اگر
پرونده
مذاکره با
آمریکا را ورق
بزنید به یک
نام پرتکرار
میرسید،
نامی که در
روایتهای
مختلف منتشر
شده از
مذاکرات
محرمانه ایران
و آمریکا
مشترک است،
علیاصغر
خاجی که بهتازگی
از ماموریت
چین به کشور
بازگشته در
محافل دیپلماتیک
بینالمللی
بهعنوان
دیپلمات
مرموز ایران
شناخته میشود
که دو پرونده
مهم محرمانه
ایران را
سرپرستی
کرده؛ دیدار
محرمانه با
مقامات
آمریکا در عمان
و به مذاکره
با ناتو.
خاجی
در گفتوگو با
همشهری برای
نخستینبار
از این دو
پرونده و نیز
مشکلات بانکی
ایران و چین
بهخصوص بر سر
FATF سخن گفته
که مشروح آن
را در ادامه
میخوانید.
در
حوزه تحریمها
موضوعی که
مطرح میشود
این است که
ایران در قبل
از برجام به
چین نفت میفروخت
اما چینیها
با مشاهده
شرایط
استیصال
ایران اجناس و
کالاهای
بنجل و به درد
نخور را به
ازای پول نفت
به ایران میفروختند
و این ذهنیت و
بدبینی نسبت
به چین بین
افکار عمومی
ایران وجود
دارد.
نه
اینطور که شما
اشاره کردید
نبوده است،
بالاخره هر
شرایطی ویژگیهای
خاص زمانی و
مکانی خود را
دارد اولا ما
در همان مقطع
تحریم نفت صادر
میکردیم
شاید حدود ۴۳۰هزار
بشکه صادرات
نفت ما به چین
بود درحالیکه
کل صادرات نفت
ما حدود یک
میلیون بشکه
بود یعنی
تقریبا نیمی
از نفت ایران
به چین صادر
میشد و این
طبیعتا دریچه
خوبی برای
ایران در دوران
تحریم بود و
قیمت هم
براساس نرخ
بینالمللی
تعیین میشد،
موضوع دیگر
این است با
توجه به اینکه
در آن مقطع
سوئیفت
همکاری نمیکرد
و همکاری
بانکی وجود
نداشت یک
مکانیزم بانکی
خاصی بین
ایران و چین
تعبیه شد که
درآمدهای
فروش نفت و
سایر کالاها
مثل مواد
پتروشیمی در
آن حساب
نگهداری میشد
و با توجه به
اجناسی که
ایران میخرید
یا پروژههایی
که ایران
داشت، پول آن
پرداخت میشد،
جنس را چین
انتخاب نمیکرد
که بنجل بدهد
تأکید میکنم
انتخابگر
کالا و جنس
طرف ایرانی
بوده، واقعیت
امر هم این
است شناخت ما
از چین کامل و
به روز نیست
چین یک کشوری
است که نامش
را کارخانه
دنیا گذاشتهاند؛
هرچه بخواهید
در چین تولید
میشود، چین ۵۵۰میلیارد
دلار با
آمریکا تبادل
تجاری دارد که
۳۷۵میلیارد
دلار توازن
تجاری به نفع
چین است و ۵۶۰یا
۵۷۰میلیارد
دلار با
اتحادیه
اروپا تبادل
دارد آیا تاکنون
شنیدهاید
جنس آشغال از
چین به اروپا
یا آمریکا
صادر شده
باشد؟ مهم این
است خودتان چه
چیزی انتخاب
کنید، در چین میتوانید
یک پیراهن
بخرید ۱یوان
یک پیراهن هم
هست ۱۰۰دلار. پس
انتخاب تجار
ما است که
اشکال را در
رابطه با چین
ایجاد میکند.
به
سیستمی اشاره
کردید برای
تبادل بانکی،
آیا این سیستم
در شرایط خروج
آمریکا از
برجام هم میتواند
کار کند؟!
متأسفانه
مشکلات بانکی
ما با چین
باقی ماند، دلیلش
هم این بود یک
سری از کارها
نیاز به سازوکارها
و تعریف جدید
داشت مشکلاتی
که ما در FATF
داشتیم و
فشاری که
آمریکا به
بانکهای
چینی وارد و
تهدید میکردند
باعث شد بخش
زیادی از
مشکلات بانکی
باقی بماند.
در دوره جدید
هم با توجه به
اینکه چینیها
علاقهمند
هستند همکاریهای
دوجانبه
ایران و چین
ادامه پیدا
کند و اعلام
کردند از
تحریمهای
یکجانبه
آمریکا پیروی
نخواهند کرد
انتظارمان
این است در
چارچوب ۱+۴
مکانیسمهایی
را طراحی کنیم
که مشکلات
بانکی ما با
چین کاهش پیدا
کند و تجارت
دو کشور تسهیل
شود و اتباع ما
در چین کمتر
اذیت شوند. با
توجه به
مشکلات FATF
ما شاهد بودیم
دانشجویان و
تجار ما
مشکلاتی داشتند
و امیدواریم
طی تدابیری که
دوستان چینی،
روس و اروپاییها
بهعنوان
بسته اقتصادی
به ایران
ارائه میدهند
این مشکلات
قبلی برطرف
شود. آقای
ظریف اخیرا در
مجلس اعلام
کرد روسیه از
ایران خواسته FATF
را اجرا کند و
بعد هم از چین
نام برد، ۳هفته
قبل هم بانک
مرکزی چین
ایران را با
ریسک بالا
اعلام
کرد.چینیها
همیشه این بحث
را با ما مطرح
میکردند که
مشکل FATF مطرح
است، چین عضو FATF
است و سال
آینده ریاست
دورهای آن را
عهدهدار
خواهد بود،
چین خود را
موظف میداند
مصوبات FATF
را رعایت کند
و در لیستهایی
که بانکهای
چینی در
اختیار
داشتند و
براساس آن
برای اتباع
ایرانی
مشکلاتی
ایجاد میکردند
به لیست سیاه FATF
استناد میشد.
حتما وضعیت ما
در FATF روی
همکاری بانکهای
چینی با ما
تأثیر میگذارد
حتی یادم است
ما چندین بار
از چین خواستیم
در جلسات FATF
از ما حمایت
کند چینیها
این کار را
کردند و در
نشستهای FATF
برای خروج
ایران از لیست
سیاه صحبت
کردند اما بهصورت
خصوصی به من
میگفتند ما
این را گفتیم
اما به این
معنی نیست بتوانیم
با شما کار
کنیم، باید از
لیست سیاه خارج
شوید.
پس
از برجام
روابط دو کشور
به چه سمتی
رفت؟
در
مقطع بعد از
برجام همکاریهای
مان با چین
گسترش پیدا
کرد و عمده
رفتوآمدها
و افزایش
همکاریها به
بعد از برجام
بر میگردد.
برجام کمک
خوبی بود تا
موانع راه
همکاری بین
ایران و چین
برداشته شود،
چین خود را
مقید میدانست
که قطعنامههای
سازمان ملل را
اجرا کند.
بهعنوان
نمونه بخواهم
بگویم از ۴۲۰هزار
بشکه به ۶۵۰هزار
بشکه رسیدیم،
در سال ۲۰۱۷
حدود ۳۷/۴میلیارد
دلار حجم
روابط تجاری
داشتیم که حدود
۲۰/۴درصد
نسبت به ۲۰۱۶
افزایش داشت.
پس دوران
برجام دوران
گسترش فراگیر
روابط با چین
بود.
الان
صحبت این هست
که مشتریهای
نفت ایران در
ماه آینده
سفارش خرید
دادهاند یا
نه! اطلاع
دارید چین
سفارش داده؟
چین
در ۶ ماهه اول
سال کاهش
چشمگیری در
خرید نفت
نداشته اما در
۶
ماهه دوم سال
میلادی بعضی
ماهها
برداشت بالا
میرود و برخی
ماهها پایین
میآید.
فکر
میکنید کاهش
دهند؟
احساس
میکنم چینیها
در حال بررسی
هستند و اینکه
چگونه روش کار
با ایران را
اعلام کنند و
امکان دارد
نوسانی پیش
بیاید اما به
این معنی که
تصمیمی گرفته
شده باشد
نیست.
شایعهای
بود که چینیها
در دریای
جنوبی ایران
مشغول
ماهیگیری هستند.
ماجرا چه بود؟
طرف
قرارداد
ایران اصلا
چینی نیست،
شرکتهای
صیادی ایرانی
هستند، چین با
ایران قراردادی
ندارد اما آن
شرکتها
احتمالا با
طرف ثالثی که
میتواند
چینی باشد
قراردادی
دارد و
متأسفانه به
شکل دیگری
منعکس شد
درحالیکه
شرکتهای
ایرانی بعضا
با کشتیها و
ملوانان چینی
همکاری دارند
بنابراین اگر
مشکلی وجود
دارد از بین
شیلات و شرکتهای
ایرانی است.
قرارداد
ایران و چین
در حوزه
بازطراحی
رآکتور اراک
در چه مرحلهای
است؟
چینیها
همکاری خوبی
با ما داشتند
و هنوز ادامه
دارد، چند فصل
از همکاری
داشتیم، یک
فصل بازتعریف
مفهوم کار
رآکتور آب
سنگین اراک
بود، این مرحله
با نشستهای
مشترک و
قراردادها
مرحله مفهومی
کار به انجام
رسیده، مرحله
بعد فراوری و
تولید سوخت است
که آن هم گفتوگو
بین دو طرف
ادامه داشت،
چین و آمریکا
طرف همکاری
ایران بودند
اما با خروج
آمریکا از برجام
انگلیس
جایگزین شد و
در هر صورت
مذاکرات بین
سه طرف ادامه
دارد.
شایعهای
مطرح بود که
چین اموال
ایران یا
ایرانیان را
بلوکه کرده
است ماجرا از
چه قرار بود؟
هیچ
اموالی از
ایران در چین
بلوکه نشده
است.
ایرانیان
چطور؟
نه
این هم صحت
ندارد.
پس
ماجرا چه بود؟
ما
یک حسابی در
چین داریم که
پول فروش
اقلام ایرانی
اعم از نفت و
پتروشیمی و...
به آن حساب میرود
و از آن حساب
هم به
فروشندگان
اقلام به ایران
پرداختی صورت
میگیرد. هیچ
وقت این قاعده
مشکل پیدا
نکرده و هیچ
وقت موردی
نبوده بگویند
این پول باید
بماند تا
تکلیفش مشخص
شود نه در
مقطع تحریم و
نه بعد از آن.
پس
موضوع حساب
ایرانیان چه بود؟
ما
یک مشکل حساب
بانکی با چینیها
داشتهایم؛
فرض کنید حساب
برخی اتباع
ایرانی بسته شده
این حساب فرد
بوده نه حساب
تجاری و
دولتی، بعد هم
قرار چینیها
بر بلوکه کردن
نبوده اعلام
میکردند تا
این موقع
توضیحاتتان
را بدهید یا
حسابتان را
ببندید.
به
سراغ برجام
برویم، بعد از
خروج آمریکا
از برجام فکر
میکنید چه
شود؟ ایران در
برجام بماند؟
تعهداتش را
کاهش دهد؟
بسته اروپا به
درد بخور
خواهد بود؟
ما
دیپلماتها
میگوییم
باید خوش بین
بود و امیدوار
به آینده، من
امیدوارم
برجام بتواند
به حیات خودش
ادامه بدهد و
به پیش برود
تا یک تجربه
موفقی در
روابط بینالملل
و صحنه بینالمللی
باشد چون میتواند
الگوی حل
مشکلات دیگر
جهانی باشد.
من اینطور
پاسخ میدهم،
نمیخواهم
وارد جزئیات
شوم این را میگویم
که برجام یک
ضرورت بود، تا
بتوانیم از آن
فضا و شرایط
خارج و وارد
مرحله جدید
شویم، این
ضرورت را هم
ما حس میکردیم
هم طرف مقابل؛
یک نیاز مشترک
و متقابل که
این متقابل
بودن باعث شد
انرژی زیادی
برای نزدیک
شدن دیدگاه
طرفین گذاشته
شود و یک بازی
برد برد بهدست
بیاید.واقعیت
این است
آمریکا نقش
اساسی داشت در
برجام و رفتنش
از برجام و
نادیده گرفتن
برجام توسط
دولت جدید
آمریکا یک
مشکل ایجاد
کرده است و کسی
نمیتواند آن
را کتمان کند
اما سؤال این
است آیا برجام
بدون آمریکا
میتواند
ادامه حیات
بدهد یا نه. من
معتقدم اگر طرفهای
ذیربط همان
اراده قبلی و
قوی را با
جدیت و بدون حضور
آمریکا داشته
باشند برجام
میتواند
ادامه حیات
بدهد، به لحاظ
سیاسی برجام
هیچ مشکلی ندارد
و الان یکی از
چالشهای مهم
آمریکا و
اروپا برجام
است، با روسیه
و چین هم
همینطور،
آمریکا فکر
نمیکرد
درچنین
انزوایی قرار
بگیرد که حتی
اروپا حاضر
نباشد با او
همراهی کند،
در شورای
امنیت هم که
قبلا اشاره
کردم. جامعه
بینالمللی
هم همینطور
است، فقط
آمریکا و دو
سه کشور هستند
که از اول هم
موضعشان مشخص
بود، یادتان
نرفته وزیر
خارجه یکی از
این کشورها با
هواپیما عازم
شد تا جلوی
توافق را
بگیرد یا
اسرائیلیها
چقدر صحنهسازی
و سناریو
پردازی کردند
اما دیدید
نتیجهای
نداشت، آنچه
باقی میماند
این است ما در
زمانی که
تعهداتمان را
انجام میدهیم
بتوانیم از
دستاوردهای
برجام
استفاده کنیم.
کشورهای
اروپایی یک مشکلاتی
در این زمینه
دارند، نظام
اقتصادی اروپا
را همه
میشناسیم که
دولتی نیست و
بخش آزاد است،
اگر اروپا
بتواند با کمک
روسیه و چین
یک بسته
مشترکی را
بدهند که ما
حداقل هایمان
حفظ شود میتوانیم
از این گردنه
عبور کنیم.
فکر
میکنید بعد
از ترامپ رئیسجمهور
بعدی آمریکا
به برجام
برگردد؟
یک
زمانی که
اوباما روی
کار آمد شعار
حل و فصل پرونده
هستهای را
داشت و آنقدر
جلو رفت که
اروپاییها
نگران شدند
نکند آمریکا
بدون حضور
آنها با ایران
توافق کند،
بنابراین به
اوباما اخطار
دادند، دوره
اول خانم
کلینتون وزیر
خارجه بود، من
فکر میکنم او
آن همراهی
کاملی که لازم
بود را با اوباما
نداشت، در آن
مقطع ما هم
آمادگی
نداشتیم چون
اعتماد هم
نداشتیم، از
زمانی که کری
وزیر خارجه
آمریکا و
چارلز هگل
وزیر دفاع این
کشور شدند همه
کسانی که
آمریکا را میشناختند
گفتند این تیم
کار با ایران
است. واقعیت
این بود کری
قبل از اینکه
وزیر خارجه
شود رئیس
کمیسیون
سیاست خارجی
سنا بود بهدنبال
حل و فصل
موضوع هستهای
بود، وقتی این
تیم آمد تلاشی
شد که جلو
برویم، باز میگویم
یک ضرورت بود
ما حتما در
همان مقطع هم
به آمریکا در
مسائل بانکی
انتقاد
داشتیم ولی در
عین حال پیش
رفتیم، الان
در وضعیتی
هستیم که پمپئو
وزیر خارجه
است، بولتون
مشاور امنیت
ملی شده و
ترامپی که یک
عمر علیه
ایران شعار
داده در راس آنان
است. این تیم
ضدایرانیترین
تیمی است که
میتوانست
روی کار
بیاید، دیگر
بدتر از
اینکه نمیشود،
لابی این تیم
هم نتانیاهو
است و یک کشور منطقه
ما.بنابراین
شرایط بعد از
ترامپ حتما به
سیاهی زمان
ترامپ نخواهد
بود مهم این
است از این
مقطع عبور
کنیم، وقتی
عبور کردیم
مهم نیست چهکسی
میآید مهم
این است ما از
این سیاست
موسوم به فشار
حداکثری عبور
کنیم. البته
بگویم ترامپ
هم متوجه شکست
سیاستهایش
خواهد شد؛
زمان همهچیز
را روشن خواهد
کرد.
به
علاقه آمریکا
برای مذاکره
اشاره کردید.
این علاقهمندی
از کی شروع
شد؟ گزارهها زمانی
را نشان میدهد
که شما مسئول
مذاکره با
آمریکا در
عمان بودید.
مایل
نیستم به این
سؤال پاسخ
بدهم.
تاجایی
که ممکن است.
تا
الان صحبت
نکردهام
علاقه هم
ندارم،
بگذریم.
اما
دیگران روایتهای
خود را داشتهاند.
یک
سری مطالب
نیاز به گذشت
زمان دارد،
دنیا قانونی
دارد که
اسنادی که ۳۰
سال از عمرش
گذشته باشد و
به امنیت ملی
ربط نداشته
باشد قابل
انتشار است،
برجام هنوز در
جریان است.
آقای
صالحی نوشتهاند.
ماجرا
این بود
اوباما وقتی
روی کار آمد
من در بروکسل
سفیر بودم. با
آقای سولانا
مشغول کار بودیم
و من مسائل
هستهای را
دنبال میکردم.
آقای اوباما
یکی از مواضع
اصلیاش حل و
فصل مسئله
هستهای
ایران بود،
اوباما روی
این سیاست
تأکید داشت،
بعد از مدتی
از طرق مختلف
سعی میکرد
این پیام را
به ما منتقل
کند که آمادگی
چنین مباحثهای
را دارد. در آن
مقطع خانم
کلینتون با
رئیس جمهور
همراهی نمیکرد.
وقتی که
اوباما آقای
کری را انتخاب
میکند و میخواسته
با او صحبت
کند کری به
اوباما گفته
من یک مسئله
دارم. من با
برخورد با
ایران موافق نیستم،
اوباما پاسخ
داده من هم
همین را از تو
میخواهم.
مکاتبات، گفتوگوها
و پیامها از
طرف آمریکاییها
شروع شد، خیلی
علاقهمند
بودند در
حاشیه اجلاسهای
۱+۵
با ایران گفتوگوی
دوجانبه
داشته باشند.
بعد که کری
وزیر خارجه شد
یک مقدماتی را
طی کرده
بودیم؛ یعنی
مکاتبات و
پیغام پسغامهایی
رد و بدل شده
بود تا به
مرحلهای
رسیدیم که رو
در رو وارد
گفتوگو شدیم.
فضای
دیدار چطور
بود؟
اولین
چیزی که ما با
هیأت
آمریکایی
مطرح کردیم
این بود که
دیوار بیاعتمادی
بین ما و شما
دیوار بسیار
بلندی است؛ ما
هیچ وقت به
آمریکا
اعتماد
نداشتیم و
امروز هم
نتیجه را
دیدیم که
آمریکاییها
به راحتی زیر
توافق زده و
تحریم ثانویه
میگذارد و
دیگران را هم
تهدید میکند.
اشاره
کردید که
اوباما علاقهمند
به حل و فصل
موضوع بود.
فکر میکنید
از فرصت دولت
قبلی آمریکا
استفاده شد؟
اگر
فرق اوباما و
ترامپ را
تشخیص ندهیم
نمیتوانیم
در این دنیا
زندگی کنیم.
حتما تفاوتی دارند
حتما بین جان
کری و پمپئو
تفاوت
چشمگیری وجود
دارد، شما بولتونی
که هر جا میرود
علیه ایران
سخنرانی میکند
و از سرنگونی
ایران سخن میگوید
و بدترین تهمتها
را میزند میخواهید
با دیگرانی که
بودند یکی
کنید؟ ما از آن
فرصت استفاده
کردیم و وظیفه
ماست که این
هوشیاری و
عقلانیت و
شناخت را
داشته باشیم
که بتوانیم
تفاوتها را
بشناسیم و در
بستر تفاوتها
اهداف ملی را
دنبال کنیم و
ما این کار
کردیم. ما در
شرایطی این
کار را کردیم
که احساس کردیم
مذاکرات
پیشرفتی
نداشت، روزبهروز
تحریمها
تشدید میشد و
شرایط مردم
سختتر میشد؛
بنابراین من
احساس میکنم
درک درست و
استفاده
درستی از یک مقطع
تاریخی سیاسی
داشتیم.
پس
مخالف مذاکره
با ترامپ
هستید؟
من
که در آن مقطع
دنبال این
قضیه بودم و
فکر میکردم
منافع ملی
کشورم در این
راستا بهتر میتواند
تأمین شود
امروز تفاوت
را میفهمم.
امروز میفهمم
شعار ترامپ
برای مذاکره
یک حرف واقعی
نیست یا جنگ
روانی است
علیه ایران
برای اجماعسازی
یا در حالت
دیگر با شروطی
که وزیر خارجهاش
گذاشته این
مذاکره برای
تسلیم ایران
است. بهدنبال
مذاکره
عادلانه
نخواهد
بود.مذاکره با
چهکسی؟
ترامپی که به
راحتی از هر
توافقی خارج
میشود؟ مگر
با دیگران هم
این کار را
نکرد، توافق
نفتا، تغییرات
آب و هوایی
و...دیپلمات
باید شرایط زمان
و مکان را خوب
بشناسد و
بداند فرصت
اشتباه ندارد
چون اشتباه
کردن هزینهاش
برای یک ملت
خواهد بود.
صدام یک
اشتباه کرد به
ایران حمله
کرد و یک
اشتباه کرد به
کویت حمله کرد
و عراق را از
بین برد؛
بنابراین
احساس میکنم دستگاه
رهبری کشور
درک درستی از
مسائل دارند؛
در عین حال که
ما با آمریکا
مشکلاتی
داریم و به آن
اعتماد
نداریم اگر
فرصتهای
مناسبی برای
منافع ملی
کشور ببینند
حتما آنقدر
عقلانیت و
تدبیر داریم
که چشممان را
روی فرصتها
نبندیم.
فکر
میکنید با
دولت فعلی
آمریکا میتوان
وارد مذاکره
شد؟
من
اینطور تحلیل
میکنم که
ترامپ چه
گذشتهای
دارد و چه
مواضعی دارد.
تیمی که با او
کار میکنند
چه افرادی
هستند؟
کشورهایی که
در کنار ترامپ
هستند چه طرفهایی
هستند؟
هرکدام را
بررسی کنید
امیدی به اینکه
مذاکره
بتواند مشکلی
را حل کند
پیدا نمیکنید،
جامعه بینالمللی،
آژانس، شورای
امنیت همه
تلاش کردند. می
دانید که از
زمان ما
مذاکرات شروع
شد تا ۱۳۹۵ و
البته چندین
سال قبل از آن
مذاکراتی شده
بود، سابقه
مذاکرات
ایران،
اروپا و
آمریکا به
اواخر دولت
خاتمی برمیگردد
اما ترامپ با
توهم و تفکر
افراطی نتایج
همه این
مذاکرات را از
بین برد و به
هم میزند و
هیچ جایی را
برای تعامل
باقی نمیگذارد،
ما وقتی میخواهیم
مذاکره کنیم
این را درنظر
میگیریم که
ارزیابی
داشته باشیم
که این مذاکره
چقدر میتواند
به نتیجه برسد
چون برخی
مواقع مذاکره
نکردن بهتر از
مذاکره کردن
است؛ مذاکرهای
که به بالای ۹۰
درصد احتمال
شکستش وجود
دارد و هیچ
مخرج مشترکی
برای پیوند و
بازی برد برد
ندارد، نشود
بهتر است چون
بشود خطراتش
بسیار بیشتر است.
ترامپ یا
دنبال شو و یا
دنبال فشار یا
تسلیم ایران
است بنابراین
منی که فکر میکردم
در زمان
اوباما
مذاکره میتواند
ما را از آن
شرایط خارج
کند امروز
اصلا چنین
احساسی را در
دولت فعلی
آمریکا ندارم
و حسن نیتی را
نمیبینم که
کوچکترین
علاقهای به
حل موضوع
داشته باشد؛
مگر اینکه
ایران همهچیزش
را بدهد و
تسلیم شود که
ما چنین بنایی
نداریم
بنابراین به
مذاکره خوشبین
نیستم.
شما
کارشناس
آمریکا هم
هستید. در
فضای سیاسی آمریکا
بهنظر میرسد
ترامپ رقیب
خودش در
انتخابات
آینده را کری
میداند فکر
میکنید
ترامپ یک دورهای
شود؟
دولت
ترامپ
غیرقابل پیشبینی
است و رفتار
خارج از عرف
سیاسی دارد.
با چنین دولت
و رئیسجمهوری
هر چیزی امکان
پذیر است اما
با توجه به
شرایطی که
ترامپ دارد
الان قضاوت
زود است و نیاز
به زمان
داریم، در
رفتار ترامپ
تغییرات پیشبینی
نشده و حرکات
غیرقابل
کنترل زیاد رخ
میدهد. هر
اتفاقی ممکن
است بیفتد و
تغییراتی صورت
بگیرد.
خاطرتان
هست چند دور
با آمریکا
مذاکره کردید؟
سکوت
و خنده.
آقای
صالحی گفتهاند
آن زمان رئیسجمهور
وقت علاقهای
به مذاکره با
آمریکا نداشت
؟
درست
گفتهاند.
تحلیلتان
چه بود؟
(سکوت
میکند.)
در
یک مقطعی، از
دستگاه
دیپلماسی
فاصله گرفتید.
دلیل خاصی
داشت؟ یک دوست
مشترکی به
بنده گفتند
شما با وساطت
حاجآقا ناطق
به عرصه
بازگشتهاید؟
خاطرم
نیست، اگر
ایشان گفتهاند
حتما درست
گفتهاند اما
بعد از اینکه
تیم آقای
روحانی آمد،
تیم هستهای
عوض شد و تیم
جدید آمد.
مقام معظم
رهبری اجازه
دادند
مذاکرات در
سطح وزیر باشد
تا قبل از آن
ایشان اجازه
نداده بودند؛
بنابراین
افراد
توانمند تری
آمدند و کار
را دست گرفتند
و جایی برای
حضور من نبود.
علت
موفقیت آن
مذاکرات چه
بود و دلیل
محرمانگی؟
فضا
خیلی شکننده
بود، هیچ
تضمینی به
پیشرفت کار نبود،
مراحل اولیه
شکلگیری
قضیه بود،
مشخص بود اگر
این قضیه افشا
شود یک
جریانات
دیگری وارد
موضوع میشوند
که میتوانند
نقش تخریبی
داشته باشند،
همانطور که اتفاق
افتاد، کما
اینکه اینطور
هم شد و در دوران
آقای روحانی و
مذاکرات
برجام
کارشکنیها
را از کشورهای
مختلف دیدیم.
بهعلت
شکنندگی قضیه
توافق شد تا
مدتی قضیه
مطرح نشود تا
ببینیم اصلا
تا کجا میتوانیم
پیش برویم و
بعد هم قرار
گذاشتیم اگر توانستیم
به نقاطی
برسیم در قالب
یک تفاهم خبر را
بدهیم و هدایت
کنیم.
با
آقای کری که دیدار
نداشته اید؟
خیر
شما
نقش مهمی در
دو پرونده
حساس یعنی
مذاکره با
آمریکا و
مذاکره با
ناتو داشتهاید.
لابد براساس
توانمندی شما
بوده است. میخواهیم
جزئیاتی از
این مذاکرات
بدانیم.
خوشبختانه
بعد از اینکه
ما این کار را
شروع کردیم و
تا جایی پیش
بردیم کسانی
پرونده را از
ما گرفتند که
هم توانشان از
من بالاتر بود
و هم درک و
شناخت
بالاتری
داشتند و حتما
بهتر از من
پیش بردند.
مذاکرات
ناتو در چه
فضایی شکل
گرفت؟ آن هم
برای نخستین
بار بود.
یک
گفتوگویی
بین ما و ناتو
بود. در دنیا
هرچه بیشتر گفتوگو
کنیم حداقلش
این است که از
بروز سوء
تفاهم و
تحرکات
دشمنانمان
جلوگیری میکنیم
و یادم هست آن
زمان شرایط
سختی بود،
ناتو در
افغانستان
حضور داشت
نگرانیهایی
وجود داشت،
ناتو ابراز
علاقه کرد با
ما گفتمانی
داشته باشد؛
ما از دو
دریچه با ناتو
وارد گفتوگو
شدیم؛ یکی خود
سازمان ناتو و
یکی مجمع ملی
ناتو؛
بنابراین
جلسات
متفاوتی با
آنها داشتیم و
مواضعمان را
تشریح میکردیم.
آن گفتوگوها
خیلی کمک میکرد،
البته اختلاف
نظر بود اما
باعث میشد از
اتفاقات
ناخواسته
جلوگیری شود.
آخرین
سؤال هم در
رابطه با سفیر
ایران در چین؛
فکر نمیکنید
در انتخاب
سفیر ایران در
چین تعلل و
تأخیر شده؟
واقعیت
این است موقعی
که من آنجا
بودم کار آقای
همتی انجام شد
و چون آقای
روحانی قصد
سفر به چین را
داشتند قرار
شد من تا زمان
آن سفر بمانم
و بعد ازیک
هفته به تهران
برگشتم تا کار
در بلاتکلیفی
نماند. در
نهایت آقای
همتی رفت و
رونوشت استوارنامه
خود را هم
ارائه داد اما
وقتی به تهران
برگشت به
داستان ارز و
بانک مرکزی
خوردیم، آقای
همتی میگفت
من رفتم پیش
آقای روحانی
درباره چین
صحبت کنم
ایشان گفت نمیخواهد
بروی، به بانک
مرکزی برو. من
فکر میکنم
چینیها
متوجه شرایط
شدند.
حفظ
دستاوردهای
برجام
برداشت
نفت از ایران
انجام میشود،
واقعیت امر
این است همیشه
آمریکا تلاشش این
بوده بهعنوان
طرف سوم روی
روابط ایران و
چین تأثیر بگذارد،
چین به لحاظ
سیاسی مواضع
محکمی در رابطه
با برجام دارد
و مخالف اقدام
یکجانبه
آمریکا در
خروج از برجام
است و حمایت
خود از برجام
را اعلام کردهاند.
این مواضع به
کرات از طرف
مقامات پکن
تکرار میشود.اگر
برجام باقی
بماند چین یک
نوع رفتار میکنند
و اگر برجامی
نباشد نوع
رفتار چینیها
تغییر خواهد
کرد. اگر
اروپا در
برجام بماند
چینیها بهگونهای
رفتار میکنند
و نباشد بهگونه
دیگر. نقش بودن
و نبودن روسها
در برجام هم
مهم است،
شرایط جدیدی
بعد از خروج
آمریکا از
برجام شروع
شده، به لحاظ
سیاسی کلیه
کشورهای ۱+۴
حمایت خود را
از حیات برجام
اعلام کردهاند.این
فضا در شورای
امنیت هم شکل
گرفت وقتی که
ترامپ خواست
اتهاماتی به
ایران بزند
اقدام او شکست
خورد .۱۴عضو
شورای امنیت
با هر بیانی
که بود حمایت
خود از برجام
را اعلام
کردند. موضوع
دیگر میزان همکاری
بین ایران و
چین در دوران
خروج آمریکا از
برجام است.
چین نخستین
شریک ماست،
آنچه در سفر
آقای روحانی
به چین رخ داد
و رئیسجمهور
چین صراحتا به
آقای روحانی
گفت این بود
ما علاقهمند
هستیم روابط
اقتصادی با
ایران را
ادامه دهیم
چون این روابط
مغایر با هیچ
مقررات بینالمللی
نیست اما در
این شرایط بهطور
طبیعی چین تحت
فشار طرفهای
ثالثی قرار میگیرد
چون میدانند
چین نقش کلیدی
در اقتصاد
ایران دارد