http://www.jadidonline.com/story/19052010/frnk/iran_cultural_heritage

آیا کسانی که هر روز در پارک قیطریۀ تهران قدم می‌زنند، می‌دانند که زیر پایشان گورستانی سه‌هزارساله با هزاران هزار شیء تاریخی جا خوش کرده‌است؟ آیا آن روستایی فقیر جیرفتی که در بهار ۱۳۸۰ یک ظرف سنگی قدیمی را کنار رودخانه پیدا کرد، می‌دانست که این اتفاق ساده، سرآغاز کشف تمدن بزرگ هلیل‌رود و به هم خوردن فرضیات باستان‌شناسان در بارۀ پیشگامی تمدن بین‌النهرین است؟

آیا چوپانانی که هفتاد هشتاد سال پیش، گلۀ خود را اطراف رود کرخه و دز به چرا می‌بردند، حدس می‌زدند که زیر تنها تپۀ آن حوالی، زیگورات ۳۳۰۰ ساله چغازنبیل در خاک خفته‌است؟ آیا آن کارگر معدن چهرآباد زنجان که چند سال پیش تیغۀ لودرش در خاک گیر کرد، می‌دانست که خواب ابدی مومیایی‌های عصر باستان را برهم زده‌است؟  

این حکایت سرزمینی است که تعداد آثار تاریخی شناخته‌شده‌اش، زیر و روی زمین، به حدس و گمان از یک میلیون و دویست هزار فراتر می‌رود. یعنی در هر ۴/۱ کیلومتر مربع از پهنۀ یک میلیون و ۶۴۸ هزار کیلومتر مربعی ایران، یک اثر تاریخی جا گرفته‌است.

با این آثار چه باید کرد؟ هرجا که بخواهیم سدی بزنیم، هرجا که بخواهیم جاده‌ای بکشیم و هرجا که بخواهیم ساختمانی بسازیم، پا در حریم تاریخ نهاده‌ایم. چشم ببندیم و همه چیز را نابود کنیم یا دست از کار بکشیم و چرخ توسعه را از حرکت بازداریم؟ 

"یود هیشتیر"۱، پژوهشگر  میراث فرهنگی، می‌گوید: "از آن جا که فرهنگ ریشه در آداب و سنن دارد، در مواردی همچون سدی در برابر نوین‌سازی به چشم می‌آید. اما... آگاهی و شناخت مردم از هویت فرهنگی ملی می‌تواند همچون نیروی محرک در جهت توسعۀ اقتصادی و نوین‌سازی عمل کند و پویایی درخور توجهی در آنان به وجود آورد. با چنین برداشتی، مدرنیته به منزلۀ مرحله‌ای از "فعلیت بخشیدن" (reactualization) به الگوها و روابط و نمادهای سازنده صورت و معنی فرهنگ تلقی می‌شود." ۲

اما مشکل این جاست که به گفتۀ "رونالد لیوکاک"۳، دیگر پژوهشگر میراث فرهنگی، "امروزه برنامه‌ریزان شهری و منطقه‌ای خاور میانه از آن رو که تقریباً تمامی تجربیات و آموزش‌هایی که دیده‌اند، مناسب ایجاد شهرک‌ها و مناطق حومه‌نشین جدید و به‌کارگیری اراضی بکر برای این منظور است، تقریباً هیچ شناختی در زمینۀ راه‌های بهبود بافت موجود قدیمی ندارند." ۴

بدین سان، توسعه در ایران در بسیاری موارد برای آثار تاریخی خطرناک و آسیب‌زا نمودار شده‌است. تعارضاتی را که در دو دهۀ گذشته رخ نشان داده‌اند، به یاد بیاوریم:

عبور خط دوم راه آهن تهران- مشهد از میان محوطۀ باستانی تپۀ حصار دامغان؛ عبور خط آهن اصفهان به شیراز از حریم تخت جمشید و به فاصلۀ کوتاهی از آرامگاه شاهان هخامنشی در نقش رستم؛ حفر تونل متروی اصفهان زیر چهارباغ عباسی و امتداد آن از زیر سی و سه پل؛ ساخت برج تجاری، اداری و خدماتی جهان‌نما در حریم میدان نقش جهان؛ آبگیری سد سیوند نزدیکی آرامگاه کورش و به زیر آب رفتن ۱۳۰ محوطۀ باستانی از دوران پیش از تاریخ تا دورۀ اسلامی؛ ساخت سد کارون‌سه و به زیر آب بردن محوطه‌های عیلامی بدون انجام عملیات نجات‌بخشی؛ تسطیح بقایای شهر ساسانی جندی‌شاپور برای توسعۀ اراضی کشاورزی و غیره.

تأسف و شگفتی‌مان وقتی دو چندان می‌شود که دریابیم در بسیاری از موارد، حفظ آثار تاریخی آن قدرها هم مشکل نیست. مثلاً با چند کیلومتر جابجایی خط آهن تهران- مشهد، تپۀ حصار دامغان نجات پیدا می‌کرد؛ دور کردن راه آهن از نقش رستم و تخت جمشید مستلزم احداث یکی دو تونل بود؛ در طرح‌های جامع و تفضیلی اصفهان قرار بود که در جای برج جهان‌نما، پارک بسازند و این برج را می‌شد هرجای دیگر اصفهان نیز بنا کرد؛ همچنین نزدیک چهارباغ عباسی دو خیابان دیگر برای عبور مترو وجود داشت.

طنز داستان این جاست که تقریباً همۀ این اقدامات به دست سازمان‌های دولتی یا تحت اشراف دولت صورت پذیرفته‌است و این نهاد، خود سازمانی به نام سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری دارد که از طریق آن به شناسایی، حفظ و احیا و معرفی آثار تاریخی اقدام می‌کند. بنابراین، در مواردی که کار به مراجع قضایی کشیده شده‌است، دولت، هم شاکی و هم متهم بوده‌است!

گویا مدیران نوین‌سازی نمی‌خواهند کنار هزینه‌های گزاف پروژه‌های ریز و درشت، هزینۀ اضافه‌ای بابت حفظ آثار تاریخی بپردازند. به این نمونه توجه کنید:

سد کارون‌سه به عنوان بزرگ‌ترین سد ایران با هزینه‌ای بالغ بر ۷۲۸ میلیارد تومان در خوزستان ساخته شد و در نیمۀ دوم سال ۱۳۸۳ به بهره‌برداری رسید. با آبگیری این سد تعداد زیادی از محوطه‌های باستانی متعلق به تمدن عیلام به زیر آب رفت. هیچ کس مدعی نبود که برای حفظ این محوطه‌ها باید از ساخت سد چشم‌پوشی کرد، اما حامیان میراث فرهنگی اصرار داشتند که پیش از آبگیری سد، کاوش‌های باستان شناسی در محدوده‌هایی که قرار بود زیر آب برود، انجام پذیرد و علاوه بر گردآوری اطلاعات باستان‌شناختی، اشیاء بدست‌آمده به موزه منتقل شود.

نهایتاً پس از فشار رسانه‌ها و کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، وزارت نیرو پذیرفت که ۲۵ میلیون تومان، معادل یک سی هزارم بودجۀ ساخت سد را به نجات‌بخشی محوطه‌های تاریخی اختصاص دهد.۵ این بودجه هم آن قدر کم بود و آن قدر دیر داده شد که عملاً کاری صورت نپذیرفت.

این، مشکل امروز و دیروز نیست. با استناد به بودجه‌های دولتی میراث فرهنگی و مقایسۀ آن با بودجۀ سایر بخش‌های فرهنگی یا اجتماعی و اقتصادی کشور از دوران پهلوی اول تا کنون درمی‌یابیم که هیچ گاه حفظ میراث فرهنگی در اولویت برنامه‌ریزان و بودجه‌نویسان نبوده‌است.۶ این جاست که می‌توانیم بگوییم در ایران چیزی که فراوان است، اثر تاریخی است و فراوانی، اسباب ارزانی است!

این نمونه را با نمونه‌ای دیگر در کشور در حال توسعۀ مصر و کشور فقیر سودان مقایسه کنیم: در سال ۱۹۵۴ (۱۳۳۳ خورشیدی)، یعنی درست پنجاه سال پیش از آبگیری سد کارون‌سه، دولت مصر ساخت سد بزرگ آسوان را روی رود نیل آغاز کرد. ساخت این سد تعداد زیادی از آثار تمدن مصر باستان در منطقۀ نوبیه واقع در دو کشور مصر و سودان را زیر آب می‌برد. هیچ یک از این دو کشور امکان نجات آثار تاریخی را نداشتند و ناچار از یونسکو یاری خواستند. یونسکو با اعزام هفتاد هیئت باستان شناسی از ۲۵ کشور جهان، عملیات نجات‌بخشی یادمان‌های نوبیه را آغاز کرد و حتا دو معبد عظیم این منطقه را پیاده کرده و به جایی دورتر منتقل ساخت.۷

این تجربه - هرچند دیرهنگام - در ایران نیز در حال پا گرفتن است و نمونۀ خفیفش را می‌توان در عملیات نجات‌بخشی محوطه‌های باستانی تنگۀ بُلاغی، پیش از آبگیری سد سیوند مشاهده کرد.۸ اما روند کلی همچنان نگران‌کننده است.

در گزارش مصور این صفحه، سید محمد بهشتی، رئیس پیشین سازمان میراث فرهنگی ایران، در بارۀ اثرات تخریب آثار تاریخی بر روند توسعۀ متوازن سخن می‌گوید. آقای بهشتی در سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۲ خورشیدی ریاست سازمان میراث فرهنگی ایران را برعهده داشت. او اکنون استاد دانشکدۀ معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی تهران و رئیس دانشنامۀ الکترونیکی معماری ایران است.
    
پی نوشت:
۱- Yudhishthir
۲- یود هیشتیر: میراث فرهنگی چالش‌ها و ضرورت‌ها، ترجمۀ داود حیدری، مؤسسۀ فرهنگی آینده‌پویان تهران، تهران، ۱۳۷۸، ص ۱۳
۳- Ronald Lewcock
۴- همان منبع، ص ۲۷
۵- روزنامۀ ایران، شمارۀ ۲۹۸۰، ۴/۹/۸۳، ص ۱۶
۶- برای آگاهی از بودجه‌های میراث فرهنگی در دورۀ معاصر نگاه کنید به اکبری، محمد علی: دولت و فرهنگ در ایران، مؤسسۀ انتشاراتی روزنامۀ ایران، تهران، ۱۳۸۲
۷- "یک گام عقب‌تر از جهان سوم"، خبرگزاری میراث فرهنگی، ۲۶/۳/۸۲
۸- برای آگاهی بیشتر در این باره نگاه کنید به چکیدۀ مقالات همایش باستان‌شناسی نجات‌بخشی درۀ بلاغی. سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور، شیراز، ۱۳۸۴