ری:فشافویه ظرفیت پذیرش بازداشتی‌‌ها را ندارد
رئیس شورای اسلامی شهرستان ری از شمار زیاد بازداشت‌شدگان اعتراضات اخیر در زندان فشافویه شکایت کرده و گفته است این زندان امکانات لازم را برای این تعداد زندانی ندارد.

ندامتگاه مرکزی تهران بزرگ یا همان زندان فشافویه.
حسن خلیل‌آبادی، رئیس شورای شهر ری در مورد وضعیت زندان فشافویه پس از انتقال بازداشتی‌های اعتراضات اخیر به این زندان، گفت: زندان فشافویه امکانات لازم را ندارد و استقرار این تعداد بازداشتی در این مکان سخت است. (…) جمعیت زندانیان زیاد بود و در پی اتفاقات اخیر نیز جمعیت بازداشتی‌ها در این زندان بیشتر شده است و جوابگوی این حجم از بازداشتی نیست.»
خلیل‌آبادی تأکید کرد که بازداشتی‌ها باید غربالگری شوند تا به‌گفته او «آن‌هایی که مجرم نیستند و یا به صورت تصادفی و ناآگاهانه در ناآرامی‌های اخیر مشارکت داشتند، آزاد و با آنهایی که مرتکب جرم شدند نیز طبق روال قانونی برخورد شود».
او ضمن درخواست از قوه قضائیه برای نظارت بر شرایط نگهداری بازداشتی‌ها در زندان، افزود: «در فشافویه زندانیان خطرناک نیز بازداشت هستند و مسئولیت قوه قضائیه در این حوزه سنگین است و تقاضا داریم، مسئولان قضائی نسبت به این امر دقت لازم را داشته باشند.»
رئیس شورای شهر ری از شمار بازداشت‌شدگان اعتراضات اخیر که به زندان فشافویه منتقل شده‌اند آماری ارائه نداد.
اعتراضات سراسری در ایران در واکنش به افزایش ۳۰۰ درصدی نرخ بنزین جمعه ۲۴ آبان در اهواز آغاز شد و به سرعت به بیش از ۱۰۰ شهر بزرگ و کوچک ایران سرایت کرد و در پی آن اینترنت در ایران به‌طور کامل قطع شد. عفو بین‌الملل شنبه ۲ آذر / ۲۳ نوامبر اعلام کرد که بر اساس گزارش‌هایی که دریافت کرده و طبق اطلاعات موثقی که به‌دست آورده است نیروهای امنیتی در ایران دست‌کم ۱۱۵ معترض را کشته‌اند. این سازمان مدافع حقوق بشر گفته است «شمار واقعی قربانیان بیشتر است» و تحقیقات خود را در این زمینه ادامه می‌دهد. مدافعان حقوق بشر از بازداشت هزاران نفر از معترضان خبر داده‌اند اما هنوز از آمار دقیق اطلاعی در دست نیست.
ندامتگاه مرکزی تهران بزرگ یا همان زندان فشافویه ابتدا به‌عنوان اردوگاهی برای نگهداری از معتادان یا مجرمان مواد مخدر در نظر گرفته شده بود اما در سال‌های اخیر و با افزایش شمار زندانیان در استان تهران و نبود زیرساخت‌های کافی، حتی متهمان با جرائم امنیتی و سیاسی بدون رعایت اصل تفکیک جرائم، در این زندان نگهداری می‌شوند. خرداد ماه امسال، علیرضا شیرمحمد‌علی، زندانی سیاسی ۲۱ ساله، به دلیل عدم در نظر گرفتن این اصل از سوی مسئولان زندان، توسط دو تن از زندانیان متهم به قتل و سرقت مسلحانه، به قتل رسید.
با وصل شدن آرام اینترنت در ایران خبرها در مورد چگونگی سرکوب خشن اعتراضات گسترده اخیر در ایران نیز به‌مرور بیشتر درز می‌کنند. شاهد علوی، روزنامه‌نگار، دوشنبه ۴ آذر در صفحه توئیتر خود اعلام کرد که پیکر دو زندانی نوجوان زیر ۱۸ سال که در روزهای اخیر در مریوان بازداشت شده بودند در این شهر یافته شده است. پیکر یکی از آن‌ها خارج از شهر مریوان و یکی دیگر از آن‌ها در محل جمع‌آوری زباله رها شده بود.
به‌رغم انتشار خبرها و فیلم‌هایی از برخورد شدید نیروهای امنیتی با معترضان، مسئولان نظامی و امنیتی ایران خشونت‌ها را به خودِ معترضان نسبت می‌دهند. مقام‌های جمهوری اسلامی، از جمله علی خامنه‌ای، رهبر و حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی این اعتراضات را کار «دشمنان»، آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی می‌دانند.

مقام نیروهای مسلح: ممکن است کسی هم به صورت عبوری لطمه‌ای خورده باشد

شکرالله بهرامی، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح
شکرالله بهرامی، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح، در مورد کشته‌شدگان و مجروحان سرکوب اعتراضات اخیر ایران گفت که در اتفاقات اخیر «ممکن است کسی هم به صورت عبوری لطمه‌ای خورده باشد، که این اتفاق نیز در جنگ‌های شهری طبیعی است
این سخن شکرالله بهرامی در حالی بیان می‌شود که بر اساس برآوردها در پنج روز سرکوب اعتراض‌های ایران دست‌کم ۱۳۸ نفر کشته شده و تعداد بسیاری نیز زخمی شده‌اند.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح در ادامه در مورد خسارتی که اعتراضات به افزایش سه‌برابری قیمت بنزین زده گفت که در پی اتفاقات روزهای گذشته «در شهر صدرای شیراز یک بانک باقی نمانده است

عفو بین‌الملل از افزایش شمار کشته‌های اعتراضات ایران به حداقل ۱۱۵ نفر خبر داد؛ «شمار واقعی جان‌باختگان بسیار بیشتر است»
سازمان عفو بین الملل اعلام کرد که بر اساس اطلاعات به دست آمده از داخل ایران، تعداد کشته های اعتراضات اخیر به ۱۱۵ نفر رسیده است.
عفو بین الملل در پیامی که در توئیتر خود منتشر کرد نوشت که این اطلاعات بر اساس گزارش های معتبر به دست آمده و نشان می‌دهد نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی دست کم ۱۱۵ نفر از معترضان را کشته‌اند.
این سازمان مدافع حقوق بشر اعلام کرده است که باور دارد تعداد کشته ها بیشتر از این تعداد است و از این رو، به تحقیقات خود در این باره ادامه می‌دهد.
عفو بین الملل هفته گذشته اعلام کرده بود که بر اساس اطلاعات آن سازمان، در اعتراضات اخیر ایران دست‌کم ۱۰۶ نفر توسط ماموران جمهوری اسلامی ایران کشته شدند.
دستگاه‌های امنیتی ایران در پی پخش اعترافات اجباری معترضان بازداشت‌شده هستند
رها بحرینی،  پژوهشگر بخش ایران در سازمان «عفو بین‌الملل»، در گفتگو با صدای آمریکا اعلام کرده بود که گزارش اولیه این نهاد، کشته شدن دست‌کم ۱۰۶ نفر را تائید می‌کند. وی گفت آمار جزئیات و تعداد کشته‌ها در هر شهر به زودی منتشر می‌شود.

۰۴ آذر ۱۳۹۸
سپاه: رهبری زنان در اعتراضات تجربه جدیدی بود
سخنگوی سپاه پاسداران همچون دیگر مقام‌های امنیتی و حکومتی خشوت‌های کم‌سابقه در جریان اعتراضات اخیر در ایران را به معترضان نسبت داد. او از «بهره‌گیری از زنان» در درگیری‌ها خبر داد و آن را تجربه جدیدی خواند و ادعا کرد که «با کلت‌های مخفی» به مردم شلیک شده است.

رمضان شریف، مسئول روابط عمومی کل سپاه پاسداران
با روشن‌تر شدن هر چه بیشتر ابعاد خشونت نیروهای امنیتی در جریان اعتراضات اخیر در ایران از سوی نهادهای مدافع حقوق بشر، مسئولان جمهوری اسلامی و به‌ویژه مسئولان امنیتی هر چه بیشتر تلاش می‌کنند که این خشونت‌ها را به معترضان نسبت دهند.
سردار رمضان شریف، سخنگو و مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران دوشنبه ۴ آذر گفت: «رفتارهای داعش‌وار را در اغتشاشات اخیر در کشور شاهد بودیم که با کلت‌های مخفی به مردم شلیک کرده و خشونت بالا و سازماندهی و بهره‌گیری از خانم‌ها برای ایجاد درگیری اول تجربه جدیدی بود و دشمنان بر موج ناآرامی‌ها سوار شدند.»
شریف افزود: «پشت این صحنه اسرائیل و آمریکا بود و به دلیل این‌که فشار اقتصادی آن‌ها جواب نداده بود، فرصتی ایجاد شد و با توجه به نارضایتی‌هایی که در مردم وجود داشت، دشمن بر موج سوار شد و این خشونت بی‌سابقه را به‌وجود آوردند.»
اعتراضات سراسری در ایران در واکنش به افزایش ۳۰۰ درصدی نرخ بنزین جمعه ۲۴ آبان در اهواز آغاز شد و به سرعت به بیش از ۱۰۰ شهر بزرگ و کوچک ایران سرایت کرد و در پی آن اینترنت در ایران به‌طور کامل قطع شد. عفو بین‌الملل شنبه ۲ آذر / ۲۳ نوامبر اعلام کرد که بر اساس گزارش‌هایی که دریافت کرده و طبق اطلاعات موثقی که به‌دست آورده است نیروهای امنیتی در ایران دست‌کم ۱۱۵ معترض را کشته‌اند. این سازمان مدافع حقوق بشر گفته است «شمار واقعی قربانیان بیشتر است» و تحقیقات خود را در این زمینه ادامه می‌دهد.

فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران از دور جدید فشارها بر خبرنگاران ایرانی خارج از کشور خبر داد
فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران روز شنبه دوم آذر در گزارشی اعلام کرد نیروهای امنیتی و قوه قضائیه ایران دور جدیدی از فشارها بر روزنامه نگاران ایرانی که در خارج از کشور مستقر هستند و فعالیت خبری دارند آغاز کرده است.
بر اساس این گزارش، روزنامه نگاران ایرانی به این نهاد بین المللی گفته اند که دست کم شش تن از همکاران آنها که با رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور همکاری می کنند، با دور جدیدی از ارعاب و اذیت و آزار حکومت روبرو شده‌اند.
در این گزارش از قول یکی از روزنامه‌نگارانی که در اروپا کار می‌کند نقل شده که نیروهای امنیتی ایران اخیرا والدین او را احضار کرده و از آنها خواسته‌اند او را متقاعد کنند که همکاری خود را با رسانه‌ای که برای آن کار می‌کند قطع کند.
اعتراض فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران به قطع اینترنت در ایران: اینکار به منزله محاصره شهروندان است

۰۴ آذر ۱۳۹۸
فرمانده سپاه اعتراضات را به آمریکا و متحدانش نسبت داد
فرمانده سپاه پاسداران منطبق با درک رهبر جمهوری اسلامی از اعتراضات سراسری آبان ۹۸، آمریکا، عربستان سعودی و اسرائیل را متهم کرد که در حوادث اخیر دست داشته‌اند. سلامی در سخنانی کاملاً شعاری گفت اگر «دشمنان از خط قرمز ما عبور کنند، نابودشان می‌کنیم.»

آثار کشتار در مریوان (عکس: توییترِ معترضان)
جمعه ۲۴ بهمن در اعتراض به افزایش قیمت بنزین تجمعات اعتراضی در اهواز، مشهد، سیرجان، گچساران، آبادان، اصفهان و خرمشهر برگزار شد که به زودی به بیش از یکصد شهر ایران سرایت کرد. در درگیری مأموران امنیتی و لباس شخصی‌ها با معترضان دست‌کم ۱۳۸ نفر کشته و حدود پنج هزار نفر بازداشت شده‌اند.  رهبر جمهوری اسلامی در پنجمین روز اعتراضات در سخنانی که در جمع گروهی از فعالان اقتصادی ایراد کرد، معترضان را با دشمنی اشغالگر یکسان دانست و اعلام پیروزی کرد:
«دوستان و هم دشمنان بدانند ما در عرصه‌ جنگ نظامی و سیاسی و امنیتی دشمن را عقب زدیم؛ همین کارهای این چند روز کارهای امنیتی بود، مردمی که نبود.»
 حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران دوشنبه ۴ آذر در تجمعی که در میدان انقلاب تهران در واکنش به اعتراضات سراسری هفته گذشته برگزار شد، منطبق با درک خامنه‌ای، اعتراضات را به کشورهای خارجی نسبت داد:
«شما از ما سیلی محکم خورده‌اید و نتوانسته‌اید پاسخ بدهید که برخی از این سیلی‌ها را جهانیان دیده‌اند و  برخی را هم ندیده‌اند. اگر از خط قرمزهای ما عبور کنید نابودتان می‌کنیم.»
سلامی ادعا کرد که جمهوری اسلامی با «نجابت» معترضان را سرکوب کرده است:
«هر کسی بخواهد به مال، جان و ناموس ما تعرض کند سخت مجازات خواهد شد که همگان عبرت بگیرند. ما نجابت به خرج دادیم اما مراقب باشید صبر ما انتها دارد.»

 

چرا خشونت ? ماجرا بسیار ساده تر از ان است که ذهن پیچیده ما به راحتی ان را درک کند . چرا نظام حاکم در مقابله با اعتراضات مردم دست به خرابکاری و خشونت و ویرانی گسترده میزند ? هدف و دیدگاه او چیست ? حساب حکومت اسلامی عملا درست است زیرا به دقت از میزان محبوبیت اندک خود و ظرفیت عظیم مردم برای اعتراض و دست رد به سینه حکومت ولایت فقیه آگاه هستند , لذا برای در نطفه خفه کردن هر گونه جنبش اعتراضی با سرعت و با برنامه ریزی دقیق ان را به خشونت و ویرانی میکشانند تا آنان که در میدان میمانند به عده ای بسیار محدود و بزن بهادر و دلیر خلاصه شوند و توده های میلیونی, مرد و زن و بچه و پیر و جوان از ترس خشونت در خانه بمانند . این استراتژی در عین حال که وحشیانه است اما منطق خود را دارد . همه دادهای سیاسی و اجتماعی نشان میدهد پایه های حکومت به اقلیتی خاص در کشور خلاصه میشود و تحمل حرکتهای اعتراضی از جانب آنان  بی شک در زمانی بسیار اندک میتواند اکثریت ملت را در مقابل حکومت چنان پر توان ظاهر کند که شانسی برای بقا برایشان نگذارد گو اتفاقات ۹۶ و هم اکنون میزان آمادگی مردم را بی هیچ تردیدی نشان داده . استفاده گسترده حکومت در خراب کاری و تخریب و آتش زدن اموال عمومی یک تاکتیک بسیار ; سنجیده ; برای محدود کردن دامنه تظاهرات و سرکوب ان است . این که فعالان سیاسی داد سخن از خشونت مردم کرده و هشدار دهند که نباید عنان را به مردم عصبانی خیابان داد کمال بد فهمی و نفهمی آنان در خشونت های جامعه است چه حتا افرادی از میان مردم خشمگین در مقابل سرکوب بیش از حد نیروهای امنیتی اگر خشونتی هم کرده باشند کاملا قابل اغماض و بسیار فرعی است که نه تنها باید از ان چشم پوشی کرد که حتا ان را نتیجه محتوم بر خورد ظالمانه حکومت دانست که فرقی میان ملت و دشمن نمیگذرد و در اصل آنها را یکی میداند . نگارنده مدتها است که تلاش میکنم نشان دهم که حرفهای کلیشه ای در باره اصلاحات و این حکومت شوخی بیش نیست و ملت ما چاره ای جز عبور از این حکومت اسلامی  ندارد اما به احساساتی بودن متهم شده ام , ایجاد درک یگانه از حکومت و نزدیکی به تشکلهایی مثل شورای گذار تلاش برای مذاکره و گفتگوی سازنده با رضا پهلوی و ایجاد یک تفاهم گسترده نتیجه منطقی قطع امید از این حکومت بی مانند از بابت شکل و محتوای ارتجاعی ان است . اصلاحات ممکن نیست , حکومت  برای سرکوب ,ظرفیت جنایت گسترده  دارد . از هر گامی برای به زیر کشیدن این قوم قرمساق باید حمایت کرد و گرفتاریهای ایدولوژیک و تاریخی را تعطیل نمود .با احترام بهروز

23 نوامبر 2019
این سئوال از طرف افراد بسیاری مطرح میشود که چرا رژیم باید اعتراضات آرام و صلح آمیز را به خشونت بکشد و باعث تخریبهای گستردهای شود که بعدا مجبور گردد تا با صرف هزینه بسیار آن خرابیها را جبران کند.
عامل تعیین کننده در چنین تصمیمی نیاز به حفظ قدرت و بقا جمهوری اسلامی است که بر خلاف میل اکثریت مردم میخواهد عمر خود را طولانی تر کند. آنها حاضرند دست به هر جنایت انسانی، اقتصادی و یا محیط زیستی بزنند ولی بقا خود را حفظ کنند. حال ببینیم چرا به خشونت کشاندن اعتراضات باعث تداوم عمر رژیم میشود؟
اگر به یاد داشته باشید آخرین باری که تظاهرات میلیونی در تهران و سایر شهرهای ایران برگزار گردید و دیگر امکان آن مهیا نشد، سال هشتاد و هشت بود. در آن زمان مردم هنوز به دنبال اصلاحات بودند و امید داشتند که با حمایت اصلاح طلبان شرایط مطلوب تری به دست بیاورند. ولی با دخالت بیت رهبری و کاندید نزدیک به دیدگاه ولی فقیه به جای کاندید مورد نظر اکثریت رای دهندگان سر از ریاست جمهوری درآورد. این کودتای کاملا آشکار بر علیه اراده ملت منجر به خشم و اعتراضات و تظاهرات گردید. حدودا تا اواخر خرداد ماه تظاهرات نسبتا آرام و مسالمت آمیزی در جریان بود. یکی از پرشکوه ترین و متمدنانه ترین اعتراضات تاریخ ایران در سکوت شکوهمندانهای برگزار گردید و میلیونها نفر فقط در تهران در این تظاهرات عظیم تاریخی بر علیه توطئه و شیادی فرقه خامنهای شرکت کردند. طیفی گسترده از پیر و جوان، زن و مرد، کارمند، کارگر و دانشجو، مذهبی و سکولار، فقیر و مرفه در آن شرکت داشتند.
این تظاهرات عظیم و پرشکوه تبدیل به یکی از خطرناکترین تهدیدات علیه حاکمیت ولایت فقیه شد. در واقع این رفراندومی بود علیه خامنهای و سیاستهای ویرانگر او. دو خطر جدی رژیم را به وحشت مرگ اندخت، یکی اینکه این تظاهرات میلیونی وجاهت قانونی او را به زیر میکشید و خطر دوم اینکه اگر این جمعیت دچار هیجان شده و احیانا به خشونت کشیده میشد، هیچ نیرویی نمیتوانست جلودار آن باشد. میلیونها معترض عصبانی بیش از پنج دقیقه با بیت رهبری فاصله نداشتند و اماکن مهمی مانند وزارت کشور و برخی از مراکز نظامی در محاصره کامل این جمعیت بود. مردم اگر در آن روز به نتیجه امروزی خود یعنی لزوم گذار از رژیم رسیده بودند، فاتحه رژیم خوانده شده بود. بوی خطری بزرگ به مشام بیت و امنیتیها رسید و آنها بلافاصله قبل از تهاجمی شدن اعتراضات مردمی وارد عمل شدند. آنها باید جمعیت را متفرق میکردند و هرگز دیگر اجازه شکل گیری تجمع بزرگی را در آن ابعاد نمیدادند. بهترین و سریع ترین راه برای رسیدن به این هدف اعمال خشونت و تخریب بود.. زمانی که تخریب، وحشت و خشونت به میان میآید اکثریت مردم به خصوص افراد میانه سال به بالا، افراد کم سن و سال، بخش بزرگی از بانوان دیگر در این فضا حضور نخواهند داشت. فقط افراد جوانی که از درگیری ابایی ندارند و یا آمادگی جسمی و روحی برای برخوردهای فیزیکی را دارند باقی می مانند. تعداد این افراد محدود است و به همین دلیل نیروهای امنیتی با کنترل از مرکز و توسط اطلاعات جاسوسهای خود و دوربینهای نصب شده بلافاصله محل هایی را که تجمع بیشتری شکل گرفته و یا پتانسیل حرکت دارند را شناسایی کرده و نیروهای سرکوب خود را به سرعت به آنجا اعزام میکنند. مامورین گروه ها را ابتدا به اجزای کوچگ تر تقسیم کرده، ایزوله میکنند و سپس به راحتی در یک نبرد نابرابر به سرکوب وحشیانه آنها می پردازند. من به وضوح به یاد دارم که چطور نیروی سیاهپوش ضدشورش وارد یکی از خیابانهای ولیعصر شد و از ابتدا تا انتهای کوچه شیشه و چراغ ماشینهای پارک شده را شکست و به بدنه آنها با وحشیگری تمام آسیب رساند. در آن زمان هیچ کس در کوچه حضور نداشت! سیاست تخریب و خشونت در ابعاد بسیار وسیع در کشور اجرا شد و فیلمهای بسیاری هم در تایید این
ادعا گرفته شده و منتشر گردیده است. پس از این تجربه در سال 88، رژیم دیگر نمیخواهد اجازه دهد تا فرصتی دوباره برای شکل گیری یک تجمع در آن ابعاد ایجاد شود. حتی از تصور دوباره آن وحشت مرگ بر آنها مستولی میگردد. بعد از آن تاریخ سیاست مامورین رژیم جلوگیری از شکلگیری هرگونه حرکت اعتراضی در مقیاس بزرگ بوده است. در سال 96 و اکنون در آبان 98 این سیاست از ابتدای شروع اعتراضها با خشونت و وحشیگری تمام مجددا به اجرا گذاشته شد تا فضای مناسب برای تودهای شدن تظاهرات را از میان برداشته و هر احتمال کوچکی را نیز در نطفه خفه کنند. رژیم در این کار تقریبا موفق بود. اگر نگاهی به اکثر فیلم های اعتراضات اخیر بیندازیم، متوجه میشویم که جمعیتی که درگیر هستند اکثر قریب به اتفاق جوان هستند و در هنگام بروز درگیری، اکثرا به حاشیه رفته و تعداد محدود تری در صحنه درگیری باقی میمانند. این باعث میشود که سرکوب به راحتی امکان پذیر شود و شناسایی و دستگیری افراد با توانایی رهبری نیز راحت تر انجام میگردد.
مزیت بعدی برای رژیم در اعتراضهای خشونت آمیز و تخریبی، مظلوم نمایی آخوندی و بهره برداری تبلیغاتی است. به این ترتیب رژیم سرکوب خونین در هنگام عملیات و یا در موج دستگیریهای بعد از آن خود را توجیه میکند و سعی میکند که رفتار وحشیانه خود را با نمایش مظلوم نمایی و تخریب گستردهای که در واقع توسط مزدوران خود رژیم ایجاد شده است را با دروغ و تحریف تبدیل به شوهای تلویزیونی تاریخ مصرف گذشته تبدیل میکند.
پس به طور خلاصه جمع بندی کنیم، تخریب و خشونتی را که رژیم به دست خود انجام میدهد به دلایل زیر است:
1-
جلوگیری از تودهای شدن و یا گسترده شدن دامنه تظاهرات و اعتراضاتی که میتواند دودمان آنهارا بر باد دهد.
 2- جلوگیری از نمایش قدرت تودههای ناراضی مردم و اینکه رژیم اکنون در اقلیت مطلق قرار گرفته است و موجودیت آن دیگر قانونی نیست.
3- توجیه اعمال خشونت، سرکوب و دستگیریهای گسترده و اعمال مجازاتهای سنگین برای تخریب روحیه معترضین.
4- ایجادجورعبووحشتدرجامعه،تشدیدجوناامیدیوازبینبردنتمایلبهشرکتدراعتراضات. 5- کوچک کردن حجم معترضین، امکان تقسیم آنها به گروه های کوچک تر، محاصره و در نهایت سرکوب آنها.
6- بهره برداری تبلیغاتی با مظلوم نمایی آخوندی برای فریب مردم و آن اقلیت کوچک دردایره نزدیکان و هواداران بیت رهبری که عمدتا تشکیل شده است از خانواده مزدوران، جیره خواران و همچنین از وابستگان به قشر نظامیها، سپاهیها، اطلاعاتیها و نوکران و جیره خواران آنها.
با نگاهی گذرا به اتفاقات آبان 98 در میابیم که رژیم به خوبی (حتی بهتر از من و شما) میداند که دیگر پایگاه اجتماعی ندارد. محبوبیت اجتماعی خود را نه تنها از دست داده است، بلکه نارضایتی و دلخوری توده های مردم اکنون تبدیل به نفرت و کینه شده است. فاصله بین حکومت و ملت را اکنون نهری که خون ملت در آن جاری است پر کرده است. این دیگر ایستگاه پایانی جمهوری اسلامی است. وحشیگریها، خشونتها، دروغ ها و توطئه های رژیم نشانگر ضعف بیسابقه آن است. وگرنه اینها نیازی به این اعمال نداشتند. تناقض گوییهای رژیم مضحک و بی مایه است. اینها حرکت اعتراضی مردم را که ناشی از نارضایتی آنها از سیستم ولایت فقیهی، فساد بی سابقه در تمام سطوح مامورین دولتی و نظامی، بی عدالتی و بزرگ شدن بی سابقه فواصل طبقاتی که به مراتب بدتر از زمان شاه شده است. فلاکت اقتصادی، از دست رفتن فرصت های جهانی و انزوای جهانی، بی ارزش شدن پول ملی، ورشکشستگی و فلاکت شرکتها و تولید کنندگان ایرانی، بحران اخلاق، اعتیاد، دزدی و فساد، دیکتاتوری و تمرکز بیسابقه قدرت در دست یک گروه اندک توطئه گر که به هیچ نهادی پاسخگو نیستند، ایجاد شبکه گستردهای از نهادهای انگلی مذهبی که ثروت مملکت را مانند زالو میمکند، بدون آنکه هیچگونه خروجی مثبتی برای جهان داشته باشند، تخریب بیسابقه محیط زیست و صدها و صدها فلاکت دیگر عوامل نارضایتی مردم هستند، نه فقط بالا رفتن قیمت بنزین.
رژیم خبر بالارفتن قیمت بنزین را جمعه شب دیروقت اعلام میکند، از شنبه صبح در صدها شهر ایران تظاهرات اعتراضی به صورت خودجوش آغاز میشود. رژیم دو ادعای مسخره میکند: یکی اینکه دست عوامل خارجی در کار بوده است. دوم اینکه به قول روحانی و دیگر ملایان تعداد "اغتشاش گران" بسیار کم و ناچیز بوده است. هر ذهن مجنونی میتواند بفهمد که این ادعا دروغی بیش نیست. آیا اعتراضاتی که در سراسر نقاط ایران، صدها کشته و هزاران مجروح و خسارتهای هزاران میلیاردی وارد آورد، محصول اعمال یک گروه کوچک اغتشاشگر است؟؟!!! پس شما و سیستم اطلاعاتی شما باید بی اندازه ناتوان و بیعرضه باشد که توان مدیریت مسالمت آمیز یک "گروه کوچک" را ندارد. این گروه کوچک همان "خس و خاشاک" دوره احمدی نژاد هستند.
ثانیا چگونه عوامل به قول شما "مامورین اجاره ای" شبانه و ظرف چند ساعت توانستند خود را طوری سازماندهی کنند که صدها شهر ایران را به دیگ جوش تبدیل کنند و هزاران هزار میلیارد خسارت وارد آورند؟؟!! در واقع عوامل نفوذی و نوکران خارجی اگر تا این حد قدرت داشتند و شبکه آنها در سراسر کشور گسترده شده بود تا جایی که بتوانند شبانه خود را سازمان داده و کل ایران را با یک برنامه ریزی چند ساعته به آشوب بکشانند، پس باید آنقدرتوانایی داشته باشند که بتوانند حکومت شما را ساقط کنند!! به فرض هم اگر چنین ادعای سخیفی صحت داشته باشد، پس نیروهای اطلاعات شما آنقدر چلمن و بی کفایت هستند که میبایست همگی اخراج شوند. خلاصه از هر سو به این اظهارات بنگریم، فقط دروغ، تظاهر و توطئه میبینیم. هیچ نشانی از شعور، مسئولیت، صداقت و اعتبار در سخنان این قوم غارتگر یافت نمیشود. تنها خوشی و شادی ما این است که اینها نشانههای ضعف و انحطاط همه جانبه یک حکومت رو به زوال است.

واپسین هشدار به جمهوری اسلامی در ایران
از کورش زعیم
سیاستگزاران جمهوری اسلامی نباید آنقدر کودَن باشند که تصورکنند خیزش کنونی مردم به علت گران شدن بنزین است! مسئله مردم چهل سال دروغ و قتل و غارت و نابودی همه ارکان زندگی یک ملت و فشار اجتماعی و اقتصادی و سیاسی تحت عنوان ضروریات تخیلی ایدئولوژیک است. این خیزش مردمی که شما آنرا به خاک و خون کشیده اید و ویرانی ها و آتش سوزیها را که عوامل خودتان و عوامل نفوذی بیگانه مرتکب میشوند به مردم نسبت میدهید، زنگ آخر است. شما شاید تا پانسد تن را بکُشید و بیش از ده هزار تن را زندانی کنید، ولی نتیجه معکوس خواهید گرفت. این همان است که ما در نوشتار و گفتار خود پیش بینی کرده بودیم. اگر تردیدی در تحلیل ما دارید، پیش بینی  های تحلیلی ما را از دوران ریاست جمهوری هفتم و نهم و دهم و هشدار ما را ماهها پیش از خیزش 1388 و ماهها پیش از خیزش کنونی دوباره مرور کنید.
بگذارید کارنامه شما جمهوری اسلامی در ایران را هم مرور کنیم

ایرنا: رشد ۲۵ تا ۵۰ درصدی نرخ حمل‌ونقل مسافران درون‌شهری و میوه و تره‌بار

خبرگزاری ایرنا روز یک‌شنبه نوشت که «علی‌رغم اعلام مسئولان مبنی بر عدم رشد قیمت کالاها، گزارش‌های میدانی حکایت از افزایش قیمت برخی کالاها دارد. الگوی این افزایش‌ها، همان‌طور که انتظار می‌رفت، ابتدا از کالاهایی شروع شده که به‌صورت مستقیم از قیمت بنزین تأثیر پذیرفته‌اند
این خبرگزاری ادامه می‌دهد که «نرخ حمل‌ونقل مسافران درون‌شهری و میوه و تره‌بار گاهی بین ۲۵ تا ۵۰ درصد رشد داشته و بنابراین به‌طور غیرمستقیم بر هزینه تولید و در نهایت قیمت مصرف‌کننده تأثیر گذاشته‌است. مشاهدات حاکی از این است برخی مسافربرهای شخصی، برای افزایش قیمت کرایه‌ها از ۱۵۰۰ تومان به ۲۰۰۰ تومان پافشاری زیادی می‌کنند که گاهی اوقات با مقاومت مسافران همراه می‌شود. حتی مشاهده شده گاهی تاکسی‌های زردرنگ سطح تهران نیز همین میزان کرایه بیشتر را از مسافران درخواست می‌کنند
ایرنا می‌افزاید که «برخی وانت‌بارها هم بدون هیچ دستورالعمل و بخشنامه‌ای، کرایه حمل بار را به بهانه سهمیه‌بندی بنزین بالا برده‌اند
این خبرگزاری همچنین می‌نویسد که «پیگیری‌ها نشان می‌دهد در بازار آهن هم قیمت‌ها با افزایش ۷۰ تا ۸۰ هزار تومانی برای هر تیرآهن در طول روزهای گذشته مواجه بوده‌اند

عماد افروغ جامعه شناس:
تحلیل امنیتی اعتراضات اخیر، ما را به بیراهه می برد و زمینه اتخاذ تصمیمات اشتباه را فراهم می کند
/ طبقه متوسط در ایران از میان رفته است
/ طبقه متوسط در حال سقوط به سمت حاشیه است چون قدرت اقتصادی‌اش در حال اضمحلال است
.

ما مدام داریم گروه‌های مختلف اجتماعی را از فرآیند تصمیم‌گیری و مشارکت حذف می‌کنیم. در تصمیماتی که گرفته می‌شود اصلاً فرآیند اقناعی جامعه و مشارکت عمومی جایی ندارد. بعد از آن هم امکانی برای بیان عقیده، اعتراض، انتقاد و دیدگاه بخش‌های مختلف جامعه وجود ندارد. طبقه متوسط ما طبقه متوسط دیروز نیست و در حال سقوط به سمت حاشیه است چون قدرت اقتصادی‌اش در حال اضمحلال است. طبقات پایین اگر از وضع فعلی خود گلایه دارند، اعتراض طبقه متوسط از منظر اقتصادی معطوف به چشم‌اندازی است که ندارد. اما از منظر اجتماعی و سیاسی هم ما دیگر طبقه متوسط نداریم. ما یک طبقه حاکم داریم که تصمیم می‌گیرد و یک طبقه وسیع فرودست داریم که باید تبعیت کند.

گروگان‌گیری ۸۰ میلیون نفری
Isa Saharkhiz
کانال همینکه شما این سطور را می‌خوانید، حتما احساس مشابهی با نگارنده‌اش را تجربه می‌کنید: احساس گروگانی که به تازگی آزاد شده و هنوز از ضربه‌ای ناگهانی گیج و منگ است. عجیب‌تر آنکه حس کنید با ۸۰ میلیون گروگان دیگر در این گروکشی تاریخی هم‌بند بوده‌اید!...
هیچ اهمیتی ندارد که بهانه‌اش چه بود. مضحک‌تر از آن، گشتن به دنبال تصمیم‌گیرندگان است. عناصری که سال‌هاست بازی موش و گربه راه می‌اندازند و هریک گناه را به گردن دیگری می‌اندازند تا در عمل مردم را سردرگم کرده و از زیر بار مسوولیتی که همگی‌شان با هم در آن سهیم هستند شانه خالی کنند. مهم اما، به نظرم آن عریانی بی‌پیرایه حقیقتی بود که سال‌ها گویی می‌دانستیم و باور نمی‌کردیم، یا می‌دانستیم اما تلاش می‌کردیم از زیر بار سنگینی و تلخی‌اش فرار کنیم، اما این بار به ساده‌ترین و واضح‌ترین شکل پیش چشمان‌مان مجسم شد: «حقیقت یک کشور اشغال شده و ملتی که به گروگان گرفته شده است»!

شاید بسیاری قطع یک هفته‌ای اینترنت را به عنوان «راهکار حکومت برای کنترل اعتراضات» قلمداد کنند. می‌توان پذیرفت که ایده اصلی و عامل اولیه هم چنین چیزی بوده، با این حال، به باور من، این اتفاق به خودی خود پیام واضح و مستقلی نیز داشت، پیامی که می‌خواست بگوید: «شما هیچ نیستید»!
منتقدان بسیاری (حتی گاه از داخل حکومت) تذکر داده و می‌دهند که این حجم از اعتراضات مردمی، صرفا از بابت افزایش قیمت بنزین نیست. اعتراض اصلی، زیر پا گذاشته شدن کرامت ایرانیان است. آن‌هایی که «غیرخودی» قلمداد می‌شوند و حتی حق ندارند بدانند چه زمانی و چه کسانی در مورد بهای بنزین‌شان تصمیم می‌گیرند. اگر این انتقاد را در گوشه ذهن داشته باشیم، آن وقت پیام قطع سراسری اینترنت ۸۰ میلیون ایرانی را بهتر درک خواهیم کرد: «اگر به سرتان زد که به تصمیمات یک جانبه حکومتی اعتراض کنید، لازم است به این شیوه یادآوری کنیم که شما در واقع چقدر بی‌ارزش‌تر از آنچه تصور می‌کنید، و ما چقدر قوی‌تر از آنچه تا کنون نمایش داده‌ایم هستیم».

سال‌ها پیش، هوشنگ گلشیری، در مراسم تدفین قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای خطابی به کار برد که محصول نبوغ شخصی و البته، شرافت و تعهد روشنفکرانه‌اش بود. حالا ۲۰ سال گذشته و شاید برای آنکه ما نیز دقیقا به همان درک و شهود برسیم، به گذشت چنین زمانی واقعا نیاز بود. به هر حال، عملیات گروگان‌گیری ۸۰ میلیونی حجت را بر هر ناظر مستقلی تمام کرد تا دقیقا همان را بگوییم که گلشیری پیشتر گفته بود: «آن‌قدر عزا بر سرمان ریخته‌اند که فرصت زاری کردن نداریم، پیام دقیق به ما رسیده است: خفه می‌کنیم. ما هم حاضریم! مگرقرار نیست که برای جامعه مدنی و آزادی بیان قربانی بدهیم؟ حاضریم!»

پایان «جمهوری»
«پیرو اظهارنظرهای برخی از نمایندگان محترم در باب مصوبه اخیر سران محترم قوا لازم است به حضرات نمایندگان گفته شود كه مقتضی است هرگونه اقدامی در مجلس درخصوص این مصوبه در چارچوب مصوبات شورای عالی امنیت ملی است. لازم است از آن تخطی نشود و شرایط كشور مورد توجه قرار گیرد».
این عبارات، متن پیام مکتوب رهبری برای نمایندگان مجلس بود. متنی که در جلسه غیرعلنی مجلس خوانده شد و باعث شد تمامی طرح‌های انتقادی نمایندگان نسبت به تصمیم سهمیه‌بندی بنزین از دستور کار خارج شود. در واقع، نمایندگانی که تا پیش از تشکیل جلسه، با انتقاد نسبت به بی‌خبری مجلس از تصمیمات کلان ادعا کرده بودند مساله را پی‌گیری خواهند کرد، به یک انگشت اشاره رهبری سکوت پیشه کردند و در عمل نشان دادند که چه جایگاه و شأنیتی برای خود و مجلس قائل هستند.

به یاد داشته باشیم که مساله مورد جدل نمایندگان، نه ساختارهای کلان نظام، نه تفسیرهای متفاوت از قانون اساسی، نه ایجاد شائبه در مورد حدود اختیارات رهبر و نه حتی ورود به جدل‌های حیاتی سیاسی، بلکه صرفا بحث و جدل بر سر قیمت یا سهمیه بنزین بود. بدین ترتیب، بهتر می‌توانیم درک کنیم که شأنیت مجلس و جایگاه نهادهای انتخابی کشور ما در چه حد و اندازه‌ای است. طبیعتا و بنابر قاعده «همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید»، قد و قامت نمایندگان مدعی «اصلاح‌طلبی» در مجلس نیز در حد و اندازه‌ای بود که نه تنها به این شیوه از مصلوب‌الاختیار کردن مجلس کوچکترین انتقادی نکردند، بلکه سمعا و طاعتا طرح‌های سه‌گانه خود در باب اصلاح سیاست بنزینی را پس گرفتند، سکوت پیشه کردند و بر کرسی‌های خود آرام گرفتند.
البته، پیشتر و برای مثال در جریان مجلس ششم هم رهبری در چند مورد به ابزار «حکم حکومتی» متوسل شده بود؛ اما تفاوت آنجا بود که اولا موارد ورود رهبر در آن زمان، جنجال‌های بزرگ سیاسی بود؛ و در ثانی، بخش عمده‌ای از نمایندگان با آن شیوه از ورود مخالف بودند، اعتراض کردند و برای مجلس جایگاه و شأنیت بالاتری متصور شدند.

برای درک عمق وضعیت امروز مجلس، حتی می‌توان مثالی به‌روزتر از مجلس ششم ارائه داد. در جریان به رای گذاشتن توافق‌نامه «برجام» در مجلس نهم، کمابیش وضعیت مشابهی رخ داد. آنجا نیز ریاست مجلس با اشاره ضمنی به نظرات رهبری باعث شد که جلوی بحث و جدل‌ها گرفته شود، و به روایتی کل ماجرا در کمتر از ده دقیقه به تصویب برسد. با این حال، حتی در آن اتفاق عجیب نیز رد پایی از یک «حفظ ظاهر» به چشم می‌خورد. اول اینکه راس حکومت، هرچند از قبل تصمیم قطعی خودش را گرفته بود، اما برای رعایت تشریفات، تصویب نهایی برجام را به مجلس واگذار کرد. در ثانی، حتی در همان جلسه مجلس نیز علی‌رغم اشاره لاریجانی به «تصمیم نظام»، باز هم نمایندگانی چون کوچک‌زاده و رسایی به خود جرات دادند که فریاد مخالفت‌شان را بلند کنند.
وقایع بنزینی اخیر اما نشان داد، نه تنها حکومت دیگر مجلس را در سطح یک ویترین نمایشی هم به رسمیت نمی‌شناسد، بلکه نمایندگان مجلس نیز قد و قواره طراحی شده برای مجلس را پذیرفته‌اند و حتی به اندازه امثال کوچک‌زاده نیز برای خود جنم و استقلال قائل نیستند. اگر وضعیت مجلس نهم با آن جلسه تصویب برجام را بتوان به یک جلسه «تشریفاتی» توصیف کرد، نگارنده برای توصیف مجلس حاضر هیچ صفت برازنده‌ای پیدا نمی‌کند؛ شاید باید به همین میزان اکتفا کرد که مجلس کاملا «بلاموضوع» شده است.

عادت کرده‌ایم که برخی اصلاح‌طلبان تمامی راه‌حل‌های سیاسی خود را معطوف به مساله «نظارت استصوابی» کنند. قائله اخیر اما آب پاکی را بر دستان همه ریخت. از این پس، هرکه می‌خواهد شایسته عنوان «اصلاح‌طلب» باشد، منطقا باید به جای اندیشیدن در باب اصلاح یک ساختار «نیمه دموکراتیک» به «دموکراتیک»، راهکار خود در تحول از یک نظام «غیردموکراتیک» به سمت یک دموکراسی حداقلی را توضیح دهد. راهکاری که با هیچ عقل سلیمی نمی‌توان پذیرفت از گذر مشارکت در انتخابات یک مجلس «بلاموضوع» شده می‌گذرد.

20. November 2019

فایل صوتی لو رفته خامنه ای

چند ویدیو از اعتراض ها ی اخیر (ویدئو ۱ , ۲ )

آخرین رویدادهای چهارشنبه؛ اعتراض‌ها در ایران
روحانی: مردم در اغتشاشات پیروز شدند
در پی اعلام افزایش قیمت بنزین، اعتراض‌های گسترده‌ای در بیش از ۱۰۰ شهر ایران رخ داد. به گفته سازمان عفو بین‌الملل بیش از ۱۰۶ نفر در اعتراض‌ها کشته شده‌ و بیش از هزار نفر دستگیر شده‌اند.

ناآرامی و درگیری در دزفول
خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، گزارش داده که کوی مدرس در دزفول شب گذشته صحنه اعتراضاتی بوده که به درگیری با نیروهای انتظامی و امنیتی انجامیده است. این خبرگزاری در گزارش خود توضیحی در باره دامنه اعتراضات و خسارات و تلفات احتمالی آن توضیحی نداده است.
ایرنا در گزارش خود تاکید کرده که آرامش به دیگر شهرهای ناآرام کشور از جمله شیراز، ماهشهر، کرمانشاه، مشهد و کرج بازگشته است و "ماموران نیروی انتظامی بر اوضاع نقاطی که احتمال تجمع وجود دارد، مسلط هستند".
در این گزارش در عین حال تاکید شده که اینترنت همچنان قطع است و به دلیل تخریب جایگاه‌های سوخت و بانکها و برخی ساختمان‌های دولتی در مناطق ناآرام، کار سوخت‌گیری خودروها، انجام امور بانکی و اداری به کندی انجام می‌شود.
دو هزار میلیارد تومان؛ روایت حکومتی از میزان خسارت‌ اعتراضات در ایران
خبرگزاری مهر اینفوگرافیکی را منتشر و میزان خسارت‌های مالی اعتراضات در روزهای اخیر را بیش از دو هزار میلیارد تومان برآورد کرده است.
طبق گزارش مهر، بزرگ‌ترین خسارت ناشی از قطع اینترنت در ایران بوده است. به گفته وزیر ارتباطات، قطع اینترنت ایران با دستور شورای امنیت کشور صورت گرفته است، با این همه، خبرگزاری مهر خسارت ۹۰۰ میلیارد تومانی ناشی از قطع اینترنت را به معترضان و اعتراضات نسبت داده است.
در این گزارش، اشاره‌ای به کشته‌شدگان، مجروحان و بازداشت‌شدگان این اعتراضات اشاره‌ای نشده است. سازمان عفو بین‌الملل روز گذشته اعلام کرد که در جریان اعتراضات در ایران، دست کم ۱۰۶ نفر در ۲۱ شهر ایران کشته شده‌اند.
روحانی: مردم در اغتشاشات پیروز شدند
حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی، با تایید سخنان شب گذشته علی خامنه‌ای گفت: «مردم در این اغتشاشات پیروز شدند.»
او از ارائه گزارش وزیر کشور در باره اعتراضات روزهای اخیر خبر داد اما توضیحی در مورد جزییات این گزارش نداد.
حس روحانی معترضان را تعداد اندکی "آشوب‌طلب" خواند و گفت آنها سازما‌‌ن‌ یافته، مسلح و برنامه‌ریزی شده عمل کردند و طراحی آن نیز توسط "ارتجاع منطقه، صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها" انجام شده است.

۲۹ آبان ۱۳۹۸
نگرانی سازمان ملل از ابعاد کشتار در ایران
دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد تأیید کرد که نیروهای سرکوبگر در مقابله با معترضان ایرانی از گلوله جنگی استفاده می‌کنند. در همان حال به دلیل قطعی تقریباً کامل اینترنت، ابعاد کشتار هنوز کاملاً مشخص نشده. بر اساس گزارش‌ها، کشته‌شدگان در اعتراضات شش روز گذشته، شبانه، بی‌سر و صدا دفن می‌شوند.

دفن بی‌سر و صدای معترضان در گورستان مریوان (عکس: توییتر معترضان مریوانی)
یک مثال به عنوان شاخص اتفاقاتی که در حصر اینترنت و در سکوت خبری در شهرهای ایران در جریان است:
حمید الله‌قلی یکشنبه ۲۷ آبان در درگیری با مأموران در شهریار کشته شد. روز گذشته جنازه را به خانواده تحویل دادند. او در سکوت کامل و با حضور فقط ۱۰ نفر در روستای بردآباد شهریار دفن شد. پدر الله‌قلی جانباز است و ۱۰۰ ماه در جبهه جنگ ایران و عراق خدمت کرده است.
بر اساس گزارش‌ها شامگاه گذشته جنازه عده‌ای از معترضان در مریوان در سکوت و در خفا به خاک سپرده شد. از تعداد کشته‌شدگان در شیراز، اهواز، اصفهان، زاهدان، تهران، ماهشهر و کرمانشاه فعلاً اطلاعی در دست نیست. عفو بین‌الملل روز گذشته به حدس و گمان تعداد کشته‌شدگان را دست‌کم ۱۰۶ نفر و در یک محدوده سه‌رقمی اعلام کرد.
راپرت کلویل، سخنگوی دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد از همین تعداد کشته‌شدگانی که در گزارش‌های رسمی به آن‌ها اشاره شده اظهار نگرانی کرد:
«ما از خشونت‌ها در ایران که با ملاک‌های جهانی تناسب ندارند، بی‌اندازه نگرانیم. به ویژه از به کارگیری گلوله‌های جنگی علیه معترضان در ایران.»
کلویل در ادامه سخنانش به این نکته هم اشاره می‌کند که افزایش قیمت بنزین هرچند سبب آغاز اعتراضات شد، اما عامل اصلی آن نیست، بلکه به تعبیر او «دلایل عمیق‌تری برای اعتراضات» وجود دارد. اعتراضات سراسری در ایران در واکنش به افزایش ۳۰۰ درصدی نرخ بنزین جمعه گذشته در اهواز آغاز شد و به زودی به بیش از ۱۰۰ شهر بزرگ و کوچک ایران سرایت کرد. سخنگوی دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد اما با احتیاط تعداد شهرهای درگیر را بیش از ۴۰ شهر تخمین زده است. راپرت کلویل گفت:
«تعداد کشته‌شدگان قطعاً از دو رقم فراتر رفته. بنابراین می‌بایست تصویر روشن‌تری [از ابعاد کشتار] ترسیم شود. با وجود ابهامات [درباره تعداد کشته‌شدگان] وضعیت ایران بی‌اندازه خطرناک و هشدار دهنده است.»
حسین شریعتمداری، نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان در یکی از سرمقاله‌های خود معترضان را غیر ایرانی و «بغی» نامید و به نقل از مقامات قوه قضائیه آن‌ها را به «اعدام با طناب دار» تهدید کرد. شریعتمداری در مقاله دیگری به ولی فقیه اطمینان داد که «قلع و قمع» معترضان به آسانی میسر است. شامگاه گذشته هم خامنه‌ای در سخنانی که در جمع گروهی از فعالان اقتصادی ایراد کرد، معترضان را با دشمنی اشغالگر یکسان دانست و اعلام پیروزی کرد:
«دوستان و هم دشمنان بدانند ما در عرصه‌ جنگ نظامی و سیاسی و امنیتی دشمن را عقب زدیم؛ همین کارهای این چند روز کارهای امنیتی بود، مردمی که نبود.»
راپرت کلویل، سخنگوی دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد  از مقامات امنیتی ایران خواست در مقابله با معترضان از خشونت خودداری کنند و به ملاک‌ها و معیارهای جهانی پایبند بمانند. کلویل همچنین از معترضان هم خواست که از خشونت‌های فیزیکی و آتش زدن و خسارت وارد آوردن به اموال عمومی بپرهیزند.

اعتراضات در ایران

نقشه‌ای از برخی شهرهای بزرگ ایران که در روزهای شنبه ۲۴ و یکشنبه ۲۵ آبان شاهد حضور معترضان به حکومت جمهوری اسلامی ایران بودند. نام برخی شهرهای کوچک در این نقشه نیامده است.

۲۸ آبان ۱۳۹۸
اعلام پیروزی خامنه‌ای بر معترضان: دشمن را عقب زدیم*
رهبر جمهوری اسلامی در پنجمین روز اعتراضات در بیش از ۱۰۰ شهر کشور، معترضان را با دشمنی اشغالگر یکسان دانست.

آثار کشتار در مریوان (عکس: توییترِ معترضان)
علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی شامگاه سه‌شنبه ۲۸ آبان در پنجمین روز اعتراضات در ایران، در دیدار با گروهی از تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی گفت:
«دوستان و هم دشمنان بدانند ما در عرصه‌ جنگ نظامی و سیاسی و امنیتی دشمن را عقب زدیم؛ همین کارهای این چند روز کارهای امنیتی بود، مردمی که نبود. در عرصه‌های مختلف دشمن را عقب زدیم و به‌توفیق الهی در عرصه‌ جنگ اقتصادی هم به‌طور قاطع دشمن را عقب خواهیم زد.»
اعتراضات سراسری در ایران در واکنش به افزایش ۳۰۰ درصدی نرخ بنزین جمعه گذشته در اهواز آغاز شد و به زودی به بیش از ۱۰۰ شهر بزرگ و کوچک ایران سرایت کرد. عفو بین‌الملل سه‌شنبه ۲۸ آبان / ۱۹ نوامبر در صفحه توئیتر خود اعلام کرد که بر اساس گزارش‌هایی که دریافت کرده است «دست‌کم ۱۰۶ معترض در ۲۱ شهر ایران کشته شده‌اند.»
حسین شریعتمداری، نماینده ولی‌فقیه در موسسه کیهان در سرمقاله روز سه‌شنبه خود در مقاله‌ای با تیتر دوپهلوی «حقی که خوب ادا نشد» سرکوب و کشتار معترضان در پنج روز گذشته را با جنگ جمل مقایسه کرد و نوشت:
«ولی ما! خروش برنمی‌داریم، مگر آنکه دست به عمل می‌زنیم و نمی‌باریم، مگر آنکه سیل جاری می‌کنیم. قلع و قمع این اراذل و اوباش نیز به آسانی ممکن است.»
خامنه‌ای در ادامه سخنانش منکر «نظام تبعیض» در جمهوری اسلامی شد و صرفاً تحریم‌ها را عامل بحران اقتصادی و شکاف طبقاتی کنونی و گسترش فلاکت در جامعه دانست:
«نوع نگاه نظام اسلامی به ثروت با نوع نگاه حکومت‌ها و سیستم‌های مادی -چه نظام سرمایه‌داری و لیبرالی، و چه نظام مارکسیستی و سوسیالیستی- تفاوت دارد. در اسلام مساوات به معنای سوسیالیستی‌اش معنی ندارد اما برخورداری عمومی بله.»
رهبر جمهوری اسلامی یک بار دیگر «تولید داخلی» برای برون‌رفت از بحران توصیه کرد و با گوشه‌چشمی به دولت روحانی گفت:
«من از بُن دندان معتقدم که علاج و کلید حل مشکلات کشور عبارت است از ترویج تولید داخلی. آن کسانی که در مورد تولید یا رونق اقتصادی کشور به جای دیگری چشم می‌دوزند، [بدانند] راه این است.»
شاخص جینی یا ضریب جینی  معمولاً به عنوان شاخصی از بالا بودن اختلاف طبقاتی و نابرابری درآمدها در نظر گرفته می‌شود.  مرکز آمار ضریب جینی سالانه خانوارهای کل کشور در سال ۱۳۹۷ را  ۴۰۹۳, ۰ واحد اعلام کرده است. در سال ۱۳۵۴ ضریب جینی در ایران به رقم بی‌سابقه ۰,۵ واحد رسیده بود که انقلاب اتفاق افتاد.
خامنه‌ای یکشنبه گذشته در نخستین واکنش خود به اعتراضات، با حمایت از تصمیم فراقانونی «سران قوا» برای افزایش قیمت بنزین، اعتراضات را «کار اشرار، کینه‌ورزان و انسان‌های ناباب» جلوه داد.
بر اساس خبرهای رسیده و تأیید نشده، ابعاد سرکوب در حصر اینترنت بسیار وسیع بوده است. برخی شاهدان گفته‌اند که تنها در شهریار ۷۰ نفر کشته شده‌اند. بر اساس همین گزارش‌ها لباس شخصی‌ها با سلاح کمری معترضان را از پشت سر هدف قرار می‌دادند.

اعتراضات در ایران
اظهارات شاهدان عینی در پنجمین روز اعتراضات: فضای امنیتی در تهران، ناآرامی در شهرهای دیگر
اینترنت همچنان در ایران قطع است. تماس با داخل کشور تنها از طریق تلفن مستقیم امکان دارد. دویچه‌وله فارسی در تماس تلفنی با چند شهروند در داخل ایران اوضاع را از آنها جویا شده است.

رسانه‌های حکومتی در داخل ایران از آرام شدن اوضاع پس از اوج اعتراضات به افزایش قیمت بنزین در روزهای جمعه تا یکشنبه می‌‌گویند. اینترنت اما همچنان قطع است و گرفتن اخبار دست اول از داخل ایران بسیار دشوار.
دویچه‌وله فارسی با چندین نفر در داخل ایران و ساکن شهرهای تهران، شیراز و اصفهان گفت‌وگو کرده و اطلاعاتی را درباره وضعیت کلی شهرها از آنان به دست آورده است.
از تهران به ما گفته شد که اینترنت به طور کامل قطع است و تنها ادارات دولتی و بانکها به سیستم اینترانت وصل هستند. مناطق مرکزی و شمالی شهر کاملا آرام است. متروها در رفت و آمدند و بانک‌ها و ادارات دولتی به کار روزانه مشغولند. نیروهای امنیتی اما همه جا حضور دارند. بازار تجریش به طور کامل و بازار بزرگ تقریبا کامل باز هستند. تنها در حاشیه شهر و مناطق شرقی ناآرامی‌هایی گزارش شده است.
یک شاهد دیگر از تهران گفت جو امنیتی تنها در میادین خاص دیده می‌شود و سایر نقاط شهر فضا کاملا طبیعی است. او همچنین به دویچه‌وله گفت دغدغه اصلی معترضان مشکلات اقتصادی است و خواسته اصلی آنها نیز بازگشتن قیمت بنزین به قیمت اولیه است.
شاهد دیگری از کرج گفت که ظرف روزهای گذشته این شهر به شدت ناآرام بوده و حتی مدارس تعطیل بوده است. اما از روز سه‌شنبه مدارس این شهر نیز باز شده و رفت و آمد از تهران به کرج هم به صورت عادی و بدون ترافیک در جریان است.
با وجود این یک "منبع آگاه امنیتی" در استان تهران  در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم تلویحا تجمع دوشنبه شب در فلکه دوم صادقیه را تایید کرده و گفته است: «شب گذشته سراسر تهران آرام بود و هیچ مشکل امنیتی وجود نداشت. تنها در دو یا سه نقطه تهران مانند فلکه دوم صادقیه ما شاهد تجمع عده‌ای بودیم که با هوشیاری مردم و نیروهای امنیتی اتفاق خاصی روی نداد.»
یک شاهد عینی در دانشگاه تهران اما به دویچه‌وله گفت فضای دانشگاه به شدت امنیتی است و کارت تمام دانشجویان هنگام ورود چک می شود.  ماموران نیروی انتظامی را در سراسر خیابان‌های اصلی و فرعی اطراف دانشگاه  می‌توان دید.
به گزارش برخی سایت‌های داخل ایراندانشجویان دانشگاه تهران شامگاه دوشنبه برای دومین بار، در اعتراض به گرانی بنزین تجمع کردند. بنابر گزارش‌ها همزمان با این تجمع اعتراضی نیروهای امنیتی و لباس شخصی در اطراف و داخل دانشگاه حضور داشتند.
ویدیوهای منتشرشده در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که درهای دانشگاه تهران به روی دانشجویان بسته شده و اجازه خروج از دانشگاه به دانشجویان نمی‌دهند.
یک‌شنبه شب نیز ماموران امنیتی با ورود به خوابگاه دانشجویان تهران سه دانشجو را دستگیر کردند.
اظهاراتشاهدان عینی از شیراز: با هلی‌کوپتر  به مردم تیراندازی شد
یک شهروند شیرازی به دویچه وله می‌گوید: «بعضی موقع‌ها این تصور پیش می‌آید که شهر آرام شده، ولی شهر حالت جنگی دارد. نهادهای دولتی و مدارس در شهر تعطیل‌اند، نانوایی‌ها شلوغ شده‌اند و با توجه به دشواری رفت‌وآمد تامین ارزاق عمومی هم به تدریج به مشکل برمی‌خورد. تنها یک پمپ بنزین در شهر به صورت کامل فعال است و برخی از محله‌های شهر عملا از حضور نیروهای دولتی و امنیتی عاری است. در بخش‌هایی ازشهر نیروهای انتظامی در خودروهای خود و زیر باران نشسته‌اند، که خستگی از چهره‌شان پیداست.»
 یک شهروند دیگر که قصد داشته از تهران به شیراز برود به دویچه‌وله گفت که به جای ۱۲ ساعت حدود ۲۴ ساعت در راه بوده، چون حمل و نقل عملا فلج یا نیمه‌فلج است.
یک نفر دیگر از شیراز گفت امروز (سه‌شنبه) بعد از سه روز سوار سرویس شده و سر کار رفته است. راننده سرویس گفته که امروز هم که سرکار آمده برای آن است که با مسئولان اتمام حجت کند که با این بهای سوخت قادر به ادامه کار نیست. سر کار هم به دلیل قطعی اینترنت عملا کار چندانی از دستشان برنمی‌آید.
فرد دیگری از شیراز می‌گوید: «در ساعاتی از روز این تصور پیش می‌آید که اوضاع آرام شده، ولی بعد دوباره خبر می‌رسد که درگیری در این یا آن گوشه شهر با شدت تمام جریان دارد. معترضان در جاهایی به بانک‌ها و نهادهای دولتی حمله می‌کنند، ولی همه متفق‌القولند که حمله به خانه‌ها و سوپرمارکت‌ها کار اعضای گارد است. در جایی از شهر با هلی‌کوپتر به معترضان تیراندازی شده و حالا صدای هلی‌کوپتر که می‌آید ترس‌آور است. تنها در یک شب ۸۰ نفر مجروح را به بیمارستانی در شهر برده‌اند.»
اظهاراتشاهدان عینی از اصفهان: مردم به شدت عصبانی‌اند
از اصفهان به دویچه‌وله گفته شد که تجمعات معمولا از ساعت شش عصر به بعد و بیشتر در محلات پایین شهر مانند ملک شهر و خیابان امام خمینی  در جریان است. در شهر بهارستان جدول ها به شدت آسیب دیده‌اند. بانک کشاورزی در میدان ولی عصر بهارستان در آتش سوخته است. در سطح شهر، دوربینها و چراغ های راهنمایی را شکسته‌اند. مترو هنوز تعطیل است و مدارس امروز صبح باز شده اند.اما دانشگاه ها هنوز تعطیلند.»
یک شهروند اصفهانی دیگر گفت که دانشگاه‌های اصفهان تا پایان هفته جاری تعطیل اعلام شده‌اند.
یک اصفهانی دیگر به دویچه‌وله گفت که پاساژهای جنوب شهر که منطقه ثروتمندنشین شهر است باز هستند اما بازار طلافروشان وبازارهای میدان امام علی (سبزه میدان) همچنان بسته‌اند.
یک نفر دیگر از اداره مخابرات در خیابان امام خمینی اصفهان گفت که اینترنت هنوز قطع است و فقط دسترسی به سرویس‌ها و اپلیکشن‌های ایرانی مثل اسنپ، سیستم‌های پرداخت بانکی و سایت‌های ایرانی ممکن است.
یک شهروند دیگر ساکن خیابان امام خمینی اصفهان که به آتش کشیدن بانک را به چشم خودش دیده به دویچه‌وله گفت: «مردم عصبانی‌اند ولی این که کسی برای ایجاد تشنج آموزش دیده است دروغ محض است. غالب تظاهرکنندگان جوان و نوجوان هستند و هیچ تلاشی برای مخفی نگه داشتن هویتشان نمی‌کنند. ماموران از تیرهای رنگی استفاده می‌کنند و دستگیری تظاهرکنندگان برایشان مثل آب خوردن است.»

شوک آبان ۱۳۹۸؛ وقتی رهبر گفت 'تخصص این کار را ندارم'
حسین باستانی


در شرایطی که تعداد کشته های اعتراضات اخیر سه رقمی شده، لحن سخنرانی دیشب آیت الله خامنه ای در خصوص موضوعات اقتصادی به‌کلی با سخنرانی سه روز پیش او متفاوت بود که طی آن، پنج بار بر تخصص نداشتن خود در اقتصاد تاکید کرد
آیت الله خامنه ای شامگاه سه شنبه ۲۸ آبان، مقابله حکومت با مردم معترض را "جنگ امنیتی" مقابل "دشمن" توصیف کرد و گفت: "کارهای این چند روز، کارهای امنیّتی بود؛ اینها کارهای مردمی نبود، کار امنیّتی بود؛ عقب‌زده شدند." وی در سخنرانی دیشب، همچنین به طور مبسوط به بیان راه حل های خود برای مشکلات اقتصادی کشور پرداخت؛ از جمله اینکه "موالید را افزایش بدهیم" و "توانایی‌های مهندسی و فن‌آوری بسیار بالای دستگاه‌های نظامی منتقل بشود به دستگاه‌های غیرنظامی... در مورد خودرو، در مورد نفت، در مورد بخش‌های گوناگون".

مطالب شماره ۱۶۹ سایت «۱۰ مهر»، ۲۷ آبان ۱۳۹۸، به قرار زیر است:
۱ــ آغاز فعالیت کارزار «دست‌ها از ایران کوتاه!»
۲ــ «شوک درمانی» سه برابر شدن قیمت بنزین
۳ــ خصوصی‌سازی و کارگران در ایران: نمونه هپکو
۴ــ بررسی نقش و جایگاه طبقه کارگر ایران در تحولات اجتماعی
۵ــ مورالس:‌گناه من این بود که بومی، چپ‌گرا، و ضدِ امپریالیست بودم
۶ــ نگاهی به عملکرد نئولیبرالیسم در جهان
۷ــ فساد قانونی از فساد غیرقانونی گسترده‌تر است
۸ــ از لیبرالیسم تا لیبرالیسم نو (۲)
۹ــ دوران شوروی را به‌یاد دارند و منتظرند
۱۰ــ رومن رولان: دشمن تمام فاشیسم‌ها
۱۱ــ بازگرداندن به مناطق امن؟
۱۲ــ نگاهی کوتاه به روند تکامل ادبیات ترکمن
تازه‌ها در کتابخانه «
۱۰ مهر»
۱ــ کارگران بی‌طبقه؛ توان چانه‌زنی کارگران در ایران پس از انقلاب
نویسنده:‌ علیرضا خیراللهی
۲ــ زندگی روزمره تهیدستان شهری
نویسنده: علیرضا صادقی
۳ــ طبقه و کار در ایران
نویسنده: فرهاد نعمانی ـ سهراب بهداد

 

۲۹ آبان ۱۳۹۸
برنی سندرز: دولت ایران به خشونت علیه معترضان پایان دهد
برنی سندرز، سناتور دموکرات از دولت ایران خواست به قطع اینترنت و خشونت علیه معترضان پایان دهد.

برنی سندرز
برنی سندرز، سناتور دموکرات و یکی از نامزهای ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا سه‌شنبه ۲۹ آبان با انتشار پیامی در توییتر در حمایت از اعتراضات مردمی در ایران نوشت: «همه مردم دارای حق اعتراض برای آینده‌ای بهترند. از دولت ایران می‌خواهم به قطع اینترنت و خشونت علیه معترضان پایان دهد.»
همزمان، دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد تأیید کرد که نیروهای سرکوبگر در مقابله با معترضان ایرانی از گلوله جنگی استفاده می‌کنند. در همان حال به دلیل قطعی تقریباً کامل اینترنت، ابعاد کشتار هنوز کاملاً مشخص نشده. بر اساس گزارش‌ها، کشته‌شدگان در اعتراضات شش روز گذشته، شبانه، بی‌سر و صدا دفن می‌شوند.
شیرین عبادی در نامه‌ای از آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل خواسته است که فوراً به قطع اینترنت جهانی و سرکوب اعتراضات اعتراض کند:
«قطع شبکه جهانی اینترنت با انگیزه سیاسی، حق آزادی بیان و آزادی اجتماعات ایرانیان را ضایع می‌کند. این امر همچنین مانع برقراری ارتباط معترضان با یکدیگر و سایر نقاط جهان می‌شود و سبب می‌شود آنها بیشتر در معرض خشونت نیروهای امنیتی قرار بگیرند. به همین دلیل ما از شما می‌خواهیم به عنوان دبیر کل سازمان ملل متحد از مقام‌های جمهوری اسلامی بخواهید فوراً قطع اینترنت جهانی و سرکوب وحشیانه معترضان به گران شدن سوخت را متوقف کنند.»
عبادی از شهروندان ایرانی خواسته است با امضای این نامه از درخواست او از دبیرکل پشتیبانی کنند.
روز گذشته سخنگوی سازمان ملل  اعلام کرد که آنتونیو گوترش دبیرکل با نگرانی روند سرکوب اعتراضات در ایران را دنبال می‌کند. استفان دوجاریک بر حق راهپیمایی آزادانه مردم تأکید کرد:
«ما یک چارچوب حقوق بشری داریم که بین آزادی راهپیمایی مردم و احترام به حقوق دیگران از جمله تمایل مردم برای ادامه زندگی، تعادل برقرار کرده است. اما موضوع اصلی این است که مردم حق راهپیمایی آزادانه دارند.»

۲۹ آبان ۱۳۹۸
شیرین عبادی به اتحادیه اروپا: دست از حمایت از جمهوری اسلامی بردارید
اعتراض‌ها در ایران با وجود سرکوب همچنان ادامه دارد. شیرین عبادی، حقوقدان و برنده جایزه صلح نوبل از اتحادیه اروپا خواست تا دست از حمایت جمهوری اسلامی بردارد و آن را موکول به برقراری اینترنت و توقف کشتار مردم کند.

صحنه‌ای از اعتراضات گسترده به افزایش قیمت بنزین در ایران
جمهوری اسلامی ارتباط اینترنتی داخل کشور را با خارج قطع کرده و همزمان با محاصره اینترنت، ماشین کشتار خود را با خشونت و بی‌رحمی بی‌سابقه‌ای به جان معترضان انداخته.
سازمان عفو بین‌الملل می‌گوید تا روز ۲۸ آبان ماه دست‌کم ۱۰۶ نفر در جریان اعتراضاتی که جرقه آن با سه برابر شدن قیمت بنزین زده شد، کشته شده‌اند. برخی منابع اما شمار کشته‌شدگان را بیش از ۲۰۰ نفر می‌دانند. شاهد علوی، روزنامه‌نگار، بر اساس اطلاعات منبعی در وزارت کشور بر راستی و درستی این آمار تاکید دارد.
اجساد کشته‌شدگان ربوده می‌شود و به خانواده‌های آنان تحویل داده نمی‌شود یا اگر هم تحویل داده شود، نهادهای امنیتی مانع از برگزار کردن مراسم تشییع و تدفین می‌شوند.
در یک روایت در شبکه‌های اجتماعی در مورد این شرایط آمده است:
حمید الله‌قلی یک‌شنبه ۲۷ آبان در درگیری با مأموران در شهریار کشته شد. روز گذشته جنازه را به خانواده تحویل دادند. او در سکوت کامل و با حضور تنها ۱۰ نفر در روستای بردآباد شهریار دفن شد. پدر الله‌قلی جانباز است و ۱۰۰ ماه در جبهه جنگ ایران و عراق خدمت کرده است.
رسانه‌های داخلی اما اخبار اعتراضات را با سانسور شدید و بر اساس نظر و صلاح‌دید حکومت منتشر می‌کنند و بر آرام و تحت کنترل بودن شرایط تاکید دارد. در شامگاه پنجمین روز اعتراض‌های سراسری، علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی پیروزی نظام بر معترضان را اعلام کرد و معترضان را با «دشمنی اشغالگر» یکی دانست. با وجود این اعلام پیروزی اما دسترسی به اینترنت جهانی از داخل ایران همچنان ناممکن است و فضا در شهرهای مختلف به شدت امنیتی.

۲۸ آبان ۱۳۹۸
سخنگوی قوه قضائیه: برخورد قاطع در پیش گرفته‌ایم
با این‌که اعتراضات مردمی در ایران همچنان ادامه دارد، سخنگوی قوه قضائیه از «بازگشت آرامش» به کشور سخن می‌گوید. او خواهان معرفی «فتنه‌گران» به دستگاه قضائی شد.

اعتراضات مردمی در ایران با افزایش ۳۰۰ درصدی قیمت بنزین از جمعه ۲۴ آبان آغاز شد. (عکس: آرشیو)
غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضائیه سه‌شنبه ۲۸ آبان در نشست خبری خود درباره ناآرامی‌ها و اعتراضات مردمی در کشور گفت: «برخوردهای قاطع در برابر خشونت و برای اعمال قانون در پیش گرفته‌ایم و سیاستی در پیش می‌گیریم که هرکس به سزای عمل خود برسد.»
اسماعیلی از مردم معترض خواست تا «هرچه زودتر صف خود را از صف افراد خشونت‌طلب جدا کنند».
اعتراضات مردمی در ایران با افزایش ۳۰۰ درصدی قیمت بنزین از جمعه ۲۴ آبان آغاز شد. این اعتراضات به سرعت به بیش از ۱۰۰ شهر ایران گسترش یافت و به خواسته‌های سیاسی فرارویید. در پی گسترش اعتراضات، شورای امنیت کشور به‌شکل بی‌سابقه‌ای اینترنت را تقریباً به‌طور کامل قطع کرد و در سکوت خبری و جلوگیری از اطلاع‌رسانی، نیروهای امنیتی به مقابله خشونت‌بار با معترضان برخاستند. بر اساس گزارش‌های منتشرشده در شبکه‌های اجتماعی شمار کشته‌شدگان، مجروحان و بازداشت‌شدگان این رویدادها بسیار بالاست اما هنوز تعداد آن‌ها مشخص نیست.
سخنگوی قوه قضائیه ضمن درخواست از مردم برای معرفی «فتنه‌گران و خشونت‌طلبان و خرابکاران به نهادهای امنیتی و دستگاه قضائی» گفت: «همزمان با شناسایی افراد اغتشاشگر آن دسته از کسانی هم که برای شبکه‌های بیگانه مبادرت به تهیه فیلم می‌کردند نیز شناسایی و دستگیر شدند.»
غلامحسین اسماعیلی همچنین با اشاره به سخنان علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر مقابله نیروهای امنیتی با «اغتشاشگران» گفت: «اکنون به برکت کلام رهبر انقلاب و تلاش نیروهای امنیتی و انتطامی و مردم هوشیاری که صف خود را از بدخواهان و خشونت‌طلبان جدا کردند آرامش به کشور برگشته است.»
این سخنان در حالی بیان می‌شود که اعتراضات مردمی در شهرهای مختلف ایران پنج روز است که ادامه دارد. روز گذشته دوشنبه ۲۷ آبان نیز از جمله شهرهای شیراز، کرمانشاه، مریوان، کرج و بخش‌های مختلف تهران ناآرام بودند. فضا در تهران و در شهرهای بزرگ ایران کاملاً امنیتی است. گروه‌های سه و چهار نفره از مأموران مسلح در خیابان‌ها و در چهارراه‌ها و میدان‌های شهر در رفت و آمدند. اتوبوس‌هایی در کنار خیابان‌ها به‌عنوان مقر موقت مأموران توقف کرده‌اند و مردم خشمگین و ناامیدند. اینترنت نیز همچنان قطع است.
استفان دوجاریک، سخنگوی سازمان ملل ضمن تأکید بر حق راهپیمایی آزادانه مردم در ایران، اعلام کرد که آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل با نگرانی روند سرکوب اعتراضات در ایران را دنبال می‌کند.
شیرین عبادی، فعال حقوق بشر و برنده جایزه نوبل صلح نیز در نامه‌ای از آنتونیو گوترش خواست که فوراً به قطع اینترنت جهانی و سرکوب اعتراضات مردم ایران اعتراض کند.
در ایران سپاه پاسداران گفته است که در صورت ادامه اعتراضات معترضان را سرکوب خواهد کرد.
روزنامه کیهان چاپ ایران که مورد حمایت دفتر رهبر جمهوری اسلامی است رهبران اعتراضات اخیر را «شرور» نامیده و آن‌ها را به اعدام تهدید کرده است.

۲۸ آبان ۱۳۹۸
در واکنش به اعتراضات مردم، در تبریز «فداییان رهبر» را به خیابان‌ها آوردند
در پی اعتراضات پنج روز اخیر در ده‌ها شهر ایران، مسئولان جمهوری اسلامی به سیاق همیشگی نیروهای طرفدار خود را وارد میدان کرد. در تبریز که در روزهای گذشته شاهد اعتراضات گسترده‌ای بود، «فداییان رهبر» را سه‌شنبه ۲۸ آبان به خیابان‌ها آوردند تا علیه مردم معترض دست به تظاهرات بزنند. آن‌ها ضمن «اغتشاش» خواندن اعتراضات اخیر و نسبت دادن آن به «توطئه دشمنان»، فریاد می‌زدند: «تنها ره رهایی، اطاعت از رهبری». خبرگزاری فارس، نزدیک به نیروهای امنیتی ایران در گزارشی از این تظاهرات به‌نقل از یکی از شرکت‌کنندگان نوشته است «افزایش قیمت بنزین به سود افرادی است که خودرو ندارند» و «فرهنگ بدون خودرو را نیز افزایش می‌دهد». حجت الاسلام محمدعلی آل هاشم، نماینده ولی فقیه در آذربایجان ‌شرقی در این مراسم گفت: «امنیت و آرامش مردم کشور خط قرمز آذربایجان یعنی سر ایران است». اعتراضات مردمی در ایران با افزایش ۳۰۰ درصدی قیمت بنزین از جمعه ۲۴ آبان آغاز شد. این اعتراضات به سرعت به بیش از ۱۰۰ شهر ایران گسترش یافت و به خواسته‌های سیاسی فرارویید. بر اساس گزارش‌های منتشرشده در شبکه‌های اجتماعی شمار کشته‌شدگان، مجروحان و بازداشت‌شدگان این رویدادها بسیار بالاست اما هنوز تعداد آن‌ها مشخص نیست.

۲۸ آبان ۱۳۹۸
وقتی همه خواب بودیم
محمد مساعد
نرخ بنزین در ایران در نیمه‌شب و به طور ناگهانی ۲۰۰ درصد افزایش یافت. این یادداشت به چرایی، شیوه تصمیم‌گیری، پیاده‌سازی، و اطلاع‌رسانی این سیاست جدید می‌پردازد.

مسئله اول درباره این افزایش قیمت، نه خود افزایش، بلکه شیوه تصمیم‌گیری و اطلاع‌رسانی درباره آن است. این افزایش قیمت نه مصوبه نمایندگان مجلس است نه مصوبه هیات دولت، بلکه در جلسه‌ای با عنوان «شورای عالی هماهنگی سران قوا» درباره‌اش تصمیم گرفته شده است. شورایی که رد پایی در قانون اساسی ندارد و بنابراین حق قانونگذاری هم ندارد اما به همین سادگی همه نهادهای قانونی را دور زده است. چند نفر تصمیمی گرفته‌اند و حتی همین ظواهر معمول و نمایشی را رعایت نکرده و با مصوبه‌ای قیمت اساسی‌ترین کالای اقتصاد ایران را سه برابر کرده و ناگهان در نیمه‌شب، به اطلاع عموم مردم رساند‌ه‌اند. همین نحوه تصمیم‌گیری و ابلاغ آن به جامعه کافی است تا فاتحه‌ای برای شهدای مشروطه بخوانیم و آرزو کنیم روزی به اندازه آنان به ارزش «حق ملت» پی ببریم و در مسیر به دست آوردن آن حرکت کنیم.

مسئله دوم درباره افزایش نرخ بنزین، چرایی انجام آن است. می‌دانیم که علیرغم همه ادعاها درباره غیرممکن بودن تحریم نفتی ایران (که پیوسته «به‌فرموده» در همه رسانه‌های داخلی به شکل خبر، گزارش، مصاحبه و تحلیل تکرار می‌شد) در حال حاضر دولت امکان صادرات نفت ندارد و تحت فشار اقتصادی است. از سوی دیگر دولت قصد ندارد ردیف بودجه‌های خواص را حذف یا دیگر هزینه‌های خود را عاقلانه کند و همزمان کنترل سیاست خارجی را نیز در اختیار ندارد تا تغییری در آن ایجاد کند و درآمدهای نفتی خود را بازیابد بنابراین باید سراغ بخش دیگری برای کسب درآمد برود که معمولاً وسوسه‌برانگیزترین‌شان دستکاری نرخ سوخت است حتی اگر به دروغ اعلام کند که درآمد آن را صرف طبقات فقیر خواهد کرد. رک می‌گویم: تمامی دلایل دیگر برای افزایش نرخ سوخت صرفاً بهانه‌ها و پوششی برای این انگیزه اصلی هستند. کسانی که نرخ بنزین را با قیمت جهانی مقایسه می‌کنند اما حاضر نیستند در بخش‌های دیگر مانند دستمزد کارگران، رفاه عمومی جامعه، سرانه آموزشی، آزادی‌های سیاسی و اجتماعی و… چنین مقایسه‌ای انجام دهند خود بیش از دیگران آگاهند که صرفاً در حال بهانه‌سازی هستند و جالب آنکه می‌توان ردپای رانت‌خواران، چهره‌های رسانه‌ای و سیاسی فاسد و وابستگان به قدرت را در این گروه به راحتی مشاهده کرد. این جماعت برای توجیه چنین سیاست‌هایی اغلب سراغ نظریات اندیشمندان و اقتصاددانان لیبرال می‌روند و از آنان نقل قول می‌کنند اما از آنجا که اجرای کامل آن سیاست‌ها و توصیه‌ها، منافع این گروه را نیز به شدت تهدید خواهد کرد مراقب هستند که تمامی آن سیاست‌ها اجرا نشود. این جماعت که مراقب هستند آزادسازی قیمت به عنوان توصیه اقتصاددانان پیوسته از همه تریبون‌ها تکرار شود اما برای مثال آزادی تشکل کارگران برای افزایش قدرت چانه‌زنی مزدبگیران یا وظایف دولت‌ها در قبال جامعه و اقتصاد که در همان کتاب‌ها هم مفصل بحث شده به گوش مردم نرسد. این جماعت همان‌ها هستند که هر صبح آرزوی «اقتصاد بدون حضور دولت» می‌کنند اما ظهر برای سرکوب کارگران معترض، همان دولت را به کمک می‌خواهند. گمان می‌کنم در طول تاریخ معاصر جهان، کمتر کشوری جولان بلامنازع چنین گروه «هار»ی را تجربه کرده باشد و صرفاً می‌توانم امیدوار باشم افراد بیشتری در جامعه متوجه شوند این جماعت، مهمترین خطر امروز و آینده برای موجودیت ایران هستند. شاید آن روز شانسی برای نجات باشد.

۲۸ آبان ۱۳۹۸
۹۰۰ میلیارد تومان خسارت قطعی اینترنت به کسب و کارهای فضای مجازی
در حالی‌که با گسترش اعتراضات مردمی در ایران چهار روز است اینترنت تقریبا به‌طور کامل مسدود شده، رضا الفت‌نسب، عضو هیأت مدیره کشوری کسب‌ و کارهای مجازی، سه‌شنبه ۲۸ آبان گفت: «در پی قطعی اینترنت، به علت تعطیلی کسب‌وکارهای اینترنتی در سه روز اخیر، نزدیک به ۹۰۰ میلیارد تومان خسارت به آنها وارد شده است.» برای کنترل اعتراضات مردمی به گران شدن ۳۰۰ درصدی قیمت بنزین، از شنبه ۲۵ آبان به دستور شورای امنیت کشور، قرار شد اینترنت به مدت دستکم ۲۴ ساعت از دسترس خارج شود. در حال حاضر چهار روز از قطعی اینترنت می‌گذرد و خبرهای ضد و نقیضی در مورد اتصال مجدد آن منتشر می‌شود. محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات، در حالی که دیروز در جلسه تاثیر امواج الکترومغناطیسی بر سلامت شهروندان اعلام کرد پیگیر وصل شدن اینترنت است، سه‌شنبه ۲۸ آبان گفت: «اطلاعی درباره زمان رفع محدودیت اینترنت ندارم و در این زمینه باید از شورای امنیت کشور (شاک) سئوال کنید.» به علت مسدود شدن اینترنت کسب‌ و کارهای بزرگ اینترنتی فعالیت‌شان به یک دهم کاهش یافته و کسب‌ و کارهای کوچک نیز فعالیت‌شان تقریبا به صورت کامل تعطیل شده است. در روزهای گذشته سطح دسترسی ایرانیان به اینترنت از ۱۰۰ درصد به حدود ۷ درصد کاهش داشته است.

چرا اعتراض‌های ایران در رسانه‌های معتبر جهان کمتر بازتاب داشته؟

18 نوامبر 2019 - 27 آبان 1398

 برخلاف موارد قبلی حتی از اعتراض‌های چهار روز اخیر، عکس‌های چندانی نیز از سوی آژانس‌های معتبر مخابره نشده است
اگر افزایش قیمت بنزین در ایران، برخی از شهروندان را غافلگیر کرد، اعتراض‌ها، سرعت گسترش و تلفات انسانی آن نیز برای برخی رسانه‌ها، غافلگیرکننده بود. با این حال رسانه‌های فارسی زبانی که با محدودیت‌های حکومت ایران برای سانسور خبرهایشان روبه‌رو نیستند، به سرعت سعی کردند تا خود را با سرعت خبرها وقف دهند و اعتراض‌ها را به شکل ویژه و متناسب با رخدادهای روزانه پوشش بدهند.
رسانه‌های بزرگ بین‌المللی چطور؟ تحولات ایران به دلیل نقش منطقه‌ای و اثرات بین‌المللی این کشور، ارزش‌های خبری گوناگونی به این تحولات می‌بخشد. تجربیات پیشین مانند اعتراض‌های سال‌های ۸۸ و ۹۶ نیز شواهدی هستند که نشان می‌دهند، رسانه‌های بین‌المللی، با حساسیتی متناسب با وزن جهانی کشوری چون ایران، خبرهایش را پوشش داده‌اند.
اما در چهار روز اخیر که اعتراض‌ها به افزایش قیمت بنزین، به جرقه‌ای برای دهها تظاهرات ضدحکومتی تبدیل شده و برخی معترضین، از ابتدای حضور خیابانی، به تندی بنیان‌های نظام سیاسی حاکم را هدف گرفته‌اند، بازتاب بین‌المللی رویدادها، به شکل قابل توجهی از گذشته کمتر است.
بخشی از شرایط موجود نتیجه عدم آگاهی برخی از رسانه‌ها از جزییات اتفاقات ایران است. قطعی اینترنت از سویی و محدودیت‌ها برای فعالیت خبرنگاران بین‌المللی و همچنین خبرنگاران مستقل، از سویی دیگر، دست به دست هم داده‌اند و بر بازتاب رسانه‌ای اعتراض‌های ایران اثرگذاشته‌اند.
نکته مهم‌تر اما این است که سیاستگذارانی با نفوذ در ساختار قدرت ایران، برای به وجود آوردن این شرایط و اعمال این محدودیت‌ها، به شکل حساب‌شده‌ای برنامه‌ریزی کرده‌ و تصمیم گرفته‌اند.
استراتژی سانسور، برای حاکمیتی مانند "جمهوری اسلامی" در ایران، استراتژی خارق‌العاده و تازه‌ای نیست. وضعیت ایران از نظر آزادی بیان، استفاده از فیلترهای اینترنتی علیه وب‌سایت‌های خبری، ممنوعیت فعالیت رسانه‌های فارسی مستقل در کشور و زندانی شدن خبرنگاران و روزنامه‌نگاران ایرانی، همه موضوعاتی هستند که کارنامه آزادی بیان ایران را تشکیل می‌دهد. این کارنامه، نمره قابل قبولی ندارد.
اما ابعاد سانسور رسانه‌ها و شیوه اعمال آن در کنار سطح برخورد با روزنامه‌نگاران و خبرنگاران غیروابسته در ایران، هرگز یکسان نبوده؛ برعکس در مواقعی چند وجهی بودن این برخوردها موجب شده تا رسانه‌ها با ابهامات ناشی از خط قرمزهای بیشمار حاکمیت، موجب شده تا رسانه‌هایی با ساده‌ترین "تخلفات" در خبررسانی خود را با احکام سنگین و کشنده‌ای مانند "توقیف" روبه‌رو ببینند.
با همه اینها، وضعیت امروز، شرایطی متفاوت نسبت به گذشته نه چندان دور - مثلا سال ۸۸ - است که حضور گروه بزرگی از خبرنگاران معتبر بین‌المللی در ایران (همزمان با اعتراض‌های جنبش سبز)، تبعات بین‌المللی قابل‌توجهی برای نظام حاکم بر ایران داشت. در آن روزها و با آغاز حضور خیابانی معترضان، بسیاری در گوشه گوشه جهان هر روز با تصاویری دقیق و حرفه‌ای از تظاهرات در خیابان‌های ایران بیدار می‌شدند.
در همان روزها، مقام‌های ایرانی خیلی زود به این نتیجه رسیدند که آزادی حضور خبرنگاران خارجی در میان معترضان، هزینه بین‌المللی قابل توجهی برای اعتبار جهانی ایران داشته و آرام آرام محدودیت‌هایی برای رسانه‌ها و خبرنگارانشان اعمال شد. درس ۸۸ نیز هرگز از خاطره سیاستگذاران فراموش نشد.
از آن روز، مسیر برخورد با آزادی بیان در ایران به سوی وضعیتی بوده که پوشش هر اعتراضی برای رسانه‌های خارجی، دشوار و دشوارتر شود. این وضعیت به مرحله‌ای رسید که در جریان اعتراض‌های دی‌ماه ۹۶، بسیاری از رسانه‌ها به ویدئوهایی متکی بودند که خود شهروندان از اعتراض‌هایشان می‌گرفتند و برای آنها می‌فرستادند.
چهار روز اخیر، ابتکار عمل سیاستگذاران، محدوده سانسور و وزن محدودیت‌ها را یک گام دیگر نیز ارتقا داد؛ با قطع کردن اینترنت. اینبار، به شکلی شفاف، نهادی در وزارت کشور به نام "شورای امنیت کشور" (شاک) (و نه حتی نهاد بالادستی شورای عالی امنیت ملی)، تصمیم گرفت که اینترنت به کلی قطع شود.
در وضعیتی که سالها برخورد قضایی با روزنامه‌نگاران داخلی، فضایی پراز تهدید برای کار خبررسانی در چنین روزهایی به وجود آورده و روزنامه‌نگاران خارجی نیز با وسواسی خارق‌العاده با خبرهای مرتبط با امنیت حاکمیت روبه‌رو می‌شوند، قطع اینترنت همانند زدن رگ جریان نحیف اطلاع‌رسانی شهروندخبرنگارانی است که تلاش می‌کنند دنیا را از آنچه در برابرشان رخ می‌دهد، مطلع کنند.
وقتی دنیا از رخدادی مطلع نشود، واکنشی هم به آن نشان نمی‌دهد. بدین ترتیب واکنش بین‌المللی نیز چه بسا از نگاه برخی متناسب با اعتراض‌هایی که "بیش از ۱۰۰ نقطه" رخ داده و دستکم ده‌ها نفر ظرف چهار روز کشته شده‌اند نیست؛ به ویژه از سوی دولت آمریکا که از زمان به قدرت رسیدن دونالد ترامپ، خود را آماده چنین روزهایی نشان داده است.
واکنش‌های بین‌المللی، در واقع هزینه عملی و قابل توجه خشونت در اعتراض‌هایی از این دست است. برای کشوری که در تلاش است نفوذ و قدرت خود را در منطقه افزایش دهد و در کشورهای دیگر به عنوان بازیگری "مقتدر" یا "باثبات" جدی گرفته شود، شلیک به سوی شهروندانش، یک امتیاز منفی قابل توجه در رقابت اعتبارسنجی بین‌المللی محسوب می‌شود. اعتبار جهانی رژیم‌های بسیاری به همین دلیل از بین رفته. ایران نیز در نهایت استثا نخواهد بود.

14. November 2019

۲۳ آبان ۱۳۹۸
در دو مناسبت همزمان در تهران اختلاف دولت و سپاه جلوه‌گر شد
دو مناسبت همزمان در تهران: برگزاری سالگرد کشته شدن حسن تهرانی مقدم و افتتاح کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی. فرمانده سپاه اعلام کرد امکان «حذف اسرائیل» به شرط پیروی از «ولایت» وجود دارد. رئیس جمهوری اسلامی گفت در دشمنی با آمریکا تردیدی نیست اما این سخن هم به این معنا نیست که ایران قصد جنگ دارد.

بگومگوی رهبر جمهوری اسلامی و رئیس جمهوری درباره توسعه برنامه موشکی ایران و نفوذ در خاورمیانه به عنوان موضوع مذاکره با آمریکاست (عکس: آرشیو)
حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران صبح پنجشنبه ۲۳ آبان در مراسم بزرگداشت حسن تهرانی مقدم، یکی از پایه‌گذاران برنامه موشکی ایران گفت:
«امروز راه سعادت ما در تابعیت از ولایت است. امروز رهبری انقلاب همان کسی است که خود صراط مستقیم شناخته می‌شود.»
 تهرانی‌مقدم در سال ۱۳۹۰ در پی حادثه انفجار زاغه مهمات واقع در پادگان مدرس همراه با ۴۰ نفر دیگر کشته شد. در برخی از برنامه‌های صدا و سیما از جمله در سریال گاندو، موساد به عنوان عامل این حمله معرفی شده است.
فرمانده سپاه در ادامه سخنانش گفت یکی از آرزوهای تهرانی مقدم حذف اسرائیل بود. به گفته سلامی امکان تحقق این آرزو به شرط پیروی از ولایت وجود دارد.
همزمان با برگزاری مراسم بزرگداشت تهرانی مقدم، کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی نیز با سخنرانی حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی آغاز به کار کرد. روحانی گفت:
«تردید دشمن بودن آمریکا باید از ذهن‌ها زدوده شود. معنای این حرف این نیست که می‌خواهیم جنگ نظامی با آمریکا به راه بیندازیم. مقابله با دشمن در هر مقطعی شرایط خاص خود را دارد: جایی با بیان، جایی با جنگ، جایی با مقاومت.»
روحانی در ادامه سخنانش با گوشه‌چشمی به معاملات تسلیحاتی عربستان با آمریکا گفت:
«می‌دانستیم هدف آمریکا، نفت منطقه است، اما هیچ‌وقت این تعبیر را نشنیده بودیم که برخی کشورها گاو شیرده هستند.»
در روزهای گذشته، به ویژه در سخنانی که روحانی در یزد و در کرمان ایراد کرد، اختلافات جناحی بالا گرفته است. از یک سو دعوای دولت با قوه قضائیه بر سر پول نفت و سود آن به این مجادلات دامن زده، از طرف دیگر ضرورت مذاکره با آمریکا درباره برنامه موشکی سپاه و نفوذ ایران در خاورمیانه با توجه به تحریم نفتی ایران و کسری بودجه کلان دولت.

۲۲ آبان ۱۳۹۸
بازداشت حمید نوری، از مجریان موثر قتل عام ۶۷ در گوهردشت ــ گفت‌و‌گو با ایرج مصداقی
حمید نوری، یک دادیار قضایی سابق جمهوری اسلامی و از عاملان قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ به محض ورود به خاک سوئد بازداشت شد. ایرج مصداقی، نویسنده و فعال حقوق بشر که خود از جان‌به‌دربردگان تابستان ۶۷ است، در گفت‌و‌گو با «زمانه»، نوری (با اسم مستعار حمید عباسی) را یکی از فعال‌ترین مجریان اعدام‌ها در زندان گوهردشت (رجایی‌شهر) کرج معرفی کرد که در تدارک و برنامه‌ریزی کشتار دست داشت.
این گفت‌و‌گو را در زیر بشنوید:
https://soundcloud.com/radiozamaneh/rz5xqpyeiytx

حمید نوری ۵۸ ساله بعد از ظهر شنبه ۹ نوامبر در فرودگاه آرلاندا بازداشت شد. نخستین جلسه رسیدگی به شکایت علیه این متهم چهارشنبه ۱۳ نوامبر برگزار شد.
به گفته آقای مصداقی که پرونده شکایت علیه حمید نوری را تهیه و پیگیری کرده است، قاضی دادگاه چهارشنبه حکم بازداشت این دادیار قضایی سابق جمهوری اسلامی را برای چهار هفته دیگر تمدید کرد.
حمید نوری با ویزای یک‌ساله ایتالیا به اروپا آمده بود.
ایرج مصداقی در گفت‌و‌گو با زمانه روایت می‌کند که چگونه حمید نوری (عباسی) همراه با محمد مقیسه، قاضی ارشد کنونی جمهوری اسلامی (با اسم مستعار ناصریان)، به دلیل شناخت از زندانیان، در انتخاب و اولویت‌بندی کسانی که باید در برابر هیأت مرگ قرار می‌گرفتند، نقشی اساسی داشتند.
بر اساس اسناد و مدارک موجود، برای محاکمه زندانیان عقیدتی-سیاسی، کمیسیونی متشکل از نماینده وزیر اطلاعات، قاضی شرع و دادستان تشکیل شده بود و در راس این گروه حسینعلی نیری قرار داشت. آن‌ها دو بار در هفته با هلیکوپتر بین زندان رجایی‌شهر (گوهردشت) و زندان اوین رفت‌وآمد می‌کردند و به همین دلیل به «کمیسیون هوابرد مرگ» (هیأت مرگ) معروف شدند.
مصطفی پورمحمدی، ابراهیم رییسی، و غلامحسین محسنی اژه‌ای از دیگر اعضای اصلی هیأت مرگ بودند.
«هیات مرگ» در کار روزانه خود از بامداد تا شامگاه، در دوره‌ای دوماهه حق حیات را از زندانیانی گرفت که اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق و همچنین اعضای سازمان‌ها و حزب‌های چپ و کمونیستی بودند.

ساک حمزه شلالوند، از کشته‌شدگان تابستان ۶۷ که پس از اعدام به خانواده او تحویل داده شد ــ عکس از مجموعه مهدی اصلانی، فعال حقوق بشر و شاهد زنده قتل‌عام تابستان ۶۷
به گفته آقای مصداقی، حمید نوری پس از صدور حکم اعدام برای زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت نام آنها را بلند می‌خواند، در راهرو آنها را به ردیف می‌نشاند و به زندانبان‌ها می‌گفت که آنها را «به بندشان منتقل کنند» ــ یک عبارت رمزی در میان زندانبان‌ها که به معنای انتقال زندانیان سیاسی به آمفی‌تیاتر رجایی‌شهر برای اجرای حکم اعدام بود. خود نوری نیز در صحنه اجرای اعدام حاضر می‌شد.
ایرج مصداقی که خود شاهد جان‌به‌در‌برده تابستان ۶۷ در گوهردشت کرج است، روایت می‌کند که حمید نوری پس از هر سری اعدام زندانیان سیاسی شیرینی و نان خامه‌ای پخش می‌کرد.

تصویری که ایرج مصداقی از حمید نوری (عباسی) منتشر کرده است
نوری از دهه ۶۰ با ابراهیم رئیسی، ریاست کنونی قوه قضائیه و عضو هیأت مرگ رابطه نزدیکی داشت. او به عنوان دادیار قضایی تحت نظر رئیسی، دادستان به کار مشغول بود.
حمید نوری سپس به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی منتقل شد و در آنجا با مصطفی پورمحمدی و علی فلاحیان همکاری کرد.
سازمان عفو بین‌الملل آذر گذشته گزارشی درباره قتل‌عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ منتشر کرد و جمهوری اسلامی را به همین دلیل عامل «جنایت ادامه‌دار علیه بشریت» خواند.
مرداد ۹۵، سایت رسمی حسینعلی منتظری، مرجع تقلید درگذشته شیعه و قائم مقام روح‌الله خمینی، رهبر سابق جمهوری اسلامی از سال ۱۳۶۴ تا سال ۱۳۶۸، یک فایل صوتی را برای اولین بار منتشر کرد که در آن منتظری با اعتراض تند به اعدام‌ها، خطاب به «هیأت مرگ» گفت: شما جنایتکار هستید.
این فایل صوتی نشان می‌داد که اعدام‌ها در نقاط مختلفی در ایران و با برنامه‌ریزی قبلی انجام شده است.

نخستین جلسه دادگاه یکی از متهمان اعدام‌های سال ۶۷ امروز در سوئد برگزار شد
مرزبانی سوئد روز شنبه ۹ نوامبر یک ایرانی را بازداشت کرده که گفته می‌شود یکی از متهمان اعدام‌های سال ۶۷ است. هویت این فرد امروز، چهارشنبه ۲۲ آبان از سوی دستگاه قضایی سوئد اعلام شد.

دستگاه قضایی سوئد روز چهارشنبه ۲۲ آبان (۱۳ نوامبر) هویت فردی را که روز شنبه گذشته از سوی مرزبانی این کشور بازداشت شده بود اعلام کرد. این فرد "حمید نوری" نام دارد که پیشتر به نام "عباسی" مشهور بوده است.
هویت حمید نوری در جریان نخستین جلسه محاکمه و تفهیم اتهام به او در سوئد اعلام شد.
بنابر گفته ایرج مصداقی، فعال حقوق بشر و از زندانیان سیاسی سابق، "حمید نوری" مشهور به "عباسی" دادیار زندان گوهر دشت کرج و یکی  از ۸ عضو "هیئت اعدام" در این زندان در جریان اعدام‌های دسته‌جمعی زندانیان سیاسی سال ۱۳۶۷ بود. حسینعلی نیری، مرتضی اشراقی، مصطفی پورمحمدی، ابراهیم رئیسی، اسماعیل شوشتری، محمد مقیسه‌ای (ناصریان) و داوود لشکری دیگر اعضای "هیئت اعدام" بودند. این هیئت به دستور آیت‌الله خمینی تشکیل شده بود.
حمید نوری، بعد از اعدام‌ها به عنوان دادیار زندان اوین به کار خود ادامه داد.  ایرج مصداقی به دویچه‌وله فارسی گفت: حمید نوری، سپس به فعالیت در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی پرداخت و روابط بسیار نزدیکی با ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضاییه، مصطفی پورمحمدی وزیر سابق دادگستری، علی فلاحیان وزیر پیشین وزارت اطلاعات دارد.
دستگاه قضایی سوئد "حمید نوری" را با پیگیری دکتر کاوه موسوی، وکیل مدافع و مشاور عالی حقوقی "شورای مدیریت گذار" بازداشت کرده است.
کاوه موسوی گفته است پس از آنکه ایرج مصداقی به او در باره سفر حمید نوری به سوئد اطلاع داد، حکم جلب نوری را که  قابل اجراء در تمام محدوده قضایی اروپا بوده گرفته و مرزبانی استکهلم پس از ورود حمید نوری به این شهر او را بازداشت کرده است.
به گفته ایرج مصداقی، دادگاه سوئد امروز علی‌رغم تلاش‌های جمهوری اسلامی بازداشت موقت حمید نوری را برای چهار هفته دیگر تمدید کرد.
ایرج مصداقی که هنگام تفهیم اتهام شرکت در کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ در دادگاه حضور داشت، به دویچه‌وله فارسی گفت که متهم در این جلسه بسیار مضطرب و نگران به نظر می‌رسید به‌گونه‌ای که دستان او آشکارا می‌لرزید.
براساس برخی گزارش‌ها، قاضی این دادگاه، پیشتر قاضی دادگاه رسیدگی به جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت در رواندا بوده است.
این اولین بار است که یکی از مقامات جمهوری اسلامی به اتهام دست داشتن در اعدام‌های دسته‌جمعی زندانیان سیاسی سال ۱۳۶۷ در خارج از کشور بازداشت و محاکمه می‌شود.
پیش از این، شماری از خانواده‌های اعدام‌شدگان با همرامی جمعی از وکلای مدافع، حقوق‌دانان و فعالان حقوق بشری ایرانی و بین‌المللی در جریان کارزار "ایران تریبیونال" دادگاهی نمادین در شهر لاهه، مقر دیوان بین‌المللی دادگستری، برگزار کرده بودند.
به گفته برگزار کنندگان آن دادگاه، جمهوری اسلامی تمامی دعوت‌ها برای پاسخ‌گویی به اتهامات و نیز شرکت در جلسه دادگاه را بی‌جواب گذاشته بود.
تاریخ 13.11.2019
کلیدواژه‌ها اعدام‌های ۶۷

 

"رییسی باید تحت پیگرد قرار گیرد نه این که رییس قوه قضاییه شود"
کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران ریاست احتمالی ابراهیم رییسی بر قوه قضاییه را به معنای این دانست که "حاکمیت قانون در ایران معنایی ندارد". مدیر این کمپین این انتصاب احتمالی را "پاداش" به جای مجازات دانسته است.

کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران نسبت به خبر احتمال انتصاب ابراهیم رییسی به ریاست قوه قضاییه ایران واکنش نشان داده است. این سازمان حقوق بشری با انتشار بیانیه‌ای این انتصاب را "نشانه انکار حاکمیت قانون" و پاداشی برای کسانی دانست که "در جرایم ضد حقوق بشر نقش دارند".
ابراهیم رییسی یکی از اعضای هیأتی بود که در سال ۱۳۶۷ به دستور آیت‌الله خمینی تشکیل شد تا "تکلیف" زندانیان سیاسی را یکسره کند. این هیأت در دادگاه‌هایی چند دقیقه‌ای و با طرح تنها یک یا دو پرسش از زندانیان حکم به اعدام یا آزادی آنها می‌داد. در جریان این دادگاه‌ها هزاران زندانی سیاسی از طیف‌های گوناگون که همگی در حال گذراندن حکمشان بودند اعدام شدند.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
هفته گذشته سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی خبر داد قرار است ابراهیم رییسی به جای صادق آملی لاریجانی ریاست قوه قضاییه را بر عهده بگیرد. این خبر هنوز رسما اعلام نشده است.
هادی قائمی مدیر کمپین حقوق بشر در ایران گفته است: «رییسی باید مورد پیگرد قانونی قرار بگیرد، نه اینکه به عنوان رییس قوه قضاییه کشور انتخاب شود.»
او اضافه کرده است: «اگر رییسی به عنوان رییس قوه قضاییه انتخاب شود، یک پیام روشن را به مردم خواهد رساند: حاکمیت قانون در ایران معنایی ندارد و آنهایی که در قتل‌عام ۱۳۶۷ دست داشتند، به جای اینکه تحت تعقیب‌قرار بگیرند، از حکومت پاداش دریافت می‌کنند.»
بسیاری از بازماندگان اعدام‌های سال ۶۷ سالهاست که به دنبال اجرای عدالت و روشن شدن علت این اعدام‌ها و نیز محل دفن اعدام‌شدگان هستند. دادگاهی نمادین نیز در این باره با نام "ایران تریبونال" با شرکت بازماندگان و وکلای بین‌المللی برگزار شد.


یکی از جلسات دادگاه ایران تریبونال، لندن، ۱۸ تا ۲۲ ژوئن ۲۰۱۲(۲۹ خرداد تا دوم تیرماه۱۳۹۱ )
کمپین بین‌المللی حقوق بشر در بیانیه خود نوشته است: «در صورت انتصاب رییسی به عنوان رییس قوه قضاییه، با توجه به تاریخچه‌ سیاسی و نقش او در اعدام‌های دسته‌جمعی ۱۳۶۷ در جهت به سکوت واداشتن مخالفین سیاسی، این قوه بیش از پیش تضعیف خواهد شد چرا که کسی که در یکی از وسیع‌ترین اقدامات نقض حقوق شهروندان و در جریان اعدام‌ هزاران تن دارای نقش بارز بوده، سکان این قوه را به دست می‌گیرد.»
بیشتر بخوانید:یک انتصاب یا تلاش برای وحشت‌آفرینی؟
رئیس قوه قضاییه منصوب رهبر جمهوری اسلامی است و در نتیجه او تنها به رهبر پاسخگو خواهد بود. کمپین حقوق بشر با توجه به این موضوع ابراز نگرانی کرده که رییسی در مقام ریاست قوه قضاییه حتی در انتخاب وکلا در پرونده‌های امنیتی دخالت کند و بدین ترتیب امکان برقراری یک دادگاه عادلانه بیش از پیش از متهمان سیاسی و امنیتی سلب شود.
ابراهیم رییسی یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری در انتخابات سال ۱۳۹۲ بود که از حسن روحانی شکست خورد. او از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ دادستان کل تهران، از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۴ معاون اول قوه قضاییه و از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۴ دادستان کل کشور بود. وی در حال حاضر تولیت آستان قدس رضوی را بر عهده دارد.

۲۲ آبان ۱۳۹۸
اطلاعات سپاه رسول دانیال‌زاده را از آلمان به امارات کشاند و سپس او را بازداشت کرد
اطلاعات سپاه رسول دانیال‌زاده معروف به «سلطان فولاد» و یکی از نزدیکان حسین فریدون، برادر رئیس جمهوری اسلامی را که در آلمان زندگی می‌کرد به امارات متحده عربی منتقل و سپس او را بازداشت کرد. از نحوه انتقال او به امارات و بازداشت یا چگونگی ربایش او اطلاعی در دست نیست.

رسول دانیال‌زاده معروف به سلطان فولاد و از نزدیکان حسین فریدون (عکس: توییتر)
رئیس جمهوری اسلامی یکشنبه ۱۹ آبان در سخنانی در یزد نیز از قوه قضائیه انتقاد کرده بود که با «فسادهای میلیاردی» برخورد نمی‌کند. حسن روحانی چهارشنبه در جلسه هیأت دولت یک بار دیگر با اشاره به پرونده بابک زنجانی بحث دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار پول گم‌شده نفت و سود آن را مطرح کرد. چند ساعت بعد خبرگزاری‌های نزدیک به سپاه پاسداران از انتقال رسول دانیال‌زاده، یکی از نزدیکان حسین فریدون از آلمان به امارات و بازداشتش در این کشور خبر دادند.
رسول دانیال‌زاده که به سلطان فولاد نیز معروف است، مدیرعامل کارخانه فولاد گیلان و فولاد کاویان اهواز بود. او به پرداخت رشوه به مدیران شعب بانکی برای همراهی در ارائه تسهیلات نجومی برای کارخانه‌های کوچک غیرفعال و بدهکاری‌های کلان متهم است.
احمد امیرآبادی فراهانی، عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی با انتشار پیامی در توییتر بازداشت و چه بسا ربایش رسول دانیال‌زاده را تأیید کرد:
«یکی از متهمان بزرگ مفاسد اقتصادی که پس از چپاول اموال ملت به خارج از کشور گریخته بود، توسط سربازان گمنام امام زمان به کشور برگردانده شده، قطعاً بعد از خبر دستگیری روح‌الله زم این خبر نیز برای مردم امید‌آفرین و برای مفسدین نگران‌کننده است.»
سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، روح‌الله زم، مدیر کانال آمدنیوز را  ۲۲ مهر دستگیر کرد. روح‌الله زم ساکن فرانسه بود و در جریان سفری به عراق بازداشت شد. دانیال‌زاده هم هم حدود دو هفته قبل به قصد درمان به آلمان سفر کرد. خبرگزاری‌های نزدیک به سپاه در آن زمان گفته بودند که دانیال‌زاده از کشور متواری شده است.
سخنگوی قوه قضائیه با تأیید این خبر اعلام کرد که مأموران اطلاعات سپاه رسول ‌دانیال زاده را در عملیاتی به داخل کشور «هدایت» کرده‌اند. بر همین اساس، دانیال‌زاده در پرونده حسین فریدون به اتهام پرداخت رشوه محکوم شده و پس از دستگیری اکبر طبری به خارج از کشور گریخته بود.
 اواخر سال ۱۳۹۵ شماری از نمایندگان اصولگرای مجلس، حسین فریدون، برادر حسن روحانی را به ارتباط با رسول دانیال‌زاده متهم کرده بودند. نخستین بار علیرضا زاکانی، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و دبیر گروه محافظه‌کار رهپویان انقلاب و یکی از مخالفان سرسخت روحانی و برجام، رسول دانیال‌زاده را یکی از بدهکاران بزرگ بانکی معرفی کرد و ادعا کرد که حسین فریدون با دانیال‌زاده ارتباط نزدیکی دارد و برای پیشبرد منافع او اعمال نفوذ می‌کند. دولت و همچنین دانیال‌زاده از زاکانی شکایت کردند، اما بعد شکایت خود را پس گرفتند. زاکانی به خبرگزاری‌های نزدیک به سپاه گفته بود:
«عناصر فاسد دست به دست هم دادند و شبکه درست کردند و این شبکه همه‌گیر شده است. الان در جامعه صحبت از فساد چند هزار میلیاردی مثل فساد ۵۰۰ میلیاردی، هزار میلیاردی، دو هزار میلیاردی، سه هزار میلیاردی و حتی ۹ هزار میلیارد تومانی است.»
غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضائیه ۹ مهر سال جاری از صدور حکم قطعی ۵ سال زندان برای حسین فریدون به اتهام رشوه‌خواری و ارتشاء خبر داد. برادر رئیس جمهوری اسلامی اکنون دوران محکومیت خود را در زندان اوین می‌گذراند.

گفتگوی پویش تی وی پیرامون شرایط اقتصادی ایران را بشنوید.
میهمانان: آقایان فرهاد فرجاد و دکتر جمشید اسدی .


Mehr Kinderehen in Ost-Aserbaidschan
In der iranischen Provinz Ost-Aserbaidschan haben die Verheiratungen minderjähriger Mädchen in den vergangenen zwei Jahren um 42 Prozent zugenommen. Bei den dort registrierten Scheidungen waren 14 Prozent der Ehefrauen und ein Prozent der Ehemänner minderjährig.
Hier klicken, um die Meldung im Iran Journal zu lesen

تجزیه‌طلبی و ابزارهای حاکمیتیِ سرکوب
کلمه – امید بی‌نیاز
با توجه به تنوع قومی موجود در سرزمین ایران، و اینکه در طول تاریخ بسیاری از اقوام حاشیه‌نشین از سوی قدرت مرکزی مورد ستم واقع شده‌اند، تمایلات تجزیه‌طلبانه و ترویج آرزوی خودمختاری یا استقلال در مقاطع مختلف توانسته است فرصت‌هایی برای جلب حمایت عمومی و حتی شورش علیه قدرت مرکزی را در میان آنها داشته باشد.
این در حالی است که اتفاقا در مقابل با توجه به قدمت تاریخی پیوندهای ملی ایرانیان و سابقه دراز دامن تلقی «ایرانی‌بودن» در میان این اقوام، تا کنون تلاش‌های مختلف در جهت تجزیه‌طلبی با وجود آنکه در گام‌های نخست و ابتدائی توانستند نگاه‌ها را به سمت خود جلب کنند، در نهایت با مقاومت عمومی مردمی راهی جز شکست نیافتند.
مهم‌ترین تجربه‌های معاصر تجزیه‌طلبی که به دوران ضعف شدید حکومت مرکزی در سال‌های آغازین سلطنت محمدرضا پهلوی و اشغال کشور از سوی بیگانگان برمی‌گردد، تلاش سیدجعفر پیشه‌وری و همراهانش در آذربایجان (و به تبع آن قاضی محمد در کردستان) برای خودمختاری و اعلام استقلال بود که در نهایت با شکست سختی مواجه شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تلاش‌های مشابه بسیار زود و با حمایت مردم همین مناطق قومی ناکام ماند. با این وصف، در طول سال‌های اخیر باز هم شاهد گسترش تمایلات تجزیه‌طلبانه در مناطقی مانند آذربایجان، کردستان و در میان عرب‌های خوزستان هستیم.
پرسش آن است که در شرایطی که حکومت مرکزی در سرکوب نیروهای سیاسی مخالف (از هر جریانی) بسیار مقتدر عمل می‌کند، چگونه است که این تمایلات تا این اندازه گسترش می‌یابند؟ در پاسخ به این پرسش می‌توان این دعوی را مطرح کرد که شاید حاکمیت از این امر چندان نگران نیست و حتی شاید تمایلی نیز به تعمیق تجزیه‌طلبی در کشور داشته باشد.
برای کاوش در چنین پاسخ محتملی بد نیست به این نکته توجه کنیم که رویکرد حاکمیت به تجزیه‌طلبی‌های جاری در کشور نیز همگن نیست. از یک‌سو با تجزیه‌طلبان کرد و عرب برخورد سخت و خشنی صورت می‌گیرد و از سوی دیگر، تجزیه‌طلبان پان‌ترک با آزادی‌های بیشتری در عرصه‌های مختلف تمایلات خود را فریاد می‌زنند و نه تنها با مشت آهنین قدرت سیاسی مرکزی مواجه نیستند که حتی در لایه‌هایی از آن (از جمله در میان نمایندگان مجلس شورای اسلامی) حامیان قدرتمندی را نیز پشت‌سر خود می‌بینند.
به راستی عجیب نیست که مجلسی که به واسطه نظارت استصوابی شورای نگهبان با نهایت دقت و مهندسی شکل می‌گیرد، نتواند نمایندگانی را که آشکارا از تمایلات قوم‌طلبانه خود دم می‌زنند (به یاد داریم که در شروع دولت دوازدهم نمایندگان آذربایجان تهدید کرده بودند که اگر از میان آذری‌ها وزیری انتخاب نشود، به دولت رای عدم اعتماد خواهند داد) از رسیدن به منصب نمایندگی مجلس بازدارد؟ همین‌طور است آزادی وافر پان‌ترک‌ها برای حضور در عرصه عمومی (از جمله در استایوم‌های ورزشی) و طرح شعارهای آشکارا تجزیه‌طلبانه از سوی آنها که کمترین واکنشی را در سطح حاکمیت برنمی‌انگیزد.
به نظر می‌رسد پاسخ را می‌بایست در راهبردهایی جستجو کرد که حاکمیت برای سرکوب نرم مخالفان خود به کار می‌گیرد. آنها با این باور که بر اساس شواهد تاریخی، تجزیه‌طلبی در ایران (با توجه به اشتراک اقوام مختلف در شکل دادن به فرهنگ و تمدن آن و امتزاجی که در طول سده‌ها از طریق ایجاد پیوندهای خانوادگی یا منافع مشترک اقتصادی و سیاسی و … در روابط میان این اقوام شکل گرفته است) شانس چندانی برای هژمونیک شدن ندارد و در نتیجه، گسترش این قبیل تمایلات نه تنها برای حاکمان تنش‌زا نیست که می‌تواند حتی به عنوان ابزاری برای سرکوب مخالفان سیاسی به کار رود.
بر این اساس، آنها با تقویت پنهان تجزیه‌طلبان و ایجاد فضای باز برای فعالیت‌های آنها (به ویژه برای پان‌ترک‌ها با توجه به اینکه ترک‌های ایرانی در طول سده‌های مختلف همواره سهم قابل توجهی از قدرت سیاسی داشته‌اند فراموش نکنیم که حدود یک هزاره، حاکمان ایران از اقوام مختلف ترک بوده‌اند) از طریق آنها فضای رعب و وحشتی را برای دیگر فعالان سیاسی ایجاد می‌کنند که نتوانند در هیاهوی تجزیه‌طلبی، خواست‌های مشروع درباره آزادی و عدالت و قانون‌مداری را طرح کنند. به عنوان نمونه می‌توان به رخدادهای سال ۱۳۸۸ اشاره کرد که در آن، با وجود گسترش جغرافیایی اعتراضات در سطح کشور، استان‌های آذری‌زبان کمترین مشارکت را نشان دادند. این در حالی است که در دو رخداد بزرگ سیاسی معاصر (انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی)، آنها نقش موثر و محوری را داشتند.

12. November 2019

۲۱ آبان ۱۳۹۸
سپنتا نیکنام: زمین‌های زرتشتیان را به آنها پس دهید
سپنتا نیکنام، رییس انجمن زرتشتیان یزد در جلسه‌ای با حضور مشاور حسن‌روحانی، رئیس جمهوری ایران در امور ادیان از «مسئولان ارشد نظام و دولت» خواست اختیار اراضی رزتشتیان را به مالکانشان واگذار کنند. نیکنام همچنین از اعمال محدودیت‌های امنیتی برای برگزاری «جشن سده» و تبعیض علیه زرتشتیان در دسترسی به مشاغل دولتی انتقاد کرد.

سپنتا نیکنام: عضو زرتشتی شورای شهر یزد
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، سپنتا نیکنام، رییس انجمن زرتشتیان یزد و عضو شورای اسلامی این شهر روز سه‌شنبه ۲۱ آبان در همایش اقلیت‌های دینی استان یزد اعلام کرد بیش از ۴۰ درصد وقفیات این استان مربوط به جامعه زرتشتیان است اما اختیار اراضی زرتشتیان به مالکانشان واگذار نشده است. نیکنام این مسئله را یکی از مطالبات جامعه زرتشتیان یزد از «مسئولان ارشد نظام و دولت» خواند. در این جلسه علی یونسی، مشاور رییس‌جمهوری در امور ادیان و اقوام، احمد ترحمی، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار یزد و جمعی از مسئولان ارشد شهرستانی و استانی حضور داشتند.
نیکنام به «زمین‌های دخمه زرتشتیان» به عنوان یکی از موارد وقفی اشاره کرد و گفت: اقلیت‌های دینی استان یزد درخواست دارند این زمین‌ها به مالکان آن‌ها واگذار شود و از مصادره این منطقه توسط اداراتی نظیر مسکن و شهرسازی جلوگیری شود. به گفته او زمین دخمه بعد از انقلاب به دانشگاه یزد واگذار شده است.
اسفندیار اختیاری، نماینده زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی نیز در این‌باره گفت: اداره کل مسکن استان می‌خواهد ۱۸۵ هکتار زمین موقوفه زرتشتیان را برای ساخت مسکن استفاده کند و  از علی یونسی خواست تا به مدیرکل مسکن استان بگوید شکایتش را از انجمن زرتشتیان یزد پس بگیرد.
به گفته سپنتا نیکنام شهرداری یزد همچنین از نامگذاری پارکی در این شهر که ۲۰ درصد از زمین‌های آن به‌شرط نامگذاری به‌نام وقف‌کننده آن (پشوتن مارکار) وقف شده است، خودداری می‌کند.
رئیس انجمن زرتشتیان از اعمال محدودیت‌های امنیتی برای برگزاری جشن سده انتقاد کرد و گفت:
«چرا باید برای جشن سده حساسیت ایجاد شود در حالی که این یک جشن ملی و ایرانی است و نباید جشنی مختص زرتشتیان به حساب آید. دستگاه‌های حاکمیتی باید با تعیین خطوط قرمز به جامعه زرتشیان کمک کنند تا این جشن به صورت ملی برگزار شود».
اختیاری نیز اضافه کرد:
«جشن سده در کرمان توسط شهرداری آن شهر برگزار می شود ولی در یزد باید آن قدر پیگیری کنیم تا به ما مجوز برگزاری این جشن ملی را بدهند. جامعه زرتشتی یک جامعه سیاسی نیست بلکه یک جامعه فرهنگی است».
سپنتا نیکنام در ادامه به تبعیض علیه اقلیت دینی زرتشتی اشاره کرد و گفت جامعه زرتشتیان (به‌رغم سهم بالا در وقف املاک و زمین‌هایشان) هیچ سهمی از استخدام در ادارات استان نظیر اداره کل اوقاف نداشته‌اند.
اقلیت زرتشتی ایران به‌رغم به‌رسمیت شناخته‌شدن در قانون اساسی جمهوری اسلامی همچنان تحت تبعیض‌ قرار دارند.

اعتراض های توده ای درعراق و مخالفت با جمهوری اسلامی

عیسی پهلوان
نوامبر 2019 برلین

کشور عراق اینک چهار دهه است که با بحران های ژرف  وخانمانسوز دست به گریبان است و سالهاست که در کنار افغانستان و لیبی و سوریه ویمن با جنگ ،تشنج، تفرقه، آشوب ودرگیری های درونی و دخالت های بیرونی روبروست. جنگ هشت ساله عراق و ایران و اشغال کویت از سوی ارتش صدام و نخستین یورش نظامی آمریکا به عراق برای رهاسازی کویت در دوره جرج بوش و اشغال نظامی این کشوربوسیله آمریکا و انگلیس در سال 2003 ، مردم عراق را با آسیب ها و آشوب ها و دشواری های بزرگی روبرو ساخت. صدهاهزار کشته و میلیون ها مجروح و آواره جنگی نتیجه این رویدادها بودند. توهم های صدام حسین برای کشور گشایی و سوداهای خمینی برای تصرف کربلا و نجف برای  ایجاد امپراطوری شیعی و نقشه های جنایتکارانه ی سیاست پیشگان نو محافظه کار  آمریکایی و انگلیسی  برای ایجاد خاورمیانه بزرگ  و وابستگی کامل آن به این کشورها ، عامل های مهم  درهم ریختگی و آشوب کشور عراق در دهه های گذشت است . اختلاف های سنی و شیعه و کرد و عرب و بعثی و غیر بعثی و از سال 2014 فعالیت های  گروه تروریستی جنایت پیشه و ارتجاعی داعش که با اشغال شهر موصل بخشی از خاک عراق را به تصرف درآورد، در تشدید وخامت اوضاع این کشور  و درهم ریختگی وضعیت سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی آن نقش مهمی ایفا کردند.


Der Kinofilm "Morgen sind wir frei"
Eine Geschichte von Liebe und Revolution
„Morgen sind wir frei“ ist ein Film über die Hoffnungen einer deutsch-iranischen Familie während und nach der Revolution im Iran mit all ihren schmerzhaften Zügen: Schrecken, Unterdrückung, Trennung. Er zeigt eine Liebesgeschichte unter der Beobachtung durch einen feindseligen Blick, der auf die Wände der Stadt gemalt ist.
Hier klicken, um den Artikel im Iran Journal zu lesen

مرد سایه تغییرات کتاب‌های درسی ایران کیست؟

 عکس رهبر جمهوری اسلامی ایران، به عنوان عالی‌ترین مرجع سیاسی و سیاستگذار در این کشور، بارها و به مناسبت‌های مختلف در سخنان خود بر لزوم ویرایش متون درسی و گنجاندن برخی از موضوعات سیاسی در آنها تاکید کرده است
واکنش‌های گسترده به حذف آثار ادبی برخی از نویسندگان و شاعران بزرگ ایران از کتاب‌های درسی دانش‌آموزان این کشور، بار دیگر مسئله سیاستگذاری‌ حکومت ایران در زمینه محتوای آموزشی، به ویژه در رشته‌های ادبی و علوم انسانی را پیش کشیده است.
به تازگی آثاری از شاعرانی چون عطار نیشابوری، نیما یوشیج، رهی معیری، مهدی اخوان ثالث و هوشنگ ابتهاج (سایه)، از کتاب‌های درسی دانش‌آموزان ایران حذف شده و به جای آنها، آثاری از نویسندگان و شاعران نزدیک به حکومت، همچون، رضا امیرخانی، فاضل نظری و مرتضی امیری اسفندقه در این کتاب‌ها گنجانده شده است.
پس از موج واکنش‌های منفی در این زمینه در شبکه‌های مجازی، حسین قاسم‌پور مقدم، یکی از اعضای گروه تألیف کتاب‌های درسی ادبیات سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی، با دفاع از تغییرات کتاب‌های درسی، گفت: "این تغییر برای متناسب‌سازی کتاب‌ها با سند "تحول بنیادین" و سند «برنامه درسی ملی» بوده است."
او به جزئیات این "سند" اشاره نکرد، اما درباره یکی از این تغییرات که همان گنجانده شدن شعری از امیری اسفندقه درباره محسن حججی، از کشته‌شدگان ایرانی در جنگ سوریه است، گفت: "جایی نیاز داشتیم شهید محسن حججی را مطرح کنیم و این بر حافظ و سعدی اولویت داشت."
این اولین بار نیست که تغییرات در کتاب‌های درسی ایران بحث‌برانگیز می‌شود.
به عنوان نمونه، ده سال پیش، اعلام حذف نام پادشاهان ایران از کتاب‌های درسی تاریخی از سوی آموزش و پرورش، موجی از واکنش‌ها را برانگیخت.
در آن زمان، یعقوب توکلی، رییس گروه مطالعات تاریخ وزارت آموزش و پرورش، گفته بود پادشاهان و جنگجویانی مثل چنگیزخان و سلطان محمد شاه حذف و به جای آنها به "چهره‌های تمدن‌سازی" مانند خواجه نصیرالدین طوسی، زکریای رازی و ابوعلی سینا پرداخته می‌شود.

بیشتر بخوانید:
کتاب های درسی و بسیج دانش آموزان در 'جنگ نرم'
جمهوری علم‌پرستی
ویرانی عقل؛ علوم اجتماعی در سال‌های پس از انقلاب
انتقاد آیت‌الله خامنه‌ای از ترویج زبان انگلیسی در ایران
رهبر ایران از روند تحول در علوم انسانی انتقاد کرد

مروری کلی بر تغییرات کتاب‌های درسی طی چهل سال گذشته و مطالبات مقام‌های حکومتی درباره این کتاب‌ها، نشان می‌دهد که کتاب‌های درسی در نگاه سیاستگذاران جمهوری اسلامی ایران، یک ابراز قدرتمند برای پیشبرد سیاست‌های کلان حکومت است.
در سال ۱۳۹۰، وزیر وقت آموزش و پرورش اعلام کرد: "سالانه ۱۱۵۰ عنوان کتب درسی در کشور به چاپ می‌رسد که به تدریج درصدد اصلاح و ایجاد تغییرات در محتوای کتب درسی هستیم."
از آن جا که کتاب‌های درسی در ایران مخاطبان میلیونی دارد و خواندن آنها الزامی است، حکومت ایران نخواسته که این فرصت را به سادگی از دست بدهد یا آن را در اختیار صداهای خارج از حیطه ایدئولوژیک خود قرار دهد.
مهم‌ترین اتفاق در این زمینه، وقوع "انقلاب فرهنگی" کمی پس از انقلاب ایران و تعطیلی موقت دانشگاه‌ها و تغییرات گسترده در متون درسی به ویژه متون علوم انسانی بود.
همچنین یکی دیگر از اتفاقاتی که برای سال‌ها به نماد اعمال سلیقه حکومت در زمینه کتاب‌های درسی تبدیل شد، گنجاندن وصیت‌نامه سیاسی آیت‌الله خمینی، پس از درگذشت او در متون درسی بود که در تبلیغات حکومتی یک "وصیتنامه الهی" خوانده می‌شد.
تغییرات متون درسی و تحولات آموزشی در دوران سی ساله رهبری آیت‌الله خامنه‌ای، دیگر مثل "انقلاب فرهنگی" به صورت ضربتی و یکباره انجام نمی‌گیرد، بلکه این کتاب‌ها در یک تغییر و تحول دائمی قرار دارند.
رهبر جمهوری اسلامی ایران، به عنوان عالی‌ترین مرجع سیاسی و سیاستگذار در این کشور، بارها و به مناسبت‌های مختلف در سخنان خود بر لزوم ویرایش متون درسی و گنجاندن برخی از موضوعات سیاسی در آنها تاکید کرده است.
او گفته است که "همواره باید با چشمی بینا، بر محتوای کتاب‌های درسی نظارت کرد".
مثلا یکی از این سخنان رهبر جمهوری اسلامی که این روزها نیز از سوی مقامات حکومتی بر آن تأکید می‌شود، گنجاندن اسناد سفارت پیشین آمریکا در تهران در کتاب‌های درسی است.
آیت‌الله خامنه‌ای، سه سال پیش، در دیدار با جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان به مناسبت سیزدهم آبان، سالروز حمله گروهی از دانشجویان "خط امام" به سفارت آمریکا در تهران، درباره اسناد این سفارتخانه گفت: "شماها خوانده‌اید اینها را؟ چرا هیچ نشانی از مضامین برگزیده‌ این کتاب‌ها در مجموعه‌ مدارس ما، دبیرستان‌های ما، دانشگاه‌های ما نیست؟ چرا؟ این یکی از اعتراض‌های من است. وزیر جدید محترم آموزش‌وپرورش اینجا در جلسه هستند؛ چرا اینها را داخل کتاب‌های درسی قرار نمی‌دهید؟"
سه سال پس از این سخنرانی، برخی از مقام‌های حکومتی ایران، از "بی‌توجهی" به این دستور رهبر جمهوری اسلامی انتقاد می‌کنند.
محسن محمودی، رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان تهران، گفته: "مهمترین کاری که دستگاه‌های متولی فرهنگی کشور از جمله آموزش عالی و آموزش‌ و پرورش باید انجام دهند»، اجرای همین "مطالبه رهبر" است."

 همچنین سال گذشته، زمانی که بیانیه راهبردی آیت‌الله خامنه‌ای به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب منتشر شد، آیت‌الله علم‌الهدی، امام جمعه مشهد گفت که این برنامه "باید در همه جا تدریس شود."
"شبیخون فرهنگی"، "ناتوی فرهنگی"
تغییرات در کتاب‌های درسی، محدود به متون آموزشی دانش‌آموزان یا دانشجویان نیست؛ کتاب‌های درسی حوزه‌های علمیه که معمولا بستگی به نظر استادان دارد، نیز از دستخوش تغییرات حکومتی در امان نبوده‌اند.
چند سال پیش آیت‌الله خامنه‌ای در سفر به قم به ضرورت تغییر متون درسی طلاب حوزه علمیه قم اشاره کرد و گفت: "اگر قرار بود ما کتاب درسی را عوض نکنیم، باید همان "معالم" را می‌خواندیم، دیگر "قوانین" چرا نوشته شد؟ "رسائل" چرا نوشته شد؟ "فصول" چرا نوشته شد؟ "کفایه" چرا نوشته شد؟ خوب، این درست است؛ الان هم همین است. الان هم بایستی حتماً کتاب درسی تغییر کند."
آیت‌الله خامنه‌ای از ابتدای دوران رهبری خود نسبت به "شبیخون فرهنگی"، "ناتوی فرهنگی" و این اواخر، "جنگ نرم" هشدار داده و نظراتش درباره ضرورت تغییر در کتاب‌های درسی نیز برهمین اساس است.
در این کارزار تغییرات محتوای کتاب‌های درسی، به طور مدام درخواست‌هایی از تریبون‌های رسمی مطرح می‌شود.
مثلا چند سال پیش، زمانی که تاکید بر "جنگ نرم" در ایران بسیار رواج پیدا کرده بود، محمد رضا نقدی، فرمانده وقت بسیج اعلام کرد که مطالبه اصلی این سازمان از مسئولان آموزش و پرورش، گسترش "فرهنگ شهادت" در کتاب‌های درسی دانش‌آموزان است.
او با اشاره به "جنگ نرم"، گفت که محتوای درس آموزش دفاعی که در مقاطع راهنمایی و دبیرستان آموزش داده می‌شود "خشک و کلاسیک" است و سازمان بسیج قصد دارد از طریق وارد کردن موضوع شهادت، "این کتاب‌ها را از حالت خشک در بیاورد."
همچنین سال گذشته، زمانی که بیانیه راهبردی آیت‌الله خامنه‌ای به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب منتشر شد، آیت‌الله علم‌الهدی، امام جمعه مشهد گفت که این برنامه "باید در همه جا تدریس شود."
همچنین در تازه‌ترین نمونه، محمدجواد حاج علی اکبری، امام جمعه موقت تهران در روز جمعه ۲۶ مهر گفت: "آموزش و پرورش باید اربعین را در متن‌های درسی و برنامه فرزندان ما وارد کند و در این زمینه کوتاهی نشود."
تغییرات در متون درسی ایران به حدی است که گاهی حتی صدای اعتراض مقامات حکومتی نیز به گوش می‌رسد.
غلامعلی حداد عادل، رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی که از نزدیکان رهبر جمهوری اسلامی است، چند سال پیش در این باره گفته بود که "کتب درسی گوشت قربانی نیست."
با این حال شعر خود حداد عادل که در کتاب‌های درسی دانش‌آموزان گنجانیده شده بود، جنجال آفرید. در این شعر که در ستایش زبان فارسی سروده شده بود، شهر تبریز در کنار شهرهای تهران و کابل و بخارا "ملک" زبان فارسی خوانده شده بود.
علاوه بر محتوای متون درسی، آیت‌الله خامنه‌ای بر مواد درسی نیز تاکید کرده و در جایی گفته است که در دانشگاه و مدارس، "هم مواد درسی و محتوای دروس مهم است".
این دغدغه را می‌توان در جنجالی که اخیرا بر سر رفع انحصار زبان انگلیسی از برنامه مدارس به راه افتاده به خوبی مشاهده کرد.
آیت‌الله خامنه‌ای در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۴ در جمع معلمان استان کرمان گفته بود: "ناگهان از گوشه‌ای یک نفر تشخیص داده که باید ما به کودکان دبستانی، از کلاس اول - یا حتی پیش‌دبستانی - زبان انگلیسی یاد بدهیم؛ چرا؟ وقتی بزرگ شدند، هر کس نیاز دارد می‌رود زبان انگلیسی را یاد می‌گیرد. چقدر دولت انگلیس و دولت آمریکا باید پول خرج کنند تا بتوانند این طور آسان زبان خودشان را در میان یک ملت بیگانه ترویج کنند؟"
همچنین علاوه بر تغییرات در محتوای درسی و مواد درسی، ساعات درسی نیز در این سال‌ها تغییر کرده است.
حسن ذوالفقاری، استاد ادبیات دانشگاه درباره جنجال به وجود آمده درباره حذف آثار شاعران مطرح فارسی از کتاب‌های درسی گفت: "طی ۴۰ سال گذشته ساعت درس ادبیات فارسی کم و کمتر شده تا اکنون که از شش ساعت ۵۰ سال پیش، به سه ساعت و ادبیات به دو واحد تقلیل یافته است. این کم شدن ساعت‌های تدریس بهانه برای حذف برخی درس‌ها شده است."
مسلما تغییرات اخیر بر سر تغییرات متون درسی، آخرین تغییرات در این زمینه نخواهد بود. اگر روند تغییرات با همین شتاب ادامه یابد، شاید در آینده‌ای نه چندان دور، برخی از کتاب‌های درسی رشته‌های علوم انسانی کاملا تبدیل به "بولتن‌های تبلیغاتی" حکومت شود.

 

روحانی: در نیویورک می‌توانستم تصمیم بگیرم تحریم‌های آمریکا‌ را بشکنیم

 حسن روحانی یک روز پیش گفته بود "پیامبر با کافران پیمان می بست و وقتی آنها پیمان اول را زیر پا می گذاشتند، پیمان دوم را می بست".
حسن روحانی، رئیس جمهور ایران گفته است که در جریان سفر اخیرش به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد "پیشنهادهای خوبی برای شکستن تحریم آمریکا داده شد" اما ایران این پیشنهادات را نپذیرفت.
آقای روحانی که در کرمان سخرانی می‌کرد گفته است "می‌توانستم تصمیم بگیرم که تحریم را بشکنیم و شرایط طوری بود که باید به رئیس جمهور آمریکا اعتماد می‌کردیم که کار بسیار سختی بود، شاید اگر رئیس جمهور دیگری در آمریکا بود این کار تا اول مهر ماه انجام و تمام می شد".
این برای اولین بار است که یک مقام ارشد ایران از احتمال رفع تحریم های ایالات متحده در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ خبر می‌دهد.
پیش از این گزارش هایی غیررسمی درباره ارائه طرح توقف تحریم های آمریکا در برابر بازگشت ایران به اجرای کامل تعهداتش در برجام و دائمی کردن برخی از تعهدات این توافق از سوی ایران منتشر شده بود.
گزارش های دیگری هم مبنی بر احتمال موافقت آمریکا با گشایش یک خط اعتباری برای خرید نفت ایران منتشر شده بود.
در زمان حضور آقای روحانی در نیویورک ویدئویی منتشر شد که امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، را در کنار بوریس جانسون، نخست‌وزیر بریتانیا نشان می‌داد که رو در روی رئیس جمهور ایران به او می گفت اگر نیویورک را بدون دیدار با ترامپ ترک کنید، "فرصت‌سوزی" خواهد شد.
آیت الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، که مخالف مذاکره مقام های دولت با آمریکاست اخیرا گفته است که رئیس جمهور فرانسه "یا فردی ساده است یا همدست دونالد ترامپ".

۱۶ آبان ۱۳۹۸
سازمان انرژی اتمی: از ورود بازرس آژانس به نظنز جلوگیری کردیم
سازمان انرژی اتمی ایران با انتشار اطلاعیه‌ای تأیید کرد که از ورود یکی از بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تأسیسات نظنز جلوگیری کرده است. شورای حکام در جلسه‌ فوق‌العاده‌ای که در طی روز جاری برای رایزنی درباره چهارمین مرحله کاهش تعهدات ایران در برجام پشت درهای بسته در وین برگزار می‌شود، این موضوع را هم به بحث می‌گذارد.

ورودی تأسیسات هسته‌ای نظنز. ظاهراً از ورود بازرس آژانس به این مکان جلوگیری شد
عملیات گازدهی به بیش از ۹۰۰ سانتریفیوژ از ۱۴۰۰ سانتریفوژ تأسیسات هسته‌ای نظنز از چهارشنبه ۶ نوامبر/ ۱۵ آبان آغاز شده و تا شنبه هفته‌ آینده در این مرکز هسته‌ای غنی‌سازی اورانیوم به ۴.۵ درصد می‌رسد. این اقدام بر اساس دستور رئیس جمهوری و مصوبه شورای عالی امنیت ملی ایران در چهارمین گام کاهش تعهدات ایران در برجام انجام شده است.  آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کرد شورای حکام پنجشنبه ۷ نوامبر/۱۶ آبان برای گفت‌وگو و رایزنی درباره برنامه هسته‌ای ایران در وین پشت درهای بسته تشکیل جلسه می‌دهد. همزمان خبرگزاری رویترز به نقل از دیپلمات‌هایی که نام آن‌ها را اعلام نکرده از بازداشت کوتاه‌مدت و توقیف گذرنامه یکی از بازرسان آژانس خبر داد. سازمان انرژی اتمی با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کرد:
«به طور معمول وسائل همراه تمام بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در بدو ورود به هر یک از سایت‌های هسته‌ای مورد تفتیش و کنترل قرار می‌گیرد. در ظاهر هنگام ورود این خانم بازرس تجهیزات کنترلی علامت هشدار را نشان داده است و به همین دلیل ضمن کنترل وسایل همراه بازرس از ورود او به سایت جلوگیری شده و مراتب امر به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی منعکس شد و از طرف جمهوری اسلامی ایران به آژانس اعلام شد که پذیرش قبلی این بازرس لغو شده تلقی می‌شود.»

نسرین ستوده از زندان اوین: در دوره بی‌عدالتی زندانی و غیر زندانی بودن «اهمیتی» ندارد
نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر، در مصاحبه‌ای مکتوب با یک نشریه فرانسوی در خصوص وضعیت کنونی در ایران گفته است، در دوره بی‌عدالتی زندانی و غیر زندانی بودن «اهمیتی» ندارد.
نسرین ستوده در این گفت‌وگو که پنجشنبه در تازه‌ترین شماره هفته‌نامه لوبس، چاپ پاریس، به چاپ رسیده در خصوص وضعیت زندان ۱۷ ماهه خود گفته است: «در ایران، چه داخل زندان زندگی کنیم چه در خارج از آن، همیشه محبوس هستیم […] شاید فکر کنید که اغراق می‌کنم، اما زمانی که نگرانی ما فقدان عدالت در جامعه است، داخل زندان بودن یا خارج از آن، اهمیتی ندارد
به گفته هفته‌نامه لوبس مصاحبه با وکیل مدافع حقوق بشر زندانی در ایران به صورت مکتوب انجام شده است.
نسرین ستوده در ادامه این مصاحبه گفته است: «من نمی‌توانم حسرت آزادی‌ام را بخورم، زیرا جامعه ایران چنین آزادی را تجربه نمی‌کند. تحمل کار کردن به عنوان یک وکیل زن در دادگاه‌های قضایی غیرمنصفانه، زجرآورتر از تحمل زندان است
نسرین ستوده با تاکید بر این که فضای سیاسی کنونی ایران «رادیکال» شده و مجازات‌‌ها نیز خیلی «سنگین‌تر» از قبل شده، اضافه کرده است: «در بند زنان سیاسی زندان، تعدادی از آنان به جاسوسی متهم هستند، امری که تازگی دارد
این فعال حقوق بشر همچنین در بخش دیگری از این گفت‌وگو در پاسخ به این پرسش که دلیل اصلی آخرین بازداشت او چه بوده، به امضا کردن «طومار برای درخواست یک رفراندوم درباره حکومت جمهوری اسلامی، در کنار دیگر فعالان داخل و خارج از کشور» اشاره می‌کند.
نسرین ستوده اضافه کرده است که «به عنوان یک وکیل، دفاع از چندین دختر خیابان انقلاب» را پذیرفت که معترض به حجاب اجباری در جمهوری اسلامی ایران بودند. عضویت در کمپین لگام (لغو گام به گام اعدام) نیز یکی از فعالیت‌هایی است که خانم ستوده به عنوان دلیل بازداشت خود بر‌شمرده، اما تاکید کرده که این «حق» او بوده که درباره این فعالیت‌ها با رسانه‌ها گفت‌وگو کند.
این وکیل زندانی تاکید کرده‌است: «بر اساس قانون، هیچ کدام از این فعالیت‌ها جرم نیست، اما قدرت در ایران اینها را تحمل نمی‌کند، و به خود اجازه می‌دهد کسانی را که دست به چنین فعالیتی بزنند، به صورت غیرقانونی تحت تعقیب قرار دهد
نسرین ستوده در پاسخ به این که چرا مسئله حجاب برای حکومت ایران به این اندازه بنیادین است، گفته که این سوال را باید از جمهوری اسلامی پرسید که «چرا بقای خود را با این سماجت، بر چنین اصلی بنا نهاده است
او سپس درباره هم‌بندهایش گفته که با گیتی پورفاضل، یک وکیل دیگر در یک بند است که ۷۵ سال دارد و به خاطر دفاع از قربانیان نقض حقوق بشر زندانی شده است.
نسرین ستوده اضافه کرده که خیلی از هم‌بندی‌هایش زنانی هستند که به دلیل مبارزه علیه حجاب اجباری به زندان افتاده‌اند: «ما اکنون ۴۴ زندانی زن در یک بند هستیم. یک رقم بی‌سابقه از هشت سال پیش که این بند ساخته شده است

جامعه و ضرورت قانونمندی قدرت با نگاهی به “قرارداد اجتماعی” ژان ژاک روسو
خسرو میرزایی
انسان موجودی اجتماعیست و همین اجتماعی بودن و ضرورت وابستگی شان به همدیگر بناچار ملزوماتی را می طلبد که چگونه روابط اجتماعی را سر و سامان بخشد. با رشد آگاهی اعضای جامعه و گسترش تکنولوژی و فن آوری اطلاعات و شبکه های اجتماعی گوناگون، این روابط اجتماعی و قوانین حاکم بر آن شکل پیچیده تر و گستره ی وسیع تری می یابد و باالطبع علم اجتماع و نحوه ی اداره ی جوامع تکامل و نوآوری های جدید و آگاهی بر آنها را می طلبد . بر پایه ی همین ضروریات و و نیاز به قانونمندی روابط جوامع انسانی بود که فیلسوفان، جامعه شناسان و دیگر اندیشمندان عرضه ی علم و سیاست بابررسی جوامع انسانی و تجارب حاصله ، قوانین و نظریه هایی را پایه گذاری نمودند تا از ناهنجاری ، هرج و مرج ، کشمکش و نزاع بین انسانها و جوامع انسانی کاسته شود و راه را برای پیشرفت، رفاه و همزیستی مسالمت آمیز هموار سازد. ژان ژاک روسو اندیشمند بزرگ عرصه ی اجتماع با اثر کلاسیک “قرارداد احتماعی” در راه چگونگی تعامل و کنار هم زیستن در جوامع انسانی گامی مهم وبرجسته برداشت تا ما بتوانیم بطورعملی و اجرایی در کنار هم ، قانونمند و بدون خشونت و نزاع زندگی کنیم.
در واقع “قرارداد اجتماعی” روسو سنگ بنا و راهنمایی برای جوامع انسانی است که بر طبق آن باید قبول کنیم هر جریان ، ایده یا تشکل اجتماعی – سیاسی که بتواند اکثریتی از آرای مردم یک جامعه را بخود جلب کند حاکمیت و اجرای قوانین جامعه را بعهده گیرد و بقیه هم این رأی و نظر را بپذیرند ( البته با رعایت حقوق همه ی افراد و جریان ها و اقلیت). این کثرت گرایی و احترام به رأی اکثریت به هیچ وجه قائل به انسان های ویژه یا حق وحقوق ویژه و معیارهای تبعیض آمیز و تقسیم انسان ها به حق وباطل و یا رفتارهای قیم مابانه نیست.
واضح و مبرهن است که جامعه ی ما و هر جامعه ی دیگری که عقلانیت و بهروزی و پیشرفت را سر لوحه کار خود قرار دهد نمی تواند خلاف این تجارب و اندیشه ها قدم بردارد. اگر کسانی پیدا شوند که خلاف این اصول اجتماعی اقدام کنند و یا در محافلی آموزش ببینند که انسان ها را به گروه های حق و باطل تقسیم کنند و خود را حق مطلق و انسان های خاص و ویژه بپندارند و دیگران را باطل و منحرف و وابسته به بیگانگان و از طرف دیگر بدون این که بتوانند آراء و نظرات و استقبال اکثریت جامعه را هم با خود داشته باشند در صدد تمامیت خواهی و حاکمیت بلا منازع بر جامعه باشند و به کثرت گرایی و پذیرش نظر اکثریت آحاد جامعه و و دموکراسی و انتخابات آزاد و…. هم بی اعتنا باشند ، بدون شک و بطور یقین جامعه را دچار تلاطم، خشونت و نزاع و تشنج آفرینی نموده و در نهایت به بی اعتمادی و رودررویی بی سرانجام و خانمان سوز میکشانند.
پس بیاییم به مقیاس وزن اجتماعی واقعی واستقبال وپذیرش بدون خدشه مردم ادعای سهمی از قدرت داشته باشیم و جامعه را با توسل به اهرمهای غیرقانونی یا به ظاهر قانونی به بیراهه نکشانیم.
برای عملی ساختن این قانونمندی، احساس مسولیت برای کسانیکه ناظر بر روند تبلور عملی افکار عمومی و منصه ظهور عملی آن یعنی انتخابات هستند خیلی بیشتر است که متاسفانه در جامعه ما از زمان طرح نظارت استصوابی و دست کم در دو دهه گذشته این مسئولیت به درستی انجام نشده و با انحراف از مسیر اصلی و صحیح خود، جامعه را به بن بست و ناامیدی وحشتناکی کشانده است و امروزه دیگر بر اکثریت عظیمی از مردم مسلم و مبرهن شده که عملا انتخاباتی درکار نیست بلکه نمایشی مضحکه آمیز است با هزینه های زیاد و بیشتر برای مصرف بین المللی و نشان دادن مردمسالاری دینی مورد نظر حاکمیت به جهانیان. یعنی اینکه مثلا ما هم دموکراسی داریم و انتخابات ؟!
علوم احتماعی وسیاسی گرچه عینا همانند علوم ریاضی نیست ولی باز هم چارچوب و اصول خاص خود را دارد که عدم آگاهی به ماهیت و قانونمندی آن و سد راه آن شدن با بکارگیری خشونت و بد اخلاقی سیاسی مصائب و رنج های بیکرانی برای جامعه ببار خواهد آورد.
اگر کسانی چنین بیاموزند که رأی اکثریت ( از نظر کمی نه کیفی ) برایشان ملاک و معیار نیست و دچار چنان تفسیری غیر واقع بینانه شوند که گویا فقط کیفیت نظر و آرای خاص متعلق به گروهی خاص مهم است، در واقع منکر اصول اولیه ی برابری حقوق انسان ها می شوند و چون برای مراد و مریدیهای هم فکر خودشان حق ویژه قائل اند و به غیراز نظر خود به هیچ صراط دیگر مستقیم نیستند ، جامعه را دچار خشونت و آشوب خواهند کرد. صاحبان این تفسیر و نظر علیرغم ادعاهای پر زرق و برق شان حتی به این گفته که “میزان رأی ملت است” هم ایمان و التزامی ندارند و حتی رعایت قواعد و سلوک مراد و مرید ی شان تا زمانی خواهد بود که با افکار محدودشان همخوانی داشته باشد ومنافع شان را تامین کند و لاغیر
تن روسو و سایر نظریه پردازان دموکراسی و انتخابات آزاد در گور می لرزد هنگامیکه فاصله و شکاف ظاهرا پرنشدنی میان شعار و عمل حاکمان جمهوری اسلامی را می بینند که در آن از این ایده ها چیزی جز الفاظی تهی از معنا باقی نمانده است و این روند امروزه بیش از هر زمان دیگری نمایان شده است و به نظر می رسد دوران فریب ملت فهیم ایران سرآمده است و دیگر نمی توان با وعده و وعیدهای توخالی و دروغین حاکمیت از یکسو و حتی با “تکرار” مکررات فرهیختگان جامعه از سوی دیگر به سوی صندوقهای رای کشاند. قراین و شواهد گوناگون در شرایط کنونی نشان می دهد که ملت ایران در ماههای آتی ضرب المثل آزموده را آزمودن خطاست بروشنی معنا خواهد کرد

غذاهایی که برای جلوگیری از سکته قلبی و مغزی مفید هستند

مطالعات نشان می دهد که دنبال کردن رژیم غذایی سالم خطر سکته قلبی و سکته مغزی را کاهش می دهد.
به گزارش رادیوی محلی واشنگتن WTOP، حذف یا محدود کردن چربی های ترانس (غیراشباعی)، گوشت قرمز، کاربوهیدارت‌های پالایش شده مثل نان سفید و برنج سفید، و نوشابه های شیرین، و جایگزین کردن آن ها با غذاهای سالم و مملو از ویتامین، مواد معدنی، و فیبر مثل سبزیجات، میوه، آجیل بدون نمک، حبوبات، غلات سبوس‌دار، پروتئین کم چربی، و ماهی می تواند تا حد زیادی از بیماری های قلبی و سکته جلوگیری کند.
کاهش نمک و چربی اشباع در رژیم غذایی و خوردن غذاهای غنی از سبزیجات، حبوبات، و غلات می تواند فشار خون را تا ۱۰ درجه پائین بیاورد.
خوردن چربی های خوب مثل آجیل (بدون نمک)، روغن زیتون، ماهی‌های چرب مثل ماهی آزاد، قزل‌آلا، و تُن برای سالم نگاه داشتن قلب خیلی مفید است.

سازمان عفو بین ‌الملل خواهان آزادی یاسمن آریانی شد

پوستری از سازمان عفو بین الملل با تصویری از یاسمن آریانی فعال مدنی زندانی
سازمان عفو بین الملل با انتشار فراخوانی، خواهان اقدام فوری در خصوص آزادی بی قید و شرط «یاسمن آریانی» فعال مدنی زندانی در ایران شد.
سازمان عفو بین الملل روز چهارشنبه ۱۵ آبان با انتشار این فراخوان در کانال تلگرامی خود اعلام کرد که این فعال مدنی در پی تلاش برای لغو حجاب اجباری به ۱۶ سال زندان محکوم شده و مجازات او بخشی از سرکوب گسترده زنانی است که علیه قانون تبعیض‌آمیز حجاب اجباری تلاش می‌کنند.
در این فراخوان آمده است که، مقامات جمهوری اسلامی نباید این اجازه را داشته باشند بهترین سال‌های زندگی یاسمن را، برای اینکه باور دارد زنان باید در انتخاب پوشش آزاد باشند، از او بگیرند.
این سازمان حقوق بشری از مردم و فعالان حقوق بشر سراسر دنیا می‌خواهد با امضا کردن این فراخوان این نهاد را در آزادی یاسمن آریانی، فعال مدنی و بازیگر تئاتر همراهی کنند و از مقامات ایران بخواهند او را فورا و بدون قید و شرط آزاد کنند.
یاسمن آریانی روز چهارشنبه ۲۱ فروردین توسط ماموران نیروی انتظامی در منزل پدری خود بازداشت و تنها یک روز پس از بازداشت او مادرش منیره عربشاهی نیز دستگیر و روانه زندان شد.
تشدید فشار بر کارزار چهارشنبه‌های سفید؛ مادر مسیح علینژاد احضار و مادر یاسمن آریانی بازداشت شد
حدود ۱۶ روز پس از بازداشت خانم آریانی و مادرش، مژگان کشاورز فعال مدنی و از معترضان به حجاب اجباری نیز روز پنجشنبه ۵ اردیبهشت در مقابل چشمان دختر ۹ ساله‌اش، توسط ماموران وزارت اطلاعات در منزل شخصی خود بازداشت شد.
بر اساس اطلاعات موجود، دلیل بازداشت این سه تن بزرگداشت روز جهانی زن با اهدای گل به زنان در متروی تهران بوده است.

نخست وزیر عراق به «اشتباه» احزاب سیاسی در اداره امور کشور اذعان کرد و وعده اصلاحات داد
نخست وزیر عراق روز شنبه ۱۸ آبان با اذعان به این که احزاب سیاسی در اداره امور کشور «مرتکب اشتباه» شده‌اند، وعده اصلاح نظام انتخاباتی و دیگر تدابیر لازم با هدف پایان دادن به اعتراضات چند هفته گذشته را به مردم داد.
به گزارش خبرگزاری رویترز، عادل عبدالمهدی در بیانیه‌ای گفت «احزاب و نیروهای سیاسی در هر نظام دموکراتیکی نهادهای مهمی هستند، و آنها از خود گذشتگی‌های بزرگی  نشان داده‌اند، اما آنها مرتکب اشتباهاتی هم شده‌اند.»
این اظهارات آقای عبدالمهدی در حالی بیان می‌شود که نیروهای امنیتی و پلیس عراق در تلاش هستند معترضانی که از چند روز پیش اقدام به تجمع بر روی چند پل مهم بغداد، پایتخت، و مسدود کردن آنها کرده‌اند را متفرق کنند.»
مایک پمپئو: آزادی‌خواهان در لبنان و عراق نمی‌خواهند بخشی از شبه‌نظامیان جمهوری اسلامی باشند
تظاهرات خیابانی مردمی عراق در اعتراض به عملکرد طبقه سیاسی کشور و وضعیت نامناسب اقتصادی و وجود فساد در حوزه مدیریتی از اول اکتبر (نهم مهر) آغاز شده و تاکنون حدود ۲۵۰ کشته و صدها زخمی برجای گذاشته است.

06. November 2019

اشغال سفارت آمریکا، حزب توده و حمایت جمعی از نویسندگان ایرانی از آن
پوریا ماهرویان بی‌بی‌سی

اشغال سفارت آمریکا در تهران در آبان ۱۳۵۸ و به گروگان گرفتن کارکنان سفارت در شرایطی رخ داد که تایید و حمایت بسیاری از چهره‌ها و گروههای سیاسی و فرهنگی خارج از دایره حکومت را نیز به همراه داشت.
تعداد زیادی از آنان در سال‌های بعد راهی کاملا متفاوت از حکومت را پیش گرفتند و بخش عمده‌ای از آنان در زمره مخالفان و مطرودان انقلاب اسلامی قرار گرفتند.
در این میان نامه‌های دو تشکل نویسندگان ایرانی قابل توجه است. یکی نامه تعدادی از روزنامه‌نگاران، بازیگران تئاتر و نویسندگان ایرانی که بسیاری از آنان از اعضای سرشناس حزب توده ایران بودند و عده‌ای که هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران را تشکیل میدادند.
در نامه نخست که خطاب به آیتالله خمینی با عنوان "حضور عالی آیت ‌الله عظمی، امام خمینی، رهبر آزموده و رهشناس انقلاب اسلامی ایران در تایید سیاست استوار ضد امپریالیستی آن بزرگوار" نوشته شده، ده‌ها چهره سرشناس فرهنگی و هنری با تایید اشغال سفارت آمریکا همپیوستگی خود را "با موج بزرگ و تازه جنبش رهایی‌بخش ملی ایران که با اشغال لانه فتنه‌انگیزی و جاسوسی سفارت آمریکا" اعلام کردند و نوشتند که "صف مبارزه ما همان صف واحد انقلاب به رهبری امام است و از این پس نیز، همچنان که در گذشته، نیروی اندیشه و قلم و بیان هر یک از ما وقت خدمت به خلق و انقلاب خلق و اسلامی ایران خواهد بود."

بسیاری از روشنفکران ایرانی از اشغال سفارت آمریکا در تهران حمایت کردند
این تلگرام با آنکه در آن نامی از حزب توده برده نشده و همه امضا‌کنندگان از اعضای حزب نبودند، به نوعی در ادامه نامه‌های حزب توده و در راستای سیاست‌های این حزب در ماه‌های نخست انقلاب ایران و حمایت حزب از سیاست‌ها و بیانات آیت‌الله خمینی بود که بعدها با انتقادهای زیادی از سوی گروههای سیاسی دیگر مخالف جمهوری اسلامی همراه شد.
این نامه ابتدا به امضای پنج نویسنده و شاعر عضو حزب توده رسید و آن طور که در نامه آمده ده‌ها چهره فرهنگی و هنری دیگر پس از ارسال تلگرام به قم (محل اقامت آیت‌الله خمینی) نامه را امضا کردند و بارها با تفاوت تعداد امضاهای در روزنامه‌های آن روزها منتشر شد.
محمود اعتمادزاده (به‌آذین)، سیاوش کسرایی، هوشنگ ابتهاج (سایه)، فریدون تنکابنی و محمدتقی برومند پنج شاعر و نویسنده عضو حزب توده بودند که از چند ماه پیش از ارسال این تلگرام در تقابل با برخی از تصمیم‌های کانون نویسندگان اختلافاتی جدی با هیئت دبیران کانون پیدا کرده بودند که نهایتا با انتشار بیانیهای از سوی این هیئت عضویت آنان تعلیق شد و از کانون اخراج شدند.

۱۵ آبان ۱۳۹۸
کمالوندی: تا چند روز دیگر به ۴,۵ درصد غنی‌سازی می‌رسیم
سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران جزئیات بیشتری از گام چهارم کاهش تعهدات برجامی را اعلام کرد. او گفت در آخرین ساعت چهارشنبه ۱۵ آبان گاز به سانتریفیوژها در فردو تزریق می‌شود و تا روز شنبه آینده غنی‌سازی اورانیوم به حدود ۴,۵ درصد خواهد رسید.

بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران
خبرگزاری‌های داخلی ایران، صبح چهارشنبه ۱۵ آبان اعلام کردند که براساس گام چهارم کاهش تعهدات برجامی روند گازدهی به سانتریفیوژهای فعال در سایت فردو با حضور بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی آغاز شد. سپس بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی در توضیحات تکمیلی گفت: «امروز (چهارشنبه) مخزن ۲۸۰۰ کیلویی حاوی حدود دو هزار کیلوگرم گاز هگزافلوراید اورانیوم UF6، از مجتمع غنی‌سازی نطنز به سایت فردو منتقل شد و این انتقال حدود دو سه ساعت پیش تحت نظارت بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی انجام شد.»
کمالوندی افزود: «ساعت ۱۲ امشب عملاً گاز را به سانتریفیوژها تزریق می‌کنیم و چند ساعت طول می‌کشد تا به مرحله پایداری برسد و تا روز شنبه (۱۸ آبان) که مجدداً بازرسان آژانس خواهند آمد، ما به مرحله‌ای می‌رسیم که حدود ۴,۵ درصد غنی‌سازی خواهیم داشت.»
بر اساس آخرین گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که در شهریور سال جاری منتشر شد، در کارخانه غنی‌سازی سوخت فردو ۱۰۴۴ سانتریفیوژ IR-1 در یک بال (واحد ۲) قرار داده شده است.
سایت فردو با ظرفیت حدود سه هزار سانتریفیوژ در سال  ۱۳۸۷ به عنوان مکمل سایت نطنز ساخته شد. قرار بود براساس برجام ایران به‌مدت ۱۵ سال فعالیت‌های مرتبط با غنی‌سازی اورانیوم، از جمله تحقیق و توسعه تحت نظارت پادمانی خود را صرفاً در تاسیسات غنی‌سازی نطنز انجام دهد و در سایت فردو از هرگونه غنی‌سازی اورانیوم و تحقیق و توسعه غنی‌سازی اورانیوم و از نگاهداری هرگونه مواد شکافت‌پذیر خودداری کند.
کمالوندی در این‌باره گفت: «در حال حاضر این اتفاق رخ می‌دهد که هم مواد هسته‌ای در فردو باشد و هم غنی‌سازی انجام شود.»
سخنگوی سازمان انرژی اتمی با بیان این‌که «ترجیح دادیم مواد را با توجه به فاصله جغرافیایی کوتاه‌تر و مدت زمان سریع‌تر از نطنز به فردو منتقل کنیم»، افزود: «در حال حاضر حدود ۵۰ تن گاز هگزافلوراید تولید می‌کنیم و مقداری که الان وارد فردو شد حدود دو تن است که بعداً به تدریج افزایش می‌یابد.»
علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران شب گذشته، گفت: «ما قبلاً در سایت فردو غنی‌سازی تا غنای ۵ درصدی و ۲۰ درصدی را انجام داده‌ایم. اکنون به اندازه کافی اورانیوم غنی‌شده تا ۲۰ درصد را در اختیار داریم اما اگر ذخیره‌مان تمام شود طبق برجام می‌توانیم آن را تولید کنیم.»
در پی خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام و اعمال تحریم‌های شدید مالی و نفتی علیه ایران، عملاً برجام به حالت تعلیق در آمد. ایران از طرف اروپایی توافق هسته‌ای خواست تا فروش نفت و انتقال منابع مالی به ایران را تضمین کند. کشورهای اروپایی طرف توافق هسته‌ای طی ماه‌های گذشته برای ایجاد سازوکار تبادل مالی (اینستکس) با ایران به توافق رسیدند اما اجرایی شدن این سازوکار مورد رضایت تهران نبوده است. از این رو ایران در سه گام تعهدات برجامی خود را کاهش داد.
گام نخست عبور از سقف ۳۰۰ کیلوگرمی ذخایر اورانیوم غنی‌شده ۳,۶۷ درصد، عدم فروش آب سنگین و مازاد اورانیوم غنی‌شده بود که ۱۸ اردیبهشت / ۸ مه اعلام شد. گام دوم نیز افزایش سطح غنی‌سازی از ۳,۶۷ درصد بود که ۱۶ تیر / ۷ ژوئیه اجرا شد. ایران ۱۶ شهریور / ۷ سپتامبر به‌صورت رسمی گام سوم کاهش تعهدات برجامی را با فعالیت ۲۰ سانتریفیوژ آی‌آر۶ آغاز کرد.
حسن روحانی، رئیس‌جمهوری اسلامی سه‌شنبه ۱۴ آبان/ ۵ نوامبر اعلام کرد تهران در گام چهارم کاهش تعهداتش به توافق هسته‌ای بر اساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی در ۱۸ اردیبهشت سال جاری، قصد دارد سانتریفیوژهای نصب‌شده در تأسیسات زیرزمینی فردو را گازدهی کند.
اتحادیه اروپا، فرانسه، آلمان و روسیه که همه از طرف‌های توافق هسته‌ای با ایران هستند با اعلام گام چهارم ایران در کاهش تعهدات برجامی خود نسبت به سرنوشت توافق هسته‌ای ابراز نگرانی کرده‌اند.

آیا تهران بازی هسته ای را به هم می‌زند؟


یک سال پس از بازگشت تحریم های واشنگتن علیه تهران، حسن روحانی خبر داد که در چهارمین گام کاهش تعهدات در توافق هسته‌ای برجام، گازدهی به سانترفوژهای فردو از امروز ۱۵ آبان آغاز می شود. اعلام این تصمیم، شش هفته پس از هشدار قدرت های اروپایی راجع به امکان خروج از برجام در صورت ادامه کاهش تعهدات ایران صورت گرفت و در نتیجه، ابهام در مورد آینده توافق هسته ای را فزایش داد.
پیش از نهایی شدن برجام، احتمالا هیچ یک از دولت های طرف مذاکره این احتمال را نمی داد که دولت بعدی آمریکا از توافق خارج شود. به علاوه، بعید است نمایدگان هیچ کدام از دولت های مذاکره کننده یش بینی می کرد که با خروج واشنگتن از توافق، سایرقدرت های جهانی تا این حد در اجرای تعهدات اقتصادی برجام دست‌بسته باشند.
ولی با خروج دونالد ترامپ از برجام در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ و سپس اعلام بازگشت تحریم های آمریکا علیه ایران از ۱۴ آبان همان سال، اکنون میزان صادرات نفت ایران در پایین ترین میزان از زمان جنگ ایران و عراق قرار گرفته. در خصوص میزان فعلی این صادرات اگرچه روایت های متفاوتی وجود دارد، اما در این لحظه، حتما زیر نیم میلیون بشکه است. برای فهم معنی این رقم، کافی است آن را با صادرات بدترین دورانِ پیش از برجام یعنی سال ۱۳۹۱ مقایسه کنیم -که حدود ۱ میلیون بشکه در روز بود. همه اینها نیز در شرایطی است که فشار واشنگتن بر مبادلات مالی و صادرات نفتی ایران، هنوز به نقطه نهایی خود نرسیده.
به این ترتیب، در نخستین سالگرد بازگشت تحریم های آمریکا، پرسشی پیچیده پیش روی ناظران قرار گرفته و آن اینکه حکومت ایران، در مواجهه با توافقی هسته ای که به مبادلات مالی و فروش نفت آن کمک نمی کند، نهایتا چه خواهد کرد؟ از اشارات تلویحی یا صریح تصمیم گیران ارشد حکومت ایران، چنین به نظر می آید سه گزینه ای که -تا این لحظه- بیش از سایر سناریوها مورد توجه آنها قرار گفته اند، عبارتند از "وقت کشی" (به امید تغییر شرایط)، "مذاکره با دشمن" و نهایتا، "برهم زدن بازی".

۱۵ آبان ۱۳۹۸
خانه آزادی: ایران همچنان از اینترنت آزاد بی‌بهره است
سازمان مردم‌نهاد خانه آزادی اعلام کرد که از ۶۶ کشوری که به شبکه اینترنت متصل‌اند در ۳۳ کشور آزادی شهروندان در اینترنت محدودتر شده. فقط در ۱۶ کشور جهان شاخص آزادی اینترنت بهبود یافته است. ایران همچنان جزو کشورهایی است که از اینترنت آزاد بی‌بهره‌اند. ایسلند و کانادا از بیشترین میزان آزادی در اینترنت برخوردارند.
خانه آزادی در گزارشی که چهارشنبه ۶ نوامبر/ ۱۵ اکتبر درباره آزادی اینترنت در سراسر جهان منتشر کرده است، می‌نویسد:
«مقامات کشورهای چین، ایران و عربستان سعودی و همچنین گروه دیگری از کشورها که تعدادشان رو به افزایش است، بر تلاش‌های خود برای تحریف شبکه اینترنت برای دستیابی به نتایج سیاسی دلخواه خود افزوده‌اند. بی‌تردید بازیگران بد در تلاش‌اند با مخدوش کردن شفافیت شبکه که برای برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه ضرورت دارد، نتایج انتخابات را در شبکه‌ اینترنت به نفع خود تغییر دهند.»
خانه آزادی در بخش دیگری از این گزارش با اشاره به شبکه‌های اجتماعی می‌نویسد:
«شبکه‌های اجتماعی هنگام برگزاری انتخابات فقط برای تحریف نتیجه انتخابات به کار گرفته نمی‌شوند. دولت‌ها با دسترسی به اطلاعات شهروندان و تحلیل این داده‌ها موفق شده‌اند بر نظارت خود بر شهروندان افزایش دهند.»

۱۵ آبان ۱۳۹۸
چطور اخبار جعلی را شناسایی کنیم
هرچند دور و برمان را اخبار جعلی گرفته‌اند، تشخیص اطلاعات حقیقی یا جعلی اصلا کار دشواری نیست. اخبار جعلی خیلی آسان شناخته می‌شوند.

منبع عکس:‌ ویکی پدیا
کسی که اخبار دروغ و جعلی می‌سازد اهداف مشخصی دارد. او احتمالا به دنبال اهداف سیاسی یا مالی است یا می‌خواهد وب‌سایت یا صفحه شخصی‌اش در شبکه‌های اجتماعی دیده شود. اخبار جعلی، اطلاعات دروغینی هستند که خواننده را از اخبار واقعی، مشکلات و مسائل جدی و موضوعات اساسی و مهم دور نگه می‌دارد. 
یک خبر جعلی و دروغ به سادگی به دست مردم پخش می‌شود زیرا کسانی که چنین اخباری را منتشر می‌کنند آن را به عناوین جذاب و تحریک‌کننده مزین می‌کنند. وقتی داستان یک خبر هیجان‌انگیز باشد و عناوین گیرایی داشته باشد، بسیار آسان است که به آن جذب شویم و به سادگی آن را باور کنیم. 
جاعلان خبر همچنین متوجه اخبار حساس و قابل باور توسط عموم مردم هستند. بسیاری از آنها عقاید و باورهای مردم را هدف قرار می‌دهند. اغلب ما اخباری که باورها و تعصبات مان را تائید می‌کنند باور می‌کنیم و آن را به عنوان یک خبر درست می‌پذیریم. اما اخبار دروغ نتایج مخربی دارند. مساله این نیست که ما جاهلانه یک خبر دروغ را باور کرده‌ایم بلکه اطلاعات نادرست می‌توانند زندگی افراد را تحت تاثیر قرار دهند.
چیزایی که باید بدانیم
پیش از اینکه بخواهیم راه شناسایی اخبار دروغ را معرفی کنیم، خوب است چند نکته مهم را در خبرخوانی و استفاده از اطلاعات منتشر شده در رسانه‌های خبری و شبکه‌های اجتماعی بدانید.
ابتدا لازم است که بین مطالب انتقادی و اخبار جعلی تمایز قایل شوید. مقاله یا یادداشت شخصی‌ یا تحقیقات ژورنالیستی می‌توانند خوب یا بد باشند. ما می‌توانیم با آنها موافق یا مخالف باشیم اما موافق نبودن ما با مطلبی که منتشر شده است به معنای آن نیست که آن مطلب دروغین و جعلی است. این نوع نوشته‌ها را نمی‌توان در دسته اطلاعات غلط و نادرست جای داد.
همچنین خوب است بدانید که در حال حاضر بسیاری از روایت‌های نادرست و غلط از شبکه‌های اجتماعی مجازی منتشر می‌شوند. بر اساس مطالعه‌ای که پژوهشگران در موسسه فناوری ماساچوست انجام داده‌اند اخبار جعلی و دروغ اغلب خیلی سریع در توییتر پخش می‌شوند و خلاف تصور ما که گمان می‌کنیم این اخبار توسط بات‌ها پخش می‌شوند این من و شما هستیم که به انتشار سریع‌تر آنها کمک می‌کنیم.
 اما واقعیت غم‌انگیزی که در این میان وجود دارد آن است که ما برای خرید آنلاین یک کفش وقت زیادی را صرف می‌کنیم تا کفش مناسب و احتمالا اصل بخریم اما هیچ حساسیتی نسبت به اخباری که در شبکه‌های مجازی می‌شنویم و می‌خوانیم نداریم و خیلی سریع این اخبار را باور می‌کنیم. آنچه می‌خوانیم، خوراک مغز ماست و دریافت‌های ما را شکل می‌دهد؛ پس لازم است خوراک مناسبی فراهم کنیم همانطور که این کار را برای شکم خود می‌کنیم.
دستورالعمل تشخیص اخبار واقعی و جعلی
هر خبری می‌تواند برای شما جالب باشد؛ از خبر «پیتزا برای سلامتی خوب است» تا خبر«حمله تروریستی به یک بازار کریسمس». اما پیش از اینکه تصمیم بگیرید خبری را که مهم یا جالب می‌پندارید برای دیگران بازنشر کنید، چند مساله را بررسی کنید تا از حقیقت خبر مطمئن شوید:
چه منبعی آن را منتشر کرده؟
آیا خبر در یک رسانه شناخته‌شده و معتبر و قابل اطمینان منتشر شده است؟ آیا نام نویسنده یا خبرنگار آن منتشر شده است؟ آیا این رسانه به صحت اخباری که منتشر می‌کند شناخته شده است؟ آیا این خبر یا مطلب حاوی اطلاعات کافی و جامع است؟
بررسی اطلاعات
یکی از مهم‌ترین روش‌های تشخیص اخبار جعلی آن است که ببینیم به چه منابعی اشاره دارد. چه کسی به خبرنگار گفته که خورن پیتزا برای سلامتی مفید است؟ آیا یک پژوهشگر حوزه تغذیه و سلامت آن را تائید کرده است؟ خبرنگار چگونه به این اطلاعات دست پیدا کرده است؟
بررسی گرامر و نگارش خبر
عناوین اصلی که بیش از اندازه بزرگ نوشته می‌شوند، استفاده اغراق‌آمیز از علامت تعجب و نگارش ضعیف و غلط‌های املایی نشان می‌دهند که یک خبرنگار و نویسنده حرفه‌ای آن را ننوشته است. کسانی که اخبار جعلی می‌نویسند روزنامه‌نگار، خبرنگار و نویسنده معتبر نیستند بنابراین احتمال اشتباهات ویرایشی و نگارشی در مطالب آنها بسیار زیاد است. 
بررسی عکس‌ها و تصاویر منتشر شده
کسانی که اخبار جعلی می‌نویسند در بسیاری از موارد از تصاویری استفاده می‌کنند که مربوط به مکان یا زمان دیگری است. آنها با استفاده از این تصاویر سعی در ترغیب مخاطب برای خواندن مطالب خود دارند. اگر به خبری در یک وب‌سایت شک دارید، روی تصویر آن کلیک کنید و از گزینه Search Google for this image استفاده کنید. به این ترتیب می‌توانید وب‌سایت‌هایی را که از این تصویر استفاده کرده‌اند ببینید و به محتوای اصلی مرتبط به آن دست پیدا کنید.
اگر خبر فقط در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده باشد
یک نفر در شبکه‌ اجتماعی یک عکس یا ویدیو یا خبری را منتشر می‌کند و دیگران را وسوسه می‌کند تا آن را بازنشر دهند. اما قبل از اینکه بخواهید آن را با دیگران به اشتراک بگذارید از خودتان بپرسید آیا این یک خبر واقعی است یا صرفا توسط افراد در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است؟ منبع این خبر چه کسی است و چرا باید به آن اطمینان کنم؟ تنها زمانی می‌توانید به یک خبر در این شبکه‌ها اطمینان پیدا کنید که توسط یک فرد معتبر منتشر شده باشد و حاوی اطلاعاتی در مورد خودش باشد. در شبکه‌های اجتماعی اخبار دروغ فراوانی درباره بازیگران و افراد شناخته شده در سطح جهان منتشر می‌شود. اگر می‌خواهید از صحت خبر مطمئن شوید خبر را در صفحه شخصی آن فرد دنبال کنید.
منابع:
هاروارد سامراسکول
استارت آپ

 

۱۵ آبان ۱۳۹۸
مکرون: ایران برجام را به گور می‌سپرد
چهارمین گام ایران به سمت خروج از توافق هسته‌ای با گازدهی سانتریفیوژها در تأسیسات هسته‌ای فردو رسماً آغاز شد. امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه در نخستین واکنش به این اقدام تهران، به کنایه گام چهارم ایران را «گور برجام» نامید.

امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه (عکس: آرشیو)
به گزارش خبرگزاری فرانسه، امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه چهارشنبه ۶ نوامبر/ ۱۵ آبان در پایان سفر سه روزه خود به چین در یک نشست خبری با اشاره به گام چهارم کاهش تعهدات ایران در برجام گفت:
«به گمانم ایران برای اولین بار آشکارا و بی‌پرده تصمیم گرفته است از توافق هسته‌ای خارج شود. این امر به معنای یک تحول عمیق است.»
صبح چهارشنبه ۱۵ آبان گازدهی به سانتریفیوژهای فعال در سایت فردو با حضور بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی آغاز شد. بر اساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی برای کاهش تعهدات ایران در برجام و در اجرای دستور ریاست جمهوری یک مخزن (سیلندر) ۲۸۰۰ کیلویی که حاوی حدود ۲۰۰۰ کیلوگرم گاز هگزا فلوراید اورانیوم (uf6) است تحت نظارت بازرسان آژانس بین اللملی انرژی اتمی پس از انتقال از مجتمع غنی سازی نطنز در مجتمع غنی سازی فردو قرار گرفت.
حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی همزمان با این تحولات چهارشنبه با انتشار پیامی در توییتر نوشت:
«امروز چهارمین گام ایران برای کاهش تعهدات برجامی‌اش با گازدهی به ۱۰۴۴  سانتریفیوژ آعاز می‌شود. به خاطر سیاست‌های آمریکا و متحدانش، سایت فردو به زودی به طور کامل فعالیت می‌کند.»
سایت فردو با ظرفیت حدود سه هزار سانتریفیوژ  در سال  ۱۳۸۷ به عنوان مکمل سایت نطنز ساخته شد. قرار بود ایران بر اساس برنامه بلندمدت خود، برای ۱۵ سال، فعالیت‌های مرتبط با غنی‌سازی اورانیوم، از جمله تحقیق و توسعه تحت نظارت پادمانی خود را صرفاً در تاسیسات غنی‌سازی نطنز انجام دهد و در سایت فردو از هرگونه غنی‌سازی اورانیوم و تحقیق و توسعه غنی‌سازی اورانیوم و از نگهداری هرگونه مواد شکافت‌پذیر خودداری کند.
سخنگوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، چهارشنبه با انتشار بیانیه‌ای نظارت بازرسان آژانس بر روند فعال‌سازی سانتریفیوژها در تأسیسات فردو را تأیید کرد:
«ما از گزارش‌های امروز رسانه‌ها در مورد فردو مطلع هستیم. بازرسان آژانس در ایران در محل حضور دارند و هرگونه فعالیت مرتبطی را به مقر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در وین گزارش می‌کنند.»

حاکمیت و حضور حداکثری در انتخابات
حمید خزائی
انتخابات حق مردم است. بنابراین اگر شرایط تغییر مثبتی داشته باشد و شورای نگهبان بر اساس قانون عمل کند و ردصلاحیت‌های جهت دار انجام ندهد؛ مردم از حق قانونی خود دفاع می‌کنند و پای صندوق‌های رای می‌آیند.این موارد بستگی به تصمیم گیری‌ها در سطح کلان و میزان اهمیت حضور حداکثری مردم پای صندوق‌های رای دارد. اینکه ضرورت این نوع حضور برای حاکمیت درک شده باشد، موجب می‌شود که رویکرد حساب‌شده ای در نوع ردصلاحیت‌ها و نحوه آن در پیش گرفته و مانع ردصلاحیت‌های بی‌حساب و کتاب شوند. اصلاح‌طلبان چیزی فراتر از قانون را مطرح نمی‌کنند، ما خواهان رسیدگی به صلاحیت‌ها منطبق با قانون هستیم.
چنین رویکردی به مرور با ایجاد فضا برای مردم در انتخاب گزینه‌های مطلوب حداکثری به جای گزینه‌های باقیمانده حداقلی، موجب می‌شود مردم به آینده کشور امیدوار شوند و باور می‌کنند که فضا برای استفاده از حداکثر توانایی‌های کشور فراهم است. متاسفانه طی چندین انتخابات‌ اخیر شورای نگهبان با ردصلاحیت حداکثری و جهت‌دار موجب بی‌اعتمادی مردم نسبت به حاکمیت در راستای تلاش برای بهبود و بهره‌وری از توانمندی‌ها شده است. طبیعتا این خطی عمل کردن شورای نگهبان تا هر زمان که ادامه پیدا کند این فضای بی‌اعتمادی و ناامیدی باقی می‌ماند.البته توجه داشته باشید که در فضای کنونی با وجود ناامیدی و یاس گسترده در جامعه یکی از کارهایی که باید انجام گیرد همین تغییر رویکرد است. فضای کشور در مسیری قرار دارد که این مساله هم به تنهایی نمی‌تواند راه‌گشا باشد و پس از آن باید جریان‌های سیاسی برای حضور حداکثری مردم برنامه ریزی دقیقی انجام دهند

سید جواد خویی: از نظر آیت‌الله سیستانی مردان دین و روحانیون برای امور اجرایی شایسته نیستند
سیدجواد خویی از نوادگان آیت‌الله خویی و مسئول مدرسۀ دارالعلم نجف در گفت‌وگو با شفقنا گفت: «یکی از خصایص مکتب نجف، دوری از سیاست، است، دوربودن حوزۀ نجف از سیاست به این دلیل نیست که حوزه، سیاست نمی‌داند یا چون سیاست موضوع بسیار مهم و عظیمی است و عقل فوق‌العاده ای می‌خواهد یا اینکه کسرِ شأن آن‌هاست که وارد این موضوعات شوند.
این امر به این دلیل است که نجف به تخصص خود احترام قائل است و می گوید : «… من در علوم دین و شریعت متخصص هستم و از من نخواهید کار دیگری کنم…» مانند اینکه به یک مهندس معماری بگویند مدیر آموزش‌و‌پرورش یا کشاورزی شود؛ قطعا نمی‌پذیرد و می‌گوید شغل من نیست، نجف، عقلا و شرعا تعارض می‌بیند…»؛ لذا آقای سیستانی برای مقلدین خود فتوا دارد، لاینبغی الرجال دین تصدی للامور اجرائیه و تنفیذیه: مردان دین و روحانیون برای امور اجرایی شایسته نیستند… .
آقای سیستانی قائل به ولایت انسان بر خود است و می‌گوید: «کسی ولایت بر من ندارد؛ مگر دلیل بیاید»؛ مثلا اسلام می‌گوید [که] پدر ولی توست؛ اما، اگر برای این ولایت دلیل نداشته باشم و تو نتوانستی دلیل بیاوری، ولایت جعلی است و اصل ولایت ثابت نمی‌شود… .
آقای ثانی می‌گوید «ولایت نکاح النفس»… . میرزای نائینی می‌گوید «ولایت امه» که همان شورا و پارلمان است… ؛ ولی آقای خمینی قائل به «ولایت فقیه» است.
مکتب نجف به ما یاد داد که با عمل، تبلیغ تشیع کنیم، من مثال عملی می‌آورم، در حال حاضر ۴۰ کیلومتر مانده به مکه و مدینه نوشته شده لایجوز، یعنی هرمسیحی نمی‌تواند وارد مکه و مدینه شود، هرمسیحی نمی‌تواند وارد حرم امام رضا(ع) شود؛ اما مسیحیان وارد حرم امیرالمومنین (ع) می‌شوند؛ امیرالمومنین (ع) بعد از پیغمبر اکرم (ص) …نزد ما، اولین شخصیت جهان تشیع است؛ پس از ورود مسیحیان به حرم امام علی(ع)، نه کسی اعتراض می‌کند و نه کسی عکس العملی نشان می دهد و این امر نشان‌دهندۀ این است که در نجف با وجود اختلاف میان ادیان، گفت وگو و احترام جا افتاده است.
ما این عقیده را نداریم که رئیس دولت سُنی یا مسیحی باشد، می‌گوییم هرکسی هست، عدالت را اجرا کند؛ اگر عدالت را اجرا کرد، شیعه [و] سنی و مسیحی متدین ذی‌نفع هستند [و] باید در حقوق و واجبات در نهادهایی که تقسیم می‌کنند، مساوات وجود داشته باشد

کارشناس نیستم؛ کارشکن‌ام!
محمدجواد اکبرین
رهبر جمهوری اسلامی دیروز درباره سیاست‌های اقتصادی کشور رهنمود داد و گفت: «بنده اقتصاددان نیستم، اما این حرف اقتصاددان‌ها است».
اگر حرف اقتصاددان‌ها مهم است ۱۵مرداد پارسال، ۳۸ اقتصاددان به دولت نامه نوشتند و در آن نامه از «کوتاه کردن دست نهاد‌های غیرپاسخگو/خروج تمامی بنگاه‌ها و نهاد‌های نظامی از فعالیت‌های اقتصادی/و عدم انسجام و بی‌ثباتی در موضع‌گیری‌های داخلی در برابر تنش‌های خارجی» نوشتند.
یک هفته بعد (۲۲مرداد۹۷) رهبری هم نامه آنها را تایید کرد اما به روی خودش نیاورد که بزرگترین «نهاد غیرپاسخگو» که در آن نامه آمده بود نهاد رهبری است. کسی که به بهانه دور زدن تحریم‌ها، دست «بنگاه‌ها و نهاد‌های نظامی» را باز گذاشت تا به یکی از بزرگترین مراکز قاچاق و پولشویی تبدیل شوند شخص اوست. یکی از عوامل «بی‌ثباتی در موضع‌گیری‌های داخلی در برابر تنش‌های خارجی» نیز مواضع غیردیپلماتیکِ اوست. خودش در ۱۹بهمن۹۱ گفت «من دیپلمات نیستم». ۱۱اردیبهشت۹۸ گفت «مسئله‌ی کنکور را من مطرح کردم. البتّه من واقعاً کارشناسِ این قضیّه نیستم». دیروز هم گفت «بنده اقتصاددان نیستم».
مشکل اینجاست که ۳۰سال است سرنوشت همه چیز به تشخیص کسی گره خورده که خودش می‌گوید نه دیپلمات است نه اقتصاددان نه کارشناس آموزش.
۶دی۹۶ گفت: «نمی‌شود که انسان یک دهه همه‌کاره کشور باشد، بعد یک دهه بعدی تبدیل شود به مخالف‌خوان کشور». اتفاقا نمی‌شود که انسان یک دهه نظرش به نظر دولتی نزدیک باشد و منتقدانِ آن دولت را بی‌بصیرت بخواند و بعد از سالها وقتی پیش‌بینی همان منتقدان محقق شد مدعی باشد! نمی‌شود که انسان سه دهه والیِ مطلق یک کشور و سیاستگذار اصلی نظام باشد ولی برای هزینه‌ی طبیعی اجرای همان سیاست‌ها از دولت‌ها طلبکار باشد. نمی‌شود که کسی طی نزدیک به ۳۰سال رهبری‌اش حتی یکبار در برابر پرسش‌های مطبوعاتی و خبرنگاران حاضر نشود اما دعوت به پاسخگویی کند. نمی‌شود کسی تک‌تک انتخاب‌های مردم را با «دخالت مطلقه»اش کم‌اثر کند اما تقصیر بحران اقتصادی را گردن دشمن خارجی و ناتوانی دولت‌ها بیندازد.
مشکل اینجاست که رهبری هر قدر که «کارشناس» نیست به همان اندازه «کارشکن» است

۱۵ آبان ۱۳۹۸
اقلیم کردستان از خواسته‌های معترضان عراقی حمایت کرد
در نشست مشترک رهبران سیاسی اقلیم کردستان و رئیس جمهوری عراق از خواسته‌های معترضان عراقی پشتیبانی شد اما نگرانی‌ها از اصلاح قانون اساسی کشور نیز ابراز شد. کردها از آن بیم دارند که با اصلاحات جدید حقوق آن‌ها نادیده گرفته شود.

دیدار رهبران سیاسی اقلیم کردستان و برهم صالح، رئیس جمهوری عراق در اربیل
نچیروان بارزانی رئیس اقلیم کردستان و رهبران احزاب اصلی این منطقه سه‌شنبه ۱۴ آبان / ۵ نوامبر با برهم صالح رئیس جمهوری عراق که خود کرد است برای دستیابی به یک موضع واحد کردی در قبال تحولات اخیر این کشور و اعتراضات عمومی دیدار کردند.
این دیدار برای رهبران کرد از آن رو اهمیت دارد که اصلاحات در قانون اساسی بیش از پیش محتمل می‌شود.
مسرور بارزانی، نخست‌وزیر و ریواز فایق، رئیس پارلمان اقلیم کردستان نیز در این نشست شرکت داشتند.
پس از این جلسه، نچیروان بارزانی در نشست خبری گفت بحث و گفت‌وگوها «شرایط فعلی عراق و چگونگی برخورد اقلیم کردستان با آن» را در بر گرفت.
بارزانی گفت: «همه حاضران موافقت کردند که از مطالبات مشروع معترضان کنونی عراق مانند ارائه خدمات، شفافیت و خدمات بیشتر به همه عراقی‌ها حمایت کنند. ما همچنین گفتیم که کردستان باید دارای موضعی مشترک باشد. با این کار، منظور ما حمایت از سایر نیروهای [سیاسی] عراقی است، زیرا همه ما مسئولیتی در قبال مسائلی داریم که عراق امروز از آن‌ها رنج می‌برد.»
نچیروان بارزانی همچنین از «صبر عمومی» در اجرای اقدامات سخن گفت و افزود: «رهبری کنونی [عراق] یک سال مسئولیت داشته است و این زمانی کافی برای پاسخگویی آن‌ها نیست.»

تاریخ مصرفِ بصیرت
محمدجواد اکبرین
اوضاع عراق خیلی پیچیده است؛ اما هر چه هست به نفع ایران نیست. یک ماه و نیم پیش «مقتدی صدر» را به دیدار رهبری بردند و با او عکس یادگاری گرفتند. اعتراضات عراق که شروع شد نمی‌دانستند با آن عکس یادگاری چه کنند؛ چون مواضع صدر در عراق نقطه مقابلِ مواضع رسمی ایران بود. فردای آن دیدار، کیهان (که مدیرش منصوبِ رهبری است) در سرمقاله‌ی ۲۰ شهریور۹۸ نوشت: «حضور مقتدی صدر در کنار رهبر معظم انقلاب حاوی پیام مهمی است/صدر سر بزنگاه‌ها درست تشخیص داده و خوب عمل می‌کند/اگر دقت کرده باشید، در این دیدار نیز سرداران سلیمانی و سلامی حضور داشتند! دیدار رهبران مقاومت یکی پس از دیگری با رهبر انقلاب…»
تنها چند هفته بعد و با آغاز اعتراضات عراق و شعارهای معترضان علیه ایران، سردار سنایی‌راد، مسئول بازرسی دفتر عقیدتی سیاسی فرمانده کل قوا در خبرگزاری سپاه نوشت: #اعتراضات_عراق⁩ در پاره‌ای موارد با شعار‌هایی در ضدیت با ایران اسلامی همراه شد/فرصت‌طلبی برخی بازیگران داخلی مثل جریان سائرون” برای قبضه قدرت و استفاده ابزاری از معترضان بی‌تأثیر نبود».
مشکل اینجا بود که رهبر جریان “سائرون”، همان «رهبر مقاومت» بود که حضورش در کنار رهبری قرار بود «پیام مهمی» داشته باشد!
معترضان عراقی خواستار سقوط دولت بودند و رسانه‌های حکومت ایران این اعتراضات را فتنه خواندند. نخست‌وزیر عراق هم اعلام کرد که کناره‌گیری نمی‌کند و با برگزاری انتخابات زودهنگام نیز مخالفت کرد. اما مقتدی صدر دیشب در پیامی به نخست‌وزیر نوشت: «گمان می‌کردم درخواستِ انتخابات زودهنگام از تو احترامت را حفظ می‌کند، حالا که اینجور است با کمک فراکسیون‌های پارلمان عزلت می‌کنیم». همزمان نماینده رهبری در کیهان، در یادداشت امروزش نوشت: «تمامی اسناد و شواهد موجود به وضوح حکایت از آن دارند که فتنه اخیر در عراق از سوی سفارتخانه‌های آمریکا و عربستان مدیریت می‌شود». کیهان البته توضیح نداد که الان «رهبر مقاومت»شان هم با سفارتخانه‌های آمریکا و سعودی همدست شده یا نه؟
اینکه اعتراضات عراق راه به کجا می‌برد موضوع این یادداشت نیست؛ نکته این است که تاریخ مصرف بصیرتِ رهبری و همراهانش اگر در داستان احمدی‌نژاد حداقل ۴ سال اعتبار داشت، در این ماجرا به ۴ هفته هم نکشید.

ایتالیا کلیه پروازهای شرکت هواپیمایی ایرانی ماهان ایر را ممنوع اعلام کرد
مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا اخیرا از ایتالیا خواسته بود تا مانع ورود هواپیماهای ماهان ایر به این کشور شوند و دولت ایتالیا نیز به ماهان ایر برای متوقف کردن پروازهایش به شهرهای رم و میلان ۴۵ روز مهلت داده و اعلام کرده است که از تاریخ ۱۵ دسامبر (۲۴ آذر) کلیه پروازهای این شرکت به ایتالیا متوقف می‌شود.
بنا به گزارش روزنامه لا استامپا، این تصمیم بیانگر ایجاد تغییراتی در سیاست خارجی ایتالیا در قبال ایران است.
آمریکا می‌گوید شرکت ماهان ایر که به ظاهر شرکتی غیرنظامی است، تسلیحات نظامی منتقل می‌کند و با نیروی قدس سپاه پاسداران همکاری دارد. ایالات متحده ماهان ایر را در لیست تحریم‌های خود قرار داده‌است .
پیش از ایتالیا، دولت‌های آلمان و فرانسه ورود هواپیماهای شرکت هواپیمایی ماهان ایر را به این کشورها ممنوع کرده بودند.
وزیر خارجه آمریکا: اطمینان دارم ایتالیا در مورد توقف پروازهای ماهان «تصمیم درستی» خواهد گرفت

آزادی ازنوع فاشیستی..!
حسن ماکیانی
فاشیسم اسطوره‌ای مرموزاست که ازغریوجمعیت وموج تظاهرات وغلغله سرودها، ولوله آهنگ‌ها ورنگ‌ها وشعارها مایه می گیرد و بایستی هیجانی کاذب همواره درروح مردم به وجودآید و آنان را هراز چندگاهی برانگیزد و درمیانشان شوروجذبه ای بیافریند و آموزه های آنان به مثابه یک بیماری واگیرداردرهمه اقشاروطبقات جامعه چنگ بیاندازد. آزادی دریک نظام فاشیستی نمی تواند جایگاهی داشته باشد.
قرائت فاشیستی ازامرآزادی، قرائت های دیگر از آزادی را نمی پذیرد و تنها آن نوع آزادی را می پسندد که توسط پیشوا و یا حاکم حکومت تعریف شده ودراختیارمردم قراربگیرد و درواقع این حاکم است که تعیین می کند حوزه های آزادی تا کجا بایستی باشد.
موسولینی می گوید:«یگانه آزادی که می تواند حقیقی باشد، آزادی حاکمیت و آزادی فرد درون حلقه حاکمیت است … و آزادی برای فرد درجهت هدف های حاکمیت است» (وینسنت اندرو، ایدئولوژی های مدرن سیاسی). آزادی ازنوع فاشیستی، به این مفهوم است که هرآزادی که حاکمیت تشخیص داد که می تواند سعادت بخش انسان ها باشد، همان بایستی به مرحله اجرا درآید و به غیراز آن دیگرهیچ نوع آزادی مفهوم ورسمیت ندارد. و دراین نوع تفکر فقط آزادی عمل حاکمیت معنی دارد ودراصل استثماره کننده آزادی، خودحاکمیت فاشیستی است.
تفکر فاشیستی آزادی های را قالب بندی کرده وبه مردم ارائه می دهند، تامردم نیز درآن چارچوبه ها حرکت کنند، و آزاد خواهند بود تا درراستای برآورده ساختن تفکرات فاشیستی از گفتارو کرداری که مورد تایید است استفاده کنند. تفکر فاشیستی برآن است که هرقدر حاکمیت نیرومندترگردد، آزادی عمل اوگسترده تر باشد، ومردم نیزمی توانند هرآنچه را که از طرف حاکمیت آزادشمرده شده است، انجام دهند و نه آنچه را که خود می پندارند و در راستای آزادی‌های سه گانه یعنی آزادی بیان، آزادی اجتماعات، آزادی زیستن است.

علم اندیشیدن
The Science of Thinking
چکیده:
رشد و توسعه یک جامعه رابطه‌ی مستقیم با سطح آگاهی و دانش افراد جامعه دارد. آگاهی و دانش از بخش‌‌ها و لایه‌های گوناگون تشکیل می‌شوند که هر یک در بستری متناسب با تاریخ جامعه از توسعه‌ معینی برخوردار است. با تفکیک مفاهیم علم و دانش۱ متوجه می‌شویم که هرچه یک جامعه‌‌ علمی‌تر می‌شود به‌همان میزان نیز به همآهنگی و توان بیشتری دست می‌یابد. روندی که امکان ارتقاء به عالی‌ترین سطح را دارد. یکی از تاثیرگذارترین امکانات برای این روند برپائی علمی میان‌رشته‌ای به نام ’علم اندیشیدن‘ است که ما را با خود، عملکرد جمع و شیوه‌ی بهبود رابطه میان این‌دو آشنا می‌کند.

Bis 30. Oktoberr 2019